eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴رضاخان از نگاه شخصیت‌های خارجی 🔹رضاخان در ابتدای امر فقط به شکل ظاهری خود متکی بود که عبارت است از قدی بلند و هیکلی نسبتا تنومند. با این حال ظاهرا او لازم بود و همیشه در پشت سرش کسانی وجود داشتند که به شکل مرئی و نامرئی حمایتش می‌کردند و رضاخان به پشت‌گرمی آنان بود که عملیات خود را پیش می‌برد؛ و در غیر این صورت از جماعت کناره می‌گرفت. 🔸رضاخان حتی بعدها هم مردی بود و به عبارت بهتر مردی شناخته می‌شد که قادر به برقراری روابط اجتماعی نیست؛ در کنار این‌ها باید او را افزود که ا لبته لازمه قدرت مطلق‌العنان است. می‌توان گفت رضاخان بی‌عاطفگی را به عنوان عاملی برای جبران عزلت‌گزینی خود به کار می‌گرفت. معاصران وی نقل کرده‌اند که صدایش هم محکم و رسا نبود و گیرائی لازم را نداشت، او نمی‌توانست به راحتی سخن بگوید. که بعدها در اوایل دوره سلطنت او دو سالی مستشار سفارت بریتانیا بود، صدایش را مثل توصیف می‌کند که مبتلا به تنگی نفس است. ، رضاخان را مردی معرفی می‌کند فاقد جاذبه، مردی با ظاهری ترسناک و قیافه‌ای اخمو. فرستاده‌ای از آلمان آن زمان به ایران، رضاخان را مردی معرفی می‌کند نیرومند، بی‌رحم، زیرک و کینه‌توز. 🔹 سرگرد که ظاهرا جهانگرد بوده و اندکی قبل از تغییر سلطنت در وزارت جنگ به ملاقات رضاخان رفته بود، او را فردی توصیف کرده است که از شفقت انسانی و مهر و عاطفه بی‌بهره بود؛ صورتی ساکن و جامد داشت و کمتر تبسم و خوش‌روئی نشان می‌داد؛ این جمود با و شرارت آمیخته بود و غالبا از داخل به خارج شراره می‌کشید. 🔸 در وصف رضاخان نوشته است، به هنگام آشنایی با او وی را بیش‌تر مردی دیده است «فاقد قیود اخلاقی» تا مردی هرزه و فاسد. میلسپو آورده است، رضاخان فردی نیست که در محدود قانون اساسی یا مشروطه فعالیت کند، بلکه او موجودی است با ، بی‌رحم و بی‌اعتقاد به قانون که یک عده و دوره‌اش کرده بودند و چند نفر کم جرأت و خودخواه به او نظر مشورتی می‌دادند. 🔹میلسپو به درستی نوشته است رضاخان هیچ پیوندی با نداشت، و هیچ رشته‌ای او را با قانون اساسی مرتبط نمی‌ساخت؛ برعکس او مردی بود که «تا انتهای کار، سرباز باقی ماند.» 🔸البته که در دوره پهلوی دوم سرنوشت او با مسائلی مهم از جمله کودتای 28مرداد به هم درآمیخته است، از رضاخان تصویری اسطوره‌ای ساخته است.(بسترهای تأسیس سلطنت پهلوی ص39-38، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/2 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص194) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد 1886 (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های 1885 تا 1888)، در سال 1925 به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. ◀️ترجمه در یادداشت بعد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/٢ 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص١٩۴) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد ١٨٨۶ (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های ١٨٨۵ تا ١٨٨٨)، در سال ١٩٢۵ به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/٢ 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص١٩۴) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد ١٨٨۶ (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های ١٨٨۵ تا ١٨٨٨)، در سال ١٩٢۵ به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. ◀️ترجمه متن 🇮🇷 @IRANeMOASER