eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
✂️برشی از یک کتاب ♨️خاطراتی از درباره چگونگی پیاده شدن (ره) از هواپیما در 12 بهمن 1357: 💠در مورد چگونگی پیاده شدن از هواپیما مرحوم حاج احمد آقا در مجلسی خاطره جالبی نقل کرده اند. ایشان فرمودند: «وقتی که هواپیما در فرودگاه به زمین نشست حضرت آیت الله (برادر بزرگ امام خمینی) وارد هواپیما شد و پس از سال ها دوری با امام خمینی دیدار کرد و لحظاتی در کنار او به گفتگو نشست. لحظه رفتن که فرا رسید حضرت امام فرمودند آقا] آیت الله پسندیده باید جلو بروند و من پشت سر ایشان می روم. عرض کردم : مردم 14 سال است که انتظار این لحظه را می کشند، خبرنگاران و عکاسان داخلی و خارجی منتظرند تا این لحظه ی تاریخی را به تصویر بکشند. هرچه اصرار کردم فایده ای نداشت. سرانجام راهی به ذهنم رسید. به عموی بزرگوارم پیشنهاد دادم که ایشان با جمعی از همراهان امام که از آمده بودند از هواپیما پیاده شوند و به جمعیت حاضر در سالن استقبال بپیوندند و بعداً امام پیاده شوند. به همین ترتیب عمل شد و بالاخره امام حاضر نشد یکی از آداب معاشرت اسلامی را نادیده بگیرد و از برادر بزرگ خویش جلو بیفتد ولو آن که در چنین شرایط استثنایی که میلیون ها چشم به آن دوخته است، قرار داشته باشد!» 📚، مهاجر قبیله ی ایمان، ص128 🇮🇷 @iranemoaser
🌀خاطرات ، به قلم خودش: (19) ♨️ # امام مرا دوست داشت 🔹... بعد از 6 ماه منزل «یخچال قاضی» پیدا شد، اینجا از نظر محل مرغوب نبود زیرا در حاشیه شهر بود که از یک طرف متصل به باغات اطراف شهر و از طرف دیگر وصل می‌شد به یخچالهایی که زمستان‌ها برای یخ‌گیری، آب [درآن] می‌انداختند و تابستان محل زباله و خاکروبه بود. یک طرف این منزل کوچه باغی بود که خانه مانرا به محله «جوی شور» متصل می‌کرد که آن هم محله فقرا بود ولی به هر حال خانه‌ای خوب بود. به خصوص برای ما با آن وضعیت گذشته‌مان، یک‌ساله اجاره کردیم. ولی بحمدالله صاحبش زودتر از یک سال تصمیم گرفت که خانه را بفروشد. وقتی این خبر را آقا به من داد خیلی ناراحت شدم اول زمستان بود با ناراحتی گفتم من که از این خانه بیرون نمی‌روم، تا کی خانه به‌دوشی؟ 🔸گفته‌ام اورا تکان داد، آخر او مرا دوست داشت و هر گز نمی‌خواست ناراحت شوم. بعدها بارها به من گفت که وقتی یاد قیافه تو در موقع آن خبر یعنی بیرون رفتن از این خانه می‌افتادم ناراحت می‌شدم. خدا هم لطف کرد چرا که صاحب‌خانه در مورد قیمت منزل با او همراهی کرد. صاحب خانه مردی بود به‌نام «طاهری» و اصرار داشت آقا این خانه را بخرد و می‌گفت به هر صورتی که آقا راضی باشد می‌فروشم. آقا به برادر بزرگش آقای پسندیده نامه‌ای نوشت که خانه ارث پدری‌اش و همچنین سهمیه‌اش را از یک باغچه بفروشد تا بتواند خانه را خریداری کند. قیمت خانه را شانزده هزار تومان تقویم کردند. دوازده هزار تومان از خمین تهیه شد ولی در بقیه‌اش گیر بودیم که ناگهان شخصی آمد و با اصرار پنج‌هزار تومان به صورت امانت پیش آقا گذاشت. علی‌الظاهر عازم کربلا بود . این پول مازاد بر خرجش بود ... آقا از او اجازه تصرف (1) گرفته بود تا بعد باز پس دهد. 🔹آقا, فردای آن روز معامله منزل را تمام کرد. آقای هم بنا بود پولی در دو سه ماه آینده برایش بفرستد ... [اما] راهیان کربلا کارشان در تهران به بن‌بست کشیده می‌شود و هنوز هفته‌ای سپری نشده بود که صاحب امانت باز می‌گردد و [به آقا] می‌گوید آمده‌ایم پولمان را بگیریم ... آقا گفتند به‌قدری ناراحت شدم که حد نداشت به خود تشر زدم که سید! آنها تو را امین دانسته‌اند و با طیب خاطر [به تو] اجازه تصرف دادند اما تو چرا تصرف کردی ... به آنها گفته بود... فردا بیایید. آنها رفتند ساعتی نگذشت که در زدند، مردی با پاکتی از پول وارد شد گفت آقا پسندیده فرستاده‌اند. معامله باغچه... انجام گرفت... امام پول‌ها را شمردند درست به‌اندازه پولی بود که از راهیان کربلا گرفته بود ... 1. در اصل : مصرف 👈🏼ادامه دارد... 📚زندگینامه بانو (همسر امام) ص 134-136 🇮🇷 @iranemoaser
✂️برشی از یک کتاب ♨️خاطراتی از درباره چگونگی پیاده شدن (ره) از هواپیما در 12 بهمن 1357: 💠در مورد چگونگی پیاده شدن از هواپیما مرحوم حاج احمد آقا در مجلسی خاطره جالبی نقل کرده اند. ایشان فرمودند: «وقتی که هواپیما در فرودگاه به زمین نشست حضرت آیت الله (برادر بزرگ امام خمینی) وارد هواپیما شد و پس از سال ها دوری با امام خمینی دیدار کرد و لحظاتی در کنار او به گفتگو نشست. 🔹لحظه رفتن که فرا رسید حضرت امام فرمودند آقا] آیت الله پسندیده باید جلو بروند و من پشت سر ایشان می روم. عرض کردم : مردم 14 سال است که انتظار این لحظه را می کشند، خبرنگاران و عکاسان داخلی و خارجی منتظرند تا این لحظه ی تاریخی را به تصویر بکشند. هرچه اصرار کردم فایده ای نداشت. سرانجام راهی به ذهنم رسید. به عموی بزرگوارم پیشنهاد دادم که ایشان با جمعی از همراهان امام که از آمده بودند از هواپیما پیاده شوند و به جمعیت حاضر در سالن استقبال بپیوندند و بعداً امام پیاده شوند. به همین ترتیب عمل شد و بالاخره امام حاضر نشد یکی از آداب معاشرت اسلامی را نادیده بگیرد و از برادر بزرگ خویش جلو بیفتد ولو آن که در چنین شرایط استثنایی که میلیون ها چشم به آن دوخته است، قرار داشته باشد!» 📚، مهاجر قبیله ی ایمان، ص128 🇮🇷 @iranemoaser
نامه عزل منتظری سالروز فوت آقای حسینعلی منتظری ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ جناب آقای منتظری‏ ‏‏🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان‏‎ ‎‏امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم‏ می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست‏ و از کانال آن‌ها به می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را‏‎ ‎‏از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین‏‎ ‎‏دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در علیه اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و‏‎ ‎‏می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. 🔸در مسئله ، شما‏‎ ‎‏او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است‏‎ ‎‏مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است‏‎ ‎‏و من حالِ بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی‏‎ ‎‏که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای و یا در تهران به جماران‏‎ ‎‏مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. 🔹اگر شما نظر من را شرعاً‏ ‎‏مقدم بر نظر خود می‌دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کندـ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از‏‎ ‎‏آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت ‏می‌کنم دیگر خود دانید:‏ 🔸1ـ سعی کنید افراد خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و‏‎ ‎‏گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.‏ 🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت‏‎ ‎‏نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است‏‎ ‎‏را به رادیوهای بیگانه دهند.‏ 🔹4ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان‏‎ ‎‏گمنام ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای‏ این‌که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک‌تان کند.‏ 🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح‏‎ ‎‏می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای‏ حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم‏‎ ‎‏و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان‏‎ ‎‏مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری‏ بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.‏ 🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من‏‎ ‎‏با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز‏‎ ‎‏چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و‏‎ ‎‏دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.‏ 🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.‏‎ ‎‏من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع‏‎ ‎‏مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی‏‎ ‎‏کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها آن را با شوق و‏‎ ‎‏شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران‏‎ ‎‏صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را‏‎ ‎‏بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه‏‎ ‎‏هست اوست. والسلام.‏ ‏‏یکشنبه 6 / 1 / 68‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج21، صص332-330) 🇮🇷 @IRANeMOASER
نامه عزل منتظری سالروز فوت آقای حسینعلی منتظری ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ جناب آقای منتظری‏ ‏‏🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان‏‎ ‎‏امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم‏ می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست‏ و از کانال آن‌ها به می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را‏‎ ‎‏از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین‏‎ ‎‏دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در علیه اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و‏‎ ‎‏می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. 🔸در مسئله ، شما‏‎ ‎‏او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است‏‎ ‎‏مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است‏‎ ‎‏و من حالِ بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی‏‎ ‎‏که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای و یا در تهران به جماران‏‎ ‎‏مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. 🔹اگر شما نظر من را شرعاً‏ ‎‏مقدم بر نظر خود می‌دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کندـ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از‏‎ ‎‏آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت ‏می‌کنم دیگر خود دانید:‏ 🔸1ـ سعی کنید افراد خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و‏‎ ‎‏گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.‏ 🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت‏‎ ‎‏نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است‏‎ ‎‏را به رادیوهای بیگانه دهند.‏ 🔹4ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان‏‎ ‎‏گمنام ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای‏ این‌که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک‌تان کند.‏ 🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح‏‎ ‎‏می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای‏ حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم‏‎ ‎‏و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان‏‎ ‎‏مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری‏ بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.‏ 🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من‏‎ ‎‏با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز‏‎ ‎‏چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و‏‎ ‎‏دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.‏ 🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.‏‎ ‎‏من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع‏‎ ‎‏مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی‏‎ ‎‏کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها آن را با شوق و‏‎ ‎‏شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران‏‎ ‎‏صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را‏‎ ‎‏بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه‏‎ ‎‏هست اوست. والسلام.‏ ‏‏یکشنبه 6 / 1 / 68‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج21، صص332-330) 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢نامه عزل منتظری 🔻سالروز نامه تاریخی امام خمینی قدس سره الشریف و عزل آقای منتظری ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ جناب آقای منتظری‏ ‏‏🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان‏‎ ‎‏امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم‏ می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست‏ و از کانال آن‌ها به می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را‏‎ ‎‏از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین‏‎ ‎‏دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در علیه اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و‏‎ ‎‏می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. 🔸در مسئله ، شما‏‎ ‎‏او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است‏‎ ‎‏مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است‏‎ ‎‏و من حالِ بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی‏‎ ‎‏که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای و یا در تهران به جماران‏‎ ‎‏مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. 🔹اگر شما نظر من را شرعاً‏ ‎‏مقدم بر نظر خود می‌دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کندـ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از‏‎ ‎‏آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت ‏می‌کنم دیگر خود دانید:‏ 🔸1ـ سعی کنید افراد خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و‏‎ ‎‏گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.‏ 🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت‏‎ ‎‏نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است‏‎ ‎‏را به رادیوهای بیگانه دهند.‏ 🔹4ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان‏‎ ‎‏گمنام ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای‏ این‌که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک‌تان کند.‏ 🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح‏‎ ‎‏می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای‏ حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم‏‎ ‎‏و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان‏‎ ‎‏مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری‏ بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.‏ 🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من‏‎ ‎‏با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز‏‎ ‎‏چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و‏‎ ‎‏دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.‏ 🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.‏‎ ‎‏من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع‏‎ ‎‏مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی‏‎ ‎‏کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها آن را با شوق و‏‎ ‎‏شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران‏‎ ‎‏صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را‏‎ ‎‏بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه‏‎ ‎‏هست اوست. والسلام.‏ ‏‏یکشنبه 6 / 1 / 68‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج21، صص332-330) 🇮🇷 @IRANeMOASER
2721_32576.pdf
2.07M
ذوالشهادتین امام(ره) انتشار گزیده‌ای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش چهل و یکم 🔹...آیت ‌الله مصباح...: «[امام خمینی] کتاب‌های فقهی داشتند که طلبه‌ها دوست داشتند چاپ شود و استفاده کنند. آقای پیشنهاد کردند که بیاییم کتاب طهارت ایشان را چاپ کنیم. 🔸ظاهراً‌ بانی آن، مرحوم آقای بودند. ایشان اقدام کردند که کتاب‌های امام چاپ شوند، چون خود امام که حاضر نبودند این کار را بکنند. من یک مقداری با تصحیح کتاب آشنایی داشتم. برای چاپ اقدام کردیم و تصحیح آن را هم بنده به عهده گرفتم. بعضی جاها نیاز بود که مطلب با خود ایشان در میان گذاشته شود، چون اشتباهی در نوشتن وجود داشت و یا نیاز به تغییر لفظی بود... 🔹از آن‌جا ارتباط نزدیک با ایشان برقرار شد. امام هم عنایت و لطف خاصی به بنده داشتند. در مواردی بنده افرادی را برای گرفتن اجازه در امور حسبیه، خدمت‌شان معرفی می‌کردم. به رغم این‌که ایشان برای صدور اجازه، مقید به دو شاهد بودند، اما در این‌گونه موارد به بنده اکتفا می‌کردند و اجازه صادر می‌فرمودند. آقای مسعودی نقل می‌کرد که امام فرموده بودند که ایشان «ذوالشهادتین» است، در حالی که در مورد دیگران دو شاهد می‌خواستند.» 🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،22خرداد1402، صفحه 6. متن کامل بخش‌های پیشین 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻نامه عزل منتظری سالروز فوت آقای حسینعلی منتظری/7 ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ جناب آقای منتظری‏ ‏‏🔹با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان‏‎ ‎‏امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم‏ می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست‏ و از کانال آن‌ها به می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را‏‎ ‎‏از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضع‌گیری‌هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال‌ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آن‌ها نمی‌دیدم. مثلاً در همین‏‎ ‎‏دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در علیه اسلام و انقلاب‏‎ ‎‏محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و‏‎ ‎‏می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. 🔸در مسئله ، شما‏‎ ‎‏او را از همه متدینین متدین‌تر می‌دانستید و با این‌که برایتان ثابت شده بود که او قاتل است‏‎ ‎‏مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است‏‎ ‎‏و من حالِ بازگو کردن تمامی آن‌ها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی‏‎ ‎‏که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای و یا در تهران به جماران‏‎ ‎‏مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. 🔹اگر شما نظر من را شرعاً‏ ‎‏مقدم بر نظر خود می‌دانید ـ که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می‌شوید که آخرت‌تان را خراب‌تر می‌کندـ با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از‏‎ ‎‏آتش بی‌مهری‌ها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت ‏می‌کنم دیگر خود دانید:‏ 🔸1ـ سعی کنید افراد خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و‏‎ ‎‏گروه مهدی هاشمی و لیبرال‌ها نریزد.‏ 🔹2ـ از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت‏‎ ‎‏نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 🔸3ـ دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است‏‎ ‎‏را به رادیوهای بیگانه دهند.‏ 🔹4ـ نامه‌ها و سخنرانی‌های منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان‏‎ ‎‏گمنام ـ روحی له الفداء ـ و خون‌های پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای‏ این‌که در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمک‌تان کند.‏ 🔸والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح‏‎ ‎‏می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای‏ حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم‏‎ ‎‏و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان‏‎ ‎‏مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری‏ بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.‏ 🔹سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من‏‎ ‎‏با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز‏‎ ‎‏چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و‏‎ ‎‏دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.‏ 🔸من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.‏‎ ‎‏من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع‏‎ ‎‏مناسبش با آن‌ها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی‏‎ ‎‏کنند تحت تأثیر دروغ‌های دیکته شده که این روزها آن را با شوق و‏‎ ‎‏شور و شعف پخش می کنند نگردند. از خدا می خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران‏‎ ‎‏صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را‏‎ ‎‏بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه‏‎ ‎‏هست اوست. والسلام.‏ ‏‏یکشنبه 6 / 1 / 68‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ (صحیفه امام، ج21، صص332-330) 🇮🇷 @IRANeMOASER