📚معرفی کوتاه کتاب «اسرائیلیات تاریخی»
در مقدمه این کتاب می خوانیم:
🔹«تاریخ یهود ایران» با عنوان بسیارکلی و بسیار گسترده ای که دارد بهانهای بود تا آثار مربوط به آن از سوی نویسندگان و فعالان یهودی و صهیونیست، چه ایرانی و چه غیرایرانی مورد توجه، معرفی و نقد قرار گیرد.
🔸کتاب «اسرائیلیات تاریخی» بر آن است تا در مسیر شناسایی و نقد آثار مرتبط با حوزه یهود، ایران، اسرائیل و #صهیونیسم و موضوعات مربوط با آن، مخاطبان داخلی را متوجه این فعالیت سازمان یافته با محورهای مشخص و هدفمند نماید.
🔹اسرائیلیات تاریخی در یازده فصل به نقد آثار و افکار شخصیتهای مذهبی، #سرمایهدار و یا برخی مأموران اطلاعاتی #موساد در ایران و همچنین نقد و ارزیابی کتب مرتبط با صهیونیسم میپردازد. همچنین در فصل «یک منبری ضدصهیونیست» سیره مبارزاتی و کمتر دیده شده #حجتالاسلام_و_المسلمین_کافی علیه رژیم صهیونیستی را تبیین و در فصل آخر ابعاد مختلف اعلامیه بالفور را واکاوی میکند.
◀️راههای تهیه کتاب:
🏢 تهران، فروشگاه کتاب انتشارات کیهان، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان فخررازی و خیابان دانشگاه، پلاک 1210.
📞تلفن: 22579192_021
🏢قم:
📞تلفن: 32904231-025
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۸ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۸ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰ابتذال در تطهیر شریعتمداری
🔻نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ
ادعای بیوجه و غیرمنطقی ایازی در یادداشت پیشین نقد شد. از آنجا که این ادعا ذیل یک یادداشت تحریفآمیز از آقای عبدالرحیم اباذری صورت گرفته است، در ادامه، به برخی تحریفات و ناراستیهای آشکار یادداشت اباذری نیز پرداخته میشود.
🖊نقد یادداشت اباذری در پایگاه اطلاعرسانی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢ابتذال در تطهیر شریعتمداری
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/1
✴️ادعای بیوجه و غیرمنطقی ایازی در یادداشت پیشین نقد شد. از آنجا که این ادعا ذیل یک یادداشت تحریفآمیز از آقای عبدالرحیم اباذری صورت گرفته است، در ادامه، به برخی تحریفات و ناراستیهای آشکار یادداشت اباذری نیز پرداخته میشود.
🔸یادداشت آقای اباذری با عنوان «آیتالله شریعتمداری و تحریف تاریخ» در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۱ در کانال شخصی وی منتشر شد و در بخش نخست آن به ماجرای استقبال وی از شاه در سال ۲۶ش، با عنوان «اتهام استقبال از شاه»، پرداخته است.
🔹آقای اباذری به خوبی میداند که سابقه صمیمانه شریعتمداری و رژیم پهلوی به سالها پیش از آغاز نهضت امام خمینی؛ به سال ۱۳۲۶ه.ش. بازمیگردد و یادداشت خود را نیز با نقد همین نکته از کتاب «شریعتمداری در دادگاه تاریخ» آغاز کرده است. توضیح آنکه محمدرضا پهلوی، میراثدار حکومت استبدادی، ضددینی و ضدملی رضاخانی، در سال ۱۳۲۶ه.ش.؛ در پی شکست فرقه دموکرات به تبریز سفر کرد. هیچیک از علمای طراز اول از محمدرضا پهلوی استقبال نکردند اما در مقابل، سیدمحمدکاظم شریعتمداری در این دیدار شرکت جست. پس از این اقدام، شریعتمداری مورد تخطئه شدید علمای طراز اول تبریز قرار گرفت و از شدت بدنامی و فشارهای متدینان و علما، ناگزیر به ترک تبریز شد!
🔸عبدالرحیم اباذری با ذکر این واقعه تاریخی ادعا کرد که این اقدام شریعتمداری نه تنها محل اشکال نیست بلکه بر تمام علمای بصیر! واجب بوده که به استقبال محمدرضا پهلوی بروند و هرکس به استقبال وی نرفته باید محاکمه میشده است! اباذری در این زمینه مینویسد:
🔹«مسافرت محمدرضا شاه ، روز ششم خرداد ۱۳۲۶ ، حدود ۵ ماه بعد از آزادسازی سرزمین آذربایجان از تجاوز ۴ ساله نیروی های اشغالگر روسیه شوروی و بعد تصرف ۱ ساله ایادی حزب دمکرات آذربایجان ( وابسته به روسیه) به رهبری جعفر پیشه وری و غلام یحیی دانشیان انجام می گرفت؛ در واقع شاه جوان جهت بازدید از سرزمین آزاد شده به تبریز آمده بود ، فلذا بر روحانیت بصیر ، آگاه به مسائل روز و متعهد لازم و واجب بود از این سفر استقبال بکنند و در مراسم جشن آزادی حضور داشته باشند.
🔸بنابراین دیدار آقای شریعتمداری ، مطابق فضای سیاسی آن روزِ حوزه ، روحانیت و مرجعیت بود و در راستای دفاع از «تمامیت ارضی سرزمین ایران و عدم تجزیه آذربایجان» یک حرکت مثبت و درخشان به شمار می آید. اگر قرار باشد کسی در این ماجرا محاکمه بشود باید آنهایی احضار و محاکمه شوند که در خانه و حجره مدرسه نشستند و در این دیدار ، یا استقبال و جشن حاضر نشدند که تعدادشان از انگشتان یک دست کمتر بود.»
🔹منطق اباذری در نگارش سطور فوق در چند کلمه خلاصه میشود: «حفظ و تقویت شاه مساوی بود با حفظ تمامیت ارضی کشور» چراکه اگر اباذری؛ محمدرضا پهلوی را عامل اصلی حفظ تمامیت ارضی کشور نمیدید معنی نمیداد که فتوا به وجوب استقبال از وی بدهد و معترضین به محمدرضا پهلوی را به دادگاه بکشاند! اما باید دید که آیا چنین انگارهای واقعیت دارد؟! آیا محمدرضا پهلوی نقشی در حفظ آذربایجان داشت؟ آیا پهلوی دوم عامل حفظ تمامیت ارضی بود و مقابله با وی به منزله تجزیه کشور بود؟
🔸مطالعه مستندات و منابع تاریخی حاکی از آن است که این ادعا، پنداری بیش نیست و محمدرضا پهلوی نقشی در اخراج قوای شوروی یا اخراج فرقه دموکرات از آذربایجان نداشت بلکه خروج نیروهای شوروی از سر ناچاری و در اثر توافق ابرقدرتهای وقت، بدون تأثیرگذاری محمدرضا در توافقات، انجام شده بود و رؤوس فرقه دموکرات نیز پس از روشن شدن ضعف و عقبنشینی اربابِ شوروی و ابلاغ برخی تصمیمات فرار را بر قرار ترجیح دادند و پیش از ورود نیروهای نظامی رژیم پهلوی، مردم خود دست به کار شدند و بخش عمده شهر را از وجود اتباع فرقه دموکرات پاکسازی کردند.
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/2
🔸واقعیت تاریخی آن است که استالین و شوروی اعتنایی به رژیم و دولت مفلوک محمدرضا پهلوی و نخستوزیر وی نمیکردند. در روایتی تاریخی آمده که قوامالسلطنه در گزارش خصوصی خود به مجلس گفت:
🔹«ژنرالیسیم استالین بیانات بسیار دقیق و حکیمانه و که نمونه وسعت نظر و علو افکار سیاسی ایشان بود در باب لزوم اصلاحات و رفورمها در ایران نمودند. در پاسخ ایشان اظهار داشتم … اکنون که دولت من مهیای رفورمهای اساسی و تأمین زندگی مرفه و عادلانهای برای مردم ایران است به واسطه عدم مساعدت دولت شوروی با تخلیه نکردن نیروهای خود و مشکلات دیگر کار اصلاحات بسیار سخت و دشوار خواهد بود و دولت شوروی با حسن نیت و یک اقدام به موقع میتواند مشکلات را از پیش پای ما بردارد…ژنرالیسیم استالین این نظر اصلاحی دولت را تأیید و تصدیق کرد ولی راجع به خلیه ایران جواب مساعدی ندادند.»(پدر و پسر، ناگفتهها از زندگی و روزگار پهلویها، ص۵۶۲)
🔸اساسا رژیم پهلوی و عمال او توان و عرضه حفظ استقلال کشور را نداشتند.چنانچه در روزهای ابتدایی غائله آذربایجان در کابینه اول حکیمی چند گروهان برای تقویت پادگان تبریز تعیین شده بود که عجالتا تا زنجان بروند اما با ممانعت قشون روس از شریفآباد قزوین فراتر نتوانستند بروند.(شرح زندگانی من، ج۳، صص۴۳۲-۴۳۱) به علاوه به گزارش عبدالله مستوفی کابینه دولت قوام به دموکراتهای آذربایجان تا حدی خودمختاری داده بود(شرح زندگانی من، ج۳، ص۴۳۲)
🔹در هر صورت؛ عمال رژیم پهلوی تنها راه صیانت از اراضی کشور را چوب حراج زدن به منابع کشور میدیدند. چنانچه روز پانزدهم فروردین۱۳۲۵ بین قوامالسلطنه و سادچیکوف سفیر جدید شوروی در ایران موافقتنامهای درباره تشکیل یک شرکت مختلط نفت ایران و شوروی به امضا رسید. مدت قرارداد پنجاه سال و حوزه عملیات تمام مناطق شمالی ایران به استثنای حاشیه مرزی ایران با ترکیه بود. سهم شوروی در این شرکت برای ۲۵سال اول قرارداد ۵۱درصد و سهم ایران ۴۹درصد در نظر گرفته شده بود. (پدر و پسر، ناگفتهها از زندگی و روزگار پهلویها، ص۵۶۳) البته به اینکه سرانجام این توافقنامه به کجا رسید کاری نداریم و هدف از ذکر روایت تاریخی پیشگفته نشان دادن ضعف و زبونی مفرط عمال پهلوی بود.
🔸در ضعف و زبونی مفرط رژیم پهلوی مردم و علما به مقابله با فرقه دموکرات و ایادی شوروی پرداختند و از کوچکترین مناسبتها برای اظهار اقتدار اسلام در پیش چشم آنان نمیگذشتند.
🔹علمای تبریز به مقابله با فرقه دموکرات پرداختند و در شهرستانها نیز که قدرت فرقه به مراتب مهیبتر بود، چنین شد. در محال «آلان برآغوش سراب» میرزا حبیب صدری مورد پیگرد دمکراتها قرار گرفته بود و از مراغه هم گزارش تکفیر فرقه دمکرات توسط روحانی محل در دست است. علاوه بر این رحلت آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی هم فرصتی پیش آورد تا مردم آذربایجان با بروز احساسات شدید در برپایی مجالس سوگواری متعدد و باشکوه در صدد مقابله خاموش با دستنشاندگان یک حکومت ملحد برآیند. در این مجالس سوگواری که تا چهلم ایشان ادامه داشت، مردم با دستجات عزادار در سطح شهر و بازار به قدرتنمایی در مقابل فرقه دمکرات پرداختند. در این مبارزه نقش بازار نبایستی نادیده انگاشته شود؛ بازاریان تبریز به خاطر پیوندهای مستحکم با علما، چهل روز بازار را بستند. در برپایی این نمایش، قدرت مذهبی مرحوم آیتالله حاج میرزا فتاح شهیدی نقش عمده داشت؛ به طوری که اگر در محلهای مراسم ترحیم به این مناسبت برگزار نمیگردید خود وی مقدمات برگزاری مراسم را فراهم میکرد. طبق روایات محلی، برگزاری چنین نمایش قدرتی موجب بازخواست پیشهوری توسط مقامات شوروی شد، زیرا مقامات ارشد فرقه نیز ناچار شدند در مجالس ترحیم شرکت کنند. به پیشهوری گفته شد:
🔸کمونیست این چیزها را قبول ندارد یک فرد کمونیست جز به رهبر حزب، به چیزی نمیاندیشد. معلوم میشود تمام گزارشهایی که به کنسولخانه داده شده دروغ محض بوده است. نظام کمونیستی خدا را نمیپذیرد تا چه رسد به یک روحانی.»(پیدایش فرقه دمکرات آذربایجان به روایت اسناد و خاطرات منتشر نشده، ص۶۵-۶۴)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/3
🔸بنابه گزارشهای متعدد تاریخی، تبریز نیز به دست عمال پهلوی فتح و پاکسازی نشد و درگیریهای نظامی رژیم تنها محدود به میانه و قافلانکوه بود.(شرح زندگانی من، ج۳، ص۴۳۹) نکته مهم آنکه رؤسای حزب توده فرار کرده بودند و رژیم پهلوی نیازی به درگیری با آنها نداشت و بدنه و بقایای حزب توده نیز توسط مردم، و نه عمال پهلوی، سرکوب شدند و نیروهای ارتش پهلوی نیز پس از دو روز درگیری مردم با فدائیان به تبریز رسید و در هنگام وصول به تبریز فقط سه نقطه از شهر توسط مردم تصرف نشده بود.(شرح زندگانی من، ج۳، ص۴۴۲) مرحوم خسروشاهی در خصوص نقش مردم و علما و البته بینقشی ارتش رژیم پهلوی در مقابله با فتنه پیشهوری میگوید:
🔹«این که مىگویند ارتش آمد و اینها را بیرون کرد، اینطور نیست؛ چون سه روز قبل از ورود ارتش، تنها پل اصلى میانه به تبریز را اینها منفجر کرده بودند – یک پل قدیمى که باقیمانده آن هنوز هم آنجا هست – این را منفجر کرده بودند و امکان این که ارتش بتواند به سوى تبریز بیاید نبود و راه در واقع بسته شده بود. و اینها هم خودشان سه روز قبل از آن فرار کرده بودند؛ یعنى همه رهبران و فرماندهان اصلى و کادرهاى مرکزى فرار کرده بودند، بقیه هم که مستضعفینى بودند که دیگر دولت هم با آنها کارى نداشت! بعد از سه روز که مردم هم همه جا را گرفتند – مثلاً استاندارى و پادگانها و با رهنمود علما – علما دخالت رسمى نداشتند که استاندارى و حکومت را خود به دست بگیرند، اینها را مردم مسلمان به دستور علما گرفته بودند.» (خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی، صص۱۷۱)
🔸«قبل از آمدن نیروهاى ارتش، خود مردم تبریز را آزاد کرده بودند. دو روز بعد ارتش آمد. البته شاهىها گفتند ارتش ما آمد و تبریز را نجات داد که اینطور نبود؛ چون بین شهر میانه و تبریز در منطقه قافلان کوه ، یک پل آجرى قدیمى هست که جز آن، راه ورودى به سوى تبریز نبود، شاید مثل پنج شیر افغانستان باشد که از آن گذرگاه نمىشود عبور کرد. دموکراتها براى جلوگیرى از آمدن نیروهاى ارتش آن را منفجر کرده بودند و چون یک پل تاریخى است، حالا شما به تبریز که مىروید و به قافلانکوه مىرسید، مىبینید که پل شکسته همچنان هست، پس نمىتوانست ارتش بیاید. پس نخست مردم قیام کردند؟ بلى، نخست مردم قیام کردند و البته شایعه این که نیروهاى ارتش هم دارد مىآید…»(خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی، صص۲۳۴-۲۳۳) مرحوم بنیفضل نیز حضور مردم در تقابل با نیروهای دموکرات را چنین تشریح میکند:
🔹«فردای آن شبی که اینها فرار کردند (۲۱آذر) مردم ریختند به خیابانها و مراکز دولتی و نظامی را به تصرف خود درآوردند. تعدادی از افرادی را که از ایادی دموکراتها بهشمار میآمدند، شناسایی، دستگیر و زندانی کردند و شاید عدهای را هم کشتند. حتی عدهای از اهالی محله ما به رهبری داییام مرحوم آقای حاج حیدر دوزدوزانی، میروند کلانتری محله را در اختیار میگیرند و امنیت محله را برقرار میکنند. چنانکه در سایر محلههای تبریز هم اینچنین افراد مورد اعتماد برقراری نظم و امنیت در محلهها را بر عهده میگیرند…نیروهای دولتی و ارتش ایران، پس از سه روز آزادسازی توسط مردم به منطقه آذربایجان و شهر تبریز وارد شدند. علتش هم این بود که پلدختر میانه (تنها پل ارتباطی) توسط نیروهای پیشهوری منفجر و تخریب شده بود و آب رودخانه قزلاوزن هم زیاد بود و اجازه عبور نمیداد.»(خاطرات آیتالله بنیفضل، صص۵۸-۵۷) بنابراین به جرأت میتوان گفت که آزادسازی آذربایجان هیچ ارتباطی به قدرت و درایت محمدرضا پهلوی و رژیم وی نداشت و نهایت نقش آنها در این قبیل امور داشتند پارهای از امتیازدادنها و مذاکرات ذلیلانه بود. به علاوه، حتی عمال رژیم پهلوی نیز اقدامات محمدرضا در قبال فرقه دموکرات را بیاهمیت تلقی میکنند و خروج این فرقه را به ایالات متحده آمریکا، ونه محمدرضا پهلوی، منسوب میدانند.(ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، صص۱۵۴-۱۴۶)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/4
🔹در هر صورت فرقه دموکرات از تبریز خارج شد و پس از چندی محمدرضا پهلوی وارد تبریز شد. اباذری تلاش میکند با عبارتپردازیهای مختلف تعداد علمای استقبالکننده از شاه را در چشم مخاطب افزایش دهد و تعداد معترضین و کسانی که استقبال نکردند را تقلیل دهد. او در این زمینه مینویسد: «کسانی که در این دیدار یا استقبال و جشن حاضر نشدند تعدادشان از انگشتان یک دست کمتر بود.» اما این طرز عبارتپردازی با روایتهای تاریخی موجود همخوانی ندارد. آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، در رد برخی روایتهای ناروا که به استقبال غالب علما از شاه اشاره دارد چنین میگوید:
🔸«اخیرا در اظهارات یکی از آقایان محترم دیدم نوشته بود: بزرگانی از علمای تبریز به استقبال شاه رفتند. این تعبیر دقیق و صحیح نیست. بلی از میان اساتید و علمای شهر چند نفری مانند مرحوم آیتالله شریعتمداری در این استقبال حضور داشتند… ولی ایشان در آن ایام جزو بزرگان به شمار نمیآمد. هم از نظر سنی از حضرات آیات شهیدی، دوزدوزانی و خسروشاهی کوچکتر بود و هم از جهت علمی در مرتبه دوم قرار داشت.»(خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، صص۶۱-۶۰)
🔹هرچند ممکن است برخی روایات دیگر از جانب برخی علما وجود داشته باشد که نشان از کثرت جمعیت علمای استقبالکننده باشد اما آنچه مسلم است اینکه علمای طراز اول تبریز به استقبال شاه نرفتند و مابقی ادعاها نیاز به اثبات دارد.
🔸اباذری در ادامه روند تحریف تاریخ تبریز و دفاع از شریعتمداری، علت عدم استقبال علما از شاه را به بیحجابی برخی اطرافیان نسبت داد! او در این زمینه نوشت:
🔹«آیتالله دوزدوزانی تصریح کرده بود : ضمن حمایت از شاه در مقابل کمونیست ها ، اما چون زنان با سر برهنه و قاطی مردان در مراسم حضور خواهند داشت از شرکت و حضور عذر خواسته بود(خاطرات آیت الله بنی فضل ، ص ۶۰)»
🔸این استناد اباذری از عجیبترین وجهتراشیهای توهمی برای تحریف تاریخ است؛ آیا جناب اباذری انتظار داشت که مرحوم آیتالله دوزدوزانی، در شرایطی که محمدرضا پهلوی با اتکا به ایالات متحده آمریکا خود را مطلقالعنان میپندارد قیام عمومی اعلام کند و هدف خود مبنی بر مخالفت و ضدیت با محمدرضا پهلوی را فریاد بکشد؟!
🔹هر عاقلی میداند که این سخن مرحوم آیتالله دوزدوزانی بهانهای است برای آنکه او، به عنوان یک فقیه اصیل شیعی، با محمدرضا پهلوی، زاده شاه ضددین و ضدروحانیت دیده نشود. البته دریافت این نکته نیاز به تفکر فراوان نیز ندارد و اگر اباذری برای اثبات مدعای خود سخنان آیتالله بنیفضل را تقطیع و سانسور نمیکرد، ایشان نیز به همین مطلب اشاره کرده بود و سخن مرحوم دوزوزانی را «تعلیق به محال» برای عدم مشارکت در استقبال از شاه دانسته بود. آیتالله بنیفضل سخنان آیتالله دوزدوزانی خطاب به استاندار وقت را چنین روایت کرد:
🔸«…شما میدانید در این مراسم اصول و احکام اسلامی مراعات نخواهد شد، زنان با سر و بدن برهنه در آن حاضر و با مردان نامحرم مخلوط خواهند گردید، بنابراین حضور و سکوت من در این مراسم به منزله تأیید این نوع رفتار و کردارهای ضداسلامی است و من هرگز نمیتوانم به چنین کاری تن در دهم. مگر اینکه شما شرکت زنان بیحجاب و انجام اعمال و رفتارهای غیراسلامی را در این مراسم منع کنید که این هم از قدرت و عهده شما خارج است.
🔹یعنی مرحوم عمویم در واقع تعلیق به محال کرده بود.» (خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۶۰) علاوه بر نکات فوق، بنابر روایت شیخ مرتضی بنیفضل، مرحوم شهیدی پس از عدم استقبال از شاه توسط ایادی شاه مورد خصومت قرار گرفت. (خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، ص۷۱) و اگر مرحوم شهیدی به تعبیر اباذری و امثال وی؛ یک چهره غیرسیاسی و منزوی و غیراجتماعی بود و عدم استقبال وی از شاه نیز هیچ بعد سیاسی و اعتراضی نداشت پس دلیل این خصومت چه بود؟!
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/5
🔸مشخص است که سخن مرحوم دوزدوزانی صرفا بهانهای برای عدم استقبال از شاه بوده است و یا در نهایت بیحجابی را یکی از مصادیق بارز دینستیزی رژیم پهلوی در نظر داشتند. چنانچه تعبیر دیگری از مرحوم آیتالله شهیدی نقل شده است که آن تعبیر نیز ظهور در همین معنا دارد. مرحوم علامه جعفری روایت میکند:
🔹«بعضی از اطرافیان دربار، به خدمت مرحوم آیتالله آقامیرزا فتاح تبریزی رسیده و از ایشان خواهش میکنند که او نیز به دیدن شاه برود. وی برای اینکه آنها را از سر خود باز کند، میگوید: آقاجان! من یک دهاتی هستم. مرا چه به شاه! آنها هرچه اصرار میکنند وی این جمله را تکرار میکند.»(جاودان شعلهای در حیات اندیشه، ص۱۰۶)
🔸لابد جناب اباذری با مشاهده این روایت تاریخی به این نتیجه میرسد که عدم استقبال علما از شاه دلائل سیاسی نداشت بلکه به دلیل روستایی بودن علما بود! البته در خصوص واکنش مرحوم شهیدی به دعوت از ایشان برای استقبال از شاه روایت نقل تقریبا مشابه دیگری هم هست: «وقتی شاه به تبریز آمد، از دکتر مخصوص خود «پروفسور دکتر رضی رضانور» که برادرزاده حاج میرزا فتاح بود، میخواهد که ایشان را نزدش بیاورد. وقتی که برادرزادهاش اصرار میکند، شهیدی میگوید:«من با شاه کار ندارم که به دیدارش بروم.»(خورشید پنهان، ص۱۷۱)
🔹سیدحسین موسوی تبریزی ماجرای عدم پذیرش ملاقات با شاه توسط مرحوم آیتالله شهیدی را با تفصیل بیشتری روایت میکند. بر اساس روایت سیدحسین موسوی تبریزی، مرحوم آیتالله شهیدی محمدرضا پهلوی را عنصری ضددین میدیدند که تلاش داشت دین ایشان را برباید:
🔸«پدرم میگفت: در یکی دیگر از جلساتی که عدهای آمده بودند و اصرار میکردند که مرحوم شهیدی با شاه دیدار کند، من حضور داشتم، ایشان در جواب فرمود: اگر پیش شاه بروم و هیچ حرفی نزنم نه خوشایند مردم است و نه شاه. مردم توقع دارند که از شاه چیزی درخواست کنم همانطور که خود شاه هم چنین انتظاری از من دارد و چون دنیا محل داد و ستد است هرچه از او بخواهم باید چیزی در مقابل بدهم؛ اما آن چیزی که من از او میخواهم هرچند باارزش باشد در برابر چیزی که او از من میخواهد ناچیز است چراکه او دین من را میخواهد.»(خاطرات سیدحسین موسوی تبریزی، ج۱، ص۵۱)
🔹به علاوه، عبدالرحیم اباذری بدون در نظر گرفتن ابعاد مختلف وقایع تاریخی، از استقبال مقطعی برخی از مردم و روحانیون طراز دو و سه نتیجه گرفته که فرزند رضاخان میرپنج نزد مردم و علما محبوب بود. آیا او به راستی نمیداند که مردم و علما محمدرضا را وارث رضاخان میدانستند؟ آیا یاد اعمال ضداسلامی و دیکتاتورمآبی و خونریزی از ذهن مردم به این راحتی پاک شده بود؟ آیا تلخی ضعف مفرط ارتش شاهنشاهی! و ذلت مردم ایران در جنگ جهانی دوم با چند حرکت نمایشی زائل میشد؟ حقیقت آن است که استقبال مقطعی از شاه به علت محبوبیت وی نبود بلکه یا به دلیل ترس بود یا به دلایل ثانوی دیگر. مرحوم خسروشاهی نیز با اشاره به دلایل عدم سختگیری دولت نسبت به مردم، مبنی بر ترس دولت از احیای فرقه دموکرات، استقبال پس از فرار پیشهوری و دموکراتها را چنین تبیین میکنند:
🔸«مردم آذربایجان در آن زمان نسبت به سلطنت و شخص شاه، با توجه به این که فقهاى ما حکومتها را غاصب و غیرمشروع مىدانند، خوشبین نبودند و این اندیشه در ذهن همه مردم بود. و فقط استقبال پس از فرار پیشهورى و دموکراتها بود که آن هم در واقع عنوان ثانوى پیدا کرده بود، نه این که دلیل بر رضایت از حکومت رضاخانى باشد. بالاخص که خود رضاخان را که یک آدم مُلحد، مُرتد یا یک چنین چیزى مىدانستند، به خاطر اعمالى که انجام داده بود و مثلاً گنبد مشهدالرضا (ع) را به توپ بسته بود و زوّار را در داخل صحن و حرم امام رضا (ع) قتلعام نموده بود و به زور سرنیزه کشف حجاب کرده بود و… و به دنبال او، مردم به پسرش هم هیچ اعتقادى نداشتند. و علما هم در رأسشان.» (خاطرات مستند سیدهادی خسروشاهی، صص۱۷۷-۱۷۶)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/6
🔹جناب آقای اباذری در ادامه روند تحریفات خود از مرحوم شهیدی چهرهای غیرسیاسی میسازد و در مقابل شریعتمداری را سیاستمدار و اجتماعی مینامد:
🔸«این بزرگان (میرزا فتاح شهیدی و میرزا محمود دوزدوزانی) دراصل ، شخصیت سیاسی نبودند و تنها به تدریس ، تعلیم و تربیت طلاب و اقامه جماعت بسنده کرده و از فعالیت های سیاسی و اجتماعی آنان چندان گزارشی مشاهده نشده است. در حالی که آقای شریعتمداری شخصیت اجتماعی و سیاسی داشت.»
🔹آقای اباذری در این فقره از یادداشت خود ادعا میکند که مرحوم شهیدی و دوزدوزانی اصلا شخصیت سیاسی نبودند و فقط اهل تدریس بودند اما همین آقای اباذری، در مدخل «شریعتمداری، سیدکاظم» در «دانشنامه امام خمینی» اذعان میکند که مرحوم میرزا فتاح شهیدی و میرزا محمود دوزوانی ایشان در برابر رژیم پهلوی موضع منفی سیاسی داشتند:
🔸«در ششم خرداد سال ۱۳۲۶ محمدرضا پهلوی به منظور بازدید از مناطق آزادشده وارد شهر تبریز شد. شریعتمداری برخلاف دیگر عالمان بزرگ تبریز همچون میرزا فتاح شهیدی، مرتضی خسروشاهی و میرزا محمود دوزدوزانی که در برابر رژیم پهلوی موضع منفی داشتند… در مدرسه طالبیه حاضر شد و در آنجا با پهلوی دیدار کرد و ورود او را به شهر تبریز خوشآمد گفت.»(دانشنامه امام خمینی، ج۶، ص۳۸۲)
حتما اباذری پاسخ درخوری برای این سؤال دارد که چگونه یک فرد که تنها کارش تدریس است و هیچ جنبه سیاسی ندارد میتواند علیه شخص اول مملکت موضع منفی سیاسی داشته باشد و آن را عملا و علنا نیز ابراز کند؟!
🔹طبیعی است در قاموس امثال اباذری سیاسی بودن به معنای دودوزهباز، اهل زد و بند بودن، زالووار به قدرت چسبیدن و… است و بزرگانی همچون مرحوم آیتالله شهیدی، که در دهه بیست هجری شمسی به مبارزه منفی علیه محمدرضا پهلوی مشغول بودند با این تعریف هرگز سیاسی نبودهاند. اما این تحریفگریها چیزی از واقعیات کم نمیکند و مرحوم آیتالله شهیدی همانطور که با بیاعتناییشان به ورود محمدرضا پهلوی سیاسی بودن خود را نشان داده بودند، در ادامه نیز با قبول نکردن پول محمدرضا پهلوی به او ضربه حیثیتی مجددی زدند. مرحوم علامه جعفری در این زمینه میگوید:
🔸«روزی شاه به مرحوم آقا میرزا فتاح شهیدی سی هزار تومان پول (به عنوان هدیه) میفرستد (که معادل سی میلیون تومان حالا باشد) مرحوم شهیدی قبول نمیکند! افراد دربار میگویند: این پولی که ما آوردیم نیاز شما نیست و آن را بگیرید و به طلبهها بدهید. میرزا گفته بود: اگر طلبهها از این پولها مصرف کنند، دیگر طلبه نمیشوند.!» (جاودان شعلهای در حیات اندیشه، ص۱۰۶)
گفتنی است همین روایت از طریق دیگری نیز نقل شده است:
🔹«فردای آن روز [استقبال]، شاه برای حاج میرزا فتاح شهیدی پول قابل توجهی توسط آقای صباغ و چند نفر دیگر میفرستد که ایشان قبول نمیکند و پس میدهد. در این موقع آقای صباغ اظهار میدارد: حاج آقا، طلاب مدرسه پاشا چندین ماه است که شهریه دریافت نکردهاند. حاج میرزا فتاح شهیدی پاسخ میدهد: هر پولی را به طلاب نمیتوان داد.»(خورشید پنهان، ص۱۷۱)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📍نقدی بر یادداشت تحریف آمیز عبدالرحیم اباذری در خصوص کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ/7
🔸اباذری در ادامه تحریفات خود به این نتیجه میرسد که استقبال از محمدرضا پهلوی در آن زمان هیچ اشکالی نداشت و اصلا مبارزه با شاه از جانب علما معنایی نداشت او در این زمینه مینویسد:«در آن مقطع تاریخی ، مبارزه با شاه معنا و مفهومی نداشت تا دیدار با وی حرام و فسق شمرده بشود!» (جاودان شعلهای در حیات اندیشه، ص۱۰۶)
🔹در مقابل این کلام اباذری، نقلی تاریخی از محمدحسن عبدیزدانی _از نزدیکان مرحوم شهیدی و از شخصیتهای مبارز تبریز_ وجود دارد که گویای ژرفبینی علمای تبریز نسبت به اقدام خلاف شریعتمداری است:
🔸«روز بعد[از استقبال شریعتمداری از شاه] اخبار و اوضاع حضور شاه در مسجد جامع به خدمت آیتالله شهیدی با حضور آیتالله خسروشاهی و آیتالله دوزدوزانی در منزل نقل میکردند. در خاتمه آیتالله شهیدی فرمودند:«این مردم زنده باشند، من از دنیا میروم، میترسم در آخرالزمان از دست این آقا میرزا کاظم به اسلام ضربهای وارد شود که قلب امام زمان علیهالسلام را خونبار نماید. آیتالله دوزدوزانی هم فرمودند:«همچنانکه کهنه هر فرش خوب از آب درنمیآید، کهنه این آقا میرزا کاظم خوب از آب درنخواهد آمد. آیتالله شهیدی فرمودند هنوز قدمهای اولیه است که میبینید زنان سربرهنه مسئولین و شاه و ملت و علما همه در یکجا و در یکروز تاریخی عکسبرداری کنند، در تمام دنیا پخش شود، بگویند حجاب بیحجابی. اگر در قرآن هم هست، برای آن زمان گذشته بود، میخواهند با حضور ما بر دینزدایی تأییدیه بگیرند.»(خورشید پنهان، ص۲۰۶-۲۰۵)
🔹بازخوانی محققانه منابع تاریخی نشانگر سست بودن و تحریفگری آشکار در متن عبدالرحیم اباذری است و این قبیل روایتسازیهای دروغین از وقایع تاریخی نشانگر آن است که طیفی از نویسندگان در بازخوانی تاریخ معاصر، امانتداری را مراعات نمیکنند و مطالب خلاف واقع به مخاطب تحویل میدهند. در صورتی که با این قبیل دروغپردازیها و تحریفگریها مقابله نشود، با یک سونامی بزرگ تحریف تاریخ معاصر مواجه خواهیم شد که در نتیجه آن جای خائن و خادم و جای جلاد و شهید عوض خواهد شد. بیگمان رهبری حکیم انقلاب اسلامی، با مشاهده چنین شرایطی است که بر وجوب قطعی و فوری جهاد تبیین تأکید ورزیدهاند و امید است تاریخپژوهانِ متعهد، بیش از پیش در افشای دروغسازیهای عناصر بیاطلاع یا خدای ناکرده مغرض، به پا خیزند.
متن کامل نقد یادداشت تحریفآمیز اباذری در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻رذیله خودنمایی و کفر بالله
✳️نردبان آسمان؛ نکاتی اخلاقی از امام خمینی به مناسبت ماه مبارک رمضان/27
🔹ای بیچاره، تو که عابد نفسی و متصرف در قلب تو شیطان و جهل است و دست تصرف حق را از قلب خود منقطع کردی، چه ایمانی داری که مورد تجلی حق و سلطنت مطلق گردی؟ پس، بدان تا بدین حال هستی و این رذیله «خودنمایی» در تو است، تو کافر بالله هستی و در سلک منافقین محسوب می شوی، گرچه به خیال خود مسلمی و مؤمن به خدایی. (شرح چهل حدیث، ص 46)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻خواب غفلت بر چشم خود حرام نما!
✳️نردبان آسمان؛ نکاتی اخلاقی از امام خمینی به مناسبت ماه مبارک رمضان/28
🔹پس ای عزیز، بیدار شو و پنبه غفلت را از گوش برون کن و خواب غفلت را بر چشم خود حرام نما، و بدان که تو را از خدای تعالی برای خود آفریده، چنانچه در حدیث قدسی میفرماید: «یا ابن آدم خلقت الأشیاء لأجلک، و خلقتک لأجلی.» (شرح چهل حدیث، ص 46)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️بازخوانی تجلیل امام خمینی از هنرمندان متعهد
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
🔹خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهههاى عشق و شهادت و شرف و عزتْ سرمایه زوال ناپذیر آن گونه هنرى است که باید، به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدى- علیهم السلام- اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانهخوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه دارى مدرن و کمونیسم خونآشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بىدرد، و در یک کلمه « #اسلام_امریکایى» باشد.
🔹هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.
🔹هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا، لذت مىبرند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروى، را بیاموزد.
🔹هنرمندان ما تنها زمانى مىتوانند بىدغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیدهاند.
🔹و هنرمندان ما در جبهههاى دفاع مقدسمان این گونه بودند، تا به ملأ اعلا شتافتند. و براى خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند؛ و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بىدرد را رسوا نمودند.
خدایشان در جوار رحمت خویش محشورشان گرداند.
۶۷/ ۶/۳۰
روح اللَّه الموسوی الخمینى»
(صحیفه امام، ج٢١، ص: ١۴۵ و ١۴۶)
#نادر_طالبزاده
🇮🇷 @IRANeMOASER
❇️قطعه شعری که شهید مطهری در وصف امام خمینی سرود
🔴سالروز شهادت مرحوم آیتالله مرتضی مطهری
🔹 شهید مطهری درست در همان دورانی که کسی باور نمی کرد حرکت #امام_خمینی آغاز یک #نهضت_بزرگ_اسلامی است. در نوشته ها و حرف های خود از پانزده خرداد به عنوان آغاز یک نهضت عظیم اسلامی یاد کرد و رهبری امام را آگاهانه، شجاعانه و غیر قابل تردید دانست
🔸« نهضت اسلامی ایران مفتخر است که در حال حاضر رهبری آن مرجعی آگاه و شجاع و مبارز بر عهده گرفتهاند که نیازهای زمان را تشخیص می دهند..اما آن سفر کرده که صدها قافله دل همره اوست.نام او، یاد او و شنیدن سخنان او. استقامت او، شجاعت او، روشنبینی او، ایمان جوشان او که زبانزد خاص و عام است.یعنی جان جانان، قهرمان قهرمانان، نور چشم و عزیز ملت ایران استاد عالی قدر و بزرگوار ما "حضرت آیت الله العظمی خمینی ادام الله ظلاله" ، حسنهای است که خداوند به قرن ما و روزگار ما عنایت فرموده...
🔸قلم بی تابی می کند که به پاس دوازده سال فیضگیری از محضر آن استاد بزرگوار به شکرانه بهرههای روحی و معنوی که از برکت نزدیک بودن به آن منبع فضیلت و مکرمت کسب کردهام، از بسیار را بازگو کنم».
🔹متفکر شهید مرتضی مطهری عمق عشق خود را به استاد و پیر و مرادش، در قطعه شعری که بعد از پانزده خرداد سروده است نشان میدهد:
زمنزلگاه آن محبوب، یاران را خبر نبود؛؛همی آید به گوش از دور آواز جرس ما را
صبا از ما ببر یک لحظه پیغامی به روح الله؛؛ که ای یاد تو مونس روز و شب در این قفس مارا
به رغم کوشش دشمن نخواهد بگسلد هرگز؛؛ میان ما و تو پیوند تا باشد نفس ما را
سزاوار تو ای جان، کنج زندان نیست منزلگه؛؛ سزد گر خون ببارد از دو دیده هر نفس ما را
رواق منظر دیده مهیای قدوم تو؛؛ کرم فرما و بپذیر از صفا این ملتمس ما را
تمام ملت ایران فکنده چشم بر راهت؛؛ به راه عدل و آزادی، نه باک از هیچ کس ما را
(فصلنامه پانزده خرداد،ش۳، بهار۸۴)
#شهید_مطهری
#روز_معلم
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴شهید مطهری از تقابل با #انحراف، تا #مصادره از سوی منحرفین
🔻سالروز شهادت آیتالله مرتضی مطهری رحمهالله
▫️استاد شهید مرتضی مطهری را باید از برجستهترین شاگردان مکتب امام خمینی و سردار مقابله با انحراف و تذبذب در نهضت امام قلمداد کنیم. وی با تفقه و دقت نظر در آموزههای دینی پرداخت آنگونه که استاد بزرگ او در وصف آثارش میگوید:« آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی استثنا آثارش خوب است. »( امام خمینی 61/2/11)
▪️یکی از مولفهها و ویژگیهایی که شهید مطهری را در این جایگاه ممتاز قرار داد، حضور وی در جبهه مقابله با نفوذ اندیشههای انحرافی در حوزه دین بود. عجیب آنکه امروز عدهای تلاش دارند در سایه #سکوت_جریانهای_انقلابی از ایشان چهرهای سکولار و التقاطی بسازند.
▫️شهید مطهری به خوبی دریافت آنچه که دین را در عصر حاکمیت ایدئولوژیهای انسانی تهدید میکند ظهور و بروز مکاتب اومانیستی و حتی الحادی نیست بلکه شکل گیری #اندیشههای_التقاطی است که استحاله تدریجی دین را نشانه رفته است.
▪️تلاش غیراصولی و غیرعالمانه برای به روز کردن دین توسط مدعیان دینشناسی همچون #بازرگان و #شریعتی، حرکتی انحرافی بود که منجر به التقاط گردید.
▫️رهبر معظم انقلاب اسلامی در تشریح وضعیت فکری - فرهنگی آن دوران می فرمایند: «یک عده تحت تاثیر جاذبههای افکار نو و وارداتی، مجذوب اینها میشدند و سعی میکردند اسلام و فکر اسلامی و دین را با اینها تطبیق کنند؛ منتی هم سر دین میگذاشتند که ما اسلام را جوانپسند و مردمی و قابل قبول کردهایم!
گاهی اوقات کاسه از آش داغ تر هم می شدند و چند قدم هم جلوتر از صاحبان این فکرها پیش می رفتند، برای این که مبادا متهم به مرتجع بودن و این حرفها شوند که این را هم ما در مواردی دیدیم. نبوت و توحید و معاد و مباحث امامت و مباحث فقهی و مباحث اجتماعی و سیاسی اسلام را به سمت مشابهات خودش در مکاتب بیگانه از اسلام و احیانا #الحادی و به کلی بیگانه ی از دین کشاندند و منت هم سر اسلام میگذاشتند که ما آمدیم اسلام را همه کس فهم و همه کس پسند و در چشمها شیرین کردیم!» (مقام معظم رهبری 82/2/18)
▪️لذا در آن دوران بود که اندیشههای مارکسیستی، لیبرالیستی، اگزیستانسیالیستی و دیگر ایسمهای غربی توسط جریانهای فکری داخلی به آموزه های دینی گره زده می شد و نسخههای #التقاطی اندیشه برای جلب نظر جوانان و جذب آنها به احزاب و گروه های سیاسی مختلف ارائه میگردید.
▫️نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق(منافقین)، چریکهای فدایی خلق، حزب سوسیالیستهای خداپرست، حزب توده، گروهک فرقان و... از جمله گروههای ریز و درشتی بودند که در دهه 20 تا 50 در کشور شکل گرفته و کم و بیش از اندیشه التقاطی رنج میبردند و انتساب شهید مطهری؛ قهرمان مبارزه فکری با التقاط به این جریانات معلومالحال جفایی تاریخی و غیراخلاقی است.
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻بررسی تفاوت اندیشه های شهید مطهری و مهندس بازرگان
🔴سالروز شهادت آیتالله مرتضی مطهری
▫️تفاوت اندیشه بازرگان و شهید مطهری را باید به تفاوت رهیافت آنان از دین بر گردانیم و در این زمینه میان مطهری و بازرگان تفاوتهای چشمگیری وجود دارد.
نگاه بازرگان به غرب و مدرنیته با #تسامح همراه بود و در بسیاری از مواقع، عمق و هسته اندیشهی غربی او، تنها با روکشی از #تفکر_اسلامی پوشانده میشد. این در حالی بود که شهید مطهری به دلیل حضور گسترده و طولانی در حوزه و مطالعه در ابعاد مختلف تشیع، تلاش میکرد تا اسلام را بدون التقاط #مارکسیستی و #لیبرالیستی و در معنای واقعی آن به مردم معرفی کند.
▪️مواجهه در سیره عقیدتی
شهید مطهری هیچگاه در مواجهه با نظریات مهندس بازرگان مهر #سکوت بر لبان خود نمیزند و هرکجا انحراف را ببیند رأسا ورود کرده و در کمال ادب و احترام به نقد نظریات وی می پردازد از این نمونه می توان به موارد متعددی اشاره کردمانند:
▫️1- نقد دیدگاه عدم لزوم پیغمبر و نبوت برای هدایت بشر( انسان شناسی قرآن، ص15)
▪️2- نقد نظر مهندس بازرگان در مورد روح(انسان شناسی در قرآن، ص15)
▫️3- نقد دیدگاه تکامل تدریجی حیات(معاد، ص165)
▪️4-مناظره علمی با بازرگان پیرامون اثبات قیامت و بقای شخص (معاد، ص182،219)
▫️5- نقد دیدگاه توحیدی وی در کتاب راه طی شده (اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج5،ص30)
▪️شهید مطهری راهی را که بازرگان در کتاب «راه طی شده»، طی کرده #بیراهه میداند ، و در نقد این شیوه استدلال آن را «سپر انداختن در مقابل مادیین»
می خواند و معتقد است : «راهی که مؤلف دانشمند آن کتاب بدان تمسک جستهاند کوچکترین خدمتی به توحید نکرده و نمیتوانسته است بکند. . . »(اصول فلسفه، همان)
🔻مواجه در مسائل انقلاب
▫️شهید مطهری علی رغم رفاقت خود با بازرگان زمانی هم به منافع انقلاب اسلامی در میان باشد به هیچ وجه بی تفاوت نمیماند. #رحیم_صفوی در کتاب خاطراتش نمونه ای از این ایستادگی را بر ملا میکند:
« بازرگان گفت: دولت چارهای ندارد جز اینکه در مقابل حزب دموکرات #تسلیم شود و یک نوع خودمختاری به آنها اعطا کند و شرایطشان را بپذیرد.»
▪️در همین جلسه بود که شهید بهشتی و شهید مطهری بلند شده، فریاد میکشند:« شما میخواهید ما در مقابل نیروهای دموکرات و کمونیست تن به #سازش بدهیم؟ نه خیر، چنین نیست و سازش معنا ندارد.»
(انقلاب اسلامی و گروههای تجزیهطلب ص383-384)
🔻مواجهه در کارکردهای دین
▫️رویکرد شهید مطهری در آموزههای دینی، رویکرد تعقلی و فلسفی است و دیدگاههایی که از این آموزه ها عرضه کرده است ریشه در وحی دارد که البته با عقل نیز هماهنگ است. از این رو وی قلمرو دین را محدود به امور فردی و عبادی نمیکرد و معتقد بود که «اسلام... مکتبی است جامع و واقعگرا. در اسلام به همهی جوانب نیازهای انسانی (اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی) توجه شده است.» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 64)
این در حالی است که بازرگان با آنکه به نقش دین در زندگی انسان و اجتماع اعتقاد دارد. اما رهیافت وی به مسئلهی دین، رهیافتی علمی است که میتوان گفت بیشتر با دید تجربی و اندیشه های #آگوست_کنت سازگار است.
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰مصاحبه کمتر دیده شده مقام معظم رهبری در مورد شخصیت شناسی شهید مطهری
▶️بخش اول
🔹تصور من اینست که مرحوم آیتالله مطهری (رضوان الله عليه ) بعنوان یکی از چهره هائی که در احياء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند، و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی، و طرح دوباره اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان باید بشمار بیاید!
🔸ما در میان #متفکرین_ایرانی و غیرایرانی... وقتیکه نگاه می کنم به این چهره های شناخته شده، مرحوم شهید مطهری را یکی از برترین اینها بحساب می آورم، علت هم، همین جامعیت ایشان است.
🔹 این مرد يك #فقيه بود، یعنی وقتی میخواست اسلام را تبیین، و مسائل اسلامی را بیان کند، از خودش چیزی مایه نمیگذاشت. اسلام را میشناخت، فقه اسلامی را بلد بود، همانطور که میدانید فقه اسلامی به معنای شیوه استنباط احکام از منابع اولی اسلام، یعنی کتاب و سنت است، و فقیه، آن کسی است که این شیوه استنباط را بلد است.
🔸 مرحوم مطهری يك #مجتهد بود.. اینطور نبود که به دام #افكار_التقاطی شرقی یا غربی بیفتد! همچنانکه بسیاری از متفکرین مصلح و طرفدار تجدید حیات دوباره اسلام، در آن دام افتادند.
🔹يك فيلسوف بود، ولی با معارف عمیق و استدلالی اسلام آشنا بود.
🔸يك سخنور بود، یعنی میتوانست همه آنچه را که بلد است بزبان بیاورد.
🔹 يك نويسنده بسیار خوب بود، یعنی میتوانست همه آنها را بنویسد، واقعا ابعاد يك شخصیت زبده برجسته بود، که میتوان او را یکی از متفکرین، و یکی از پرچمداران #احیای_تفکر_اسلامی به شمار آورد.
🔸شهید مطهری تاریخ را خوب میدانست، و دورههای مختلف تاریخی کشور ما را بعد از اسلام، ایشان یقینا مطالعه کرده بود.
🔹به نظر من مرحوم مطهری با دو ابزار..میتوانست تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانیون و تحصیلکردههای جدید را به وجود بیاورد: یکی #تلاش_عملی، و دیگری غنای شخصیت خود ایشان
🔸از لحاظ تلاش عملی، ایشان در دانشگاه درس گرفتند، با دانشجوها انس پیدا کردند، در مجامع تحصیلکرده ، مهندسین، پزشکان، شرکت کردند، و يك قطب و ملجأ و پناهی برای تحصیل کردههای جدید شدند.
🔹هیچکدام از این چهرههای #تقریب بین روحانی و دانشگاه به قدر ایشان در این جهت موفق نبودند، و ایمان آن تحصیلکردههای جدید را جلب نکردند.
🔸دومین وسیله، غنای شخصیت خود ایشان بود. میدانید یکی از چیزهائی که بین این دو قشر را جدا کرده بود، این بود که این دو قشر را نسبت بهم بی اعتماد کرده بودند! تحصیل کرده های جدید، فارغ التحصیل حوزه علمیه را يك آدم باسواد نمیدانستند! روحانی، در عرف و فرهنگ غربی تزریق شده به يك عدهای از تحصیلکردههای ما، يك عنصر بیسواد و پرمدعائی به حساب میآمد که اصلا تضييع وقت بود که انسان با او بنشیند، حرف بزند، یا خودش را به او نزديك كند؟ یعنی او را اصلا قابل نمیدانستند! متقابلاً، تحصیلکرده حوزه علمیه هم تحصیلکردههای دانشگاهی را با همین چشم نگاه میکرد..شخصیت علمی و قوی مرحوم شهید مطهری هم بیشترین تأثیر را در نزدیکی این دو قشر داشت.
🔹اعتقاد مرحوم مطهری (رضوان الله تعالی علیه) به نقش #نهاد_روحانیت منهای اشتباهاتی که ممکن است این، یا آن شخص روحانی داشته باشد یکی از خصوصیات ویژه این بزرگوار بود.
🔸این جمله #اسلام_منهای_روحانیت که واقعا بطور کامل در ذهنهای کسانی که مشتبه بودند کوبیده و پاك شد، این هنر آقای مطهری بود که او درك کرد که هدف آن کسانی که داشتند يك سری حرفهائی را میزدند، همین اسلام منهای روحانیت است. میخواهند اسلام بدون مفسر و عالم اختصاصی به اسلام وجود داشته باشد، تا راه برای تعبیر و توجيه باز باشد. (ویژه نامه ششمین سالگرد شهادت آیت الله مرتضی مطهری،نشریه شماره 74، تهیه و تنظیم حزب جمهوری اسلامی،صص 283-262)
🇮🇷 @IRANeMOASER