eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
427 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه هفتم 🔹بعضى‌ها هم توى بعضى از نوشتجات و این‌ها دیدم که یک ذره هم توأم با تحریف و این‌ها هم گفتند، بله این مال آن شب بود و اما مسأله تحصن. آن شبى که قرار بود ما صبح برویم تحصن بکنیم آن روزى بود که امام قرار بود بیایند، نیامدند و ما رفتیم در و شهید بهشتى سخنرانى کردند و بنده قطعنامه را خواندم، آن روز بهشت زهرا این جورى بود دیگر؟ یک سخنرانى شهید بهشتى کردند بعد هم یک قطعنامه‌اى تهیه کرده بودیم من هم رفتم قطعنامه را خواندم و برگشتیم. وقتى که برگشتیم صحبت شد که حالا قدم بعدى چى باشد؟ فکر تحصن در تهران بى‌ارتباط به تجربه تحصن در مشهد نبود، یعنى تجربه‌ى موفق تحصن بیمارستان مشهد تشویق‌کننده بود به این تحصنى که در تهران انجام گرفت. 🔸مدتى بحث شد که کجا تحصن انجام بگیرد، بعضى مى‌گفتند در مسجد بازار مسجد امام که آن وقت اسمش مسجد شاه بود آن‌جا تحصن انجام بگیرد، بعضى جاهاى دیگر را پیشنهاد مى‌کردند یک وقت پیشنهاد دانشگاه هم شد که دیدیم بسیار جالب و از همه جهت این خوب هست لذا بود که حرکت کردند صبح، برادرها صبح زود رفتند دانشگاه منتها خوف این بود که دانشگاه را ببندند، قبلاً ما فرستادیم با آن رئیس آن وقت، رئیس نه، رئیس دانشگاه نخیر، با یکى از مسؤولین دانشگاه آن شخصى بود که بعدها به نظرم رئیس دانشگاه شد آن وقت یکى از دست‌اندرکارهاى دانشگاه بود تفاهم کردیم مشکلات زیادى هم سر راه ما انصافاً درست کردند اما مسجد خوشبختانه باز بود، ما رفتیم داخل مسجد و فوراً آن اطاقک سر مسجد را آن‌جا را ستاد کارها قرار دادیم و بلافاصله یک اعلامیه منتشر کردیم یعنى اولین کارى که کردیم یک اعلامیه نوشتیم گفتیم که این اعلامیه پخش بشود و ما حضورمان در این‌جا آن وقتى فایده خواهد داشت که زبان و بیان همراهش باشد و این کار را کردیم و این سیاست را ما تا آخر هم ادامه دادیم و همین بود که اثر کرد، زیرا که اگر سخنرانى‌ها و اعلامیه‌ها نبود مفهوم نمى‌شد که چکارى انجام گرفته، نه مردم در جریان قرار مى‌گرفتند و تبلیغات دستگاه هم مى‌توانست شاید آن را جور دیگرى جلوه بدهد لذا بود که چند تا برنامه در دانشگاه بود 🔹یکى سخنرانی‌هایى بود که مستمراً در مسجد دانشگاه انجام مى‌گرفت که همه ماها هر کدام یک برنامه سخنرانى را این‌جا گذاشتیم و دیگران سخنرانى مى‌کردند، یکى اعلامیه‌ها بود، یکى هم یک نشریه، یک بولتن روزانه ما منتشر مى‌کردیم، الان درست یادم نیست، دو تا بولتن ما منتشر کردیم یکى در دانشگاه، گمانم اسمش تحصن بود، گمانم اسمش تحصن، اصلاً گذاشتیم تحصن، یکى هم در هنگام تشریف آوردن امام، یعنى هنگام ورود امام، بعد از ورود امام در مدرسه رفاه دادیم که آن را من یکى دو شماره‌اش را دارم، یک وقتى توى کاغذهایم دیدم که از این دومى یکى دو شماره هست که نشان‌دهنده سبک روحیات و افکار و آن هیجانات و احساسها و دیدهاى خیلى ابتدایى نسبت به حوادث بى‌سابقه و سریع آن روز ماست که آدم حالا نگاه مى‌کند مى‌بیند که با مسائل چگونه برخورد مى‌کرده. به‌هرحال مسأله‌ى تحصن هم به این شکل آغاز شد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه هشتم 🔹خبرنگار: روز ۲۲ بهمن شما کجا تشریف داشتید؟ 🔸روز ۲۲ بهمن یک سابقه‌اى دارد. روزهایى که امام تشریف آورده بودند مى‌دانید دیگر، مقر کارها در مدرسه رفاه بود، امام محل‌شان در دبستان علوى شماره ۲ بود؛ که باید خیابان ایران را یعنى کوچه مستجاب را باید طى مى‌کردیم و از خیابان ایران هم مقدارى مى‌گذشتیم مى‌رفتیم مى‌رسیدیم آن‌جا و تمام این مسیر هم مى‌دانید دیگر پر بود از جمعیت تمام ساعات روز، یعنى گروه‌هایى که ... فشرده، که نمى‌شد آن‌جا بمانند، بله. ساعت‌هاى متمادى مردم در تمام سطح خیابان و کوچه‌هاى اطراف همین‌طور ایستاده بودند منتظر، که گروه گروه، دسته دسته بروند امام را تا حیاط پر مى‌شد امام را زیارت مى‌کردند یک دستى تکان مى‌دادند و مردم امام را مى‌دیدند و به هیجان مى‌آمدند و عده‌اى غش مى‌کردند و آن‌ها مى‌رفتند از منزل بیرون، عده دوم مى‌آمدند و تمام ساعات روز تقریباً پیش از ظهر مردها بودند، بعدازظهر زن‌ها، به نظرم این جورى بود، پر بود. 🔹 ما یک ستاد جدید هم تشکیل دادیم در دبیرستان علوى اسلامى براى کارهاى تبلیغات و مسائل همین اعزام افرادى به کارخانه‌ها براى این‌که کارگرها را توجیه بکنند و از نفوذ بعضى از عناصر در کارخانه‌ها که داشت انجام مى‌گرفت جلوگیرى کنند و کارهاى تبلیغاتى گوناگون دیگر، که آن مادر دفتر تبلیغات امام هست که سازمان تبلیغات اسلامى و و همه از همان تشکیلات کوچولوى آن روز سرچشمه گرفت و منشعب شد. 🔸یک روز من داشتم بین این دو سه تا مقر را براى یک کارى با سرعت با عجله مى‌رفتم یکى از دوستان من را نگه داشت گفت شماها این‌جا مشغول کارهاى خودتان هستید توى این کارخانه‌ها عوامل کمونیست رفتند دارند کارگرها را تحریک مى‌کنند، دارند تخریب مى‌کنند، دارند کارهاى بد انجام مى‌دهند، من خیلى به نظرم جدى نیامد، اصلاً حساس نشدم نسبت به این مسأله از بس کار زیاد بود. 🔹مى‌دانید آن روزها لحظات آن قدر پر حادثه بود که قدرت ذهنى و حتى چشم انسان قادر نبود که همه این حوادث را ببیند، تمام مشکلات و فتوحات و حوادث و تازه‌هاى کشور در این محدوده مکانى کوچک و در آن چند روز داشت خودش را نشان مى‌داد و بر یک عده معدودى تحمیل مى‌شد که این‌ها باید این‌ها را حل و فصل مى‌کردند، لااقل مى‌دیدند و واقعاً چنین قدرتى وجود نداشت براى هیچ‌کس، خیلى مشکل بود، خیلى روزهاى دشوار و پر حادثه‌اى بود. 🔸من خیلى برایم این مطلب حساس نیامد، رفتم در آن محلى که داشتیم توى همان دبیرستان علوى، یک نفر دیگر یا همان برادر آمد یک گزارش مفصل‌ترى داد من احساس کردم که یک حادثه‌اى است و بروم ببینم، پرسیدیم کجا بیش‌تر حساس است، یک کارخانه‌اى را اسم آوردند گفتند توى این کارخانه عده‌اى هستند و این‌ها، من گفتم من خودم بروم ببینم که چه خبر است. رفتم توى کارخانه دیدم بله کارگران این کارخانه ۸۰۰ نفر بودند، ۵۰۰ دختر و پسر کمونیست بر این‌ها اضافه شده بودند و مى‌دانید خانواده‌اى تشکیل مى‌شود در منطقه کارگرى یک بخشى از منطقه کارگرى تهران، یعنى کارخانه‌هاى زیادى نزدیک هم‌اند که هر حادثه‌اى در یکى از این کارخانه‌ها مى‌توانست که با سرعت سرایت کند به جاهاى دیگر و معلوم شد که یک پایگاه این‌ها مى‌خواستند درست کنند و همین جا را پایگاه قرار دادند با یک حرکات تند و سختى، تهدید به قتل، مثلاً مدیر یا مدیر فنى یا مثلاً مدیرعامل یا این طور چیزها که حالا نسبت به مدیرعامل و این‌ها که ما فرارى هم بودند، مدیرعامل و اینهایش ظاهراً نبودند هم خیال مى‌کنم آن‌جا، لکن نسبت به همه‌ى کسانى که توى آن‌جا یک مسؤولیت‌هایى داشتند که به یک نحوى به مدیرعامل ارتباط پیدا مى‌کرد یک نوع شدت عمل به‌وجود بیاید که کارگرها احساس پیروزى بکنند و با یک نقطه‌نظر خاص و با یک جهت‌گیرى خاصى چیز بکنند. من رفتم آن‌جا دیدم وضع این جورى است و مشغول حل و فصل قضایا شدم روز من آن‌جا گذشت، این روز مثلاً ۲۱ بهمن بود. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه نهم 🔹روز ۲۲ بهمن من در این کارخانه بودم یعنى توى این کارخانه بودم که خبر پیروزى بر آن گروهى که رفته بودند نیروى هوایى را چیز بکنند را شنیدم که از لشکر گارد حمله کرده بودند به نیروى هوایى و شکست خوردند به وسیله مردم و به وسیله نیرو تار و مار شدند آن را شنیدم و در راه بازگشت از آن کارخانه بود که دیدم که رادیو گفتش که صداى انقلاب اسلامى ایران، ماشین را نگه داشتم از ماشین آمدم پایین روى زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم، یعنى به قدرى براى من عجیب بود این حادثه اگر چه بعد از آمدن امام خب معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما این‌که از صداى ایران، از فرستنده رسمى کشور این صدا به گوش من برسد این براى من یک چیز اصلاً باورنکردنى بود و این حرف خنده‌آور را هم به شما بگویم که من تا مدت‌ها شاید تا چند هفته دائماً این فکر و این شک براى من پیش مى‌آمد که من نکند خواب باشم و کارى مى‌کردم که اگر خوابم از خواب بیدار بشوم، دیدم نخیر از خواب بیدار نمى‌شوم و معلوم شد که نخیر بیدارى است و واضح‌ترین و جدى‌ترین و اصیل‌ترین حوادث بیدارى دوران عمر ما هم هست و در این راه بودم من. 🔸خبرنگار: در طول انقلاب شما با شخصیت‌هاى زیادى که الان میان ما نیستند و به ملأ اعلى پیوستند بودید، خوب است که الان یک یادى هم از آن‌ها بشود اگر خاطره خاصى از این شهدا در ارتباط با آن روزها دارید این را بفرمایید. 🔹این از آن سؤال قبلى هم سخت‌تر است، خب من با خیلى از این شهداى نامدار و معروف معاشرت داشتم، مأنوس بودم، روزها و شب‌هاى زیادى را با این‌ها گذراندیم، با هم بودیم و در همین ایام هم ما تقریباً دائماً با هم بودیم، کم‌تر ساعاتى بود که ما چند نفر از هم جدا بشویم. چند چیز ما را به هم متصل مى‌کرد یکى شوراى انقلاب بود که تمام کارها و بارها آن روز بر دوش شوراى انقلاب بود حتى بعد از تشکیل دولت موقت هم باید در حقیقت همین عده بودند که کارها را روبراه مى‌کردند. رادیو را باید مواظب مى‌بودیم، پادگان‌ها را باید مواظب مى‌بودیم، مردم همین کسانى شاید عده‌اى به تحریک گروهک‌ها، اسلحه‌خانه‌ها را غارت مى‌کردند باید مواظب بودیم، از جاهاى مختلف مراجعه مى‌کردند مشکلات فراوانى وجود داشت باید مراقبت مى‌کردیم، تمام مسائل به این جمع مربوط مى‌شد لذا بود که ما دائماً با هم بودیم و با همه این‌ها من خاطره دارم و واقعاً عاجزم از این‌که بتوانم یکى از این خاطرات را جدا کنم. البته آن شب ۲۲ بهمن یا شب ۲۱ بهمن یادم نیست حالا یکى از این شب‌ها بود، این شب‌ها این شب‌هاى از هفده هیجدهم بهمن تا آن طرف و به خصوص از ۱۹ بهمن که نیروى هوایى آن رژه را در حضور امام راه انداختند که خب خیلى مسأله جدى‌تر شد احتمال کودتا و این چیزها بود دیگر، خب مى‌دانید دیگر گمان کودتا... بله کاملاً گمان کودتا مى‌رفت و بعدها هم در خلال این نوشتجاتى که بعضى از این فراری‌ها نوشتند و البته راست و دروغ سر هم کردند چیزهایى را نوشتند، از لابه لاى حرف‌هاى آن‌ها آدم با این‌که انکار مى‌کنند مى‌شود فهمید که واقعاً این‌ها قصد داشتند که یک حرکتى اگر بتوانند انجام بدهند اگر چه نمى‌توانستند، یعنى چنین امکانى نداشت، کودتا به معناى سرکوب میلیون‌ها آدم بود خب ... بله یعنى مثلاً مى‌توانستند بیایند چند تا تانک دیگر توى خیابان‌ها بیاورند، بود تانک‌ها، یا یک چند تا مثلاً گلوله بیش‌تر به مردم بزنند، چند جا را بمباران کنند، چیزى که حاجت آن‌ها را برآورده کند اصلاً برایشان ممکن نبود چون همه مردم را بایستى از بین مى‌بردند لکن نسبت به مقر حضرت امام و همچنین مدرسه رفاه که محل اجتماع ما بود و هم که روز ۱۵ بهمن تشکیل شده بود ۱۴ یا ۱۵ بهمن تشکیل شد در همان مدرسه رفاه کارهاى خودش را شروع کرده بود، نسبت به این دو جا احتمال حملات بیشترى وجود داشت ممکن بود مثلاً مى‌گفتند ممکن است بیایند بمباران کنند یا چتربازهایى را پیاده کنند آن‌جا یک کارهایى را انجام بدهند به خصوص بعد از آنى که [نقص] مثلاً فرض کنید که خمپاره بود، شاید بعضى از چیزهاى خطرناک بود، ممکن بود با یک آتش‌سوزى ناگهان یک انفجار بزرگ بوجود بیاید یک چنین چیزهایى احتمالش بود یعنى یک خطرهاى اینجورى به‌هرحال جدى بود. 🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363 صفحه دهم 🔹شب‌ها که مى‌شد مصراً از ما مى‌خواستند که ما برویم و در جاهاى مختلفى قرار بگیریم، در یک جا نباشیم براى این‌که اگر چنانچه یک حادثه‌اى پیشامد کرد همه با هم از بین نروند و چند نفرى بمانند. ما البته خودمان ترجیح مى‌دادیم برویم مدرسه علوى و در همان‌جایى که امام اقامت دارند ما هم همان جاها باشیم، دوست مى‌داشتیم، شنیدیم، خبر آوردند براى ما که امام گفتند نه، این‌جا جمع نشوند همه و متفرق بشوند. دو تا از آن شب‌هاى جدا جدا در منازل گوناگون خوابیدن را من با مرحوم و بودم یعنى دو شب را با هم بودیم...ما منزل حاجى لبانى بودیم، حاج ، من و مرحوم شهید بهشتى و شهید باهنر دو شب را در منزل ایشان که همان نزدیک بود چون خانه‌هایى را انتخاب مى‌کردیم که نزدیک به آن‌جا باشد و هر جمعى توى یک خانه‌اى زندگى مى‌کردند. آن شب‌ها را من فراموش نمى‌کنم که ما فکر مى‌کردیم، مطالعه مى‌کردیم، با هم بحث مى‌کردیم که فردا را چگونه برنامه‌ریزى کنیم و چه بکنیم و دائماً صداى انفجار و گلوله و حتى گلوله‌هاى منورى که به طرف، تصور ما این بود که به طرف بیت امام پرتاب مى‌شود آن‌ها را دائماً مشاهده مى‌کردیم، خیلى شبهاى هیجان‌انگیز و بى‌نظیرى بود واقعاً... 🇮🇷 @IRANeMOASER
💠در آن ایام که در حبس به سر می بردم، به نظرم رسید اگر روزی آزاد شدم، از علمای سراسر کشور بخواهم که در یک روز معینی در قم اجتماع کنند تا در پشت درهای بسته با هم به مذاکره بنشینیم. اگر ما روحانیون در پشت درهای بسته می‌نشستیم و فقط با هم چای می‌نوشیدیم، کافی بود که شاه را متزلزل و نگران کند، چه رسد آنکه درباره مسائل مهم اسلام و ایران تصمیمی گرفته می‌شد و علمای قم، همراه با علمای بلاد، یکصدا آن را اعلام می‌کردند و اجرای آن را می‌خواستند، که مسلما دستگاه جبار ناچار به عقب‌نشینی می‌شد. اما وقتی آزاد شدم دیدم که جمع کردن همه علما در قم، در روز واحد، مشکل است و شاید در آن شرایط عملی نبود، لهذا پیشنهاد دادم در همان شبی که علمای قم با هم جلسه دارند، علمای بلاد در هر استان و شهرستانی در همان شب و حتی در همان ساعت با هم جلسه تشکیل بدهند و درباره امور جاری کشور و مسائل اساسی اسلام گفتگو و تبادل نظر کنند و با هم به تفاهم برسند. این برنامه تا حدودی اجرا شد و در شب‌های یکشنبه که علمای قم با هم جلسه داشتند، در غالب شهرها و استان‌ها نیز، میان علما و روحانیان، جلساتی منعقد می‌شد. منبع: روحانی ، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج1، ص 728. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۲ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۴۲ ➖شرح حال آیت‌الله خمینی در گزارش ساواک. در گزارش اداره سوم ساواک، به ریاست ساواک شرح حال آیت‌الله خمینی چنین آمده است: سید روح‌الله خمینی ملقب به « آیت‌الله خمینی»، محل تولد: گلپایگان و محل اقامت دائم در قم. درباره میزان نفوذ آیت‌الله خمینی در میان مردم آمده است که امروز نفوذ او به اندازه‌ای شده است که تمام مخالفین به او متوجه هستند و هیچ روحانی قمی حق اعتراض به او را ندارد و اگر کوچکترین اعتراضی بکند مردم از او روی گردان می‌شوند. فعلا از لحاظ تشخیص سیاسی در میان روحانیون در ایران اول شخص است درباره درجات علمی و تالیفات او نوشته شده است: تحصیل او در ایران و گلپایگان و اصفهان بوده و مجتهد مسلم و مرجع تقلید است و در حکمت استاد. تالیفات او در موضوعات رساله عملیه و فتوائیه و یک کتاب هم در سیاست نوشته و جامع علوم معقول و منقول است. درباره روحیه و تمایلات سیاسی او آمده است: خیلی مودب است و روحیه مشروطه‌خواهی دارد و ارتباطی با دستجات سیاسی ندارد و تقریبا در ظاهر مخالفی ندارد ولی روحانیون بخصوص سایر مراجع تقلید با او در باطن مخالف هستند ولی از ترس مردم جرئت ابراز مخالفت ندارند. در مجموع مردی است با سواد، اجتماعی و بی‌تکبر. کم حرف می‌زند ولی خوب حرف می‌زند و در سال 1324 کتابی علیه سیاست رضا‌شاه و اقدامات او علیه مذهب نوشته است.1 ادامه مطلب👇🏼 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆۶۰ سال پیش در چنین روزی ➖پنج دانشجوی ایرانی در بازداشتگاه پلیس اینسبروک دست به اعتصاب غذا زدند. پنج نفر از دانشجویان ایرانی که در هفته قبل به جرم اقدام علیه شاه ایران و به دست پلیس اینسبروک ( اتریش ) بازداشت شده‌اند، در بازداشتگاه دست به اعتصاب غذا زدند. یک مقام پلیس اینسبروک خبر اعتصاب غذای دانشجویان را تایید کرد ولی از شرح جزئیات آن خودداری کرد. سخنگوی دانشجویان ایرانی پس از توقیف این عده اظهار داشت که آنها از مخالفین رژیم کنونی ایران هستند. پلیس اعلام کرد که چهار نفر از دانشجویان بازداشت شده به علت شرکت در تظاهرات و تبلیغات علیه دولت ایران و نفر پنجم هنگام مبادرت به پخش اعلامیه‌هایی که در یک چاپخانه محلی چاپ شده بود، بازداشت شده‌اند.2 1. بایگانی اسناد، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی. 2. بولتن خبرگزاری پارس ( محرمانه )، ش258، چهارشنبه 16/11/1342، ص21و 22. ادامه مطلب 👇🏼 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆۶۰ سال پیش در چنین روزی ➖بهداری بهبهان فاقد جراح است 🇮🇷 @IRANeMOASER
📑 برگی از تاریخ 📍آقای سید محمدحسین علوی، داماد آیت‌الله بروجردی و پیشنماز مسجد فخریه ( واقع در امیریه البرز) می‌گفت: آیت‌الله خمینی در خانه‌ای که تحت‌نظر است، روحیه بسیار خوبی دارد و آنچنان مستقیم و قوی است که اگر آزاد شود، یک انقلاب به راه می‌اندازد. نامبرده اضافه کرد: خمینی ظاهرا از زندان مرخص شده، ولی در خانه‌ای که اقامت دارد بیش از زندان تحت کنترل است.... منبع:روحانی ، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج1، ص751-752. 🇮🇷 @IRANeMOASER
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡️رژیم شاه و صهیونیست‌ها 🎥مصاحبه دکتر سید حمید روحانی با شبکه پرس تی وی مورخه ۱۴۰۲/۱۱/۸ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: 🔹پیش از آن‌که فلسطین اشغال شود و رژیم جعلی اسرائیل به‌وجود بیاید و قبل از به قدرت رسیدن رضاخان صهیونیست‌ها در ایران فعال بودند. 🔸گروه مرموز و ستون پنجمی به‌نام «بهائی» در واقع همان صهیونیست‌هایی بودند که به اسم بهائی در ایران ظاهر شدند. 🔹رضاخان از سوی همین بهائی‌هایی که وابسته به صهیونیسم بودند به انگلیس معرفی شد. 🔹در زمان اشغال رسمی فلسطین و اعلام موجودیت رژیم جعلی اسرائیل، ایران دومین کشوری بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. این هم سیاست انگلستان بود. انگلیس سعی داشت که مسئله فلسطین به «دنیای اسلام» ربط پیدا نکند. 🔸در دوران مصدق اینجوری وانمود شده که ارتباط ایران با اسرائیل قطع اما اینطور نبود. مصدق فقط کنسولگری ایران در اسرائیل را به بهانه نداشتن بودجه تعطیل کرد اما ارتباط قطع نشد در زمان مصدق کالاهای زیادی بین ایران و اسرائیل رد و بدل شد. 🔹نفت ایران مثل سیل به سوی سرزمین اشغالی سرازیر بود و رژیم شاه سوخت رژیم صهیونیستی را تأمین می‌کرد حتی مجروحین جنگی اسرائیل در بیمارستان‌های ایران پرستاری و معالجه می‌شدند. 🔸طرح اصلاحات ارضی را کارشناسان اسرائیلی دادند و کشاورز ایرانی نه‌تنها به حقوق خودش نرسید بلکه کشاورزی ایران مختل شد. 🔹کارشناسان اسرائیلی عوامل ساواک را آموزش نظامی و امنیتی دادند 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۳ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۳ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۳ بهمن ۱۳۶۲ 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢ابتکار جوان سبزواری در انتقال سخنرانی امام خمینی به شهر خود 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ١٣۵٧.١١.١٣ 🔹امام حدود ساعت ۱۲ نیمه شب وارد مدرسه رفاه شد و مورد استقبال جمعی از علما، مردم و کمیته استقبال که ساعت‌ها بود از امام بی‌خبر و نگران بود قرار گرفت. امام در لحظه ورود به اتاق استراحت خود، روی پله ایستاد و خطاب به حاضران سخنانی ایراد کرد و این نکته را يادآور شد که آنچه تحقق يافت از توان بشر خارج بود. عنایت خداوند شامل حال این ملت شد و این دودمان شر و فساد را از میان برد و ملت را از شرشان آسوده ساخت، بنابراين، همه ما باید شکرگزار او باشیم و قدر این نعمت را که او به ما ارزانی داشته است، بدانیم. 🔸امام در ملاقات با جمعی از نیروی هوایی به بختیار هشدار داد که اگر یک نفر از این همافران دستگیر شده به دست جلادان از بین بروند همه آنان را به کیفر اعمال‌شان می‌رسانم. 🔹اهالی سبزوار زودتر از دیگر هموطنان ما توانستند سخنرانی امام در بهشت زهرا(س) را بگیرند و به آن گوش فرادهند. یک سخنرانی امام را در بهشت زهر الأس) ضبط کرد و تلفنی به سبزوار فرستاد. از ساعت ۴ تا ٨ بعد از ظهر سخنرانی امام در سبزوار چندین‌بار به وسیله فرستنده محی که پنجاه کیلومتر برد داشت پخش شد. این فرستنده به ابتکار یک جوان سبزواری ساخته شد که پیام‌های انقلابی را در شهر پخش می‌کرد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
💢رژه نظامی ارتشی‌ها در مقابل امام 🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی 1357.11.14 🔹امام پس از ورود به ایران نخستین مصاحبه مطبوعاتی خود را برگزار کرد. امام در این مصاحبه هشدار داد که دولت غیرقانونی بختیار اگر بخواهد با کمک آمریکا و انگلیس در برابر ملت بایستد ممکن است حکم جهاد بدهد. 🔸امام در ملاقات با جمعی از پرسنل ارتش، دیدم که به سلام نظامی ایستادند. این برنامه به‌مدت ده دقیقه که پرسنل ارتش از برابر امام عبور کرد ادامه داشت. 🔹برنامه ملاقات امام با مردم این‌گونه است که طرف‌های صبح آقایان به ملاقات امام می‌آیند و بعد از ظهرها خانم‌ها با امام دیدار دارند. 🔸شنیدم که امام اعضای شورای انقلاب اسلامی را برای تعیین دولت موقت به نشست فراخوانده است و در این نشست اکثریت اعضای شورا، آقای مهندس مهدی بازرگان را برای انتصاب به‌سمت دولت موقت به امام پیشنهاد کرده‌اند.(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ۶، صص 300-299) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۴۲ ➖تظاهرات دانشجویان ایران در مقابل اداره پلیس اینسبروک. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، امروز یک گروه سی نفری از دانشجویان ایرانی در مقابل اداره پلیس اینسبروک تظاهرات کردند و بین آنها و مامورین پلیس زد و خورد شد. این گروه در اعتراض به بازداشت پنج دانشجوی دیگر که قبلا هم زمان با بازدید شاه از اینسبروک دستگیر شده بودند، تظاهرات کردند و آزادی آن پنج نفر را خواستار شدند. ماموران پلیس مخفی تظاهرکنندگان را به زور به قرارگاه پلیس منتقل و آنها را برای بازجویی بازداشت کردند. یک سخنگوی پلیس اظهار کرد که تظاهرکنندگان به زودی آزاد خواهند شد. یک سخنگوی دانشجویان نیز اظهار کرد که تا زمانی که دوستانشان آزاد نشده‌اند قرارگاه پلیس را ترک نخواهند کرد.1 ادامه مطلب👇🏻 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆۶۰ سال پیش در چنین روزی ➖اعتراض اتحادیه دانشجویان ایرانی دانشگاه بن اتحادیه دانشجویان ایرانی دانشگاه بن به توقیف هفده دانشجوی ایرانی در اتریش اعتراض کرد. این اتحادیه در تلگرافی که به رئیس‌جمهور اتریش مخابره کرد تقاضا نمود که این هفده دانشجو تا روز 5 فوریه (16 بهمن) آزاد شوند. در تلگراف اتحادیه دانشجویان عنوان شده است که دانشجویان مذکور هرگز شاه ایران را با حرف یا عمل تهدید نکرده‌اند و فقط از حق خود در آزادی اظهار عقیده استفاده نموده‌اند. قبلا نیز اتحادیه دانشجویان ایرانی اعلام کرده بود اگر تا روز 5 فوریه این دانشجویان آزاد نشوند، دانشجویان ایرانی در سراسر جهان در برابر سفارتخانه‌های اتریش دست به تظاهرات خواهند زد.2 1. بولتن خبرگزاری پارس ( محرمانه )، ش258، چهارشنبه 16/11/1342، ص5و 6. 2. همان، ص20و21. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📃امام در عید غدیر سال 82 ( اردیبهشت ماه 42 ) نیز در دیدار با تنی چند از علمای همدان چنین پیام داد: 🔹سلام مرا به عموم مردم و روحانیون همدان برسانید و بگویید: دین شما مردم مسلمان در معرض مخاطره و هجوم قرار گرفته است. دولت شما می‌خواهد به دست بهایی‌ها و اسرائیلی‌ها شما را از بین ببرد. بدانید که دولت شما به دو هزار نفر بهایی، هر یک پانصد دلار کرایه طیاره داد که به لندن بروند، جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند. دولت شما در یک معامله فروش روغن و مواد نفتی از شرکت نفت به « ثابت پاسال» بهایی پنج میلیون تومان استفاده رسانیده است که با این پول مخارج اعزام بهایی‌ها به لندن و تبلیغات بهایی تامین بشود. به مردم بگویید: از مالیاتی که دولت شما از شما مسلمان‌ها می‌گیرد این مخارج را می‌کند و یهودی و اسرائیلی و بهایی را تقویت می‌کند.... 📚منبع: روحانی ، سیدحمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، ج1، ص913. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆سه‌شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۴۲ ➖سخنرانی عبدالرضا حجازی واعظ در مسجد جامع تهران. عبدالرضا حجازی ساعت 14 در مسجد جامع و در حضور حدود چهار هزار نفر از مردم به منبر رفت و پس از ذکر مقدمه‌ای گفت: « من مطمئن نیستم که آیا فردا یا پس فردا به منبر خواهم رفت یا نه؟ لذا در نظر گرفته‌ام که هر روز فقط یک مطلب را مورد بحث قرار دهم؛ زیرا دکتر [منظور وی از « دکتر» مسئولین انتظامی امنیتی بود] به من سفارش اکید کرده است که بلند و تند حرف نزنم.» 🔸سپس درباره شخصیت و مقام و دانش حضرت علی (ع) و حکومت و زمامداری ایشان صحبت کرد و افزود: « شیوه حکومت حضرت علی (ع) بر سه اصل استوار بود: اول آنکه خلافت او مورد قبول همه مردم بود و خلافتش را بر مردم تحمیل نکرده بود. دوم از وجود فضلا و دانشمندان استفاده می‌کرد. سوم اینکه علی فرمود ای مردم باید از وجود علماء و نایب امام پیروی نمایید.» ادامه مطلب👇🏻 🇮🇷 @IRANeMOASER
📆۶۰ سال پیش در چنین روزی ...وی ضمن صحبت درباره مقوله عدالت اضافه نمود: « سلاطین همیشه دم از اجرای حق و عدالت می‌زدند. چنگیز خونخوار خود را عادل می‌دانست و هیچ وقت نمی‌گفت که من ظلم می‌کنم. ناپلئون آدم‌کش هیچ وقت نمی‌گفت که من حق دیگران را ضایع می‌کنم.» بعد داستان آزار حضرت ابراهیم به دست نمرود و کشته شدن نمرود را با نیش پشه به تفصیل برای حاضرین بیان داشت. 🔹سپس اظهار داشت: « آقایان از اینکه گفتم «قربان» معذرت می‌خواهم. چون این کلمه را آزاده‌ها به کار نمی‌برند. آیا تاکنون دیده‌اید که یک نفر بازاری در موقع خرید و فروش بلی قربان بگوید؟ باری این گفتن « بلی قربان» مخصوص دست به سینه‌هاست. آنهایی که می‌خواهند مقامی بگیرند باید آن را بگویند. البته باید بدانید که کلمه قربان را تنها بذات خداوند باید ادا کرد. حال ببینید که این مردم چقدر پست هستند که به این اشخاص پست‌تر از خود قربان خطاب می‌کنند.» 🔸وی در ادامه سخنانش گفت: « خدایا حضرت آیت‌الله خمینی مرجع عالیقدر شیعیان و رهبر مسلمین را سلامت بدار، خدایا به مسلمین توفیق عنایت فرما، دشمنان اسلام را از بین ببر و نیست و نابود کن. آنهایی که می‌خواهند اسلام را ضعیف کنند سرنگونشان ساز. خدایا مرجع تقلید شیعیان و مسلمانان جهان حضرت آیت‌الله خمینی را آزاد کن. خدایا فاصله بین ما و آیت‌الله خمینی را از میان بردار.» ایشان همچنین گفت: « آقایان دیشب در خواب حضرت آیت‌الله خمینی را دیدم و فرمود خدایا دلم می‌خواست که من هم در بین مردم بودم و در این مراسم سوگواری شرکت می‌کردم و می‌دانید که آقا مدت هشت ماه است که در زندان به سر می‌برد. ( در این موقع مردم بشدت می‌گریستند) 🔹سپس اظهار نمود: « خدایا دستگاهی را که با زور سرنیزه و جور و ستم با مسلمین رفتار نماید سرنگون ساز. بعد از خاتمه دعا عده زیادی از دانشجویان و محصلین دور او را گرفتند و دست او را می‌بوسیدند و شعار می‌دادند به سلامتی آیت‌الله خمینی مرجع تقلید شیعیان صلوات بفرستید. بعد یکی از دانشجویان می‌خواست شعار مخالف بدهد که مردم مانع او شدند. جمعیت در پای منبر وی در حدود چهار هزار نفر بود. 📚منبع:قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 4، دوران حصر، مرکز بررسی اسناد تاریخی،1380 ش، ص350. 🇮🇷 @IRANeMOASER