◀️داستان عجیبِ قائم مقام
🔻در آستانه سالگرد مرگ آقای منتظری
🔹داستان عجیبی دارد؛ شیخی که #عیبهای_نفسانی و #نفوذیهای_بیرونی باعث شد عاقبت خوشی نداشته باشد. 29آذر سالروز مرگ وی است و یک دهه از آن رفتنِ پرعبرت میگذرد.
🔸او رفت اما دنبالههای نفوذیاش همچنان مشغول فتنهگری در میدان و خلافگویی در فضای علمی و تاریخیاند و هر از چند وقت یکبار اتباع بیگانه با انقلابش چند خاطره کنار هم میگذارد و کتاب جدیدی چاپ میکند. مثل کتابی که #مجتبی_لطفی، از نزدیکان آقای منتظری چاپ نموده و اسمش را «آیتالله العظمی بروجردی به روایت آیتالله العظمی منتظری» گذاشته است.
🔹فارغ از اینکه آیا بیت منتظری با بیتِ امروزِ مرحوم آیتالله بروجردی ارتباط دارد یا نه؛ و فارغ از اینکه منتظری راوی صادقی برای تاریخ بوده یا خیر؛ این کتاب سرشار است از گفتههای تکراری که با سیاست #چسب_و_قیچی کنار هم گذاشته شده است.
جناب آقای لطفی در این کتاب مطالبی را آورده که قبلا نقد و رد شده بود اما بدون هیچ پاسخی به نقدهای علمی همان مطالب را در این کتاب آورده است.
🔸در ادامه برخی خاطرات این کتاب را نقل و نقد خواهیم نمود تا راه برای #تحریفگران_تاریخ تنگ و تنگتر گردد و حافظه تاریخی ملت بیش از این بازیچه دستهای آلوده سیاسی قرار نگیرد.
🔆« #روایت_تحریف » به زودی از حساب رسمی بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.
🇮🇷 @iranemoaser
💢ارزیابی کارشناسان آمریکایی در مورد شخصیت آیت الله منتظری در دیدار با او
🔻سند شماره 357
⛔️ محرمانه
28 اکتبر 1979 6 آبان 1358
از: سفارت آمریکا، تهران 11354
به: سفارت آمریکا، جده
رونوشت: سفارت آمریکا، تل آویو
موضوع: ملاقات با آیت الله منتظری
⛔️ ( محرمانه تمام متن)
⭕️ کارمند سیاسی سفارت و کارمند اعزامی وزارت خارجه ( آمریکا - م ) در 25 اکتبر به مدت 45 دقیقه با آیت الله حسینعلی منتظری در دفتر وی در مجلس خبرگان ملاقات کردند . آیت الله منتظری رئیس مجلس خبرگان می باشد و در سپتامبر 1979 پس از مرگ آیت الله طالقانی به امامت جمعه تهران ( امام نماز جمعه ) منصوب گشت . این ملاقات توسط وزارت خارجه ( ایران- م) ترتیب داده شده بود.
🔴.... علیرغم اینکه آیت الله منتظری در برابر گردهمایی های بزرگ و همچنین در تلویزیون دارای ظواهری است که چندان تأثیرگذار نمی باشد وی بسیار کوتاه قد بوده و صدای نازکی دارد و در مجامع کوچک بسیار برخوردی گرم و دوستانه دارد . به آرامی صحبت کرده و کلمات را می کشند و تقریباً همیشه لبخند می زند. با توجه به این ملاقات کوتاه مدت ما چنین احساس می کنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد می شود یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشته اند.📚اسناد لانه جاسوسی آمریکا جلد 10 صفحه ی 708 ⭐️بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🇮🇷 @iranemoaser
⁉️نبوغ ذاتی یا دروغ حرفهای؟
🔻 روایت تحریف/بخش اول
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
🔹 خاطرات شفاهی یکی از منابع تاریخی است که البته از نظر تاریخپژوهان اعتبار چندانی ندارد و استفاده از آن ضوابط خاص خود را دارد. به ویژه اگر آن خاطرات مربوط به کسی باشد که تحت تأثیر جریانات مختلف قرار گرفته و حتی از جناب شخصی چون امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف فاسق و فاسد و مفسد لقب گرفته باشد.(ر.ک: روزگار قائممقامی)
🔸 کتاب «آیتالله العظمی بروجردی به روایت آیتالله العظمی منتظری» جدیدترین اثر آقای مجتبی لطفی؛ از هواداران قدیمی آقای منتظری است که در برخی موارد با سیاست #چسب_و_قیچی خاطرات مخدوش وی را که مورد نقد اهل نظر قرار گرفته بود بازنشر داد که در ادامه به برخی از تحریفات تاریخی این خاطرات اشاره خواهیم کرد:
🔹 یکی از روایتهای مخدوش درج شده در این کتاب، مربوط به تأثیر آقای منتظری در ورود #آیتالله_بروجردی به قم است. خاطرهگو در این مجال خود را مدافع حضور آیتالله بروجردی و امام اعلی الله مقامهالشریف را در جایگاه مخالف مینشاند:
🔸 «من یادم هست قبلش به آقای خمینی میگفتیم که از آقای بروجردی بخواهید به قم بیایند و ایشان گفتند:
«میترسیم سه تا آقا چهارتا بشود» باورشان نمیآمد که آقای بروجردی بتواند کاری انجام دهد ولی بعد که آقای بروجردی به قم آمده بود روزی ایشان فرمودند:«آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد، درس ایشان جوری است که طلبهها غیرمستقیم بدون اینکه بفهمند میبینند مجتهد شدهاند.» این تعبیر آقای خمینی نسبت به درس آقای بروجردی بود.»(آیتالله العظمی بروجردی به روایت آیتالله منتظری ص36-35)
🔹 این خاطره پیش از این نیز به بیانی دیگر در خاطرات منتشر شده آقای منتظری درج شده بود. او در جای دیگر گفته بود:
گاهی اوقات درس اخلاق که تمام میشد، من و آقای مطهری میرفتیم خدمت ایشان [امام خمینی] اگر نظریاتی داشتیم اظهار میکردیم. مثلاً یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در قم هست الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند، این چیز بدی است. اگر یک جوری میشد که آیتالله بروجردی را از بروجرد دعوت میکردند میآمدند قم و ایشان #زعامت_حوزه را به عهده میگرفتند، این اختلافات کمتر میشد، مرحوم آقای خمینی گفتند میترسیم سه تا آقا، چهار تا بشود ... (خاطرات ص91)
❇️ تاریخنگار انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
🔸 آقای منتظری در این فراز از خاطرات کوشیده است برای خود در مورد دعوت آقای بروجردی به قم، نقشی دست و پا کند و چنین بنمایاند که گویا امام به مقام و موقعیت علمی آقای بروجردی و تفوق و برتری او از علمای قم آگاه نبود و او را در ردیف دیگر علمای آن روز قم میپنداشت. لیکن آقای منتظری با اینکه بیش از چند صباحی نبود به قم آمده بود، روی #نبوغ_ذاتی و خارق العادگی که داشت به مقام علمی و موقعیت اجتماعی آقای بروجردی پی برد و اصولاً پیشنهاد دعوت از آقای بروجردی به قم برای نخستین بار از جانب او مطرح شد و از ابتکارات ذهنی او بود!! در این مورد بایسته است چند موضوع مورد بررسی قرار گیرد:
🔹 نخست اینکه آقای منتظری در سال 1320ش به قم آمد و در آن برهه هنوز «سطح» میخواند و خود اعتراف کرده است که «هنوز درس خارج برایم زود بود... و سطح را هم آن جور که باید مسلط نشده بودم...»(خاطرات ص100) بیتردید طلبه تا چند سالی در حوزههای درسی فقها و علما زانو نزند و با مبانی علمی آنان به صورت ریشهای آشنا نشود، نمیتواند تفوق و برتری برخی از آنان را بر دیگری به دست آورد.
تشخیص اعلمیت نیازمند آن است که طلبه در #علوم_اسلامی خبره باشد و خبرگی بدون گذراندن چند دوره #درس_خارج و به دست آوردن مبانی قوی علمی، محقق نمی شود. بنابراین آقای منتظری در آن روز به عنوان یک محصل مبتدی نمیتوانست چنین پیشنهادی را به عنوان یک نظر ابتکاری داشته باشد مگر اینکه از زبان دیگری شنیده باشد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
⭐️بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
🌀 خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (12)
💢 تلخیها را به ما چشانید تا شیرینی آزادگی را بچشیم
🔸 ... اگر تهیدستی آقا روح الله را در آن روزها شرح دهم باعث تأثر میگردد. گرچه مقدار زیادی از وضع سختمان را در آن ایام، فراموش کردهام ولی یادم میآید در یک زمانی پول شیر برای فرزندان نداشتیم، امروز را موکول به فردا میکردیم و فردا را به پس فردا ... یک چارک (1) شیر پنج شاهی (2) بود ولی متاسفانه پنج شاهی در بساط نبود... فرزندمان گرسنگی میکشید و ما پنج شاهی نداشتیم ولی با تمام این احوال آقا زیر بار شهریه نمیرفت، حاضر بود بچهاش گرسنگی بکشد حتی شیر نداشته باشد ولی از کسی پول و شهریه نگیرد، آن هم شهریهای که همه طلبهها و فضلا میگرفتند اگر او از همه آقایان و مراجعی که شهریه میدادند میگرفت به ده تومان میرسید و وضعمان خیلی خوب میشد.
✳️ او تلخیها را به ما چشاند تا شیرینی آزادگی را بچشیم و من صبر را پیشه خود ساختم تا او حاج آقا روحالله باقی بماند، خلاصه آنکه سختی و مشکلات را به زانو در آوردم. بچه گرسنه بود و پول برای خرید شیر نبود و من هم شیر نداشتم، هردو بر این توافق کردیم که از غذاهای خودمان به بچه بدهیم ، که متأسفانه بعضاً مریض میشدند. میرفتیم نزد حکیمی بهنام میرزا علینقی که نسخههای از قبل تهیه شده و نوشته داشت و زیر تشک گذاشته بود ... این هم طبیب بچههایم بود! ...
👈🏼ادامه دارد...
📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 67
🔰 1_ یک چارک : ده سیره است، 40 سیر یک من و یک من سه کیلو میباشد.
2_ یک شاهی مساوی با 50 دینار و بیست شاهی معادل یک قران بود. قران در دوره قاجاریه و اوایل حکومت پهلوی واحد پول ایران بود که بعداً به ریال تغییر یافت.
🇮🇷 @iranemoaser
🔻 روایت تحریف/بخش دوم
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
آقای منتظری ادعا کرده بود که امام اعلی الله مقامه الشریف با حضور آیتالله بروجردی در قم مخالف بودند ولی او پیشنهاد داد و زمینه حضور را فراهم کرد. در بخش اول نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری اولین دلیل را برای رد این ادعا آوردیم:
🔹🔸https://eitaa.com/iranemoaser/1670
و اینک دلیل دوم:
🔹 امام سالیان درازی پیش از آمدن آقای منتظری به قم، از آقای بروجردی شناخت داشت و به مقام علمی و تفوق فقهی او نسبت به علمای قم آگاه بود.
🔸آقای بروجردی در دوران زعامت حاج #شیخ_عبدالکریم_حائری دریک برهه به قم آمد و مورد استقبال آن مرجع بزرگ و علما و فضلای حوزه قرار گرفت. در حوزهی قم به تدریس پرداخت و بسیاری از علما و اساتید فن را مجذوب مقام علمی خود ساخت.
🔹در این برهه امام و دیگر اساتید حوزهی قم به برتری علمی و اندیشههای سیاسی او بیش از پیش پی بردند. مقام والای علمی آقای بروجردی تا آن پایه بود که حتی مراجع قم نیز به برتری و تفوق او نـسبت به خود اذعان داشتند و این مقام و موقعیت او تقریباً مورد اتفاق مقامات علمی قم و نجف و دیگر علمای بلاد ایران بود و موضوعی نبود که در آن جای شبهه و خدشه باشد.
🔸اگر آقای بروجردی در آن مقطع در حوزهی قم ماندگار شده بود، بیتردید تنها مرجع شیعه در حوزهی قم به شمار میآمد. لیکن پافشاری اهالی بروجرد و سیل نامه و طومار و تلگرام آنان آقای بروجردی را ناگزیر ساخت که حوزهی قم را ترک کند و به #بروجرد بازگردد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
⭐️بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بزرگداشت میرزا کوچک خان جنگلی
♨️بدانید که قدمی خلاف آمال ملیام برنخواهم داشت
💠 "دیرآمدی ای نگار سرمست از سر تا ذیل مرقومه را با دیده دقت دیدم ! بنده به کلماتِ عقل فریبانه ی اعضا و اتباع این دولت که منفور ملت اند، فریفته نخواهم شد ، از این پیش تر نمایندگان دولت انگلیس با وعده هایی که به سایرین دادند و یکبارگی قباله مالکیت ایران را گرفتند، تکلیفم کردند تسلیم نشدم. وجدانم به من امر می کند در استخلاص مولد و موطن که در کف قهاریّت اجنبی است کوشش کنم . در قانون اسلام مدوّن است که کفار وقتی به ممالک اسلامی مسلط شوند، مسلمین باید به مدافع برخیزند ولی دولت انگلیس فریاد می کشد که من اسلام نمی شناسم . بنده و همراهانم ، شما و پیروانت در این دو خط مخالف می رویم باید دید عقلای عالم به جسد کشته ما می خندند و یا به فاتحیّت شما تحسین می کنند ؟" کوچک جنگلی
⭐️بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
⚫️این عکس توضیح ندارد اما فکر کردن؛ چرا.
◼️این #جنایت نمیتواند کار مردم باشد و تنها اشرار داعشصفتاند که میتوانند اینگونه #نوجوانی_بیگناه را سر به نیست کنند. اما اینها را چه کسی تربیت کرده؟ باز هم انگشت اتهام را باید به سمت #آمریکا و البته #اسرائیل برد.
⚫️ #رژیم_صهیونیستی مدتهاست در عراق نفوذ دارد و تا کنون جنایات متعددی مرتکب شده است. « از همان روزهای اولیه پس از سرنگونی #صدام، ترور و ناپدید شدن بسیاری از شخصیتهای سیاسی، مذهبی، اساتید دانشگاهها و دانشمندان عراقی به اخبار ثابت روزنامهها و خبرگزاریها مبدل گشت و یکی از دیدگاههای مطرح شده از زمان شروع این اقدامات، موضوع دست داشتن اسراییل در طراحی و انجام آنها بوده است.
◼️مطبوعات رزیم صهیونیستی به استناد گزارش #وزارت_امور_خارجه_آمریکا فاش کردند، سازمان جاسوسی این رژیم « #موساد » با همکاری نظامیان آمریکایی در سال 92-1391، 350 دانشمند هستهای عراق و همچنین 200 استاد عضو هیئت علمی دانشگاههای آن کشور را به قتل رسانده است.» (کتاب نفوذ اسراییل در عراق و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران، ص150، بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی)
🔳پینوشت:
با وجود تمام این جنایات؛ هنوز هم عدهای معدود میپرسند شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل برای چیست؟ این عکس پاسخ مجددی به این سؤال است.
برای آمریکا و اسرائیل و تمام جنایتکاران #متوحش_غربی باید آرزوی مرگ کرد چراکه زنده ماندن این موجودات به معنای مرگ شرافت و انسانیت است.
🇮🇷 @iranemoaser
🔻 روایت تحریف/بخش سوم
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
🔹 در بخش دیگری از کتاب جدیدالانتشار منسوب به آقای #منتظری؛ ادعای وی در خصوص زمینهسازی برای #مرجعیت_امام درج شده است و خاطرهسازی به نحوی دنبال شده که گویی مردم اقبالی به امام نداشتند و ایشان شخصیت شناخته شدهای نبود و حتی شهریه طلاب را هم نمیداد اما آقای منتظری نقش ویژهای در ترویج مرجعیت ایشان داشته است:
پس از فوت #آیتالله_بروجردی از روزنامهها آمده بودند با طلبهها راجع به مراجع مصاحبه میکردند. ما آیتالله خمینی را هم مطرح کردیم و روزنامهها نام ایشان را هم جزو مراجع نوشتند... رساله ایشان هم با اصرار و پیگیری ما به چاپ رسید....
🔸 « ایشان مایل نبود رسالهاش به چاپ برسد. آقای مولایی آمد به من متوسل شد که بالاخره باید کاری کرد که رساله ایشان به چاپ برسد. ایشان هم حاشیه بر «عروة الوثقی» داشت هم حاشیه بر «وسیلة النجاة» و هم رساله فارسی ظاهرا به اسم «نجاة العباد»؛ که آن وقت از ایشان گرفته شد و به همراه حاشیه عروه به صورت جداگانه به چاپ رسید.
بعد از رحلت مرحوم آسیدعبدالهادی، در نجفآباد تقریبا مرجعیت آیتالله خمینی تعین پیدا کرد. ظاهرا در آن موقع در شهرهایی که مرجعیت ایشان به صورت گسترده مطرح بود یکی در نجفآباد بود و دیگری در رفسنجان، اما در شهرهای دیگر از ایشان خیلی تقلید نمیکردند. پس از فوت مرحوم آسیدعبدالهادی در نجفآباد یک جلسه فاتحه گرفتیم و آقای حاج آقا باقر تدین در آن جلسه منبر رفت و به طور رسمی اعلام کرد که نظر ما برای تقلید به آیتالله العظمی حاج آقا روحالله خمینی است و بالاخره مرجعیت ایشان در میان مردم نجفآباد تثبیت شد.
🔹 ما عنایت داشتیم که آیتالله خمینی به طلبهها #شهریه بدهند، اما ایشان میفرمود ما چه داعی داریم که پول قرض بگیریم و شهریه بدهیم، ولی ما عنایت داشتیم که شهریه ایشان همیشه پابرجا باشد، چه در همان اوایل مرجعیت ایشان و چه در زمان #زندان و زمان تبعید ایشان که بعدا پیش آمد. آقای غیوری میگفت ما یک مقدار از تهران راه میاندازیم، ما هم از نجفآباد و جاهای دیگر مقداری جور میکردیم و به هر شکلی بود شهریه ایشان را راه میانداختیم، عقیده ما این بود که شهریه ایشان باید محفوظ باشد.»(ص267-266)
◀️ نقد در ادامه...
🇮🇷 @iranemoaser
🔻 روایت تحریف/بخش چهارم
🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری
🔹 مشابه این خاطرات از جانب بیت آقای منتظری پیش از این نیز چاپ شده بود. او در جای دیگر گفته بود
🔸 بعد از وفات آیتالله بروجردی، آیتالله گلپایگانی و آیتالله شریعتمداری و تا اندازهای آیتالله مرعشی در قم مرید و سلام و صلواتی داشتند، اما آیتالله خمینی نه... ایشان به طور کلی در این وادیها نبودند، حتی رسـالهی چـاپ شده هم نداشتند. من و آقای مولایی با اصرار رسالهی ایشان را گرفتیم و دادیم چاپ کردند... ایشان اصلاً در وادی مرجعیت نبودند...(خاطرات ص201)
🔹 حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره میگوید:
در آغاز نهضت باید دانست که اصرار این و آن نبود که امام را به پرداخت شهریه و چاپ رساله ناگزیر ساخت. این استقبال مردم بود که زمینه را برای دادن شهریه و چاپ و انتشار رسالهی او هموار کرد.
🔸مردم ایران در پی نهضت و روشنگریهای امام به خود آمدند، از غفلت و ظلمت رهیدند، امام را به درستی شناختند و در او ویژگیها و برجستگیهای بیمانندی دیدند، رازهای دل خود را در کلام او یافتند، خواستههای درونی خویش را در قلم و زبان او دیدند. #خلوص او، سوز و گداز او، خشم و خروش او مردم را شیفته کرد و دگرگون ساخت، مردم سر در راه او گذاشتند. پیروی از او را برخود واجب و وظیفه دانستند. اینجا بود که #وجوهات_شرعی به سوی او سرازیر شد و عموم کسانی که از او تقلید میکردند، به علت عدم دسترسی به رسالهی او به اعتراض برخاستند و از او درخواست رساله کـردند. در چنین شرایطی امام با انتشار رسالهی عملیه و پرداخت شهریه موافقت کرد، چنان که آقای منتظری نیز به آن اذعان کرده است:
🔹... اصلاً ایشان در وادی مرجعیت نبودند و طبعاً کسی پول هم به ایشان نمیداد. اما در جریان #انجمنهای_ایالتی_و_ولایتی، ایشان از همه تندتر و داغتر به صحنه آمدند و اعلامیههای ایشان همه جا، تهران و جاهای دیگر، حسابی پخش شد، کم کم مردم به ایشان رو آوردند، به خصوص از تهران جمعیت زیادی به خانهی ایشان میآمدند و کمکم پول هم به ایشان میدادند... (خاطرات ص201)
🔸 در مورد دیگر چنین اعتراف کردهاست:
... وقتی این لایحه مطرح شد، #مراجع_قم اعتراض کردند، اما خیلی دست به عصا و با احتیاط، کسی که خیلی تند و تیز مطرح میکرد، آقای خمینی بود. روی همین اصل هم ایشان از همان روز معروف شد. اصلاً شناخت نسبت به ایشان در بازار تهران و در مردم، به واسطهی همان اعلامیهها بود...
❇️ واقعیت این است که هیچ کس در جریان مرجعیت و موقعیت امام نقشی نداشت. این مقام علمی و معنوی او بود که مردم را به سوی او کشانید. این سخنرانیهای دلنشین و اعلامیههای آتشین او بود که ملت ایران را شیفته و شیدای او کرد و عشق و علاقهی او را در دلها حاکم ساخت.
🔹 اگر امام با اصرار این و آن به شهریه دادن و انتشار رساله تن در میداد، در پی درگذشت آقای بروجردی که شماری از شاگردان و ارادتمندان او پافشاری داشتند که او را به صحنهآورند و به عنوان یک #مرجع_جامعالشرایط مطرح کنند، چرا رسالهی او چاپ و منتشر نشد و شهریهای از جانب او پرداخت نگردید؟
🔸آقای منتظری اگر توان این را داشت که به تعبیر خود «به زور شهریه را به گردن ایشان» بگذارد، چرا در پی رحلت #آقای_بروجردی به چنین زور آزمایی دست نزد و امام را به دادن شهریه و چاپ رساله نتواست وا دارد؟(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزههای پیدایش جریان آقای منتظری-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383)
◀️ ادامه دارد...
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹انتقاد صریح حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی نسبت به عملکرد #حسن_روحانی
🔻تمام خصلتهای ننگین و کثیفی را که #خلفای_اموی و عباسی داشتند در او جمع است و اولین مسئلهاش هم این است که بیصداقت است و دروغ میگوید...
🔻همان فحشهایی که شاهان و طاغوتیان به مردم میدادند او یک زمانی به مردم روا داشت.
⬅️ لینک مشروح کامل سخنرانی
▶️ https://b2n.ir/443337
🇮🇷 @iranemoaser
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۵ آذر ۱۳۵۸
🇮🇷 @iranemoaser
🌀 خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (13)
♨️ پند و اندرز به طلاب
🔹
... طلبههای عزیز! کجایید؟ چرا سراغ خانه بهتر و زندگی مرفهتر میروید؟ هرچه به این چیزها بیشتر برسید، هر چه خانه و اسباب خانه تهیه کنید از ساختن خود و فرزندانتان دور میافتید. سختیها را تحمل کنید و صبر کنید که «الصبر مفتاح الفرج» البته به هیچوجه بر زن و فرزندانتان سخت نگیرید که این دیگر برای آنها قابل تحمل نیست که شما در کنار دوستانتان خوش بگذرانید و زن و فرزندانتان گرسنگی بکشند. بحمدالله گرسنگی که دیگر نیست، کمتر سیری بکشید. سعی کنید ساده زندگی کنید، قناعت را پیشه خود کنید، سعی کنید زیر بار هیچ کسی برای منزل بهتر و زندگی مرفهتر نروید. اگر کسی بخواهد سربلند و با شرافت زندگی کند باید توجه داشته باشد که زرق و برق دنیا اورا نفریبد.🔹مطلب به اینجا رسیده بود که حکیم باشی نسخه از قبل تهیه شدهای را در اختیارم میگذاشت و من با آه و ناله و اشک، گیاهان را میجوشاندم و عصاره تلخ آن را در کام شیرین فرزندم میریختم. روزی با گریه مشغول شستن رختهای کودک خردسالم بودم که آقا وارد شد، وقتی چشمش به من افتاد، دلش بهحالم سوخت و بلافاصله رفت و دکتر مدرسی را برای معالجه فرزندم آورد. با مداوای او مصطفی بعد از دو ماه بهبودی یافت. آن رنجها و دردها را با صبر و بردباری تحمل میکردم و از این بابت خدا را شاکرم. یک جفت شمعدان عتیقه که از جهیزیه مادربزرگم به من رسیده بود به آقای دکتر هدیه دادم، چرا که پولی در بساط نداشتیم ... آقای دکتر مدرسی که خدایش بیامرزد، آن شمعدان را به حرم معصومه [س] هدیه کرد ... بعد از این کسالت، مصطفی پسر هشت سالهام به قدری ضعیف شده بود که با وجود اینکه دو ماه از کسالتش میگذشت قدرت بلند کردن یک سینی کوچک را که در آن دو استکان بود نداشت ... 👈🏼ادامه دارد... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 68-71-72 🇮🇷 @iranemoaser