✅ فراز و فرود جایگاه حوزوی و سیاسی آقای منتظری/۲
❎ قائم مقام #ساده_لوح به روایت دوست و دشمن
🔸 تصریح به« #ساده_لوحی» به عنوان یکی از مولفه های شخصیتی آقای منتظری، در نامه امام به صورت عمومی مطرح گردید:
«.. از آنجا که #ساده_لوح هستید و سریعا تحریک می شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید..»
🔹بر خلاف تصور عمومی که گمان می کند که این تعبیر تنها توسط امام برای وی به کار گرفته شده است، التفات به #سادگی، #زودباوری و #اثر_پذیری آقای منتظری از اطرافیان در خاطرات و اسناد مختلفی ذکر شده است.
🔸 به عنوان نمونه در یکی از اسناد لانه جاسوسی و بر طبق ارزیابی کارشناسان خبره آمریکایی که پس از دیدار کارمند سیاسی سفارت آمریکا با آقای منتظری به نگارش در آمده است، وی فردی مستقل و اثر پذیر معرفی شده است:
« ..با توجه به این ملاقات کوتاه مدت، ما چنین احساس می کنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد داده می شود، یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشته اند. مترجم وی در طول این ملاقات، یک روحانی جوان با انگلیسی خوب بوده و در مواردی توصیه هایی به وی می کرد تا بر آنها تاکید نماید.»
🔹آقا سید موسی صدر نیز در گفتگوی خود با شهید بهشتی در بهار ۵۷ به ساده لوحی وی اشاره دارد:
«... من به آقای منتظری خیلی ارادت دارم ولی ایشان توانایی اداره جامعه را ندارد و با وجود مبانی فقهی، نوعی #ساده_انگاری و #خوش_باوری ویژه ای دارند.»
🔸حجت الاسلام جعفری گیلانی نیز در نامه ۷۳/۷/۱۷ خود خطاب به آقای منتظری می نویسد:
« .. به یاد بیاورید ماجرای کتابخانه سیاسی و حمایت های بی دریغ خود را از هادی هاشمی و جعفر محمودی که تحلیل درون گروهی آنان درباره امام راحل این بود که « مردم انقلاب کردند و امام سوار بر امواج این انقلاب شد و انقلاب و کشور را تحویل آمریکا داد.» در مورد شما نیز می گفتند: « منتظری لیاقت اداره بیت خود را ندارد، چه برسد به اداره کشور!» تعبیر دیگری هادی در زندان شاه از شما داشت و به اینجانب گفت، این بود: « منتظری آن قدر #ساده است که فلانی( یکی از زندانی ها) پالان رویش گذاشته و سوار شده است!» و من در نشست ها و مذاکرات و بحث های طولانی این مسائل را به شما تذکر می دادم.» (روزگار قائم مقامی، صص۶۸_۷۱)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ روایتی از #پایان_قائم_مقامی/۳
❎فراز و فرود جایگاه حوزوی و سیاسی آقای منتظری
🔹 هرچند امام گلایه های خود از قائم مقام رهبری را در جلسات مختلف ابراز داشته بودند و نسبت به آینده نظام احساس خطر جدی داشتند، اما در زمستان ۶۷ و نوروز ۶۸ جریان حوادث به گونه ای دیگر رقم خورد. آقای هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نقل کرده است:
« چند ماه قبل از اینکه این اتفاق بیافتد،( عزل آقای منتظری) یک جلسه ما ،( آقای خامنهای، سید احمد آقا و بنده) خدمت امام بودیم. دریکی از جلسات که رفت و آمد ها و مکاتباتی میان امام و آقای منتظری شده بود. امام از جانشین آن زمان خودشان ناراحت بودند و این مطلب را در یک جلسه ای فرمودند که بسیار برای ما تلخ بود و برای ماشک شد. ما احساس کردیم که ایشان یک نظر تندی دارند.... وقتی دوستان اصرار می کردند که صبر کنیم ، ایشان با نگرانی به حضار نگاه کردند و فرمودند: من برای عمر خودم فرصت طولانی نمی بینم و وظیفه خود می دانم که این مسئله را حل کنم. من میدانم که بعد از من، اگر انجام ندهم چه پیش خواهد آمد. ازمن نخواهید کاری کنم که وقت حضور نزد خدا جوابی نداشته باشم».
🔸هاشمی رفسنجانی در جای دیگر از خاطرات خود، به پیشینه تصمیم امام مبنی بر ضرورت #پایان_قائم_مقامی آقای منتظری اشاره می کند و در خاطرات روز دوم فروردین ماه ۶۸ خود می نویسد:
« امام در مورد اظهارات و نامه های آیت الله منتظری عصبانی اند و تصمیم بر اقدام تند دارند. خواهش کردم دست نگه دارید تا بررسی بیشتر شود. در پیامامروزشان هم اشاراتی دارند..»
🔹علی رغم القائات اطرافیان آقای منتظری که تلاش دارند #پایان_قائم_مقامی را امری آنی و نتیجه تصمیمی ناگهانی بنمایانند، شواهد پیشین نشان از آن دارد که امام خمینی بر اساس مشاهده رویه غلط اطرافیان و شخص قائم مقام در موضوعات گوناگون و تصمیم به عدم اصلاح رویه، مدتها پیش از نگارش نامه ۶۸/۱/۶، تصمیم نهایی خود را گرفته و به دلیل تعلل هیئت رئیسه خبرگان مبنی بر اقدام برای #عزل_قائم_مقام، چاره ای جز علنی کردن تصمیم تاریخی خود ندید.(روزگار قائم مقامی، ص۱۱۵)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
❎ فراز و فرود جایگاه حوزوی و سیاسی آقای منتظری/4
✳️ نامه محرمانه اعتراض آقای منتظری چگونه از رادیو بیبیسی سر در آورد?
🔹سرانجام در ۶۸/۱/۵ با قرائت نامه محرمانه آقای منتظری در رادیو بیبیسی عملا همه تلاش ها برای بازگشت و اصلاح رویه آقای منتظری بی نتیجه ماند و راهی جز اعلان تصمیم آخر، برای امام خمینی باقی نماند. لذا ایشان در نامه ۶۸/۱/۶ صریحا به عدم صلاحیت آقای منتظری برای رهبری آینده نظام اسلامی،تصریح نمودند.
🔸آقای منتظری در کتاب خاطرات خود، نسبت به چگونگی پخش این نامه از رادیو بی بی سی اظهار بی اطلاعی و تعجب می کند.
🔹در کتاب" قضاوت ها و واقعیت ها" که معروف است نوشته عمادالدین باقی است. قرائت این نامه را به دست داشتن وزارت اطلاعات براساس ذکر یک سند سری در تخریب رابطه امام و آقای منتظری نسبت می دهد.
🔸در پاسخ به شبهه افکنی های مذکور، نکات و تأملاتی به شرح ذیل وجود دارد:
▶️الف: پخش گسترده اخبار مربوط به آقای منتظری از این رسانه خصوصا در فتنه ۸۸ و بعد آن ، از جمله می توان به مصاحبه اختصاصی صادق صبا( رئیس وقت بخش فارسی بی بی سی) با شخص آقای منتظری، پخش فیلم مستند زندگانی آقای منتظری بلافاصله بعد از فوت وی، انتشار گسترده و فضا سازی مسموم این رسانه معاند پیرامون فایل مربوط به مجازات های سال ۱۳۶۷ قابل ذکر است.
▶️ب: اصل ادعای ذکر شده ( کتاب منسوب به باقی) یک #سند_مخدوش بدون هیچ لحاظ اسناد سری و طبقه بندی شده است.
▶️ج: پرسشی که در این رابطه مطرح می شود آنکه #سند_سری_نظام، آن هم قبل از خروج از آرشیو های رسمی، چطور به دست بیت آقای منتظری افتاده است؟آیا آنان برای اثبات حرف خود، به #سرقت_اسناد_محرمانه دست زده اند؟ یا آنکه این اقدام در جهت سند سازی و سناریو سازی برای فرار از واقعیت ها و تشویش اذهان عمومی صورت پذیرفته است؟
▶️د: مسئله #درز_اطلاعات_محرمانه توسط بیت آقای منتظری محدود به یک واقعه خاص و قابل خدشه نیست. از جمله آن می توان به روایت آقای محمد علی رحمانی از تذکر جدی امام به آقای منتظری مبنی بر پاک سازی بیت از افراد ناصالح که در آن لانه کرده اند، اشاره کرد.همچنین ماجرای مک فارلین که ماجرای لو دادن آن از نمونه های دیگر افشای اطلاعات است.(روزگار قائم مقامی، ص ۱۱۸_۱۱۹)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
❎ فراز و فرود جایگاه حوزوی و سیاسی آقای منتظری/5
✳️ چرا عاقبت قائم مقامی تلخ تمام شد؟
▶️اولا آقای منتظری قابلیت نفوذ و مدیریت شوندگی توسط اطرافیان را داشت و همین نکته او را در معرض #طمع_ورزی_سیاست_پیشگان و برخی منحرفین قرار داد.
▶️ثانیا اعتماد و دفاع تمام عیار از برخی افراد معلوم الحال و مجرم قطعی( مانند مهدی هاشمی)، رویه غیر قابل در سیره سیاسی آقای منتظری بود که زمینه افول وی را نیز فراهم آورد و جایی برای دفاع از او باقی نگذاشت.
▶️ثالثا در مطرح شدن قائم مقامی آقای منتظری و پایان آن برخی سیاسیون بر خلاف نظر برخی چهره های دلسوز و در راس همه بر خلاف نظر امام اقدام نمودند که مرحوم #هاشمی_رفسنجانی بارزترین چهره در این طیف است. فارغ از همه نقدها به اقدامات وی نباید از نظر دور داشت که برخی اظهار نظرهای بعدی در جهت حفظ آقای منتظری یا استنکاف از اجرای برخی دستورات تاریخی امام( از جمله قرائت نامه ۱/۶ در صدا و سیما) به نوعی جهت توجیه اقدامات پیشین صورت پذیرفته و نمی تواند ریشه در آزاد منشی سیاسی داشته باشد.
🔻آخر سخن آنکه نمی توان و نباید ریشه ماجرای آقای منتظری را صرفا به فعالیت ها و عملکرد های دیگران، منحصر و معطوف داشت بلکه در واقع علت العلل #افول_قائم_مقام را باید در شخصیت و عملکرد سیاسی شخص وی جستجو کرد. مرور برخی عملکرد ها و#آراء_متناقض آقای منتظری، زمینه را برای شناخت عمیق شخصیت و سیره سیاسی وی فراهم خواهد ساخت. (روزگار قائم مقامی، صص 146_145)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
◀️راههای تهیه کتاب:
🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6.
📞تلفن: 22579192_021
🏢نشانی دوم: قم، خیابان گلستان، گلستان16، پلاک49.
📞تلفن: 32904231-025
🇮🇷 @IRANeMOASER
🌀خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (31)
♨️ عرفان، آواز (موسیقی) و شعر، موجب لطافت روح
🔹... یکی از موضوعاتی که رنجم میداد ترک تحصیل بود من در کلاس هشتم مشغول درس بودم ... آن موقع، دختر آخوند و دبیرستان سنت شکنی عجیبی بود که پدرم بهخاطر احترام و ابهت مادربزرگم هیچ نمیگفت ... برای زبان فرانسه – و بهقول جلال آل احمد «فنارسه» - معلم سرخانه داشتم که اوایل پدرم نمیدانست. به امام هم پز میدادم که فرانسه میدانم و امام بعد از آنکه از ترکیه به نجف آمد گفت حالا فهمیدم تو چقدر فرانسه میدانی بههمان اندازه که من لاتین میدانم ولی واقعاً من بیشتر از او زبان میدانستم. امام در طول یک سال تبعید در ترکیه مقداری لاتین و ترکی فرا گرفته بودند.
🔸 تصمیم داشتم درسم را ادامه دهم ولی پدرم دائماً به نرفتن دبیرستان تشویقم میکرد. پدرم مثل اکثر قریب بهاتفاق روحانیون دروس را فقط دروس حوزوی خودشان میدانست، بقیه یا فن است و یا فضل ولی من معتقدم که فیزیک با آن همه گستردگیاش و شیمی با تمام پیچیدگیاش و علم الابدان با آن وسعتش همه علم هستند و فقه افضل علوم است بعداز علم توحید، و عرفان و آواز (موسیقی) و شعر در عرض هم موجب لطافت روحاند و تنها فرقی که دارند این است عرفان عمیق است و شعر لطافتش سطحی و آواز در بین این دو، ولی هر کدام دارای علم و قواعد پیچیده مخصوص به خود ... البته با امام در این زمینه صحبت میکردم ایشان معتقدم بودند که قدما وسعت این علوم را تصور نکرده بودند و اگر تصور میکردند میدانستند که اینها علم هستند.
🔹بگذریم که همه چیز گذشتنی است ... من از نظر روحی چنین بودم که دوست داشتم به ماه سفر کنم و هنوز هم این چنین هستم که البته سفرم به ماه، به محله چاه یخچالقاضی قم تغییر مسیر داد!
📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 18-19
🇮🇷 @IRANeMOASER
📸شب سخت
🔵به مناسبت سالروز نامه تاریخی عزل آقای منتظری
«اگر اشتباه نکنم پنج یا شش فروردین بود و زمانی بود که آقای #منتظری را عزل کردند و جالب اینجاست که بعدظهر آن روز، ریتم جانکشنال قلب امام که از هنگام نماز ظهر آغاز شده بود پس از نماز قطع نشد و حتی تا پنج و شش بعدظهر ادامه یافت.
ما آقای طباطبایی را در جریان بی نظمی قلبی قراردادایم. ایشان از امام سئوال کردند آقاجان شما مشکلی دارید؟ امام فرمودند: بله، من قدری ناراحت هستم. ما مراقب امام بودیم تا این ریتم به حالت طبیعی باز گردد.
آن شب امام تا صبح نخوابید و صبح بود که متوجه شدیم آن نامه معروف که در آن فرموده بودند« والله من از اول با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم والله ..من با قائم مقامی آقای منتظری مخالف بودم و..» را خطاب به آقای منتظری نوشته اند.(دکتر زرگر عضو تیم پرستاری امام خمینی، روزگار قائم مقامی، ص۱۴۵)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
📸مقدم بودن مصلحت نظام
🔵به مناسبت سالروز نامه تاریخی عزل آقای منتظری
ذکر این نکته در بیان تلخی حادثه کافی است که حضرت امام روحی فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندین بار گریستند و بارها فرمودند که لحظه ای از آقای منتظری غافل نیستم ولی چه کنم که مصلحت نظام ایجاب می کرد که ایشان کنار بروند.(روزگار قائم مقامی، ص ۱۴۴، به نقل از رنجنامه مرحوم سید احمد خمینی)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
📸چرا عزل آقای منتظری دوست و دشمن را ناراحت کرد؟
🔵به مناسبت سالروز نامه تاریخی عزل آقای منتظری
حجت الاسلام سید حمید روحانی در حاشیه کتاب روزگار قائم مقامی نگاشته اند:
(عزل آقای منتظری) دوست را ناراحت کرد که نمی خواست که آقای منتظری به این سرنوشت شوم دچار شود و دشمن نیز از اینکه یک عنصر ساده و لاده ای از قدرت کنار گذاشته شد، سخت ناراحت شد زیرا به این امید دلخوش بود که سایه رهبری آقای منتظری بتواند توطئه های ارتجاعی_ استعماری و ضد انقلابی خود را پیاده کند. لیکن عزل او از قدرت، همه امیدهای او را بر باد داد و نقشه های او را نقش بر آب کرد.(روزگار قائم مقامی، ص ۱۴۵)
📚«روزگار قائم مقامی»، ابعاد جدیدی از ظهور و سقوط حسینعلی منتظری
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ شرط این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم
📌 من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در #بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.
🔸 انقلاب ما با دورههای طولانی بحرانهای اقتصادی و محاصرهی اقتصادی مواجه بوده است و امروز نیز این بحرانها ادامه دارد. به رغم اینکه خیلی از دولتمردان ما نتوانستند یا فرصت نداشتند همهی اهداف مدنظر خودشان و انقلاب را مهیا کنند اما فرصتهای بزرگی وجود دارد.
👤 سپهبد شهید حاج #قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
❎اظهار نظر عجیب جناب آقای جهانگیری در خصوص نقش محمد مصدق در ملی شدن صنعت نفت!
🔹جناب آقای جهانگیری در توییتی که 29اسفند منتشر کرد؛ نوشت:
«امروز هفتادمین سال پیروزی نهضت #ملی_شدن_صنعت_نفت است،نهضتی که با هدایت مرحوم دکتر #محمد_مصدق سر فصلی نو در توسعه همه جانبه ایران و شکل گیری مبارزات ضد استعماری منطقه گشود. از آثار آن نهضت بزرگ بر اقتصاد ملی و پیشبرد مردم سالاری و اثبات حقانیت ایران در مجامع بین المللی همچنان باید آموخت و کشور را در همه زمینه ها تاب آورتر کرد .»
◀️اما این نوشته کوتاه بر اساس معیارهای تاریخی اشتباهات فراوانی دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
🔸تذکری تاریخی به آقای جهانگیری معاون اول دولت اعتدال:
♻️https://eitaa.com/iranemoaser/2395
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️تذکری تاریخی به آقای جهانگیری معاون اول دولت اعتدال
🔹این ایام شاید فرصتی مناسب برای معاون اول جناب رییس جمهور باشد که با درنگی بیطرفانه در کتب تاریخی نوشتهها و گفتارهای دقیقتری در عرصه تاریخ منتشر کنند.
🔻در خصوص نقش مصدق در ملی شدن صنعت نفت مطلب فراوان است اما در نقد نوشته کوتاه آقای معاون به اختصار میگوییم:
1️⃣ از ناحیه دکتر مصدق هدایتی برای ملی شدن صنعت نفت وجود نداشت چراکه وی از قضای روزگار در آن ایام در قهر سیاسی به سر می برد که با درخواست اعضای جبهه ملی دوباره به گود سیاست آمد آن هم زمانی که دوستانش زمینه ملی شدن را فراهم کرده بودند و لقمه آماده بود.
🔸البته باید گفت که مصدق ریاست کمیسیون نفتی را بر عهده داشت اما این را هم باید گفت که پیش از آن اعضای کمیسیون با نطقهای مؤثر کار را جلو برده بودند و بالاتر از آن نطقها درایت آیت الله کاشانی در کشاندن مردم به حضور در خیابان ها بود و البته میتینگهای میدانی ایشان در مسجد شاه و میدان بهارستان
🔹علاوه بر موارد فوق فعالیتهای جدی فداییان اسلام با ترور رزم آرا نیز سبب شده بود که وی بر آن کرسی ریاست کند.، وگرنه مصدق یگ چهره مبارزه نبود و حتی تمایل به ادامه قراردادی مثل قرارداد دارسی داشت. همان قرارداد استعماری که در سال ۱۳۱۲ میان شرکت ویلیام دارسی و شخص رضاشاه بسته شده بود. مصدق در این باره اعتقاد سادهاندیشانه و عافیتطلبانهای داشت و می گفت بگذاریم قرارداد در سال ۱۳۴۲ تمام شود و نفت خود به خود ملی شود و خلاصه؛ نیازی به درگیری حقوقی میان دولت ایران و شرکت انگلیسی نیست و ملی شدن نفت را در آن زمان بیهوده میدید.
2️⃣ آقای معاون از کدام سرفصل نو سخن میگویند!!؟ راه دکتر مصدق و رهروانش همان کشیدن دندان در برابر شیر است.تاریخ میگوید مصدق به هیچ عنوان قائل به ایستادگی در برابر قدرت ها نبود بلکه سیاست وی تکیه به یک قدرت بزرگ برای ایستادگی در برابر یک قدرت دیگر بود. کما اینکه آیت الله کاشانی در نامه ۲۷ مرداد۱۳۳۲ به وی خطر آمریکا و چپاولش از داشته های نفتی ما را گوشزد می کند. هنوز تاریخ از ابهامات تن دادن مصدق به مذاکرات ۴۰ روزه در خاک آمریکا؛ آن هم به صورت محرمانه و پاسخگو نبودنش به مجلس و تن ندادن به پیشنهادهای ناصحانه امثال آیت الله کاشانی در تکیه نکردن به در آمد نفتی(۲۱ دی ۱۳۳۱ روزنامه اطلاعات) سوالاتی دارد. به واقع تنها خدمت ماندگار مصدق باز کردن پای آمربکایی در قراردادهای نفتی و دادن سهم به این کشور در کنسرسیوم است.
3️⃣ معلوم نیست آقای جهانگیری چگونه از شکل گیری مبارزات ضد استعماری توسط مصدق سخن میگویند و نقش برجسته آیتالله کاشانی در این ماجرا را درز میگیرند؟! روزنامه لوموند مورخ ۱۹۵۱ در یادداشتی به قلم شارل کاورل خبرنگار شهیرش می گوید: «نفوذ کاشانی باعث شده که دکتر مصدق از راه مبارزه با انگلیس منحرف نشود.» بعد جناب ایشان از ضد استعماری بودن مصدقی می گویند که اسناد فراماسونری بودنش موجود است و خود در ایام صدراتش در فارس نقش موثری در سرکوبی دلیران تنگستان داشته است.
4️⃣ اقتصاد ملی در دوره مصدق؟ مصدق آنقدر مغرور بود که توصیه های امثال آیت الله کاشانی را در متکی نبودن به نفت و توجه به معیشت مردم را دخالت در امور سیاسی می دانست و حتی حمایت آیت الله کاشانی و همراهی مردم در خرید اوراق قرضه ملی، که کشور را به سمت اقتصاد بدون نفت می کشانید، برای وی مقبول نیفتاد و او همواره خودسر قصد قهرمان بازی در تاریخ را داشت از این رو در صورت محکوم شدن در مجلس با هنرمندی تمام خود را به غش می زد.
5️⃣ عجیب اینکه شما از مردم سالاری می گویید که مصدق حتی جرعه ای از آن را ننوشیده بود زیرا منحل کردن مجلس قانونی و رفراندوم غیر قانونی و پاسخگو نبودن به نمایندگان ملت کدام پیشبرد مردم سالاری است؟ مصدق خودش امورات کشور را به نحوی سامان داد که دیکتاتورانه کسی جلو دارش نباشد.
🔸سخن پایانی اینکه بی تردید بزرگترین عامل در ملی شدن صنعت نفت مردمی بودن آن بود.تلاشی که با هدایت آیت الله کاشانی در راستای کشانیدن مردم به دخالت در عرصه سیاسی و هوشیاری توده ها به سرانجام رسید وگرنه امثال مصدق السلطنه ابدا اعتقادی به توده ها و مردم ندارند و آنان را بی سواد و بی شناسنامه می دانند.
متأسفانه شما و دوستانتان مسیر مصدق را میپیمایید امید است که پیش از تکرار تجربه تلخ مصدق بازگردید تا در نهایت خندههای تمسخرآلود هندرسنها و ترومنهای دوران مصدق و در نهایت روسیاهی در تاریخ برایتان نماند.
🇮🇷 @IRANeMOASER
🌀خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (32)
♨️ از دنیای درس و دانش و فضیلت تا وادی سیاست
🔹... کلاس هشت بودم که ازدواج کردم. بعد از ازدواج پیش آقا مشغول خواندن جامع المقدمات شدم. البته نه مثل یک طالب فارغ از همه چیز، بلکه در سایه کارهای خانه و بچهداری و رفت و آمد. ولی دست از درس برنداشتم تا بچه چهارم بهدنیا آمد فرزندی بسیار نا آرام و مریض احوال بود، راحتی روز و شبهم را سلب کرده بود، دیگر وقتی برای مطالعه نداشتم در آن هنگام شرح لمعه میخواندم، آقا هم صبح تا غروب هفت مجلس درس داشت، لذا ترک تحصیل شد.
🔸 عراق که رفته بودیم، شروع به خواندن عربی کردم، دختری بود که به زبان عربی تسلط داشت، به منزلمان [او را] دعوت میکردم، حکایتهای عربی را مینوشت و من میبایست ترجمه میکردم و گاهی هم عکس این بود، از کتاب کلاس سوم عربی شروع کردم تا کمکم یک مجلهخوان و رمانفهم در زبان عربی شدم، دیگر کتابهای عربی را کاملاً میفهمیدم. یادم هست کتاب تمدن اسلام به زبان عربی آخرین کتابی بود که مطالعه کردم.
🔹 وقتی نجف را به قصد پاریس ترک کردم به زبان محلی عراقی خوب حرف نمیزدم و خوب هم نمیفهمیدم البته اگر در تنگنا قرار میگرفتم از جملههای فصیح استفاده مینمودم، به قول عوام بالاخره چیزی به نام عربی عراقی- ایرانی بلغور میکردم ولی به عربی فصیح میتوانستم مطلبم را بفهمانم. آخر عربی شکسته رایج را باید از معاشرت یاد میگرفتی و من با هیچ عربی، نه همسایه، نه دوست، معاشر نبودم
🔸... دوستان همه ایرانی بودند، کاسبها همه فارسی میدانستند و در حرم هم فارسی صحبت میکردند لذا همیشه میگفتم که انگار در گوشهای از قم زندگی میکنم از زمانی که از عراق بیرون آمدم خواندن عربی و مطالعه کتابهای عربی را کنار گذاشتم و افتادم در وادی سیاست و برخوردهای سیاسی، روزنامه، رادیو، تلوزیون ...
🔹اهل مطالعه بوده و هستم و بسیار مطالعه کردهام لذا معلومات عمومیام نسبتاً خوب است، حافظه بسیار قوی داشتم اگر قصیدهای را دوبار میخواندم حفظ میشدم و یا شماره تلفنی را با انگشتم بر کف دست مینوشتم بعد از یکسال اگر مورد احتیاجم و یا احتیاج دیگری بود به کف دستم نگاه میکردم اثرات آن در ذهنم تداعی میشد ولی امروز آن حافظه را ندارم. عشق به یادگیری دارم ولی دیگر منزلم محل رفت و آمد فامیل و دوستان و اولادم است لذا وقتی برای مطالعه نمانده است... شاعر نبوده و نیستم ولی آنچه را بهنام شعر گفتهام هرگز فراموش نمیکنم...
📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 17-140-141
🇮🇷 @IRANeMOASER