📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۵ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۵ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۵ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
2764_33104.pdf
1.71M
فعالیت آیت الله مصباح در مدرسه حقانی
انتشار گزیدهای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش شصت و دوم
🔹 #مدرسه_مبارکه_حقانی، با آغاز مبارزات نهضت امام، به دلیل پیروی متولیان و اساتید آن از آرمان واندیشه سیاسی امام، به یکی از کانونهای مبارزاتی قم تبدیل شد و شاگردان این مدرسه در سالهای استقرار نظام اسلامی، در زمره کارگزاران موفق نظام قرار گرفتند و خیل عظیمی از آنها تا هماکنون در پستهای مختلف، به خدمتگزاری مشغولاند.
🔸 آیت الله مصباح علاوهبر تدریس، در کادر مدیریت و علمی مدرسه حقانی نیز قرار داشت. آیت الله مصباح با تأکید بر خفقان سیاسی پس از تبعید امام و محدودیت شدید در مسیر مبارزات سیاسی، به ضرورت فعالیتهای فرهنگی و فکری اشاره کرده و به اهمیت ویژه مسائل فرهنگی و کادرسازی، به عنوان عقبه و پشتوانه مبارزات سیاسی، میپردازد. ایشان در این زمینه چنین میگوید...
🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،14مرداد1402، صفحه 6.
متن کامل
#عمار_انقلاب
🇮🇷 @IRANeMOASER
2766_33128.pdf
1.78M
ادامه مکاتبات با شهید بهشتی پیرامون اهمیت پرورش جوانان متدین
انتشار گزیدهای از «عمار انقلاب» در بخش پاورقی روزنامه کیهان/بخش شصت و سوم
یت الله مصباح در سال 69 به مرور خاطرات خود از برگزاری جلسات هیئت مدرسین در اواخر دهه 30 و دستیابی به یک برنامه متحول و همکاری با شهید بهشتی در مدرسه حقانی پرداخته و از عناوین برخی دروس خود در مدرسه حقانی سخن به میان میآورد. ایشان همکاری با مؤسسه در راه حق و راهاندازی بخش آموزش این مجموعه را در واقع در امتداد بسط و گسترش همان برنامه تحولی حوزوی قلمداد کرده است...
🗞ضمیمه: روزنامه کیهان،16مرداد1402، صفحه 6.
متن کامل
بخشهای پیشین
#عمار_انقلاب
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۶ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۶ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۶ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۷ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان۱۷ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۷ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
موانع تحقق حکومت مطلوب در زمان پیامبر و ائمه علیهمالسلام
🔻 #صحیفهخوانی | 18مرداد
...من بسیاری از اوقات از دو امر متأسفم که یکیش از دیگری بیشتر تاسف دارد. یکی اینکه در تمام دوره از صدر اسلام، نبوت، تا آخر نگذاشتند که یک حکومت دلخواه اسلام وجود پیدا بکند. زمان رسول الله- صلی الله علیه و آله و سلم- آن همه گرفتاریها و جنگها و آن مخالفتها بود و نشد که حکومت به طور دلخواهی که ایشان میخواهند، متحقق بشود. در زمان سایر ائمه- علیهم السلام- هم، حتی زمان حضرت امیر که مواجه بود با آن جنگهای داخلی و آن منافقهایی که از کفار بدتر هستند و نگذاشتند حکومت شکل بگیرد به طوری که دلخواه باشد. اگر گذاشته بودند، مهلت داده بودند، و لو در یک دوره کوتاهی حکومت تحقق پیدا کرده بود، آن الگویی که آنها به عالم نشان میدادند، برای بشر تا آخر یک درس بزرگی بود. و ما باید متاسف باشیم برای این امر که محروم شدیم از یک همچو برکت بزرگی.
و امر دوم که باز نگذاشتند و نشد که ائمه ما- علیهم السلام- آن طوری که میخواستند بروز بدهند حقایق را، این هم بسیار مورد تاسف است، تاسف این از تاسف او بالاتر است...
حالا هم که خدای تبارک وتعالی توفیق به این ملت داد و دست عنایتی به سر اینها کشید، می بینید که با این حکومت چه می کنند. مجال نمی دهند که عرضه بکنند دست اندرکاران ما اسلام را. هر مطلبی که در عالم واقع می شود، یک فسادی واقع می شود؛ «دست ایرانیها در آن هست و دست حکومت ایران در آن هست!» آن تبلیغات است دیگر. در بحراحمر یک چیزی واقع می شود، در کانال سوئز یک چیزی واقع می شود، این ایرانیهایند که این کار را می کنند! البته این تبلیغات سوء یک جهت، ولو برخلاف هست، لکن یک جهت حسن هم دارد، و آن این است که دنیا می فهمد که یک قصه ای در ایران هست؛ در شب و روز تبلیغات بر ضد ایران و اسلام و اینها هست. اینکه اسلام را این طور، ایران را این طور می کوبند، اینها به ایران خیلی کار ندارند، به اسلام کار دارند. می دانند که اگر این چیزی که ایران می خواهد تحقق پیدا بکند، دست آنها از همۀ منافعشان در همه جا کوتاه می شود...
من همیشه عرض می کنم که همۀ آقایان در هر جا هستند، چه علمای بلاد ـ بلاد ایران ـ و چه ائمۀ جمعه و جماعات و چه مجلس محترم شورای اسلامی و چه دولتمردان، اینها همه دست به دست هم بدهند تا اینکه این بار را بتوانند به مقصد برسانند، برای این است که، یک گِله هایی از هم دارند، یک نقایصی می بینند، البته تذکرش خوب است، اماهای وهوی خوب نیست، انتقامجویی خوب نیست. باید ما در فکر اسلام باشیم. اگر در فکر خودمان هم هستیم، اگر فکر منافع خودمان هم هستیم، باید فکر اسلام باشیم که اسلام منافع ما را تأمین می کند. اگر ما اهل دین هستیم که باید اسلام را با چنگ و دندان حفظ بکنیم، و اگر اهل دنیا هستیم، دنیای ما هم به اسلام بستگی دارد....(18مرداد1363، صحیفه امام، ج19، صص9-6)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۸ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۸ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۹ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۹ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۹ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
وظیفه مردم در شناسایی و معرفی خرابکاران
🔻 #صحیفهخوانی | 19مرداد
🔹...من به حسب تکلیف شرعی به همه ملت عرض میکنم که هر منزلی، این دو- سه تا منزلی که در اطراف خانه خودش است، نظر بکند ببیند چه جور میگذرد در سرتاسر ملت. وقتی مملکت مال خود شما هست و دارند بر ضد مملکت شما عمل میکنند، خودتان باید این مسائل را حل بکنید، ننشینید که دولت بکند...
🔸خوب، شما باید جمعیت اطلاعاتی و گروه اطلاعاتی باشید. خوب، هر انسانی میتواند که بفهمد این منزل همسایه، کیها هستند، چه میکنند، آن منزل آن طرفیش هم چه میکند. این دو- سه تا منزلی که اطراف است، شما آن را تحت نظر بگیرد، شما هم او را تحت نظر بگیرید. اگر ده روز، بیست روز، یک ماه این کار بشود که همه مردم توجه به این داشته باشند که این همسایه من چه میکند، تو خانه همسایه من کی رفت و آمد میکند، پیدا کردن یک رد پایی از این منافقین و منحرفین فوراً اطّلاع بدهند به آن کمیته نزدیک، به آن کلانتری نزدیک اطلاع بدهند که یک همچو قصهای در آن منزلهاست، اگر این طور بشود زود حل میشود...
(19مرداد1360، صحیفه امام، ج15، ص99)
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۲۰ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۲۰ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۲۰ مرداد ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
شجاعت در برابر ابرقدرتها
🔻 #صحیفهخوانی | 21مرداد
...هیچ خوفی ما از ابرقدرتها نداریم. در عین حالی که دستمان از همه آن سلاحهای آدمکش کذا کوتاه است، لکن ایمانمان ما را وادار میکند که نترسیم، خوف نداشته باشیم. و یک ملتی وقتی یک مطلبی را همه با هم خواستند، نمیشود تحمیلشان کرد...
(21مرداد1359، صحیفه امام، ج13، ص105)
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سختیهای سفر در میان محاصره هوایی و دریایی اسرائیل
خاطرات دو خبرنگار ایتالیایی از لبنان بعد از جنگ سی و سه روزه/ بخش اول
سالروز پیروزی حزبالله در جنگ سی و سه روزه
🔹سفر به كشوری كه به تازگی زير آتش جنگ بوده، كار آسانی نيست؛ از يك طرف ترس از ويرانیها و درگيریهای بعد از جنگ و از طرف ديگر نصيحتها و هشدارهای خانواده و دوستانی كه نمیخواهند به آنجا بروی، كار را سخت میكند. با همه اينها طبيعی است كه #روزنامهنگارها بخواهند در دل خبر حضور داشته و به همه جای آن احاطه داشته باشند؛ هر چند كه همه تلاش و دغدغه آنها تحقيق و جستوجو در باقیمانده اماكنی است كه بارها از آن ديدار كردهاند. #لبنان پس از جنگ هم از اين قاعده، استثنا نمیشود. به همين دليل تصميم گرفتيم به كشوری كه ويژگیهای خاص خود را دارد، سفر كنيم... البته ممكن بود هيچ ويژگی منحصر به فردی در دنيای واقعيت وجود نداشته باشد.
🔸اين بار سختیهای سفر از همان ابتدا آغاز شد؛ چگونه به آنجا برويم؟ با وجود اينكه دو هفته از آتشبس گذشته بود، اسراييل همچنان حريم هوايی و دريايی لبنان را در محاصره داشت و اين برخلاف متن صريح و مشخص قطعنامه ١٧٠١ شورای امنيت درباره پايان دادن به محاصره هوايی و زمينی بود. به هر حال، اين دليلی بود كه به خاطر آن هيچ پرواز مستقيمی از #اروپا به #بيروت پيدا نمیشد و هواپيماهای معدودی نيز كه به قصد بيروت حركت میكردند، ناچار میبايست در فرودگاه شهر اُمّان مینشستند.
🔹احساس میشد كه يك پيماننامه شبهعلنی در اين خصوص ميان دولت اردن و اسراييل بسته شده است؛ چرا كه مسئولان فرودگاه اردن با دقت عجيبی مسافران اين پروازها را بازجويی و تفتيش میكردند، تا آنگاه اجازه پرواز به هواپيما از فرودگاه امان داده شده و بتواند در بيروت فرود بيايد.
🔸راه حل ديگری كه پيش پای ما وجود داشت، استفاده از پرواز مستقيم ايتاليا به #دمشق و سفر زمينی از دمشق به بيروت بود. در اين حالت بايد ويزای سوريه را هم میگرفتيم و گرفتن چنين ويزايی در آخرين لحظات تقريباً ناممكن بود؛ علاوه بر آن سفر زمينی به بيروت به علت موشکبارانهای اسراييل و ويرانی جادهها و پلها، مشكلات خود را داشت.سرانجام به لطف فشارهای بينالمللی و مخصوصاً اقدام شگفتانگيز شركت هواپيمايی انگلستان كه در يكی از پروازهای خود، محاصره هوايی اسراييل را ناديده گرفته و هواپيمايش را مستقيم در بيروت نشانده بود، محاصره هوايی شكسته شد. پروازهای خاورميانه و لبنان از ايتاليا، بار ديگر به جريان افتاد و فرودگاه بيروت هم توانست پذيرای آنها باشد.(مقاله حماسه ٣٣ روز مقاومت، ترجمه و تلخیص: اصغر علی کرم،ی فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ٢١)
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴کشور شکستناپذیر
خاطرات دو خبرنگار ایتالیایی از لبنان بعد از جنگ سی و سه روزه/ بخش دوم
سالروز پیروزی حزبالله در جنگ سی و سه روزه
🔹دوشنبه ميانی ماه سپتامبر، با پرواز ساعت ده و پانزده دقيقه صبح از شهر « #رم » حركت كرديم. نشست فنی هواپيما در شهر « #ميلانو » باعث شد كه پرواز طولانی شود. فضای داخل هواپيما غيرعادی بود؛ مردم به ميهنشان برمیگشتند و در چشمشان اميد به آنكه دوستان خود را زنده و املاک و دارايیهايشان را سالم و تخريبنشده بازيابند، موج میزد.
🔸در هنگام جنگ بيش از يک ميليون لبنانی از ميهن خود آواره شده بودند و در مقام مقايسه، اين تعداد، حدود يک چهارم از ساكنان اين كشور را تشكيل میداد؛ البته ثروتمندانی كه توانايی ترک لبنان در زمان جنگ را داشتند. در راه ميلانو سكوت بر فضای داخل هواپيما سايه انداخته بود. بسياری از لبنانیها و حتی كسانی كه به تازگی با پرواز ساعت شش و چهل و پنج دقيقه سپيده دم، بيروت را ترک كرده بودند، هنوز داخل هواپيما بودند. هنگام توقف در فرودگاه « #مالبينسا » شهر ميلانو، به روشنی دريافتيم كه چيز جديدی در اين سفر وجود دارد.
🔹معمولا بيشتر مسافرهايی كه از #ايتاليا به لبنان میرفتند، از #طايفه_مارونی بودند؛ مردان كليسا نيز درصد بالايی از آنها را تشكيل میدادند؛ اينبار هم همينطور بود؛ ولی چيز جديدی كه وجود داشت اين بود كه خيلی صحبت و پرحرفی میكردند. بارها با ما سر صحبت را باز كرده و مدام از مأموريتمان كه از سوی «كميته جلوگيری از فراموشی #صبرا_و_شتيلا» به عهده ما گذاشته شده بود، برايشان گفته و يادآوری میكرديم.
🔸همكلامهای ما گمان میكردند كه از دفعات پيش سردتر و خستهكنندهتر هستند، اما برعكس؛ از برق چهرههای بعضی از آنها و از گفتههايشان نوعی دلگرمی و محبت احساس میكرديم. اين نخستينباری بود كه پس از سالها سفر به بيروت، چنين چيزی رخ میداد.
🔹هميشه در نگاه آنان، در رويارويی با ايتاليايیهايی كه در سالگرد «صبرا و شتيلا» به لبنان میرفتند، نوعی رنجش و آزار ديده میشد؛ كشتار در اردوگاههای «صبرا و شتيلا» كه به دست ارتش اسراييل انجام شده و در آن، #دو_هزار_شهروند_فلسطينی كه بيشترشان زنان و پيرمردان و كودكان بودند را لكه ننگی برای تاريخ خود میدانستند. اما اينگونه مسائل تغيير كرده بود، هنگامی كه از مأموريتمان میپرسيدند با افتخار و احساس وطنپرستی گردن راست میكردند.
🔸امكان نداشت رخدادهای دلخراش تابستان گذشته را به #مقاومت_دليرانه و سرسختانه لبنانیها در طول ٣٣ روز جنگ در برابر يكی از قدرتمندترين ارتشهای جهان، بیربط دانست. چنين احساسی را میشد با ورق زدن مجلهای كه شركت هواپيمايی «خاورميانه» در اختيار مسافران قرار داده و روی جلدش عكس پرچم لبنان چاپ شده كه با خط قرمز روی آن نوشته شده بود: «كشور شكستناپذير»، درک كرد.
🔹يک مرد لبنانی كه در هواپيما با وی آشنا شده بوديم، برايمان تعريف میكرد كه از دو سال پيش در ايتاليا زندگی كرده و در يكی از شركتهای وابسته به واتيكان كار میكند. وی از خانوادهاش میگفت كه در بيروت زندگی میكنند و تاكنون با وجود پايان يافتن جنگ به خانه خودشان بازنگشتهاند. هنگام بمباران به خانه يكی از نزديكانشان در كوهستانهای نزديک پايتخت رفته و آنجا ماندهاند. اين مرد لبنانی همچنين از بيماری يرقان و بیخوابی كه خواهرش به خاطر حملهها و بمبارانها و انفجارهای اسراييل به آن دچار شده بود و خرابی پلها و سوختن وسايل حمل و نقل، امكان جابهجايی وی را از آنها گرفته بود، برايمان گفت. به نظر میرسيد كه همه اينها داستانهايی از روزگار پيش و گذشته دور است. چند لحظه بعد از آن كاپيتان هواپيما خبر داد كه میخواهيم در فرودگاه بيروت فرود بياييم. همه چشمها به پنجرههای هواپيما دوخته شده بود.(مقاله حماسه ٣٣ روز مقاومت، ترجمه و تلخیص: اصغر علی کرم،ی فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ٢١)
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻سکوت عروس خاورمیانه
خاطرات دو خبرنگار ایتالیایی از لبنان بعد از جنگ سی و سه روزه/ بخش سوم
سالروز پیروزی حزبالله در جنگ سی و سه روزه
🔹كمكم به زمين نشستيم؛ هوای بيرون گرمای شديد و رطوبت بالايی داشت. در وضعيتی #ايتاليا را ترک كرده بوديم كه پايان تابستان بود و در بيروت گرمای هوا به ٣٢ درجه میرسيد. هواپيما از حركت ايستاد و پياده شديم؛ سپس در راهروی طولانی و خلوتی به راه افتاديم و چند دقيقه بعد به گمرک رسيديم. هميشه هنگام ورود به #لبنان ويزای موقت میخواستيم كه پانزده يورو قيمت داشت. دنبال برچسب ويزا رفتيم كه آن را به پاسپورتمان بچسبانيم ولی يكی از مأموران فرودگاه به ما اشاره كرد كه برويم؛ ورود مجانی بود، «ويزای مجانی».
🔸اين نكته مقدمهای شد برای آنچه قرار بود بيرون فرودگاه به چشم ببينيم. چند ماه پيش، لبنان درگير يك غوغايی از نوع ديگر بود. پس از جنگهای داخلی و گذشت حدود يک دهه از بازسازی و آبادسازی كشور، با وجود درگيریهای دو سال اخير و #ترور_رفيق_حريری نخستوزير آن، لبنان #قطب_توريستی و گردشگری در منطقه خاورميانه شده بود. هتلهای آن با همه بزرگی و تعداد زيادشان، برای گردشگران كافی نبود. ويزای ورود هم گويا به منزله ماليات جذابيت بیپايان و زيبايی روزافزون قطب توريستی به شمار میرفت؛ ولی فرودگاه جديد امروز به شكل بختک به چشم میخورد.
🔹محلههای تجاری همگی بسته بود و رفت و آمد نيروهای ارتشی چيزی به غير از مكان پر سر و صدا و زرق و برقی كه در گذشته از آن میشناختيم، ساخته بود. تنها نكته مثبت اين بود كه كيفهايمان را به سرعت گرفتيم. چمدانها قبل از ما توسط نوار كششی به محل دريافت وسايل رسيده بودند و ما اينک در دروازه شهر بيروت بوديم.
🔸تاريكی، چادرش را پهن كرده و ديدن آثار جنگ برايمان سخت بود. پس از اندكی حركت در مسير فرودگاه تا شهر بيروت، آثار باقیمانده از جنگ توسط «تابلوهای تبليغاتی» بزرگی كه در كناره جادهها گذاشته شده بود، نمايان شد. دو دسته تابلو وجود داشت؛ يكی دسته تابلوهايی كه برخی صحنههای جنگ را نمايش داده و ديگری آنهايی بودند كه تنها دو كلمه «پيروزی الهی» رويشان نقش بسته بود و هيچ امضا و نشانهای از سازمان و افراد نصبكننده در آنها نبود و ما نيز بعدها فهميديم كه چه كسانی در پس اين حركت وجود داشتهاند.
🔹جادهای كه به بيروت میآمد از وسط حاشيه جنوبی میگذشت و هيچ خانهای در اطرافمان به چشم نمیخورد. راننده توضيح داد كه پلی كه به داخل شهر وصل میشد، توسط موشکهای اسراييل منفجر شده و قسمتی از راه را بايد از جاده خاكی برويم. درون شهر بيروت همه چيز عادی بود. بحران ترافيک همچنان در ساعت شش عصر به قوت خود باقي بود. به هتلی در خيابان تجاری « #الحمرا » رسيديم كه اين خيابان را اهل سنت لبنان در دست دارند ولی هر كسی در آن تردد میكند؛ اين جا هم اثری از جنگ نبود. يک ساعت بعد، نخستين ملاقات ما با « #طلال_سلمان » از روشنفكران محبوب لبنان و مدير روزنامه #السفير برگزار شد. روزنامه السفير مهمترين روزنامه عربی لبنان است و نوعی روحيه #وطنپرستانه و ملیگرايانه عربی بر فضای آن حاكم بوده و به دليل آنكه حتی يک روز هم در زمان جنگ داخلی، انتشارش متوقف نشده است، از احساس غرور و افتخار خاصی بهرهمند است. طلال سلمان، با نگاه تحليلگرايانه دقيق و بدون هيچ گونه تصنع و تحريفی، حوادث جنگ اخير اسراييل و لبنان را برايمان شرح داد.(مقاله حماسه ٣٣ روز مقاومت، ترجمه و تلخیص: اصغر علی کرم،ی فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، ش ٢١)
🇮🇷 @IRANeMOASER