کانر وایتلی
روانشناسی فرقه: نگاهی شناختی، روانشناسی شخصیتی، روانشناسی اجتماعی و قانونی به فرقه ها
الهیات و شبهات قجری چه کاربردی دارد؟
شبهاتی در زمان قاجار رواج گرفت و الهیات مسیحی در ان زمان نقد شد اما این نقد و شبهات زمان قاجار تا آخر زمان مورد فایده است !!!!
امروزه که بحث الهیات پست مدرن است و صد ها الهیات میسیون و مدل نویسی در حال انجام است تکرار شبهات تکراری چه معنی دارد جز اینکه پتانسل و توان نسل جوان را با الهیات و شبهات زمان قاجار می سوزانیم
امروزه که بحث بر انسان شناسی و جامعه شناسی چرا نسل جوان را با شبهات و جوابیه های تکراری قجری خسته می کنیم و بدون هیچ فایده ای ذهن نسل جوان را با مطالب غیر کاربردی پر می کنیم
بنده مخالف این تحجر سازماندهی شده هستم تحجری که باید نسل جوان را خنک و ابله تربیت شوند تا برخی اساتید احساس بزرگی در جایگاه شان کنند و چون چیزی بلد نیستند پس همه باید مثل انها باشند
امروزه زمان الهیات پست مدرن و مدل های دقیق ضد اسلامی است که نیاز به جواب و روش های مقابله دارد. امروز باید تمام ابعاد هویتی فرهنگی و روانی بررسی شود تا بتوان با تهاجم های علیه اسلام مقابله کرد
استیون حسن، نویسنده کتاب «گسستن بندها» مدتی عضو فرقه مونیسم به رهبری سون میونگ مون (Sun Myuong Moon) در آمریکا بود که به صورت حرفهای (شبانه روزی) برای آنها کار میکرد. مونیسم (Monism) یک دیدگاه فلسفی است که میگوید: همه چیزهای موجود در جهان هستی سرانجام از یک جوهر سرشته شدهاند و همه پدیدهها تنها نمودهایی از یک جوهر واحد هستند.
استیون در سال ۱۹۷۶، پس از سه روز کار مداوم برای فرقه مونی، هنگام رانندگی با کامیونی تصادف کرد و پدر و مادرش از این فرصت استفاده کردند تا پسرشان را از این فرقه نجات دهند و به هویت خانوادگی و جامعه بازگردانند. در حال حاضر حسن فارغ التحصیل رشته روانشناسی و مشاور عالی نهادهای ضدفرقه در آمریکاست.
حسن در کتاب «گسستن بندها» اولا اثبات میکند فرقهها پیروانشان را به «بند» میکشند و سپس راههای گسستن از این بندها را برای مخاطب تعریف و تفسیر میکند و در جای جای آن از مدل فرقه مونیسم که خود سالها در بند آنها بوده، مثال میآورد.
استیون حسن در کتابش تلاش دارد به مخاطب تفهیم نماید فرقه ها در عین کثرت، وحدت دارند و همه آنها به بهانههای مختلف نیرو جذب می کنند ولی با روشهای کلیشهای مبادرت به مجابسازی ذهن و کنترل نیرو میکنند و برای رهایی از بند آنها راهکارهایی داده که اصلیترین راه را در آگاهی دادن به جامعه میداند و معتقد است دو عنصر خانواده و اطلاع رسانی به عنوان راهبندهای اساسی همه فرقهها عمل خواهند کرد.
استیون حسن با مطالعه رفتارهای فرقه رجوی در آمریکا تاکید میکند که منافقین نیز از فرقههای خطرناک هستند. او معتقد است چهار نوع فرقه وجود دارد: فرقههای مذهبی، سیاسی، درمانی و تجاری. ولی رهبران همه این فرقهها سه هدف مشترک را دنبال میکنند: قدرت، ثروت، شهوت و...که فرقه رجوی هر چهار مدل را دارد. او توضیح میدهد تمام فرقهها چهار عامل افکار، اطلاعات، ارتباطات، رفتار و عواطف فرد را کنترل می کنند تا او را مهار نمایند.
رهبران فرقهها با مطالعه کتابهای علمی که توسط روانشناسان به رشته تحریر در آمده و در آن به روشهای درمان اشاره گردیده، در می یابند اگر در تضاد با آن روشها عمل شود خواهند توانست فرد سالم را از تعادل روانی خارج کنند و سپس با تسلط روانشناسانهای که روی وی پیدا میکنند، او را اسیر ذهنی خود کرده تا بتوانند مانند بردهای از او بهره کشی کنند.
هیچ فردی در برابر هیچ فرقهای مصونیت ندارد و این احتمال وجود دارد که فرد، ناخودآگاه سالیان سال در چنبره فرقهای گرفتار شده باشد. مطالعه این کتاب را برای خود، دوستان و نزدیکانتان تجویز کنید تا اگر گرفتار اعتیاد ذهنی شدهاند، پیش از آن که خیلی دیر شود از آن فضا خارج شوند.
بیتردید کتاب گسستن بندها میتواند کتاب آموزشی دانشگاهها باشد چون برگرفته از تئوری مهندسان ذهن و تجربیات قربانیان آن است.
Globalization and
contextualization: Reframing
the task of contextualization
in the twenty-first century