هدایت شده از محسن عباسی ولدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 خـــــــانومــــــایی که آرزوی جهــــاد دارید!
🇵🇸 افتتــــــــــاح پویش #طلای_مقاومت🏅
✌️پویشی که قراره در راستای دستور مقام
معظم رهبری با اهدای طلاهـــامون به جبهه
مقاومت کمک کنیم.
🔸امشب (۱۹ مهر) ساعت ۱۹ تا ۲۱، حیــاط
اصــلـــــــــی مـــســـجـــد مـــقـــدس جـــمـــکــران.
🔹 با حضور: #محسن_عباسی_ولدی
این یه قراره ویژهست حتما تشریف بیارید💯
#ایران_همدل #طلای_مقاومت
@abbasivaladi
روز مبادا همین امروز است
بسم رب الشهدا و صدیقین
آبیتر از آنیم که بی رنگ بمیریم...
دیشب با شنیدن صدای بسیییار مهیبی از خواب پریدم😰 فقط میلرزیدم نمیدانستم چه بلائی بر سرمان آمده...
از ترس جرأت باز کردن چشمانم را هم نداشتم...
خوب دقت کردم تا صدای شیون و جیغی مرا به خود آورد ولی تنهاصدا، صدای بچهها بود که هنوز خوابشان نبرده بود...😮💨
همه چیز عادی بود و تمام عزیزانم سالم بودند...
شاید آن صدای وحشتناک در قلب من منفجر شده بود صدایی که می خواست مرا بیدار کند...!🥺
من هر روز صبح بیدار می شوم و کودکان معصومم را آمادهی رفتن به مدرسه میکنم...
و ظهر با غذایی مطبوع و آغوشی باز از آنها پذیرایی می کنم...
غافل از اینکه کودکان لبنانی سرگردان و بی پناه، نه آغوشی برایشان مانده و نه غذایی...😭
چطور دنیا اینطور مرا ربوده است... فقط من و عزیزانم مهم هستند!؟
فرزندان حزب الله عزیزان سید حسن نصرالله عزیز نیستند؟
آنها که حتی فرصت بدرقهی سید شهیدشان را هم نداشته اند...😪
مرا چه شده...؟
در چه خواب ناز و مرگ باری فرو رفتهام که هیچ چیز بیدارم نمیکند!
این شعر دائم در سرم میپیچد، نکند صدای سید شهیدم باشد😔:
آل بو سفیان به عزّت، فی بیوت آمنین؛
(در خانههایشان در امنیت به سر میبرند)
آل ما دور از وطن، یا لیت قومی یعلمون؛
(کاش این قوم میدانستند)
نکند من هم در خانههای امن هستم و فرزندان سید شهید بی پناه و نا امن...
وای بر من...
چگونه مرا بیدار خواهند کرد؟
با رفتن عزیزانم؟
با از دست دادن امنیتم؟
سردار دلها رفت و از او فقط یک دست سالم باقی ماند تا بفهمم یک دست هم صدا دارد😭ولی باز بیدارم نکرد...
سید ابراهیم شهید سوخت تا گرما بخش قلب های سردمان باشد😭ولی بیدار نشدم
و حالا پیکر عزیز شهید سید حسن نصرالله بر زمین ماند و به آغوش خاک سپرده نشد تا داغش بر دلم بماند و سرد نشود تا بچههای حزب الله تنها نمانند.
دیگر با چه صدایی باید بیدار بشوم...
وای بر من که جرأت بخشیدن چند تکه فلز زرد رنگ را ندارم...💍
نام طلا را دیگر بر زبان نخواهم راند.
چرا بی تاب نیستم؟
چرا به هر دری نمی زنم و خواب از چشمانم ربوده نشده است؟
چرا حداقل با زبان و قلمم به جان صهیونیستها نیفتادهام؟
چرا بر سر کوچهها بساط نکردهام و برای مقاومت سر و صدا به راه نینداختهام؟
مساجد و حسینهها چرا اجناس جمع نمیکنند و سرودهای خیبر خیبر یا صهیون پخش نمی کنند؟
فقط یک نقطه کافی ست تا صهیون. نیست شود...
ولی...
قوم بنی اسرائیل با یک فرمان سامری تمام طلاهای خود را برای ساخت گوساله آوردند و مجسمهی بسیار بزرگی از طلا ساخته شد...
و من در آخرین پیچ تاریخ وا ماندهام انگشت به دهان که طلاها و پولها و لباسهای گرم و حتی پتوهایم را ذخیره کنم برای روز مبادا...
غافل از اینکه روز مبادا همین امروز است...
احساس می کنم حضرت علی علیه السّلام امروز مرا میدیده است:
"آنچه امروز از پيش فرستى فردا بر آن وارد خواهى شد؛ پس براى قدوم خود در سراى ديگر جايى فراهم ساز و براى آن روزت چيزى از پيش بفرست و ...."
اى شنونده! از مستى خود به هوش آى و از غفلت بيدار شو...
(وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا)
✍🏻زهرا بغدادی
#ضاحیه #طلای_مقاومت #ایران_همدل
#اذا_جاء_نصرالله
#طلاهای_عاقبت_به_خیر
╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮
@iranjavanbeman_ir
╰━━⊰ ❀ 🌱 ❀ ⊱━━╯