پایگاه حضرت ام البنین(س)
حاج حسین یکتا میگه :
شهید صدر زاده -مدافع حرمه- میگه که: پا میشی آرپیجی بزنی، همهی دنیا جلوی چشمت میاد. دخترت، بچهات، مامانت، زنت، زندگیت...
به این خاطر، هرجا عشق مولا اومد، هرجا عشق ارباب اومد، هرجا این دله که باید از یه چیزی پر بشه، از عشق خدا پر شد، از محبتهای بیخودی دنیا خالی شد، میبینیم اثر گذار میشه.
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#اسم_تو_مصطفاست
#پارت_54و55
پایگاه حضرت ام البنین(س)
#اسمتومصطفاست 💫قسمتپنجاهوسه💫 لب از روی لب برنداشتم. گفتی:((خُب راضی نیستی نمیریم،ولی این بندگا
#اسمتومصطفاست
💫قسمتپنجاهوچهار💫
اشک در چشمانت جمع شد.نقطه ضعفم را میدانستی.گفتم:((باشه قبول.ان شاءالله خدا قبول کنه!))
_وای عزیز باورم نمیشه!
هر طور بود پول را جور کردیم و او را فرستادیم.وقتی از سفر برگشت،مادرش آمد و کلی از تو تشکر کرد،چون به کلی رفتار پسرش تغییر کرده بود.
تشویقت کردم بروی دانشگاه.می گفتی این طوری خرج و دخل با هم نمیخواند.ماشین آردی را که به قول خودت ماشین عروس کشون بود،از پدرت خریدیم.مدتی بعد گفتی:((یکی از دوستانم گفته دو میلیون جور کن تا یه خودروی فرسوده بخریم.
بعد اون رو بدیم و یه نیسان بگیریم و باهاش کار کنیم.))
دومیلیون را هر جور بود جور کردی،اما خودرویی تحویل داده نشد و پول رفت رو هوا.البته تو استخاره هم کرده بودی.
گفتم:((آقا مصطفی پس چرا این طوری شد؟استخاره که خوب اومده بود؟))
_شاید برای اینکه بیفتم دنبال کار بقیه.شاید برای اینکه اونا بیشترشون نمیدونن این کلاف سر درگم رو چطور وا کنن .
هفت سال بعد حرفت ثابت شد.وقتی توانستی پولت را بگیری:((دیدی؟من مامور شده بودم تا حق کسانی رو بگیرم که سرشون کلاه رفته بود و آخریشم خودم.))
ادامه دارد....✅🌹
پایگاه حضرت ام البنین(س)
#اسمتومصطفاست 💫قسمتپنجاهوچهار💫 اشک در چشمانت جمع شد.نقطه ضعفم را میدانستی.گفتم:((باشه قبول.ان
#اسمتومصطفاست
💫قسمتپنجاهوپنج💫
مغازه ای در شهرک اندیشه چند کوچه بالاتر از خانه مان اجاره کردی. در این راه پدرم کمکت کرد و با هم می رفتید و از شمال برنج می آوردید:صدری،دُمسیاه ،دودی،هاشمی.پدرم گفته بود:((سرمایه از من،بازاریابی و فروش از آقا مصطفی.))
ماه های اول زندگی مان این طور گذشت و هر چه بیشتر می گذشت،علاقه ام به تو بیشتر میشد.صبح ها میرفتی و دوازده یک ظهر می آمدی . خود من هم به پایگاه و حوزه میرفتم،اما سخت دلم برایت تنگ میشد.منِ خجالتی حالا دنبال فرصت میگشتم که بگویم دوستت دارم.
گاه اصرار میکردم باهم برویم خرید.مهم نبود چه بخریم،همین که در کنار تو ویترین مغازه هارا نگاه کنم کافی بود.همین که به هنگام غروب یا در یک عصر پرتقالی،شانه به شانه هم راه برویم،کنار ویترینی بایستیم و باهم مجسمه های بلورین ،ظروف کریستال،لباس ها ،کفش ها یا طلاها و بدلیجات را نگاه کنیم جذاب بود.این را اطرافیان هم فهمیده بودند.مثلا پدرم میگفت:((آقا مصطفی،هر وقت خواستی حال سمیه خوش بشه ببرش بازار چرخی بزن.چیزی هم نخریدی،نخریدی!))
اگر مثلا می گفتی برم سر کوچه یک شیشه شیر بخرم یا میرم هیئت،میگفتم منم میام.یک بار خواستی به گشت شبانه بروی،آماده شدم که بیایم.با حیرت نگاهم کردی:((عزیز،تو گشت شبونه تورو کجای دلم بذارم.))اما حریفم نشدی،آمدم و در ماشین گشت نشستم.وقتی پیاده میشدی،در را به رویم قفل میکردی.در این گشت ها دوستانت هم همراهت بودند.
ادامه دارد....✅🌹
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 ایران، اسرائیل را نابود خواهد کرد!
در ماجرای جنگ صفین وقتی معاویه به رود فرات رسید، آب را بر لشکر امیرالمؤمنین بست
لشکر امام علی(علیهالسلام) با یک نبرد فرات را در اختیار گرفتند.
لشکریان میخواستند به شامیان آب ندهند، اما حضرت دستور دادند اجازه دهید لشکر معاویه هم از آب استفاده کنند...
ما به رسم علوی میجنگیم
نه حرامزادگان..))
#طوفان_الاحرار
#انتقام_سخت
#وعده_صادق
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #سالروز_تخریب_قبور_ائمه
🌴آرزو نیست رجز نیست من آخر روزی
🌴وسط صحن حسن سینه زنی خواهم کرد
🎙 #حسین_طاهری
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
#نشرخوبیها
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@nashreborkhar
کانال نشرخوبیهادربرخوار
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
میگن دروغگو کم حافظس!!!
خیلی وقته که دیگه ساختمون وزرا ربطی به مسائل امنیت اخلاقی نداره و تبدیل به محل رسیدگی به بازداشت اراذل و اوباش و معتادها شده
#وزرا