✅ آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی در نوروز / منجوق آتدی ترکمنها
در ترکمن صحرا، پس از انجام مناسک خانه تکانی، رسم است که نخ سفید و سیاه را با هم میبافند و در میانهی آن اسپند، نظر چشم، منجوق، نمک و داغدان (که نوعی چوب است) قرار میدهند و آن را، به نشانهی برکت، بالای در خانهها میآویزند. از دیگر سنتهای این قوم، تراشیدن موی سر پسرها در چهارشنبهی آخر سال بوده است، به طوری که مقداری مو را در دو طرف سر، روی گوش یا پشت سرها باقی میگذاشتند و به آن قولپاق میگفتند. از دیگر رسومی که امروزه کمرنگتر شده، رفتن به صحراها در چهارشنبه سوری است. آنها نگریستن به چشمههای آب را به فال نیک میگرفتند و در راه بازگشت، تعدادی سنگریزه برمیداشتند و هفت بار به طرفی غیر از قبله پرتاب میکردند تا بدیها دفع شود.
از جمله سرگرمیهای نوروزی مردمان ترکمن، بازی منجوق آتدی به معنای انداختن دانهی منجوق است. که در این بازی دختران ترکمن دور هم جمع میشوند و منجوقهای خود را با علامتی مشخص میکنند و دانه دانه در ظرفی پر آب میاندازند. سپس یکی از دختران ظرف را میگیرد، بالای سر دوستانش میبرد و در حالی که یک بیت شعر میخواند، منجوقها را با هم مخلوط میکند و بعد یکی را از ظرف در میآورد. منجوق متعلق به هر دختری که باشد، معنای شعر در ارتباط با او قلمداد میشود.
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیبایی_های_ایران_من
📌 خانه ملک بوشهر
#خانه_ملک
#بوشهر
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
بنیاد ایرانشناسی
✳️ بهار در شعر فارسی 5⃣
به قلم محمدکاظم کاظمی (شاعر معاصر)
🟣 بهار از منظر عرفان
از حوالى قرن هفتم هجرى، با غلبه عرفان در شعر ما، نگاه متفکرانه امثال ناصرخسرو به یک نگرش عرفانى و اشراقآمیز بدل مىشود. به همین لحاظ، آن خوشباشى هم کمکم به یک نوع نشاط معنوى مىرسد، از آن گونه که در شعر حافظ دیده مىشود.
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید
وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نبید
صفیر مرغ برآمد، بط شراب کجاست؟
فغان فتاد به بلبل، نقاب گل که کشید؟
مکن ز غصّه شکایت که در طریق طلب
به راحتى نرسید آن که زحمتى نکشید
من این مرقّع رنگین چو گل بخواهم سوخت
که پیرِ بادهفروشش به جرعهاى نخرید
این شعر حافظ را، هم مىتوان یک عشرتطلبى از نوع خیام تلقّى کرد و هم به مفاهیم عارفانه مربوط دانست. رندى حافظ در این است که راه هر دو نوع توجیه از شعرش را باز گذاشته است.
نکته دیگرى که در شعر حافظ دیده مىشود و حتى در بهاریههاى او جلوه دارد، یک برخورد اجتماعى و اخلاقى با قضایا است. او از بسیارى جلوههاى طبیعت، پند مىگیرد، چنان که در اینجا مىبینیم.
ز کوى یار مىآید نسیم باد نوروزى
از این باد ار مدد خواهى، چراغ دل برافروزى
چو گل گر خردهاى دارى، خدا را صرف عشرت کن
که قارون را غلطها داد سوداى زر اندوزى
کم کم شاعران اهل معرفت ما کوشیدند که در وراى این بهار ظاهرى، یک بهار دیگر را هم ببینند. این تلاش، در شعر مولانا جلالالدین به روشنى دیده مىشود. به همین دلیل است که مولانا غالباً بهار طبیعت را با بهارِ جان همراه مىکند و از تازه شدن روح و جان در این فصل سخن مىگوید:
شاخى که میوه داشت، همىنازد از نشاط
بیخى که آن نداشت، خجل گشت و شرمسار
آخر چنین شوند درختان روح نیز
پیدا شود درخت نکوشاخ، بختیار
مىبینید که مولانا سخن از نشاط مىگوید و البته یادآور مىشود که این نشاط، فقط از آنِ درختان میوهدار است. در بیت بعد، بلافاصله اشاره مىکند که درخت روح ما نیز چنین است و وقتى بانشاط خواهد بود که میوهدار باشد.
مولانا از بانشاطترین و خرّمترین شاعران ماست؛ اما این خرّمى از نوع خرّمى فرّخى سیستانى نیست که به خاطر غلامان سیمین کمرى باشد که در پى او روان بودهاند و یا از نوع شادمانى عنصرى بلخى نیست که وسایل سفرهاش از زر و سیم بوده است، بلکه به خاطر این است که روحش بالنده و کمالیافته، و به تعبیر خود او، همچون درختى است میوهدار.
به همین لحاظ این خرّمى، همواره همراه مولاناست، چه در سختى و چه در آسایش، چه در رمضان و چه در عید. ولى در بهار، البته نشاط دو برابر مىشود، چون بهار روح او با بهار طبیعت همراه است.
آمد بهارِ جانها، اى شاخِ تر! به رقص آ
چون یوسف اندر آمد، مصر و شکر به رقص آ
چوگان زلف دیدى، چون گوى در رسیدى
از پا و سر بریدى، بى پا و سر به رقص آ
طاووسِ ما درآید، وآن رنگها برآید
با مرغ جان سراید بىبال و پر به رقص آ
مخدومْ، شمس دین است؛ تبریز، رشک چین است
اندر بهارِ حسنش شاخ و شجر به رقص آ
نکته دیگرى که در بهاریههاى مولانا جلب نظر مىکند، این است که آمدن بهار در بیشتر غزلهاى او با آمدن یار همراه است و بدین ترتیب، شاعر از فصل بهار، به آن معشوق ازلى و ابدى مىرسد. و این هم البته یکى دیگر از عوامل نشاط و خرّمى مولاى بلخ است.
بهار آمد، بهار آمد، بهار مشکبار آمد
نگار آمد، نگار آمد، نگار بردبار آمد
کسى آمد، کسى آمد که ناکس زو کسى گردد
مهى آمد، مهى آمد که دفعِ هر غبار آمد
اما یکى دیگر از کسانى که در این باب حرفهایى تازه دارد، شیخ اجل سعدى است. سعدى مىکوشد از توصیف بهار، معنایى حکمتآمیز بیرون بکشد؛ این که زیبایى جهان صنع از وجود صانع و یکتایى او خبر مىدهد و از زیبایى بهار، مىتوان به زیبایى جمال مطلق پل زد. او در یکى از قصیدههاى معروف خویش وصف بهار را چنین شروع مىکند:
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
خوش بود دامن صحرا و تماشاى بهار
صوفى از صومعه گو خیمه بزن در گلزار
که نه وقت است که در خانه بخفتى بیکار
ولى به زودى عنان سخن را به مسیر دلخواه خویش مىچرخاند و چنین نتیجه مىگیرد:
آفرینش همه تسبیح خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
این همه نقشِ عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار
کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند
نه همه مستمعى فهم کنند این اسرار
مسلماً وصف سعدى از بهار، از تصویرگرىاى که در شعر فرّخى و منوچهرى و عنصرى و دیگر شاعران مکتب خراسانى دیده مىشد، بىبهره است. این تصویرگرى، جایش را به نوعى تأمل داده است.
🔜 ادامه این نوشتار در پستهای آینده 🔻
#بهاریه
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
🟤 میزبانی بنیاد ایرانشناسی شعبه استان کهگیلویه و بویر احمد از میهمانان نوروزی
بنیاد ایرانشناسی شعبه استان کهگیلویه و بویر احمد با همکاری اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان اقدام به برپایی غرفه در ورودی مرکز استان در راستای خوش آمدگویی و راهنمایی مسافران نوروزی این استان نموده است.
بیش از ٢٠ غرفه متنوع در نمایشگاه صنایع دستی که ستاد اجرایی خدمات سفر این استان، در ورودی شهر یاسوج بر پا نموده است، شرکت کرده اند.
بنیاد ایرانشناسی و اداره کل میراث فرهنگی با تهیه بروشورهایی اماکن گردشگری و بازارها و اماکن تاریخی را به مسافران و میهمانان نوروزی استان کهگیلویه و بویر احمد معرفی می کنند.
#یاسوج
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
بنیاد ایرانشناسی
🟣 میرنوروزی کردها
✅ آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی در نوروز / میرنوروزی کردها
آیینهای جشن نوروز در غرب ایران، ضمن سازگاری با ویژگیهای بومی از جمله زبان، شیوه و جایگاه زندگی آنها، بسیار با آیینهای کهن نوروز همسویی دارد. میر نوروزی یا مراسم کوسه گردی از نمایشهایی بوده که در میان کردهای ایران برگزار میشده است. میر نوروزی نمایشی کمدی است که فردی به عنوان فرماندار در ایام نوروز انتخاب میشود و مدیریت امور در این مدت به او محول میگردد. این مراسم امروز تنها در چند روستای مهاباد و طی اولین چهارشنبهی سال برگزار میشود. با این حال ما در ایام نوروز و قبل از آن افرادی را با لباسهای سرخ و چهرهی سیاه شده میبینیم که تحت عنوان حاجی فیروز مردم را شاد و سرگرم میکنند. این میتواند همان بازماندهی شوخیهای میر نوروزی باشد که با روش دیگری در ایام نوروز به اجرا درمیآید.
در مراسم کوسه گردی روستاییان با راه انداختن دستهای که ماسکهای خندهدار پوشیدهاند، کوسه و عروسش را بدرقه میکنند. آنها در حالی که شعر میخوانند به در خانهها میروند و نوید اتمام زمستان را میدهند و هدیه دریافت میکنند. کوسه با سخنانی جالب حضار را متوجه حضور خود میکند. عامه مردم آن را رسمی فکاهی میدانند اما باید گفت که کوسه گردی از قدمت بسیاری برخوردار است. در حقیقت شخص در هیئت کوسه، با زبانی طنزگون، از عمیقترین واقعیات تلخ جامعه پرده بر میدارد و از دردها و رنجها و آرزوهای تحقق نیافتهی یک قوم سخن میگوید.
همچنین در شهر بانه، رسم بوده که زنان در شب چهارشنبه سوری، دستهای از موی کودکان خود را می بریدند و به دور میانداختند تا از هر آسیبی به دور باشند و معتقد بودند که انجام ندادن این کار موجب انتقال بلاها به سال جدید میشود. نوروز خوانی از دیگر مراسمی است که در کردستان برگزار میشود. امروزه این رسم فقط در مناطق روستایی اجرا میشود و مناطق شهری این رسم را به فراموشی سپردهاند. در این مراسم مردم شب را در خانهی یکی از اهالی محل جمع میشوند. در این شب، نقال، نوروزنامه را مانند خواندن شاهنامه نقالی میکند. «ههتهری، مهتهری» هم یکی دیگر از آداب اولین روز نوروز است که کودکان آن را اجرا میکنند. آنها شال خود را از بام پایین میاندازند و به کردی میگویند: «هدیهای برایمان بیاورید!»
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیبایی_های_ایران_من
🎥 اینجا؛ نیاگارای ایران است
🟢 شِوی (تله زنگ)، یکی ازآبشارهای زیبای ایران با برخورداری از ۸۵متر ارتفاع و۷۰مترعرض به عنوان یکی از بزرگترین و زیباترین آبشارها در جهان با نام نیاگارای ایران شناخته میشود
☑️ شِوی، میان کوههای زاگرس در مرز استانهای لرستان و خوزستان واقع شده است.
#ایران_زیبا
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
بنیاد ایرانشناسی
✳️ بهار در شعر فارسی 6⃣
به قلم محمدکاظم کاظمی (شاعر معاصر)
🟣 مضمونسازى با بهار
شعر مکتب هندى، شعر خیالپردازى و نکتهسازى است و شاعران این دوره نیز به بهار بیشتر از زاویه مضمونسازى و کشف تصویرهاى تازه مىنگرند. در واقع هدف شاعر از توصیف، نه مقدمهاى براى مدح است و نه بیان پند و عبرتى ویژه؛ بلکه مىخواهد شعرى پر رمز و راز بسراید و البته در این میان، گاه تأملات معنوى نیز مىتوان یافت. خوب است که مثالى بیاوریم از صائب، شاعر بزرگ این مکتب:
از دل پرخون بلبل کى خبر دارد بهار؟
هر طرف چون لاله صد خونینجگر دارد بهار
مستى غفلت، حجاب نشئه بیگانگى است
ورنه بیش از باده در دلها اثر دارد بهار
از قماش پیرهن غافل ز یوسف گشتهاند
شکوهها از مردم کوتهنظر دارد بهار
خواب آسایش کجا آید به چشم سیمتن؟
همچو بوى گل عزیزى در سفر دارد بهار
قاصد مکتوب ما صائب همان مکتوب ماست
از شکوفه نافههاى نامهبر دارد بهار
چیز دیگرى که در این دوره دیده مىشود، ایجاد توسّع معنایى در کلمه «بهار» است. در شعر بعضى از هندىسرایان، به ویژه بیدل، کلمه بهار یک مفهوم عام از طراوت، زیبایى، نشاط و خرّمى را تداعى مىکند، بدون این که ربط مستقیمى به فصل اوّل سال داشته باشد. این هم ابتکارى است که در دورههاى پیشین شعر فارسى کمتر دیده شده است. در این بیتها از بیدل، بهار فقط یک مفهوم کلّى از زیبایى و خرّمى است:
چقدر بهار دارد سوى دل نگاه کردن
به خیال قامت یار، دو سه سرو آه کردن
بهار، آن دل که خون گردد به سوداى گل رویى
ختن، فکرى که بندد آشیان در حلقه مویى
بهار، آیینه رنگى که گردد صرف آیینت
شکفتن، فرش گلزارى که بوسد پاى رنگینت
🔜 ادامه این نوشتار در پستهای آینده 🔻
#بهاریه
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زیبایی_های_ایران_من
🎥 کتیبهٔ بیستون
📌 کرمانشاه
🟣 سنگنوشته یا کتیبه بیستون بزرگترین سنگنوشتهٔ جهان، نخستین متن شناخته شدهٔ ایرانی و از آثار دودمان هخامنشیان (۵۲۰ سال پیش از میلاد) واقع در شهر بیستون در سی کیلومتری شهر کرمانشاه بر دامنه کوه بیستون است.
سنگنوشته بیستون یکی از مهمترین و مشهورترین سندهای تاریخ جهان و مهمترین متن تاریخی در زمان هخامنشیان است که شرح پیروزی داریوش بزرگ را بر گئومات مغ و به بند کشیدن یاغیان را نشان میدهد.
#نوروز
#کرمانشاه
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
✅ آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی در نوروز / آئین کوزه شکنی خراسان
یکی از آیین های نوروزی در خراسان شمالی مراسم کوزه شکنی است؛ در این رسم کوزه ای را مقداری آب می کنند و درون آن سکه پول می اندازند، سپس آن را یکی از اعضای خانواده که معمولا پسر خانواده است ، از پشت بام به پایین پرت می کند تا کوزه شکسته و آب آن پاشیده شود .آنها شکستن کوزه را نشانه آلودگی ها و اندوه های یکساله می دانستند.
همچنین آنها برای رهایی از آلودگی ها، ظرفهای مسی خود را به مس گرها می دادند و سفید می کردند.
در خراسان جنوبی مراسم کوزه شکستن یکی از مراسم برخاسته از آیین و رسم کهن چهارشنبهسوری است. ایرانیان در شب چهارشنبهسوری کوزههای کهنه را بالای بام خانه برده، به زیر افکنده، آن را میشکستند و کوزه جدیدی را جایگزین آن میساختند. آنها عقیده داشتند که بلاها و قضاهای بد را در کوزه متراکم کردهاند و با شکستن کوزه، آن بلاها دفع و نابود خواهند شد.
این سنت احتمالاً بر یک اصل بهداشتی نیز متکی بودهاست، زیرا ایرانیان قدیم بر این باور بودند که ظروف سفالی را بیش از یک سال نباید در خانه نگاه داشت و چون سال به پایان خود نزدیک میشد و شب چهارشنبه سوری میرسید، ظروف سفالی را که در خانه داشتند، میشکستند. دلیل این کار این است که ظروف سفالی چون لعاب ندارند، چرک و آلوده میشوند و چون قابل شستن و پاک کردن نیستند تنها چاره برای دفع زیانش، شکستن آن است.
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
بنیاد ایرانشناسی
✳️ بهار در شعر فارسی 7⃣
به قلم محمدکاظم کاظمی (شاعر معاصر)
🟣 شعر امروز
شعر فارسى که در قرنهاى پیش رنگ و بویى ثابت و یکنواخت داشت، در قرن اخیر و با جداشدن پارههاى این قلمرو وسیع زبانى به وسیله مرزهاى سیاسى جدید، در هر سرزمین جلوه دیگرى یافت.
البته به طور کلى باید پذیرفت که شاعران امروز فارسى در حدّ شاعران کهن عنایتى به بهار و نوروز نداشتهاند و این نیز خالى از دلیلى نیست. پیش از این گفتیم که یکى از دلایل مقبولیت بهار در نزد شاعران کهن، وابستگى و الفت شدید انسانهاى آن روزگار با طبیعت بوده است، به گونهاى که هر تغییرى در فصلها، بر همه جوانب زندگى مردم اثر مىگذاشتهاست. امّا در روزگار ما، صنعت و تکنولوژى، تفاوت فصلها را بسیار کم کردهاست. مردم شهرنشین، که بیشتر شاعران هم از این گروهاند، نه در بهار بهره چندانى از طبیعت دارند و نه در زمستان از آن بىبهرهاند. سبزیجات و میوههاى سردخانهاى و گیاهان گلخانهاى و انواع و اقسام وسایل نقلیه و امکانات جدید گرمکردن منازل، در زمستان نیز همان آسایش بهارى را به آنان مىبخشد. آنان در بهار نیز چیزى بیشتر از اینها در اختیار ندارند، مگر پناهبردن به تفریحگاههایى در بیرون شهر که آنها نیز به واسطه تکنولوژى و ارتباطات، تفاوت بسیارى با شهرها ندارد.
چنین است که انسان امروز، به ویژه انسان شهرى، چندان تعلّق خاطرى نسبت به بهار حس نمىکند چون تغییر فصلها و به طور کلّى تغییرات طبیعى، دیگر آن تأثیر را در زندگىاش ندارد.
اینجاست که بهار از شکل مادى بیرون مىآید و حالت یک مفهوم را مىیابد. یعنى شاعر دیگر همانند منوچهرى و فرّخى و دیگر شاعران سدههاى نخست شعر فارسى، ضرورتى به توصیف طبیعت حس نمىکند، چون به راستى با آن طبیعت بیگانه است.
شاید یکى از آخرین شاعران برجستهاى که همان سنّت کهن را در توصیف بهار حفظ مىکند، اقبال لاهورى است. او در مستزاد معروفش، نخست به توصیف عینى بهار مىپردازد و سپس مىکوشد بدین وسیله درى به سوى رازهاى هستى بگشاید
خیز که در کوه و دشت خیمه زد ابر بهار
مست ترنّم هزار
طوطى و دُرّاج و سار
بر طرف جویبار
کشتِ گل و لالهزار
چشمِ تماشا بیار
خیز که در کوه و دشت خیمه زد ابر بهار
خاک چمن وا نمود رازِ دلِ کاینات
بود و نبود صفات
جلوهگرىهاى ذات
آنچه تو دانى حیات
آنچه تو خوانى ممات
هیچ ندارد ثبات
خاک چمن وانمود رازِ دل کاینات
امّا به تدریج، در شعر امروز، جنبه توصیفى بهار کمکم رنگ مىبازد. شاعر مىکوشد آمدن بهار را دستمایهاى قرار دهد براى بیان یک سلسله مفاهیم دیگر. این مفاهیم نیز از جنس مسایل مطرحشده در شعر سعدى و مولانا نیستند، بلکه بیشتر جنبه سیاسى و اجتماعى دارند.
به عبارت دیگر، اگر در شعر مکتب عراقى، شاعر از پرداختن به بهار، یک سلسله حکمتها، پندها و مفاهیم معنوى را در نظر داشت، در شعر امروز گرایش شاعر بیشتر به سوى مفاهیم اجتماعى است و کمتر دیده مىشود که از بىاعتبارى دنیا و امثال اینها سخن به میان آید. این شعر کوتاه از سلمان هراتى مىتواند نمونه بارزى براى این نوع نگاه به نوروز باشد.
نگاه اول:
عید، «حوّل حالنا» است / که واجب است بفهمیم
عید، شوقى است / که پدرم را به مزرعه مىخواند
عید، تنپوش کهنه باباست / که مادر / آن را به قد من کوک مىزند
و من آنقدر بزرگ مىشوم / که در پیراهن مىگنجم
عید، تقاضاى سبزشدن است
یا مقلّب القلوب!
نگاه دوم:
عید
سوپرمارکتى است / که انواع خوردنیها در آن هست
عید
بوتیکى است / که انواع پوشیدنیها در آن هست
عید
ملودى مبارکباد است / که من با پیانو مىنوازم
شب به خیر دوست من!
🔜 ادامه این نوشتار در پستهای آینده 🔻
#بهاریه
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_قدر
باز امشب عشق تنها می شود / زخم سهم فرق مولا می شود
آفتاب عشق گلگون می شود / سینه ی سجاده پرخون می شود
پشت نخل آرزو خم می شود / داغ حسرت سهم آدم می شود
جاده می ماند غریب و بی سوار / ذوالفقار عدل می گیرد غبار
⚫ سالروز ضربت خوردن مولای متقیان، امیر المومنین حضرت علی (علیه السلام) تسلیت باد 🏴
#شب_قدر
#علی_ابن_ابی_طالب
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 حال خوب دریاچه ارومیه بعد از سالها انتظار
🟣 با لطف خداوند و بارشهای چند ماه اخیر بخشهایی از دریاچه که خشک شده بودند، بعد از پنج سال مجددا پر آب شده است.
#دریاچه
#ارومیه
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
✳️ بهار در شعر فارسی 8⃣ (آخرین بخش)
به قلم محمدکاظم کاظمی (شاعر معاصر)
🟣 شعر بهار در سایر ملل فارسی زبان
🔶 تاجیکستان
در یک بررسى مقایسهاى میان نگاه شاعران این سه کشور فارسىزبان (ایران، افغانستان و تاجیکستان) به نوروز و بهار، به سهولت مىتوان دریافت که در عصر حاضر، تاجیکان بیش از همه به نوروز و آداب و رسوم آن اشاره کردهاند. این به سبب فشارى است که ملت تاجیکستان در این دهههای اخیر براى دور شدن از فرهنگ باستانى خویش دیده و در برابر آن به شدت مقاومت کرده است.
حقیقت این است که ستایش از مفاخر فرهنگى، زبان فارسى و آداب و رسوم کهن براى مردم تاجیک، به نوعى وسیله ای برای حفظ هویت بدل شده است و آنان، بهویژه شاعرانشان کوشیدهاند که با یادآورى این پیوندها، زبان و فرهنگ خود را در برابر تهاجم فرهنگ روسى حفظ کنند. آنقدر ستایش از زبان فارسى و مفاخر آن که در شعر تاجیکان دیده مىشود، به هیچ وجه در شعر شاعران ایران و افغانستان دیده نمىشود.
از سویى دیگر این را هم باید پذیرفت که فرهنگ در تاجیکستان بیشتر جنبه ملى دارد تا مذهبى. به همین سبب آنان علاقه بیشترى به آداب و رسوم ملّى نشان مىدهند و این برخلاف افغانستان است که در آنجا فرهنگ مذهبى قوىتر بوده است. این چند شعر به طور نمونه مىتواند نشانگر این علاقه و وابستگى باشد.
نوروز مىدرآید همچون عروس از در
شد خانههاى مردم از بوى گل معطّر
هر خانه شد پر از فیض، از نو، بهار آمد
با بوى هفت میوه، صوت دوتار آمد (محمد خالق)
🔻(قابل یادآورى است که در تاجیکستان و افغانستان، بیش از هفت سین، هفت میوه رایج است)
سر به سر یخستانم، زیر آفتابم کن
اى بهار! آبم کن، اى بهار! آبم کن
جمع بودهام، پاییز اینچنین پریشم کرد
برگ برگ جمعم کن، از دگر کتابم کن
اى بهار! آبم کن، اى بهار! آبم کن
از تو اشکبارانم، از تو برق چشمانم
یا بیا سحابم کن، یا بیا شهابم کن (نظام قاسم)
🔶 افغانستان
وقتى روزگار براى یک جامعه تیره شود، بهار هم در چشم مردم آن تیره خواهد بود و وقتى جنگ و بدبختى بر سرنوشت مردم چیره شده باشد، این مصائب بر بهاریههاى شاعران هم اثر خواهد گذاشت، چرا که شعر راستین، آیینه زندگى شاعر و جامعه اوست.
از همین روى، در شعر دو سه دهه اخیر افغانستان، نگاهى دردآلود و اندوهبار به بهار احساس مىشود. گاه شاعر نه تنها از آمدن بهار اظهار خرسندى نمىکند، که آرزو مىکند امسال خبرى از نوروز و بهار نباشد، چنان که استاد خلیلالله خلیلى در آن مسمط معروفش گفته است.
گویید به نوروز که امسال نیاید
در کشور خونینکفنان ره نگشاید
بلبل به چمن نغمه شادى نسراید
ماتمزدگان را لب پُرخنده نشاید
خون مىدمد از خاک شهیدان وطن، واى!
اى واى وطن، واى!
گلگون کفنان را چه بهار و چه زمستان
خونینجگران را چه بیابان، چه گلستان
در کشور آتشزده، در خانه ویران
کس نیست زند بوسه به رخسار یتیمان
کس نیست که دوزد به تن مرده کفن، واى!
اى واى وطن، واى!
به نظر مىرسد که خلیلى در این نگاه تازه و یأسآلود به بهار، در شعر افغانستان پیشگام بوده است. البته در شعر خلیلى، این برخورد با بهار یک وجه هنرى هم دارد، یعنى شاعر نوعى آشنایىزدایى به کار برده است. ایجاد تضاد و تقابل میان پدیدههاى خوشایند دنیا و مصایبى که بر سر ملت افغانستان آمده بود، از دستاویزهاى بیانى خلیلى بود و او غالباً مىکوشید خواننده شعرش را از تصور یک دنیاى آرمانى، به سوى واقعیتى تلخ در کشور خویش پرتاب کند. در آن سالها، او در غالب شعرهایى که براى تفریحگاهها و جایهاى دیدنى دنیا سروده است، ناگهان به فضاى داخل افغانستان گریز زده و از این تضاد، استفاده هنرى و احساسى کرده است.
همین عملکرد هنرى را بعداً در شعرى از سیدابوطالب مظفرى هم مىبینیم. او در غزلى بهارى که به همزبانان تاجیکستانىاش تقدیم کردهاست، در عین خوشایندى بهار، وضعیت کشور خویش را هم ترسیم مىکند:
جهان حال خوشى دارد به نوروز
دریغا حال خلق مانده در بند
شکستهمردمى کز دیرسال است
به روى خود ندیده یک شکرخند
بهارا! نوبهار بلخ تلخ است
بیاور از سمرقند خودت قند
باید پذیرفت که نگاه تاریک به بهار در میان شاعران امروز افغانستان، خالى از زمینههاى عینى و واقعى هم نبوده است. اگر در روزگارانى، زمستان فصل تعطیلى تفرج و شکار و ساز و سرود بوده است، در سالیان اخیر در افغانستان، این جنگها بود که با سردى هوا به رکود مواجه مىشد و با آب شدن یخها و باز شدن راهها، مردان جنگ باز بر سر کار مىشدند. پس در چنین وضعى هیچ عجیب نیست اگر شاعر افغانستان آرزو کند که هیچگاه بهار نیاید. اما فرق این آرزو با آرزوى استاد خلیلى این است که آنجا بیشتر یک آشنایىزدایى هنرى در کار بود، ولى اینجا یک واقعیت عینى نیز با بىرحمى تمام خود را بر شعر تحمیل مىکند.
این شعر از محبوبه ابراهیمى، تفصیل سخنى است که ما اینک به اجمال از آن گفتیم.
باز هم بهار شد، پرندهها!
باخبر! دوباره جنگ مىشود
دشتها و تپّههاى دهکده
باز لانه تفنگ مىشود
باز هم بهار شد، برادرم
کشت و کار و گلّه را رها گذاشت
خسته شد، شکسته شد به کوه زد
رفت و از خودش غمى به جا گذاشت
باز هم کنار چشمه، بین ما
از ستاره و بهار یاد شد
سال پیش، اوّل بهار بود
قبرهاى دهکده زیاد شد
باید این بهار هم درختها
رختهاى نو دوباره تن کنند
خوش به حالشان که نیستند مثل ما
سال نو به جانشان کفن کنند
آى بچههاى ده! دعا کنید
تا خدا بهار را نیاورد
تا همیشه برف باشد و کسى
جنگ را به خانهها نیاورد
با آنچه گفته شد، به نظر مىرسد که نگاه به نوروز و فصل بهار در شعر امروز فارسى به سبب تفاوت سرنوشت ملل فارسىزبان، متنوعتر است و بیش از شعرهاى بهارى ادب کهن، از ویژگیهاى بومى و جغرافیایى برخوردار است. به واقع در روزگاران کهن غالب شاعران بیش از این که به محیط زندگى خویش متکى باشند، به سنّت ادبى رایج متکى بودند. در شعر امروز این اتکا به سنت کمرنگ شده و در مقابل، جنبههاى شخصى و تجربى شعرها قوىتر شده است. چنین است که هر شاعرى، بهار را از منظرى مىبیند که دیگران ندیدهاند و این خالى از لطف نیست، هرچند تعداد بهاریهها در شعر امروز، بسى کمتر از شعر کهن باشد.
🔰 این مقاله در ویژهنامۀ نوروزی روزنامۀ قدس منتشر شده است.
🔚 اتمام نوشتار بهار در شعر فارسی 💠
#بهاریه
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
✅ آداب و رسوم اقوام مختلف ایرانی در نوروز / آداب و رسوم نوروزی در کهگیلویه و بویر احمد
از آیین سنتی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد چاله گرم کنون یا سفره پرکنون است که در نخستین شب سال برگزار می شود. برای پر خیر و برکت بودن سال نو هر خانواده سفره خود را پر از نان تازه کرده و با پخت غذاهای سنتی مانند شله ماش، شله عدس، شله بادام، شله کنجد چاله یا اجاق خود را گرم نگه می دارد.
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
#جمهوری_اسلامی_ایران
#ایران_سربلند
🟣 دوازده فروردین، سالروز استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجلی اراده ملت شریف ایران، گرامی باد 🇮🇷
🔶 ١٢ فروردین یکی از روزهای تاریخی و مهم ایران اسلامی است، که در این روز نظام سیاسی کشور پس از ٢۵٠٠ سال با رای اکثریت قاطع مردم به نظام جمهوری اسلامی و حکومت مردمی تغییر یافت.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آيتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) نیز درباره این روز مهم در تاریخ ایران فرموده اند:
«روز جمهوری اسلامی یک مقطع تاریخی بینظیری در تاریخ کشور ماست، زیرا که برای اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت کوتاه اولین سالهای فتح ایران به دست مسلمین یعنی که در آن سالهای کوتاه البته حکومتها تا حدود زیادی اسلامی بودند در طول این تاریخ ممتدی که کشور ما داشته، برای اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران کوتاه صدر اسلام یک حکومتی اعلان شد، یک نظامی اعلان شد که دارای دو خصوصیت مردمی بودن و الهی بودن هست؛ یعنی جمهوری اسلامی و در واقع نقطه مکمل و متمم انقلاب، ۲۲ بهمن بود یعنی خلاصه محصول ۲۲ بهمن روز جمهوری اسلامی روز دوازدهم فروردین بود».
#جمهوری_اسلامی_ایران
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طلوع آفتاب از جانب پل خواجو
و زایندهرودِ جاری
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر هوایی ، یکی از خاص ترین دره های دنیا ، در ایران - دره تنگ
#دره
#ایران_زیبا
#نوروز
#بنیاد_ایرانشناسی
#ایران
#رجبی_دوانی
⭕ روابط عمومی بنیاد ایرانشناسی
@iranologynews