یک خانم معلم توی رزن داشتیم که حجاب خوبی نداشت، خیلی هم نسبت به مقدسات و حضرت امام و انقلاب توهین میکرد! گزارشش به گوش علی آقا رسید. از چند طریق خواست که این خانم را ارشاد کند اما بیفایده بود. علی آقا رفت و با کمک همکارانش این خانم را از آموزش و پرورش اخراج کرد. خانوادهی آن خانم خیلی به ما فشار آوردند، حتی چند بار پدرش رفته بود سراغ حاج رضا (پدر علی آقا) اما علی آقا مصمم کار خودش را انجام داد و آن خانم منحرف را اخراج کرد.
#شهید_علی_محمد_صباغ_زاده
🆔 @iranrhdm
عاشق محرم و سینهزنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا میشد و گردانها به روش سنتی عزاداری میکردند.
بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع میشدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینهزنی میکرد.
حاجحسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
#شهید_حسین_خرازی
🆔 @iranrhdm
💠"رفاقت برای خدا"💠
رفاقت کردنش بی نظیر بود. بعد از حسین هیچ کس رو من ندیدم و امکان نداره ببینم که اینجوری رفاقت کنه. وقتی با کسی ، رفاقت رو شروع می کرد ، چند تا راه کار داشت ، اول اینکه بعد از چند وقت می گفت : رفیق ، بدی های من رو بگو ، اون بنده خدا هم می گفت : من بدی از تو ندیدم که بگم ، همش خوبی دیدم چی بگم ؟ حسین ادامه میداد پس من بدی های تورو می گم شروع می کرد تو خودمونی این هارو بهش می گفت اینکار رو نکن! اینجوری لباس نپوش! با فلانی رفاقت نکن! یا تولد بچه ها می شد ، کسی شلوار لی می پوشید ایشون می رفت شلوار شش جیب براش می خرید می گفت این شش جیب بیشتر بهت میاد. اینجوری بپوش یک بار یادم هست برای یکی از بچه ها دوتا پیراهن بلند خرید و بهش گفت پیراهن آستین بلند بپوش!رفاقت کردن ها و محبت کردن های حسین فقط واسه خدا بودش بار ها به من پیام می داد می گفتش دوست دارم برای خدا! می گفتم حالا برای خدا رو ننویسی چی میشه؟ می گفت نه من باید بهت بگم که بدونی برا خدا دوست دارم ، برا خودت نیست که دوست دارم.
#شهیدحسین_معز_غلامی
🆔 @iranrhdm
🔅#پندانه
✍ دلی که تو داری...
🔹روزی واعظی به مردمش گفت:
هرکس دعا را از روی اخلاص بگوید، میتواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
🔸جوانی ساده و پاکدل که خانهاش در خارج از شهر بود و هر روز میبایست از رودخانه میگذشت، در پای منبر بود.
🔹چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد.
🔸هنگام بازگشت به خانه، دعاگویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت.
🔹روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری میکرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.
🔸روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
🔹واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
🔸چون به رودخانه رسیدند، جوان دعا گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت. اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام برنمیداشت.
🔹جوان گفت:
ای بزرگوار! تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم، پس چرا اینک بر جای خود ایستادهای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!
🔸واعظ، آهی کشید و گفت:
حق، همان است که تو میگویی، اما دلی که تو داری، من ندارم!
🆔 @iranrhdm
مادر بزرگ شهید #جھاد_مغنیه میگفت:
مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد به خوابم
بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟
منتظرت بودم . . !💔
گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم
گفتم چه بازرسۍ؟!
گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم
بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن!
🆔 @iranrhdm
✍️ مبارزۀ رئیسعلی دلواری
🔹اباعبدالله علیه السلام فرمود: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَه» یعنی یکی مثل من با یکی مثل یزید بیعت نمیکند. همۀ حرف عاشورا همین است. تو کجای این ماجرا هستی؟
🔸رئیسعلیدلواری رحمة الله علیه زمانی که میخواست با انگلیسیها درگیر شود، آنها ۵هزار نفر نیرو آورده بودند. در ایام محرم بین مردم آمد و دید دارند عزاداری میکنند، گفت: «چطور برای حسینبنعلی ضجه میزنید و یزید ظالم را لعن میکنید، اما این یزیدیها (انگلیسیها) را داخل دریا نمیبینید؟»
🔹با چهارصدپانصد نفر توانست ۵هزار نفر را شکست بدهد. این اولین ضربشستی بود که سیستم عزاداری متفاوت به سیستم کفر میزد. عزاداریای شده بود که در آن مردم به دنبال امام حسین الان و یزیدِ الان میگشتند.
🏴 به مناسبت سالروز شهادت بزرگمرد مبارزه با استعمار و استکبار، شهید رئیسعلی دلواری
🆔 @iranrhdm
ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد
و گفت : اگر دنیا مثلِ این کره باشد
امام زمان عجلالله مانند دستهای من
به دنیا احاطھ دارد. خداوند نیز برتمام
دنیا شاهد و ناظر است !
#شهید_ابراهیم_هادی
🆔 @iranrhdm
خداوندا! سر من، عقل من،
لب من، شامّه من،
گوش من، قلب من،
همه اعضا و جوارحم
در همین امید به سر میبَرند:
یا ارحمالراحمین!
مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛
آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم.
جز دیدار تو را نمیخواهم،
بهشت من جوار توست، یا الله!
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🆔 @iranrhdm
🔅#پندانه
✍ گاهی داشتهها و مزیتهای خود را ببخشیم تا چیزهای بهتری به دست آوریم
🔹یک شركت بزرگ قصد داشت فقط یک نفر را استخدام کند. بدینمنظور آزمونی برگزار كرد كه فقط یک پرسش داشت.
🔻پرسش این بود:
🔸«شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند.
▫️یک پیرزن كه در حال مرگ است.
▫️یک پزشک كه قبلاً جان شما را نجات داده است.
▫️و یک (خانم یا آقا) كه در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید.
🔸شما میتوانید فقط یكی از این سه نفر را برای سوارکردن انتخاب کنید. كدامیک را انتخاب خواهید كرد؟ دلیل خود را بهطور كامل شرح دهید.»
🔹قاعدتاً این آزمون نمیتواند نوعی تست شخصیت باشد. زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد.
🔸پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هرچند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.
🔹شما باید پزشک را سوار كنید. زیرا قبلاً او جان شما را نجات داده و این فرصتی است كه میتوانید جبران كنید. اما شاید بعداً هم بتوانید جبران كنید.
🔸شما باید شخص موردعلاقهتان را سوار كنید. زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممكن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا كنید.
🔹از ۲۰۰نفری كه در این آزمون شركت كردند، تنها شخصی كه استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد.
🔻او نوشته بود:
🔸«سوئیچ ماشین را به پزشک میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم بههمراه همسر رویاهایم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس میمانیم.»
🔹پاسخ زیبا و سرشار از متانتی كه ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه میدانند كه پاسخ فوق بهترین پاسخ است. اما هیچكس در ابتدا به این پاسخ فكر نمیکند، چون ما هرگز نمیخواهیم داشتهها و مزیتهایمان را (ماشین، قدرت، موقعیت و...) از دست بدهیم.
💢اگر قادر باشیم خودخواهیها، محدودیتها و مزیتهای خود را از خود دور كرده یا ببخشیم، گاهی اوقات میتوانیم چیزهای بهتری بهدست بیاوریم.
🆔 @iranrhdm
سلام به همگی ✋
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی امروز و فردا در ساعات بعدازظهر ایستگاه صلواتی داره در محوطه مسجد خرمشهر 🌹
دوستانی که براشون مقدور هست تشریف بیارن پذیرایی بشن 🌺
به ایستگاه صلواتی ما سر بزنید ☺️
#اربعین
#ایستگاه_صلواتی
#موزه_ملی_انقلاب_اسلامی_و_دفاع_مقدس
🆔 @iranrhdm
خاطره ای از شهید بزرگوار پاسدار یوسفعلی دوستی زاده روایت شده از دوستان شهید :
تقربیا سی و پنج سال پیش من و چند تا از بچه های بسیج شهید محمدی دزفول تصمیم گرفتیم به نیت شهید دوستی زاده درحسینیه روزه بگیریم
اما وقتی که می خواستیم سحری بخوریم هیچ چیز برای خوردن نداشتیم .
تا اینکه ساعت سه شب درب حسینیه به صدا در امد و ما همگی با احتیاط کامل درب حسنییه را باز کردیم
متوجه شدیم که مادر بزرگوار شهید یوسفعلی پشت درب است و یک سینی بزرگ پر از غذا اورده ما هم با احترام ایشان را به داخل حسینیه دعوت کردیم 🌹
او جریان خوابی که دیده بود برایمان تعریف کرد گفت من شب خواب یوسفعلی را دیدم به من گفت مادر چند نفر از بچه های حسینیه می خواهند فردا روزه بگیرند ولی چیزی برای خوردن ندارند.
من هم سریع غذا درست کردم وبه درخواست پسرم برای شما اوردم.
ما نا خدا گاه گریه کردیم و تحت تاثیر خوابی که تعریف کرده بود قرار گرفتیم.
شهید یوسفعلی همانند مولا سیدالشهدا بالباس مقدس پاسداری لباس رزم دفن شدند.
شهید#یوسفعلی_دوستی_زاده 🕊🌹
🆔 @iranrhdm
در همه گرفتاریهاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گرهها به دست ایشون
باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند.
#شهید_مصطفی_ردانی_پور
🆔 @iranrhdm