ای حسین،ای فدایی حق، جانم به فدای تو....
تو در هر صبح و شام نور درخشان منی
ريموند قسیس
وقتی ما به این صحنه به این چراغ فروزانی که حسین(ع) در برابر امت خود در آن عصر و در همه عصرها برافروخت مینگریم این حقیقت را در مییابیم که حق چه کوچک باشد و چه بزرگ حق است و ستم چه کم باشد و چه زیاد ستم است راه کج و منحرف از ابتدا تا انتها در انحراف است و همه در یک امتداد هستند حق کوچک بزرگ میشود و گسترش مییابد و سیلی زدن به صورت یک یتیم به کشتن حسین میانجامد گرفتن اندکی از مال حرام به آنجا میانجامد که ابن سعد برای گرفتن حکومت ری حاضر میشود حسین(ع) را بکشد بیحرمتی به یک زن محترم با زبان یا نگاه به بیحرمتی به حریم اهل بیت و اسیر کردن زنان منجر میشود...
امام موسی صدر
سرانجام حسین (ع) که همه یاران و فرزندانش را از دست داده بود، خود نیز با پیکری خونین و چاک چاک بر زمین افتاد،
از آن پس هر شامگاه آسمان خون میگرید....
آرمان رنو،شاعر/فرانسه
بر صفحه روزگار،از خون دو شهید ،علی و فرزندش همواره دو گواه پایدار است:
در پایان هرشب،به شکل فجر...
و در آغاز هر شب،به شکل شفق...
تا روز رستاخیز....
ابوالعلا معری