eitaa logo
ایثار مرکزی
4هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
36 فایل
دبیرخانه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت استان مرکزی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم ؛ خدمت دوستان عزیزم سلام علیکم ؛ روایت با مردان مرد ديار آفتاب ؛ شماره ؛ ۱۲۵‌ ؛ یا رسول الله (‌ ص ) دعا کن خیبری دیگر رسید ؛ کربلا آماده شو بهر حسین ( علیه السلام ‌‌) یاور رسید ؛ بزرگواران ؛ امام خامنه‌ای (مدظله العالی) میفرمایند ؛ جنگ را شما روایت کنید که در جنگ بوده اید؛ لذا اگر شما جنگ را روایت نکنید دشمن جنگ را آنطور که دلش میخواهد روایت می‌کند * پیرو فرمایشات و بیانات گهربار معظم‌ له؛ متنی را که تقدیم میکنم به نوعی (‌ مقتل کربلای ایران در جزایر مجنون درعملیات خیبر ) میباشد که بنا به درخواست این حقیر از سرور ارجمندم ؛ آزاده سرافراز حاج فرج الله باقری میباشد که در همین روز ؛ ۷ ؛ ۱۲ ؛ ۶۲ ؛ یعنی دقیقا ۴۰ سال پیش به ارسات دشمن بعثی درمی آید نقل و بیان میفرمایند و از دو جهت ارزشمند میباشد چرا که بقول معروف چون سخن از دل بر آید لاجرم بردل نشیند ؛ اولا خاطره ای است که خیلی پر بهاء و ناب ؛ ثانیا خاطره ای شجاعت ؛ شهامت ؛ و از جان گذشتگی و ایثار شهدای گرانقدر گردان علی ابن ابیطالب عليه السلام بفرماندهی سردار شهید علی اصغر فتاحی در عملیات خیبر میباشد که عزیز دلمون بدان می پردازند ؛ راوی ؛ آزاده سرافراز حاج فرج الله باقری * تهیه و تنظیم ؛ مختاری* ۷ ؛ ۱۲ ؛ ۱۴۰۲ 🍀
بسم الله الرحمن الرحیم ولنبلونکم بشي من الخوف والجوع ونقص من الا مو ال والنفس والثمرات وبشر الصابرین # ۰۰۰۰ بسم رب الشهداء و الصدیقین با عرض سلام و ادب گرامی می‌داریم یاد وخاطره شهدای گرانقدر و ستاره گان همیشه درخشان عملیات افتخار آفرین خیبر؛ چون بزرگان امر فرمودند و ان شاالله شهداء دستگیر همه مان باشند یاد می‌کنیم از چگونگی شهادت تعدادی از این گوهر های همیشه جاوید؛ البته کم و کیف عملیات و اهداف خیبر را پیشکسوتان و بزرگتر های نظامی توضیح خواهند داد بنده حقیر از توفیق مصابحت و سعادت همنشینی و شاهد عروج تعدادی از ملکوتیان بر اساس تکلیفی که بر عهده ام گذاشته شده ایجاد مزاحمت خواهم کرد۰ روز چهارم اسفند وارد جزیره شدیم وظیفه گردان ما تصرف پایگاه های دشمن و پاکسازی جزیره مجنون بود تا بعد ازظهر روز اول عملیات اهداف مورد نظر به لطف الهی محقق شد البته با تقدیم چهار شهید گرانقدر (شهدای عزیز ٌرحیم صالحی؛ سید محسن مقدسی؛ حميدرضا صباغی و حمیدحسینخانی) از همان بعد از ظهر بعد از فریضه نماز مختصری استراحت تا غروب آفتاب نماز مغرب و عشاء را خوانده و نخوانده سردار شهید شهید فتاحی فرماندهی غیور گردان ؛ گروهان دو را به فرماندهی شهید ؛ یحیی بخشی فرا خواندند چون قرار شده بود گروهان ما جهت پیشگیری از حمله ی احتمالی دشمن به جزایر راهی مسیر پل شحیطاط و راه ورودی که دشمن از آن طریق به جزیره داشت بشویم؛ بهر حال حرکت همان؛ البته زیر آتش دیوانه وار دشمن؛ تا صبح رفتن افتان و خیزان همان؛ نماز صبح در حالت حرکت درستون زیر آتش و گلوله دشمن خواندیم؛ هوا کاملآ روشن شده بود که به هدف مورد نظر رسیدیم در ابتدای روز مشکل خاصی پیش نیامد حتی ساعت های اول نیروها به راحتی روی دپو و کانالی که بین ما و عراقی ها بود تردد می‌کردند و از آب کانال که بسیار زلال و گوارا بود قمقمه های خود را پر کردند۰ شاید از پاتک روز اول دشمن تعداد اندکی شهید دادیم که یکی از آنها خاطرم هست نوجوان برومندی بنام شهید احمد ناگهی بود خیلی پر شور و با هیجان میگفت آمده ام در این عملیات برادرم که بدست بعثیان اسیر است آزاد کنم متاسفانه با تیر مستقیم تک تیر انداز دشمن بین دو آبرویش را نشانه رفتند و در نزدیکی غروب آنروز به شهادت رسید هوا که تاریک می‌شد پاتک دشمن هم تعطیل می‌شد ولی بین ما و دشمن فقط همان یک کانال آب بود که عمق آن نزدیک به دو متر و عرض آن هفت الی هشت متر و طول آن به درازای کانال بود۰ با روشن شدن هوا حملات و فشار دشمن؛ و پاتک های آنچنانی شروع می‌شد۰ تا دوباره تاریکی شب ؛ این درحالی بود که تعداد نفرات ما روز به روز با بالا رفتن تعداد شهداء کمتر می‌شد و بر عکس لحظه به لحظه به عده وادوات دشمن اضافه می‌شد ۰ اشتباه نکنم روز پنجم اسفند بود که فرمانده محبوب و همیشه خندان گروهان ؛ شهید دوست داشتنی عمو یحیی بخشی ؛ چون بسیار مورد توجه بچه ها بود (علتش هم این بود که از اراک مسئول گردان بود و نیروهای بسیجی تحت فرماندهی ایشان تا منطقه آمده بودند و در منطقه سازماندهی شده بودند به همین خاطر یک انس و الفت خاصی بین ایشان و نیروهای اعزامی تحت امر این شهید سعید وجود داشت) من و سید بزرگوار آقا فضل الدین ابطحی توی یک سنگر بودیم و در فاصله بسیار کمی شهید بخشی بودند حدودا ساعت ٩ الی ١٠ صبح بود که پاتک دشمن بسیار وحشتناک شروع می‌شد باور کنید انگار زمین و زمان می‌لرزید در همین حین عمو یحیی لحظه ای آر پی جی را روی دوشش آماده کرد بلند شد و بطرف تانک دشمن شلیک کرد در حین نشستن هم زمان بین سنگر ما و ایشان صدای انفجاری آمد۰ ما احساس کردیم عمو یحیی حالت چنباتمه توی سنگرش نشسته گرد و خاک ها کمی نشست شاید یک ربع ؛ تا بیست دقیقه‌ایٌ طول کشید منو سید فضل الدین فکر کردیم عمو یحیی از فرت خستگی قدری سرش را گذاشته روی زانوهاش و داره استراحت میکنه بالاخره بعد از چندی رفتیم سراغشٌ ؛ دست زدم به کتفش؛ تکانش دادم ؛ صداش زدم ؛ عمو یحیی؛ عمو یحیی ؛ متوجه شدم؛ به پهلو افتاد به کناره سنگر؛ انگار سالها بود به خواب؛ رفته بود ؛ وارسی کردیم ؛ متوجه شدیم ؛ ترکش بسیار ریز خمپاره شصت ؛ به رگ گردنش؛ اصابت کرده بود۰ در همان حین؛ نشستن به درجه رفیع شهادت؛ رسیده بود۰ و ما غافل از عروج ملکوتی ایشان سراسیمه توی آن ؛ کشاکش جنگ؛ خودم را به شهید فتاحی رساندم و خبر شهادت ؛ شهید بخشی را به ایشان دادم (ولی با توجه به رابطه ای که بین عمو یحیی و بچه ها؛ که قبلأ؛ عرض شد) فرماندهی گردان امر به سکوت کردند۰ عمو اصغر فتاحی آمدند در کنار پیکر شهید بخشی؛ قدری با شهید نجوا کردند سپس یک چادر نمازی بود که در شب قبل ؛ بچه های تدارک؛ به کمک؛ برادر؛ محسن فدایی و شهید والامقام جعفر انصاری؛ و شاید کس دیگری ؛ هم بود۰ برای بچه‌های خط ؛ و همین تعداد ؛ باقی مانده از گروهان؛ ٢ ؛ مقداری نان خشک؛ بعنوان شام شب؛ آورده بودند و بین نیروها ؛ نونا ؛ تقسیم شده بود ؛
و این چادر؛ گوشه یکی ازسنگر ها؛ افتاده بود عمو اصغر؛ امر کرد چادر را کشیدیم روی بدن یحیی؛ وگفت هر کس سراغ یحیی را گرفت؛ بگید؛ خیلی خسته بود فعلأ؛ خوابه؛ تا تاریکی شب که؛ رسید؛ بچه های حمل مجروحین و شهداء؛ پیکر مطهر عمو یحیی را؛ به عقب؛ منتقل کنند۰ بلاخره؛ هر چی؛ لحظات و ساعات پیش می‌رفت کار سخت تر و پیچیده تر؛ و نیرو و امکانات؛ ما کمتر و خستگی و بي خوابی؛ چند شبانه روزی؛ درخط ما بیشتر و بیشتر می‌شد۰ و درست آن طرف کانال؛ یعنی در جبهه دشمن؛ شرایط کاملأ؛ برعکس بود۰ سلاح ما همان ٌاسلحه انفرادی؛ و نهایتا؛ در کل؛ خط ما یکی دو تا تیر بار و چند قبضه آر پی جی؛ ولی آنطرف کانال مثل سیل؛ تانک های دشمن؛ به سمت ما گسیل بود۰ خلاصه کنم شب عاشورایی (شب هفتم اسفند) فرا رسید۰ پیام حضرت امام خمینی رحمة الله علیه از امواج رادیویی؛ به گوش بچه ها رسیده بود (جزایر مجنون؛ تحت هر شرایطی باید حفظ شود)؛ پیام روشن بود و تکلیف مشخص؛ شب هفتم اسفند سال شصت دو و صبح آنروز هرگز برای من فراموش شدنی نیست تمامی ثانیه ها و ساعات آن شب و روز شاهد پرواز چه عزیزانی که از نزدیک نبودم۰ آخر های شب بود با خبر شدیم دلاور رشید منصور شهبازی را که با نیروهایش در انتهای دپو و کانال مستقر بودند قسمتی از سرش را آر پی جی یازده برده است۰ این عزیز؛ نورانی از نیمه های شب تا آذان صبح ناله کرد این شهید بزرگوار به هنگامه ی اذان صبح روح اش به پرواز در آمد۰ از وقت سپیده صبح متوجه شدیم از سمت معراج شهداء و جایگاه مجروحین خودمان به‌ سمت ما تیر اندازی می‌شود۰ تعجب کردیم خدایا چه شده است چرا نیروهای خودی به طرف ما تیراندازی می‌کنند کمی هوا روشن تر شد دیدیم تانک عراقی از آن سمت به طرف ما می‌آید و با کالیبر روی تانک سنگرهای ما را هدف گرفته؛ متوجه شدیم هنگام جابجایی نیرو ها قبل از اینکه نیروهای کمکی و جایگزین مستقر شوند بچه های گردان یکی از شهرستانهای خود مان متاسفانه گلوگاه ٌپل شحیطاط را خالی کرده بودند و دشمن از این فرصت استفاده کرده بود ما در محاصره تانکهای دشمن قرار گرفتیم۰ وقتی دشمن ارتباط ما را با عقبه مان قطع کرد برگشت و با عبور از پل؛ شروع به قلع و قمع نیروهای ما کرد از روی دپو با توجه به اشرافی که به سنگرهای ما پیدا کرده بود از بالای هر سنگری که رد می شد یک نارنجک داخل سنگر می‌انداخت و منجر به انهدام سنگر و شهادت بچه‌ها می‌شد قبلآ عرض شد ابتدای مسیر کانال و خط ما معاون دوست داشتنی گردان شهید محمود حسینخانی و بیسم چی او شهید بزرگوار علیرضا طالبی و همراه آن دو عزیز شهيد گرانقدر محمد صفری یعنی هر سه شهید ارجمند در یک سنگر و ابتدای خط ما حضور داشتند و نیروها را هدایت می کردند متأسفانه با پرتاب نارنجک دشمن از بالای تانک و رگبار کالیبر روی تانک هیچ جای حرکتی را برای نیروها باقی نمی‌گذاشت و اینجا بود که هر سه عزیز در جا به شهادت رسیدند و ما چون در میانه خط بودیم نظاره گر شهادت مظلومانه ی عزیزانمان بودیم یکی از شهدای زنده؛ آزاده و جانباز سرافراز برادر حمید محمدی نقل می‌کرد زمانیکه عراقی ها بر کانال و خط ما مسلط شدند ما ده نفر بودیم که به اسارت دشمن در امدیم ما هر ده نفر را در کنار تانک بخط کردند رگبار را روی ما بستند هر ده نفر مثل برگ درخت به زمين ریختیم بعد تانک دنده عقب گرفت و شروع کرد با شنی تانک از روی اجساد مطهر این عزیزان رد شدن؛ این بزرگوار خودش چندین تیر؛ بهش اصابت کرده بوده اولآ؛ آخرین نفر بوده در ثانی تیرها بجای حساس اصابت نکرده بوده ثالثاً؛ چون هوش هواسش جمع بوده و نفر آخر هم بوده در بین گرد و دود و خاک غلط زده بود و بعنوان پیام آور شهداء عمرش بدنیا بوده۰ بس است دیگه تمام کنم فقط ذکر دو شهید دیگر و فکر کنم دیگه ادامه ندهم تانک همینطور جلو می آمد و به ما نزدیک و نزدیکتر می‌شد من بواسطه جابجایی ازسنگری به سنگر دیگر مجروح شده بودم شرحش بماند ۰ در این حین شهید والا مقام عباس اکبر آبادی از جلوی سنگری که من در آن افتاده بودم رد می‌شد صدایم زد گفت کمکی می‌توانم بهت بکنم گفتم بهش عباس توی این اوضاع اگر می‌توانی خودت را به جان پناهی برسان متأسفانه هیچ راهی وجود نداشت عباس مسیر باتلاق و پشت مسیر خاکریز را بطرف نیروهای خودی را انتخاب کرد من داخل سنگر که سینه خاکریز بود و مسیر کفی پشت خاکریز را براحتی می‌دیدیم عباس مقداری رفت البته تعدادی دیگر هم به مسیر باتلاق زده بودند تانک عراقی دیگر ایستاده بود و با تنظیم دوربین تانک بچه های داخل باتلاق را یکی؛ یکی هدف می‌گرفت و من می‌دیدیم با گلوله تانک نفر می‌زد و شهید عباس اکبرآبادی یکی از آن شهدای مظلوم بود۰ تانک به مسیر دپو برگشت و مقداری جلو تر آمد شهید عارف حسین جودکی؛ از نیروهای تبلیغات بود برای حضور در عملیات به جمع ما پیوسته بود یادم هست همیشه با لباس فرم بود تانک عراقی دیگه خیلی به ما نزدیک شده بود یکدفعه حسین که فاصله چندانی با ما
نداشت ؛ آر پی جی را برداشت و خیلی مطمئن و با صلابت داخل سنگر ایستاد قبضه را روی دوشش تنظیم کرد دو الی سه موشکی که داشت به طرف تانک شلیک کرد ولی چون تانک تی ٧٢ و ضد زره بود موشک‌ها هیچ تأثیری نکرد۰ حسین موشک‌هاش که تمام شد بند آر پی جی را انداخت گل دستش چرخاند خوب که دور گرفت آنرا پرتاب کرد بطرف باتلاق و با دست گره کرده و ایستاد جلو تانک دشمن و شروع کرد به الموت لصدام گفتن آن کالیبر چی نامرد هم بستش به رگبار و شهید حسین جودکی هم بدینگونه به شهادت رسید (در اینجا یاد جمله شهید رجایی افتادم که فرموده بود زمانیکه آخرین گلوله هایمان را رها کنیم جنگ واقعی ما شروع می‌شود) ۰ آری شهیدان فتاحی و حسینخانی و عمو ذبیح عابدی و صفری طالبی و شهبازی و احمدی و جواد و رحیم نوبختی و شفیعی باقری و بخشنده و سیدی و صباغی و ناگهی و کمال آبادی وووووو۰۰۰۰۰۰۰ جانانه پای عهدشان با امام ولایت باقی ماندند و در مقابل دشمن تکیه؛ تکیه شدند و زیر شنی تانک و مقابل گلوله تانک پودر شدند ولی حرف امام زمین نماند فکر کنم مجروحیت و دنیای اسارت در مقابل این رشادت‌ها محلی از اعراب نداشته باشد که حرفی از آن به میان آید۰ خداوند إن‌ شاءالله صاحب الامر (عج) را برساند و مشکلات جامعه ی بشری و گرفتاری های کل عالم را حل نماید ؛ والسلام 🍀 با سلام مجدد خدمت برادر ارجمندم آقا مجتبی مختاری ؛ ضمن تشکر از زحمات جنابعالی ؛ من فکر می‌کنم ملاک تاریخ شهادت همرزمانمان در عملیات خیبر آنچه روی سنگ مرقد مطهر عزیزان ثبت شده شاید بر اساس اخباری که دست آنها رسیده معیار کار قرار دادند درحالیکه؛ خاطر دوستان باشد همه چیز امروز ؛ ۷ ؛ ۱۲ ؛ ۶۲ ؛ یعنی دقیقا ۴۰ سال قبل مثل چنین روزی تمام شد و اگر ملاک زمان دفن عزیزان باشد خیلی از این دوستان بعد از سالها؛ یادگاری از آنها تقدیم خانواده شد * اکثریت در روز هفتم به شهادت رسیدند بعد از روز هفتم هم دیگر نه کسی مانده و نه خطی باقی مانده بود * درود و رحمت خدا به ساحت مقدس و منور تمامی شهدای گرانقدرمان ؛ شهدای والامقام عملیات خیبر ؛ بویژه شهدای مظلوم گردان علی ابن ابیطالب عليه السلام * والسلام ؛ راوی فرج الله باقری ؛ تهیه و تنظیم ؛ بیسیم چی و مسول مخابرات گردان علی ابن ابیطالب عليه السلام ؛ مجتبی مختاری ؛ ۷ ؛ ۱۲ ؛ ۱۴۰۲ 🍀
هدایت شده از ایثار دلیجان
در راستای اجرای طرح سپاس سید مرتضی موسویان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان دلیجان و کارشناس مددکاری این شهرستان با همسر جانباز ۲۵ درصد متوفی محمد علیخانی دیدار و گفتگو کردند . موسویان در این دیدار ضمن آرزوی سلامتی برای خانواده جانباز ، از صبوری خانواده جانباز قدردانی کرد و گفت : یاد و خاطره جانباز محمد علیخانی را گرامی می‌داریم و از خداوند رحمان طلب آمرزش برای ایشان داریم . موسویان در ادامه دیدار مشکلات همسر جانباز را بررسی و جهت رفع مشکلات ایشان ، توسط کارشناسان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان دلیجان راهکارهای مناسب ارائه گردید . گفتنی است جانباز گرانقدر محمد علیخانی دارای ۲۵ درصد جانبازی بوده و در تاریخ ۵ فروردین سال ۱۳۶۷ در منطقه عملیاتی جنوب مجروح شدند . 🌷@isaardelijan 🌷http://eitaa.com/isaardelijan
هدایت شده از ایثار دلیجان
در راستای اجرای طرح سپاس سید مرتضی موسویان رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان دلیجان و کارشناس مددکاری این شهرستان با همسر و فرزندان جانباز ۲۵ درصد متوفی غلام خراسانی دیدار و گفتگو کردند . موسویان در این دیدار ضمن آرزوی سلامتی برای خانواده جانباز و همچنین فرزند جانباز، از صبوری خانواده جانباز قدردانی کرد و گفت : یاد و خاطره جانباز غلام خراسانی را گرامی می‌داریم و از خداوند رحمان طلب آمرزش برای ایشان داریم . موسویان در ادامه دیدار مشکلات همسر و فرزندان جانباز را بررسی و جهت رفع مشکلات ایشان ، توسط کارشناسان بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان دلیجان راهکارهای مناسب ارائه گردید . گفتنی است جانباز گرانقدر غلام خراسانی دارای ۲۵ درصد جانبازی بوده و در تاریخ ۸ مرداد سال ۱۳۶۶ در منطقه عملیاتی فاو مجروح شدند . 🌷@isaardelijan 🌷http://eitaa.com/isaardelijan
هدایت شده از ایثار فراهان
💠 عیادت از مادر شهید والامقام «علی اکبر خسروانی» 🔹️محمودی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران فراهان ضمن عیادت از مادر شهید والامقام «علی اکبر خسروانی» در بیمارستان فرهنگ خسروانی و آرزوی سلامتی برای این مادر گرانقدر از صبر و بردباری ایشان، تجلیل به عمل آوردند . 🔸️گفتنی است شهید علی اکبر خسروانی در تاریخ ۱۳۶۳/۱/۱۵ در جزیره مجنون به مقام والای شهادت نائل آمدند. -------------------------- دبیرخانه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان فراهان @isaar_farahan
🌺 خدمت اعضاء محترم سلام علیکم ؛ حی علی الصلوة ؛ حی علی الصلوة ؛ بزرگواران هنگام اقامه نماز اول وقته ؛ خداوندا ؛ بارالها بحق عظمت و بزرگیت و بحرمت مقربین درگاهت ؛ بویژه شهدای والامقام و جانبازان گرانقدرمان که با چه شرایطی و فضایی دارن اقامه نماز میفرمایند ؛ اولا حقشان بر همه ماها حلال و ثانیا ما را از احیاء و اقامه کنندگان نماز اول وقت قرار بده ؛ ان شاءالله 🤚 از همگی مؤمنین و مؤمنات التماس دعا خیر داریم ✋ مجتبی 🍀
هدایت شده از ایثار کمیجان
💠 عیادت از پدر شهید والامقام « محمد خسروبیگی» 🔹️رحیمی پور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان کمیجان ضمن عیادت از پدر شهید والامقام «محمد خسروبیگی» و آرزوی سلامتی برای این پدر گرانقدر از صبر و بردباری ایشان، تجلیل به عمل آوردند . 🔸️گفتنی است شهید محمد خسروبیگی در تاریخ ۱۳۶۱/۱۲/۲۸ در پیرانشهر به مقام والای شهادت نائل آمدند. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🇮🇷دبیرخانه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان کمیجان @isaarkomijan
هدایت شده از ایثار اراک
🕌 «درخشش حافظان اراکی در مرحله کشوری سی و پنجمین دوره مسابقات قرآن کریم» 🔹️گفتنی است در مرحله کشوری سی وپنجمین دوره مسابقات قرآن کریم ویژه خانواده های معظم شاهد وایثارگر درمشهد مقدس پس از رقابت حافظان منتخب سراسر کشور با یکدیگربه ترتیب آقایان: 1- محمدعلی نقدی فرزند جانباز25درصد نعمت اله نقدی موفق به کسب رتبه دوم کشور در رشته حفظ کل قرآن کریم 2- محمد داودآبادی فراهانی جانباز معزز70درصد موفق به کسب رتبه سوم کشور در رشته حفظ کل قرآن کریم 3- احمدخدادادی جانباز معزز 30درصد رتبه سوم کشور در رشته حفظ 10جزء قرآن کریم حائز رتبه های برتر کشوری گردیدند. 🔸️ضمن عرض تبریک به این ایثارگران گرانقدر کشورمان و جامعه بزرگ ایثارگری ، همچنین مردم شهید پرور اراک و جامعه قرانی ، توفیق روزافزون آنها را در تمام مراحل زندگی خواستاریم . دبیرخانه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت شهرستان اراک @isar_arak
🌹خدمت اعضاء محترم گروه سلام علیکم ؛‌ ضمن تبریک ماه خجسته و پر برکت شعبان المعظم و تقارن آن با اعیاد شعبانیه و میلاد منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود ( عجل الله تعالی و فرجه و شریف‌‌ ؛ احتراما تلاوت ؛ ترجمه و تفسیر آیاتی از قرآن کریم که در تاریخ ؛ ۱ شنبه ؛ ۶ ؛ ۱۲ ؛ ۱۴۰۲ ؛ در مسجد ۱۴ معصوم علیهم السلام اراک که توسط ؛ آقا مرتضی مختاری ؛ با حضور نماز گزاران و علاقمندان به محفل قرآنی انجام گرفته تقدیم حضورتان میکنم ؛ امید است ثوابش را نثار ارواح مطهر و منور ائمه معصومین علیهم السلام ؛ تمامی شهدای گرانقدرمان ؛ امام خمینی رحمت الله علیه ؛ علماء ؛ صلحاء‌ ؛ و تمامی اسیران خاک شیعه ؛ بویژه والدین مرحوم و مرحومه حقیر بفرمائید ؛ ارادتمندتان مجتبی مختاری 🌷
ترجمه و تفسیر آیات ۴۸- ۴۳ نحل.mp3
21.19M
ترجمه و تفسیر: مرتضی مختاری
📸 | حماسه حضور 🔹️دعوت تشکل همسران شهدا و ایثارگران استان مرکزی برای حضور گستره و انتخاب اصلح در انتخابات 🔹️ وعده ما: جمعه ۱۱ اسفند ماه پای صندوق‌های رای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ حجت‌الاسلام پناهیان: رأی شما شمرده می‌شود، هم در زمین و هم در آسمان! حواست به امتحان انتخابات هست؟! ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐ 🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🌹 راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ﷽🕊 🍃أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.💞 🇮🇷 دعوت پدرمعظم شهید والامقام "غلامحسین(اسماعیل) کوخائی" برای شرکت در انتخابات 🇮🇷 ⚘ به پاس خون شهیدان رای می دهیم ⚘ # کمیجان ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ﷽🕊 🍃أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.💞 🇮🇷 دعوت مادر معظم شهید والامقام "خدامراد اسفندانی " برای شرکت در انتخابات 🇮🇷 ⚘ به پاس خون شهیدان رای می دهیم ⚘ # کمیجان ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم ؛ خدمت دوستان گرامیم سلام علیکم ؛ روایت با مردان مرد ديار آفتاب ؛‌ شماره ؛ ۱۲۶ ؛ بزرگواران ؛ بیائید عاشقی را روایت کنیم ؛ ز یاران عاشق حکایت کنیم ؛ بیاد لباس های خاکی عزیزان (‌‌ شهید و رزمنده ) که واقعا مثل خودشان خاکی بودن و بی آلایش ؛ بیاد رفاقت و دوستی عزیزان رزمنده ( سپاهی و بسیجی ) ؛ بهرحال بدون هیچ گونه مقدمه و توضیحی ؛ احتراما شناسه عکس ایستاده از راست به ؛ حبیب ابن مظاهر گردان ؛ حاج ولی الله احمدی ؛ شهید ابوالفضل اسدی ( ملقب و معروف به دائی ابوالفضل ) ؛ شهید سید مهدی موسوی ؛ برادر محمود شریفی ؛ و برادر حسن انقانی ؛ عکسی که مشاهده میفرمائید تعدادی از شهدای والامقام و رزمندگان دلاور گردان ( احتمالا علی ابن ابیطالب عليه السلام یا گردانی دیگر ) ؛ که در یکی از مقرهای عملیاتی لشگر علی ابن ابیطالب عليه السلام با همدیگر عکسی بیادگار گرفته اند ؛ سلام و صلوات نثار ارواح مطهر و نورانی تمامی شهدای گرانقدرمان ؛ شهدای مظلوم گردان علی ابن ابیطالب عليه السلام ؛ بویژه شهدای حاضر در این عکس ماندگار و ارزشمند ؛ راوی ؛ مختاری ؛ ۷ ؛ ۱۲ ؛ ۱۴۰۲ 🍀