دختره رفته قصابی گفته :آقا جگر دارید ؟
قصاب گفته جگر سفید یا سیاه؟
.
.
.
دختره گفته رنگای دیگه کی میارید ؟
میگن قصاب پشم گوسفند و انداخته رو خودش فقط میگه بع بع...
@GizmizEit
دیشب برق رفت، بابام گفت پاشو یه شمع روشن کن
گفتم نمیخواد وجودت خودش نوره،
.
.
.
یهو دیدم یه دمپایی پرت کرد طرفم و گفت؛ لایک، خوشم اومد
😂😂
@GizmizEit
دیشب برق رفت، بابام گفت پاشو یه شمع روشن کن
گفتم نمیخواد وجودت خودش نوره،
.
.
.
یهو دیدم یه دمپایی پرت کرد طرفم و گفت؛ لایک، خوشم اومد
😂😂
@GizmizEit
لامصب اونقدری که تو کارای من گره هست تو فرش شفقی تبریز نیست😹😹
@Gizmizeit
زنگ زدم به بابام گفتم تصادف کردم
بابام گفت یه خط رو ماشین باشه دهنتو سرویس میکنم
گفتم بابا ما که ماشین نداریم ماشین زده بهم فک کنم پام شکسته
گوشیش افتاد فک کردم خدایی نکرده سکته کرده که صداشو شنیدم به مامانم میگه
زن بیا که دعام مستجاب شد
چ کنیم با این پول دیه حالا
@Gizmizeit
به مامانم گفتم سر هر کاری وسواس گرفتم ، چیکار کنم؟
.
.
.
گفت : «وسواس نداشته باش دخترم»
.
.
همیشه با راهکارهاش شگفت زدم میکنه 😂
@Gizmizeit
میخواستم یواشکی سیگار بکشم و دنبال بهانه؛ قبل چيدن سفره گفتم: من تيز برم يه ترشى بخرم و بيام، ميچسبه...
بابام گفت: دارى ميرى سيگار بكشى!
گفتم: بابا از كجا فهميدى آخه؟ ذهن آدم رو ميخونى لعنتى؟
گفت: آخه تك سلولى، تو مگه ذهن هم دارى؟ آخه کدوم الاغی واسه صبحونه ترشی میگیره؟😑
@Gizmizeit
تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود ! گفت :
دخترم این چه حجابیه که داری ؟
همه ی موهات بیرونه ؟ دختره با پررویی گفت :
تو نگاه نکن !
بعد از چند دقیقه از سمت پیر مرد یه بویی پخش شد !!
دختره درحالی که دماغشو گرفته بود به پیر مرد گفت : اه اه اه این چه کاریه کردی خفمون کردی ؟
پیرمرد باخونسردی گفت :
تو بو نکن ! 😂😂
@Gizmizeit
یکی از همسایهامون، مُرد
رفتیم مراسم خاکسپاریش
بعد دختره مرحوم که همش داشت گریه میکرد ، یهو گفت اصلا سابقه نداااااااشت بمیــــره.......😢😭😭
😳😳😳😳😳
هیچی دیگه وسط خاکسپاری همه ی وابستگان داشتن سنگ قبر مرحومو گاز میگرفتن.
منم شروع کردم به اذان گفتن
😁😁😁😁😁😁😁😂😂😂
@Gizmizeit
اگه یه روز خواستید حقایقی رو درباره زندگیتون بدونید کافیست یک بار با دوستان آشنایان یا خانواده ارجمندتان دعوا کنید تا دانستنیهای زندگیتان کاملا وبدون کم وکاستی برملا شود
.
.
این روش 100% تست شده است وقابل اعتماد است😂
#
@Gizmizeit
دکتر برای سرکشی از بیمارانش شروع به ویزیت کردن بیماران بخش نمود. یکی از مریضها تب شدیدی داشت
دکتر پرستار را خواست تا از رسیدگی به او و دادن داروها مطمئن شود.
پرستار گفت: آقای دکتر تمام داروهای مقرّر به او داده شده ولی تبش قطع نمیشود.
دکتر گفت: آیا هزیان هم میگوید؟
پرستار : بله دائم هزیان میگوید!
دکتر: چه میگوید
پرستار: مثلاً همین چند دقیقه پیش که شما بیایید دائماً میگفت: الآن عزرائیل میآید
@Gizmizeit
ارادت ما به دوستان مثل یارانه نیست که یه روز بگن هست یه روز بگن نیست؛
ارادت ما مثل تورم است همیشه پایدار و ماندگار و رو به افزایش... !
تقديم به همگروهي ها😂😂
@Gizmizeit