با من چنان مکن که منم مستحق آن با من نما همآنچه که شایان شأن توست

پس سوپر من کجاست؟!🤔

گل یا پوچ؟!!! ایام اعتکاف امسال خیلی به فلسلفه اعتکاف فکر میکردم . به این فکر میکردم با چه فرآیندی و یا با چه ابزاری میتونیم از تجدد افسار گسیخته و هژمونی قدرتمند تجددی و غربی فرار کنیم. چطور میتونیم از این قفس برساخت شده توسط تجدد که امکان فراروی رو ظاهرا غیر ممکن کرده بیرون بیایم ، ابزارهای بسط تجدد درحال هیپنوتیزم جوان و نوجوان و استحاله مفاهیم و بستر های تربیت اسلامی با سرعت مافوق صوته! چطور میتونیم از این قفس زیبا که مارو داخل یه مارپیچ تودرتو میندازه و میشیم دونده مارپیچ و دیگه نمیتونیم جای دیگه،طور دیگه،جور دیگه و شکل دیگه بفهمیم و زندگی کنیم. با سردرگمی دستگاه های فرهنگی به علت نفوذ ویروس تجدد و همچنین خودخواهی متولیان فرهنگی و تربیتی برای حفظ تشکیلات و جمع خود به هر قیمتی و افزایش کمیت مجموعه هایشان ؛ آزادی نوجوان و جوان امروزی با سرعت در حال از بین رفتنه و به دست متولیان آزادی معنوی، به زندانبانان تجدد سپرده میشه . تمامی مفاهیم اسلامی و بستر های تربیت اسلامی از راهیان نور و اردو جهادی و اعتکاف گرفته تا مکان و نمادهای اسلامی مثل مسجد وگلزارشهدا و بسیج همگی بدست همین متولیان آزادیبخش انقلابی ، مستعمره ی تجدد شده و ابزاری خوب برای بسط تجدد بین دینداران ! اواخر روز دوم اعتکاف بود که چیز عجیبی باعث شد نفوذ تجدد افسار گسیخته و ظهورش دررفتار مردم جامعه بیشتر برام نمایان بشه . توی یه اعتکاف نخبگانی با حضور مربیانی آگاه به اینکه باید تجدد ستیزانه با مفاهیم تجددی مبارزه کنند و مفاهیم و ابزارهای تربیت اسلامی را با جهاد حفظ کنند ، توی یه جمع فرهیخته و با متربیانی که قلب و دل و جان خیلی هایشان وابسته به انقلاب و اسلام بود. چند تا گروه داشتن توی اعتکاف #گل_یا_پوچ بازی میکردن !!! اونم توی این اعتکاف که از اولش میگفتیم اینجا اعتکافه، فلسفش چیز دیگه ایه، باید از اشتغالات دنیا و تعلقاتمون بگذریم و... خیلی درگیر بودم، خیلی فکر کردم، با تمام وجود این نفوذ و قدرت تجدد رو حس میکردم ولی میدونستم مسلم آیات قرآن اینه که ما میتونیم از تجدد شیطانی که هرکاری میکنه آزادی رو سلب کنه فرار کنیم ،میدونستم ما نباید بخاطر جذب و حفظ تشکیلات خودمون بشیم ابزار بسط تجدد ،خودمون نباید تاییدش کنیم،خودمون نباید مفاهیم خودمونو استحاله کنیم، به موقعیت خودمون آگاهی داشتم ،نمیتونستم بپذیرم که برای حفظ مجموعه ، هدف اصلی تشکیلات و انقلاب رو که آزادی انسان و تربیت نیرو برای امام زمانه نادیده بگیرم . چطوری باید ازش فرار کنیم؟ پشت پرده ، انتهای مسجد توی تاریکی روی پتو نشسته بودم ، سرم درد میکرد ،سرو صدا زیاد بود ،دیگه تذکر نمیدام که اعتکافه رعایت کنید ، حالم بد بود نمیدونستم چطوری باید از هویتمون دفاع کنم ، توی همین افکار خودم غرق بودم که یه صدایی منو به خودش متوجه کرد ، آره جواب سوالاتم همین بود ، نمیدونم چیشد ولی بازی جمع شده بود ، هیچ کس بازی نمیکرد ، انگار همه بزرگ شدن ، انگار انقلاب شده بود، تجدد نمیدیدم همش سنت بود ، همش از خودمون بود ، همه داشتن آزادانه عاشقی میکردند ، راه نجات رو پیدا کرده بودم ،تنها راه نجاتو ؛ قبلا هم میگفتم تنها راهه ولی حسش نکرده بودم ... اشک بود ،نوا بود ، ذکر بود ... #حسین بود و دیگر هیچ نبود... یقین دارم که با حسین بن علی (ع) میتونیم مفاهیم خودمونو بازپروری کنیم و مبارزه کنیم و جهاد رو زنده نگه داریم وگرنه بدون خود آگاهی تاریخی و اشک چیزی جز ابزار اسلامی برای بسط تجدد نخواهیم بود. ✍سیدرضا غضنفری 🆔 @islam_tamadddoni

و #حسین بود و دیگر هیچ نبود... عالم به فدای تو، یا سیدنا المظلوم... #اعتکاف #تجدد #اشک 🆔 @islam_tamadddoni

دیدم که دهر تنگ تر از وسعت من است عزلت نشینِ گوشۀ چشمِ «علی» شدم... #اعتکاف