eitaa logo
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
645 ویدیو
126 فایل
هدف از ایجاد کانال، ایجاد بستری مناسب جهت انجام کار تشکیلاتی و همفکری به منظور ایجاد و گسترش روانشناسی اسلامی است.ان شاءالله به تدریج سلسله بحثهای موضوعی در کانال قرار داده خواهند شد. شما نیز می توانید موضوعات پیشنهادی خود را ارسال کنید: @Mohsenazizi1365
مشاهده در ایتا
دانلود
خودآگاهی و خداآگاهی خدا به انسان آنچنان نزدیک و با او یگانه است که آگاهی انسان به خدا عین آگاهی او به خودش است، بلکه انسان فقط وقتی می‌تواند به خودش آگاه باشد که به خدا آگاه باشد و محال است کسی «خودآگاه» باشد ولی «خداآگاه» نباشد. قرآن می‌فرماید: وَ لا تَکونوا کالَّذینَ نَسُوا اللهَ فَانْسیهُمْ انْفُسَهُمْ اولئِک هُمُ الْفاسِقونَ هرکس خدا را فراموش کند، خودش را فراموش کرده است. انسان آن وقت خودش را باز می‌یابد که خدای خودش را بازیافته باشد. اگر انسان خدایش را فراموش کرد، خودش را فراموش کرده است. قرآن در جهت عکس اگزیستانسیالیسم می‌گوید. آنها می‌گویند: انسان اگر توجهش به خدا معطوف شود، «خداآگاه» می‌شود و «ناخودآگاه». ✅ قرآن می‌فرماید: انسان فقط آن وقت می‌تواند «خودآگاه» شود که «خداآگاه» شود، و این از آن عالیترین و دقیقترین مسائل انسانی و روانی قرآن است که واقعاً حیرت‌آور است. قرآن می‌گوید: انسان گاهی خودش را فراموش می‌کند و خودش را می‌بازد و به تعبیر خود قرآن، بازنده بزرگ آن نیست که همه پولش را باخته است و حتی آن کسی نیست که آزادی خود را باخته و نوکر دیگری شده و حتی آن کسی نیست که ناموسش را باخته است، بلکه بازنده بزرگ کسی است که خودش را باخته است. 👈 وقتی انسان خودش را ببازد، همه چیز را باخته و اگر انسان خودش را بیابد، همه چیز را یافته است.فلسفه عبادت چیست؟ فلسفه عبادت این است که انسان خدا را بیابد تا خودش را بیابد. فلسفه عبادت، بازیابی خود و خودآگاهی واقعی به آن معنایی است که قرآن می‌گوید و بشر هنوز نتوانسته است خودش را برساند، مگر کسانی که از مکتب اسلام الهام گرفته‌اند. شما اگر می‌بینید محیی الدین عربی پیدا می‌شود و خودآگاهی انسان را تفسیر می‌کند و بعد از او شاگردهای او از قبیل مولوی رومی و امثال او به وجود می‌آیند، اینها ششصدسال بعد از قرآن آمده‌اند و توانسته‌اند از قرآن الهام بگیرند. البته اگر ششصدسال بعد از قرآن هستند، این افتخار را هم دارند که هفتصدسال قبل از فلاسفه معاصر هستند. مولوی راجع به اینکه خودآگاهی عرفانی هیچ وقت از خداآگاهی جدا نیست- و فلاسفه را رد می‌کند که آنها خودآگاهی را از خداآگاهی جدا فرض کرده‌اند- می‌گوید: جان چه باشد جز خبر در آزمون‌ هرکه را افزون خبر، جانش فزون‌ اقتضای جان چو ای دل آگهی است‌ هرکه آگه‌تر بود جانش قوی است‌ بعد از اینکه می‌گوید اصلًا جان یعنی آگهی و هرچه جان آگاهتر باشد قویتر است و انسان به این دلیل جانش از جان حیوان قویتر است که آگاهتر است، کم کم مطلب رقیق و رقیقتر می‌شود تا اینکه می‌گوید: انسان آن وقت از خودش آگاه می‌شود که از خدای خودش آگاه شود. بنابراین درباره اینکه اینها در باب آزادی خیال کرده‌اند که هر تعلقی بر ضد آزادی است، باید گفت: بله، هر تعلقی بر ضد آزادی است مگر تعلق به خدا که تعلق‌ به خود است و تعلق به خودِ کاملتر است و جز با تعلق به خدا آگاهی پیدا نمی‌شود.پس آگاهی به خدا مستلزم آگاهی بیشتر از خود است، یعنی انسان هرچه که در عبادت و خلوت، بیشتر در ذکر خدا فرو رود و توجهش به خدا بیشتر شود، آن وقت است که نفس خودش را بهتر می‌شناسد... [مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی] وقتی مسئله‌ خودآگاهی خودش را با مقدماتی شرح می‌دهد، به آن مرحله خودآگاهی عرفانی- که نفس خود را درک می‌کند و می‌شناسد- می‌رسد و می‌گوید: من کسی را می‌شناسم‌ [البته نمی گوید آن شخص خودم هستم] که اولین بار در عالم رؤیا این خودآگاهی برایش پیدا شد و در بیداری برای او ادامه پیدا کرد. بعد با یک وضعی در کتاب خودش این مطلب را شرح می‌دهد. این آگاهی به خود به معنی واقعی و شناخت نفس به معنی واقعی فرع بر خداآگاهی است و جز از راه عبادت واقعی پیدا نمی‌شود. 👈 یک روان شناس اگر هزار سال هم روان شناسی کند، به خودآگاهی واقعی نمی‌رسد. علی علیه السلام جمله‌ای دارد که خیلی عجیب است، می‌فرماید: عَجِبْتُ لِمَنْ ینْشُدُ ضالَّتَهُ وَ قَدْ اضَلَّ نَفْسَهُ فَلا یطْلُبُها [غرر و درر آمدی، حکمت شماره ۶۲۶۶] تعجب می‌کنم از انسانی که وقتی چیزی- مثلًا یک انگشتری- را گم می‌کند، دائماً دنبالش است تا آن را پیدا کند ولی فکر نمی‌کند که خودش را گم کرده است! چرا نمی‌رود خودش را پیدا کند؟ ای انسان! آیا تو نمی‌دانی خودت را گم کرده‌ای؟ برو خودت را پیدا کن، این از هر گمشده دیگر برای تو ارزش بیشتری دارد. شهید مطهری (ره)، انسان کامل، صص ۳۰۵_۳۰۲ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
آزادی در تعبیرات اسلامی چند کلمه‌ای راجع به تعبیراتی که در اسلام راجع به آزادی آمده است، عرض می‌کنم. 👈 اسلام درباره آزادی به عنوان یک ارزش از ارزشهای بشر اعتراف کرده است اما نه ارزش منحصر به فرد و نه آزادی با آن تعبیرها و تفسیرهای ساختگی، بلکه آزادی به معنی واقعی. علی علیه السلام وصیتنامه‌ای به امام حسن علیه السلام در نهج البلاغه دارند که بعد از نامه‌ای که ایشان به مالک اشتر نوشته‌اند که بسیار مفصل است، مفصل ترین نامه امام است. در ابتدای این اندرزنامه هم قید کرده‌اند: برای تو و هرکس که از آن استفاده کند. یکی از جمله‌های آن نامه این است: ✅ وَ اکرِمْ نَفْسَک عَنْ کلِّ دَنیةٍ وَ انْ سَاقَتْک الَی الرَّغائِبِ، فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاً [نهج البلاغه، نامه ۳۱]. پسرم! جان و روان خودت را گرامی بدار و از هر کار دنی و پست و از هر دنائت و پستی محترم بدار. 👈 نمی‌گوید مثلًا جان خودت را گرفتار نکن، می‌گوید: اکرِمْ... یعنی احترام ذات خودت را حفظ کن از اینکه تن به دنائت و پستی بدهی. فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاً. همان‌طور که قرآن می‌فرماید بزرگترین باختنها باختن‌ خود است، اینجا نیز امیرالمؤمنین همان معنا را به تعبیر دیگری می‌گوید: پسرم! هرچه را که از دست بدهی و بفروشی می‌توان برای آن قیمت گذاشت و در نهایت امر فروخت، منتها قیمتها فرق می‌کند: مثلًا یک الماس و برلیان مانند کوه نور و دریای نور، همه اینها بالاخره ارزشی دارند؛ هرقدر هم که ارزش آنها بالا باشد نهایتاً به قیمت آنها می‌توان رسید. هرچه داشته باشی قابل این است که بفروشی و در مقابل آن بهایش را دریافت کنی ولی یک چیز داری که اگر آن را بفروشی، بهایی در همه جهان برای آن پیدا نمی‌شود و آن خودت هستی، یعنی همان نفس و جان و روحت؛ اگر روحت را بفروشی و تمام دنیا و مافیها را به تو بدهند، برابری نمی‌کند: فَانَّک لَنْ تَعْتاضَ بِما تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِک عِوَضاً... فرزند بزرگوارش امام صادق علیه السلام می‌فرماید: اثامِنُ بِالنَّفْسِ النَّفیسَةِ رَبَّها وَ لَیسَ لَها فِی الْخَلْقِ کلِّهِمْ ثَمَنٌ‌ ✅ فقط یک چیز است که می‌شود با جان و نفس و «خود» من برابری کند و آن خداست. جان را می‌توان به خدا فروخت و خدا را گرفت ولی در همه مخلوقات عالم، مُلک و ملکوت و دنیا و آخرت، بهایی برای نفس پیدا نمی‌شود. علی علیه السلام در همان نامه می‌فرماید: ✅ وَ لا تَکنْ عَبْدَ غَیرِک وَ قَدْ جَعَلَک اللهُ حُرّاً.. پسرم! هرگز بنده دیگری مباش زیرا خدا تو را آزاد آفریده است. شهید مطهری (ره)، انسان کامل، صص ۳۱۱_۳۰۹ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
نتیجه گیری از مباحث چند روز اخیر بحث از اینجا شروع شد که یکی از اساتید دانشگاه تهران، پیرامون این مطلب سخن گفته بودند که فرد با حجاب یا بی حجاب، از آنجا که خودش را به نمایش می گذارد، نباید محدودیتی داشته باشد. اِعمال محدودیت در این خصوص به سلامت روان افراد آسیب وارد می سازد. چند پرسش را در این خصوص مطرح کردیم و تلاش شد به برخی از آنها پرداخته شود. از جمله اینکه «خود واقعی» انسان در چه شرایطی می تواند رشد کند؟ آیا هر چه انسان تمایل داشته باشد که آن را انجام بدهد، به «خودسازی» او کمک می کند؟ گرچه انسان ها برخوردار از فطرت الهی هستند و در صورت عدم تأثیرپذیری منفی از محیط، گرایش به کمال و رشد حقیقی دارند، امّا ممکن است به دلیل تأثیرات محیطی منفی، در جهاتی به جز مسیر اصلی گام بردارند. ممکن است خود را ببازند و در جهت نامناسبی گام بردارند، در حالی که تصوّر می کنند در مسیر صحیح قرار دارند: «الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا». آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!» (کهف، ۱۰۴). آیت الله جوادی آملی، آیات مرتبط با ظلم بر نفس، خودفراموشی انسان، خیانت انسان به خویش، آیات پیرامون مكر، مبارزه با نفس، خودكشی انسان، آیه‏ ای كه هرگونه احسان به غیر را احسان به خویش و هر شكل بدی به دیگران را بدی در حق خود می‏ داند، خرید و فروش انسان توسط خود او، رجوع انسان به خویش و بازخواست انسان را طوایف دهگانۀ آیات قرآن کریم معرفی می کنند که با موضوع «از خود بیگانگی انسان» مرتبط هستند (حیات حقیقی انسان در قرآن، صص ۳۱۶_۳۰۶). اسلام برای انسان، یعنی برای انسان نوعی، برای نوعیت انسان، برای هر موجودی که به صورت انسان آفریده می‌شود، هر موجودی که از نظر زیست‏‌شناسی انسان است، فطرت قائل است... اسلام می‌گوید: ما دو انسان داریم: یک انسان فطری که هر کسی بالفطره انسان متولّد می‌شود همراه یک سلسله ارزشهای عالی و متعالی بالقوّه. وقتی انسان متولد می‌شود، بالقوه اخلاقی است، بالقوه متدین است، بالقوه حقیقت جوست، بالقوه زیبایی دوست است، بالقوه آزاد است؛ تمام ارزشها را بالقوه در خودش دارد؛ مثل درختی است که باید به او آب و نور و لوازم دیگر رساند تا رشد کند و اینها در او به وجود آید. این «انسان فطری» است. «انسان مکتسب» هم داریم (این از اصول معارف اسلام است). انسان مکتسب چیست؟ انسان ساخته شده با عمل خودش. انسان بعد از آن ارزشهای اولی خلقتی که دارد، در مرحله دوم با عمل خودش ساخته می‌شود؛ منتها دو نوع ساخته می‌شود: یک وقت آنچنان ساخته می‌شود که هماهنگ با ارزشهای فطری است، این می‌شود انسان راستین؛ و یک وقت ساخته می‌شود بر ضدّ ارزشهای فطری، این می‌شود انسان مسخ شده. ما در اینجا دو مکتب مادی در مقابل خود داریم، یکی مکتب ماتریالیسم دیالکتیک، و دیگر مکتب اگزیستانسیالیسم‏ (نک: شهید مطهری (ره)، مسأله شناخت، صص ۲۴۳_۲۴۰). ✅ حرف این است که انسان منهای خدا نمی تواند به شناخت درستی از خود واقعی دست یابد، چه برسد به اینکه به رشد حقیقی دست یابد. 👈 ممکن است شرایطی مثل تربیت نادرست، برخوردهای نابه جا، عدم 《ادراک آزادی》 در انتخاب، برخی بداخلاقی ها، برخی تندروی ها، عدم تبیین درست موضوعات، و امثال آن باعث شده باشند که برخی افراد مقولاتی چون عفاف (و حجاب) را نپذیرند، اما این به معنای این نیست که خود واقعی این افراد پذیرای چنین حقیقتی نیست. باید بندهای گرایشی و بینشی را آزاد کرد تا خود واقعی در پرتو نور الهی بتواند حقایق را تصدیق کند. این نسخه البته برای اکثریت افراد می تواند مصداق داشته باشد و کسانی که تعمّدا در جهت خاموش کردن نور الهی کار می‌کنند حسابی جداگانه دارند. ✅ برخورداری از سلامت روان، بدون در نظر داشتن 《خود واقعی و ارتباط آن با خالق》و بدون در نظر داشتن 《ارتباط فرد با عالم هستی و دیگر مخلوقات》، بی معناست... . بحث، البته بیش از اینهاست. به دلیل طولانی نشدن، با معرفی چند منبع، آن را خاتمه می دهم. آیت الله خامنه ای: سلسله مباحث آزادی از منظر اسلام شهید مطهری (ره): انسان کامل، مسأله شناخت، فطرت، فطری بودن دین، علل گرایش به مادیگری آیت الله جوادی آملی: صورت و سیرت انسان در قرآن، حیات حقیقی انسان در قرآن، فطرت در قرآن مقالات: نقد مبانی انسان‌شناختی نظریه مراجع محور راجرز با نگرش به منابع اسلامی رابطه دین و هویت (بررسی انتقادی دیدگاه کارل راجرز) خداباوری، خودیابی یا ازخودبیگانگی در صورتی که درباره بحث اخیر کانال نکته، پیشنهاد، انتقاد یا بازخوردی دارید به بنده اعلام کنید👇 @Mohsenazizi1365 دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
‏برنامه سازی سکولار 📝 محمدرضا شهبازی هر سال تقریبا دو تا سه میلیون ایرانی به پیاده‌روی اربعین می‌روند.طی ده پانزده سال گذشته شاید حداقل پانزده میلیون ایرانی باشند که حداقل یکبار حضور در این رویداد را تجربه کرده باشند. تجربه پیاده‌روی اربعین از نظر گستردگی و پراکندگی یکی از فراگیرترین تجربه‌های ایرانیان است. اما شما اگر استندآپی با موضوع پیاده‌روی اربعین پخش کنید، از سوی افرادی متهم می‌شوید به برنامه‌سازی برای یک قشر خاص. صلوات فرستادن یکی از فراگیرترین رفتارهای ایرانیان است. وسط هر دعوا یکی پیدا می‌شود که برای فیصله دادن مرافعه بگوید «صلوات بفرستید». هرجایی برق برود و بیاید احتمالا همه یا لااقل تعدادی پیدا میشوند که صلوات بفرستند و... اما اگر شما در برنامه‌تان صلوات بگیرید، عده‌ای شما را متهم می‌کنند که دارید برای یک قشر خاص برنامه می‌سازید. اگر مترو تکان شدید بخورد یا ترمز ماشین نگیرد، احتمالا ایرانی‌های آتئیست هم «یا ابالفضل» خواهند گفت! اما اگر در برنامه‌تان یا ابالفضل بگویند، عده‌ای خواهند گفت شما دارید برای قشر خاصی برنامه می‌سازید. مشهد یکی از فراگیرترین مقصدهای سفر برای ایرانیان است. در مقایسه با شمال که بیشتر مقصد پرتکرار تهرانی‌هاست، مشهد مقصد مشترک سفر مردم همه نقاط ایران بوده و هست اما اگر تماشاچی‌های حاضر در برنامه شما موقع تعریف خاطره به بهانه‌های مختلف خاطره‌ای تعریف کنند که در دل سفر به مشهد اتفاق افتاده، عده‌ای شما را متهم می‌کنند که برنامه‌تان و تماشاچیانتان از قشری خاص هستند. از این مثالها زیاد میشود زد. واقعیت آن است که برنامه‌سازی سکولار موفق شده طی دو سه دهه ذائقه مخاطب و مدیر و منتقد را تغییر دهد. در برنامه‌سازی سکولار عادات و رفتارهای روزمره بخش زیاد یا حتی غالب مردم ایران سانسور می‌شود. بجای فاتحه خواندن و صلوات فرستادن و خدابیامرز گفتن، برای افراد تازه گذشته همه یک دقیقه سکوت می‌کنند. در استندآپها تجربه‌های تعداد معدودی از مردم ایران دستمایه شوخی قرار می‌گیرد (مثلا چند درصد مردم ایران تجربه کافه رفتن دارند). و... این نوع برنامه‌سازی مخصوصا در حوزه طنز دو دلیل عمده دارد: یک آنکه مدیران از ترس بازخواست شدن به خاطر خطاهای احتمالی برنامه‌ساز را از نزدیک شدن به موضوعات دینی باز داشته‌اند. و دیگر اینکه عموم برنامه‌سازان این حوزه -اگر سوء نیت وسط نباشد- به دلیل نوع زندگی خود و نداشتن تجربه زیسته دینی و مذهبی، اساسا درک و حس و خاطره و تجربه‌ای از این موضوعات ندارند و با خیلی از رفتارها و تجربه‌های فراگیر مردم ایران غریبه‌اند. این اتفاق در درازمدت نشانه‌های رفتار دینی و سنتی را از بازنمایی زندگی ایرانیان می‌زداید و به تصویری غیر واقعی از مردم و اعتقادات و علایقشان ضریب می‌دهد. پرداختن مناسبتی به این موارد در مناسبتهای مذهبی هم نه تنها کمکی به اصلاح این اعوجاج تصویری نمی‌کند، بلکه از قضا در محکم شدن آن نقش می‌آفریند. برنامه‌های سکولار در روزها و شبها و کلاکتهای عادی، عاری از هرگونه نشانه‌ای از مناسک و رفتارها و اعتقادات دینی و سنتی هستند اما در مناسبات مذهبی با چند تصویر در ویدئووال، چند پرچم، یک مهمان مرتبط -مثلا مداح یا روحانی- تغییر شکل می‌دهند و این آیا مقوم همان بازنمایی سکولار نیست؟ حال آنکه این نوع رفتارهای دینی و مذهبی و سنتی بروز و ظهوری همیشگی و روزمره در زندگی ایرانیان دارد و از سایر رفتار و اعمال روزمره آنها قابل تفکیک نیست. تغییر این ذائقه‌ی رسوب کرده نیاز به زمان و تلاش دارد. باید جسارت به خرج داد. باید از خطا نترسید و امیدوار بود. ble.ir/join/NzBiYmQwYT
فرشته های امیدآفرین دیروز، به لطف حُسن سلیقه مدیریت محترم مدرسه دخترم، برای اندازه گیری لباس مدرسه اش وارد کارگاهی شدم که فعالیت‌های آن بر عهده دخترانی بود که در زبان مرسوم به آنها کم توان می گویند‌. این دختران توانمند، کسانی بودند که حاضر نبودند دستشان پیش کسی دراز باشد و برای همین ترجيح داده بودند با انجام یک کار تولیدی، برای کسب رزق حلال تلاش کنند. آنطور که مسئول محترم کارگاه به بنده اطلاع دادند، لباس های برخی بيمارستان های شهر یزد را نیز این عزیزان تولید می کنند. این فرشته های آسمانی، همانهایی هستند که برخی تصمیم گیران در کشور ما، از ترس به دنیا آمدن شان، مجوز گرفتن جان هزاران انسان بی گناه را، پیش از ولادتشان صادر می کنند. به کدام جُرم، مشخص نیست. آیا نباید در برخی تصمیمات تجدیدنظر شود؟ آدرس و شماره تلفن کارگاه را در کانال می‌گذارم تا اگر سفارشی داشتید و تمایل داشتید به ایشان بسپاريد👇 یزد، میدان شهدای محراب، دادگستری، کوچه پارکینگ دادگستری، چهارراه دوم، دست راست، کوچه قدس، انتهای کوچه، تابلو تولیدی مُجیر تلفن: ۳۸۳۴۱۶۹۶ با پیش شماره ۰۳۵ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
سنّت حسنه شماره ۷مهریه ماندگار اما یک اتفاق حال‌خوب کن؛ تصویری از مهریه یک عروس‌خانم که مثل شوهرش پزشک است، منتشر شده است. یک مهریه حال‌خوب‌کن که واقعاً باعث افتخار است. این مهریه شامل مهرالسنّه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، آیینه و شمعدان، یک سکّه بهار آزادی، دو روز در ماه ویزیت رایگان بیماران کم بضاعت، کمک به نیازمندان، کمک هزینه تحصیلی برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت، آزادسازی زندانیان و... است. کاربری در واکنش به این تصویر نوشت: «خدا به زندگی و عشق‌شون برکت بده، چشم‌هام پر اشک شد با دیدن این تصویر». به نقل از: @banooyetamadonsaz @hamidrezamaghsoodi دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
و چه رنجی است، نچشیدن این لذّت های معنوی و عدم ارتباط با انسان کامل معصوم برآورده نشدن نیازهای معنوی انسان، یکی از عوامل زمينه‌ساز رنج است که عموم مادی‌گرایان آن را تجربه می‌کنند. در حرم مطهر حضرت شمس الشموس (علیه آلاف التحیه و الثناء) نایب الزیاره عزیزان هستیم. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
بهترین بندگان خدا در کلام پیامبر صلی الله علیه واله ✅ عَن اَبی جَعفَرٍ مُحمَّدِ بنِ عَلیٍّ الباقِرِ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَن خِیارِ العِبادِ، فَقالَ الَّذینَ اِذا اَحسَنوا استَبشَرُوا وَ اِذا اَساءوا استَغفَروا وَ اِذا اُعطوا شَکَروا وَ اِذَا ابتُلوا صَبَروا وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا. امام باقر علیه‌السّلام فرمود: از رسول خدا (صلّی الله‌ علیه و آله) پرسیدند بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که وقتی کار نیک میکنند خرسند میشوند و چنانچه کار بدی کردند، استغفار و عذرخواهی میکنند و وقتی چیزی به او میدهند یا اعطایی به او میشود، سپاسگزاری میکنند و وقتی که مشکل و گرفتاری برایشان پیش آمد، صبر میکنند و وقتی خشمگین میشوند، درمیگذرند. سُئِلَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه عَن خِیارِ العِباد کسی از پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال کرد که بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ 👈 فَقَالَ: الَّذینَ اِذا اَحسَنوا اِستَبشَرُوا «اِستِبشار» یعنی خرسند شدن یا آثار خرسندی در چهره پدیدار شدن، که درباره‌ی مؤمن دارد «بِشرُهُ فی وَجهِهِ وَ حُزنُهُ فی قَلبِه»؛ یعنی [آنها که] وقتی کار نیک میکنند، خوشحالند که کار خوب کردند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور پیدا کند و عُجب به کار خیر پیدا کند؛ اینها دو چیز است، اینها را از هم تفکیک کنید. یک‌وقت انسان دو رکعت نماز میخواند، خیال میکند که در یک مرتبه‌ی عالی [است] و عُجب -یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی-به انسان دست میدهد؛ این مذموم است؛ یک‌وقت هست نه، بحث خودشیفتگی و خودفریفتگی نیست؛ کار خوبی کرده و خوشحال است که الحمدلله‌ خدا توفیق داد این کار خوب را انجام داده. این خیلی خوب است که وقتی عمل نیک انجام میدهد، خرسند باشد به این کار نیکی که انجام داده. 👈 وَ اِذا اَسَاءوا استَغفَروا در مورد «اسائه» -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی کار بد انجام داد، ناراحت باشد؛ نه، ناراحتی کافی نیست، عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند. استغفار یعنی عذرخواهی کردن؛ وقتی کار بدی کرد، از خدا عذرخواهی کند، معذرت‌خواهی کند. 👈 وَ اِذا اُعطوا شَکَروا وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، سپاسگزار باشد. البتّه ظاهر «اُعطوا» اعم است از عطای الهی و عطای بشری -از مردم هم اگر محبّتی کردند، چیزی به انسان دادند، آدم باید سپاسگزار باشد؛ این معلوم است- لکن ظاهرا اینجا مراد عطای الهی است. یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکّر میشود، می‌بیند نعمتهای الهی را یا نعمت جدیدی به او داده میشود، شکرگزار باشد؛ غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است. غفلت از نعمت، خیلی درد بزرگی است، انسان را به لئامت میکشاند، به ناسپاسی میکشاند. 👈 وَ اِذا ابتُلوا صَبَروا وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند؛ که این صبر و شکر با همدیگر ارتباط نزدیکی هم دارند. یکی از آثار شکر این است که انسان صبر میکند؛ یعنی وقتی شما توجّه داشتید که خدای متعال چقدر نعمت به شما داده، اگر یک ابتلائی هم به شما داد، بیماری‌ای، گرفتاری‌ای پیدا کردید، صبر میکنید؛ میگویید خب، اینکه در مقابل آن‌همه لطف الهی چیزی نیست. لذا در دعای روزهای رجب میخوانید: «اللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ یصَبرَ الشّاکِرینَ لَک» صبر افراد شکرگزار [را طلب میکنیم]، که حالا ان‌شاءالله‌ همه‌ی ما ایّام رجب را که در پیش است، مغتنم بشماریم. 👈 وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند و او را بیامرزند. البتّه طبیعی است این غضب للّه‌ نیست، این غضب لشخص است؛ والاّ غضب لله‌ را ما حق نداریم به‌خاطر اهواء خودمان یا به‌خاطر چیزی [ببخشیم و بگذریم]؛ وقتی یک جایی للّه‌ غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم. [در اینجا منظور ] غضبهای شخصی است؛ یک جمله‌ای بنده به شما عرض میکنم، شما عصبانی میشوید؛ یک چیزی شما به بنده میفرمایید، بنده عصبانی میشوم؛ یک کاری که ناخوشایند ما است، از کسی برایمان پیش می‌آید، عصبانی میشویم؛ وقتی این غضبی را که در مسائل شخصی عارضِ انسان میشود، پیدا شد، «غَفَروا». ۱۳۹۳/۰۲/۰۲ شرح حدیث رهبری در ابتدای جلسه درس خارج فقه منبع حدیث: الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۲، ص: ۲۴۰، تحف العقول، ص: ۴۴۵؛ الأمالي( للصدوق)، ص: ۱۰ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231
هم کلاسیها.aac
11.69M
نوای توحید از سرزمین وحی، از زبان استاد عاصی عزیز و بزرگوار برای عزیزانی که نمی‌شناسند همین قدر بگم که ما استاد ابوالقاسم عاصی رو روح رشته روانشناسی اسلامی مثبت گرا در یزد می‌دانیم‌. ان شاءالله خداوند به همه حجّاج بیت الله الحرام، از جمله پدر و مادر عزیزتر از جانم، استاد عاصی گرانقدر و همه مسافران سفر عشق، عنایت ویژه ای بکند و بهره مندی کامل از این سفر معنوی را به ایشان عنایت فرماید. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231