eitaa logo
فلسفه سیاسی اسلامی
205 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
133 ویدیو
115 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸نشست علمی «فقه و روابط بین الملل» دوشنبه 4 تیر برگزار می شود. 🆔 @vasael_ir
فلسفه سیاسی اسلامی
http://meftaah.com/%d9%81%d9%84%d8%b3%d9%81%d9%87-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d9%85%db%8c%
حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لک‌زایی: فلسفه اسلامی می‌تواند پیش‌فرض‌های دانش سیاسی را فراهم کند/شهید مطهری با حکمت متعالیه توانست مارکسیسم را نقد کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دفاع آیت الله شهید بهشتی از اصل پنجم قانون اساسی (ولایت فقیه) در مجلس خبرگان قانون اساسی 🗓به مناسبت سالگرد شهادت شهید بهشتی #فیلم 🆔 @vasael_ir
دوره سوم جلسات شاهنامه خوانی : روایتی فلسفی و اجتماعی از شاهنامه فردوسی با ارائه سیدحسین شهرستانی یکشنبه ها ساعت 18_20 در پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی(حوزه هنری،خ سمیه) ثبت نام: 09127647827
سرمایه اجتماعی و دوگانه منفعت-محبت به قلم محسن جبارنژاد روزنامه فرهیختگان ۹تیر۹۷
سرمایه اجتماعی» و دوگانه «منفعت- محبت» 🔸امروزه «سرمایه اجتماعی» به یکی از واژگان پرکاربرد در جامعه ما تبدیل شده است. استعمال این عبارت، چونان سایر واژگان و عبارات، بدون توجه کافی به خاستگاه این مفهوم و عموما خالی از دقت‌های تئوریک صورت می‌پذیرد. یکی از خطرات جوامع لیبرالی، تفرد مفرط و ذره‌ای(atomize) شدن جامعه است. چنین جامعه‌ای را جامعه اتمیستی یا جامعه آنومیک هم می‌گویند. جامعه آنومیک، آسیب‌های جدی‌ای به همراه دارد که یکی از این آسیب‌ها، چنانکه اندیشمندانی نظیر فروم، دورکیم و کورن هاوزر نیز کرده‌اند، خطر بسط سلطه تمامیت‌خواهی است و البته این غیر از اثرات مخرب فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعه آنومیک است. «سرمایه اجتماعی» یکی از راه‌حل‌هایی است که عموما برای پیشگیری از پیدایش وضعیت آنومیک پیشنهاد می‌شود. سرمایه اجتماعی را به نوعی می‌توان وضعیتی در مقابل فردگرایی اتمیستی دانست. 🔹«بوردیو» در تعریف سرمایه اجتماعی، آن را جمعِ منابع واقعی یا بالقوه‌ای می‌داند که خود، حاصل شبکه‌ای بادوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل است؛ شبکه‌ای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار می‌کند و آنان را مستحق «اعتبار» می‌سازد.(1) خصلت شبکه‌ای و جمعی سرمایه اجتماعی، به وضوح تقابل خود را با ویژگی نقطه‌ای «فردگرایی منفی» و «انزاوی اجتماعی»، نشان می‌دهد. در کلی‌ترین سطح، سرمایه اجتماعی، ویژگی‌هایی از یک جامعه یا گروه اجتماعی است که ظرفیت سازماندهی جمعی و داوطلبانه برای حل مشکلات متقابل یا مسائل عمومی را افزایش می‌دهد.(2) مهم‌ترین راه‌حلی که برای دستیابی به سرمایه اجتماعی پیشنهاد می‌شود، «جامعه مدنی» است؛ این بدان معناست که سرمایه اجتماعی صرفا با مناسبات بوروکراتیک و قانون تامین نمی‌شود، بلکه باید آن را در فضای دیگری پیگیری کرد که همانا جامعه مدنی است. 🔸صرف‌نظر از تلقی‌های متفاوتی که از مفهوم جامعه مدنی وجود دارد، می‌توان آن را حوزه‌ای از روابط اجتماعی فارغ از دخالت مستقیم دولت و مرکب از نهادهای عمومی و گروهی دانست. جامعه مدنی عرصه قدرت اجتماعی است در حالی که دولت عرصه قدرت سیاسی و آمرانه است.(3) با این توضیحات، رابطه میان جامعه مدنی و سرمایه اجتماعی تا حدودی مشخص می‌شود. در واقع سرمایه اجتماعی، هسته تجربی واقعی یا جوهر آن چیزی است که جامعه مدنی نام گرفته است.(4) حال سوال مهمی پیش می‌آید که جامعه مدنی با چه مکانیسمی، قرار است آنارشی ناشی از فردگرایی مفرط و جامعه اتمیزه شده را کاهش داده و سرمایه اجتماعی را برای رفع این مشکل و به تعبیری این «خطر بزرگ» به‌کار گیرد؟ در جواب معمولا عنوان می‌شود که شکل‌گیری میزانی از «اعتماد» (بدون محدود شدن این اعتماد به دوستان یا اعضای خانواده)، باعث حفظ و تثبیت نهادهایی است که در در اثر بسط سرمایه اجتماعی تولید می‌شوند و خود این سرمایه اجتماعی چنان که قبلا گذشت، تنها در بستر جامعه مدنی محقق خواهد شد. در پاسخ به این سوال مهم که این اعتماد چگونه به دست می‌آید، عموما به «منفعت» ارجاع داده می‌شود؛ چنانکه بوردیو در مقاله معروف «شکل‌های سرمایه»، «منفعت‌های حاصل از عضویت در یک گروه» را عامل شکل‌گیری این اعتماد و در نتیجه همبستگی ناشی از آن و در نهایت شکل‌گیری سرمایه اجتماعی قلمداد می‌کند. چالش اصلی دقیقا همین جاست که پیش می‌آید، چرا که چنین رویکرد پراگماتیسی، با نگاهی کاملا مکانیکی به جامعه ( و نه نگاهی ارگانیک)، اگر نگوییم بیش از فردگرایی تولید شده در دموکراسی‌های لیبرال، دست کم به اندازه آن می‌تواند نقشی مخرب را در جهت زوال سرمایه اجتماعی (و نه تولید یا بازتولید آن) ایفا کند. تبیین سرمایه اجتماعی بر اساس عنصر منفعت، خصوصا منافع مادی) و نیز معرفی این عنصر به‌عنوان عامل اصلی همبستگی اجتماعی، منجر به جامعه‌ای شکننده بلکه شکننده‌تر از جامعه آنومیک خواهد شد. 🔸متفکران مسلمان چه می‌گویند؟ 🔹رویکرد منفعت‌محور، به سرمایه اجتماعی -به دلیل آنکه در پیش‌فرض‌های خود، دچار تضییق‌های جدی‌ای در حوزه هستی‌شناسی و انسان‌شناسی است (به‌عنوان مثال اتخاذ هستی‌شناسی مادی و غفلت از سایر هستی‌های مقدور و نیز نگاه تک‌بعدی به انسان)، نمی‌تواند تبیینی جامع و دقیق از همبستگی اجتماعی و علل موجده آن ارائه دهد، چنانکه وضعیت امروز جوامع غربی و نیز گزارش متفکران معروف این حوزه(نظیر رابرت پانتام که بر زوال سرمایه اجتماعی در غرب خصوصا آمریکا تاکید می‌کند)، موید این تبیین ناقص از مساله است. 🔹نگاه «فضیلت‌محور» فلاسفه سیاسی مسلمان، به نظر تا حدود زیادی توانسته به این مساله پاسخ دهد و خلأ ناشی از رویکردهای پراگماتیستی به مساله سرمایه اجتماعی را تا حدود زیادی رفع کند. این پاسخ مشخصا حول محور «محبت» دور می‌زند. 🔸با نیم نگاهی به مباحث خواجه‌نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری، به وضوح درمی‌یابیم که عامل عمده ایجاد اعت
ماد، و در نتیجه همبستگی اجتماعی و در نهایت شکل‌گیری سرمایه اجتماعی، در ایجاد مناسبات محبت‌آمیز (و نه منفعت‌آمیز) است. خواجه با نگاهی اندام‌وار به جامعه و ارائه تصویری از آن به مثابه پیکری واحد، محبت را پیش‌شرط تألیف و تألف (که می‌توان آن را معادل همبستگی اجتماعی دانست) می‌داند و اعضای جامعه را به طور طبیعی و فطری و نیز به دلیل «کمال‌گرایی» آدمی، مشتاق چنان تالفی می‌داند. خواجه با آنکه عدالت را اکمل فضایل برمی‌شمرد، لکن احتیاج به آن را از باب محافظت نظام نوع از جهت فقدان محبت می‌داند (قبلا هم گفتیم که در بحث سرمایه اجتماعی در غرب، عدالت، قانون و ساختارهای بوروکراتیک برای جذب سرمایه اجتماعی ناکافی دانسته می‌شوند). نکته جالب آنکه خواجه در اخلاق ناصری، بر خلاف رویکرد منفعت‌محور به مقوله اتحاد و همبستگی اجتماعی (که رویکردی ابژکتو، مادی و بیرونی) است، برای محبت نوعی منشأ درونی قائل است، چنانکه با به‌کارگیری عباراتی نظیر «اشتیاق» به تالف بر وجه «درونی» محبت به مثابه عامل همبستگی اجتماعی (و به تعبیر خود وی اتحاد) تاکید می‌کند، چنانکه گویی انگیزه نزدیکی آدمیان به یکدیگر در اتحاد و همبستگی و در نتیجه شکل‌گیری سرمایه اجتماعی، از درون «جان» اعضای مدینه برمی‌خیزد و در حقیقت چنین جامعه مدنی‌ای است که بسترهای لازم را برای شکل‌گیری سرمایه اجتماعی حقیقی فراهم می‌آورد. پی‌نوشت‌ها: 1- تاجبخش، کیان. سرمایه اجتماعی، 1389، ص147. 2- همان ص10. 3- بشیریه، حسین، عقل در سیاست، ص567. 4- تاجبخش، همان. ص8. نویسنده: محسن جبارنژاد
💢برگزاری کنفرانس بین‌المللی «اسلام و اندیشه فلسفی» 🕓زمان برگزاری: ۱۹ و ۲۰ ژانویه ۲۰۲۰ 📌مکان برگزاری: بانکوک، تایلند 🌐اطلاعات بیشتر: goo.gl/1eMd2i 🔳 با #مفتاح همراه باشید 🆔 @meftaah_com
⬅️ خلاصه هفتاد و سومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی مجمع عالی حکمت اسلامی با موضوع "مفهوم حکمت در آراء صدرالمتالهین"با ارائه آقای دکتر شریف لک زایی – چهارشنبه 30 خرداد 97 : 🔸1. ملاصدرا در آثار مختلف خود درباره حکمت سخن گفته است.؛ از جمله در شرح هدايه اثیریه، زادالمسافر، مبدأ و معاد، اسفار اربعه، کسر اصنام الجاهلیه، سه اصل، و.... به رغم این تکثر بحث در آثار مختلف اما در هیچ کدام بحث مبسوطی در این زمینه ندارد و زمینه بحث و گفتگو برای محققان در این زمینه باز است. 🔹2. ملاصدرا همانند دیگر متفکران حکمت را به نظری و عملی تقسیم می کند و بر مبنای نگاه های رایج و البته با افزوده های مهمی به ترسیم حکمت می پردازد. 🔸3. در نگاه ملاصدرا، حکمت معادل فلسفه هم به کار می‌رود. اگرچه ایشان بر برتری حکمت به ویژه حکمت نظری بر حکمت عملی صحه می‌گذارد. افزون بر این، در نگاه ملاصدرا حکمت به صورت مطلق، واجد ابعاد نظری و عملی به صورت توأمان است و عمل از نظر جدا نیست. 🔹4. وجه نگاه اختصاصی در تعریف حکمت این است که ملاصدرا ، حکمت را اقتدای به خداوند در سیاست به قدر طاقت بشری می داند. قید به قدر طاقت بشری اگرچه در تعریف حکمت از سوی دیگر متفکران هم اشاره شده است اما از نظر ملاصدرا باید به صورت تشکیکی مورد توجه قرار گیرد. 🔸5. افزون بر بحث درباره حکمت نظری و عملی، ملاصدرا از حکمت غریزیه و مکتسبه هم یاد می کند که جای بحث و گفتگو دارد. 🔹6. حکمت و به ویژه حکمت عملی در نگاه ملاصدرا با اختیار ممزوج شده است. این مطلب در نگاه حکمای معاصر حکمت متعالیه هم مورد تأکید قرار گرفته است. 🔸7. در باب رابطه حکمت با شریعت، در آرای ملاصدرا به این بحث توجه شده و به تصریح ایشان، حکمت با شریعت هیچ تعارض و تضادی ندارد. 🔹8. در نهایت این که با توجه به همه مباحث ملاصدرا، حکمت، حقیقتی است که باید به آن رسید. به تعبیر خود ملاصدرا، غایت حکمت نظری انتقال نفس و سیر او است از مراتب ناقص به مراتب کامل.
فلسفه سیاسی اسلامی
🔹 مقاله آزادی در انديشه امام خمینی(ره): تحلیل مصاحبه های امام با خبرنگاران در نجف، پاریس و قم 🔸نوشته شریف لک زایی و محسن جبارنژاد 🔹فصلنامه اندیشه سیاسی در اسلام، شماره 13، پاییز 1396
خاستگاه توحیدی آزادی در اندیشه امام خمینی از منظر فلسفه سیاسی شریف لک زایی- محسن جبارنژاد ۱۲تیر روزنامه فرهیختگان
دلالت های حکمی ایده "آزادی" در اندیشه امام خمینی(ره) با تاکید بر "حکمت متعالیه" به قلم شریف لک زایی- محسن جبارنژاد روزنامه فرهیختگان ۱۳تیر۹۷
اقلیت های آزاد( بازخوانی مواضع امام در پاریس) به قلم شریف لک زایی- محسن جبارنژاد ۱۴تیر روزنامه فرهیختگان
JPTI_Volume 4_Issue 14_Pages 97-117(1).pdf
293.9K
سیاست اخلاقی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) دکتر نجمه کیخا فصلنامه اندیشه سیاسی در اسلام. دوره ۴ شماره۱۴
نگاهی نو به آزادی زنان در اندیشه امام خمینی(ره) (با نگاهی به مصاحبه های امام در پاریس) به قلم شریف لک زایی- محسن جبارنژاد فرهیختگان ۱۷تیر
امام صادق عليه السلام : اِنَّ النّاسَ يَستَغْنونَ اِذا عُدِلَ بَيْنَهُمْ وَ تُنْزِلُ السَّماءُ رِزْقَها وَ تُخْرِجُالاَْرْضُ بَرَكَتَها بِاِذْنِ اللّه ِ تَعالى ؛ امام صادق عليه السلام : اگر در ميان مردم عدالت برقرار شود، همه بى نياز مى شوند و به اذن خداوند متعال آسمان روزى خود را فرو مى فرستد و زمين بركت خويش را بيرون مى ريزد. كافى، ج 3، ص 568، ح 6 سال روز شهادت رییس مذهب شیعه حضرت علیه السلام تسلیت باد @ketabenaab
💢از سوی انتشارات فردا؛ 📌کتاب «نظریه سیاسی شهید سید محمدباقر صدر» منتشر شد 📖تعداد صفحات: ۴۰۸ 💠قیمت: ۱۶,۰۰۰تومان 🌐اطلاعات بیشتر: goo.gl/6GkTtd _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ #حوزه_رشته_سیاست #معرفی_کتاب 🔳 با #مفتاح همراه باشید 🆔 @meftaah_com
سامان نظم سیاسی بر مبنای سازش عقل و وحی احمدرضا یزدانی مقدم- روزنامه فرهیختگان