eitaa logo
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
1.8هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
36 فایل
#کپی_مطالب_آزاد 🙂 ارتباط بامشاورین تنهامسیری @MoshaverTM پیشنهادات وانتقادات ونظرات 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 نام و یاد حضرت مهدی مایه آرامش حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹یاد حضرت مهدی (عج) تسلا‌ی حضرت زهرا (س) بود 🔸 در روایت است که ‌پیامبر (ص) در بستر مرگ‌ بودند که ‌حضرت‌ زهرا(ع) وارد شدند. حال‌ پدر را که‌ دیدند، شروع‌ به ‌گریه ‌کردند. کم‌کم ‌صدای زهرا (ع) بلند شد. پیامبر(ص) سرشان‌ را بلند کردند و علت ‌را سؤ‌ال کردند. 🔺حضرت‌ زهرا(س) عرض‌ کردند‌: از تباهی‌ و ضایع‌ شدن‌ دین ‌و عترت،‌ بعد از شما می‌ترسم. اینجا بود که ‌او را دلداری ‌دادند ‌به ‌اینکه ‌مهدی ‌امت ‌از نسل‌ تو ظهور می‌کند و ریشه‌ ضلالت ‌و گمراهی ‌را ‌می‌کند. 🌺 @IslamLifeStyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#علمدار_عشق #قسمت_بیست_و_هشتم این آرامش و امنیت مدیون رهبری سیدعلی خامنه ای هستیم اما مسئله حجاب
قراره ساعت ۶ غروب مرتضی اینا بیان خونمون یه کت و شلوار مجلسی کرم رنگ پوشیدم با یه روسری بلند سفید طلاکوب روسریم مدل لبنانی سرم کردم چادر سفید رنگ سرکردم اومدم تو پذیرایی عزیزجون: مادر فدات بشه ک مثل فرشته‌ها شدی ساعت ۶ بود صدای زنگ در بلند شد آقاجون در بازکرد سلام حاج کمیل خوش اومدی همه نشسته بودند عزیزجون: نرگس دخترم چای بیار اول چای جلو حاج کمیل و خانمش گرفتم بعد مامان و بابام، زهرا به مرتضی رسیدم یک کت و شلوار مشکی با پیراهن سفید پوشیده بود حاج کمیل: حاجی اگه اجازه می‌دید این دوتا جوان برن حرفاشون باهم بزنن بابا: حاجی صاحب اختیاری نرگس بابا، با آقامرتضی برید حیاط حرفاتون بزنید جلوتر از مرتضی رفتم تو‌حیاط +چه حیاط خوشگلی دارید - ممنونم + خانم موسوی اینا ادعا نیست خودتون ۳ ترم بامن هم دانشگاهید زندگیم فدای حضرت علی و بچه‌هاش از لحاظ مالی هم خودتون میدونید که مشکلی ندارم یه ۴۵ دقیقه حرف زدیم وارد اتاق شدیم مادر مرتضی: دخترم دهنمون شیرین کنیم - هرچی آقاجونم بگه آقاجون: مبارک باشه حاج کمیل: حاجی محرمشون کنیم تا عقد تو محیط دانشگاه راحت باشند آقاجون: بله ان شاالله آزمایشهاشون انجام بدن مبعث آقارسول الله صیغه شون کنیم که میشه ۵ روز دیگه حاج کمیل: تاریخش عالیه زندگیشون ان شاءالله سیره رسول الله باشه مرتضی اینا که رفتن دیدم گوشیم داره ویبره میره اس مس بود باز کردم از طرف زهرا بود زنداداش جونم، داداشم میگه فردا ساعت ۸ حاضرباش خانم بیایم دنبالت بریم آزمایشگاه - چشم خواهرشوهر جان از خواب بیدارشدم - مامان، مامان... من کدوم مانتو و روسریم بپوشم عزیزجون: الان میام کمکت، چی شده نرگس جان - مامان الان میان، من چـــــــــــی بپوشم عزیزجون: اون مانتو صورتی آستین سه ربع با شلوار دمپا مشکی با ساق دست سفید و روسری سفید داشتم حاضر میشدم صدای زنگ دراومد عزیزجون: پسرم بیاید بالا + ممنونم مادرجان به نرگس خانم میگید بیان یهو رفتم بیرون باخجالت گفتم من حاضرم قرار بود زهرا و همسرشم باما بیان آزمایش دادیم، گفتن فردا جواب حاضره قرارشد مرتضی بره جواب بگیره اگه مشکلی نبود با بچه‌ها بیان دنبالم بریم برای خرید حلقه خیلی استرس داشتم، گوشی گرفته بودم دستم بهش زل زده بودم شماره زهرا نمایان شد. - جانم زهرا √ حاضرباش میایم دنبالت - باشه وارد پاساژ شدیم زهراگفت: علی جان من اینجا یه لباس دیدم بریم اون ببین بعد رو به ما گفت شماهم برید حلقه بخرید با مرتضی آروم و خجول به حلقه‌ها نگاه می‌کردیم + نرگس خانم اگه از حلقه ای خوشتون اومد حتما بگید - بریم داخل دوتا رینگ ساده سفیدانتخاب کردیم داشتم از مغازه میومدم بیرون که مرتضی صدام کرد + نرگس خانم یه لحظه بیا این انگشتر زمرد ببین انگشتر گرفت سمتم قشنگه خانم؟ - بله قشنگه + مبارکت باشه -آخه این خیلی گرون آقای کرمی +نرگس خانم دیگه از این به بعد شما سادات منی منم همسرت بانوجان دیگه اون طوری صدام نکن -چشم اما این گرونه + نه نیست مبارکت باشه دارد...
چندساعت دیگه منو مرتضی محرم میشیم، قرارمون این شد که یه صیغه ای موقت محرمیت بینمون خونده بشه تا روزجشن حجاب خطبه عقدمون تو دانشگاه خونده بشه همه مهمونا تو پذیرایی بودن منم با لباس سرتاسر سفید تو اتاقم مادر آقامرتضی که دیگه مادرجون صداش می‌کردم با زهرا اومدن تو اتاق مادرجون: ماشاالله عروسم چقدر نازشده عزیز مادر این چادر سرت کن، مرتضی بیرون منتظره - چشم مادرجون چادرم سر کردم چون آقایون هم شامل دامادمون بودن تو اتاق بودن من کت وشلوارسفید پوشیده بودم دو صندلی کنار بود، یه سفره عقد روبرمون، یه طرف قرآن من گرفته بودم یه طرفش مرتضی، عاقد واردشد، شروع کرد به خوندن خطبه عقد منو زهرا از قبل هماهنگ کرده بودیم زهرا بجای گل چیدن بگه عروس رفته کربلا گل بیاره عاقد: عروس خانم دوشیزه محترم مکرمه خانم سیدنرگس موسوی آیا وکیلم شما عقدموقت به مدت ۲۵ روز به عقد آقای مرتضی کرمی دربیاورم؟ زهرا: عروس رفته کربلا گل بیاره عاقد: برای باردوم آیا وکیلم عروس خانم؟ زهرا: عروس رفته کربلا گلاب محمدی بیاره عاقد: به سلامتی برای بار آخر آیا وکیلم - با استناد از حضرت صاحب الزمان و بااجازه پدر و مادرم و بزرگترا بله عاقد: به پای هم پیر بشید آقای مرتضی کرمی وکیلم؟ + بله عاقد مبارک باشه مادرجون: پسرم انگشتر حلقه دست عروست کن مرتضی دستمو گرفت تو دستش و حلقه تو دستم کرد + مبارکت باشه خانم گل - ممنونم آقا مبارک شماهم باشه و تک تک بهمون تبریک گفتن و بهمون هدیه دادن هدایا تمام شد مرتضی آروم زیر گوشم گفت: ساداتم برو چادرتو با چادرمشکی عوض کن بریم امامزاده حسین و مزارشهدا - چشم چادرم تعویض کردم، سوارماشین شدیم دست تو دست هم وارد مزارشهدایم باهم سرمزار چندتا شهید رفتم - مرتضی( برای اولین بار اسمش گفتم ) + جانم ساداتم - بریم سرمزار شهید ململی + بریم خانم گل حدود ۱ ساعتی مزار شهدا بودیم بعد رفتیم خونه تو خونه پدرم اعلام کرد بچه‌ها تصمیم گرفتن عقدشون تو دانشگاه به صورت ازدواج دانشجویی بگیرن ساعت ۱ نصف شب بود مهمونا رفتن همه رفته بودن فقط خودمون بودیم مادرجون اینا بلندشدن برن - خیلی خسته شدی آقا + نه عزیزم فردا میام دنبالت بریم دانشگاه دوست دااااااارررررممممم سرم انداختم‌ پایین +حرف من جواب نداشت خانم گل - منم دوست دارم دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 صفحه 223 🌷هدیه به 14 معصوم علیهم‌السلام و ثواب آن برسد به جمیع مؤمنین و مؤمنات ان‌شاءالله. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔅 امیرالمؤمنین عليه السلام: ✍️ نِعمَ الطّارِدُ لِلهَمِّ الاِتِّكالُ عَلَى القَدَرِ 🔴 نيكوترين برطرف كننده اندوه، تكيه بر تقدير[الهى] است. 📚 غررالحكم حدیث ۹۹۲۱ 🌺 @IslamLifeStyles_fars
السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللّٰهِ یا أباصالحَ المهدیّ *یوسف زهرایی* ✨✨✨✨✨ *و چه شباهتی ست میان مادر و فرزند...* 💫پیامبر «صلی‌الله علیه و آله»: 👈 بی‌شک فاطمه" سلام الله علیها" حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است. (۱) 👈 مهدی( علیه السلام) طاووس اهل بهشت است.(۲) ✨✨✨ سلام بر مهربان مادرتان که حوریه‌ای است به صورت انسان، وسلام بر شما که به جهت زیبائی طاووس اهل بهشتید... ✨✨✨ چقدر مستضعف است چشمان ما که از دیدن زیبایی روی شما محروم است. کاش می دیدیم چهره ی زیبای شما را کنار قاب سیمای مادرتان. 💫 *به راستی چقدر شبیه مادرتان هستید...* 📚 ۱) بحارالانوار جلد ۷۸ صفحه ۱۱۲ 📚 ۲) بحارالانوار جلد ۵۱ صفحه ۹۱ @IslamLifeStyles_fars
‏از خدای مهربان میخواهیم در دوران سراسر سعادت و نورِ ظهور حضرت حجت سلام الله علیه، توفیق داشته باشیم در جبهه‌ی مهدوی، چهره تابناک سرلشگر ایشان، پیامبر برکت و معنویت، *حضرت عیسی* علیه السلام را نیز زیارت کنیم. سلام خدا بر تمام سفیران الهی. تبریک به تمام دوستداران ‎عیسی_بن_مریم خلاصه آقا جان، مشتاق دیدار @IslamLifeStyles_fars
4_5848034213332255931.mp3
28.91M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌پور 📝 «مسیح (علیه‌السلام) منتظر مهدی (عجل‌الله)» 🗓 ۴ دی ماه ٩٧ - 📥 لینک دانلود با کیفیت‌های مختلف👇 🌐 t.me/masaf/15958 🌺 @IslamLifeStyles_fars
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(3).mp3
1.8M
🔈 ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌷تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس 🔷 سهم روز صد و پنجاه و یکم : خطبه ۱۱۳ تا خطبه ۱۱۲ ┄┄┅┅✿🌷❀🌷✿┅┅┄┄
•| |• 🌿 (ره) ✍ نور است هم نور! و اگر بســم الله گفـته نشود اثـــر مخصوص آن نور را نخواهد داشت هرکاری مثل خوردن و آشامیدن و... 👌 اگر با نام انجام پذیرد اثر معــــنوی در انسان به جا خواهد گــذاشت. @Islamlifestyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
⇦سلسله مباحث #تنها_مسیر :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) #جلسه_بیست و دوم #بخش__6 🔸آدم یه وقتایی
⇦سلسله مباحث :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) و دوم ✴️حضرت امام می‌گفتن: در مقام یک بیمار که میخواست حرف طبیب رو گوش بکنه، فوق‌العاده، تسلیم طبیب بود. ✅ببین!!! این اصله... طبیب گفت: ببین این کار رو باید بکنی.امام گفت: چشم! 🔸یه بار یه طبیبی گفت با واسطه، اون هم به کس دیگه گفته بود، که آقا باید بیست دقیقه ای پیاده روی کنه، تا آخر عمر هر روز بیست دقیقه پیاده روی .. ⚡️بابا شما آدم چقدر حرف گوش کنی!!! طبیب دیگه میگه: بدن این رو لازم داره! چشم ✅کسی که فضلی داره بر من، من حرفش رو گوش می‌کنم... مرض ندارم که.... ✔️مدیریت مخالفت با هوای نفس خودم رو میدم به اون باشه، چشم.! 👌ببین، کجا آدم ساخته میشه! مبارزه با هوای نفس کار ما رو به کجا کشوند. 🔸 فَإِنَّمَا أَقْرَرْتَ لَهُ بِفَضْلِهِ لِئَلاَّ تُخَالِفَهُ تو اقرار کردی به فضل او تا مخالفتش نکنی. 💢اصلا به فضل کسی اعتراف کردن، کار هر کسی نیست.مثلا بعضیها روحیهَ شون اینجوریه، میگه: آقا برو دکتر.میگه: بابا این دکترا که اصلا آدم نیستن!!! 🙄عه،عه عه،ببین همه‌ی دکترا رو گذاشتی سینه‌ی دیوار!!!این چه طرز حرف زدن؟! 👨‍🏭مهندس معمار بگیم خونمون رو چطور بسازیم؟!-نه،بابا این مهندسام...... ببین! تو برای هیچ کس فضل قائل نیستی؟؟ @IslamLifeStyles_fars
⁉️دندونت درد بکنه چی؟! میدم طناب مامانم بکشه!!! ‼️ببین! تو اصلا دندون پزشکی رو هم قبول نداری؟برای هیچکس فضل قائل نیستی. 🚫بعضی‌ها کلاً روحیهَ شون اینجوریه. ادامه ی روایت رو ببینید. ُ 🔸وَ مَنْ لاَ يَعْرِفْ لِأَحَدٍ اَلْفَضْلَ فَهُوَ اَلْمُعْجَبُ بِرَأْيِهِ ( 😳عجب رازی تو این حرف هست!رازش رو که قطعا من نمیگم... ✴️ولی میخوام به شما بگم: این سخن تشریعی نیست، تکوینی هم هست. همین رو خودت بگیر، روش کار کن.) ⚡️حالا ظاهر سخن چه میفرماید؟می‌فرماید: کسی که برای اَحدی فضلی قائل نباشه، (هُوَ اَلْمُعْجَبُ بِرَأْيِهِ )این آدم خود پسندیه. ♨️کارش به خودپرستی هم ممکنه بکشه.کسی که برای کسی فضلی قائل نباشه ⁉️راز تکوینیش چیه عزیز من؟سر راه همَمون با فضیلتتر قرار میگیره! اعتراف کنیم.این وضعیت تکوینیِ. 🔻نه اینکه بگی: نه، تاحالا الحمدلله به تور ما نخورده کسی که حرفش رو بشنویم!!!! 😏آی...... چک و چونت رو خدا یه روزی میاره پایین...اینجوری... بالأخره لاتی حرف نزنی، یه کَتی راه بری تو عالم!مگه میشه همچین چیزی! ⁉️کسی پیدا نشده روت رو کم کنه؟! تو روت زیاده.....واِلا خیلی‌ها بودن باحیا بودن، با نجابت بودن، تو کوتاه نیومدی!!! 🔸 «مَنْ لاَ يَعْرِفْ لِأَحَدٍ اَلْفَضْلَ فَهُوَ اَلْمُعْجَبُ بِرَأْيِهِ» این حدیث در اصول کافی یه. 🌒گفتم دیشب به یه بیان فلسفی، اصلا موضوع رو بحث می‌کنه.خدا و امام و پیغمبر هم توش نگذاشته! 👈بعنوان یک قاعده برای حیات بشر توضیح میده این مطلب رو، در جریان مخالفت با هوای نفس، و چگونه مخالفت با هوای نفس، باید مدیریت بشه؟! ⚡️ادامه دارد... @IslamLifeStyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#علمدار_عشق #قسمت_سی‌ام چندساعت دیگه منو مرتضی محرم میشیم، قرارمون این شد که یه صیغه ای موقت محرم
مرتضی قراربود ۹ صبح بیاد، داشتم تو کمدم دنبال لباسی می‌گشتم که هم شیک باشه هم جلف نباشه چون‌مرتضی به سبک و رنگ لباس خیلی حساس بود رو گوشیم میس انداخت با هیجان از خونه خارج شدم، از ماشین پیاده شد اومد سمتم یه شاخه گل رز قرمز گرفت سمتم + برای سادات قشنگم - ممنون چرا زحمت کشیدی به سمت دانشگاه حرکت کردیم سرراهمون دوتا جعبه شیرینی خریدیم - آقا اول این بریم این شیرینی بین بچه‌ها پخش کنیم، بعدش بریم واحدفرهنگی برای ازدواج دانشجویی ثبت نام کنم + باشه چشم وارد آمفی تائتر شدیم، باهم که وارد شدیم صدای جیغ و کف و سوت بچه‌ها بلند شد همه شون میزدن رو‌سن آمفی تائتر شیرینی، شیرینی، شیرینی منو مرتضی، همهمه بچه‌ها آقای کرمی هم قاطی مرغا شد اخوی از همین روز اول بابا شروع نمی‌کردی زی زی بودن شیرینی پخش کردیم داشتم با یکی از خواهران حرف می‌زدیم + سادات جان یه لحظه - جانم آقا + بریم واحد فرهنگی مشخصاتمون تو سیستم جامع ازدواج دانشجویی ثبت کنیم -باشه باهم رفتیم واحد فرهنگی، مسئول واحدفرهنگی یه آقای حدود ۵۵-۶۰ ساله بود به اسم آقای مددی +سلام آقای مددی آقای مددی: سلام پسرم، مبارکتون باشه دوتا از بهترین بچه‌های دانشگاهمون باهم ازدواج کردن + ممنونم شمالطف دارید تایم ناهار بود داشتیم وارد آمفی تائتر میشدیم مرتضی گفت: نرگس جان ناهار بریم بیرون این حرف مرتضی برابرشد با لحظه ی ورود من به سالن جانشین فرمانده برادران: کجا ان شاالله فرمانده امروز باید برای همه ما ناهار بخری - ای بابا آقای اصغری ورشکسته میشیما آقای اصغری: نترسید خواهرموسوی ۳ روز مونده به جشن حجاب یا عقدمون مونده بود، از مرتضی خواستم چفیه ای که چندسال پیش از آقا یادگاری گرفته بود بندازه گردنش خودمم اون چفیه که آقا با نامه فرستاده بودن بعنوان روسری سرم کردم فاطمه و زهرا خواهرای آقامرتضی تو‌حسینه منتظر بودن سخنرانیم تموم شد برم چادر عقدمو سر کنم برنامه با تلاوت چند آیه از سوره نور شروع شد بعدپخش سرودملی مجری شروع کرد به صحبت بسم الله الرحمن الرحیم امروز دورهم جمع شدیم تا از بانوی محجبه و نخبه دانشگاهمون تقدیرکنیم با گفتن این حرف مرتضی دستم فشار داد گفت بهت افتخار می‌کنم ساداتم تائتر و سرود برگزار شد مجری: دعوت می‌کنم از مهمان ویژه برنامه مون خواهربسیجی سرکارخانم نرگس سادات موسوی با یه صلوات ایشان دعوت کنید تشریف بیارن بالا -بسم الله الرحمن الرحیم ای زن از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب سلام خدمت همه بزرگواران امروز که تو این جایگاه قرارگرفتم تااز عشقم به والاترین پوشش جهان چادر بگم خواهرای عزیزم یه روزی حتی فکرشم نمی‌کردم عاشق چادربشم اما باعنایت شهدا همه چیز بدست آوردم بعدازشهدا باید خواهری تشکر کنم که منو تو این راه قرارداد خانم زهرا کرمی من امروز از عنایت شهدا علاوه بر نخبه بودن محجبه هم هستم امیدوارم یک روزی تمام بانوان سرزمینم حجاب فاطمی برسر بذارند ممنونم که به حرفام گوش دادید مجری: خواهر موسوی خیلی ممنونم ازتون بایه صلوات محمدی بدرقه شون کنید اما حالا یه برنامه خیــــــــــــلی ویژه داریم دارد...
مجری : خب یه نیم ساعتی ما این پرده ها بندازیم تا سن برای برنامه ویژه مون حاضر بشه پشت سن یه اتاق فرمان بود که به سن باز میشه بچه ها سفره عقد پهن کردن وسط سن عاقدهم اومدن بالا مرتضی تو اتاق بود منو که با چفیه دید گفت : چه خوشگل شدی ساداتم - میدونستی مرتضی ۳ دقیقه دیگه عقدموقتمون تموم میشه بهت نامحرم میشیم + ساداتم چه شیطون شده بجاش ۵ دقیقه دیگه تا ابد محرمم میشی مجری اومدگفت : بچه ها بیاید بشین بعد پرده ها جمع کنیم رفتیم بالا به سفره عقدم نگاه کردم از چفیه بود پرده ها که جمع شد همه حاضرین تو سالن جیغ ،دست،سوت زدن مجری : اینم برنامه ویژه مون به افتخارشون یه دست خوشگل بزنید ساعت نشون مرتضی دادم - ۳ دقیقه تموم شد +۲ دقیقه یعنی مونده عاقد بعداز خوندن متن عربی خطبه عقد دائم گفت : سرکارخانم نرگس سادات موسوی آیا وکیلم شما را با مهریه ۵ سکه بهار آزادی یک دست آینه و شمعدان و یک سفر کربلای معلی عقد دائم آقای مرتضی کرمی دربیاورم ؟ - با استناد از آقا صاحب الزمان و با اجازه پدر و مادرم و بزرگترها بله عاقد : به میمنت و مبارکی آقای مرتضی کرمی وکیلم ؟ + بله تا بله گفتم دخترا هلهله کردن پسرا سوت میزدن مبارکتون باشه + هول بار اول بله گفتی - خودتی گل خشکیده و نقل بود که از هر طرف سرم کشیده میشود مجری: لطفا این میکروفون بدید دست آقای داماد خب آقای داماد مبارک باشه الان با عروس خانم کجا میرید + مزارشهدای گمنام دانشگاه باهم رفتم سرمزارشهدای گمنام ترم چهارم دانشگاه با محرمیت ما شروع شد دوهفته از شروع ترم میگذره تو ماشین مرتضی بودیم داشتیم میرفتیم خونشون گوشیم زنگ خورد فاطمه صالحی بود بچه تهران بود اما دانشجوی دانشگاه ما از بچه های بسیج گوشی جواب دادم - الو سلام فاطمه جان خوبی؟ - مبارکت باشه ان شاالله به پای هم پیر بشید - واقعا چه جای قشنگی من تا حالا نرفتم خوش به سعادتون رفتی دعا کن منم یه بار برم حسرت به دل نمونم - بزرگیت میرسونم - یاعلی خداحافظ ‌ مکالمه ام که تموم شد رفتم تو فکر ای بابا نکردیم ماهم میرفتیم خطبه عقدمون اونجا + نرگس سادات چی شد رفتی تو فکر - دوستم بود + متوجه شدم اما کجا خیلی دوست داری بری؟ - کهف الشهدای تهران میترسم حسرت به دل بمونم + نرگس تو‌کهف الشهدا دوست داری بری به من نگفته بودی؟ - روم نشد + خانم گلم عزیزم من و شما الان ازهمه بهم نزدیکتریم هروقت چیزی خاستی بگو‌ یا میتونم همون موقعه انجام میدم برات یانه میمونه برای بعد اما نذار حرف تودلت بمونه - باشه چشم من خیلی دوست دارم برم کهف الشهدا + امشب میام خونتون با حاج باباحرف میزنم فردا پس فردا بریم - آخجون + اوج هیجانت با آخجون خالی میکنی یعنی ؟ - پس چیکارکنم + تشکرات همسری - یعنی چی؟ دیدم لپشو آورد جلو گفت تشکر کن منم هنگ موندم از خجالت داشتم آب میشدم +نرگس تا تشکر نکنی نمیریما هیچی نگفتم نیم ساعت گذشته بود اما مرتضی نمیرفت - آقا دیرشدا مادرجون نگران میشن + تشکر کن بریم لب به دندون گرفتم خیلی سریع و کوتاه تشکر کردم صدای خنده اش فضای ماشین برداشت کی فکرش میکنه پسر محجوب و سر به زیر دانشگاه انقدر شیطون باشه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅 صفحه 224 🌷هدیه به 14 معصوم علیهم‌السلام و ثواب آن برسد به جمیع مؤمنین و مؤمنات ان‌شاءالله. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 علیه السلام: 💠 إلهي! اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّى أصِلَ إلَيكَ، وَاجذِبني بِمَنِّكَ حَتّى اُقبِلَ عَلَيكَ . . . ❇️ خداى من! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ... 📚الإقبال(طبعة دار الكتب الإسلاميّة) صفحه ۳۴۸ 🌺 @IslamLifeStyles_fars
*یوسف زهرائی* ✨✨✨✨✨ 💫پیامبر اکرم «صلی‌الله علیه وآله»: خداوند با او «حضرت زهرا علیهاالسلام» بر ملائکه مباهات می کرد و می فرمود: بنگرید به بهترین بنده من فاطمه! او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمامی وجودش می لرزد و با تمامی حضور قلب، به عبادت من روی آورده است(۱) 🌟 امام کاظم «علیه‌السلام» می فرماید: «مهدی، بر اثر تهجّد و شب زنده داری، رنگش به زردی متمایل می شود.»(۲) ✨✨✨✨✨ *سلام* بر حضرت مادر‌ و عبادت های‌خالصانه‌اش و *سلام* بر مولای مهربان، و بر تهجّد و شب زنده داریهایش 📌 *به راستی چقدر شبیه مادرید..* 📚 ۱) بحار الأنوار، ج 43 ص 172 📚 ۲) بحارالانوار ج 86، ص 81 @IslamLifeStyles_fars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مسیح مقاومت/اشک‌های ناتمام بانوی مسیحی لبنانی برای شهید حاج قاسم سلیمانی؛ مسیحی‌ای که دیوارهای منزلش منقش به تصاویر سردار دل‌هاست! 👤 "زینه کَرَم" بانوی مسیحی و عضو حزب سیاسی "الحرّ" لبنان: 🔺به ترامپ پست‌فطرت می‌گویم "قاسم سلیمانی" در جان و روح همه ما مسیحیان است؛ قاسم سلیمانی اسطوره‌ای است که هرگز نمی‌میرد و نخواهد مرد. 🌺 @IslamLifeStyles_fars
•| |• 🌿 📚 👈 من علمای بسياری را درک كردم ، از گرفته تا آيت الله بروجردی و آيت الله شاه آبادی و آيت الله حایری و ... 📝 و اگر بخواهم در يک كلام نصيحت تمام بزرگان را بگويم می گويم : ✨👈 اگر دنيا و می خواهيد ، اگر و روزی می خواهيد و در يک كلام اگر همه چيز می خواهيد ، 🌟 اول وقت بخوانيد. @Islamlifestyles_fars ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا