سالگرد شهادت شهید ابراهیم هادی گرامی باد
سلام بر ابراهیم، سلام بر هادی دلها
سلام بر کسی که نمونه اخلاص، اخلاق و خیلی صفات خوب بود که چند نمونه اش تواین عکس نوشته ها مرور میشه.
شهدای عزیز ماراهم دعا وشفاعت کنید و دستمان را بگیرید
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
🌷 @Islamlifestyles_fars
💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
#عبور_از_سیم_خار_دار_نفس
#پارت80
بنابراین باپرویی پرسیدم:
–ببخشید میتونم در مورد همسرتون بپرسم؟
سرش را پایین انداخت و آهی کشید و گفت: اون دیگه دستش از دنیا کوتاهه. لزومی نداره در موردش حرفی زده بشه.
خیلی کنجکاوتر شدم و گفتم:
–اگه ناراحت میشید خب نگید ولی دوست داشتم بدونم چه جور طرز فکری داشت.
پوزخندی زدو گفت: فکر خیلی چیز خوبیه.
بعد به رو به روش زل زد.
– من توی آموزشگاه باهاش آشنا شدم. شاگردم بود. اون اولش یه دختر متین و چادری بود. بعد از مدتی اونطور که خودش میگفت احساساتش در گیر شده بود.
یک روز از من خواست که بیرون از آموزشگاه با هم حرف بزنیم. میگفت خیلی مهمه و حتما باید با من مشورت کنه.
راستش اولش قبول نکردم ولی اصرارهاش رو که دیدم گفتم باشه، پس، من میرسونمت توی مسیر حرفت رو هم بزن.
وقتی شروع به حرف زدن از علاقش نسبت به من کرد، خشکم زد. اونقدر پیش رفت که گفت اگه قبول نکنم خودش رو میکشه، حالا بگذریم که چقدر کشمکش بینمون شد، تا بالاخره این ازدواج سرگرفت. خانواده اش مذهبی بودند ولی از نوع متعصبش، هنوز یک ماه از ازدواجمون نگذشته بود که کمکم تیپش تغییر پیدا کرد.
وقتی دلیلش رو پرسیدم گفت:
–خانوادهام من رو مجبور کرده بودند به چادر سر کردن، وگرنه خواست خودم نیست.
منم کاری بهش نداشتم میگفتم حجاب که فقط چادر نیست تو نباید مجبور باشی باید خودت انتخاب کنی، باید فکر پشت کارات باشه. تیپ جدیدش که با توجه به مد روز همش تغییر
میکرد همه رو شوک زده میکرد. خب منم واقعا اذیت میشدم، ولی هیچ چیز زوری نمیشه. من فقط به روشهای مختلف راهنماییش میکردم...
با تعجب پرسیدم: اونوقت این راهنماییتون تاثیرم داشت؟
انگشتهایش را در هم گره زدو گفت:
–بی تاثیرم نبود، البته اجل مهلتش نداد.
وقت زیادی لازم بود.
خیلی مهمه که آدمها اهل فکر باشند. زیادم نباید زوم کنیم روی اعتقاداتشون. البته خوبه هر دو رو داشته باشند. شاید ما رفتار ظاهری یک شخص رو ببینیم و بگیم چقدر با اعتقاده. ولی ممکنه مثل همسر من از روی اجبار توی مقطعی از زندگیش باید اون رفتارو داشته باشه.
آهی کشید و گفت: شناختن آدمها کار ساده ایی نیست، بخصوص توی این دوره زمونه که بعضیها آفتاب پرست ونون به نرخ روز خور هستند.
ــ پس یعنی شما هم دوران سختی رو با همسرتون گذروندید؟
ــ سخت نمیشه گفت، همیشه برای داشتن روزهای خوش توی خانواده باید صبور بود، باید از بعضی خواسته هات بگذری.
وقتی همسرت حاضر نشه بگذره. این میوفته رو شونه خودت و اونوقته باید از وجودت معدن معدن "صبر" استخراج کنی.
✨وقتی از خواستت بگذری به خاطر خدا، خدا هم برات کم نمیزاره، خدارو شکر من و همسرم روزهای خوب هم زیاد داشتیم.
وقتی از بالا به زندگی خودم نگاه میکنم
میبینم واقعا این ازدواج قسمتم بوده شاید خدا از طریق همین ازدواج خیلی چیزها رو میخواسته به من بفهمونه و شاید یه فرصتی به من و همسرم برای درست فکر کردن داده.
لبخندی زدم و گفتم: چقدر جالبه دیدگاهتون.
ــ به نظر من خدا مثل جور چین، زندگی همه آدمها رو چیده، فقط این پازل تیکه هاش به مرور زمان جلو راهمون قرار گرفته میشه. این دیگه اختیار خود ماست که درست انتخاب کنیم و هرکدوم روسرجاش بزاریم، تا به اون تصویر که هدف اصلی هستش برسیم.
گاهی که انتخاب اشتباه میکنیم شاید سالها طول بکشه متوجه بشیم کجای پازل زندگیمون اشتباه چیدیم.
با شنیدن صدای اذان گفت: ببخشید، سرتون رو درد آوردم.
ــ شما ببخشید حالتون خوب نبود من به حرف گرفتمتون.
همانطور که بلند میشد تا به طرف سرویس بره و وضو بگیره گفت: اتفاقا حالم خیلی بهتر شد.
چشم چرخاندم ریحانه نبود. در اتاقش شیشه به دست خوابیده بود، پتو را، رویش انداختم و به آشپزخانه رفتم. وضو گرفتم. بعد به سعیده پیام دادم تا بیاید دنبالم.
بعد از نمازم ظرفها را شستم. سوپی که کمیل برایم ریخته بود. درقابلمه برگرداندم. این دودلی و استرس ها جلوی اشتهایم را گرفته بود.
کارم که تموم شد آماده شدم و نشستم روی صندلی و گوشیام رادستم گرفتم تا اگر سعیده تک زد متوجه بشوم.
کمیل از اتاقش بیرون آمد و با دیدن من پرسید؟ میخواهید برید؟
ــ بله، کارم تموم شد. خدارو شکر، شماهم چبهترید. ریحانه هم خوابه. فقط آخر شب، وقتی خواستید بخوابید، هم خودتون دوباره از اون دم نوشه بخورید هم توی شیشه ریحانه بریزید با عسل.
نگاه قدرشناسانه ایی خرجم کرد و همانطور که به طرف آشپزخانه میرفت گفت: بعضی آدمها مثل فرشتهها هستند. فکر میکنند وظیفشون فقط مهربونی کردنه، شما یکی از اون فرشته هایید.
با خجالت گفتم: من به خاطر خودم این کارو میکنم چون ریحانه رو دوست دارم، محبت بهش برام لذت داره.
ــ به خاطر همه چیز ممنونم. میرم سوئچ رو بیارم...
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
✍#بهقلملیلافتحیپور
#ادامهدارد...
•﷽•
گلِرُبابواربابعلیاصغراومده😍♥️
#اربابممممعرضتبریک♥️😍
#استوریحضرتعلیاصغر📲
#ولادتامامجواد
🇮🇷🌷 @Islamlifestyles_fars
🔅 #هر_روز_با_قرآن
صفحه 272
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
💠 مَن تَسَلّى بِالكُتُبِ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ
❇️ هر كس با كتابها آرام گيرد، هيچ آرامشى را از دست نداده است.
📚 غررالحكم حدیث ۸۱۲۶
#حدیث_روز
🇮🇷@IslamLifeStyles_fars
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 سلام امام زمانم...
❤️ای گل پسر حضرت زهرا سلام
آرامش هر سینه ی شیدا سلام
🍃@IslamLifeStyles_fars
یه عکس از راهپیمایی کوار👆
ارسالی از اعضاءکانال 😍🌺
#جشن_انقلاب
#ارسالی_کاربران☺️👏🦋
🇮🇷🌷 @Islamlifestyles_fars
👌مراسم خودرویی ۲۲ بهمن روستای مبارک آباد خیر از توابع شهرستان استهبان
ارسالی از اعضاءکانال 😍🌺
#جشن_انقلاب
#ارسالی_کاربران☺️👏🦋
🇮🇷🌷 @Islamlifestyles_fars