eitaa logo
آکادمی آزاد مدرسه اسلامی هنر
1.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
155 ویدیو
0 فایل
مدرسه اسلامی هنر #یک_قدم_جلوتر... academy.isoa.ir 02537830811 پشتیبان: @isoapr_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
حتی جنگ هم عادی و روزمره می‌شود! یادداشت‌های بغداد؛ روزنوشته‌های زنی در جنگ و تبعید نُها الراضی   مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
🔻اگر شما هم به نوشتن در حوزهٔ روایت، جستار و ناداستان علاقمند هستید، دوره‌های متعدد روایت‌نویسی مدرسه را پیشنهاد می‌کنیم. 🖋درس‌گفتار نزدیک داستان با مکرمه‌شوشتری، رامبدخانلری و محمود‌ایرانمهر 🖋روایت‌نویسی مقدماتی و پیشرفته با مکرمه شوشتری 🖋روایت‌نویسی با سید احمد بطحایی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
با سرمستی و قلدری روی زمین راه نرو. هر چقدر قوی باشی، زمین را که نمی‌توانی با قدم‌هایت بشکافی! هر چقدر هم بزرگ باشی، قدت به کوه‌ها که نمی‌رسد! إسرا، آیه 37 برگردان علی ملکی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
دلم می‌خواست چیز محکمی بهش بگویم که بداند چقدر دوستش دارم، گفتم: تو مسیحِ منی ... سمفونی مردگان عباس معروفی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
⚜️امروز روز جهانی گرافیک است. به همین مناسبت همهٔ کارگاه‌های گروه طراحی و گرافیک با ۳۰٪ تخفیف ارائه می‌شود. ⏳از امروز ۸ اردیبهشت تا جمعه ۱۴ اردیبهشت. 💠 برای مشاهدهٔ کارگاه‌ها و ثبت‌نام از اینجا اقدام کنید. مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
تو کز خون، شیر و نوش از نیش و گُل از خار می‌سازی به چشمِ خلق، شیرین ساز تلخ افسانۀ ما را غزلیات صائب تبریزی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
21.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻از سینه‌فیل تا نقد فیلم! اونایی که عشق سینما هستند عموماً سواد تحلیل فیلم ندارند، و اونایی که خیلی قدرت تحلیل فیلم دارند، سوادِ سینه‌فیل‌ها رو ندارند. جمع بین این دو تا میشه یه نقد فیلم دقیق.  چون اونایی که عشق فیلم‌اند که به قول معروف بهشون می‌گند سینه‌فیل، اونا اونقدر در مورد یک کارگردان، یک فیلم، یک ژانر، یک گونهٔ فیلم، اطلاعاتشون زیاده که می‌تونند دو سه صفحه دربارهٔ مثلاً فیلمی از دیوید لینچ «جادهٔ مالهالند»، دربارهٔ اسپیلبرگ، دربارهٔ تارانتینو، دربارهٔ دیوید فینچر ساعت‌ها بتونند با شما صحبت کنند یا بنویسند؛ سابقهٔ کارگردان، از کجا اومده، تو فیلم‌هاش چه مضمونی رو دنبال می‌کنه، چه قاب‌هایی برای فیلم‌هاش به طور ثابت می‌بنده، کدوم فیلمبردار پای ثابت کارشه، کدوم تدوینگر پای ثابت کارشه، همهٔ این اطلاعات رو به شما میده و شما یه دفعه حجم بالایی از دیتا و اطلاعات سینماییت میره بالا ولی تهش چیزی نمی‌مونه! چون طرف قدرت تحلیل و نقد فیلم رو نداره، چون سوادِ خارجِ سینمایی نداره. یعنی طرف نه فلسفه خونده، نه الهیات خونده، نه روان‌شناسی! درواقع یک ویکی‌پدیای سیار دربارهٔ یک کارگردان یا یک فیلم یا یک ژانره. ولی همین آدم‌ها شور سینما روی شونه هاشون منتقل میشه. اینا هستند که عموماً صفحات سینمایی رو دارند اداره می‌کنند. یعنی عملاً سینه‌فیل‌ها هستند که دارند تک‌سکانس‌های فیلم‌ها رو، دیالوگ‌های مشهورشون رو، سکانس‌های مشهورشون رو تو فضای مجازی بازتولید می‌کنند. 🔺برشی از کارگاه  «نقد فیلم» استاد سیدحمیدرضا قادری مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
همیشه از غم کسانی حرف می‌زنند که می‌مانند و می‌سازند، اما هیچوقت به غم آن‌هایی که می‌گذارند و می‌روند فکر کرده‌ای؟ دوستش داشتم آناگاوالدا مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
توی مدرسه تنها چیزی که به ما یاد می‌دهند معنی کلمات است و هجی کردنشان؛ ولی به کار بستن این کلمه‌ها در زندگی واقعی چیز دیگری است که فقط زندگی و تجربۀ واقعی می‌تواند به ما یاد بدهد. بابا زندگی کرده و تو وقتی بهش می‌گویی تحصیل‌نکرده و ناتوان از درک «معنای علمی و غیره»ی مسائل زندگی، انگار متوجه نیستی. مادر هنوز هم تنها موجودی است که می‌تواند زخم آدم را ماچ کند و خوبش کند. اگر بلدی این را به شیوه‌ای علمی توضیح بده. در کمال خونسردی ترومن کاپوتی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
این‌طور دعا کن:«خدایا کاری کن که هر کاری را با صداقت شروع کنم و با صداقت تمامش کنم. خودت به من توانی بده که پشتیبانم باشد.» إسرا آیۀ ۸۰ مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
حضورش برایم هیچ اهمیتی نداشت اما غیبتش خیلی آزاردهنده بود ... سمفونی مردگان عباس معروفی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
🔻جراحت پیش‌داستان چیست؟ فرض کنید کسی در کودکی در حوض افتاده و تجربۀ نزدیک به خفگی و غرق‌شدگی داشته؛ این جراحت پیش‌داستان اوست و ترومای او می‌شود: «وحشت از آب». حالا چنین کسی وقتی قهرمان رمان ما می‌شود، در نقطۀ عطف داستان، مجبور می‌شود برای نجات افرادی به درون آب بپرد. در رمان کلاسیک قهرمان با چیره شدن بر ترومای خود به پیروزی می‌رسد؛ و در رمان کلاسیک تراژیک، قهرمان با شکست، پیروز می‌شود یعنی قهرمانی که ترومایش ترس از آب است، برای نجات افرادی به درون آب می‌پرد و آن‌ها را نجات می‌دهد اما خود مقهور ترومایش شده و غرق می‌شود؛ اما همین شکست در برابر تروما، خود پیروزی است چون منجر به نجات دیگری شده است. مُرده است اما زندگی بخشیده است. بزرگترین منبع شما برای نوشتن رمان، خصوصاً اولین رمان، زندگی خودتان است. به میزانی که از زندگی خود فاصله بگیرید، شانس اصیل روایت‌کردن ماجرا را دست‌کم در رمان اول پایین می‌آورید. نویسنده در گام اول باید بیاموزد که با خودش صادق باشد و به خود فرصت عریان‌کردن روح و روانش را بدهد و نترسد. وقتی چنین کرد، می‌تواند انتظار داشته باشد که خواننده با او ارتباط حسی بگیرد. بنابراین پیش از نوشتن به خودتان رجوع کنید، ببینید جراحت پیش‌داستان شما چیست (می‌تواند بیش از یک جراحت باشد) و سبب چه ترومایی شده است. 🔺برشی از کارگاه «رمان‌نویسی» استاد مهام میقانی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr