میخواهم لااقل یک نفر باشد که با او همانطور حرف بزنم که با خودم حرف میزنم.
ابله
تئودور داستایوفسکی
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
هر کسی آن کند که از اصل و گوهر وی سزد.
تاریخ بیهقی
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
🔻«نشاندادن» برایم سخت است! چه کنم؟
نوشتن ارتباط مستقیمی با صداقت دارد. تو در مورد چه چیزی میتوانی صادق باشی؟ در مورد چیزی که میشناسیاش! در مورد چیزی که نمیشناسی که نمیتوانی صادق باشی. پس تو از پس نوشتن چیزی برمیآیی که میشناسیاش.
اگر «نشاندادن» برایتان سخت است، میتواند دو علت داشته باشد:
1) آن موقعیت را خیلی خوب نمیشناسی.
2) اگر میشناسیاش، داری با فاصله به آن نگاه میکنی.
شما وقتی راوی موفقی داری (فارغ از اولشخص یا سومشخص بودنش) که از دلِ ماجرا روایت کند. بنابراین باید خودت را تا جایی که ممکن است در دل ماجرا قرار دهی.
پس مشکل «نشان دادن» به شناخت و نگاه خداگونه به داستان برمیگردد. نگاه خداگونه یعنی از بالا ایستادهای، شخصیتهای داستانی آن پایین دارند کارشان را میکنند و تو داری مینویسیشان. در صورتی که تو همکُفو آن شخصیتهای داستانی هستی. تو خدا نیستی! تو روی آن زمینی! تو در دلِ ماجرایی. خصوصاً داستانی که قرار است با عواطف سروکار داشته باشد، اول باید بتواند خودت را منقلب کند. اگر از پسِ منقلب کردن تو برنیاید، احتمال اینکه از پس منقلب کردن مخاطب بربیاید، چیزی نزدیک به صفر است!
🔺برشی از کارگاه «جستار شخصی» استاد رامبد خانلری
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
این مردگان کوچکترین علاقهای به زندگان ندارند؛ به کسانی که جانشان را گرفتهاند، به شاهدان و به ما! چرا باید چشمشان به دنبال نگاه خیرهٔ ما باشد؟ چه حرفی داشتند که بخواهند با ما بزنند؟
ما، منظورم از ما هر کسی است که هرگز تجربهای مثل آنچه که بر سر این افراد آمده را نداشته، درکشان نمیکنیم ...
نظر به درد دیگران
سوزان سانتاگ
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
گریزگاه من کجاست؟
وقتی هیچ پناهی جز تو نیست.
فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr