eitaa logo
آکادمی آزاد مدرسه اسلامی هنر
1.4هزار دنبال‌کننده
950 عکس
140 ویدیو
0 فایل
مدرسه اسلامی هنر #یک_قدم_جلوتر... academy.isoa.ir 02537830811 پشتیبان: @isoapr_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
تا در تو نظر کردم رسوای جهان گشتم آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد عطار نیشابوری مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
🔻چطور شوخی بنویسیم؟ خاطرات ما ممکن است به خودی خود آنقدر جذاب و بامزه نباشند. ما به عنوان نویسندۀ طنز باید در پرداخت آن خاطره، یک مقدار دروغ بگوییم و اغراق کنیم. یک کمی خاطره را دستکاری کنیم تا بامزه شود. درواقع خاطره دستاویزی برای شروع کار است. یعنی خاطره را می‌گذاریم جلویمان و فکر می‌کنیم باید چه کار کنیم تا بامزه‌تر و خنده‌دارتر شود. باید یک چیزهایی را دور ریخت، اتفاقات بی‌مزه و بی‌نمک را حذف کرد. و یک چیز‌هایی هم اضافه کرد که اصلاً در آن وجود نداشته! کار نویسنده اصلاً همین است. شما باید این توانایی را داشته باشید که خاطرۀ مناسب را از بین خاطراتتان بیابید و بعد آن را توسعه دهید.  از آنجایی که برای نوشتن، مطالعه هدفمند بسیار مهم و اثرگذار است، دو کتاب از «دیوید سداریس» طنزنویس مهم امریکایی معرفی می‌کنم که حتماً بخوانید. هر دو کتاب را پیمان خاکسار ترجمه، و نشر چشمه منتشر کرده است: «بالاخره یک روز قشنگ حرف می‌زنم» و «مادربزرگت را از اینجا ببر». 🔺برشی از کارگاه «طنزنویسی» استاد حسام حیدری مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻جملاتتون باید کوتاه باشه! جملاتتون باید کوتاه باشه. یعنی چی؟ یعنی فاصلهٔ بین نهاد و گزاره همیشه باید کم باشه. «علی آمد.» علی نهاد و گزاره، آمد. هر چی فاصلهٔ نهاد و گزاره بیشتر بشه، فهمش، تحلیلش، درکش برای مخاطب سخت‌تر میشه. به جایی می‌رسه که می‌بینید در یه متنی میگه:«علی که با محمدرضا دعواش شده بود و کتش رو زده بود پاره کرده بود، همون کتی که از فروشگاه هاکوپیان خریده بودند، بلوار فردوسی، همونی که سرش رو تازه خراب کرده بودند و یه سری شهرداری هم ریخته بودند با مردم دعوا می‌کردند، غذا خورد.»  چی شد؟! انقدر فاصلهٔ بین نهاد و گزاره زیاد شده که ما می‌مونیم که این گزارهٔ غذا خورد، کتش رو از روی جالباسی برداشت، به کی می‌خوره؟ میریم از اول متن رو می‌خونیم، گاهی می‌فهمیم و گاهی حتی با خوندن متن هم متوجه نمی‌شیم! 🔺برشی از کارگاه  «نویسندگی خلاق» استاد سیداحمد بطحایی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
چرا از موقعیت‌های ترس‌آوری مثل جفت‌پا پریدن در رابطه‌های اشتباه، گز کردن جاده در تاریکی، یا شنا در دریاچه‌ای که دست به غرق کردنش ملس است، به اندازهٔ کافی نمی‌ترسم؟ به بدن ظریف و شکننده‌ام می‌نازم یا دلم قرصِ عهدِ جهان سست‌بنیاد است؟ و کسی نمی‌داند در کدام سرزمین می‌میرد مهزاد الیاسی مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻زیرمتن نباید نیاز به توضیح داشته باشد! نکته‌ای که وجود داره در مورد زیرمتن اینه که چه آگاهانه باشه چه ناخودآگاهانه، نباید نیاز به توضیح داشته باشه. زیرمتنی که نیاز به توضیح داشته باشه یعنی منِ نویسنده بخوام راجع به زیرمتنم توضیح بدم؛ به من بگن خب که چی؟ من خودم بیام راجع بهش توضیح بدم و پس از توضیح من، ماجرا حالا یا روشن شه یا روشن نشه، ولی با توضیح من، زیرمتن وجاهت پیدا بکنه. زیرمتن نباید نیاز به توضیح داشته باشه. زیرمتن باید حس بشه ولو اینکه از جانب مخاطب‌های مختلف، جنبه‌های مختلفی از اون حس بشه. یعنی ممکنه شما «رازهای سرزمین من» رو بخونید، یه حسی راجع بهش داشته باشید، یه برداشتی داشته باشید، یه ابعادی از اون براتون پدیدار بشه، کس دیگه‌ای بخونه و اتفاق دیگه‌ای براش بیفته. یا شما «انفجار بزرگ» هوشنگ گلشیری رو اگر بخونید، ممکنه که شما یه برداشتی ازش بکنید و کس دیگری بیاد و اون رو بخونه و جنبه‌های دیگری از اون رو ببینه. چرا؟ چون اونجا زیرمتن درست شکل گرفته و درست ساخته شده و اون زیرمتن حالا می‌تونه ابعاد مختلفش و از جنبه‌های مختلف با مخاطب ارتباط برقرار کنه. ولی اینکه گلشیری بخواد بیاد راجع به اون حرف بزنه و اصلاً بگه قصه‌اش راجع به چیه، بیاد توضیح بده و هی بخواد راجع به اون زیرمتن حرف بزنه و پُرگویی بکنه برای اینکه من قبول بکنم که زیرمتنی وجود داره یا زیرمتن داره چی میگه، این غلطه! و اونجا می‌تونیم بگیم که زیرمتن درست شکل نگرفته. 🔺برشی از کارگاه  «داستان‌نویسی پیشرفته» استاد فرشته نوبخت مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr