📸 فرصتی عالی برای علاقمندان به عکاسی
به مناسبت روز جهانی عکاسی، شما میتوانید کارگاههای آموزش عکاسی، از مقدماتی تا پیشرفته، را با تخفیف ۳۰درصد ثبتنام کنید.
⏳مهلت ثبتنام: از جمعه ۲۶ مرداد تا دوشنبه ۲۹ مرداد
💠 برای ثبتنام از اینجا اقدام کنید.
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
May 11
32.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻فیلمسازی؛ تجسم جهانبینی
یه نکتهای داره آلفرد هیچکاک که به زعم خیلیها یک نخبهٔ بزرگ و یک متفکر بزرگه، غیر از اینکه کارگردانه در سینما، و اون جمله اینه که میگه من اگر مدرسهٔ فیلمسازی رو داشته باشم یا دانشکدهٔ فیلمسازی، حتماً دو سال اول اجازه نمیدم کسی به دوربین نزدیک بشه! چون کارگردانی مجموعه چیزهاییه که شاید آخرینش رسیدن به کار با دوربین و فیلمسازیست!
و من بعدها به مرور که همینطور هی کار کردم متوجه شدم که این جملهٔ هیچکاک بسیار جملهٔ بزرگ و مهمیه. برای چی؟ برای اینکه وقتی ما فیلمسازی میکنیم، درواقع میایم ماحصلی از آنچه که در ذهنمون، در گذشتهمون و پیشینهمون که ما اگر بخوایم یک واژه باهاش بسازیم میگیم جهانبینیمون، اون قراره تجسم بیرونی پیدا کنه.
🔺برشی از کارگاه «کارگردانی پیشرفته» استاد بهروز شعیبی
💡برای مشاهده و دریافت این کارگاه، از اینجا اقدام کنید.
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
شب کمنظیری بود خوانندۀ عزیز! از آن شبها که فقط در شور شباب ممکن است. آسمان به قدری پرستاره و روشن بود که وقتی به آن نگاه میکردی بیاختیار میپرسیدی آیا ممکن است چنین آسمانی این همه آدمهای بدخلق و بوالهوس زیر چادر خود داشته باشد؟
شبهای روشن
فئودور داستایوفسکی
برگردان سروش حبیبی
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
رنجوری را گفتند: دلت چه میخواهد؟
گفت:«آن که دلم چیزی نخواهد.»
گلستان سعدی
باب سوم در فضیلت قناعت
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
May 11
آکادمی هنری ماه نو
💠گعده هفتگی داستان | گعده دوازدهم ☕️ اهالی داستان، چهارشنبهها دورهم جمع میشوند، داستان میخوانند
💠گعده هفتگی داستان | گعده سیزدهم
☕️ اهالی داستان، چهارشنبهها دورهم جمع میشوند، داستان میخوانند و درباره داستان گپ میزنند.
📍در هر گعده یک داستان از نویسنده مهمان و یک داستان از نویسندگان مهم ایران و جهان، خوانده میشود. استاد یونس عزیزی، دبیر انجمن ادبی ماها، تسهیلگر این نشست ادبی است.
⭕️ داستانهای امروز:
داستان اول : سی سالگی من، نوشتۀ مینا سعادتپور
داستان دوم: گربه سیاه، نوشتۀ ادگار آلنپو
🕔 چهارشنبه ۳۱ مرداد، ساعت ۵ عصر
🏛 هنرستان، نبش کوچه ۲۰، مدرسه اسلامی هنر
🔔از دستش ندهید.
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr
آکادمی هنری ماه نو
🔻داستاننویس خوب لابراتوار چاپ عکس دارد!
میدانید که اجزای تشکیلدهندۀ نور، فوتونها هستند و آنچه در چاپ شیمیایی روی کاغذ ثبت میشود، چیزهایی است به نام پیکسل! داستاننویس خوب کسی است که لابراتوار چاپ عکس داشته باشد؛ یعنی به جای آنکه جمله بسازد، عکس تولید کند؛ به عبارت دیگر، هر کلمه باید یک پیکسل باشد.
مثلاً میخواهیم بگوییم شخصیتهای داستان در جایی پناهندگی سختی داشتند و زندگیشان جهنم بود، به همین دلیل میخواستند غیرقانونی از مرز عبور کنند و به شهر وانِ ترکیه، و از آنجا هم به مقصد بعدی بروند. نویسندۀ مبتدی اینطور مینویسد:
«در تاریکی شب، مرد و زن و سه فرزندشان به مرز میرسند. مرد به زنش میگوید: «دیدی بهت قول دادم؟» زن: «باورم نمیشه! تو دلم میگفتم داری شعر میبافی برای خودت!» مرد با دستش منظره را نشان میدهد: «الآن این شعره؟ این مگه وان نیست؟ این پرچم ترکیه شعره؟ یه شعر با پرچم ترکیه بساز!». زن میخندد و...» و مای مخاطب میگوییم خدا را شکر که دارند از زجر رها میشوند.
در ادامه، نویسنده در دیالوگهای زن و مرد، میآورد که «چقدر زندگی بد و تیره بود، خوش به حال این غربیها، سیوهفت سالگی هم دیر نیست، از فردا زندگی میکنیم، تا شصت هفتاد سال زنده میمونیم دیگه، حداقل سی سالش رو میتونیم درست زندگی کنیم، خدا رو شکر راحت شدیم و...
این یک مدل گفتنِ این است که «اینها زندگی سختی داشتند» اما با شنیدن اخبار ساعت دو، با خبرها قاطی، و مثل بنزین تبخیر میشود و از ذهن مخاطب میرود. چرا؟...
🔺برشی از کارگاه «نخهای داستان» استاد احسان عبدیپور
مدرسه اسلامی هنر
#یک_قدم_جلوتر...
@isoapr