eitaa logo
آکادمی هنری ماه نو
1.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
168 ویدیو
0 فایل
یک مهارت جدید را شروع کن، و از خودت یک قدم جلوتر باش. #یک_قدم_جلوتر... academy.isoa.ir 02537830811 09038003463 پشتیبان: @isoapr_admin مشاوره: @isoapr_amoozesh
مشاهده در ایتا
دانلود
رنجوری را گفتند: دلت چه می‌خواهد؟ گفت:«آن که دلم چیزی نخواهد.» گلستان سعدی باب سوم در فضیلت قناعت مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
آکادمی هنری ماه نو
💠گعده هفتگی داستان | گعده دوازدهم ☕️ اهالی داستان، چهارشنبه‌ها دورهم جمع می‌شوند، داستان می‌خوانند
💠گعده هفتگی داستان | گعده سیزدهم ☕️ اهالی داستان، چهارشنبه‌ها دورهم جمع می‌شوند، داستان می‌خوانند و درباره داستان گپ می‌زنند. 📍در هر گعده یک داستان از نویسنده مهمان و یک داستان از نویسندگان مهم ایران و جهان، خوانده می‌شود. استاد یونس عزیزی، دبیر انجمن ادبی ماها، تسهیلگر این نشست ادبی است. ⭕️ داستان‌های امروز: داستان اول : سی سالگی من، نوشتۀ مینا سعادت‌پور داستان دوم: گربه سیاه، نوشتۀ ادگار آلن‌پو 🕔 چهارشنبه ۳۱ مرداد، ساعت ۵ عصر 🏛 هنرستان، نبش کوچه ۲۰، مدرسه اسلامی هنر 🔔از دستش ندهید. مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr
آکادمی هنری ماه نو
🔻داستان‌نویس خوب لابراتوار چاپ عکس دارد! می‌دانید که اجزای تشکیل‌دهندۀ نور، فوتون‌ها هستند و آنچه در چاپ شیمیایی روی کاغذ ثبت می‌شود، چیزهایی است به نام پیکسل! داستان‌نویس خوب کسی است که لابراتوار چاپ عکس داشته باشد؛ یعنی به جای آن‌که جمله بسازد، عکس تولید کند؛ به عبارت دیگر، هر کلمه باید یک پیکسل باشد. مثلاً می‌خواهیم بگوییم شخصیت‌های داستان در جایی پناهندگی سختی داشتند و زندگی‌شان جهنم بود، به همین دلیل می‌خواستند غیرقانونی از مرز عبور کنند و به شهر وانِ ترکیه، و از آنجا هم به مقصد بعدی بروند. نویسندۀ مبتدی این‌طور می‌نویسد: «در تاریکی شب، مرد و زن و سه فرزندشان به مرز می‌رسند. مرد به زنش می‌گوید: «دیدی بهت قول دادم؟» زن: «باورم نمیشه! تو دلم می‌گفتم داری شعر می‌بافی برای خودت!» مرد با دستش منظره را نشان می‌دهد: «الآن این شعره؟ این مگه وان نیست؟ این پرچم ترکیه شعره؟ یه شعر با پرچم ترکیه بساز!». زن می‌خندد و...» و مای مخاطب می‌گوییم خدا را شکر که دارند از زجر رها می‌شوند. در ادامه، نویسنده در دیالوگ‌های زن و مرد، می‌آورد که «چقدر زندگی بد و تیره بود، خوش به حال این غربی‌ها، سی‌و‌هفت سالگی هم دیر نیست، از فردا زندگی می‌کنیم، تا شصت‌ هفتاد سال زنده می‌مونیم دیگه، حداقل سی سالش رو می‌تونیم درست زندگی کنیم، خدا رو شکر راحت شدیم و... این یک مدل گفتنِ این است که «این‌ها زندگی سختی داشتند» اما با شنیدن اخبار ساعت دو، با خبرها قاطی، و مثل بنزین تبخیر می‌شود و از ذهن مخاطب می‌رود. چرا؟... 🔺برشی از کارگاه «نخ‌های داستان» استاد احسان عبدی‌پور مدرسه اسلامی هنر ... @isoapr