eitaa logo
- إسـراء -
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
408 ویدیو
12 فایل
. ﷽ - - شرایط ꧇) - @isra_s https://daigo.ir/secret/5952053169 تیم اسراء پیام‌هایتان را دریافت می‌کنند♡ و فرهنگِ نشر و فورواردِ مطالب مذهبی را به جآ آورید . إسراء : درشب سیر کردن .
مشاهده در ایتا
دانلود
- إسـراء -
#محرم | #شب_چهارم | #حر_بن_ریاحی امروز همان روزیست کهـ . . معروف است بهـ توبهـ ! گر گناهی کردیم تو
| | یهـ زینبی میگیم . . یهـ زینبی میشنویم . . دیدے مادراےِ شهدا تا میفھمن شهید آوردن عکسِ بچشو میگیرھ بغلش و میرھ استقبالِ شھید . . من یهـ مادر سراغ دارم کهـ برایِ همهـ ی شھدا مادرے کرد . . برای همهـ ی شھیدا دوان دوان رفت؛ اما نوبت بهـ بچهـ های خود کهـ رسید . . تو خیمهـ ها موند و جلو نیومد ! نقل اینهـ : خانم زینب؛ دستِ گل پسراشو گرفت و سویِ خیمهـ ی ارباب رفتن 💔 بهـ خیمهـ کهـ رسیدن رو بهـ بچهـ هاش کرد و گفت : من تو نمیآم؛ شما برید از دایی‌تون اجازھ بگیرید . . زینب ایستاده پشتِ خیمهـ منتظرِ کهـ گل پسراش از خیمهـ بیان بیرون دلش آروم و قرار نداره . . بی‌تابهـ هی میگهـ خدایا، نکنهـ من سھمی نداشتهـ باشم . . بچه ها برگشتند . . بی بی زینب دید بچهـ ها اشک تو چشماشون حلقه زدھ سرشون پایینهـ پرسید : چی شدھ ؟ گفتند : دایی اجازھ ی رفتن بهـ میدانو نداد . . دستِ بچه ها رو گرفت اومد تو خیمهـ ی أبی‌عبدالله . . رو بهـ ارباب کرد و فرمود : برادر چرا نمیزاری بچهـ هام فدات شن ؟ چرا نمیزاری بهـ قیامت لبیک بگن ؟ چرا مانعِ رفتنشون میشی ؟ ارباب با شنیدنِ حرف های خانم زینب شروع بهـ گریهـ کردن کرد و اجازھ ی رفتنِ طفلان زینبو داد بچهـ ها از مادر وداع کردند و رفتند . . وقتی خبرِ شھادتِ بچهـ های زینب اومد . . سیدالشھداء شتابان رفت سوی خواهرزادھ هاش دوان دوان ! از خدا طلب کمک میخواست؛ جوابِ خواهرش خانم زینب رو چی بدھ اما هر چی منتظر موند زینب از خیمهـ خارج نشد از خانم زینب پرسیدند : چرا بهـ استقبال بچهـ هات نیومدی ؟ خانم فرمودند : خوف از این داشتم برادرم حسین از من شرم کند . . امان از دل زینب یعنی همین . . 🌱 نویسندھ : م.جعفرے [ https://eitaa.com/joinchat/2775515320Ce97d0e60f8 ] هر شب با روضھ هامون همراھ باشید ↻!
هدایت شده از - إسـراء -
بسمِ‌ربِ‌الحسین؏🌱! السلامُ‌علی‌الحسین؛ وعلی‌ٰ‌علی‌بن‌الحسین؛ وعلیٰ‌اولادِالحسین؛ وعلیٰ‌اصحاب‌الحسین؛
زینب همان بآنویی بود کھ وقتی پسرانش فداے برادر شدند اشک نریخت !! تا مبادا برادر شرمندھ ی او شود؛ اشک هایش را نگهـ داشت براے علیِ حسین :)!💔
12_Akbari_shab_4_Moharam_93-02_(www.rasekhoon.net).mp3
4.68M
حبیبی حبیبی ؛ نبینَم غریبی 💔 مگه من مردم داداش ؟ .. اندڪے طَراوَٺ روح:))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- إسـراء -
#محرم | #شب_پنجم | #عون_و_محمد یهـ زینبی میگیم . . یهـ زینبی میشنویم . . دیدے مادراےِ شهدا تا میفھم
| | رسم هست شبِ ششم گل پخش کنند . . آخهـ یهـ دستهـ گل رفت میدان ولی پرپر برگشت . . 🥀 هرچقدر قاسم اصرار میکرد عمو رو تا بهـ میدان رود امام حسین اجازھ نمی‌دادند . . اخر یک نامهـ با دست خطِ پدر آورد و برد سویِ عمو . . تا آقا دست خطِ برادرش را دیدند شروع کردند بهـ گریهـ کردن . . و اجازھ دادند کهـ قاسـم بهـ میدان برود 💔 بهـ حضرت ابالفضل فرمودند : لباس جنگی بر تن قاسم بکنید . . 💔 هر کاری کردند این لباس های جنگی تنِ این نوجوون نشد😭 شمشیرش بر زمین کشیده میشد...💔 این سربازِ سیزدھ سالھ . . با رجزخوانی واردِ میدان می‌شود . . نا نجیبی فریاد زد !! بخدا قسم من این پسر بچھ را می‌کشم 💔 چنان با چکمهـ‌اش محکم بهـ کمرِ قاسم زد کهـ با شتاب بهـ زمین خورد . . 😭 نالهـ‌اش بلند شد . . الغثنی یا عمّی !! یعنی عمو بهـ فریادم برس '! ای عمو زود برس بر سرِ من تـا نگردید خبرِ مادرِ من تنِ من زیرِ سم اسـبِ سپاھ مادرم منتظر و چشم بهـ راھ بشتاب و تنِ منو پیدا کن برگِ سربـازےِ منو امضاء کن . . حضرت قاسم قبل رفتن بهـ میدان بهـ عمو گفتهـ بود . . دوسـت دارم وقت‌ شھید شدم؛ تشریف بیارید و سرم رو پاهایتان بزارم 💔 دوست ندارم لشکریان بگن من یتیم و بی‌پدرم . . 😭 عمـو وارد میدان شد میدَوید تا بهـ قاسم برسد تا عمو برسد دوباره یک نانجیبی از میان جمع رسید . . آقا رسید بالا سرِ حضرت قاسـم سر او را بهـ سینهـ اش چسباند و گریهـ کردند . . 😭 مولا فرمودند : قاسـم جآن من چطور بهـ مادرت بگویـم ؟! بهـ پدرت چهـ بگویـم ؟! او تو را پیشِ من امانت گذاشتهـ بود . . 😭 قاسمم چشمانت رو باز کن عمو رو ببین . . 😭 حضرت قاسم فرمود : عمو جان این شهادت از عسل هم برایم شیرین تر بود . . 💔 آقا تا خواستن کلمهـ‌ای بگویند: دیدند دیگر قاسم نیست . . او هم رفت . .😭 رفت پیش پدر . .💔 نویسندھ : م.جعفرے [ https://eitaa.com/joinchat/2775515320Ce97d0e60f8 ] هر شب با روضھ هامون همراھ باشید ↻!
بسمِ ربِ الحسین . . ! مؤسسهـ فرهنگیِ إسراء در نظر دارد بهـ مناسبت ایامِ عزا برنامهـ ای در قالب برگزاری هیئت؛ و یا زنده نگهـ داشتنِ امر بهـ معروف و نهی از منکر برگزار کند. و در انجام این امر نیازمند حمایت های شماست. شماره کارت : [بزنید رو شماره کپی میشهـ !
5892101228779506
بهـ نامِ : مریم جعفرے لینڪ پرداختِ ایتا :)! https://pay.eitaa.com/v/?link=UU4MT [ https://eitaa.com/joinchat/2775515320Ce97d0e60f8 ]
- إسـراء -
بسمِ ربِ الحسین . . ! مؤسسهـ فرهنگیِ إسراء در نظر دارد بهـ مناسبت ایامِ عزا برنامهـ ای در قالب برگزا
بچهـ ها ؛ این کار مالِ خودِ بچهـ هاےِ إسراء‌ست و نیازمندِ حمایت هاے ویژھ ی شما :) حتی در حد دھ هزار تومان یا کمتر 🌱!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از - إسـراء -
بسمِ‌ربِ‌الحسین؏🌱! السلامُ‌علی‌الحسین؛ وعلی‌ٰ‌علی‌بن‌الحسین؛ وعلیٰ‌اولادِالحسین؛ وعلیٰ‌اصحاب‌الحسین؛