eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
527 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
بله، متاسفانه یا خوشبختانه ما کنترل صد در صد روی ورودی های اطرافمون نداریم و اینکه چشم، این موضوعی که گفتید، چندین جلسه مجموعه مونو به خودش اختصاص میده. حتما بهش می‌پردازیم 👌
فکر نمیکردین؟ دوستای فرات از خودش همیشه خفن تر بودن عزیزانم😌
مه‌شکن🇵🇸
فکر نمیکردین؟ دوستای فرات از خودش همیشه خفن تر بودن عزیزانم😌 #طناز
بعد نیاید رمان بخواید ها برید از طناز جونتون رمان بخواید😒
گنبد فیروز‌ای و قشنگش رو همیشه توی مسیر رفت و آمد دانشگاه می‌دیدم. همیشه از کنارش رد می‌شدم؛ هیچ‌وقت داخل نرفته بودم ولی خیلی این بنا رو دوست داشتم. رنگ گنبدش واقعا زنده ست. چند روز پیش بالاخره رفتم داخلش. وای که چقدر روح داشت این بنا! اصلا تا واردش شدم یه جوری شدم... اینجوری که احساس کردم زیر نظر یه آدم مهمم و داره نگاهم می‌کنه و باید مواظب رفتارم باشم. و در عین حال دوست داشتم ساعت‌ها توی اون مقبره کوچیک آجری بشینم و سرمو به دیوار تکیه بدم و چشمام رو ببندم. صاحب مقبره رو خیلی نمی‌شناختم. می‌دونستم یکی از عرفای بزرگ اصفهان بوده و حاجت هم می‌داده. و اینم می‌دونستم که شیخ بهایی خیلی به مقبره ایشون اهمیت می‌داده. هنوز هم چیز زیادی درباره‌ش نمی‌دونم. ولی واقعا زیارتش تحت تاثیر قرارم داد. اگه اومدید اصفهان حتماً یه سر به «بابا رکن الدین» بزنید.
مه‌شکن🇵🇸
اصلا بافت سنتی و قدیمی اصفهان یه جور عجیبی روح داره، یه جور عجیبی دوست‌داشتنیه. حتی کوچه‌پس‌کوچه‌های قدیمی شهر هم همینطورن؛ بدون این که بنای تاریخی شاخص داشته باشن. حیف که خشک شدن زاینده‌رود داره این شهر ارزشمند رو نابود می‌کنه...
تخت فولاد اصفهان، چیزی فراتر از یه آرامستان معمولیه. یه بافت زنده ست که تاریخ اصفهان درونش نفس می‌کشه. توی تخت فولاد مقبره‌های خانوادگی زیادی وجود داره. اینجا مقبره مادر شازده ست. قبر یکی از بانوان خیر و مومن اصفهان. باز هم یک بنای زنده و قشنگ... توی تخت فولاد که راه میرم، اصلا احساس نمی‌کنم بین آدم‌های مرده راه میرم. احساس می‌کنم دارم با روح اجدادم مرتبط می‌شم و این خیلی حس خوبیه؛ احساس ریشه‌دار بودن، وطن داشتن، حس تعلق. حس اینکه منم یه بخش کوچیکی از یه تاریخ بزرگم. صدسال دیگه، یه نفر دیگه از کنار سنگ قبر همه ما رد می‌شه، بدون این که بدونه ما دقیقا کی بودیم، به چی فکر می‌کردیم، چه احساسات و دغدغه‌هایی داشتیم... برای هیچکس هم مهم نیست، همون‌طور که برای ما مهم نیست. با ما یا بدون ما، این زمین می‌چرخه...
توی حال و هوای عرفانی تخت فولاد و ارتباط با روح اجدادت هستی که یهو چشمت به هنرآفرینی ملت روی بافت تاریخی می‌افته😑 خب دیگه با احترام به روح اجداد خودم(بهتره در گوششونو بگیرن)، بهتره ادب رو بذارم کنار و بگم تو روح اون کسی که روی بنای تاریخی خاطره می‌نویسه😑 حیف بنا به این قشنگی... (هی فحش تایپ می‌کنم بعد میگم نهههه دختر مودب باش، اینجا خانواده نشسته🙄)
آرامگاه «بانو مجتهده امین» خیلی خلاقانه ساخته شده؛ انگار خود ایشونن که محکم و استوار سر جاشون ایستادن. ولی آخرش اون حسی که توی آرامگاه بابا رکن‌الدین بود رو نداشتم، شاید چون این بنا خیلی جدیدتر بود. کاش آدم اینطوری اسمش توی تاریخ بمونه...
عصر تابستون+خونه مادربزرگ+چایی+یه رمان جذاب= احساس رهایی و آزادی. پ.ن: تقریباً تنها جایی که چایی می‌خورم خونه مادربزرگمه. چایی فقط اونجا می‌چسبه. پ.ن۲: این کتاب واقعا از لحظه شروع با روح و روان آدم بازی می‌کنه. قلاب داستان خیلی سریع گیر می‌کنه به مغزت. تریلر به این میگن!
مه‌شکن🇵🇸
عصر تابستون+خونه مادربزرگ+چایی+یه رمان جذاب= احساس رهایی و آزادی. پ.ن: تقریباً تنها جایی که چایی م
جذابیت کتاب‌های جک ریچر اینه که به طور همزمان کلی چیز جالب در زمینه سلاح‌‌شناسی، پزشکی قانونی، دفاع شخصی، آناتومی بدن، رانندگی، و حتی فیزیک یاد می‌گیری!! و درضمن یاد می‌گیری همه پدیده‌های ساده اطرافت رو هم تحلیل کنی. جزئیات به ظاهر ساده رو کنار هم بچینی و استدلال کنی.
😐 برنامه دارم براتون...😈