May 11
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦فیلــم دیده نشده از شہــید محسن حججے داخل تانڪ🔴
#پیشنہاد_دانلود
@istadehaieenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦این عالیـــه
دابسمش مدافعان حرم روی آهنگ بهنام بانی 😄
👇
@istadehaieenghelabi
#حتمابخونید
خیییلی قشنگه👇
🌸 #خوابی که #همسرشهید بعد #شهادت او دید...
🍃همسرشهیدمرتضی رجب بلوکات:
🔆خاطرم هست که یک بار در عالم رویا خود را در حالی که به سر مزار ایشان میروم، دیدم و هنگامی که به آنجا رسیدم،
🔶دیدم به جای قبر، ایشان در حال مریضی و روی تخت بیمارستان هستند و من مثل یک کسی که به ملاقات مریض میرود، به دیدار ایشان رفتهام. پرسیدم که چرا در این حال و مریضی هستید؟
✨ایشان گفت: «من از عاقبت این مملکت میترسم. فقط باید دعا کنیم که خونهای ما پایمال نشود.
من نگران آینده این مملکت هستم»
و این حرف ایشان همیشه من را میلرزاند و نگران این قضیه هستم.
🌹وقتی که برای دیدن شهید به بهشت رفتم وقتی که محسن پسر بزرگم حدود چهار سال داشت و بسیاری از شبها تب میکرد و مشکلات زندگی بسیار شده بود؛
🌺یک شب در خواب من را برای دیدن شهید به بهشت بردند.
وقتی به درب بهشت رسیدم، دیدم آنجا با طاق نصرتی زیبا که از گلهای قرمز رُز پوشیده شده، جلوه میکند
و رودخانهای در آنجاست که آنچنان زلال و بیهمتاست که فقط از آن یک خط دیده میشود
و همه از روی آن به آسانی میگذرند و کوهی که مثل آینه برافراشته شده، در برابرم است.
.
🌼در حالی که انتظار آمدن شهید را میکشیدم، ناگهان او را در حالی که دو خانم خوشگل در کنارش بودند دیدم.
💫آنها آنقدر زیبا و ناز بودند که موهایشان تا کف پایشان کشیده میشد و از دو طرف شهید را محکم گرفته بودند.
🍀من با دیدن این صحنه حسادت زنانهام گل کرد و قهر کردم و روی برگرداندم و رفتم.
🌸شهید دنبال من میدوید که نروم و من میگفتم:
بایدم بهت خوش بگذره، من با این همه مشکلات زندگی میکنم و بچهها را نگه میدارم اونوقت
تو اینجا خوش میگذرونی و ما از یادت رفتهایم و... .
🌱شهید گفت:
به خدا باور کن اینها زن من نیستند، اینها اعمال من هستند و به من چسبیدهاند، چکارشان کنم؟!
و گفت: میخواهی بگویم بروند؟
💐دستی زد و آنها غیب شدند و شروع به دلجویی کرد و میگفت:
ما تو دنیا خیلی کار کردیم و اصلا زیادی هم آوردیم. حاضرم آنها را با تو تقسیم کنم، ولی تو با من قهر نکن... .
🌷با اشاره خانهای زیبا را به من نشان داد و گفت: آن خانه را برای شما دارم میسازم که بعدا آمدید اینجا مستاجری نکشید
و راحت باشید و خلاصه دل من را به دست آورد و خداحافظی کردم و آمدم.
#شهیدمرتضی_رجب_بلوکات
#شادی_روح_همه_شهدا_صلوات🌸
#کانال_ایستادهایمتاشهادت 👇
@istadeh_tashahadat
💐🌾🌸🌿🌷
🍃🌺🌿
🍁🍃
🌸
💌 #وصیت_شهدا
روی #قبرم بنویسید
اینجا مدفن کسی است که میخواست #اسرائیل را نابود کند ...
#پدر_موشکی_ایران
#شهید_حسن_تهرانی_مقدم🌸🍃
#سالروز_شهادت💚
@istadeh_tashahadat
#خنده_حــــلال 🌺
خاطـره خنده دار #راهیان_نور 😂👇
یادمه از اولین دوره های راهیان نور که رفته بودم وقتی وارد هویزه شدیم
قشنگی فضاش ما رو گرفت☺
کسایی که رفتن هویزه میدونن چے میگم... جلوی درش کفشاتو میگیرن و واکس میزنن👞
از تونل سر بندها که عبور میکنے،
میرسی به یه حیاط که دو طرفش شهدا دفنن💚
و چند تا درخت رو مزار بعضی شهدا سایه انداخته و دلچسبی فضا رو دو چندان میکنه😊
یادمه وارد شدیم و راوی روایت گری میکرد
یکی از بچه ها که سابقه دار بود اصرار کرد
بچه ها بریم سر قبر شهید علی حاتمی💚
پرسیدیم چرا بین اینهمه شهید به اونجا اصرار داری؟ گفت:بیاین کارتون نباشه😬😁 رفتیم رو مزار شهید و مشغول فاتحه و صحبت و...
دیدیم چند تا خواهرا هم پشتمون سرپا وایستادن و منتظرن بیان همونجا و چون ما اونجا بودیم خجالت میکشیدن جلو بیان😕
برام جای تعجب بود😮
خوب بقیه شهیدا اطرافشون خالین برن برا اونا فاتحه بخونن😯
که این رفیقمون گفت:
آخه این شهید مسئول کمیته ازدواجه 💞😀
هر کے با نیت بیاد سر خاکش سریع ازدواج میکنه😅
(پس بگو چرا خواهرا صف وایساده بودن😂)
ما هم از قصد هے کشش میدادیم و از روی مزار بلند نمیشدیم...😌😅 یهو راوی اومد بلند جلومون با صدای بلند و خنده گفت:
آقایون!
این شهید شوهر میده ها...
زن نمیده به کسی 😂
یهو همه اطرافیا و اون خواهرای پشت سری خندیدن 😐
و ما هم آروم آروم تو افق محو شدیم 😞😬️ البته راویه الکے میگفت😂
خیلی بچه ها با نیت اومدن و ازدواج هم کردن☺ اقایون و خانمایے که راهیان میرید،
مزار شهید علی حاتمی تو هویزه فراموش نشه😉✌️
التماس دعا
#خوشبختی_و_متاهل_هرچه_سریعتر_جوونامون_و_شادی_روح_پاک_شهدا_صلوات 🌹
🆔 @istadeh_tashahadat
#زیباست
💎روزی مردی خواب عجیبی دید.
دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آنها نگاه می کند.
هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند.
مرد از فرشته ای پرسید؛ شما چکار می کنید؟ فرشته در حالیکه داشت نامه ای را باز می کرد گفت؛ اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضا های مردم از خداوند را تحویل می گیریم.
مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آنها را توسط پیک ها به زمین می فرستند
مرد پرسید؛ شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت؛ اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمتهای خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم.
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است.
با تعجب از فرشته پرسید؛ شما چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد؛ اینجا بخش تصدیق جواب است
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند.
مرد از فرشته پرسید؛ مردم چگونه می توانند جواب بفرستند.
فرشته پاسخ داد؛ بسیار ساده است فقط کافیست بگویند «خدایا شکر»
#کانال_ایستادهایمتاشهادت
@istadeh_tashahadat
🍃🍁🍃🍁🍃🍁
•
میثاق خمینی را
با خامنه اےبستیم🌷
تا لحظه جان دادن
با خامنه اے هستیم🌷
هیهات از این موضع
کوتاه نمی آییم☺️
با قوم ولی نشناس
ما راه نمی آییم😌
Join⇝ @istadeh_tashahadat
#داستان_کوتاه✨
🚗در یکی از سفر های #مقام_معظم_رهبری به جنوب کشور و بازدید از مناطق جنگی بعد از ورود ماشین به جاده ای خاکی حضرت آقا به راننده فرمودند؛که من به رانندگی علاقه دارم❤️ و دوست دارم رانندگی کنم اجازه بدهید من پشت رول بشینم و آقا مشغول رانندگی شدند😄!
بعد از چند دقیقه ای به یک ایست بازرسی رسیدند و آقا توقف کردند تا زنجیر را بندازند سربازی که آنجا بود و ظاهرا تازه کار هم بود آمد جلو و عرض ادب و احترامی خدمت آقا کرد و گفت اجازه بدهید هماهنگی کنم و رفت و به دژبان گفت: قربان آدم مهمی تشریف آوردند!
دژبان گفت:کیه!
سرباز دستپاچه گفت:نمیدونم کیه🤔ولی میدونم که خیلی خیلی مهمه !😐
دژبان گفت: اگه نمیشناسیش از کجا میدونی که خیلی مهمه؟
سرباز گفت:نمیدونم کیه ولی هرکی هست آیت الله خامنه ای رانندشه😐😂
🌸مقام معظم رهبری از این خاطره به عنوان یکی از بهترین خاطراتش یاد میکند🌸
#خنده_به_سبک_بسیجی😅
#مقام_معظم_دلبرے❤️
@istadeh_tashahadat