#مسابقه_پیامکی
✔️گرامیداشت "هفته کتاب و کتابخوانی" همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
✔️با محوریت خطبه های نماز جمعه ی آبدانان در تاریخ👈 ۲۵ آبان ۱۴٠۳
ــــــــــــــــــــــــ
سوال اول
📖 بر اساس تفسیر آیه ی شریفه ی؛
« وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ.../اعراف/۵۸ » شرط عاقبت بخیری انسان چیست؟
۱) داشتن محیط سالم
۲)کسب معرفت
ـــــــــــــــــــــــــ
سوال دوم
عبارات ذیل به ترتیب از کدامیک از معصومین(ع) نقل شده اند؟
📓إيّاكُم وخَضْراءَ الدِّمَنِ — اَلْجارَ ثُمَّ الدّار
۱) حضرت زهرا(س)_ پیامبر اکرم (ص)
۲)پیامبر اکرم (ص)_حضرت زهرا(س)
➖•••➖•••➖•••➖•••➖
⬅️ جواب صحیح سوالات مسابقه را به صورت یک عدد دو رقمی از چپ به راست به سامانه پیامکی ۳٠٠٠۱۳۶۳٠٠٠۱۲۶ تا پایان وقت اداری روز چهارشنبه ۳٠ آبان ۱۴٠۳ ارسال فرمایید.
به ۴ نفر از برندگان این مسابقه به قید قرعه جوائزی اهدا خواهد شد.
ـــــــــــــــــــ
✓اداره کتابخانه های عمومی با همکاری ستاد نمازجمعه شهرستان آبدانان
@abdanannews1
هدایت شده از کانال خبری حضرت زینب(س) (جابر خبر)
ضمن عرض سلام وتبریک به مناسبت فرارسیدن هفته ی بسیج به اطلاع همه ی خواهران میرسانیم فردا چهارشنبه ساعت یکونیم بعدظهر به مناسبت هفته ی بسیج پیاده روی برگزارمیکنیم وازبین شرکت کنندگان به قید قرعه جوایزی تقدیم میکنیم.
محل تجمع حیاط امام زاده پیرمحمد
برگزاری نشست روشنگری وبصیرتی
#در_محل_مسجد موسی بن جعفر روستا
#ناحیه_آبدانان
#حوزه_ام_البنین_س
#پایگاه_مقاومت_حضرت -زینب س_روستای_جابر انصار
#بسیج_با_مردم_برای_مردم
#مسیر_روشن
۱۴۰۳
#هفته_بسیج_گرامی_باد
غبارروبی گلزارشهدای زن به مناسبت هفته ی بسیج (شهیده فاطمه ومنیژه رنجبر)
#ناحیه_آبدانان
#حوزه_ام_البنین_س
#پایگاه_مقاومت_حضرت- زینب_روستای_جابرانصار
#بسیج_با_مردم_برای_مردم
#مسیر_روشن
#هفته_بسیج_گرامی_با
#برگزاری -همایش-پیاده روی -به -مناسبت -هفته ـبسیج-واهداجوایزی به قیدقرعه به شرکت کنندگان
#ناحیه_آبدانان
#حوزه_ام_البنین__روستای_جابروپشتقلعه
#بسیج_با_مردم_برای_مردم
#مسیر_روشن
#پایگاه -حضرت -زینب
#حوزه -,ام البنین
#استان -,ایلام
#ناحیه -آبدانان
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم*
✍️ شخصی می گفت:
من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ،
به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت.
خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم .
یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید.
تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️
راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم.
بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم.
گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟
گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم.
مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد.
گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن.
گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم،
هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند.
از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران.
گفتم من خسته ام و نمی برم.
مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم.
با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم.
به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید.
ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو.
بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟
به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️
دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟
با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟
گفت:برو جمکران.
گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟
گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند.
گفتم به من چه؟
گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده.
به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم.
در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است.
آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد.
سوار ماشین شدم و رفتم جمکران.
دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند.
گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟
گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟
گفتم:شوهرتان کجاست؟
گفت:چرا سوال میکنی؟
گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟
گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است.
گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم.
به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟
زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم.
گفت شما کی باشید؟
کیف را در آوردم و به او دادم.
مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟
گفتم آقا به من گفت که بیایم.
چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟
گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند:
*"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"*
دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت
که این سجیه به جز در شما نمی بینم.
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم
تو در کنار منی و تو را نمی بینم.
مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج
*ان شاالله،*
*قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.*
💦ملتمس دعای فرج و❣️شهادة
✨﷽✨✨✨
اللهم عجل لولیک الفرج
🍇🍇🍇🍇🍇
*☺️ اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده ، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن ؛ شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی .*
*✨روزگارتان با یاد خدا خوش باد.*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوستان فردا میقات باصالحین داریم
نماز جمعه آبدانان هرکدوم میاین پی وی فرمانده اطلاع بدید تا بگم ماشین بفرستن برامون
🔹همایش بزرگ بسیجیان
🔹 زمان و مکان: دوشنبه ۱۴۰۳/۹/۵ راس ساعت ۹صبح در مسجد جامع شهرستان
🔹از کلیه خواهران
برای شرکت در این مراسم ۵ آذر و رزمايش اقتدار بسیجیان دعوت به عمل میآید امید است شرکت فعال داشته باشید.
هدایت شده از روشنا_ آبدانان
✅گردهمایی بزرگ بسیجیان شهرستان آبدانان
👈زمان: فردا 5 آذر 1403 راس ساعت 9صبح
👈 مکان:مسجد جامع آبدانان
🌹منتظر حضور سبز و پر از مهر شما عزیزان هستیم 🌹
#بسیج_با_مردم
#بسیج_برای_مردم