eitaa logo
ويژه نامه امام رضا و حضرت معصومه عليهم السلام
13 دنبال‌کننده
10 عکس
5 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
منبر بلند مناسبتی 🌸 ولادت حضرت زینب سلام الله علیها 🌸 فضایل و مناقب حضرت زینب (س) طلیعه سخن: زینب علیها السلام دختر على و زهرا علیهما السلام در روز پنجم جمادى الاولى سال پنجم یا ششم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود، در پنج‏سالگى مادر خود را از دست داد و از همان دوران طفولیت‏با مصیبت آشنا گردید . در دوران عمر با رکت‏خویش، مشکلات و رنج‏هاى زیادى را متحمل شد، از شهادت پدر و مادر گرفته تا شهادت برادران و فرزندان، و حوادث تلخى چون اسارت و . . . را تحمل کرد . این سختى‏ها از او فردى صبور و بردبار ساخته بود (۱) . او را ام کلثوم کبرى، و صدیقه صغرى مى‏نامیدند . از القاب آن حضرت، محدثه، عالمه و فهیمه بود . او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطیبه و عفیفه بود . نسب نبوى، تربیت علوى، و لطف خداوندى از او فردى با خصوصیات و صفات برجسته ساخته بود، طورى که او را «عقیله بنى هاشم‏» مى‏گفتند . با پسر عموى خود «عبد الله بن جعفر» ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندانى بود که دو تن از آن‏ها (محمد و عون) در کربلا، در رکاب ابا عبد الله الحسین علیه السلام شربت‏شهادت نوشیدند (۲) . آن بانوى بزرگوار سر انجام در پانزدهم رجب سال ۶۲ هجرت، با کوله بارى از اندوه و غم و محنت و رنج دار فانى را وداع گفت . گوشه هایى از مناقب و فضائل آن حضرت را بررسى و بیان کنیم . 1⃣ ۱- زینت پدر معمولا پدر و مادر نام فرزند را انتخاب مى‏کنند، ولى در جریان ولادت حضرت زینب علیها السلام والدین او این کار را به پیامبر اسلام جد بزرگوار آن بانو، واگذار نمودند . پیامبر صلى الله علیه و آله که در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنیدن خبر تولد، سراسیمه به خانه على علیه السلام رفت، نوزاد را در بغل گرفت و بوسید، آن گاه نام زینب (زین + اب) را که به معناى «زینت پدر» است‏براى این دختر انتخاب نمود (۳) . 2⃣ ۲- علم الهى مهمترین امتیاز انسان نسبت ‏به سایر موجودات - حتى ملائکه - دانش و بینش اوست . «وعلم آدم الاسماء کلها ثم عرضهم على الملائکه فقال انبئونى باسماء هؤلاء ان کنتم صادقین . قالوا سبحانک لا علم لنا الا ما علمتنا انک انت العلیم الحکیم‏» (۴) ; «سپس علم اسماء [ علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات] را همگى به آدم آموخت . بعد آن‏ها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى این‏ها را به من خبر دهید . عرض کردند: تو منزهى . ما چیزى جز آن چه به ما تعلیم داده‏اى نمى‏دانیم; تو دانا و حکیمى .» و برترین علم‏ها، علمى است که مستقیما از ذات الهى به شخصى افاضه شود، یعنى داراى علم «لدنى‏» باشد . خداوند متعال در مورد حضرت خضر علیه السلام مى‏فرماید: «وعلمناه من لدنا علما» (۵) ; «علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم .» زینب علیها السلام به شهادت امام سجاد علیه السلام داراى چنین علمى است، آن جا که به عمه‏اش خطاب کرد و فرمود: «انت عالمه غیر معلمه وفهمه غیر مفهمه (۶) ; تو دانشمند معلم ندیده و فهمیده‏اى فهم نیاموخته هستى .» 🌸 ادامه 👇
🌸 ادامه 👇 3⃣ ۳- عبادت و بندگى زینب علیها السلام به خوبى از قرآن آموخته بود، که هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله کمال بندگى است . «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون‏» (۷) ; «من جن و انس را نیافریدم جز براى این که عبادت کنند .» او عبادت‏ها و نماز شب‏هاى پدر و مادر را از نزدیک دیده بود . او در کربلا شاهد بود که برادرش امام حسین علیه السلام در شب عاشورا به عباس فرمود: «ارجع الیهم واستمهلهم هذه المشیه الى غد لقد نصلى لربنا اللیله وندعوه ونستغفره فهو یعلم انى احب الصلوه له وتلاوه کتابه وکثره الدعاء والاستغفار (۸) ; به سوى آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت‏بگیر شاید بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم . خدا خود مى‏داند که من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم .» در این جملات صحبت از اداى تکلیف نیست، بلکه سخن از عشق به عبادت و نماز است . شب خیز که عاشقان به شب راز کنند * گرد در بام دوست پرواز کنند هر جا که درى بود به شب در بندند * الا در دوست را که شب باز کنند حضرت زینب علیها السلام نیز از عاشقان عبادت و شب زنده داران عاشق بود، و هیچ مصیبتى او را از عبادت باز نداشت . امام سجاد علیه السلام فرمود: «ان عمتى زینب کانت تؤدى صلواتها، من قیام الفرائض والنوافل عند مسیرنا من الکوفه الى الشام وفى بعض منازل کانت تصلى من جلوس لشده الجوع والضعف (۹) ; عمه ‏ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهاى واجب و مستحب را اقامه مى‏نمود و در بعضى منازل به خاطر شدت گرسنگى و ضعف، نشسته اداى تکلیف مى‏کرد .» آن حضرت حتى در حساس‏ترین شب زندگى; شب هجران از حسین علیه السلام و برادران، تهجد و شب زنده داریش را ترک نکرد . از فاطمه بنت الحسین علیه السلام نقل شده است که فرمود: «واما عمتى زینب فانها لم تزل قائمه فى تلک اللیله اى عاشره من المحرم فى محرابها تستغیث الى ربها وماهدات لناعین ولا سکنت لنا زمره (۱۰) ; عمه ‏ام زینب در تمام شب عاشورا در محراب خویش ایستاده و به پروردگارش استغاثه مى‏کرد . در آن شب هیچ یک از ما نخوابید و صداى ناله ما قطع نشد .» امام حسین علیه السلام که خود معصوم و واسطه فیض الهى است هنگام وداع به خواهر عابده‏اش مى‏فرماید: «یا اختاه لا تنسینى فى نافله اللیل (۱۱) ; خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش مکن!» این نشان از آن داردکه این خواهر، به قله رفیع بندگى و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست‏یازیده است . 4⃣ ۴- عفت و پاکدامنى عفت و پاکدامنى، برازنده ‏ترین زینت زنان، و گران قیمت‏ترین گوهر براى آنان است . زینب علیها السلام درس عفت را به خوبى در مکتب پدر آموخت، آن جا که فرمود: «ما المجاهد الشهید فى سبیل الله باعظم اجرا ممن قدر فعف یکاد العفیف ان یکون ملکا من الملائکه (۱۲) ; مجاهد شهید در راه خدا، اجرش بیشتر از کسى نیست که قدرت دارد اما عفت مى‏ورزد، نزدیک است که انسان عفیف فرشته‏اى از فرشتگان باشد .» زینب کبرى عفت‏ خویش را حتى در سخت‏ ترین شرایط به نمایش گذاشت . او در دوران اسارت و در حرکت از کربلا تا شام سخت‏بر عفت‏خویش پاى مى‏فشرد . مورخین نوشته ‏اند: «وهى تستر وجه ها بکفها، لان قناعها قد اخذ منها (۱۳) ; او صورت خود را با دستش مى‏پوشاند چون روسریش از او گرفته شده بود .» شاعر عرب به همین قضیه اشاره کرده و مى‏گوید: ورثت زینب من امها * کل الذى جرى علیها وصار زادت ابنه على امها * تستر بالیمنى وجوها فان تهدى من دارها الى شر دار *** اعوزها الستر تمد الیسار «زینب تمامى آن چه بر مادر گذشت را به ارث برد، منتهى دختر سهم اضافه‏اى برداشت که از خانه‏اش به بدترین خانه حرکت کرد (به اسارت رفت). صورت را [در اسارت] با دست راست مى‏پوشاند و اگر پوشش او را نیازمند مى‏کرد، از دست چپ هم بهره مى‏برد .» و آن بانوى بزرگوار بود که براى پاسدارى از مرزهاى حیا و عفاف بر سر یزید فریاد مى‏آورد که «ا من العدل یا بن الطلقاء تحذیرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت‏ستورهن و ابدیت وجوههن (۱۴) ; اى پسر آزاد شده‏هاى [جدمان پیامبر اسلام] آیا این از عدالت است که زنان و کنیزکان خویش را پشت پرده نشانى، و دختران رسول خدا صلى الله علیه و آله را به صورت اسیر به این سو و آن سو بکشانى؟ نقاب آنان را دریدى و صورت‏هاى آنان را آشکار ساختى .» 🌸 ادامه 👇
🌸 ادامه 👇 5⃣ ۵- ولایت مدارى قرآن بدون هیچ قید و شرطى در کنار اطاعت مطلق از خداوند، دستور به اطاعت از پیامبر صلى الله علیه و آله و صاحبان امر، یعنى، ائمه اطهار علیهم السلام مى‏دهد . «اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولى الامر منکم‏» (۱۵) ; «از خداوند و رسول و اولو الامر اطاعت کنید .» زینب علیها السلام که حضور هفت معصوم (۱۶) را درک کرده، در تمامى ابعاد ولایت مدارى (معرفت امام، تسلیم بى چون و چرا بودن، معرفى و شناساندن ولایت، فداکارى در راه آن و) . . . سر آمد است . او با چشمان خود مشاهده کرده بود که چگونه مادرش خود را سپر بلاى امام خویش قرار داد و خطاب به ولى خود گفت: «روحى لروحک الفداء ونفسى لنفسک الوقاء (۱۷) ; [اى ابالحسن] روحم فداى روح تو و جانم سپر بلاى جان تو باد .» و سرانجام جان خویش را در راه حمایت از على علیه السلام فدا نمود و شهیده راه ولایت گردید . زینب علیها السلام به خوبى درس ولایت مدارى را از مادر فرا گرفت و آن را به زیبایى در کربلا به عرصه ظهور رساند . از یک سو در جهت معرفى و شناساندن ولایت، از طریق نفى اتهامات و یاد آورى حقوق فراموش شده اهل بیت تلاش کرد . از جمله در خطبه شهر کوفه فرمود: «وانى ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه ومعدن الرساله وسید شباب اهل الجنه (۱۸) ; لکه ننگ کشتن فرزند آخرین پیامبر و سرچشمه رسالت و آقاى جوانان بهشت را چگونه خواهید شست؟» و همچنین در مجلس ابن زیاد (۱۹) ، شهر شام، و مجلس یزید، ولایت و امامت را به خوبى معرفى نمود . از سوى دیگر سر تا پا تسلیم امامت‏بود; چه در دوران امام حسین علیه السلام و چه در دوران امام سجاد علیه السلام حتى در لحظه‏اى که خیمه گاه را آتش زدند، یعنى در آغاز امامت امام سجاد علیه السلام نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: اى یادگار گذشتگان . . . خیمه ‏ها را آتش زدند ما چه کنیم؟ فرمود: «علیکن بالفرار; فرار کنید . (۲۰) » از این مهمتر در چند مورد، زینب علیها السلام از جان امام سجاد علیها السلام دفاع کرد و تا پاى جان از او حمایت نمود . ۱- در روز عاشورا; هنگامى که امام حسین علیه السلام براى اتمام حجت، درخواست‏یارى نمود، فرزند بیمارش امام زین العابدین علیه السلام روانه میدان شد . زینب با سرعت‏حرکت کرد تا او را از رفتن به میدان نبرد باز دارد، امام حسین علیه السلام به خواهرش فرمود: او را باز گردان، اگر او کشته شود نسل پیامبر در روى زمین قطع مى‏گردد (۲۱) . ۲- بعد از عاشورا در لحظه هجوم دشمنان به خیمه‏ها شمر تصمیم گرفت امام سجاد علیه السلام را به شهادت برساند، ولى زینب علیه السلام فریاد زد: تا من زنده هستم نمى‏گذارم جان زین العابدین در خطر افتد . اگر مى‏خواهید او را بکشید، اول مرا بکشید، دشمن با دیدن این وضع، از قتل امام علیه السلام صرف نظر کرد (۲۲) . ۳- زمانى که ابن زیاد فرمان قتل امام سجاد علیه السلام را صادر کرد، زینب علیها السلام آن حضرت را در آغوش کشید و با خشم فریاد زد: اى پسر زیاد! خون ریزى بس است . دست از کشتن خاندان ما بردار . و ادامه داد: «والله لا افارقه فان قتلته فاقتلنى معه; به خدا قسم هرگز او را رها نخواهم کرد . اگر مى‏خواهى او را بکشى مرا نیز با او بکش .» ابن زیاد به زینب نگریست و گفت: شگفتا از این پیوند خویشاوندى، که دوست دارد من او را با على بن الحسین بکشم . او را واگذارید . البته ابن زیاد کوچکتر از آن است که بفهمد این حمایت فقط به خاطر خویشاوندى نیست، بلکه به خاطر دفاع از ولایت و امامت است . اگر فقط مساله فامیلى و خویشاوندى بود، باید زینب علیها السلام جان فرزندان خویش را حفظ و آن‏ها را به میدان جنگ اعزام نمى‏کرد . آنکه قلبش از بلا سرشار بود * دخت زهرا زینب غمخوار بود او ولایت را به دوشش مى‏ کشید * چون امام عصر او بیمار بود با طنین خطبه‏ هاى حیدرى * سخت او رسواگر کفار بود 🌸 ادامه 👇
🌸 ادامه 👇 6⃣ ۶- روحیه بخشى در مسافرت‏ها و نیز در حوادث تلخ، آن چه بیش از هر چیز براى انسان لازم است، روحیه و دلگرمى است . اگر انسان براى انجام کارهاى مهم و حساس روحیه نداشته باشد، آن کار با موفقیت انجام نشده و به نتیجه نخواهد رسید و چه بسا با شکست نیز مواجه شود . یکى از بارزترین اوصاف زینب علیها السلام روحیه بخشى اوست . او بعد از شهادت مادر، روحیه بخش پدر و برادران بود، در شهادت برادرش امام حسن علیه السلام نقش مهمى را براى تسلاى بازماندگان ایفا کرد . پس از شهادت امام حسین علیه السلام و در طول دوران اسارت، این صفت نیکوى زینب بیشتر ظهور کرد . او پیوسته یاور غمدیدگان و پناه اسیران بود، از گودى قتلگاه تا کوچه‏هاى تنگ و تاریک کوفه، از مجلس ابن زیاد تا ستمکده یزید، در همه جا فرشته نجات اسرا بود . نه تنها زینب از دین یاورى کرد * به همت کاروان را رهبرى کرد به دوران اسارت با یتیمان * نوازش‏ها به مهر مادرى کرد او حتى تسلى بخش دل امام سجاد علیه السلام بود، آن جا که مى‏گفت: «لا یجز عنک ما ترى، فو الله ان ذلک لعهد من رسول الله الى جدک وابیک وعمک (۲۳) ; [اى پسر برادر! ] آن چه مى‏بینى (شهادت پدر) تو را بى تاب نسازد . به خدا سوگند! این عهد رسول خدا از جد و پدر و عمویت مى‏باشد .» 7⃣ ۷- صبر یکى از بارزترین اوصاف انسان‏هاى کامل، صبر و بردبارى در فراز و نشیب‏هاى روزگار و تلخى‏هاى دوران است . قرآن کریم در آیات متعددى به صابران بشارت داده (۲۴) و پاداش‏ هاى فراوان آن‏ها را یادآورى نموده است . زینب علیها السلام از این جهت در اوج کمال قرار دارد . در زیارتنامه آن حضرت مى‏خوانیم: «لقد عجبت من صبرک ملائکه السماء; ملائکه آسمان از صبر تو به شگفت آمدند .» مخصوصا در ماجراى کربلا آن چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، که صبر از روى او خجل است . خدا در مکتب صبر على پرداخت زینب را * براى کربلا با شیر زهرا ساخت زینب را بسان لیله القدرى که مخفى ماند قدر او * کسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را سلام بر تو اى کسى که صبر شد حقیر تو * ندیده بعد فاطمه جهان زنى نظیر تو در مجلس ابن زیاد; آن گاه که آن ملعون با نیش زبانش نمک به زخم زینب مى‏پاشد و براى آزردن او مى‏گوید: «کیف رایت صنع الله باخیک واهل بیتک (۲۵) ; کار خدا را با برادر و خانواده‏ات چگونه یافتى؟» او در واقع با تعریض مى‏خواهد بگوید که دیدى خدا چه بلایى به سرتان آورد؟ زینب علیها السلام در پاسخ درنگ نمى‏کند، گویى از قبل براى این شماتت‏ها اندیشه نموده و پاسخى آماده کرده است . او با آرامشى که از صبر و رضاى قلبى او حکایت داشت فرمود: «ما رایت الا جمیلا (۲۶) ; جز زیبایى چیزى ندیدم .» ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت مى‏ماند، و ا ز این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبت‏ها متعجب مى‏شود و قدرت محاجه را از دست مى‏دهد . اى زینبى که محنت عالم کشیده‏اى * غیر از بلا و درد به عالم چه دیده‏اى؟ یارب زنى و این همه استوارى و علو * چون زینب صبور مگر آفریده‏اى؟ 8⃣ ۸- ایثار یکى دیگر از صفات حسنه انسان‏هاى برتر، مقدم داشتن دیگران بر خود است . امام على علیه السلام فرمود: «الایثار اعلى الایمان (۲۷) ; ایثار، بالاترین درجه ایمان است .» و فرمود: «الایثار اعلى الاحسان (۲۸) ; ایثار برترین احسان است .» زینب مجلله در این صفت نیز گوى سبقت را از دیگران ربوده است . او براى حفظ جان دیگران، خطر را به جان مى‏خرد و در تمام صحنه‏ها، دیگران را بر خود مقدم مى‏دارد . او در ماجراى کربلا حتى از سهمیه آب خویش استفاده نمى‏کرد و آن را نیز به کودکان مى‏داد . در بین راه کوفه و شام، با این که خود گرسنه و تشنه بود، ایثار را به بند کشیده و آن را شرمنده ساخت . امام زین العابدین علیه السلام مى‏فرماید: «انها کانت تقسم ما یصیبها من الطعام على الاطفال لان القوم کانوا یدفعون لکل واحد منا رغیفا من الخبز فى الیوم واللیله (۲۹) ; عمه‏ ام زینب [در مدت اسارت]، غذایى را که به عنوان سهمیه و جیره مى‏دادند، بین بچه‏ها تقسیم مى‏کرد، چون آن‏ها در هر شبانه روز به هر یک از ما یک قرص نان مى‏دادند .» او سختى ‏ها و تازیانه ‏ها را به جان خود مى‏خرید و نمى ‏گذاشت‏ بر بازوى کودکان اصابت کند . براى حفظ جان کودکانت در بر دشمن *** به پیش تازیانه بازوى خود را سپر کردم 🌸 ادامه 👇
🌸 ادامه👇 9⃣ ۹- شجاعت و شهامت از صفات بارز پروا پیشگان این است که خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان کوچک، حقیر و فاقد اثر مى‏باشد . امام على علیه السلام مى‏فرماید: «عظم الخالق فى انفسهم فصغر ما دونه فى اعینهم (۳۰) ; خالق در جان آنان بزرگ است، پس غیر او در چشمشان کوچک مى‏باشد .» سر شجاعت اولیاى الهى نیز در همین است . زینب که خود چنین دیدى دارد، و در خانواده شجاعت تربیت‏شده است، از جاعت‏حیدرى بهره‏مند است . او به «لبوه الهاشمیه (۳۱) ; شیر زن هاشمى‏» لقب گرفته است و چون مردان بر سر دشمن فریاد مى‏زند، توبیخشان مى‏کند، تحقیرشان مى‏کند، و از کسى هراسى به دل ندارد . او از برق شمشیر خون چکان آدمکشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنى، در میان آن همه شمشیر و آن همه کشته فریاد مى‏زند که آیا در میان شما یک مسلمان نیست؟ در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهرى او گوشه‏اى مى‏نشیند و با بى اعتنایى به سؤالات او تحقیرش مى‏کند، او را «فاسق‏» و «فاجر» معرفى مى‏کند و مى‏گوید: «الحمدلله الذى اکرمنا بنبیه محمد صلى الله علیه و آله وطهرنا من الرجس تطهیرا وانما یفتضح الفاسق ویکذب الفاجر وهو غیرنا (۳۲) ; سپاس خداى را که ما را با نبوت حضرت محمد صلى الله علیه و آله گرامى داشت، و از پلیدى‏ها پاک نمود . همانا فقط فاسق رسوا مى‏شود، و بدکار دروغ مى‏گوید، و او غیر ما مى‏باشد .» و همچنین در مقابل یزید خیره سر، و دهن کجى‏ها و بد زبانى‏ هاى او، شجاعت‏ حیدرى را به نمایش گذارده، چنین مى‏گوید: «لئن جرت على الدواهى مخاطبتک انى لاستصغر قدرک واستعظم تقریعک واستکبر توبیخک (۳۳) ; اگر فشارهاى روزگار مرابه سخن گفتن با تو واداشته [بدان که] من قدر و مقدار تو را کوچک پنداشته و سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ مى‏دانم .» صداى زنده على به صوت دلپذیر تو *** اسیر شام بودى و یزید شد اسیر تو 🔟 ۱۰- فصاحت و بلاغت هر خطیبى بخواهد فصیح و بلیغ سخن بگوید، علاوه بر استعداد ذاتى، باید بارها تمرین عملى انجام دهد، همچنین در حین خطابه لازم است از نظر روانى و جسمانى کاملا آماده باشد تا بتواند خطبه‏اى فصیح و بلیغ ادا کند . و مستمعین باید با او هماهنگ باشند و الا یاراى سخن گفتن نخواهد داشت تا چه رسد به اینکه فصیح و بلیغ بگوید . زینب بدون آن که دوره دیده و یا تمرین خطابه کرده باشد و در حال تشنگى، گرسنگى، خستگى اسارت، و از نظر روانى داغ دار، آواره و تحقیر شده با کسانى سخن مى‏گوید که نه تنها با او هماهنگ نیستند بلکه حتى سنگ و خاکروبه بر سر او ریخته‏اند، با این حال صداى زینب بلند مى‏شود که: «اى مردم کوفه! اى نیرنگ بازان و بى وفایان . . .» سخنان زینب علیها السلام چنان بود که وجدان خفته مردم را بیدار کرد و صداى گریه از زن و مرد و پیر و جوان و خردسال بلند شد . خزیم اسدى مى‏گوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند زنى را که سر تا پا شرم و حیا باشد، سخنران‏تر از او ندیدم، گویى زینب از زبان على علیه السلام سخن مى‏گفت . و همو مى‏گوید: پیر مردى را در کنار خود دیدم که بر اثر گریه محاسنش غرق اشک شده بود و مى‏گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پیرمردان شما بهترین پیرمردها، جوانان شما برترین جوان‏ها و زنان شما نیکوترین زنان هستند . نسل شما بهترین نسلى است که نه خوار مى‏گردد و نه شکست مى‏پذیرد (۳۴) . 🌺والسلام علی من التبع الهدی🌺 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌺 شهادت حضرت فاطمه معصومه س🌺 شهر قم و اهل قم به برکت او پابرجاست در تاریخ آمده است که مأمون عباسی در سال دویست هجری قمری حضرت امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو طلبید و آن حضرت به دنبال این جریان از مدینه به سوی مرو آمدند. خواهر آن حضرت فاطمه معصومه در سال دویست و یک به خاطر اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد و چون به ساوه رسید بیمار شد. در این هنگام پرسش کرد که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ ده فرسخ. حضرت خادم خود را فرمود که مرا به جانب قم ببر و بدین ترتیب خادم، حضرت معصومه را به قم آورده و در منزل موسی بن خزرج فرود آورد.(1) چرا حضرت درخواست کردند تا ایشان را با وجود کسالت شدید به قم ببرند؟ چه رازی در این مطلب نهفته است؟ مگر قم چه ویژگی هایی داشت؟ ایشان از اباء و اجدادشان در فضیلت قم چه شنیده بودند؟ راستی خداوند...به شهر قم بر سایر بلاد و به اهل قم بر تمام مردم مشرق و معرب از جن و انس احتجاج خواهد فرمود و قم و اهل آن را بی بهره از معرف رها نکرده بلکه آنا را موفق داشته و تأیید فرموده است... و به راستی که بلا از قم و اهل آن دفع می گردد و به زودی زمانی فرا می رسد که قم و اهل آن حجت بر سایر خلایق باشند و این در زمان غیبت قائم تا هنگام ظهور اوست. می توان چند علت را برشمرد که ایشان را بطرف شهر قم کشاند: برخی از این علل مربوط به خود قم و خصوصیات خاص این خاک است و یک علت هم مربوط به شخصیت بی نظیر دخت موسی بن جعفر است. 1⃣ . اهل قم: اهل قم از زبان معصومین مدح و تعریف بسیار شده بودند. کشی رجالی بزرگ نقل کرده که حماد ناب گفته است: ما با گروهی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم که ناگهان عمران بن عبدالله قمی وارد شد. حضرت از او حالپرسی کرده و به او محبت نمودند و اظهار سرور و شادمانی فرمودند. وقتی که برخاست، به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: این که بود که اینگونه به او محبت فرمودید؟ امام در پاسخ گفتند: (اهل قم) من اهل البیت النجباء ما ارادهم جبار من الجباره الّا قصمه الله.(2) او از اهل بیت و خاندان نجباء میباشد، یعنی اهل قم، که هیچ ستمگری آهنگ هلاک آنان نکرد مگر اینکه خداوند او را در هم شکست و خرد گردانید. (3) علی بن میمون الصایغ نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: إنّ الله... احتج ببلدة قم علی سائر البلاد و بآهلها علی جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس... (4) راستی خداوند...به شهر قم بر سایر بلاد و به اهل قم بر تمام مردم مشرق و معرب از جن و انس احتجاج خواهد فرمود و قم و اهل آن را بی بهره از معرف رها نکرده بلکه آنا را موفق راشته و تأیید فرموده است... و به راستی که بلا از قم و اهل آن دفع می گردد و به زودی زمانی فرا می رسد که قم و اهل آن حجت بر سایر خلایق باشند و این در زمان غیبت قائم تا هنگام ظهور اوست... خداوند یاد قم و ناهل آن را از خاطر جباران و در دولت آنان خواهد برد چنانچه آنان یاد خدا را فراموش کردند.(5) یونس بن یعقوب گوید: من در مدینه بودم در یکی از کوچه های آن امام صادق علیه السلام با من برخورد کرد و فرمود: یونس زود برو که مردی از خاندان ما در خانه منتظر است. من در خانه رسیده، دیدم عیسی بن عبدالله نشسته است به او گفتم: شما که هستی؟ گفت: مردی از اهل قم هستم. چیزی نگذشت که امام صادق سوار بر چهار پایی آمد و همانطور سواره داخل منزل شد و به ما رو کرد و فرمود: داخل شوید! سپس فرمود: یونس گمان می کنم که تو این گفته من را که عیسی بن عبدالله از ما خاندان است انکار کردی. عرض کردم: به خدا سوگند آری! فدایت شوم؛ زیرا عیسی مردی از اهل قم است؛ چگونه از شما خاندان می باشد؟ فرمود: ای یونس عیسی مردی از ماست چه زنده چه مرده.(6) وجود مبارک حضرت معصومه به قم بر ارزش آن افزوده است به گونه ای که علمای بزرگ دین به عشق این حرم مقدس در قم اقامت کرده اند. ورود دو شخصیت بزرگ علمی، مرحوم حایری و مرحوم بروجردی به قم بدون تردید از برکات حضرت معصومه سلام الله علیهاست 2⃣ .زمین قم: ابو مقاتل دیلمی می گوید: از حضرت علی بن محمد امام هادی علیه السلام شنیدم که می فرمود: إنما سمی قم به لأنه لمّا وصلت السفینة الیه فی طوفان نوح قامت و هو قطعة من بیت المقدس.(7) همانا قم به این اسم نامیده شد زیرا چون کشتی نوح علیه السلام در جریان توفان بدانجا رسید، ایستاد و حرکت نکرد و آن قطعه ای از بیت المقدس است. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: إذا عمّت البلدان الفتن فعلیکم بقم و حوالیها فإنّ البلاء مدفوع عنها. هنگامی که فتنه ها و آشوبها شهرها را فرا گرفت بر شما باد که به قم و حوالی و نواحی آن رو بیاورید زیرا که بلا از قم و اطراف و جوانب آن دفع شده است.(8) ادامه 👇2⃣ http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ادامه 👇2⃣ قطعا این روایت که از جد حضرت معصومه وارد شده، به گوش ایشان رسیده بوده است ولذا بعد از گرفتار شدن در آشوب حاکمان ظالم و احساس کسالت قم را به عنوان امن ترین مکان انتخاب کردند. همچنین از پدر بزرگوار فاطمه معصومه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده که فرمودند: قم عُشّ آل محمّد و مأوای شیعتهم... (9) قم آشیانه آل محمد و پناهگاه شیعیان آنهاست و لکن به زودی جماعتی از جوانانشان بر اثر نافرمانی پدران و استهزاء به بزرگان و پیش کسوتان هلاک خواهند شد و در عین حال خداوند شر دشمنان و هر بدی را از آنان دفع خواند فرمود. و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: إذا أصابتکم بلیة و عناء فعلیکم بقم فإنه مأوی الفاطمیین ... هنگامی که مصیبت و رنجی به شما رسید بر شما باد به قم زیرا آنجا مأوای فاطمیین و استراحت گاه مومنین است و هیچکس تصمیم سوئی درباره قم و اهل آن نگرفت مگر اینکه خداوند او را خوار کرده از رحمت خود دور ساخت.(10) روایت کرده اند که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: تربة قم مقدسة و اهلها منّا و نحن منهم... تربت قم مقدس است و اهل قم از مایند و ما از آنانیم.(11) در پایان باید گفت وجود مبارک حضرت معصومه به قم بر ارزش آن افزوده است به گونه ای که علمای بزرگ دین به عشق این حرم مقدس در قم اقامت کرده اند. ورود دو شخصیت بزرگ علمی، مرحوم حایری و مرحوم بروجردی به قم بدون تردید از برکات حضرت معصومه سلام الله علیهاست.(12) پی‌نوشت‌ها: 1.بانوی ملکوت،آیت اله کریمی جهرمی، ص69 و 70، نشر راسخون،چاپ اول 79 2.رجال کشی، جزء اول، ص333، انتشارات دانشگاه مشهد، 1348شمسی 3.بانوی ملکوت،آیت اله کریمی جهرمی ، صص17 و 18 4.بحارالانوار، مجلسی،ج 57، ص212 و213، موسسه الوفاء بیروت، چاپ 1404 5.بانوی ملکوت،آیت اله کریمی جهرمی ، صص18 و 19 6.امالی شیخ مفید ترجمه استاد ولی ص 154 ناشر آستان قدس 7.بحارالانوار، مجلسی،ج 57، ص213 8.بانوی ملکوت،آیت اله کریمی جهرمی ، ص 21 9.بحارالانوار، مجلسی،ج 57، ص214 10.بانوی ملکوت،آیت اله کریمی جهرمی ، ص22 11.همان ، ص 27 12.همان،ص115 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🌷فضائل حضرت معصومه (س) عالمه غیرمعلمه عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بود، پرسش های خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسش های به منزل امام(ع) شرفیاب شدند، اما امام هنوز از سفر برنگشته بودند و چون امکان توقف نداشتند، حضرت معصومه(س) پاسخ سئوال ها را نوشتند و به آنها دادند، آنها با مسرت فراوان از مدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام روبرو شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند. هنگامی که امام(ع) پرسش های آنان و پاسخ های حضرت معصومه(س) را ملاحظه کرد، سه بار فرمود: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» با توجه به این که حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود، این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند. زیارت حضرت معصومه (س) 🌷بنام خدا امام رضا عليه السلام فرمودند : «مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّة» کسي که فاطمه معصومه را زيارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است. بحارالانوار، ج102، ص266. ای‌که موسی‌الرضا را خواهری در سما و کهکشان ها اختری باب حاجات تمام شیعیان در میان شهر قم تو گوهری •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹 *زیارت حضرت فاطمه معصومه (س)* اَلسَّلامُ عَلي آدَمَ صَِفْوَةِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلي نُوح نَبِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي اِبْراهيمَ خَليلِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي مُوسي كَليمِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلي عيسي رُوحِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ خَلْقِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِيَّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللهِ، خاتَِمَ النَّبِيّينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يااَميرَ الْمُؤْمِنينَ عَلِيَّ بْنَ اَبيطالِب، وَصِيَّ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُما يا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، وَسَيِّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَليَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، سَيِّدَ الْعابِدينَ، وَقُرَّةَ عَيْنِ النّاظِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ باقِرِ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبآرَّ الاَْمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُوسَي بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُوسَي الرِّضا الْمُرْتَضي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِيَّ النّاصِحَ الاَْمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، اَلسَّلامُ عَلَي الْوَصيِّ مِنْ بَعْدِهِ، اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلي نُورِكَ وَسِراجِكَ، وَوَلِيِّ وَلِيِّكَ، وَوَصِيِّ وَصِيِّكَ، وَحُجَّتِكَ عَلي خَلْقِكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَديجَةَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا عَمَّةَ وَلِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ مُوسَي بْنِ جَعْفَر، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنا في زُمْرَتِكُمْ، وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ، وَسَقانا بِكَاْسِ جَدِّكُمْ، مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ اَبيطـالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ، اَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُرِيَنا فيكُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَاَنْ يَجْمَعَنا وِاِيّاكُمْ في زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاَنْ لا يَسْلُبَنا مَعْرِفَتَكُمْ، اِنَّهُ وِلِيٌّ قَديرٌ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ بِحُبِّكُمْ، وَالْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِكُمْ، وَالتَّسْليمِ اِلَي اللهِ راضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِر وَلا مُسْتَكْبِر، و عَلي يَقينِ ما اَتي بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهَكَ، يا سَيِّدي، اَللَّـهُمَّ وَرِضاكَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ، يا فاطِمَةُ اشْفَعي لي فيِ الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ، اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ اَنْ تَخْتِمَ لي بِالسَّعادَةِ، فَلا تَسْلُبْ مِنّي ما اَنـَا فيهِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ، اَللَّـهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَعِزَّتِكَ، وَبِرَحْمَتِكَ وَعافِيَتِكَ، وَصَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعينَ، وَسَلَّمَ تَسْليماً، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
✳️ سرّ «رضا» بودن امام هشتم 🔻 هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام ؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی‌یابد و خوشحال نمی‌شود، مگر به وساطت مقام رضوان (سلام الله علیه)؛ و هیچ نفس مطمئنه‌ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام ! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد. 👤 #⃣ ❤️ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده ▪️تصاویری از نوای ماندگار استاد مرحوم کریم‌خانی 🆔 @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷فضائل حضرت معصومه (س) عالمه غیرمعلمه عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بود، پرسش های خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسش های به منزل امام(ع) شرفیاب شدند، اما امام هنوز از سفر برنگشته بودند و چون امکان توقف نداشتند، حضرت معصومه(س) پاسخ سئوال ها را نوشتند و به آنها دادند، آنها با مسرت فراوان از مدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام روبرو شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند. هنگامی که امام(ع) پرسش های آنان و پاسخ های حضرت معصومه(س) را ملاحظه کرد، سه بار فرمود: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» با توجه به این که حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود، این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند. زیارت حضرت معصومه (س) 🌷بنام خدا امام رضا عليه السلام فرمودند : «مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّة» کسي که فاطمه معصومه را زيارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است. بحارالانوار، ج102، ص266. ای‌که موسی‌الرضا را خواهری در سما و کهکشان ها اختری باب حاجات تمام شیعیان در میان شهر قم تو گوهری •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌺 شهادت حضرت فاطمه معصومه س🌺 شهر قم و اهل قم به برکت او پابرجاست در تاریخ آمده است که مأمون عباسی در سال دویست هجری قمری حضرت امام رضا علیه السلام را از مدینه به مرو طلبید و آن حضرت به دنبال این جریان از مدینه به سوی مرو آمدند. خواهر آن حضرت فاطمه معصومه در سال دویست و یک به خاطر اشتیاق ملاقات برادرش از مدینه به جانب مرو حرکت کرد و چون به ساوه رسید بیمار شد. در این هنگام پرسش کرد که از اینجا تا قم چه مقدار مسافت است؟ ده فرسخ. حضرت خادم خود را فرمود که مرا به جانب قم ببر و بدین ترتیب خادم، حضرت معصومه را به قم آورده و در منزل موسی بن خزرج فرود آورد.(1) چرا حضرت درخواست کردند تا ایشان را با وجود کسالت شدید به قم ببرند؟ چه رازی در این مطلب نهفته است؟ مگر قم چه ویژگی هایی داشت؟ ایشان از اباء و اجدادشان در فضیلت قم چه شنیده بودند؟ راستی خداوند...به شهر قم بر سایر بلاد و به اهل قم بر تمام مردم مشرق و معرب از جن و انس احتجاج خواهد فرمود و قم و اهل آن را بی بهره از معرف رها نکرده بلکه آنا را موفق داشته و تأیید فرموده است... و به راستی که بلا از قم و اهل آن دفع می گردد و به زودی زمانی فرا می رسد که قم و اهل آن حجت بر سایر خلایق باشند و این در زمان غیبت قائم تا هنگام ظهور اوست. می توان چند علت را برشمرد که ایشان را بطرف شهر قم کشاند: برخی از این علل مربوط به خود قم و خصوصیات خاص این خاک است و یک علت هم مربوط به شخصیت بی نظیر دخت موسی بن جعفر است. 1️⃣ . اهل قم: اهل قم از زبان معصومین مدح و تعریف بسیار شده بودند. کشی رجالی بزرگ نقل کرده که حماد ناب گفته است: ما با گروهی در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودیم که ناگهان عمران بن عبدالله قمی وارد شد. حضرت از او حالپرسی کرده و به او محبت نمودند و اظهار سرور و شادمانی فرمودند. وقتی که برخاست، به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: این که بود که اینگونه به او محبت فرمودید؟ امام در پاسخ گفتند: (اهل قم) من اهل البیت النجباء ما ارادهم جبار من الجباره الّا قصمه الله.(2) او از اهل بیت و خاندان نجباء میباشد، یعنی اهل قم، که هیچ ستمگری آهنگ هلاک آنان نکرد مگر اینکه خداوند او را در هم شکست و خرد گردانید. (3) علی بن میمون الصایغ نقل می کند که امام صادق علیه السلام فرمود: إنّ الله... احتج ببلدة قم علی سائر البلاد و بآهلها علی جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس... (4) راستی خداوند...به شهر قم بر سایر بلاد و به اهل قم بر تمام مردم مشرق و معرب از جن و انس احتجاج خواهد فرمود و قم و اهل آن را بی بهره از معرف رها نکرده بلکه آنا را موفق راشته و تأیید فرموده است... و به راستی که بلا از قم و اهل آن دفع می گردد و به زودی زمانی فرا می رسد که قم و اهل آن حجت بر سایر خلایق باشند و این در زمان غیبت قائم تا هنگام ظهور اوست... خداوند یاد قم و ناهل آن را از خاطر جباران و در دولت آنان خواهد برد چنانچه آنان یاد خدا را فراموش کردند.(5) یونس بن یعقوب گوید: من در مدینه بودم در یکی از کوچه های آن امام صادق علیه السلام با من برخورد کرد و فرمود: یونس زود برو که مردی از خاندان ما در خانه منتظر است. من در خانه رسیده، دیدم عیسی بن عبدالله نشسته است به او گفتم: شما که هستی؟ گفت: مردی از اهل قم هستم. چیزی نگذشت که امام صادق سوار بر چهار پایی آمد و همانطور سواره داخل منزل شد و به ما رو کرد و فرمود: داخل شوید! سپس فرمود: یونس گمان می کنم که تو این گفته من را که عیسی بن عبدالله از ما خاندان است انکار کردی. عرض کردم: به خدا سوگند آری! فدایت شوم؛ زیرا عیسی مردی از اهل قم است؛ چگونه از شما خاندان می باشد؟ فرمود: ای یونس عیسی مردی از ماست چه زنده چه مرده.(6) وجود مبارک حضرت معصومه به قم بر ارزش آن افزوده است به گونه ای که علمای بزرگ دین به عشق این حرم مقدس در قم اقامت کرده اند. ورود دو شخصیت بزرگ علمی، مرحوم حایری و مرحوم بروجردی به قم بدون تردید از برکات حضرت معصومه سلام الله علیهاست 2️⃣ .زمین قم: ابو مقاتل دیلمی می گوید: از حضرت علی بن محمد امام هادی علیه السلام شنیدم که می فرمود: إنما سمی قم به لأنه لمّا وصلت السفینة الیه فی طوفان نوح قامت و هو قطعة من بیت المقدس.(7) همانا قم به این اسم نامیده شد زیرا چون کشتی نوح علیه السلام در جریان توفان بدانجا رسید، ایستاد و حرکت نکرد و آن قطعه ای از بیت المقدس است. از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: إذا عمّت البلدان الفتن فعلیکم بقم و حوالیها فإنّ البلاء مدفوع عنها. هنگامی که فتنه ها و آشوبها شهرها را فرا گرفت بر شما باد که به قم و حوالی و نواحی آن رو بیاورید زیرا که بلا از قم و اطراف و جوانب آن دفع شده است.(8) ادامه 👇2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
امشب دخیل دختر موسی بن جعفریم شاید گره ز کار فرو بسته وا کند...
⭕️ علت وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) در سن 28 سالگی 🔰 نام شريف آن بزرگوار «فاطمه»، پدرش حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) و مادرش نجمه خاتون است و خواهر امام رضا (علیه‌السلام) هستند. آن حضرت اول ذی القعده سال 173 ق در مدينه منوره به دنيا آمد. و در سن 28 سالگی در روز دهم ربيع الثانی سال 201 ق در شهر قم از دنيا رفت، سپس به سوی قبرستان "بابلان" تشييع و همان جا مدفون گشت. 👈 سفر خراسان از مدینه 🔺 در سال 201 ق همراه عده ای از برادران خود برای ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهی ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، در آن‌جا عده ای از مخالفين اهل بيت با مأموران حكومتی همراهی کرده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند كه عده ای از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند. 👈 علل و اسباب شهادت 🔻برای وفات آن حضرت چند علت بیان شده است: 1️⃣ غم و حزن بسيار حضرت معصومه (سلام الله علیها) از بچگی با برادر خودش امام رضا (علیه السلام) بسیار مانوس بود و پس از شهادت پدر، حضرت رضا(علیه السلام) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهرش شد، وقتی حضرت از مدینه به طرف خراسان بالاجبار برده شد، این فراق بر حضرت معصومه (سلام الله علیها) خیلی سنگین گذشت و هنگامی که در ساوه تمام برادران به شهادت رسیدند بر اثر شدّت تألمات بیمار گشت، حضرت با احساس نا امنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: "شهر قم مركز شيعيان ما می‌باشد." 2️⃣ مظالم حکومت بنا بر سیاست حاکم بر آن زمان، احتمال قوی این است که مامون می‌خواست حضرت معصومه (سلام الله علیها) را اذیت کند، چون او از مقامات علمی حضرت معصومه(سلام الله علیها) آگاه بود و می‌دانست که همراهی او با برادرش دولت او را نابود خواهد کرد، به همین خاطر او نمی‌خواست این کاروان به امام رضا(علیه السلام) ملحق شود، لذا دستور داد در بین راه به آن‌ها حمله کنند. 3️⃣ مسموم شدن حضرت معصومه (سلام الله علیها) بنا بر نقلی در ساوه زنی حضرت معصومه(سلام الله علیها) را مسموم کرد. 💠 در نتیجه: بنا بر بیانات و شواهدی که ما در دست داریم می توانیم بگوییم که رفتن حضرت معصومه (سلام الله علیها) از این دنیا، طبیعی نبود بلکه شهادت بود چون حضرت معصومه (سلام الله علیها) را اذیت کردند و مسوم کردند که بر اثر ھمین شهید شدند. _________________ 📎 📎 الله علیک یا فاطمه معصومه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸«آمدم ای شاه پناهم بده» 🎙مرحوم محمدعلی کریمخانی کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ویژه شهادت امام رضا (ع) : ▪️ نماز در سیره و کلام امام رضا (ع) کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313
⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 💢 ✅پرسش: چرا امام رضا (علیه السلام) را امام رئوف می نامند ..!؟ ✍️پاسخ: یکی از القاب حضرت ثامن الحجج، علی بن موسی الرضا(ع) لقب رئوف است. چنان‌چه در زیارت‌نامه آن حضرت می‌خوانیم: «السَّلَامُ‌ عَلَی‌ الْإِمَام الرَّءُوف‌ سلام بر امام رئوف». در توضیح این واژه باید بدانیم که رأفت یک نوع شدت در رحمت می‌باشد. در واقع هر چند بین دو واژه رأفت و رحمت، قرابت و نزدیکی در معنا وجود دارد؛ اما در بررسی دقیق لغوی این دو به یک معنا نبوده و فرقی ظریف بینشان وجود دارد. ▫️مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را این‌گونه بیان می کند: «رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقه مند به بهبودی. بنابراین «رأفت» مرحله ای دقیق تر و بالاتر از «رحمت» است، و هرگز در مسائل ناخوشایند به کار نمی رود ولی رحمت در امور ناخوشایندی که به خاطر مصلحتی انجام می شود، استعمال می شود. ▪️حال با توجه به روشن شدن معنای رئوف، اگر چه همه اهل بیت(ع) از باب تجلی رأفت حضرت حق، رئوف می‌باشند ولی این رأفت و مهر ورزی در وجود امام هشتم(ع) بروز و ظهور بیشتری دارد و به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی: «انسان هنگامی که وارد حرم رضوی(ع) میشود، مشاهده میکند که از در و دیوار حرم آن امام رأفت میبارد. ▪️یکی از مصادیق این رأفت را می‌توان در پاسخی که حضرت به زائرین خود، در قبال زیارت، می‌دهند دانست که در بیانی فرمودند: «مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی وَ شُطُونِ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثِ مَوَاطِنَ‌ حَتَّی‌ أُخَلِّصَهُ‌ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَان، هر کس مرا زیارت کند روز قیامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترس های آن سه جا رهایش سازم: ۱- هنگام پخش شدن نامه اعمال به دست راست یا چپ، ۲- و نزد صراط، ۳- و نزد میزان ▫️امام رضا(ع) در زمان حیات مبارک خویش کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم و مظهر عشق و محبت نسبت به آن‌ها بودند و این مهربانی در تک تک زوایای زندگی و برخورد ایشان با آحاد مردم جامعه آن روز به روشنی مشهود است به عنوان نمونه: ◼️«ابراهیم بن عباس» نقل می‌کند: هرگز ندیدم که حضرت رضا (علیه‌السلام) کسی را با سخن خود بیازارد، ندیدم سخن کسی را قطع کند، می‌گذاشت تا حرف او تمام شود؛ هرگز کسی را که قدرت برآوردن حاجت او را داشت رد نمی‌کرد؛ هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی‌کرد، و تکیه نمی‌زد، و هرگز ندیدم سخن درشتی به خادمان خود بگوید، هرگز ندیدم که آب دهان خود را بر زمین بیاندازد و همین طور هرگز ندیدم که با صدای بلند قهقه کند و بخندد بلکه همیشه تبسم می‌کرد. زمانی که به خانه می‌رفت و سفره می‌انداختند تمام خدمت‌گزاران، حتی دربان‌ها را نیز بر سر آن سفره می‌نشاند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📞 پاسخگویی تلفنی : 096400 🌎 پاسخگویی به سوالات دینی : اپلکیشن‌پاسخگو ┈••••✾••••┈ ایتا وب‌پاسخگو┈••••✾ ••••┈ اینستاگرام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مرکز ملّی پاسخگویی‌به سئوالات دینی
💠 سبک زندگی امام رضا علیه السلام (5) 🔹 نماز اول وقت 🔸 روشش این بود که بر خواندن نماز در اول وقت اصرار می کرد؛ به طوری که تأخیرانداختن بدون عذر نماز را جایز نمیدانست. " (1) 🔸روزی در خراسان و هنگام نماز، امام به ابراهیم بن موسی فرمود: «اذان بگو.» او از امام اجازه خواست که صبر کند تا همراهان هم برسند. حضرت فرمود: «خدا تو را بیامرزد. نماز اول وقت را بدون عذر تأخیر نینداز و نمازت را اول وقت بخوان. » ابراهیم بی معطلی بلند شد و اذان گفت و آنها نماز را اول وقت خواندند. (2) 🔸 راز تأکید بر خواندن نماز در اول وقت را چنین بیان می کرد: «مردم نماز را در سه حالت میخوانند: بعضی ها اول وقت، بعضی ها آخر وقت، بعضی ها هم بین اول و آخر وقت . آن کس که اول وقت نماز بخواند رضوان الله شاملش می شود . کسی که وسط وقت می خواند مشمول عفو خدا و آن کس که آخر وقت می خواند مشمول غفران الله می شود . مطمئناً اول وقت بهترین زمان است (3) 📚1. فقه الرضا (ع)، ص ۷۱ 📚2. بحار الانوار، ج۴۹، ص۴۹ 📚3. فقه الرضا (ع)، ص ۷۱ 📗کتاب «بر مدار آفتاب» درباره سیره و سبک زندگی امام رضا(ع) - محمدحسین پورامینی 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
✍️ یادداشت 📌 مناظره، روش مبارزه امام رضا (ع) 💠 یکی از فراز و نشیب‌ها در زندگی امام رضا علیه السلام، مبارزات آن حضرت در قالب مناظره با مجموعه‌ای از انحرافات فکری و اعتقادی بود؛ زیرا همواره در کنار حق و حقیقت، جریان‌های انحرافی مانند کف روی آب خودنمایی می‌کنند. مناظره، آداب و شرایطی دارد که رعایت آنها، به نتیجه مناظره کمک می‌کند: 1️⃣ استفاده از منابع مورد قبول طرف مقابل 🔹 یکی از شرایط مناظره استفاده از منابع مورد قبول طرف مقابل است. همانگونه که امام رضا علیه السلام، به خوبی از این مورد استفاده کرده است. 🔸 رأس الجالوت (بزرگ یهودیان) در جریان مناظره با امام رضا علیه السلام گفت: هیچ دلیلی از تو نمی‌پذیرم، مگر اینکه از تورات برای من استدلال کنید. امام رضا علیه السلام نیز برای اثبات نبوت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، از تورات دلیل آورده و فرمودند: آیا می‌دانی که موسی به بنی اسرائیل گفت: به زودی پیامبری از فرزندان برادران شما می‌آید؛ سخن او را بشنوید و کلامش را تصدیق کنید؟ آیا برای بنی اسرائیل برادرانی جز فرزندان اسماعیل وجود دارد؟ به یقین می‌دانی اسرائیل فرزند اسحاق و اسحاق برادر اسماعیل است و هر دو فرزندان حضرت ابراهیم هستند. 🔹 رأس الجالوت گفت: درست است. این سخن حضرت موسی است. حضرت فرمود: آیا از برادران بنی اسرائیل و از نسل حضرت اسماعیل، کسی غیر از حضرت محمّد صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله آمده است؟ رأس الجالوت گفت: نه! 2️⃣ علم و دانش کافی 🔹 علم و دانش، از ابتدایی‌ترین نیازهای مناظره است؛ زیرا بدون علم هرگز راه به جایی برده نمی‌شود. 🔸 امام رضا علیه السلام وقتی با هر قومی با زبان خودش سخن گفت، برای فرو نشاندن اعجاب ابا صلت، فرمود: «ای ابا صلت، من حجت خدا بر مردم هستم و هرگز خدا کسی را بر قومی حجت قرار نمی‌دهد در حالیکه نسبت به زبان آن قوم شناخت نداشته باشد.» 🔹 مأمون عباسی، برای کم‌ کردن نفوذ امام در قلوب مردم، اقدام به تشکیل جلسات مناظره کرد تا با مغلوب شدن حضرت در یکی از این مناظرات به هدف شوم خود برسد. یکی از اصحاب امام به نام نوفلی، از اینکه امام رضا علیه السلام مغلوب شود در هراس بود. حضرت برای تسلی خاطر نوفلی فرمود: «زمانی که با اهل تورات با توراتشان، با مسیحیان با انجیلشان، با اهل زبور با زبورشان، با صابئین به زبان عبری، با زرتشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با هر فرقه‌ای از علماء به زبان خودشان بحث نموده، همه را مغلوب کنم، مأمون از تشکیل چنین جلساتی پشیمان خواهد شد.» ادامه مناظرات حضرت (ع)👉🏻 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید: https://btid.org/fa/news/210927 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
☀️ موضوع : زیارت حضرت معصومه (س)☀️ 🍀امام رضا علیه السلام فرمود: ❄️عنْ عَلِیِّ بْنِ موسَی الرِّضَا(ع) قَالَ: 🌿«یا سَعْدُ عِنْدَکمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک قَبْرُ فاطِمَةَ بنْتِ موسَی(ع) قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ» 💥ای سعد! ما را قبری نزد شما هست؟ عرض کردم: فدایت گردم، منظورتان حضرت فاطمه دختر موسی بن جعفر است؟ فرمود: بله، هر کسی او را در حالی که به حقش آشناست، زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤سالگرد شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ،تسلیت باد،،،،،،،،،،،،،،،،،در میان شهرها و بلاد جهان، بعضی از آنها دارای برتری هایی هستند تا جایی که در نزد مسلمانان، بعضی از شهرها مثل مکه، مدینه، قدس و کربلا و ... به عنوان شهرهای مقدس دانسته شده است و در روایات بیان شده است که عبادت، سکونت، انفاق و حتی مردن در این شهرها از ارزش خاصی برخوردار است. این برتری ها به دلیل ویژگی های مختلف و متعددی مثل وجود کعبه در مکه، قبر پیامبر گرامی اسلام(ص) در مدینه، قبر امام حسین (ع) در کربلا و... است که در آنها یا در ساکنان آنها وجود داشته است. پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) برخی از فضیلت های این شهرها را بیان کرده اند. از جمله شهرهایی که در روایات فضیلت هایی برای آنها بیان شده است می توان به مکه مکرمه، مدینه منوره ، کربلا، کوفه، قم و... اشاره کرد. از آیات قرآن و از روایات به خوبى استفاده مى‏شود که بهشت درهایى دارد، ولى این تعدد درها نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به بهشت آن گونه‏اند که اگر بخواهند از یک در وارد شوند تولید زحمت مى‏کند، و نه از جهت آن است که یک نوع تفاوت گروهى و طبقاتى وجود دارد، که هر گروهى موظفند از یک در وارد شوند، و نه براى نزدیکى و دورى راه است، و نه به خاطر زیبایى و تنوع به خاطر کثرت درها! اصولا درهاى بهشت همانند درهاى دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانه‏ها مى‏گذارند نیست، بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهایى است که سبب ورود به بهشت مى‏شوند، و لذا در پاره‏اى از اخبار مى‏خوانیم که "بهشت درهایى به نامهاى مختلف دارد، از جمله: درى دارد که به عنوان باب المجاهدین (در مجاهدان) نامیده مى‏شود.‏ از امام باقر ع در حدیثى مى‏خوانیم: " بدانید که بهشت هشت در دارد که عرض هر درى از آنها به اندازه چهل سال راه است. [1] " این خود نشان مى‏دهد که" در" در این گونه موارد، مفهومى وسیعتر از آنچه در تعبیرات روزانه گفته مى‏شود دارد. [2] بنا براین باید گفت مراد از درهای بهشت اسباب و علل رسیدن و داخل شدن بهشت است. بعضی از مفسرین فرموده اند این که گفته می شود جهنم دارای هفت در و بهشت داراى هشت در است اشاره به افزون بودن عوامل رحمت از عوامل عذاب و غضب است‏ و عدد در اینجا برای کثرت آمده است (نه اینکه مراد از هفت، شش به علاوه یک و مراد از هشت هفت به علاوه یک باشد) براین اساس باید گفت اینکه در روایات وارد شده است که درهایی از بهشت به اهل بعضی از شهرها اختصاص دارد ، مراد وجود اسباب علل رسیدن به بهشت در بین مردم آن شهر است. امام رضا (ع) در باره اهمیت شهر قم و مقام ساکنان آن فرموده اند: بهشت هشت در دارد ،یکی از این درها برای اهل قم است که در میان شهرهای دیگر بهترین شیعیان ما هستند و... [3] همان طور که در این روایات آمده است اهمیت شهر قم را می توان به خاطر ایمان و تقوای و کارهای نیک اهل و ساکنین آن و همچنین وجود مرقد مطهر و منور یکی از نوادگان پیامبر (ص) در این شهر دانست. امام صادق (ع) فرمود: درود خدا بر اهل قم ،خداوند شهر شان را از باران سیراب کند و برکات خود را بر آنان نازل فرماید و گناهان آنان را به حسنات مبدل سازد زیرا اهل رکوع و سجود و قیام و قعود (عبادت ) هستند. آنان فقیه و دانشمندانی فهیم اندکه اهل روایت و درایت (فهم) حدیث نیز هستند." [4] البته این بدان معنا نیست که همه اهل این شهر افراد صالح و از تقوای کامل برخوردارند بلکه همانطور که درمقدس ترین شهر ها مثل مکه و مدینه حتی در زمان پیامبر بدترین و شرور ترین افراد مشرک و منافق زندگی می کردند در شهر قم و دیگر شهرهای مقدس نیز افراد خوب و بد ، مؤمن و کافر وجود دارد . بنابر این منظور روایات از بهشتی بودن اهل قم، مؤمنین و نیکوکارانی است که در این شهر با علل و اسباب رایج در این شهر نظیر عبادت، فقاهت، دوستی و محبت اهل بیت پیامبر اکرم(ص) و...بهشت را کسب کرده اند. همچنین از بیان علت تجلیل از اهل قم می توان استفاده کرد که این ویژگی ها اگر در هر انسانی باشد از اهل بهشت خواهد بود هر چند در قم زندگی نکرده باشد و محل زندگی او هزاران کیلومتر با این شهر فاصله داشته باشد. به هر حال از نظر اسلام ملاک وارد شدن در بهشت داشتن ایمان و عمل صالح است و چون ائمه (ع) علم داشته اند که گروه زیادی از اهل این شهر دارای این ویژگی هستند که داخل در بهشت می شوند به این بیان فرموده اند که یک یا سه در از درهای بهشت به اهل قم اختصاص دارد. برای آگاهی از تعداد درهای بهشت و ویژگی های آنها به نمایه: تعداد درهای بهشت، سؤال 1444 (سایت: 1466) مراجعه فرمائید. [1] . خصال صدوق- ابواب الثمانیة. :"و اعلموا ان للجنة ثمانیة ابواب عرض کل باب منها مسیرة اربعین سنة" [2] .مکارم شیرازی،ناصر، تفسیر نمونه، ج‏10، ص: 194 . [3] بحارالأنوار ج : 57 ص : 216،حدیث 39- وَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ