eitaa logo
فرهنگ همراه با خوشمزه های حاضر جواب
31 دنبال‌کننده
5 عکس
4 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بنام خدا 👈پیشینه این کار همه پسند، حکایت، یاد پیامبر (ص) از دوست خوشمزه آن حضرت است،که میوه می آورد و پس از خوردن میوه ها پولش را از پیامبر می گرفت داریم. 🌾ميوه نوبری ، 🌸هديه ‏هاى خنده آور نعيمان انصارى، مزاح بسيار مى‏كرد . وى را عادت بود كه هرگاه در مدينه ميوه تازه‏اى مى‏آوردند، آن را گرفته، نزد رسول الله مى‏آورد و مى‏گفت: (( اين هديه است .)) آن گاه چون فروشنده، بهاى ميوه‏اش را مى‏خواست، او را نزد رسول الله مى‏آورد و مى‏گفت: ((ايشان، ميوه تو را خوردند . بها از ايشان طلب كن . )) رسول (ص) مى‏خنديد و بهاى ميوه مى‏داد . پس به وى مى‏فرمود: (( اگر بهاى ميوه نمى‏دهى، چرا مى‏آورى؟ )) مى‏گفت: (( درهم و دينار ندارم؛ اما نمى‏خواهم ميوه نوبر را كسى پيش از تو خورد . )) – برگرفته از: غزالى، كيمياى سعادت، ج 2، ص 78 . ? ✅ضرورت این خدمت فرهنگی 👈چنانچه مطالعه فرمودید: این گونه داستان های تاریخی، گویای یک نکته مهم است که در خود بودن کافی نیست، باید اجتماعی بود، البته با رعایت بایسته ها و نبایسته هایش. ❇️ نمونه راهکارها ما بخواست خدا، سعی داریم با بستر سازی مناسب به کمک محتواهای تهیه شده در -«دائره المعارف همراه» یا 🌾<مقدمه فرهنگ توحیدی در جهان>🌾 https://eitaa.com/manabe_eslami/157 👈به پرورش موضوع پرداخته و در نهایت با پیام گیری، مقدمه برای فرهنگ سازی دینی فراهم گردد، در حقیقت بکارگیری این گونه طنز ها، سوژه جلب این گروه می باشد. در پاسخ به این سؤال که هدف شما از راه اندازی این کانال چسیت؟ به دو خاطره👇 اشاره می کنیم تا ضرورت جزب گروه اینطور پسند نیز معلوم شود البته همراه با باز سازی و کامل کردن مطلب که عزیزان دچار مشکل نشوند 1 - انسان باید به اندازه ریشش سخن بگوید https://eitaa.com/ahlebet1/108 2 – مسئله بین خوف و رجاء نگاه داشتن جامعه ttps://eitaa.com/ahlebet1/25 https://eitaa.com/jadid3
🌷برکات بکار گیری ابزار طنز گفتنی است نسبت به کاربرد این طنز ها ... و نیز راهکار های متوقف کردن افراد طنزگوی منفی و ... بخواست خدا مطالبی ذکر خواهد شد. مثل داستان پاسخ، خسته کننده، اصفهانی به پرسش کننده مسخره چی! گنجشکی آمد پرسید بعد چی شد با دست اشاره کرد به بالا و گفت پرید و رفت گفت بعد دیگه چی شد همان پاسخ را فقط با اشاره دست انجام داد به همین صورت هرچه سؤال را تکرار کرد، فقط با دستش اشاره می کرد تا طرف خسته و ناتوان شد. والسلام مرتضوی حالا برای تغییر ذائقه این طنز را بخوانید نوشابه گرم روزی مردی به ساندویج فروشی رفت و گفت: «یک نوشابه لطفاً» صاحب مغازه گفت: نوشابه ها گرم است. مرد گفت: اشکالی ندارد. در نعلبکی می ریزم تا خنک شود. 👈بلی درسته همش که نمی شه احکام گفت: چنانچه در سیره بزرگان مشاهده شده، و کتاب های فراوانی در این باره نوشته شده. به هر جهت، بجایش، از این نمونه ها، هم باید [با رعایت تکمیل گوئی و تکمیل نویسی]گفته شود و نوشته شود، تا از یک سو،مردم چشمشان باز بشود، از خمودی در بیایند، از سوی دیگر،رقیبان و فرصت طلب ها هم حساب کارشان را بکنند. از اوناش هم بخوانید؟ باشه علی الله هر شد شد! آقازاده! چه شغلی دارند؟ مادری برای پسرش به خواستگاری رفت. والدین عروس پرسیدند آقازاده، چه شغلی دارند. مادر داماد گفت: پهلوی دست دائیش کار می کند. گفتند: چه شغلی؟ مادر گفت: اوائل در کشتی کار می کردند. آقامون دید ممکنه کشتی سوراخ بشه و پسر و برادرم غرق بشن اونا رو از کشتی در آورد و به هواپیمایی رفتند. مدتی هم آنجا کار کردند. دیدند امکان دارد هواپیما عیبی پیدا کند و هر دوشون از بين برن! از اونجا هم در آمدند! پرسیدند: خوب: حالا چه می کنند؟ مادر - حالا صبح که میشه آقا دائی برای هواخوری دو سه ساعتی در خیابان ها قدم می زنند؟ خوب که خسته شدند به خانه برمی گردند. پرسیدند: آقا پسر چی؟ مادر: گفتم که پهلوی آقا دائیش کار می کند! نتيجه این کار پر زحمت، خوب معلومه! همیشه در خود هستند و اعصاب ندارند و ناراحت راحت. دست مریزا مادر اینطوری تعریف پسرشان را می کنند آن هم در این موقعیت؟ مادر گفت : حقیقت را می گویم مادر ناراحت نشو،عزیز دل مادر! از قدیم گفتند حق تلخه، نه مادرجون. ❌همین؟ نه شاهنامه آخرش خوشه منتظر بمانید! https://eitaa.com/jadid3
🔰ادامه مقدمه 👈پر واضح است که خوشمزه ها و مطالب آنان، از نظر نوع مطالب و اقسام... گوانگونی دارد. و نیز از نظر گروه سنی و زمانی و مکانی شغلی و ... بخواست خدا تصمیم بر این است که مطالب متنوع باشد و تا حد مقدور حد و مرز ها معین شود، از این رو فعلاً مطالب پراکنده «نمونه طنزها» بصورت مواد خام به عنوان نمونه، با تقسم بندی را اولیه، به صورت بخش بخشی، ارسال می گردد. انشاء الله سر فرصت بشرط حیات و بدست آمدن امکانات لازم،بازسازی مثبت سازی و... تکمیل موضوعی، که بخواطر آن، این طنزها آورده شده را، یا در همین کانال یا در کانال آموزش انجام خواهیم داد . 1️⃣ - بخش مدرسه ❇️گم شدن شتر 💚معلم: شتر را در کجاها می توانیم پیدا کنیم؟ 💜دانش آموز آقا معلم، شتر آن قدر بزرگ است که اصلا گم نمی شود که ما بخواهیم پیدایش کنیم. ❇️زبان انگلیسی 👈معلم: چرا درس زبان انگلیسی را نخوانده ای؟ شاگرد: آقا دیروز مریض بودیم و حال فارسی حرف زدن را هم نداشتیم تا چه رسد به انگلیسی! 👀فرق طلا و آهن 👈معلم: اگر یک قطعه آهن در مجاورت هوا بماند، چه می شود؟ دانش آموز: زنگ می زند. معلم: خب، اگر یک قطعه طلا در مجاورت هوا بماند چه می شود؟ دانش آموز: دزد آن را می برد؟ https://eitaa.com/jadid3
2️⃣ - بخش زندگی یاد آور می شود خود این بخش دارای گونه های مختلف است از باب مثال الف : بخش اخلاقیات ✅ طنز هائی که حالت مزاح با دیگران دارد 🌷بخش مزاح با ها 😍 😍 تو شهر بازی ، داشتم جیغ میزدم . 😍 همسرم گفت چته ؟ 😍 گفتم همه میان شهربازی جیغ میزنن دیگه . 😍 گفت آره ولی نه وقتی رو چمنا نشسته باشه 🤣🤣 😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ - ادب : راه رفتن در خواب 👈مادر: پسرم با این عجله نصفه شبی کجا میروی؟ 👈پسر: مادر خواب از سرم پریده است می روم آن را بگیرم. ✅ طنز هائی که علاوه بر حالت مزاح آموزنده هم هست .! 🌷بخش مزاح با غیر ❇️اسب با ادب ⚜️اولی: چرا اسب تو در مسابقه برنده نشد؟ 🔱دومی: اسب من خیلی با ادب است. به اسب های دیگر می گوید: شما اول بفرمائید. پیام.! نکته ما کمتر از اسب باشیم و بی ادب.! ttps://eitaa.com/jadid3
✨﷽✨ ▫️چگونه مزاح کنیم؟▫️ ✍️روایت دارد که امام صادق علیه السلام از شخصی پرسید : « مزاح هم می‌کنی؟» آن شخص گفت: نه. حضرت فرمودند: چرا؟ حتی دستور دادند که گاهی انسان یک مزاحی هم بکند. همه اش،خشک نباشد. اما کم، زیاد مزاح کردن ، تَذْهَبُ بِبَهاءِ المُؤمِن، قیمت مومن را می برد. آبروی مومن مےرود. زیاد شوخی نکنید، اما گه گاهی عیب ندارد. ✸ پیغمبر صلےالله علیه وآله خرما مےخورد و هسته های آن را جلوی امیرالمومنین علیه السلام می گذاشت. می خواست با امیرالمومنین شوخی کند و سر به سر امیرالمومنین بگذارد. بعد حضرت صلےالله علیه وآله فرمودند: «یاعلی ، خرما خیلی خوردی!» ✸ مثل بعضی ها که پرتغال مےخورند و پوستش را آن طرف مےگذارند. حضرت صلےالله علیه وآله هم هسته های خرما را پیش امیرالمومنین علیه السلام گذاشت و فرمود: یاعلی ، خیلی خرما خوردی! امیرالمومنین علیه السلام هم بازاری بود ، جواب دادند: «یا رسول الله ، کسی خرما زیاد خورده است که خرما را با هسته های آن خورده.» چون جلوی پیغمبر صلےالله علیه وآله هسته نبود. ✸ حضرت علیه السلام فرمود: «خرما کسی خیلی خورده که آن را با هسته هایش خورده است. » شوخی مےکردند. حتما نباید آدم مثل مربای آلو اخمو باشد. ✸ یک قدری هم مزاح داشته باشید. اما حرف بیهوده نزنید. حرف لغو نزنید. آبروی کسی را نبرید. 📚منبع: ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۳ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره) ‌‌‌‌@ahadis_aemmeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰سر آغاز بسم الله الرحمن الرحیم دلم یک دوست می خواهد دلم یک دوست می خواهد که خیلی مهربان باشد دلش اندازه دنیا به رنگ آسمان باشد کسی باشد که حرفم را بفهمد با دل و جانش پرستوی دلم راحت بخوابد روی دستانش سر شب تا به صبح دم در این رؤیای شیرینم همه تن چشم می گردم ولی او را نمی بینم ttps://eitaa.com/jadid3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 😎فدا کردن ارزش ها برای بی ارزش ها 💠خرید و فروش ✍️مردی قطعه زمینی را به مبلغی فروخت و با پول آن اسبی خرید. حکیمی به او گفت: راستی چه معامله ای کردی؟ آنچه را که به وی سرگین می دادی و در عوض به تو جو می داد با چیزی عوض کردی که به وی جو می دهی و در عوض به تو سرگین می دهد یعنی آنچه را که نفعش بیشتر بود با چیزی که کمتر است عوض کردی.. پیام طنز : بسیاری از مردم بخاطر بی تدبری و فکرهای باطل 👉🏻دچار گرفتاری می شوند آخرت با ارزش ، را فدای دنیای کم ارزش می کنند. https://eitaa.com/jadid3
😂🤣 😜 خوراک خنده 🤣😂👌🏻 🤣😂بیا تو دم در زشته 😂😂🤣
🌷بخش و طنز های مدرسه ای 👱🏻‍♂️نمونه ، کاربردی کردن ها و های ای 💠موضوع : آگاهی و 😍 کشیدن دندان ✍️ معلم به بچه ای که دندانش درد می کرد گفت: برو خانه و بگو مادرت ترا ببرد و دندانت را بکشد. ☺️بچه از مدرسه که بیرون آمد و مستقیم به دکان بقالی رفت و گفت: حسین آقا! شما که ترازو دارید لطفا دندان مرا بکشید. 💠پیام حالا شما باشید و این لطیفه در چنین موارد چه می کنید؟ 🤣خنده فقط کافی نیست بلکه باید دنبال و ها بود.! مثلا در این پیش آمده : موضوع و کتاب را مطرح می کنید بعد اقسام حساب و کتاب دنیوی اخروی و .... و نیز می توان موضوع و. را مطرح کرد. ! و در آخر کار هم می گوئی عزیزم اینجا یک اشتباه پیش آمده اگر گفتی چی بود ؟ 💅🏻مهم اینجاست حالا برای اینکه دیگر اشتباهی پیش نیاید و به اصطلاح برای گیری از اشتباهات باید به دنبال آگاه شدن و بصیرت پیدا کردن باشی. اینجا مناسب است برکات و با خدا بودن و در عاقبت کارها فکر کردن👉🏻 و .... و در صورتی که این لطیفه در مدرسه و ... مطرح شده در این مورد می توان گریز به مقام و ... بایدهای دانش آموزی و ... تا قبل از خسته شدن او را ادامه دهید. 👈ضمناً برای دریافت محتوای آموزشی حتما اینجا مراجعه بفرمائید 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 به ما بپیوندید 👇👇👇👇 📚https://eitaa.com/manabe_eslami📚📕 📚والسلام مرتضوی. https://eitaa.com/jadid3
📙حرف الف 👱🏻‍♂️موضوع : ازدواج 🌷بخش ها ✍️ چند نکته اخلاقی برای بعد از ازدواج : ✅ زیاد غُر نزنید . ✅ چشم و هم چشمی نکنید ✅ شوهرتون رو با دیگران مقایسه نکنید ✅ به هر چه داری قانع باش ، نداری شاکر باش ✅ لازم نیست توی هر عروسی و عقد و تولد و جشن و... لباس نو بخری و آرایش بکنی ✅ یادت باشه شوهرت ، عشق توه ، همدم و همراه و همسر توه ، نه دشمن تو نه رقیب تو ، پس در همه حال ، درکش کن و در سختی ها و نداری ها ، ترکش نکن . 🇮🇷 @ghairat ♻️برچسب : #دوست #فرزند#قناعت ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
📙حرف ن 👱🏻‍♂️موضوع : نظافت 🌷بخش و نبایدهای زندگی 😍 😍 ‏آبریزش بینی داشتم 😍 رفتم داروخونه ، شربت گرفتم 😍 قسمت عوارضش نوشته : 😍 سردرد ، سرگیجه ، حالت تهوع ، اختلال درخواب ، نارسایی کبد ، سکته قلبی و مغزی ، مرگ ناگهانی 😍 خلاصه پشیمون شدم 😍 تصمیم گرفتم با آستینم پاکش کنم 🤣 😍 هم طبیعیه هم عوارضش کمتره 😂 💟 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat ♻️برچسب : #بیماری #ادب ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
🌷بخش بایدها و نبایدهای زندگی 😍 در روابط اجتماعی ، گاهی مثل ماست باشید 😍 پاک و سفید ، یک رو ، خوشمزه 😍 ‏و با هر کسی وارد رابطه شده ، موفق بوده . 😍 ماست و خیار ، ماست و نعنا ، ماست موسیر ، ماست و چیپس ، ماست و ماکارونی ، ماست و استانبولی 🤣 😍 پس لطفا از ماست یاد بگیرید 😂 🇮🇷 @ghairat
📙حرف گ ❌موضوع : گناه ❤️نمونه برخورد متفاوت در یک موضوع.! 👈 🌸 به یه دختربچه ۵ ساله مذهبی گفتم : 😍 وااااای چه چادر قشنگی داری 😍 چه حجاب زیبایی 😍 چقدر قشنگ ست کردی 🌸 اونم آروم ، 🌸 لبخندش مثل غنچه باز شد و گفت : 👑 ممنونم عمو 🌸 چند روز بعد 🌸 به یه دختر بچه ی ۵ ساله غیرمذهبی ، 🌸 که نه خودش حجاب درستی داشت نه مامانش ، گفتم : 😍 وای عمویی چقدر نازی تو ، 😍 موش بخورتت ... 🌸 اونم گفت : 😡 خفه شو کثافت چشم چرون بیکار و بی عار جامعه ، مایه ی ننگ همه ایرانیا ... 😍 یعنی شانس آوردم مسلح نبود ... 🤣😂 🇮🇷 @ghairat ♻️برچسب : #نگاه #اذیت#ایمان#یادخدا#آبرو#فتنه ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
📙حرف م 💠موضوع : مرگ 😍 ✍️می گفت: عموم داشت نفسای آخرش رو می کشید 😍 میخواستیم رو به قبله‌اش کنیم 😍 ولی نمیدونستیم قبله کدوم طرفه 😍 اینقدر چرخوندیمش 😍 که آخر بلند شد و با کمربند افتاد دنبال ما 😄 💟 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@ghairat ♻️برچسب : #سلامتی #دانش#احترام#یادخدا#قرآن ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
✨﷽✨ 📙حرف ف 💠موضوع : ✅راهکارهای کنتزل زبان 💠نعمت‌های خداوند را یاد کنیم و شاکر باشیم ✍️آیت الله مجتهدی تهرانی: قدیم در کتابی این داستان را خواندم که: سعدی شاعر معروف یه وقتی کفش نداشت، عصبانی بود که من شاعری این مملکت، باشم آن وقت کفش ندارم. مدتی از خدا ناراضی بود که: خدایا، این چه زندگی است که ما کفش نداریم بخریم. شاعر هم هستیم! تا اینکه یک روز جلوی مسجد می‌گذشت، یک نفر را توی مسجد دید که از زانوها به پایین پا نداشت، تا او را دید، سرش را بلند کرد و گفت: «خدایا شکرت که اگر من کفش ندارم، پا دارم».تا دیروز از خدا ناراضی بود، اما امروز که دید این شخص پا ندارد، خوشحال شدو گفت: « الحمدالله، اگر من پا نداشتم، چیکار میکردم؟» 🔘خدا می داند واقعا اگر ما پا نداشتیم چیکار میکردیم؟! گاهی نعمت های خدا را یاد کنید. پا نداشتیم، دست نداشتیم، چشم نداشتیم، گوش نداشتیم، چیکار میکردیم؟ 📚ڪتاب بدیع الحکمة حکمت 24 از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره) کانال سخنرانی دلنشین @sokhanrani313 ♻️برچسب : #شعر#لباس#سلامتی#یادخدا ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
🌷🌷نکته های امید آفرین آیت الله مرعشی نجفی قدس سره می‌فرمودند: در قم شیخی بود معروف به شیخ ارده شیره جهت معروف شدنش به این نام آن بود که او به ارده شیره بسیار علاقه داشت و حتی کتابی در توصیف ارده شیره نوشته بود آدم فقیری بود و خانه و منزلی نداشت در حقیقت تارک دنیا بود یک شب در زمستان در میان مقبره میرزای قمی در قبرستان شیخان خوابید صبح برای نماز بلند شد، دید برف زیادی آمده پشت در را محکم گرفته شیخ هر کاری کرد در باز نشد ماند در میان مقبره از طرفی وسیله وضو حتی وسیله تیمم هم نبود چون مقبره با گچ و سیمان و سایر مصالح پوشیده بود نزدیک طلوع آفتاب شد، دید نمازش قضا می‌شود، با همان حال بدون وضو و تیمم صحیح نماز را خواند بعد از نماز رو کرد به طرف آسمان و دست‌ها را بلند نمود به شوخی به خداوند عرض کرد: خدایا تا به حال تو به من هر چه دادی من چیزی نگفتم قبول کردم گاهی نان و پنیر دادی قبول کردم گاهی نان و ارده شیره دادی شکر کردم گاهی هم نان دادی اصلاً خورشت ندادی باز هم قبول کردم خدایا تو هم امروز این یک نماز بی‌طهارت را از من قبول کن و مؤاخذه نکن بعد از وفات شیخ یکی از دوستان صالحش او را در خواب دید پرسید: خداوند با تو چگونه رفتار کرد؟ گفته بود: خدا مرا به واسطه همان یک نماز بخشید استاد فاطمی نیا در ادامه اظهار داشتند: مثل اینکه خداوند هم از شوخی کردن بنده‌اش خوشش می‌آید ولی نه هر شوخی و نه از هر بنده‌ای! خدا از شوخی آن بنده‌ای خوشش می‌آید که آن بنده را دوست دارد و آن بنده هم خدا را دوست دارد هر چه خدا مقدرش کرده خوب یا بد، تلخ یا شیرین کم یا زیاد، سیری و گرسنگی غم و شادی، داری و نداری قبول کرده در هر حال خدا را شکر می‌کند نه مانند آن بنده‌ای که با مختصر کم و زیاد حالش تغییر می‌کند و با کوچکترین تحول عوض می‌شود و اگر صدمه‌ای ببیند گاهی با خدا سر جنگ پیدا می‌کند اموزنده🎐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠داستان زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم 🌷- خوشحال کردن بچه‌ها با گردو روزی پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» برای نماز به مسجد می رفت. در راه، گروهی از کودکان که در حال بازی بودند، با دیدن پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» دست از بازی کشیدند و دور ایشان جمع شدند. کودکان به علّت اینکه آن حضرت همواره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را بر دوش خود می‌گرفت، از ایشان درخواست کردند تا با آن‌ها هم بازی کند. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» از طرفی نمی‌خواست آن‌ها را برنجاند و ازطرف دیگر مردم در مسجد منتظرش بودند و می‌خواست خود را به مسجد برساند. داستان زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم - خوشحال کردن بچه‌ها با گردو بلال که در مسجد همراه مردم منتظر پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» بود با دیر کردن پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» نگران شده و به طرف خانه ایشان حرکت کرد. بلال در راه به جست وجوی پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» پرداخت. داستان زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم - خوشحال کردن بچه‌ها با گردو او پس از مدّتی، آن حضرت را در حال بازی با کودکان دید. خواست کودکان را از طرف ایشان دور کند ولی پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» مانع شد و از بلال خواست تا به خانه‌ی ایشان برود و برای کودکان چیزی تهیه کند تا آن‌ها پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» را رها کنند. داستان زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم - خوشحال کردن بچه‌ها با گردو بلال رفت و پس از جست وجو تعدادی گردو پیدا کرد. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» آن‌ها را میان کودکان تقسیم کرد و این گونه کودکان راضی شدند تا آن حضرت را رها کنند. امام مهدی «عج الله تعالی فرجه الشریف» هم فرزند پیامبر مهربان است و هم جانشین ایشان و مهربانی را از ایشان ارث برده . ایشان وقتی بیایند مثل ایشان رفتار می‌کنند. https://eitaa.com/jadid3