[ عکس ]
امام حسین (ع) فرمودند:
اعلَموا اَنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیکُم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتُحَوَّلَ اِلی غَیرِکُم؛
🔺بدانید که نیازهای مردم به شما، از نعمت های خدا بر شماست. پس از این نعمتها افسرده و بیزار نباشید که هر آینه به سوی دیگران سوق یابد.
مستدرک الوسائل، ج۱۲،ص۲۰۹
شرح حدیث:
هر نعمتی، شکری خاصّ دارد.
این که انسان، مال و موقعیت و آبرو و قدرت داشته باشد و بتواند با خرج کردن آنها در راه یاری و خدمت به مردم، قدمی نیک بردارد، یک «نعمت الهی» است و باید قدردان آن بود، چرا که از این رهگذر، ثواب بسیاری نصیب انسان می شود.
چند روزی ز قوی دینان باش
در پی حاجت مسکینان باش
شمع شو شمع، که خود را سوزی
تا به آن بزم کسان افروزی
?وقتی خداوند، این توفیق را به کسی می دهد، باید شب و روز شکر کند که او را واسطه ی خیررسانی قرار داده و برای خدمتگزاری به همنوعان پسندیده است.
برخی از مراجعات حاجتمدان خسته می شوند و دیگر برنامه ی کمک به مردم را قطع می کنند. این نوع ناسپاسی در حق آن نعمت الهی است.
کسی که احساس خستگی کند و به ستوه آید، خداوند زمینه ی این خدمت و یاری را از او می گیرد و به بنده ی دیگری می دهد.
در احادیث ما، برای رفع نیاز مؤمنان آن قدر ثواب نقل شده که حیرت آور است. در جامعه ای که حسّ و عاطفه ی بشردوستی زنده باشد و مردم نسبت به هم، تعاون و همدردی داشته باشند، رحمت الهی بر سرشان می بارد و در آخرت هم از عنایت خاصّ پروردگار برخوردار می شوند.
آن که می تواند باری از دوش کسی بردارد، چرا باید باری بر دوش دیگران باشد؟
📚منبع: حکمت های حسینی
@sulook
🏖 شانس چیست؟
شانس همان کار مثبتی هست، که تو در طبیعت انجام دادی و طبیعت به تو، یک کار خوب یا یک انرژی مثبت بدهکار است و باید به تو، یک سود بدهد یا یک انرژی مثبت برساند.
چند راه بازگشت انرژی:
از نظر سنتی:
تو نیکی میکن و در دجله انداز،
که ایزد در بیابانت دهد باز
از نظر قرآن:
هر کس ذرهای بدی و خوبی کند به او بازمیگردد
از نظر بودا:
قانون 'کارما' یعنی هر چیزی کار ماست و به ما بر میگردد.
از نظر متافیزیک:
انرژی در طبیعت از بین نمیرود. وقتی انرژیای رها میکنی حالتش عوض میشود و بر می گردد...
#دکتر_الهی_قمشهای
💕💖💕
#پنجاثرگناه
🎙حجت الاسلام مهدی ربانی
💠۱- نابودی اعمال نیک
در آیه ۲۳ سوره فرقان می فرماید:
«وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا»
«ما به سراغ اعمالی که آنها انجام دادهاند میرویم و همه را همچون ذرات غبار پراکنده در هوا میکنیم»
دلیل نابودی اعمال نیک گناهکاران این است که وقتی کار حرامی بر آنها عرضه میشود و مرتکب آن میشوند و از آن اجتناب نمیکنند، ثواب گفتن هر بار لا اله الا الله یک درخت در بهشت است ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله)فرمود: بترسید از اینکه که با گناهی که مرتکب میشوید آتشی به پا کنید که تمام آن درختان را بسوزاند.
💠۲- ذلت
در آیه ۲۷ سوره یونس می فرماید:
«وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ»
«کسانی که مرتکب گناهان می شوند، جزای بدی به مقدار عملشان دارند و ذلت، صورت آنها را می پوشاند»
همانطور که عزت دنیا و آخرت در گرو تقوی و دوری از گناهان است ذلت دنیا و آخرت برای کسانی است که در مقابل حرام خدا خود را می بازند و مرتکب گناه می شوند «إِلٰهِى أَلْبَسَتْنِى الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتِى» مناجات اول خمسه عشر.
💠۳- عاقبت به شر شدن
در آیه ۱۰ سوره روم می فرماید:
«ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ»
«سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جائی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند».
امام صادق( علیه السلام) در نامهای که به شخصی نوشته اندفرمودند: اگر می خواهی عاقبت به خیر شوی و در حال بهترین اعمال قبض روح شوی حق خدا را بزرگ بشمار و نعمت های او را در گناهان صرف نکن. مصادیق فراوانی در تاریخ وجود دارد که افراد به واسطه گناه عاقبت به شر از دنیا رفته اند.
💠۵- نزول بلاها
در آیه ۳۰ سوره شوری می فرماید:
«وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»
«هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند»
این آیه به خوبی نشان میدهد مصائبی که دامنگیر انسان می شود یک نوع مجازات الهی و هشدار است امام رضا (علیه السلام) می فرماید:«هرگاه بندگان گناهان جدیدی ایجاد کنند که قبلاً مرتکب نمیشدند خداوند نیز بلاهای جدیدی که قبلا ناشناخته بود نازل میکند» آیا ویروس کرونا بلای جدید ناشناختهای نیست که خداوند به خاطر گناهان خانمان براندازی که بشر در قالب فضای مجازی به درون خانه ها نفوذ داده،نازل کرده است،قرآن هلاکت اقوام گذشته را به دلیل گناهانشان می داند( آلعمران ۱۱-انعام ۶-انفال۵۲،۵۴).
💠۶-خشم و غضب خداوند
گناه، خداوند را غضبناک می کند و این غضب الهی باعث این میشود که نعمتها را از انسان سلب کند و دعاهای او را اجابت نکند امام باقر (علیه السلام) می فرماید: «بنده از خدا طلب حاجتی می کند که دیر یا زود شایسته برآورده شدن است سپس گناهی مرتکب می شود خداوندبه فرشته اش می گوید حاجت او را براورده نکن،او با گناهش معترض غضب من شد و مستوجب محرومیت از طرف من گردید» جملات زیبای امیر المومنین (علیه السلام) در آغاز دعای کمیل تذکر به این آثار گناه است.
فرصت شب های قدر را برای مناجات با خدا و طلب آمرزش گناهان و طلب توفیق دوری از گناهان، قدر بدانیم .
@sulook
📙حرف ح
❌ موضوع : حرام
✅نقش شگرف رزق حلال و حرام در سعادت و شقاوت انسان
🔻ای مردم! از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است، بخورید و پیرو برنامههای شیطان نشوید که البته او با شما آشکارا دشمنی دارد
📚سوره بقره آیه ۱۶۸
..........................
🔻یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا
🔻ای فرستادگان! از غذاهای پاک بخورید و عمل صالح انجام دهید.
📚سوره مومنون آیه ۵۱
..........................
🔹رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ کسی که عرض کرد دوست دارم دعایم مستجاب شود،فرمود:
🔻طهِّرْ مَأْكَلَكَ وَ لَا تُدْخِلْ بَطْنَكَ الْحَرَام؛
🔻خوراکت را [از حرام] پاکیزه کن و در شکمت حرام داخل نکن.
📚وسایل الشیعه، ج. ۱۴، باب ۴۶۷،
..........................
🔹پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله):
🔻الْعِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلالِ؛
🔻عبادت ده جزء دارد، که نُه جزء آن، طلب روزى حلال است.
📚بحارالأنوار،ج103،ص9،ح37
..........................
🔹آیت الله بهجت(ره):
🔻واى بر ما اگر در خصوص خوردنى ها و نوشیدنى ها، از حرام اجتناب نكنیم؛
🔻زیرا همین غذاهاست كه منشأ علم و ایمان و یا كفر ما میشود و در یك وقت نگاه میکنیم و میبینیم كه به یزید ایمان آورده ایم!
..........................
❓برای ازدیاد رزق و روزی، به چه دعایی ملتزم باشیم؟
🔹آیت الله بهجت(ره):
🔻بعد از نماز صبح این دعا را زیاد تکرار نمایید و قبل و بعد از آن صلوات بفرستید تا إن شاء الله فرج حاصل گردد
اللهمّ أغنِنی بِحلالِکَ عن حرامِک و بِفَضلِکَ عمّن سِواک
خدایا مرا به وسیله حلالت، از حرام خویش بی نیاز کن و با فضل و بخشش خودت، از هر چه غیر خودت بی نیاز ساز.
📚پرسش های شما، پاسخ های آیت الله بهجت، ص93
..........................
🔹علامه طهرانی:
🔻غذای حلال برای بدن حکم دوا دارد و غذای حرام حکم سم قاتل
📚کتاب انوار ملکوت
..........................
❓اگر انسان بخواهد به مقام لقاءاللهی برسد چه کاری باید انجام دهد؟
🔹آیت الله سید عزیزالله امامت کاشانی:
🔻باید لقمه حلال پیدا کند و از رذائل دنیا صرف نظر کند و شرک خفی و جلی را از بین ببرد.
..........................
❓چرا اکنون اولیای الهی بسیار بسیار کم یاب شده اند؟
🔹استاد مهدی سمندری:
🔻دیگر مانند علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی نخواهد آمد.
🔻چون حلال و حرام با هم قاطی شده است.
..........................
🔹استاد فاطمی نیا:
🔻عده ای ميگويند علت اينكه ديگر اولياء و بزرگاني همچون آيت الله قاضي و بهجت نداريم ، اين است كه لقمه ها خراب و حرام شده است!
🔻اينها هميشه همه ی گناهان را به عهده ی لقمه حرام مي گذارند!
🔻بله اين حرف درست است ؛امادرصورتي غذا اثرظلماني دارد كه علم داشته باشی حرام است!
🔻مساله ي مهم اين است كه هرگناهي اثرظلماني دارد؛ بعضي ها كه ازلقمه ي حرام مي نالند، گناهانی ميكنندكه پدرلقمه ي حرام است! مثلا ميبيني نماز ميخواند ، روزه ميگيرد ، اما به راحتی آبروی افراد را ميبرد!
به راحتي غيبت ميكند! تهمت ميزند! دروغ ميگويد! اگر كسي جلوي چشمشان به بدبختي بيفتد، چون بخيل هستند، هيچ كمكی نميكنند!
با وجود اين گناهان رايج ،طبيعي است كه ديگر آن اولياء دربين ما نيستند!
آنها اهل محاسبه ومراقبه ي اعمالشان بودند!
📚کانال رسمی استاد
..........................
🔹شیخ رجبعلی خیاط(ره)فرموده:
🔻تاثیر روزی حلال و حرام آن قدر زیاد است که ممکن است حلال زاده بخورد و مثل حرام زاده شود یا حرام زاده بخورد و مثل حلال زاده شود.
📚تندیس اخلاص، محمدی ری شهری
..........................
🔹آیت الله حائری شیرازی(ره):
🔻اگر پنبه کنار آهنربا باشد، آهنربا کششی نسبت به پنبه ندارد، اما اگر براده آهن را درون پنبه بگذارید، در این حالت پنبه به سمت آهنربا کشیده میشود.
🔻در اینجا خود پنبه جذب نمیشود، بلکه براده های آهن به سمت آن کشیده میشوند.
🔻معصیتها مثل آهنربا، نان حرام مانند آهن و انسان مثل پنبه است.
🔻وقتی که انسان گوشتش از نان حرام روییده باشد، نمیتواند از کنار معصیتها بگذرد. وقتی از کنار معصیت رد میشود، مجذوب آن میشود.
این خاصیت درونی لقمه حرام است.
🔻اما اگر لقمه صددرصد حلال باشد، از کنار عبادات که میگذرد، عبادات او را جذب میکنند، از کنار امامزاده که میگذرد به زیارت ایشان میل پیدا میکند.
..........................
🔻عمل انسان، چون سایه دنبالش هست، پس مقصود آثار عمل است که یا مستلزم عقاب است و یا ثواب و همواره با آدمى هست تا در روز «تُبْلَى السَّرائِرُ» خود را نمایان کند.
📚ترجمه المیزان، ج۱۵
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌦کار برای خدا :
🌍 @karbraekhoda
📙حرف ت
❌ موضوع : تکبر
خطر تکبر
🔹شعر
سال ها گفتیم و خندیدیم و از خود غافلیم
دل به دنبال هوس ها ما به دنبال دلیم
روز و شب دیوانه ی نفسیم و مست حُبّ مال
بدتر از این، این که پنداریم عقل کاملیم
دل به قصر سنگ، خوش کرده نمی دانیم خود
عاقبت یک قبضه ی خاکیم یا مُشتی گلیم
بارها کُشتیم خود را با دم تیغ هوی
نفس دون را پرورش دادیم و خود را قاتلیم
نوح، ما را خواند و طوفان کلّ عالم را گرفت
کشتی از ما دور شد ما نیز دور از ساحلیم
عیب خود نادیده، دائم عیب مردم گفته ایم
خلق را در بیت خواب غفلت خوانده، از خود غافلیم
گه به دور کعبه می گردیم و گاهی دور بت
گه مرید حقّ شده گاهی اسیر باطلیم
آب و خاک و آفتاب و ابر بود و ما، که ما
دانه ای بر خود نکشتیم و به فکر حاصلیم
بارها منزل عوض کردیم تا پیری رسید
همچنان در فکر تجدید بنای منزلیم
بس که «میثم» شانه ی ما خسته از بار خطاست
در اطاعت ناتوان و در عبادت کاهلیم(۱)
🔳 معنی تکبر و فرق آن با غرور
تکبر آن را حالتی نفسانی دانستهاند که شخص متکبر دیگران را در برابر خود حقیر و خوار میشمارد؛ حالتی که در گفتار و رفتار شخص نمود پیدا میکند. تکبر را از نتایج عجب و غرور که حالتی شخصی است دانستهاند؛ زیرا شخص مغرور بدون مقایسه خود با دیگران صرفا در نفس خود احساس بزرگی و عظمت میکند.
مراتب کبر ورزی
مرتبه اول : کبر در دل است و در گفتار و کردار نیز ظاهر شود
مرتبه دوم : زبان نیاید اما در کردار معلوم باشد، که این از مرتبه اول خفیفتر است؛
مرتبه سوم :وقتی است که کبر در دل مستقر باشد و فرد نتواند خود را از این عیب خالی کند، اما سعی کند تا در رفتار و گفتار تکبر نکند. در چنین وضعی گناه فرد بسیار کمتر است و چه بسا همین مجاهده در دفع تکبر منجر به رفع کامل آن به توفیق الهی شود.
انواع تکبر
تكبر چند نوع میباشد.
❶تكبّر در مقابل خداوند متعال است كه شخص در این حال از عبادت و پرستش خدای متعال تكبّر میكند. بلكه خود را به سبب نادانی و غرور از همه بزرگتر میداند و گاهی خود را ربّ و صاحب مردم میداند مثل فرعون و نمرود و سایر طاغوتها. قرآن مجید میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یسْتَكْبرُِونَ عَنْ عِبَادَتىِ سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِین»كسانى كه از عبادت من تكبّر مىورزند به زودى با ذلّت وارد دوزخ مىشوند!» . [غافر/۶۰]
شاید بتوان گفت تحریم ظرف طلا و نقره برای آب وضو و همین طور حرمت یا کراهت استفاده از بعضی لباسها برای نمازگزار از این جهت باشد.
❷ تكبر در برابر پیامبران است. كسانی بودند كه به خدا معتقد بودند ولی در مقابل فرستادگان خدا خاضع نبودند و خود را برتر میدانستند خداوند از زبان فراعنه نسبت به موسی و هارون میفرماید: «فَقَالُواْ أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَینِ مِثْلِنَا وَ قَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون»آنها گفتند: «آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟!» و مشركان زمان پیامبر اسلام میگفتند چرا ما به او ایمان آوریم در حالی كه ثروت زیادی ندارد. [مؤمنون/۴۰]
❸تكبر در برابر بندگان خداوند متعال است. انسان در اثر جهالت و غرور دیگران را حقیر و پست شمرده و خود را بزرگ و برتر از آنان میشمارد و این همان است كه اكثر مردم به آن مبتلا هستند. اگر تهذیب نفس و تقوی نباشد، ممكن است علم و دانش باعث كبر و غرور و فخرفروشی شود. و هكذا عبادت و حسب و نسب و قوّت و قدرت و مال و جمال و ثروت و ریاست و حكومت و فامیل و عشیره ممكن است باعث كبر و غرور شود در حالی كه همه اینها در معرض زوال و فنا هستند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
☑️زشتی تکبر در قرآن و حدیث
⇦خداوند متعال با اشاره به فرعون تکبر را عامل گمراهی بیان می فرماید: «وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونىِ أَقْتُلْ مُوسىَ وَ لْیدْعُ رَبَّهُ إِنىِّ أَخَافُ أَن یبَدِّلَ دِینَكُمْ أَوْ أَن یظْهِرَ فىِ الْأَرْضِ الْفَسَاد .و فرعون گفت: «بگذارید موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زیرا من مىترسم كه آیین شما را دگرگون سازد، و یا در این سرزمین فساد بر پا كند!» [غافر/ 26]
⇦ قرآن مجید پاک بودن ار تکبر را شیوه پارسایان دانسته : تِلْكَ الدَّارُ الاَْخِرَةُ نجَْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یرِیدُونَ عُلُوًّا فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فَسَادًا وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ(آرى،) این سراى آخرت را (تنها) براى كسانى قرار مىدهیم كه اراده برترىجویى در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیك براى پرهیزگاران است. قصص/ 83.
⇦پیامبر اكرم (ص)میفرمایند: لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنَ الْكِبْر .كسی كه درقلبش بهاندازه سنگینی دانه خردل كبروجود داشته باشد داخل بهشت نمی شود.
⇦ امام باقر(ع) میفرمایند: مَا دَخَلَ قَلْبَ امْرِئٍ شَیءٌ مِنَ الْكِبْرِ إِلَّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلَ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِكَ قَلَّ ذَلِكَ أَوْ كَثُرَ به دل كسی چیزی از كبر داخل نمی شود مگر این به هماناندازه عقلش ناقص می شود.
⇦ امام صادق (ع) تکبر را از عوامل اصلی کفر بیان فرمود: أُصُولُ الْکُفْرِ ثَلَاثَةٌ الْحِرْصُ وَ الِاسْتِکْبَارُ وَ الْحَسَدُ؛ فَأَمَّا الْحِرْصُ فَإِنَّ آدَمَ (ع) حِینَ نُهِیَ عَنِ الشَّجَرَةِ حَمَلَهُ الْحِرْصُ عَلَى أَنْ أَکَلَ مِنْهَا وَ أَمَّا الِاسْتِکْبَارُ فَإِبْلِیسُ حَیْثُ أُمِرَ بِالسُّجُودِ لآِدَمَ فَأَبَى وَ أَمَّا الْحَسَدُ فَابْنَا آدَمَ حَیْثُ قَتَلَ أَحَدُهُمَا صَاحِبَهُ"؛ امام صادق (ع) فرمود: اساس کفر سه چیز است؛ حرص، استکبار، و حسادت ورزیدن؛ حرص باعث شد تا حضرت آدم (ع) پس از نهی از خوردن میوه درخت ممنوعه به سراغ آن برود، اما استکبار سبب شد تا ابلیس پس از امر به سجده آدم از آن سرپیچی کند، و حسد سبب قتل یکی از فرزندان آدم به دست دیگری شد.
🔶عامل تکبر؛خیال پردازی و جهل
بر اساس قرآن و حدیث خصلت تكبّر ثمره و زاییده جهل و خیال پردازی است. اگر كسی جاهل نباشد، گرفتار تكبّر نمیشود. وقتی جنود عقل و جهل را میشمارند، تواضع را از جنود عقل و تكبر را از جنود جهل میشمارند. مثلاً اگر انسان چیزی را كه ندارد خیال كند دارد، این جهل است. مثلاً دو سه كلمه یاد گرفته، فكر میكند علم زیادی دارد، با این كه اگر عالم و عاقل باشد میداند كه دانستههای او در برابر نادانی او قابل ذكرنیست. خداوند متعال به كلّ بشر میفرماید: وَ مَا أُوتِیتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلا و جزاندكى از دانش، به شما داده نشده است .
چیزهایی كه انسان دارد از مال و مقام و علم، باید بداند مال خودش نیست و همه چیز را از خداوند متعال بداند و باید بداند اگر مشیت خداوند تعلّق بگیرد میتواند از او سلب كند. وقتی كه علم و مقام و ثروت و هیچ چیز از خود انسان نیست، چرا باید به حساب خود بیاورد؟ اگر به حساب خود بیاورد حتماً جاهل است. انسان هر چه دارد از امور اعتباری است. پست و مقام و ثروت و علم نزد او عاریه است و اگر خداوند بخواهد سلب كند اعتبارش باطل میشود. لذا انسان نباید به چیزی كه با غضب خداوند متعال از بین میرود اعتماد نماید. حتماً جاهل است كه اعتماد مینماید. انسان اگر واقعیتها را درك كند میفهمد كه هیچ چیز ندارد و متواضع میشود. خداوند در قرآن کریم با کلید واژه «مُختال» به این مهم اشاره دارد؛ إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالاً فَخُورًا خداوند کسانی را که خیال پرداز و فخرفروش میباشند را دوست نمیدارد. لقمان/18
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔘نکته :تکبر ممدوح
در برخی موقعیت ها تکبر ممدوح شمره شده است البته باید توجه داشت که توصیه به تکبر در موقعیت خاص به معنی تایید خُلقِ کبر ورزی نیست چرا که خُلق به معنی حالت نفسانی و پایدار می باشد اما تایید تکبر در موقعیت خاص به رفتاری و حالتی موقت دلالت می کند که بر اساس مصلحت خاصی توصیه شده است که تکبر ممدوح در دو جا می باشد؛
⇦تکبر در مقال متکبرین : و تَكَبَّروا مَعَ المُتَكبّرين؛ فَإنّ التَكبّرَ مَعَ المتكبّرين عبادة. با متکبران متکبرانه رفتار کنید که این گونه رفتار خود عبادت است. (۲)
⇦تکبر زن برای مردهای نامحرمِ (فرصت طلب): حضرت علی (ع) می فرماید:«خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا» هترين خصلت هاى زنان، بدترين خصلت هاى مردان است: غرور، ترسويى و بخل؛ زيرا زن هرگاه مغرور باشد خودش را در اختيار [نا محرم ]نمى گذارد. هرگاه بخيل (ممسك) باشد مال خود و شوهرش را نگه مى دارد و هرگاه ترسو باشد از هر چيزى كه برايش پيش آيد (مايه بد نامى باشد) وحشت مى كند. (۳)
💠داستان
در تاریخ هست كه حضرت عیسی(ع)به حوارّیون فرمودند:« لِی إِلَیكُمْ حَاجَةٌ اقْضُوهَا لِی» من حاجتی به شما دارم شما هم حاجت مرا برآورده سازید.
حواریون عرضه داشتند:« قُضِیتْ حَاجَتُكَ یا رُوحَ اللَّه» حاجت شما برآورده است ای پیامبر خدا . (سپس حضرت از آنها خواست که مانع نشوند تا حضرت پای آنها را بشوید)
آنها در صدد اعتراض برآمده و عرض کردند كُنَّا أَحَقَّ بِهَذَا مِنْک ما به این کار از شما سزاوارتر بودیم
حضرت فرمود : «إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالْخِدْمَةِ الْعَالِمُ» کسی که عالم و دانا باشد به خدمت به دیگران شایستهتر است
سپس فرمود:« إِنَّمَا تَوَاضَعْتُ هَكَذَا لِكَیمَا تَتَوَاضَعُوا بَعْدِی فِی النَّاسِ كَتَوَاضُعِی لَكُمْ ثُمَّ قَالَ عِیسَى ع بِالتَّوَاضُعِ تُعْمَرُ الْحِكْمَةُ لَا بِالتَّكَبُّرِ وَ كَذَلِكَ فِی السَّهْلِ ینْبُتُ الزَّرْعُ لَا فِی الْجَبَلِ» هدف من این است كه درس تواضع به شما بدهم كه همیشه متواضع باشید كه علم و حكمت با تواضع رو به سامان است نه با تكبّر و خود بزرگبینی، بدینسان زراعت در زمین نرم و هموار میروید نه در كوهها
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی كه بلند است
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
یكی از وارستگان نزد میثم تمّار آمد كه اهل ادب و معنویات بود. مشتاق بود كه خاطرهای از میثم دربارهی مولایش علی(ع)بشنود. میثم تمّار گفت: روزی مولایم علی(ع)به مغازهام آمد و مرا برای ابلاغ پیامی به دارالأمارة فرستاد و خود به جای من نشست و به خرما فروشی پرداخت. من رفتم و ابلاغ پیام كردم و به مغازه بازگشتم.
دیدم امام قسمتی از خرماها را فروخته است. ولی دیدم سكّههایی كه خریدار داده تقلّبی است. امام(ع)فرمودند میثم نگران مباش به زودی آن كس كه پول تقلّبی داده و خرماها را خریده ، خرماها را تلخ مییابد و بازمیگرداند. مدّت زیادی نگذشته بود كه خریدار، خرماها را آورد و امام پولهای تقلبّی را به او داد و فرمود، مادامی كه این پولها دست تو است غذای شیرین از گلویت پایین نخواهد رفت.
آن مرد به میثم گفت: چه سعادتی نصیب تو شده است كه چنین مولایی داری كه با چنین تواضعی به جای تو مینشیند و خرما فروشی میکند . (۴)
💠سیره رضوی
انبیاء و بزرگان دین و ائمه اطهار: از رذیله كبر بدشان میآید و خود متواضعترین انسانها هستند. امام رضا (ع)آن قدر متواضع بود كه یاسر خادم میگوید: چون امام رضا (ع) بر سر سفره طعام مینشست كوچك و بزرگ و میرآخور و حجّام را با خودش سر سفرهاش مینشاند و تمام موالی از سیاهان و غیر ایشان همه سر یك سفره مینشستند. به حضرت عرض میكند: فدایت شوم، كاش سفره طعام موالی و سیاهان را جدا میكردی. فرمودند: ساكت باشید همانا پروردگار ما تبارك و تعالی یكی است و مادر و پدر ما یكی است .
و حضرت میفرمود: اگر بالای سر شما ایستادم و شما غذا میخورید برنخیزید تا فارغ شوید. (۵)
💠داستان
روزی امام رضا(ع) در سرخس در گرمابهای عمومی مشغول شستوشو بودند. یك نفر كه حضرت را نمیشناخت به حضرت گفت: لطفاً مرا كیسه بكشید و مالش دهید.
امام رضا (ع) شروع كردند به كیسه كشیدن به بدن آن شخص. یك نفر از بیرون آمد و دید حضرت كیسه میكشند. آهسته به گوش آن مرد گفت: این مرد را كه كیسه میكشد میشناسی؟ گفت: نه اصلاً نمیشناسم، اما خدا پدرش را بیامرزد خوب كیسه میكشد.
آن شخص گفت: این عالم آل محمد است. تمام فضائل در این است. این آقا امام رضا(ع) است. آن شخص ناراحت شد و از اینکه ندانسته به ساحت مقدس امام (ع) جسارت کرده شرمگین شد ولی امام او را آرام کرد و همچنان بدن او را کیسه کشیدو فرمودند: من برای رضای خدای متعال این کار را انجام میدهم. (۶)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.شعر از سازگار(نخل میثم)
۲.مشکینی، تحریر المواعظ العددیه، قم، الهادی، ص 171-172
۳.نهج البلاغة : الحكمة 234.
۴.محمدی اشتهاردی ،داستان راستان،ج۳
۵.شیخ عباس قمی،منتهی الامال،ج۲، ص۲۶۵
۶.ابن شهر آشوب،مناقب،ج۴،ص۳۶۲
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف الف
💠موضوع : امربمعروف
امر به معروف و نهی از منکر
🔘اهمیت امر به معروف در چهار عنوان
🔶شعر
خوشا آن دل که امشب در بر جانانه برگردد
به کوی آشنا از دامن بیگانه برگردد
دل هر جائیم امشب مقیم کوی دلبر شد
مبادا دست خالی از در این خانه برگردد
به کوی دوست از هر سو هجوم آورده اند اما
خوشا آنکس که عاقل آید و دیوانه برگردد
دلم در تیرگی گم گشته ای یاران چراغی کو
که در کوی حقیقت از ره افسانه برگردد
قفس را بشکن و آنگه پر و بالم بده یا رب
که این مرغ اسیر امشب به سوی لانه برگردد
کمند ناله، دلبر را به سویت می کشد ای دل
به آهی احمد از منبر سوی حنّانه برگردد
به نار عشق یار امشب بسوزانید «میثم» را
مبادا شمع روشن ماند و پروانه برگردد(۱)
🔷مقدمه ؛ تعریف
امر به معروف، یعنی دستور به کارهای موافق با کتاب و سنت و نهی از منکر، یعنی جلوگیری کردن از آنچه شرعا و عرفا پیروی شهوت و هوای نفس دانسته شده است.
اهمیت امر به معروف را در پنج عنوان تبیین میکنم؛
❶علامت برتری
در جایگاه امر به معروف و نهی از منكر همین کافی است که از علامات بهترین امّت بودن است. پروردگار عالم در یازده سوره از قرآن مجید در ضمن بیش از بیست آیه مسلمانان را به امر به معروف و نهی از منكر دعوت نموده است. خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید:«كُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ» شما بهترین امتى بودید كه به سود انسانها آفریده شدهاند (چه اینكه) امر به معروف و نهى از منكر مىكنید و به خدا ایمان دارید. .
❷بزرگترین مراسم دین
امر به معروف و نهی از منكر عامل بقای دین مقدس اسلام است. الَّذِینَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فىِ الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَوُاْ الزَّكَوةَ وَ أَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْاْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَقِبَةُ الْأُمُور همان كسانى كه هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا مىدارند، و زكات مىدهند، و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند، و پایان همه كارها از آن خداست.
مرحوم ملا مهدی نراقی در كتاب اخلاقی جامع السعادات میفرماید بزرگترین مراسم دین امر به معروف و نهی از منكر است كه انبیاء الهی برای آن مبعوث شدهاند.
امیرالمؤمنین(ع)میفرماید: قِوامُ الشَّرِیعَهِ بِالأَمرِ بِالمَعروفِ وَ النَّهی عَنِ المُنكَرِ وَ اِقامَهِ الحُدودِ . قوام وپایداری شریعت با امربه معروف ونهی از منكر وبرپا داشتن حدود است. (۲)
❸تضمین کننده عزت مسلمانان
غزالی در كتاب كیمیای سعادت و احیاء العلوم میگوید امر به معروف و نهی از منكر قطبی از اقطاب دین است. اگر این دو مندرس شود همه شعائر دین باطل میشود. اگر مسلمانان جهان بخواهند با عزّت و سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت زندگی نمایند و از كید و خیانت و تزویر دشمنان اسلام و قرآن و استعمارگران سالم و محفوظ بمانند در درجهی اول باید خودشان به احكام و قوانین اسلام ملتزم شده و عمل نمایند. و در مرحله دوم امر به معروف و نهی از منكر نمایند. امر به معروف و نهی از منكر عامل بقاء دین مقّدس اسلام است.
پیامبر اسلام(ع)فرمودند:« لَا تَزَالُ أُمَّتِی بِخَیرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى فَإِذَا لَمْ یفْعَلُوا ذَلِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَكَاتُ». یعنی همواره امت من در خیر خواهند بود مادامی كه امر به معروف و نهی از منكر نمایند و به نیکیهاو پرهیزکاری همیدگر را یاری میدهند و اگر اینگونه نباشند برکتهای آسمان و زمین از آنها دور میشود .(۳)
❹ امربه معروف برتر از جهاد
حضرت علی(ع) میفرمایند: «وَ مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ لَا یقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا ینْقُصَانِ مِنْ رِزْق» . یعنی تمام اعمال خیر و كردارهای نیك و جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهی از منكر مانند آب دهانی است در برابر دریای موّاج و امر به معروف . نهی از منکر اجلی را نزدیک نمیکند و از روزی نمیکاهند.(۴)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
❺نهی از منکر از نشانه های شیعیان
موسی بی جعفر (ع) میفرمایند: «وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یتَخَتَّمُ بِیمِینِهِ وَ هُوَ عَلَامَةٌ لِشِیعَتِنَا یعْرَفُونَ بِهِ وَ بِالْمُحَافَظَةِ عَلَى أَوْقَاتِ الصَّلَاةِ وَ إِیتَاءِ الزَّكَاةِ وَ مُوَاسَاةِ الْإِخْوَانِ وَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ». رسول الله همواره انگشتری به دست راست داشتند و شیعیان ما با آن نشانی و با حفظ اوقات نماز و پرداخت زكات و نیکی به برادرات دینی و امر به معروف و نهی از منكر شناخته میشوند.(۵)
🔷اولین مرحله نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منكر چند نوع میباشد. اول با زبان دوّم با انكار قلبی سوم با مبارزه منفی یعنی باترشرویی كردن وترك مجلس
امیرالمؤمنین (ع)فرمودهاند:« أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِی بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ». یعنی رسول الله به ما دستور دادند كه هر موقع گناهكاران را دیدیم با قیافههای برافروخته با آنان ملاقات كنیم. (۶)
این یك نوع مبارزه منفی است. گاهی نهی از منكرترك نمودن مجلس است.
💠داستان
از حضرت باقر(ع) روایت شده كه در ضمن حدیثى فرمود: همانا خداى با عزت و جلال به شعیب پیغمبر وحى فرمود كه«أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِكَ مِائَةَ أَلْفٍ أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیارِهِمْ ».البته من صد هزار نفر از امت تو را عذاب خواهم نمود چهل هزار از اشرار و بدكاران و شصت هزار از نیكان را، پس شعیب عرض كرد پروردگارا این گروه اشرار مستحق و سزاوار عذابند پس جهت عذاب نیكان چیست؟ خداى با عزت و جلال باو وحى فرمود:« دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی فَلَمْ یغْضَبُوا لِغَضَبِی». همانا نیكوكاران در نصیحت و باز داشتن گناهكاران از اعمال زشتشان سستى و سهل انگارى و سازش نمودند و به جهت غضب من بر ایشان، غضب و خشم نكردند.
كمترین درجه نهى از منكر را كه غضب و خشم بر گناهكار است انجام نداند و بدین جهت مستحق عذاب گشتند .
💠داستان ترک مجلس شراب
منصور دوانقی یك میهمانی برپا كرده بود و امام صادق(ع)را هم دعوت نموده بود. موقع نهار یكی از میهمانان آب خواست. فردی رفت و شراب آورد.
امام صادق(ع)از سر سفره برخاستند تا تشریف ببرند. منصور گفت: یا ابن رسول الله چرا تشریف میبرید؟
حضرت فرمودند: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَى مَائِدَةٍ یشْرَبُ عَلَیهَا الْخَمْر».معلون است هر كس سر سفره ای بنشیند كه در آن شراب می نوشند.
💠داستان
روزی حضرت کاظم علیه السلام از در خانه (بشر حافی) در بغداد میگذشت که صدای ساز و آواز و رقص را از آن خانه شنید.
ناگاه کنیزی از آن خانه بیرون آمد و در دستش خاکروبه بود و بر کنار در خانه ریخت. امام فرمود: ای کنیز صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ عرض کرد: آزاد است. فرمود: راست گفتی اگر بنده بود از مولای خود میترسید.
کنیز چون برگشت (بشر حافی) بر سر سفره شراب بود و پرسید: چرا دیر آمدی؟ کنیز جریان ملاقات را با امام نقل کرد.
بشر حافی با پای برهنه بیرون دوید و خدمت آن حضرت رسید و عذر خواست و اظهار شرمندگی نمود و از کار خود توبه کرد.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷امام حسین(ع)شهید امر به معروف
یكی از پیامهای كربلاء امر به معروف و نهی از منكر است. امام حسین(ع)فرمودند: من قیام كردم برای امر به معروف و نهی از منكر.
ما به امام حسین خطاب میكنیم:« أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْكَر»گواهی می دهم كه تو نماز را اقامه كردی و زكات را پرداختی وامر به معروف ونهی از منكر كردی.
اگر این سینهزنیها و روضهخوانیها و مدّاحیها از روی حقیقت است كه ان شاء الله هست پس باید ما را به طرف برنامههای امام حسین سوق دهد. و گرنه اگر شما دو ماه در این مجالس شركت كنید و سینه بزنید و ندانید كه دشمن میخواهد چه كار كند وندانید كه دشمن دارد عفت دختر و پسر را از بین میبرد این عزاداریها ثمره مطلوب نخواهد داشت. مجالس عزاداری خیلی ارزش دارد و همه چیز ما به این مجالس وابسته است اما باید به راه امام حسین كمك كنیم.
🔷آخرین نهی از منکر
هنگامیکه تیر به قلب امام اصابت میکند و حضرتش از اسب سرنگون میشوند لشکریان یزید دستور حمله به خیمه امام را صادر میکنند امام با نیزه اش تکیه میند و به لشکر نهیب میزند که: «وَیحَكُمْ یا شِیعَةَ آلِ أَبِی سُفْیانَ إِنْ لَمْ یكُنْ لَكُمْ دِینٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِی دُنْیاكُمْ وَ ارْجِعُوا إِلَى أَحْسَابِكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْرَاباً » واى بر شما، اى شیعیان آل ابى سفیان! اگر دین ندارید و از روز محشر خائف نیستید پس در دنیاى خود آزاد مرد باشید و بحسب و نسب خود مراجعه كنید، زیرا شما عرب هستید
مفسر عالیقدر جناب حجت الاسلام و المسلمین قرائتی از این قضیه چه خوب بهره جستهاند او میگوید :وقتی امام این سخن را فرمود این سخن اثر كرد و تا امام زنده بود، از خیمههادست كشیدند. ما از این جمله آخر، چند درس بگیریم:
1.نهى از منكر واجب است، حتى در لحظه آخر عمر.
2.نهى از منكر واجب است، حتى نسبت به وحشىترین افراد.
3.اگر چند منكر انجام مىشود و ما مىتوانیم از یكى از آنها جلوگیرى كنیم، باز هم نسبت به آن یكى واجب است كه اقدام كنیم.
4. افراد خلافكار ممكن است از بعضى از منكرات دست بردارند و تحت تأثیر وجدان قرار بگیرند.
5.اگر از دین مردم نمى توان براى نهى از منكر كمك گرفت، از صفات دیگر آنان و از عوامل عاطفى استفاده كنید.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.شعر از سازگار(نخل میثم)
۲.غرر الحكم :حدیث ۶۸۱۷.
۳.بحار الأنوار : ج۷۷،ص۳۹۴
۴.نهج البلاغة : الحكمة ۳۷۴
۵.وسائل الشیعة، ج 3 ، ص ۳۹۷، ح ۳.
۶.الكافي، ج ۵ ، ص ۵۹
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف الف
☀️ موضوع : اخلاق
خوش اخلاقی
غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد
دل نیست هر آن دل که تو را یار نباشد
شادم که غم هجر تو گردیده نصیبم
بهتر زغم هجر تو غمخوار نباشد
از عشق تو میسوزم و میسازم و گویم
سوزندگی عشق تو در نار نباشد
بیمار بود هر که مریض تو نگردد
بیمار غم عشق تو بیمار نباشد
گردیده گدائی تو سرمایه عمرم
بهتر زگدائی درت کار نباشد
❌ظاهراً برای دعای ندبه بوده
🔶تشرف
بعضی از اهل بحرین در سالهای اخیر تصمیم گرفتند به نوبت جمعی از مؤمنین را میهمانی کنند تا آنکه نوبت به یکی از ایشان رسید که چیزی نداشت این شخص غمگین و اندوهناک شد لذا شب به طرف صحرا رفت ناگاه شخصی را دید و آن شخص به او فرمود: نزد فلان تاجر برو و به او بگو محمد ابن الحسن میگوید دوازده اشرفی که برای ما نذر کرده بود به تو بدهد آن اشرفیها را از او بگیر و در میهمانی خود خرج کن آن مرد نزد تاجر رفت و پیغام را از طرف آقا به او رساند تاجر به او گفت :محمد ابن الحسن خودش این مطلب به تو فرمود؟ مرد بحرینی جواب داد: آری. تاجر گفت: او را شناختی؟ گفت: نه. تاجر بحرینی صدا زد او امام زمان حجة ابن الحسن بوده و من این اشرفیها را برای او نذر کرده بودم و به کسی خبر نداده بودم آن مرد بحرینی اشرفیها را گرفت تاجر به او احترام کرد و التماس دعا گفت. از آن مرد بحرینی خواست چند اشرفی را برایش عوض کند تا پول مقبول آقا را در میان زندگی خود موجب برکت قرار دهد. مرد بحرینی پولها را گرفت و در آن میهمانی خرج کرد. (۱)
🔘مقدمه
علامه نراقی خوش اخلاقی در علم اخلاق را اینگونه تعریف می کند: اعتدال در قوای عقلی و غضبی و شهوانی که درون فرد را از انوار افاضات علوم و معارف الهی، درخشان و اعضای او را به طاعات و وظایف مشغول میکند. این حالت درونی با علاماتی همچون معاشرت نیکو با مردم و بروز صفاتی مانند خوشبرخوردی، محبت، راستی و... شناخته میشود.(۲)
انسان دارای دو نوع صفات است. صفات حیوانی كه به نام غرائز نامیده میشود. دوم صفات انسانی. صفات انسانی که در علم اخلاق از آن با عبارت محاسن اخلاق و مكارم اخلاق تعبیر می شود. محاسن اخلاق عبارت است از تمیز بودن و آراستگی و خوشرویی و عیادت بیمار و رعایت ادب و شوخ طبعی و حسن سلوک و خوش رفتاری وحسن برخورد با عامّه مردم که در اخلاق اسلامیجایگاه ویژه دارد چون خوش رفتاری با مردم دلیل بر تواضع و سلامت روح میباشد .
🔷اهمیت خوش رویی در روایات
⇦از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است اگر چه ناراحت واندوهگین باشید ولی در برابر دیگران اظهار ناراحتی نکنید .
⇦از امیر المومنین (ع) نقل شده است« بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِه»مومن گشاده روست اگر چه در دل حزن داشته باشد . (۳)
⇦ از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است:«إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْر»یعنی شما نمیتوانید با اموالتان به همه مردم وسعت بدهید اما با مردم با چهره باز و روی خوش ملاقات نمایید
⇦ از امام باقر (ع)نقل شده است : «الْبِشْرُ الْحَسَنُ وَ طَلَاقَةُ الْوَجْهِ مَكْسَبَةٌ لِلْمَحَبَّةِ وَ قُرْبَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عُبُوس السلام ُ الْوَجْهِ وَ سُوءُ الْبِشْرِ مَكْسَبَةٌ لِلْمَقْتِ وَ بُعْدٌ مِنَ اللَّه».چهره باز و اخلاق خوب محبتها را زیاد مىكند و آدمى را به خداوند نزدیك مىسازد، كسى كه چهره در هم مىكشد و بد خلقى نشان مىدهد خشم و غضب مردم را به خود جلب مىكند و از خداوند دور مىشود.(۴)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
در زمینه خوش خلقی و اخلاق نیكو روایات فراوانی از پیامبر و اهل بیت دیده میشود كه به حد تواتر میرسد.
⇦ در حدیثی از پیامبر اكرم میخوانیم كه فرمودند:« اَلِاسلامُ حُسنُ الخُلق»یعنی اسلام همان خوش خلقی است. این تعبیر نشان میدهد كه عصاره تعلیمات اسلام همان حسن خلق است. (۵)
⇦در حدیثی از حضرت علی(ع) تعبیر جالبی وارد شده است: «عُنوانُ صَحیفة المؤمن حُسنُ خُلقِه» یعنی سرلوحه نامه عمل انسان مؤمن حسن خلق او است.(۶)
⇦رسول خدا میفرمایند:« اَكثَرُ مایلِجُ بِهِ اُمَّتی الجَنَّة التَّقوی وَ حُسنُ الخُلق». امت من بیشتر به سبب تقوی وحسن خلق به بهشت می روند.(۷)
در این حدیث حسن خلق هم سنگ و هم طراز تقوی قرار داده شده است و به عنوان یكی از دو عامل اصلی ورود به بهشت معرّفی شده است.
⇦امیرالمؤمنین(ع)میفرمایند:« اَكمَلُكم ایماناً اَحسَنُكُم خُلقاً».كسی ایماناش كاملتر است كه خلقاش نیكو باشد. این همه روایات كه درباره خلق نیكو و خوش خلقی وارد شده است دلیل بر اهمیت حسن خلق میباشد.
👌 حدیثی جالب و انگیزشی
امام صادق عليه السلام فرمودند:
أرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فيهِ كَمُلَ إيمانُهُ، وَ إنْ كانَ مِن قَرْنِهِ إلى قَدَمِهِ ذُنُوباً لَمْ يَنْقُصْهُ ذلِكَ، قالَ: وَ هُوَ الصِّدْقُ، وَ أداءُ الأْمانَةِ، وَ الحَياءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ.چهار ویژگی است در هر كس باشد ايمانش كامل مى شود و اگر از سر تا قدمش را گناه گرفته باشد كاهشى در آن پديد نمى آورد: صداقت، اداى امانت، حيا و حسن خلق. (۹)
🔳 نشانه های خوش اخلاقی
❶تبسم بر لب داشتن هنگام گفتگو با مؤمنین.
❷شوخی و مزاح: ازامام باقر(ع) نقل شده است:« إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یحِبُّ الْمُدَاعِبَ فِی الْجَمَاعَةِ بِلَا رَفَثٍ» خداوند متعال انسان شوخ طبع را دوست میدارد به شرط این که از گناه و نا سزا گویی پرهیز کند .
❸عطا و بخشش: امام صادق(ع) فرمود: اگر با هر کس معاشرت کردی دست بالا داشته باش. زیرا حسن خلق، ضعف عبادت را جبران و مؤمن را به درجۀ شبزندهدار روزهدار میرساند.(۱۰)
این حدیث میرساند کرم (بخشش) نیز نوعی حسن خلق است
❹تواضع، بشاشت و خوشکلامی: هنگامی که یکی از اصحاب امام صادق(ع) از ایشان دربارۀ اندازۀ حُسن خلق سؤال نمود: مَا حَدُّ حُسْنِ الْخُلُقِ ایشان فرمود تُلِينُ جَانِبَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَى أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَن این است که با رفتاری متواضعانه و ملایم و گفتاری نیکو و دلپسند و چهرهای گشاده با او برخورد کنی.(۱۱)
❺سلام کردن و بذل تحیت: امام علی(ع) فرمود: إنَّ بَذْلَ التّحيَّةِ مِن مَحاسِنِ الأخْلاقِ . بذل تحیت، از محاسن اخلاق است.(۱۲)
👌مهارتی جالب برای علاج بداخلاقی
بهترین علاجها که علماء اخلاق و اهل سلوک از برای این مفاسد اخلاقی فرموده اند این است که هر یک از این ملکات زشت را که در خود می بینی، در نظر بگیری و بر خلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری بر خلاف نفس تا مدتی، و بر ضد خواهش آن رذیله رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده، مسلما بعد از مدت قلیلی آن خلق زشت رفع شده و شیطان و جندش از این سنگر فرار کرده جنود رحمانی به جای آنها برقرار می شود.
مثلا یکی از ذمایم اخلاق، که اسباب هلاکت انسان است و موجب فشار قبر است و انسان را در دو دنیا معذب دارد، بد خلقی با اهل خانه یا همسایگان یا هم شغلها یا اهل بازار و محله است، که این زاییده غضب و شهوت است. اگر انسان مجاهد مدتی در صدد بر آید که هر وقت ناملایمی پیش آید می کند از برای او و آتش غضب شعله ور می شود و بنای سوزاندن باطن را می گذارد و دعوت می کند او را بر ناسزا گفتن و بدگویی کردن، بر خلاف نفس اقدام کرده عاقبت بد و نتیجه زشت این خلق را یاد بیاورد در عوض ملایمت به خرج بدهد و در باطن شیطان را لعن کند و به خدا از او پناه ببرد، من به شما قول می دهم که اگر چنین رفتاری کنید، بعد از چند مرتبه تکرار آن خلق بکلی عوض شده و خلق نیکو در باطن مملکت شما منزل می کند.(۱۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷جایگاه مکارم اخلاق
بالاتر از محاسن اخلاق که به انسان شخصیت عالی انسانی میبخشد و انسان را به مراتب کمال میرساند مکارم اخلاق است که مواردی نظیر نوع دوستی و عدالت خواهی و انصاف و میل به تقوا و پاکی و میل به تعالی و علاقه به دفاع از مظلومان را شامل میشود. لذا آنچه بشر بیش از هر چیز به آن محتاج است مکارم اخلاق است.
مثال روشن و بارز مکارم اخلاق ایثار و فداکاری است که از نوع دوستی انسان مایه میگیرد. ایثار مسلمانان در صدر اسلام به وسیله یتربیت دین مقدس اسلام و پیامبر اکرم در حد عالی بود در تاریخ است یک نفر میگوید در یکی از جنگهادیدم یک زخمیمیخواهد شهید بشود مقداری آب آوردم تا آن مجروح بنوشد اشاره نمود به مجروح دیگر آن هم اشاره کرد به مجروح دیگر و دیگری هم به مجروح دیگر اشاره نمود آخر برگشتم دیدم همه آنان شهید شدهاند
ابو ایوب انصاری همه منزلش و بام های منزلش و حتی حیاط خود را به مهاجرین داده بود خودش در کوچه خوابیده بود رسول اکرم فرمودند ابا ایوب انصاری چرا در منزلت برای خود جایی نگه نداشته ای عرض کرد یا رسول الله ایشان غریباند بیم آن دارم که معذب شوند اما من چون وطنم میباشد بهتر است .
این است مکارم اخلاق قرآن مجید بزرگترین افتخار رسول اكرم را اخلاق آن حضرت معرفی میكند: وَاِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.
💠خاکساری و تواضع پیامبر
علامه مجلسی از حسن صیقل نقل میكند كه شنیدم از حضرت جعفربن محمد كه فرمودند: زنی شوخ طبع از كنار رسول الله میگذشت در حالی كه رسول خدا 6 طعام میل میفرمودند و روی خاك نشسته بودند. آن زن گفت یا رسول الله تو مثل بندهها غذا میخوری و مثل بندهها مینشینی.
رسول خدا فرمودند وای بر تو كدام بنده از من بندهتر است. زن گفت از طعام خود بمن بده. رسول الله از طعام خود مقداری به آن زن دادند.
زن عرض كرد این را نمیخواهم. آن طعامی كه در دهانت است از آن میخواهم.
رسول الله (ص)لقمهای از دهانش خارج نمود و داد به آن زن. آن زن آن طعام را خورد. امام صادق (ع) فرمودند آن زن مادامی كه در دنیا بود دردی و مرضی به او عارض نشد به سبب آن غذائی كه خورده بود.
💠داستان
امام سجّاد(ع) مى فرمايد:سه نفر از بت پرستان هم قَسَم شدند كه رسول خدا (ص) رابه قتل برسانند، اميرالمؤمنين (ع) به تنهايى به سوى هر سه شتافت، يكى از آنها را كشت و دو نفر ديگر را به حضور پيامبر عزيز اسلام آورد.
حضرت فرمودند: على جان يكى از اين دو نفر را نزديك بياور. على (ع) يكى از آن دو را پيش پيامبر برد. حضرت فرمود: به وحدانيّت حق و رسالت من شهادت بده. آن احمق گفت: كشيدن سنگينى كوه ابوقبيس براى من خوشتر از اقرار به وحدانيت خدا و رسالت توست! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: او را از من دور كنيد و گردن بزنيد.
سپس فرمود: آن ديگرى را بياور. او را آوردند، فرمود: به وحدانيت خداى تعالى و رسالت من اقرار كن. گفت: مرا هم به دوستم ملحق نما. حضرت فرمان قتل او را دادند. على عليه السلام جهت كشتن او برخاست كه امين وحى به رسول الهى نازل شد، عرضه داشت: خدايت سلام مى رساند و مى فرمايد او را نكش؛ زيرا داراى حسن خلق و صفت سخاوت در قوم و قبيله اش مى باشد.
حضرت صدا زدند: يا على از كشتن او دست نگه دار كه فرستاده حق جبرئيل امين از حسن خلق و سخاوت او به من خبر داده و گفته به خاطر اين دو صفت از قتل او درگذر.
مشرك در زير شمشير مولا به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: با جدّيت فرستاده خدايت چنين گفت؟ حضرت فرمود: آرى، گفت: همين طور است، به خدا قسم با بودن برادرى از همنوعم خود را هرگز مالك درهمى ندانستم و در جنگ به هيچ عنوان روترش نكردم، اكنون به وحدانيّت حضرت محبوب اقرار كرده و به رسالت تو شهادت مى دهم.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رو به اصحاب كردند و فرمودند: اين مرد از كسانى است كه حسن خلق و سخاوتش وى را به جنّات نعيم كشيد. (۱۴)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠عفو و اخلاق پیامبر
پيامبر اكرم(ص)در يكي از غزواتش،يكه و تنها در سايه درختي به خواب نيمروزي رفته بود.يارانش نيز دورتر از او قيلوله كرده بودند.در اين هنگام غورث بن حارث (ازلشكركفار)امد و بالاي سر پيامبر ايستاد وشمشيرش را كشيد و بالا برد و فرياد زد:اي ابوالقاسم،اينك كيست كه تو را از چنگ من برهاند؟ پيامبر فرمود خدا.
(در حاليكه او شمشيرش را بالا برده بود كه بر سر پيامبر فرود اورد،تعادلش بهم خورد و)شمشير از دست غورث افتاد.پيامبر بيدرنگ شمشير را برداشت و انرا به طرف غورث بالا برد و فرمود:اي غورث اكنون چه كسي تو را از چنگ من مي رهاند؟ غورث گفت:عفو تو و تو بهترين عفو كننده اي.
پيامبر اكرم (ص)او را عفو نمود.
غورث نزد قومش باز امد و به ايشان گفت:به خدا سوگند كه من از نزد بهترين انسانها نزد شما امده ام(۱۵)
💠حلم و اخلاق یک عالم
روزي شيخ الفقها العظام،مرحوم حاج شيخ جعفر نويسنده كتاب كشف الغطا ره در اصفهان پيش از انكه نماز شروع كند وجهي به فقرا قسمت نمودو پس از اتمام ان به نماز ايستاد.يكي از سادات فقير خبردار شد و بين دو نماز خدمت شيخ رسيد و عرض كرد مال جدم را به من باز ده. فرمود:تو دير امدي و اكنون ديگر چيزي نمانده كه بتو بدهم. سيد در غضب شد و آب دهان خود را بر محاسن مبارك شيخ افكند!سپس شيخ از محراب بر خواست و دامن خود را گرفت و در ميان صفوف جماعت گردش كرد و فرمود:هركه ريش شيخ را دوست دارد به سيد اعانت كند.پس مردم دامن شيخ را پر از پول نمودند.شيخ نيز انها را به سيد دادو بعد از ان به نماز عصر ايستاد.(۱۶)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.عبقری الحسان ص۲۱۸
۲. علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج۱، ص۳۷۳.
۳.نهج البلاغه فیض الاسلام ص۱۲۴۲
۴. مشکاه الانوار،ص۱۷۹
۵.كنز الاعمال،ج ۳،ص۱۷
۶.بحار الانوار،ج۶۸،ص۲۹۲
۷. اصول كافي،ج۲،ص۱۰۰
۸.بحار الانوار،ج۲۸،ص۲۸۷
۹.الكافى: ج۲، ص۹۹.
۱۰.الکافی، ج۲، ص۱۰۲.
۱۱.من لا یحضره الفقیه ج۴، ص ۴۱۲
۱۲. غررالحکم و دررالکلم، ص۴۳۵.
۱۳.شرح چهل حدیث،ص۲۴
۱۴.بحار الأنوار: ج۶۸ ،ص۳۹۰
۱۵.بحار الانوار، ج۲۰ ، ص۱۷۵
۱۶-منازل الاخره
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ع
💠موضوع : عالم و دانشمند
فضیلت عالمان دین
🔷آیات نورانی قرآن
⇦خداوند در قرآن میفرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و دانشمندان را درجاتی برتری دهد.»
⇦«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ؛آیا صاحبان علم و دانش با آنان که نمیدانند یکسان هستند»
⇦«اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛از بندگان خدا تنها علماء هستند که از خدا میترسند.
⇦خداوند متعال ، علم و دانش را علت كلى و اساسى آفرينش همه پديده هاى هستى جهان - اعم از آسمان و زمين – معرفى فرمود. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود میآید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد! (طلاق/12)
🔶فضیلت و تکریم علما در احادیث
⇦پیامبر (ص) فرمود: «اَکْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاءِ فَمَنْ أَکْرَمَهُمْ فَقَدْ اَکْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ؛ دانشمندان را گرامی دارید که آنها وارثان پیامبرانند و هر که آنان را احترام نماید، خدا و رسولش را احترام نموده است.»(۱)
⇦امیرالمومنین (ع) میفرمایند: «اذا رایتَ عالماً فکُن لَهُ خادماً؛هرگاه به عالمی برخوردی خدمتگذار او باش»(۲)
⇦و فرمود: »مَن وقَّرَ عالمِاً وَقَّرَ رَبَّه» «کسی که عالمی را گرامی بدارد و تعظیم نماید، پروردگارش را گرامی و بزرگ داشته است.(۳)
⇦امام باقر(ع) فرمود: اَلْكَمَالُ كُلُّ اَلْكَمَالِ اَلتَّفَقُّهُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلصَّبْرُ عَلَى اَلنَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ اَلْمَعِيشَةِ. ۱. تفقه و فهم عمیق از دین۲. صبر بر حوادث و مصیبتها۳. تقدیر معیشت و اقتصاد در زندگی(۴)
⇦ امام عسکری (ع)از جد معظم شان امام صادق (ع) نقل می فرماید: عُلَماءُ شيعَتِنا مُرابِطونَ فِي الثَّغرِ الّذي يَلي إبليسَ و عَفاريتَهُ ، يَمنَعونَهُم عَنِ الخُروجِ عَلى ضُعَفاءِ شيعَتِنا ، و عَن أن يَتَسَلَّطَ عَلَيهِم إبليسُ و شيعَتُهُ .
علماى شيعه ما، نگهبانان مرزى هستند كه در آن سويش ابليس و ديوهايش قرار دارند و [اين علما ]جلوى يورش آنها به شيعيان ناتوان ما و تسلّط يافتن ابليس و پيروان او بر ايشان را مى گيرند.(۵)
🔘فضیلت عالم بر شهید
➖با سه بیان مختلف
⇦در روايتى امام صادق عليه السلام
منزلت شفاعت را وسيله ارزش گذارى علم قرار مى دهند و مى فرمايند:
ثلاثة يَشفَعوُن الى اللّه عزَّ وَ جَلّ فيشفِّعهم الانبياء ثم العلماء ثم الشهداء سه گروهند كه روز قيامت در پيشگاه الهى شفاعت مى كنند و خدا نيز شفاعت آنها را مى پذيرد: اول پيامبران و پيشوايان امت ؛ دوم علما و سوم شهدا(۶)
⇦ پیامبر فرمود: اذا كان يوم القيامة جمع اللّه عزَّ وَ جَلّ الناس فى صعيد واحد، و وُضعت الموازين فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء، فيُرجَّح مداد العلماء على دماء الشهداء خداوند در روز قيامت وقتى كه همه خلق اولين تا آخرين را در يك سرزمين واحد جمع مى كند، خون شهدا و مداد علما با يكديگر موازنه مى شوند. خداوند مداد علما را بر خون شهدا برترى مى دهد. (۷)
⇦پیامبر(ص) میفرماید:از جبرییل پرسیدم آیا عالمان نزد خدا گرامیترند یا شهیدان؟جبرییل پاسخ داد: :«الْعَالِمُ الْوَاحِدُ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَلْفِ شَهِیدٍ فَإِنَّ اقْتِدَاءَ الْعُلَمَاءِ بِالْأَنْبِیاءِ وَ اقْتِدَاءَ الشُّهَدَاءِ بِالْعُلَمَاء». یك عالم گرامىتر است در پیشگاه خدا از یك هزار شهید همانا دانشمندان بانبیا اقتدا میكنند و شهدا از دانشمندان پیروى میكنند.(۸)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷فضیلت عالم بر عابد
⇦ پیامبر(ص)فرمودند:«فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَیلَةَ الْبَدْرِ». فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه برستارگان است آنگاه که هلال کامل است. (۹)
⇦ از امام صادق(ع) نقل شده است:« رَكْعَةٌ یصَلِّیهَا الْفَقِیهُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ رَكْعَةٍ یصَلِّیهَا الْعَابِد .» یک رکعت نماز عالم فقیه از هفتاد هزار رکعت که عابد بخواند برتر است .(۱۰)
💐شعر
آن را که فضل و دانش و تقوا مسلّم است
هر جا قدم نهد قدمش خیر مقدم است
در پیشگاه علم مقامی عظیم نیست
از هر مقام و مرتبهای علم، اعظم است
جاهل اگر چه یافت تقدّم مؤخر است
عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است
جاهل به روز فتنه ره خانه گم کند
عالم چراغ جامعه و چشم عالم است
مراتب و انواع عالمان 🔷
برخی علما اخلاق با سه عبارت انواع عالمان را بیان کرده اند :
1. عالم بالله و بامرالله مانند آفتاب است که نورش فوق العاده زیاد و همیشه به همین حالت است و پیوسته بر عالَم نور افشانی میکند (هم خودش ذاتاً منور است و هم به دیگران نور میدهد).
2.عالم بالله مانند ماه است که گاهی گاهی کوچک و گاهی بزرگ میشود. (یعنی نور دارد اما در تعلیم دیگران ضعیف است و نمیتواند به طور کمال و برای همیشه به دیگران فایده برساند).
3. عالم بامر الله، مانند شمع است که خودش میسوزد ولی به دیگران نور میدهد. (یعنی: باطناً خودش از علمش فایدهای نمیبرد، بلکه خودش را نابود میکند، اما دیگران به ذریعهی تعلیم او از علمش فایده میگیرند.
🔴تذکر ِخطر عالم نماها
اين همه تكريم و احترام نسبت به عالمان در فرهنگ دين، بدين جهت است كه آنان انسانهاي متعهد، راهنماي مردم، مخالف بدعتها، پاسدار انديشههاي ناب، طرفدار حقوق محرومان، روشن كنندهي چراغ اميد در دل آنان و... هستند و گرنه، اين همه تكريم براي كساني كه از تعهد و مسئوليت بهرهاي نبردهاند معنا ندارد. و عالم نماها که خوف خدا را ندارند نه تنها مفید نیستند بلکه خطرشان دین را تهدید می کند.
حضرت صادق (ع) در ضمن سخنان بسیار مهم خود درباره عالمان فرمود:« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع قُلْ لِعِبَادِي لَا تَجْعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّهُمْ عَنْ ذِكْرِي وَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي وَ مُنَاجَاتِي أُولَئِكَ قُطَّاعُ الطَّرِيقِ مِنْ عِبَادِي إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِي وَ مُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِمْ » خداوند به داود(علیه السلام) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم. (۱۱)
حضرت عیسی(ع) می فرماید:« الْعَالِمُ طَبِيبُ الدِّينِ فَإِذَا رَأَيْتُمُ الطَّبِيبَ يَجُرُّ الدَّاءَ إِلَى نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَيْرُ نَاصِحٍ لِغَيْرِهِ». دینار بیماری دین است و عالم طبیب دین است، پس زمانی که دیدید طبیب بیماری را به خودش چسبانده است، نسبت به او بدبین باشید و بدانید که خیر خواه دیگران نیست.
البته باید توجه داشت ثروت و مال دنیا فی نفسه عیب و ننگ نیست بلکه آن چه مذموم است، دل بستن عالم به دنیا است. که برای مردم عادی مذموم و برای عالم دینی مذموم تر است.(۱۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
👌دو معیار برای شناخت عالم ربانی
برای شناخت عالم ربانی با عالم نماها در احادیث و کتب اخلاقی معیارهایی بیان شده است که به دو مورد اشاره می کنیم:
👈پیامبر (ص)فرمود: العِلمُ عِلمانِ : عِلمٌ عَلَى اللِّسانِ فذلكَ حُجَّةٌ عَلَى ابنِ آدَمَ ، و عِلمٌ فِي القَلبِ فذلكَ العِلمُ النّافِعُ . علم دو گونه است: علمى كه بر زبان است و آن بر آدمى حجّت است و علمى كه در دل است و علم سودمند اين علم است.» (۱۳)
👈غزالی در احیاء علوم الدین مینویسد: عالم آن کس نیست که تنها لباس روحانی پوشیده و نام، شهرت و فضیلت یافته است. چنین کسانی بیش از تمام مردم، از خوف خدا فاصله دارند. هدف ما ار عالمان کسانی هستند که نعمتهای خدا و افعال را میدانند و چنین افرادی کم یافت میشوند. به همین منظور، فضیل بن عیاض میگوید: اگر کسی از شما سؤال کرد، از خدا ترس دارید؟ در پاسخ او ساکت بمانید، چون که اگر بگوید نه، کافر میشوید و اگر پاسخ مثبت دهید، دروغ گفتهاید.
باز میگوید: خوف آن است که اعضاء را از انجام گناه باز دارد و پایبند به طاعت باشد و تا زمانی که خوف بر اعمال اثر نگذارد، نام آن وسوسه و خواطر است و آن را نمیسزد که خوف گویند و اگر خوف همراه عمل نباشد، هیچ گونه خیری در بر ندارد و در واقع دارای زیان است؛ چون این خوف از جهل و ناتوانی سرچشمه میگیرد».
💠داستان یک عالم واقعی
در يكي از روزها مجلس مباحثهاي با حضور مأمون (خليفهي عباسي) و علماي عصر تشكيل شده بود مردي پريشان حال با لباسي كهنه وارد شد و در آخرين صف حضّار نشست. مسألهاي در مجلس مطرح گرديد، آن مرد، جوابي بسيار عالي داد، به طوري كه توجه عموم به وي جلب شد و تمام علماي مجلس، تحسينش كردند. خليفه دستور داد او را بالاي مجلس در صف علماي بزرگ نشاندند. مسألهي ديگري طرح شد و همان مرد دوباره بهترين پاسخ را گفت. اين بار به فرمان مأمون او را بالاتر از همهي حضار، نزديك جايگاه خليفه جاي دادند. پس از ساعتي مجلس پايان يافت و علما تدريجاً بازگشتند. مرد ژنده پوش نيز از جاي برخاست تا برود، خليفه امر كرد بماند. طولي نكشيد كه بزم شراب گسترده شد و ساقيان آمادهي كار شدند. مرد عالم از مشاهدهي آن وضع، سخت نگران گرديد، از جا برخاست و با كسب اجازه آغاز سخن كرد و گفت: «من امروز با پريشاني حال و زشتي صورت و كهنگي لباس در مجمع علما شركت كردم، عقل ناچيزم مرا از آخر مجلس به صف بزرگان رسانيد و سپس مرا به كنار خليفهي مسلمانان رسانيد، سزاوار نيست شراب بنوشم و عقلي كه باعث ترفيع مقامم گرديد از خويشتن جدا سازم، به علاوه من خائفم از اينكه مستي،عنان نفسم را از كفم بربايد و مرتكب عمل نامناسبي شوم و در نظر خليفهي مسلمانان خوار گردم. مأمون سخنان مرد عالم را شنيد و او را از شركت در مجلس شراب معاف داشت و دستور داد صد درهم به وي دادند.(۱۴)
🔴عقوبت بی احترامی به علما
آیتالله شهید دستغیب (رحمةاللهعلیه) در کتاب گناهان کبیره اینگونه آورده است:
برای کفران نعمتِ وجودِ علماء عقوبتهای شدیدی وعده داده شده است، از آن جمله پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: زمانی بیاید که مردم از علماء فرار میکنند مانند فرار کردن گوسفندان از گرگ، در نتیجه خداوند آنها را به سه بلا مبتلا میفرماید؛
برکت را از دارائیشان بر میدارد، سلطان ظالمی را برای آنها مسلّط میفرماید و بی ایمان از دنیا میروند.
ناگفته نماند که طلاب علوم دینی چون در طریق رسیدن به مقام شامخ نیابتند، وجودشان نیز نعمت و گرامی داشتنشان بر همه لازم و کفران وجود ایشان به هتک و بیاحترامی حرام میباشد.(۱۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
ماجرایی در کتاب احتجاج طبرسی نقل شده که خلاصه و مضمونش چنین است: یکی از فقهای شیعه بر امام هادی ـ علیه السّلام ـ وارد گردید، در حالی که جمعی از علویین و بنی هاشم در محضر امام ـ علیه السّلام ـ بودند. حضرت به آن عالم احترام نمود و جای خود را به او داد. این کار بر علویین و بنی هاشم گران آمد. یکی از آنها نتوانست تحمل کند، به خدمت امام ـ علیه السّلام ـ رفت و عرض کرد: «یابن رسول الله! آیا شما یک عالم را بر بنی هاشم مقدّم میداری؟» حضرت فرمود: مگر خداوند در قرآن نفرموده: «... اِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحوُا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللهُ لَکُمْ...؛ ای مؤمنان! هرگاه به شما گفته شد که جایی را در مجلس بگشایید، چنین کنید تا خداوند نیز نسبت به شما در کارهایتان گشایش به وجود آورد.»
بعد فرمود: «... یَرْفَعِ اللهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ...؛ خداوند، مؤمنان و عالمان را بر دیگران به درجاتی برتری داده است.» پس چرا ناراحتید از اینکه من یک عالم را به خاطر اینکه خداوند او را بالا برده و عظمت داده برتری دادهام؟ این عالم فلان ناصبی را با اقامهی دلیل و برهان الهی محکوم کرده است و این فضیلت از هر نَسَبی برای او برتر است.»(۱۶)
💠داستان
احترام جبرییل به معلم خود
روزی جبرئیل در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مشغول صحبت بود که حضرت علی علیه السلام وارد شد. جبرئیل چون آن حضرت را دید برخاست و شرایط تعظیم به جای آورد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا جبرئیل! از چه جهت به این جوان تعظیم میکنی؟ عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که او را بر من، حق تعلیم است!
فرمود: چه تعلیمی؟ عرض کرد: در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد از من پرسید: تو کیستی و من کیستم؟ من در جواب متحیر ماندم، و مدتی در مقام جواب ساکت بودم که این جوان در عالم نور به من ظاهر گردید، و این طور به من تعلیم داد که بگو: تو پروردگار جلیل و جمیلی و من بنده ذلیل و جبرئیلم: از این جهت او را که دیدم تعظیمش کردم.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: مدت عمر تو چند سال است؟ عرض کرد: یا رسول الله در آسمان ستاره ای هست که هر سی هزار سال یک بار طلوع میکند، من او را سی هزار بار دیدهام.(۱۷)
💠 راز مقام سلمان
مَنصورِ بنِ بَزرَج، می گوید به امام صادق عرض کردم : ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنكَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی چقدر من زیاد میشنوم از شما که نام سلمان را میبرید و از او یاد میکنید...[حضرت فرمود]
فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سَلمانَ المُحَمَّدی نگو سلمان فارسی بگو سلمان محمدی
سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب میشود که من او را زیاد یاد کنم:
میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه میداد.( سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود میخواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است).
فقرا را دوست میداشت
جناب سلمان علم را دوست میداشت، علما را دوست میداشت
این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب میشود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند.(۱۸)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.نهج الفصاحه، حديث 450.
۲ غرر الحكم ، ح ۴۰۴۴
3.[ غرر الحكم ،۸۷۰۴
۴.تحف العقول ج۱ ، ص۲۹۲
۵.الإحتجاج : ج ۱،ص۱۷
۶.خصال،ج۱،ص۱۵۶
۷.روضه الواعظین،ص۹
۸.دیلمی،ارشاد القلوب،ج۱،ص۱۶۴
۹.ثواب الأعمال : ۱۵۹/۱ .
۱۰.من لا يحضره الفقيه : ۴/۳۶۷/۵۷۶۲ .
۱۱.تحف العقول ،ص۳۹۷
۱۲. ورام،جلد۲ , صفحه۲۷۲
۱۳..عوالي اللآلي ،ج۱،ص۹۹
۱۴.جوامع الحكايات، ص۳۷۳
۱۵.دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، ج۲، ص۳۳۵
۱۶.احتجاج طبرسی، ج2، ص455.
۱۷.استر آبادی محمد جعفر، البراهین القاطعه ، ص ۳۱۱
۱۸.الأمالي للطوسي : ص ۱۳۳
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ت
☀️ موضوع : توبه
🔘شعـــــــــر
الهی بی پناهان را پناهی
به سوی خسته حالان کن نگاهی
مرا شرح پریشانی چه حاجت
که بر حال پریشانم گواهی
خدایا تکیه بر لطف تو دارم
که جز لطفت ندارم تکیه گاهی
دل سرگشته ام را رهنما باش
که دل بی رهنما افتد به چاهی
نهاده سر به خاک آستانت
گدایی، دردمندی، عذرخواهی
گرفتم دامن بخشنده ای را
که بخشد از کرم کوهی به کاهی
خوشا آن کس که بندد با تو پیوند
پخوشا آن دل که دارد با تو راهی
زنخل رحمت بی انتهایت
بیفکن سایه بر روی گیاهی
به آب چشمه لطفت فرو شوی
اگر سر زد خطایی، اشتباهی
مران یا ربّ زدرگاهت «رسا» را
پناه آوره سویت بی پناهی (۱)
🔶مقدمه
یكی از نعمتهای بزرگ خداوند متعال بر بندگان خود این است كه راه بازگشت را به روی آنان باز گذاشته و خود را توّاب و توبهپذیر معرّفی نموده است. به دلیل اهمیت توبه لفظ توبه با مشتقات آن ۸۵ بار در قرآن مجید وارد شده است.
چون توبه عاملی بسیار سازنده است، كتاب آسمانی تا این حدّ به آن اهمیت داده است. توبه بزرگترین عامل برای پاكسازی روح از هر نوع آلودگی در باقی عمر است.
اگر چنین نوید و بشارتی در كار نبود هیچ فردی به فكر پاكی در باقی زندگی نمیافتاد. فرد گنهكار یك بیماری روحی دارد و اگر از مغفرت و آمرزش خداوند مأیوس گردد و در زندگی آینده روزنه امیدی را مشاهده نكند هرگز به فكر اصلاح و پاكی خویش نمیافتد. حال ببینیم توبه یعنی چه. توبه تغییر مسیر دادن انسان است ولی نه تغییر مسیری ساده.
توبه عبارت است از انقلاب و شوریدن بر علیه خود انسان. این از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر میدهد ولی در برابر خودش قیام نمیكند. و هكذا حیوانات تغییر مسیر میدهند ولی برعلیه خودشان نیست. این انسان است كه بر علیه خودش قیام میكند.
🔷بخشندگی خداوند
از امام صادق(ع) نقل شده است: زمانی كه بنده توبه نصوح نمود خداوند متعال او را دوست میدارد و گناهان او را در دنیا و آخرت میپوشاند. عرض كردند یا ابن رسولالله چگونه خداوند گناهان بنده را میپوشاند؟ حضرت فرمودند: دو ملك كه اعمال او را نوشتهاند هر چه نوشتهاند فراموش میكنند و خداوند به اعضاء و جوارح انسان وحی میكند كه شما هم گناهان او را كتمان نمایید و به زمین وحی میكند كه گناهان بندهام را كتمان نما، آنچه در روی تو معصیت نموده است. خدا را ملاقات میكند در حالی كه چیزی نیست كه بر گناهان آن بنده شهادت بدهد.(۲)
✳️توبه دری به روی گنهکاران
دلایل زیادی بروجوب توبه دلالت دارد. هم آیات شریف قرآن مجید و هم روایات اسلامی و هم دلیل عقلی و هم علمای اسلام وجوب توبه را مسلم و قطعی میدانند.
در مكتبتربیتی اسلام توبه یك اصل مهم است. اسلام انسان را دعوت میكند از تمام آلودگیها برای اصلاح خویش و جبران گذشته، از این باب رحمت الهی وارد شود. امام زینالعابدین (ع)در مناجات تائبین با زیباترین صورت این حقیقت را بیان میكند:«أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِیلًا مِنْ وَحْیكَ لِئَلَّا یضِلُّوا عَنْهُ». یعنی معبود من تو كسی هستی كه به روی بندگانت دری به سوی عفوت گشودهای و نامش را توبه نهادهای و فرمودهای بازگردید به سوی خدا و توبه كنید توبهای خالص. حال كه این در رحمت باز است عذر كسانی كه از آن غافل شوند چیست؟
✅شادی خداوند از توبه
نکات جالبیدر باب توبه وارد شده است از جمله اینکه خداوند متعال در قرآن مجید میفرماید: ان الله یحب التوابین خداوند توبه کنندههارا دوست میدارد. بقره/ 222.
و خداوند از توبه و بازگشت بنده عاصی و گنهکارش شاد میشود. امام باقر(ع)مىفرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا» سرور و خوشحالى خدا - به خاطر توبه بندگان - از سرور و خوشحالى مردى كه زاد و راحله خود را در شب تاریكى گم كرده، سپس آن را مىیابد بیشتر است.(۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷 نکته جالب
🔹توبه بنده و توبه خدا
با توجه به معنای توبه که به معنی بازگشت می باشد و در قرآن کریم توبه گاهی به بنده و گاهی به خداوند نسبت داده می شود«تاب الله علیه» علامه طباطبایی نکته جالبی در ارتباط با توبه بنده و توبه خداوند دارد که عینا نقل می کنیم؛
«و توبة العبد، محفوفة بتوبتين من الله تعالى، فإن العبد لا يستغني عن ربه في حال من الأحوال، فرجوعه عن المعصية إليه يحتاج إلى توفيقه تعالى و إعانته و رحمته حتى يتحقق منه التوبة، ثم تمس الحاجة إلى قبوله تعالى و عنايته و رحمته، فتوبة العبد إذا قبلت كانت بين توبتين من الله كما يدل عليه قوله تعالى: «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا: التوبة- 119.»
و توبه بنده محفوف و پيچيده به دو توبه از خدا است، و در بين آن دو قرار مىگيرد، باين معنا كه بنده در هيچ حالى از احوال، از خداى خود بى نياز نيست، و اگر بخواهد از لجنزار گناه نجات يافته، توبه كند، محتاج به اين است كه خدا چنين توفيقى باو بدهد، و اعانت و رحمت خود را شامل حال او بسازد، تا او موفق بتوبه بگردد، و وقتى موفق بتوبه شد، تازه باز محتاج بيك توبه ديگرى از خداست، و آن اين است كه بازخدا به رحمت و عنايتش بسوى بنده رجوع كند، و رجوع او را بپذيرد، پس توبه بنده وقتى قبول شود، بين دو توبه از خدا قرار گرفته است، هم چنان كه آيه: (ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا، پس خدا بسوى ايشان توبه آورد، تا ايشان توبه كنند.(۴)
🔘ده نشانه برای توبه واقعی
در ر حدیث بسيار عالى و جالب از رسولخدا(ص) ده نشانه برای توبه کننده واقعی بیان شده است یعنی توبه کننده باید توجه کند ببیند آیا این ده شرط را در خود جمع کرده است یا نه؟ اگر باشند یعنی توبه واقعی صورت گرفته است و الا توبه واقعی وجود ندارد
رسولخدا(ص) خطاب به اصحاب فرمودند: «أتَدرونَ مَن التّائب؟ آیا می دانید توبه کننده کیست؟ عرض کردند: نه یا رسول الله ! حضرت فرمود:
1- «اذا تابَ العَبدُ و لَم يُرضِ الخُصَماءَ فَلَيس بِتائِب» هر كس توبه كند ولی ناراضی ها را خوشنود نگرداند پس او توبه کننده نیست.
2- «مَن تابَ و لم يَزِد فِى العِبادةِ فَلَيسَ بِتائِب» و هر كس توبه كند ولی عبادت را زیاد نکند پس او توبه کننده نیست.
3- «مَن تابَ و لَم يُغَيّر لِباسَه فَلَيسَ بِتائبٍ» هر کس توبه کند ولی لباس خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست.
4- «مَن تابَ و لَم يُغيّر رُفقائَه فَلَيسَ بِتائِب» هر کس توبه کند ولی رفقای خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست.
5- «مَن تابَ ولَم يُغيّر مَجلِسَه فَلَيس بِتائِب» هر کس توبه کند ولی مجلس خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست.
6- «مَن تَابَ ولَم يُغَيّر فِراشَه و وِسادَتَه فَلَيس بِتائِب» هر کس توبه کند ولی رختخواب خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست.
7- «مَن تَابَ وَ لَميُغَيّر خُلقَه و نِيّتَه فَليسَ بِتائِب» هر کس توبه کند ولی اخلاق خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست.
8- «مَن تَابَ و لَم يَفتَح قَلبَه و لَميُوَسّعْ كَفّه فلَيسَ بتائِب» هر کس توبه کند ولی سعه صدر و سخاوتش را افزایش ندهد ، پس او توبه کننده نیست.
9- «مَن تابَ و لميُقَصّر أمَلَه ولَميَحفَظ لِسانَه فَليسَ بِتائب» هر کس توبه کند و آرزویش را کوتاه نکند و زبانش را حفظ نکند پس او توبه کننده واقعی نیست.
10- «مَن تَابَ ولَم يُقَدّم فَضلَ قُوتِه مِن بَدَنِه فَلَيسَ بِتائِب» و هرکس توبه کند و مازاد بر مصرف خود را برای آینده ذخیره نکند پس او توبه کننده نیست.
«اذا استَقام عَلى هذِهِ الخصال فذاك التّائِب آنگاه شخص به این خصلتهای مورد اشاره استقامت ورزد پس او توبه کننده واقعی است.(۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔶مراحل توبه
در محجة البیضاء درباره توبه چنین آمده است: توبه سه ركن دارد: اول علم، دوم حال و سوم فعل. منظور از علم شناخت اهمیت ضرر و زیانهای گناهان است و این كه گناه حجاب میان بندگان و ذات پاك پروردگار عالم واقع میشود.
چون انسان این را بداند نادم و پشیمان میشود و در واقع نور علم و یقین سبب انقلاب روحی میشود و انسان را وادار به تجدیدنظر در برنامههای خود میكند.
امّا مرحله حال آن است كه در كلّ وجودش غم و غصهی سرشار او را احاطه كرده باشد كه گرفتار شقاوت و بدبختی شده است.
اما مرحله عمل آن است كه با همه وجود مصمّم باشد كه از گناه بازگردد و آن را تكرار نكند و این بازگشت را ادامه دهد. اگر حقوق الهی را ضایع كرده است باید جبران كند و اگر حقوق مردم را ضایع كرده است باید ادا كند و اگر امكان نباشد لااقل به استغفار و استرضاء اقدام نماید. و اگر از حرام، گوشتی در بدن او روییده باشد باید همان مقدار كه لذّت برده است طعم ریاضت را به بدنش بچشاند و به فرمایش عارف بزرگ ملكی تبریزی از غیر خدا به خدا و از بدیها به خوبیها و از تاریكی به نور و از نادانی به دانایی و از بدبختی به خوشبختی و از گناه به فرمانبرداری بازگشت نماید.
🔵چگونگی توبه از انواع گناه
🔺حق الله
اگر توبه از گناهی باشد که صرفاً حقالله و از واجبات عبادی است، چنانچه از واجباتی باشد که میشود آن را جبران کرد، مانند قضا کردن نماز یا روزهها، باید علاوه بر ندامت و تصمیم بر ترک گناه، در صدد جبران آن واجب نیز برآید و اگر در زمان توبه قادربه جبران آن نیست باید قصد کند که هرگاه توانست جبران کند و در صورت بروز نشانههای مرگ باید وصیت کند.اگر میزان واجباتی را که ترک کرده نداند، باید میزانی را که یقین به ترک آن دارد قضا کند.
🔺حق الناس
در بخش حق الناسی چند حالت دارد:
➖اگر گناه زبانی باشد (مانند قَذْفْ، تهمت و غیبت) لازم است از کسی که به او تعرض شده حلالیت طلبیده شود. برخی معتقدند چنانچه صاحب حق، به قذف یا تهمت یا غیبت علم نداشته باشد نیازی به عذرخواهی از او نیست، بهتر است از طرف او استغفار کند و به درگاه خداوند تضرع نماید تا توبهاش پذیرفته شده و در قیامت از تبعات گناه در امان بماند.
➖در گناهانی که ضرر و زیان بدنی به کسی وارد شده (همچون کتک زدن یا قتل) احکامی مانند قصاص و دیه اجرا خواهد شد، مگر آنکه صاحب حق از حق خود گذشت کند.
➖در گناهانی که ضرر و زیان مالی به کسی وارد شده (مثل دزدی، کمفروشی، ربا)، جبران زیان مالی، به تفصیلی که در منابع فقهی مذکور است، واجب است.
💠داستان
رحم خداوند به توبه کنده
مرد فاسقی در بنی اسرائیل بود كه اهل شهر از معصیت او ناراحت شدند و تضرع به خدای كردند! خداوند به حضرت موسی وحی كرد: كه آن فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه ای نرسد. حضرت موسی آن جوان گناهكار را از شهر تبعید نمود؛ او به شهر دیگری رفت، امر شد از آنجا هم او را بیرون كنند، پس به غاری پناهنده شد و مریض گشت كسی نبود كه از او پرستاری نماید. پس روی در خاك و بدرگاه حق از گناه و غریبی ناله كرد كه ای خدا مرا بیامرز، اگر عیالم بچه ام حاضر بودند بر بیچارگی من گریه می كردند، ای خدا كه میان من و پدر و مادر و زوجه ام جدائی انداختی مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان . خداوند پس از این مناجات ملائكه ای را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وی فرستاد. چون گناهكار اقوام خود را درون غار دید، شاد شد و از دنیا رفت . خداوند به حضرت موسی وحی كرد، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسی به آن موضع رسید خوب نگاه كرد دید همان جوان است كه او را تبعید كرد؛ عرض كرد خدایا آیا او همان جوان گناهكار است كه امر كردی او را از شهر اخراج كنم ؟! فرمود: ای موسی من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوری از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو او را آمرزیدم.(۶)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
🔸لبخندی در حال احتضار مزد توبه واقعی
آقای انصاریان نوشتهاند در محلات پایین شهر تهران مردی بود قلدر و زورمند كه اغلب قلدران و زورمندان تهران از او حساب میبردند. ایشان از مشروبخواری و قماربازی و گرفتن پول با زور و ستم از مردم وحشت نداشت. در اوج قدرت و قلدری بود كه رحمت الهی و لطف خداوندی دل او را نورانی كرد. آنچه به دست آورده بود تبدیل به پول نقد كرد و همه را در چمدانی گذاشت و برای توبه مشرف به شهر قم شد.
به محضر آیة الله العظمی بروجردی رفت و عرض كرد آنچه در این چمدان است از راه حرام به دست آمده است و اغلب صاحبانش را نمیشناسم و شدیداً بر من سنگینی میكند. به محضر شما آمدهام تا وضعم را اصلاح نمایید و راه توبه را به من بنمایانید.
آیة الله العظمی بروجردی از ملاقات با اینگونه افراد باصفا خوش حال میشد.
به او فرمودند نه تنها این چمدان پول بلكه لباسهایت را جز پیراهن و یك شلوار زیر در این جا بگذار و برو. او هم لباسهای رو را در آورد و با یك پیراهن و شلوار از آن بزرگوار خداحافظی نمود تا به تهران برود.
آیة الله العظمی بروجردی در حالی كه به خاطر توبه واقعی آن شخص اشك به دیده داشت او را صدا زد و مبلغ پنج هزار تومان از مال خالص خودش به او داد و وی را با حالی غرق در خشوع و اخلاص دعا كرد.
او به تهران برگشت در حالی كه غرق در فروتنی و خاك ساری و محبت شده بود.
پنج هزار تومان را سرمایه كسب حلال قرار داد و به تدریج در كسب حلال و مشروع پیش رفت نمود تا سرمایه قابل توجهی به دست آورد. ابتدای هر سال، خمس درآمدش را میپرداخت و به فقراء و دردمندان كمك قابل توجهی مینمود.
رفته رفته به مجالس مذهبی راه پیدا كرد و عاقبت بنیانگذار یكی از جلسات مذهبی مهم تهران شد.
من در حدود 26 سال از عمرم میگذشت و طلبه حوزه عملیه قم بودم و محرم و صفر و ماه مبارك رمضان در تهران در مجالس دینی و مساجد برای تبلیغ دین حاضر میشدم.
از طریق مجالس با چهره نورانی او آشنا شدم و توسط یكی از دوستان به ماجرای توبه او به دست مرجع بزرگ شیعه آگاه شدم. دوستی و رفاقتم با او طولانی شد.
در حدود سال 1367 به بستر بیماری افتاد و پیام داد تا به عیادتش بروم. من قصد داشتم كه روز جمعه به عیادتش بروم ولی ساعت یازده شب جمعه اهل و عیالش را به بالینش فرا خواند و از تمام شدن عمرش خبر داد.
به نقل خانوادهاش نزدیك نیم ساعت مانده به مرگش به محضر حضرت سید الشهداء (ع) چنین عرضه داشت: آقایم از گذشتهام توبه كردهام و به سلك نوكرانت در آمدهام در دربارت خدمت خالصانه كردهام و ثلث مالم را به صورت پول نقد برای مدتی طولانی در یك صندوق قرضالحسنه جهت ازدواج جوانان قرار دادهام.
حال آرزویی ندارم جز این كه لحظه خروج از دنیا جمالت را ببینم و بمیرم. چند نفس مانده به مرگ با حالی خوش سلامی عاشقانه به امام حسین(ع) داد و در حالی كه لبخند زیبایی بر لب داشت جان به جان آفرین تسلیم نمود.(۷)
💠داستان
حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد:
جوانى يهودى زياد خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى رسيد، حضرت كارهاى سبك و بدون زحمت به او ارجاع مى داد، و چه بسا او را دنبال كارهاى خودش مى فرستاد، و گاهى به توسّط او نامه اى به ايل و تبارش مى نوشت. چند روزى نيامد، حضرت احوال او را پرسيد، شخصى گفت: فكر كنم به خاطر بيمارى مهلكى كه به آن دچار شده امروز و فردا بيشتر مهلت زنده بودن نداشته باشد.
رسول حق صلى الله عليه و آله با جمعى از ياران به عيادتش رفت، از كرامات حبيب خدا اين بود كه با كسى حرف نمى زد مگر اين كه طرف جواب مى داد، جوان يهودى را صدا زدند، چشم گشود و گفت: لبّيك يا اباالقاسم. فرمود: به وحدانيت حق شهادت بده، جوان چشم به پدرش دوخت و از ترس پدر چيزى نگفت.
حضرت دوباره، شهادت به حق را به او تلقين كردند، جوان باز با نگاه به پدر سكوت كرد، بار سوم فرمودند: شهادت را بگو، باز جوانك به پدرش خيره شد، حضرت فرمود: ميل دارى بگو، ميل ندارى نگو، جوان به وحدانيّت حق اقرار كرد و به رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله گواهى داد و سپس مرد؛ حضرت به پدرش فرمود: كارى به اين جنازه نداشته باش، آنگاه به اصحاب فرمودند: او را غسل داده و كفن كنيد، سپس نزد من بياوريد تا بر او نماز بگزارم، و چون از خانه خارج شدند مرتب مى گفتند:
خدا را شكر كه به دست من يك انسان از آتش جهنّم نجات پيدا كرد.(۸)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.شعر از قاسم رسا
۲. حق اليقين، علامه شبر، ج۲، ص۲۲۳.
۳. الكافي، ج۲،ص ۴۳۵
۴. المیزان،ج۱،ص۲۰۴
۵. جامع الاخبار،ص۸۸.
۶.يکصد موضوع ۵۰۰ داستان ،سيد علي اکبر صداقت
۷. ره توشه راهيان نور، ش۲۹، ص۲۳۹
۸.داستان دوستان، ج ۳، ص ۳۲۳
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف گ
☀️ موضوع گناه☀️
♨️ آثار گناه – تغییر سرنوشت انسان
🍃🌸 لهُ مُعَقِّبتٌ مِّن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَایغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ 🌸🍃
برای او، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رویش، و از پشت سرش، او را از فرمان الهی (حوادث غیر حتمی) حفظ می کنند؛ در حقیقت خدا آن (سرنوشتی) که در قومی است را تغییر نمی دهد تا این که آنچه را در خودشان است، تغییر دهند؛ و هنگامی که خدا برای قومی (به خاطر اعمالشان) بدی بخواهد، پس هیچ بازگشتی برای آن نخواهد بود؛ و جز او، هیچ سرپرستی برای آنان نخواهد بود.
💠 نکته ها و اشاره ها 💠
1️⃣ این آیه یک قانون کلی جامعه شناختی اسلام را بیان می کند که می گوید: «سرنوشت شما قبل از هر چیز و هر کس به دست خود شماست و هرگونه تغییر در سرنوشت شما، بر اساس تغییرات درونی و اراده ی شما شکل می گیرد و خوش بختی یا بدبختی شما را رقم می زند.»
این یک اصل قرآن و یکی از پایه های جهان بینی و جامعه شناسی اسلام است که می گوید بدبختی جوامع عقب افتاده از عوامل درونی ناشی می شود و اگر استعمارگران و جهان خواران در درون انسان ها و ملت ها پایگاهی نداشته باشند، نمی توانند کاری از پیش ببرند.
2️⃣ برای بررسی عوامل سقوط تمدن ها و پیشرفت و عقب ماندگی ملت ها، نباید به دنبال علل خیالی شانس و بخت و اقبال بود بلکه باید علت را در ضعف درونی و مشکلات داخلی خود جست و جو کرد.
3️⃣ در حدیثی از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهند عبارت اند از: ظلم به مردم، ناسپاسی خدا و رها کردن کار خیری که انسان بدان عادت کرده است.
💠 آموزه ها و پیام ها 💠
1️⃣انسان تحت حمایت و حفاظت نیروهای غیبی است
2️⃣ تغییرات ظاهری اجتماعی از تغییرات درونی انسان ها سرچشمه می گیرد.
3️⃣ سرنوشت ملت ها به دست خود آنهاست
4️⃣ اگر می خواهید سرنوشت ملت را تغییر دهید، از خود شروع کنید.
5️⃣ در برابر اراده ی قطعی خدا امداد هیچ کس سودی ندارد.
📚 تفسیر قرآن مهر، جلد 10، صفحه 217
🌎 کانال بیان ناب
╭┅─────────┅╮
🌺 @BayaneNab
╰┅─────────┅╯
📙حرف الف
☀️ موضوع: امر به معروف و نهى از منكر☀️
روايات در اين زمينه فراوان است، به عنوان نمونه به سه مورد آن اشاره مى شود تا بدانيم اسلام براى اين فريضه چه جايگاهى قائل است، و ما چه
مى كنيم. توجّه فرماييد:
۱. حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «
مَنْ امَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهى عَنِ الْمُنْكَرِ فَهُوَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِى الْارْضِ وَخَلِيفَةُ رَسُولِه
؛ كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند خليفه خدا بر روى زمين و جانشين رسول خداست». [۱]
آيا مقام و منزلتى بالاتر از جانشينى خدا و رسول تصوّر مى شود؟!
علّت اين كه آمر به معروف و ناهى از منكر خليفة اللَّه و الرسول مى شود، اين است كه برخى عبادات مانند نماز و روزه را خداوند انجام نمى دهد امّا امر به معروف و نهى از منكر را خداوند هم انجام مى دهد، و پيامبر و امّت هم بايد بجا آورند، و لذا كسى كه آن را انجام مى دهد جانشين خدا و پيامبر مى شود.
۲. حضرت على عليه السلام فرمود: «
قَوامُ الشَّرِيعَةِ الْامْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرٍ وَاقَامَةُ الْحُدُودِ
؛ اساس و ستون و پايه شريعت بر دو چيز استوار است: امر به معروف و نهى از منكر و اجراى حدود درباره مجرمان». [۲]
۳. در روايت ديگرى از آن حضرت، كه در بستر شهادت از وجود مباركش صادر شده مى خوانيم: «
لَا تَتْرُكُوا الْامْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلِّى عَلَيْكُمْ اشْرَارُكُمْ ثم تدعون فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ
؛ فريضه امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد، اگر چنين كنيد اشرار بر شما مسلّط مى شوند، آنگاه (اگر) خوبانتان (همه) دعا كنند (كه شرّ آنها كوتاه شود) دعايشان اجابت نمى شود». [۳]
از مجموع روايات مذكور اهميّت فوق العاده انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر و خطر فراوان ترك اين دو فريضه الهى روشن شد.
----------
[۱]: ميزان الحكمه، ج ۶، باب ۲۶۸۴، ح ۱۲۶۸۶.
[۲]: همان، ح ۱۲۶۸۸.
[۳]: بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۹۰، ح ۷۵.
•✾📚 @Dastan 📚✾•