eitaa logo
آموزش هزار موضوع معارف اسلامی
15 دنبال‌کننده
12 عکس
2 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷جایگاه مکارم اخلاق بالاتر از محاسن اخلاق که به انسان شخصیت عالی انسانی می‌بخشد و انسان را به مراتب کمال میرساند مکارم اخلاق است که مواردی نظیر نوع دوستی و عدالت خواهی و انصاف و میل به تقوا و پاکی و میل به تعالی و علاقه به دفاع از مظلومان را شامل می‌شود. لذا آنچه بشر بیش از هر چیز به آن محتاج است مکارم اخلاق است. مثال روشن و بارز مکارم اخلاق ایثار و فداکاری است که از نوع دوستی انسان مایه می‌گیرد. ایثار مسلمانان در صدر اسلام به وسیله ی‌تربیت دین مقدس اسلام و پیامبر اکرم در حد عالی بود در تاریخ است یک نفر میگوید در یکی از جنگ‌هادیدم یک زخمی‌میخواهد شهید بشود مقداری آب آوردم تا آن مجروح بنوشد اشاره نمود به مجروح دیگر آن هم اشاره کرد به مجروح دیگر و دیگری هم به مجروح دیگر اشاره نمود آخر برگشتم دیدم همه آنان شهید شده‌اند ابو ایوب انصاری همه منزلش و بام های منزلش و حتی حیاط خود را به مهاجرین داده بود خودش در کوچه خوابیده بود رسول اکرم فرمودند ابا ایوب انصاری چرا در منزلت برای خود جایی نگه نداشته ای عرض کرد یا رسول الله ایشان غریب‌اند بیم آن دارم که معذب شوند اما من چون وطنم میباشد بهتر است . این است مکارم اخلاق قرآن مجید بزرگ‌ترین افتخار رسول اكرم را اخلاق آن حضرت معرفی می‌كند: وَاِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم. 💠خاکساری و تواضع پیامبر علامه مجلسی از حسن صیقل نقل می‌كند كه شنیدم از حضرت جعفربن محمد كه فرمودند: زنی شوخ طبع از كنار رسول الله می‌گذشت در حالی كه رسول خدا 6 طعام میل می‌فرمودند و روی خاك نشسته بودند. آن زن گفت یا رسول الله تو مثل بنده‌ها غذا می‌خوری و مثل بنده‌ها می‌نشینی. رسول خدا فرمودند وای بر تو كدام بنده از من بنده‌تر است. زن گفت از طعام خود بمن بده. رسول الله از طعام خود مقداری به آن زن دادند. زن عرض كرد این را نمی‌خواهم. آن طعامی كه در دهانت است از آن می‌خواهم. رسول الله (ص)لقمه‌ای از دهانش خارج نمود و داد به آن زن. آن زن آن طعام را خورد. امام صادق (ع) فرمودند آن زن مادامی كه در دنیا بود دردی و مرضی به او عارض نشد به سبب آن غذائی كه خورده بود. 💠داستان امام سجّاد(ع) مى فرمايد:سه نفر از بت پرستان هم قَسَم شدند كه رسول خدا (ص) رابه قتل برسانند، اميرالمؤمنين (ع) به تنهايى به سوى هر سه شتافت، يكى از آنها را كشت و دو نفر ديگر را به حضور پيامبر عزيز اسلام آورد. حضرت فرمودند: على جان يكى از اين دو نفر را نزديك بياور. على (ع) يكى از آن دو را پيش پيامبر برد. حضرت فرمود: به وحدانيّت حق و رسالت من شهادت بده. آن احمق گفت: كشيدن سنگينى كوه ابوقبيس براى من خوشتر از اقرار به وحدانيت خدا و رسالت توست! رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: او را از من دور كنيد و گردن بزنيد. سپس فرمود: آن ديگرى را بياور. او را آوردند، فرمود: به وحدانيت خداى تعالى و رسالت من اقرار كن. گفت: مرا هم به دوستم ملحق نما. حضرت فرمان قتل او را دادند. على عليه السلام جهت كشتن او برخاست كه امين وحى به رسول الهى نازل شد، عرضه داشت: خدايت سلام مى رساند و مى فرمايد او را نكش؛ زيرا داراى حسن خلق و صفت سخاوت در قوم و قبيله اش مى باشد. حضرت صدا زدند: يا على از كشتن او دست نگه دار كه فرستاده حق جبرئيل امين از حسن خلق و سخاوت او به من خبر داده و گفته به خاطر اين دو صفت از قتل او درگذر. مشرك در زير شمشير مولا به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرضه داشت: با جدّيت فرستاده خدايت چنين گفت؟ حضرت فرمود: آرى، گفت: همين طور است، به خدا قسم با بودن برادرى از همنوعم خود را هرگز مالك درهمى ندانستم و در جنگ به هيچ عنوان روترش نكردم، اكنون به وحدانيّت حضرت محبوب اقرار كرده و به رسالت تو شهادت مى دهم. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله رو به اصحاب كردند و فرمودند: اين مرد از كسانى است كه حسن خلق و سخاوتش وى را به جنّات نعيم كشيد. (۱۴) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠عفو و اخلاق پیامبر پيامبر اكرم(ص)در يكي از غزواتش،يكه و تنها در سايه درختي به خواب نيمروزي رفته بود.يارانش نيز دورتر از او قيلوله كرده بودند.در اين هنگام غورث بن حارث (ازلشكركفار)امد و بالاي سر پيامبر ايستاد وشمشيرش را كشيد و بالا برد و فرياد زد:اي ابوالقاسم،اينك كيست كه تو را از چنگ من برهاند؟ پيامبر فرمود خدا. ‌‌‍(در حاليكه او شمشيرش را بالا برده بود كه بر سر پيامبر فرود اورد،تعادلش بهم خورد و)شمشير از دست غورث افتاد.پيامبر بيدرنگ شمشير را برداشت و انرا به طرف غورث بالا برد و فرمود:اي غورث اكنون چه كسي تو را از چنگ من مي رهاند؟ غورث گفت:عفو تو و تو بهترين عفو كننده اي. پيامبر اكرم (ص)او را عفو نمود. غورث نزد قومش باز امد و به ايشان گفت:به خدا سوگند كه من از نزد بهترين انسانها نزد شما امده ام(۱۵) 💠حلم و اخلاق یک عالم روزي شيخ الفقها العظام،مرحوم حاج شيخ جعفر نويسنده كتاب كشف الغطا ره در اصفهان پيش از انكه نماز شروع كند وجهي به فقرا قسمت نمودو پس از اتمام ان به نماز ايستاد.يكي از سادات فقير خبردار شد و بين دو نماز خدمت شيخ رسيد و عرض كرد مال جدم را به من باز ده. فرمود:تو دير امدي و اكنون ديگر چيزي نمانده كه بتو بدهم. سيد در غضب شد و آب دهان خود را بر محاسن مبارك شيخ افكند!سپس شيخ از محراب بر خواست و دامن خود را گرفت و در ميان صفوف جماعت گردش كرد و فرمود:هركه ريش شيخ را دوست دارد به سيد اعانت كند.پس مردم دامن شيخ را پر از پول نمودند.شيخ نيز انها را به سيد دادو بعد از ان به نماز عصر ايستاد.(۱۶) ــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.عبقری الحسان ص۲۱۸ ۲. علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج۱، ص۳۷۳. ۳.نهج البلاغه فیض الاسلام ص۱۲۴۲ ۴. مشکاه الانوار،ص۱۷۹ ۵.كنز الاعمال،ج ۳،ص۱۷ ۶.بحار الانوار،ج۶۸،ص۲۹۲ ۷. اصول كافي،ج۲،ص۱۰۰ ۸.بحار الانوار،ج۲۸،ص۲۸۷ ۹.الكافى: ج۲، ص۹۹. ۱۰.الکافی، ج۲، ص۱۰۲. ۱۱.من لا یحضره الفقیه ج۴، ص ۴۱۲ ۱۲. غررالحکم و دررالکلم، ص۴۳۵. ۱۳.شرح چهل حدیث،ص۲۴ ۱۴.بحار الأنوار: ج۶۸ ،ص۳۹۰ ۱۵.بحار الانوار، ج۲۰ ، ص۱۷۵ ۱۶-منازل الاخره 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ع 💠موضوع : عالم و دانشمند فضیلت عالمان دین 🔷آیات نورانی قرآن ⇦خداوند در قرآن می‌فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده‌اند و دانشمندان را درجاتی برتری دهد.» ⇦«هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ؛آیا صاحبان علم و دانش با آنان که نمی‌دانند یکسان هستند» ⇦«اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛از بندگان خدا تنها علماء هستند که از خدا می‌ترسند‌. ⇦خداوند متعال ، علم و دانش را علت كلى و اساسى آفرينش همه پديده هاى هستى جهان - اعم از آسمان و زمين – معرفى فرمود. اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید، و از زمین نیز همانند آنها را؛ فرمان او در میان آنها پیوسته فرود می‌آید تا بدانید خداوند بر هر چیز تواناست و اینکه علم او به همه چیز احاطه دارد! (طلاق/12) 🔶فضیلت و تکریم علما در احادیث ⇦پیامبر (ص) فرمود: «اَکْرِمُوا الْعُلَماءَ فَاِنَّهُمْ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاءِ فَمَنْ أَکْرَمَهُمْ فَقَدْ اَکْرَمَ اللهَ وَرَسُولَهُ؛ دانشمندان را گرامی دارید که آنها وارثان پیامبرانند و هر که آنان را احترام نماید، خدا و رسولش را احترام نموده است.»(۱) ⇦امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: «اذا رایتَ عالماً فکُن لَهُ خادماً؛هرگاه به عالمی برخوردی خدمتگذار او باش»(۲) ⇦و فرمود: »مَن وقَّرَ عالمِاً وَقَّرَ رَبَّه» «کسی که عالمی را گرامی بدارد و تعظیم نماید، پروردگارش را گرامی و بزرگ داشته است.(۳) ⇦امام باقر(ع) فرمود: اَلْكَمَالُ كُلُّ اَلْكَمَالِ اَلتَّفَقُّهُ فِي اَلدِّينِ وَ اَلصَّبْرُ عَلَى اَلنَّائِبَةِ وَ تَقْدِيرُ اَلْمَعِيشَةِ. ۱. تفقه و فهم عمیق از دین۲. صبر بر حوادث و مصیبت‌ها۳. تقدیر معیشت و اقتصاد در زندگی(۴) ⇦ امام عسکری (ع)از جد معظم شان امام صادق (ع) نقل می فرماید: عُلَماءُ شيعَتِنا مُرابِطونَ فِي الثَّغرِ الّذي يَلي إبليسَ و عَفاريتَهُ ، يَمنَعونَهُم عَنِ الخُروجِ عَلى ضُعَفاءِ شيعَتِنا ، و عَن أن يَتَسَلَّطَ عَلَيهِم إبليسُ و شيعَتُهُ . علماى شيعه ما، نگهبانان مرزى هستند كه در آن سويش ابليس و ديوهايش قرار دارند و [اين علما ]جلوى يورش آنها به شيعيان ناتوان ما و تسلّط يافتن ابليس و پيروان او بر ايشان را مى گيرند.(۵) 🔘فضیلت عالم بر شهید ➖با سه بیان مختلف ⇦در روايتى امام صادق عليه السلام منزلت شفاعت را وسيله ارزش گذارى علم قرار مى دهند و مى فرمايند: ثلاثة يَشفَعوُن الى اللّه عزَّ وَ جَلّ فيشفِّعهم الانبياء ثم العلماء ثم الشهداء سه گروهند كه روز قيامت در پيشگاه الهى شفاعت مى كنند و خدا نيز شفاعت آنها را مى پذيرد: اول پيامبران و پيشوايان امت ؛ دوم علما و سوم شهدا(۶) ⇦ پیامبر فرمود: اذا كان يوم القيامة جمع اللّه عزَّ وَ جَلّ الناس فى صعيد واحد، و وُضعت الموازين فتوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء، فيُرجَّح مداد العلماء على دماء الشهداء خداوند در روز قيامت وقتى كه همه خلق اولين تا آخرين را در يك سرزمين واحد جمع مى كند، خون شهدا و مداد علما با يكديگر موازنه مى شوند. خداوند مداد علما را بر خون شهدا برترى مى دهد. (۷) ⇦پیامبر(ص) می‌فرماید:از جبرییل پرسیدم آیا عالمان نزد خدا گرامی‌ترند یا شهیدان؟جبرییل پاسخ داد: :«الْعَالِمُ الْوَاحِدُ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَلْفِ شَهِیدٍ فَإِنَّ اقْتِدَاءَ الْعُلَمَاءِ بِالْأَنْبِیاءِ وَ اقْتِدَاءَ الشُّهَدَاءِ بِالْعُلَمَاء». یك عالم گرامى‏تر است در پیشگاه خدا از یك هزار شهید همانا دانشمندان بانبیا اقتدا میكنند و شهدا از دانشمندان پیروى میكنند.(۸) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷فضیلت عالم بر عابد ⇦ پیامبر(ص)فرمودند:«فَضْلُ الْعَالِمِ عَلَى الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ عَلَى سَائِرِ النُّجُومِ لَیلَةَ الْبَدْرِ». فضیلت عالم بر عابد مانند فضیلت ماه برستارگان است آنگاه که هلال کامل است. (۹) ⇦ از امام صادق(ع) نقل شده است:« رَكْعَةٌ یصَلِّیهَا الْفَقِیهُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ أَلْفَ رَكْعَةٍ یصَلِّیهَا الْعَابِد .» یک رکعت نماز عالم فقیه از هفتاد هزار رکعت که عابد بخواند برتر است .(۱۰) 💐شعر آن را که فضل و دانش و تقوا مسلّم است هر جا قدم نهد قدمش خیر مقدم است در پیشگاه علم مقامی عظیم نیست از هر مقام و مرتبه‌ای علم، اعظم است جاهل اگر چه یافت تقدّم مؤخر است عالم اگر چه زاد مؤخّر مقدّم است جاهل به روز فتنه ره خانه گم کند عالم چراغ جامعه و چشم عالم است مراتب و انواع عالمان 🔷 برخی علما اخلاق با سه عبارت انواع عالمان را بیان کرده اند : 1. عالم بالله و بامرالله مانند آفتاب است که نورش فوق العاده زیاد و همیشه به همین حالت است و پیوسته بر عالَم نور افشانی می‌کند (هم خودش ذاتاً منور است و هم به دیگران نور می‌دهد). 2.عالم بالله مانند ماه است که گاهی گاهی کوچک و گاهی بزرگ می‌شود. (یعنی نور دارد اما در تعلیم دیگران ضعیف است و نمی‌تواند به طور کمال و برای همیشه به دیگران فایده برساند). 3. عالم بامر الله، مانند شمع است که خودش می‌سوزد ولی به دیگران نور می‌دهد. (یعنی: باطناً خودش از علمش فایده‌ای نمی‌برد، بلکه خودش را نابود می‌کند، اما دیگران به ذریعه‌ی تعلیم او از علمش فایده می‌گیرند. 🔴تذکر ِخطر عالم نماها اين همه تكريم و احترام نسبت به عالمان در فرهنگ دين، بدين جهت است كه آنان انسان‌هاي متعهد، راهنماي مردم، مخالف بدعت‌ها، پاسدار انديشه‌هاي ناب، طرفدار حقوق محرومان، روشن كننده‌ي چراغ اميد در دل آنان و... هستند و گرنه، اين همه تكريم براي كساني كه از تعهد و مسئوليت بهره‌اي نبرده‌اند معنا ندارد. و عالم نماها که خوف خدا را ندارند نه تنها مفید نیستند بلکه خطرشان دین را تهدید می کند. حضرت صادق (ع) در ضمن سخنان بسیار مهم خود درباره عالمان فرمود:« أَوْحَى اللَّهُ تَعَالَى إِلَى دَاوُدَ ع قُلْ لِعِبَادِي لَا تَجْعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْيَا فَيَصُدَّهُمْ عَنْ ذِكْرِي وَ عَنْ طَرِيقِ مَحَبَّتِي وَ مُنَاجَاتِي أُولَئِكَ قُطَّاعُ الطَّرِيقِ مِنْ عِبَادِي إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِي وَ مُنَاجَاتِي مِنْ قُلُوبِهِمْ ‏» خداوند به داود(علیه السلام) وحی کرد: »بین من و خودت عالمی را که فریفته دنیا شده واسطه قرار مده که تو را از محبت من باز می دارد. اینان، راهزنان بندگان من هستند. کمترین عقوبت من برای آنها، این است که حلاوت و شیرینی عبادتم را از آنها می گیرم. (۱۱) حضرت عیسی(ع) می فرماید:« الْعَالِمُ طَبِيبُ الدِّينِ فَإِذَا رَأَيْتُمُ الطَّبِيبَ يَجُرُّ الدَّاءَ إِلَى نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَيْرُ نَاصِحٍ لِغَيْرِهِ». دینار بیماری دین است و عالم طبیب دین است، پس زمانی که دیدید طبیب بیماری را به خودش چسبانده است، نسبت به او بدبین باشید و بدانید که خیر خواه دیگران نیست. البته باید توجه داشت ثروت و مال دنیا فی نفسه عیب و ننگ نیست بلکه آن چه مذموم است، دل بستن عالم به دنیا است. که برای مردم عادی مذموم و برای عالم دینی مذموم تر است.(۱۲) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
👌دو معیار برای شناخت عالم ربانی برای شناخت عالم ربانی با عالم نماها در احادیث و کتب اخلاقی معیارهایی بیان شده است که به دو مورد اشاره می کنیم: 👈پیامبر (ص)فرمود: العِلمُ عِلمانِ : عِلمٌ عَلَى اللِّسانِ فذلكَ حُجَّةٌ عَلَى ابنِ آدَمَ ، و عِلمٌ فِي القَلبِ فذلكَ العِلمُ النّافِعُ . علم دو گونه است: علمى كه بر زبان است و آن بر آدمى حجّت است و علمى كه در دل است و علم سودمند اين علم است.» (۱۳) 👈غزالی در احیاء علوم الدین مینویسد: عالم آن کس نیست که تنها لباس روحانی پوشیده و نام، شهرت و فضیلت یافته است. چنین کسانی بیش از تمام مردم، از خوف خدا فاصله دارند. هدف ما ار عالمان کسانی هستند که نعمت‌های خدا و افعال را می‌دانند و چنین افرادی کم یافت می‌شوند. به همین منظور، فضیل بن عیاض می‌گوید: اگر کسی از شما سؤال کرد، از خدا ترس دارید؟ در پاسخ او ساکت بمانید، چون که اگر بگوید نه، کافر می‌شوید و اگر پاسخ مثبت دهید، دروغ گفته‌اید. باز می‌گوید: خوف آن است که اعضاء را از انجام گناه باز دارد و پایبند به طاعت باشد و تا زمانی که خوف بر اعمال اثر نگذارد، نام آن وسوسه و خواطر است و آن را نمی‌سزد که خوف گویند و اگر خوف همراه عمل نباشد، هیچ گونه خیری در بر ندارد و در واقع دارای زیان است؛ چون این خوف از جهل و ناتوانی سرچشمه می‌گیرد». 💠داستان یک عالم واقعی در يكي از روزها مجلس مباحثه‌اي با حضور مأمون (خليفه‌ي عباسي) و علماي عصر تشكيل شده بود مردي پريشان حال با لباسي كهنه وارد شد و در آخرين صف حضّار نشست. مسأله‌اي در مجلس مطرح گرديد، آن مرد، جوابي بسيار عالي داد، به طوري كه توجه عموم به وي جلب شد و تمام علماي مجلس، تحسينش كردند. خليفه دستور داد او را بالاي مجلس در صف علماي بزرگ نشاندند. مسأله‌ي ديگري طرح شد و همان مرد دوباره بهترين پاسخ را گفت. اين بار به فرمان مأمون او را بالاتر از همه‌ي حضار، نزديك جايگاه خليفه جاي دادند. پس از ساعتي مجلس پايان يافت و علما تدريجاً بازگشتند. مرد ژنده پوش نيز از جاي برخاست تا برود، خليفه امر كرد بماند. طولي نكشيد كه بزم شراب گسترده شد و ساقيان آماده‌ي كار شدند. مرد عالم از مشاهده‌ي آن وضع، سخت نگران گرديد، از جا برخاست و با كسب اجازه آغاز سخن كرد و گفت: «من امروز با پريشاني حال و زشتي صورت و كهنگي لباس در مجمع علما شركت كردم، عقل ناچيزم مرا از آخر مجلس به صف بزرگان رسانيد و سپس مرا به كنار خليفه‌ي مسلمانان رسانيد، سزاوار نيست شراب بنوشم و عقلي كه باعث ترفيع مقامم گرديد از خويشتن جدا سازم، به علاوه من خائفم از اينكه مستي،‌عنان نفسم را از كفم بربايد و مرتكب عمل نامناسبي شوم و در نظر خليفه‌ي مسلمانان خوار گردم. مأمون سخنان مرد عالم را شنيد و او را از شركت در مجلس شراب معاف داشت و دستور داد صد درهم به وي دادند.(۱۴) 🔴عقوبت بی احترامی به علما آیت‌الله شهید دستغیب (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب گناهان کبیره اینگونه آورده است: برای کفران نعمتِ وجودِ علماء ‌عقوبت‌های شدیدی وعده داده شده است، از آن جمله پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: زمانی بیاید که مردم از علماء فرار می‌کنند مانند فرار کردن گوسفندان از گرگ، در نتیجه خداوند آنها را به سه بلا مبتلا می‌فرماید؛ برکت را از دارائی‌شان بر می‌دارد، سلطان ظالمی را برای آنها مسلّط می‌فرماید و بی ایمان از دنیا می‌روند. ناگفته نماند که طلاب علوم دینی چون در طریق رسیدن به مقام شامخ نیابتند، وجودشان نیز نعمت و گرامی داشتن‌شان بر همه لازم و کفران وجود ایشان به هتک و بی‌احترامی حرام می‌باشد.(۱۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان ماجرایی در کتاب احتجاج طبرسی نقل شده که خلاصه و مضمونش چنین است: یکی از فقهای شیعه بر امام هادی ـ علیه السّلام ـ وارد گردید، در حالی که جمعی از علویین و بنی هاشم در محضر امام ـ علیه السّلام ـ بودند. حضرت به آن عالم احترام نمود و جای خود را به او داد. این کار بر علویین و بنی هاشم گران آمد. یکی از آنها نتوانست تحمل کند، به خدمت امام ـ علیه السّلام ـ رفت و عرض کرد: «یابن رسول الله! آیا شما یک عالم را بر بنی هاشم مقدّم می‌داری؟» حضرت فرمود: مگر خداوند در قرآن نفرموده: «... اِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحوُا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللهُ لَکُمْ...؛ ای مؤمنان! هرگاه به شما گفته شد که جایی را در مجلس بگشایید، چنین کنید تا خداوند نیز نسبت به شما در کارهایتان گشایش به وجود آورد.» بعد فرمود: «... یَرْفَعِ اللهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذینَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ...؛ خداوند، مؤمنان و عالمان را بر دیگران به درجاتی برتری داده است.» پس چرا ناراحتید از اینکه من یک عالم را به خاطر اینکه خداوند او را بالا برده و عظمت داده برتری داده‌ام؟ این عالم فلان ناصبی را با اقامه‌ی دلیل و برهان الهی محکوم کرده است و این فضیلت از هر نَسَبی برای او برتر است.»(۱۶) 💠داستان احترام جبرییل به معلم خود روزی جبرئیل در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، مشغول صحبت بود که حضرت علی علیه السلام وارد شد. جبرئیل چون آن حضرت را دید برخاست و شرایط تعظیم به جای آورد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یا جبرئیل! از چه جهت به این جوان تعظیم می‌کنی؟ عرض کرد: چگونه تعظیم نکنم که او را بر من، حق تعلیم است! فرمود: چه تعلیمی؟ عرض کرد: در وقتی که حق تعالی مرا خلق کرد از من پرسید: تو کیستی و من کیستم؟ من در جواب متحیر ماندم، و مدتی در مقام جواب ساکت بودم که این جوان در عالم نور به من ظاهر گردید، و این طور به من تعلیم داد که بگو: تو پروردگار جلیل و جمیلی و من بنده ذلیل و جبرئیلم: از این جهت او را که دیدم تعظیمش کردم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: مدت عمر تو چند سال است؟ عرض کرد: یا رسول الله در آسمان ستاره ای هست که هر سی هزار سال یک بار طلوع می‌کند، من او را سی هزار بار دیده‌ام.(۱۷) 💠 راز مقام سلمان مَنصورِ بنِ بَزرَج، می گوید به امام صادق عرض کردم : ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنكَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی چقدر من زیاد می‌شنوم از شما که نام سلمان را می‌برید و از او یاد می‌کنید...[حضرت فرمود] فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سَلمانَ المُحَمَّدی نگو سلمان فارسی بگو سلمان محمدی سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب می‌شود که من او را زیاد یاد کنم: میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه می‌داد.( سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود می‌خواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است). فقرا را دوست می‌داشت جناب سلمان علم را دوست می‌داشت، علما را دوست می‌داشت این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب می‌شود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند.(۱۸) ــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.نهج الفصاحه، حديث 450. ۲ غرر الحكم ، ح ۴۰۴۴ 3.[ غرر الحكم ،۸۷۰۴ ۴.تحف العقول ج۱ ، ص۲۹۲ ۵.الإحتجاج : ج ۱،ص۱۷ ۶.خصال،ج۱،ص۱۵۶ ۷.روضه الواعظین،ص۹ ۸.دیلمی،ارشاد القلوب،ج۱،ص۱۶۴ ۹.ثواب الأعمال : ۱۵۹/۱ . ۱۰.من لا يحضره الفقيه : ۴/۳۶۷/۵۷۶۲ . ۱۱.تحف العقول ،ص۳۹۷ ۱۲. ورام،جلد۲ , صفحه۲۷۲ ۱۳..عوالي اللآلي ،ج۱،ص۹۹ ۱۴.جوامع الحكايات، ص۳۷۳ ۱۵.دستغیب، عبدالحسین، گناهان کبیره، ج۲، ص۳۳۵ ۱۶.احتجاج طبرسی، ج2، ص455. ۱۷.استر آبادی محمد جعفر، البراهین القاطعه ، ص ۳۱۱ ۱۸.الأمالي للطوسي : ص ۱۳۳ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف ت ☀️ موضوع : توبه 🔘شعـــــــــر الهی بی پناهان را پناهی به سوی خسته حالان کن نگاهی مرا شرح پریشانی چه حاجت که بر حال پریشانم گواهی خدایا تکیه بر لطف تو دارم که جز لطفت ندارم تکیه گاهی دل سرگشته ام را رهنما باش که دل بی رهنما افتد به چاهی نهاده سر به خاک آستانت گدایی، دردمندی، عذرخواهی گرفتم دامن بخشنده ای را که بخشد از کرم کوهی به کاهی خوشا آن کس که بندد با تو پیوند پخوشا آن دل که دارد با تو راهی زنخل رحمت بی انتهایت بیفکن سایه بر روی گیاهی به آب چشمه لطفت فرو شوی اگر سر زد خطایی، اشتباهی مران یا ربّ زدرگاهت «رسا» را پناه آوره سویت بی پناهی (۱) 🔶مقدمه یكی از نعمت‌های بزرگ خداوند متعال بر بندگان خود این است كه راه بازگشت را به روی آنان باز گذاشته و خود را توّاب و توبه‌پذیر معرّفی نموده است. به دلیل اهمیت توبه لفظ توبه با مشتقات آن ۸۵ بار در قرآن مجید وارد شده است. چون توبه عاملی بسیار سازنده است، كتاب آسمانی تا این حدّ به آن اهمیت داده است. توبه بزرگ‌ترین عامل برای پاك‌سازی روح از هر نوع آلودگی در باقی عمر است. اگر چنین نوید و بشارتی در كار نبود هیچ فردی به فكر پاكی در باقی زندگی نمی‌افتاد. فرد گنه‌كار یك بیماری روحی دارد و اگر از مغفرت و آمرزش خداوند مأیوس گردد و در زندگی آینده روزنه امیدی را مشاهده نكند هرگز به فكر اصلاح و پاكی خویش نمی‌افتد. حال ببینیم توبه یعنی چه. توبه تغییر مسیر دادن انسان است ولی نه تغییر مسیری ساده. توبه عبارت است از انقلاب و شوریدن بر علیه خود انسان. این از مختصات انسان است. گیاه تغییر مسیر می‌دهد ولی در برابر خودش قیام نمی‌كند. و هكذا حیوانات تغییر مسیر می‌دهند ولی برعلیه خودشان نیست. این انسان است كه بر علیه خودش قیام می‌كند. 🔷بخشندگی خداوند از امام صادق(ع) نقل شده است: زمانی كه بنده توبه نصوح نمود خداوند متعال او را دوست می‌دارد و گناهان او را در دنیا و آخرت می‌پوشاند. عرض كردند یا ابن رسول‌الله چگونه خداوند گناهان بنده را می‌پوشاند؟ حضرت فرمودند: دو ملك كه اعمال او را نوشته‌اند هر چه نوشته‌اند فراموش می‌كنند و خداوند به اعضاء و جوارح انسان وحی می‌كند كه شما هم گناهان او را كتمان نمایید و به زمین وحی می‌كند كه گناهان بنده‌ام را كتمان نما، آنچه در روی تو معصیت نموده است. خدا را ملاقات می‌كند در حالی كه چیزی نیست كه بر گناهان آن بنده شهادت بدهد.(۲) ✳️توبه دری به روی گنهکاران دلایل زیادی بروجوب توبه دلالت دارد. هم آیات شریف قرآن مجید و هم روایات اسلامی و هم دلیل عقلی و هم علمای اسلام وجوب توبه را مسلم و قطعی می‌دانند. در مكتب‌تربیتی اسلام توبه یك اصل مهم است. اسلام انسان را دعوت می‌كند از تمام آلودگی‌ها برای اصلاح خویش و جبران گذشته، از این باب رحمت الهی وارد شود. امام زین‌العابدین (ع)در مناجات تائبین با زیباترین صورت این حقیقت را بیان می‌كند:«أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِیلًا مِنْ وَحْیكَ لِئَلَّا یضِلُّوا عَنْهُ». یعنی معبود من تو كسی هستی كه به روی بندگانت دری به سوی عفوت گشوده‌ای و نامش را توبه نهاده‌ای و فرموده‌ای بازگردید به سوی خدا و توبه كنید توبه‌ای خالص. حال كه این در رحمت باز است عذر كسانی كه از آن غافل شوند چیست؟ ✅شادی خداوند از توبه نکات جالبی‌در باب توبه وارد شده است از جمله اینکه خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: ان الله یحب التوابین خداوند توبه کننده‌هارا دوست می‌دارد. بقره/ 222. و خداوند از توبه و بازگشت بنده عاصی و گنهکارش شاد می‌شود. امام باقر(ع)مى‏فرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ أَضَلَّ رَاحِلَتَهُ وَ زَادَهُ فِی لَیلَةٍ ظَلْمَاءَ فَوَجَدَهَا فَاللَّهُ أَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَةِ عَبْدِهِ مِنْ ذَلِكَ الرَّجُلِ بِرَاحِلَتِهِ حِینَ وَجَدَهَا» سرور و خوشحالى خدا - به خاطر توبه بندگان - از سرور و خوشحالى مردى كه زاد و راحله خود را در شب تاریكى گم كرده، سپس آن را مى‏یابد بیشتر است‏.(۳) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔷 نکته جالب 🔹توبه بنده و توبه خدا با توجه به معنای توبه که به معنی بازگشت می باشد و در قرآن کریم توبه گاهی به بنده و گاهی به خداوند نسبت داده می شود«تاب الله علیه» علامه طباطبایی نکته جالبی در ارتباط با توبه بنده و توبه خداوند دارد که عینا نقل می کنیم؛ «و توبة العبد، محفوفة بتوبتين من الله تعالى، فإن العبد لا يستغني عن ربه في حال من الأحوال، فرجوعه عن المعصية إليه يحتاج إلى توفيقه تعالى و إعانته و رحمته حتى يتحقق منه التوبة، ثم تمس الحاجة إلى قبوله تعالى و عنايته و رحمته، فتوبة العبد إذا قبلت كانت بين توبتين من الله كما يدل عليه قوله تعالى: «ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا: التوبة- 119.» و توبه بنده محفوف و پيچيده به دو توبه از خدا است، و در بين آن دو قرار مى‏گيرد، باين معنا كه بنده در هيچ حالى از احوال، از خداى خود بى نياز نيست، و اگر بخواهد از لجن‏زار گناه نجات يافته، توبه كند، محتاج به اين است كه خدا چنين توفيقى باو بدهد، و اعانت و رحمت خود را شامل حال او بسازد، تا او موفق بتوبه بگردد، و وقتى موفق بتوبه شد، تازه باز محتاج بيك توبه ديگرى از خداست، و آن اين است كه بازخدا به رحمت و عنايتش بسوى بنده رجوع كند، و رجوع او را بپذيرد، پس توبه بنده وقتى قبول شود، بين دو توبه از خدا قرار گرفته است، هم چنان كه آيه: (ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا، پس خدا بسوى ايشان توبه آورد، تا ايشان توبه كنند.(۴) 🔘ده نشانه برای توبه واقعی در ر حدیث بسيار عالى و جالب از رسولخدا(ص) ده نشانه برای توبه کننده واقعی بیان شده است یعنی توبه کننده باید توجه کند ببیند آیا این ده شرط را در خود جمع کرده است یا نه؟ اگر باشند یعنی توبه واقعی صورت گرفته است و الا توبه واقعی وجود ندارد رسولخدا(ص) خطاب به اصحاب فرمودند: «أتَدرونَ مَن التّائب؟ آیا می دانید توبه کننده کیست؟ عرض کردند: نه یا رسول الله ! حضرت فرمود: 1- «اذا تابَ العَبدُ و لَم يُرضِ الخُصَماءَ فَلَيس بِتائِب» هر كس توبه كند ولی ناراضی ها را خوشنود نگرداند پس او توبه کننده نیست. 2- «مَن تابَ و لم يَزِد فِى العِبادةِ فَلَيسَ بِتائِب» و هر كس توبه كند ولی عبادت را زیاد نکند پس او توبه کننده نیست. 3- «مَن تابَ و لَم يُغَيّر لِباسَه فَلَيسَ بِتائبٍ» هر کس توبه کند ولی لباس خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست. 4- «مَن تابَ و لَم يُغيّر رُفقائَه فَلَيسَ بِتائِب» هر کس توبه کند ولی رفقای خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست. 5- «مَن تابَ ولَم يُغيّر مَجلِسَه فَلَيس بِتائِب» هر کس توبه کند ولی مجلس خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست. 6- «مَن تَابَ ولَم يُغَيّر فِراشَه و وِسادَتَه فَلَيس بِتائِب» هر کس توبه کند ولی رختخواب خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست. 7- «مَن تَابَ وَ لَم‏يُغَيّر خُلقَه و نِيّتَه فَليسَ بِتائِب» هر کس توبه کند ولی اخلاق خود را تغییر ندهد پس او توبه کننده نیست. 8- «مَن تَابَ و لَم يَفتَح قَلبَه و لَم‏يُوَسّعْ كَفّه فلَيسَ بتائِب» هر کس توبه کند ولی سعه صدر و سخاوتش را افزایش ندهد ، پس او توبه کننده نیست. 9- «مَن تابَ و لم‏يُقَصّر أمَلَه ولَم‏يَحفَظ لِسانَه فَليسَ بِتائب» هر کس توبه کند و آرزویش را کوتاه نکند و زبانش را حفظ نکند پس او توبه کننده واقعی نیست. 10- «مَن تَابَ ولَم يُقَدّم فَضلَ قُوتِه مِن بَدَنِه فَلَيسَ بِتائِب» و هرکس توبه کند و مازاد بر مصرف خود را برای آینده ذخیره نکند پس او توبه کننده نیست. «اذا استَقام عَلى هذِهِ الخصال فذاك التّائِب آنگاه شخص به این خصلتهای مورد اشاره استقامت ورزد پس او توبه کننده واقعی است.(۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔶مراحل توبه در محجة البیضاء درباره توبه چنین آمده است: توبه سه ركن دارد: اول علم، دوم حال و سوم فعل. منظور از علم شناخت اهمیت ضرر و زیان‌های گناهان است و این كه گناه حجاب میان بندگان و ذات پاك پروردگار عالم واقع می‌شود. چون انسان این را بداند نادم و پشیمان می‌شود و در واقع نور علم و یقین سبب انقلاب روحی می‌شود و انسان را وادار به تجدیدنظر در برنامه‌های خود می‌كند. امّا مرحله حال آن است كه در كلّ وجودش غم و غصه‌ی سرشار او را احاطه كرده باشد كه گرفتار شقاوت و بدبختی شده است. اما مرحله عمل آن است كه با همه وجود مصمّم باشد كه از گناه بازگردد و آن را تكرار نكند و این بازگشت را ادامه دهد. اگر حقوق الهی را ضایع كرده است باید جبران كند و اگر حقوق مردم را ضایع كرده است باید ادا كند و اگر امكان نباشد لااقل به استغفار و استرضاء اقدام نماید. و اگر از حرام، گوشتی در بدن او روییده باشد باید همان مقدار كه لذّت برده است طعم ریاضت را به بدنش بچشاند و به فرمایش عارف بزرگ ملكی تبریزی از غیر خدا به خدا و از بدی‌ها به خوبی‌ها و از تاریكی به نور و از نادانی به دانایی و از بدبختی به خوش‌بختی و از گناه به فرمان‌برداری بازگشت نماید. 🔵چگونگی توبه از انواع گناه 🔺حق الله اگر توبه از گناهی باشد که صرفاً حق‌الله و از واجبات عبادی است‌، چنانچه از واجباتی باشد که می‌شود آن را جبران کرد، مانند قضا کردن نماز یا روزه‌ها، باید علاوه بر ندامت و تصمیم بر ترک گناه‌، در صدد جبران آن واجب نیز برآید و اگر در زمان توبه قادربه جبران آن نیست باید قصد کند که هرگاه توانست جبران کند و در صورت بروز نشانه‌های مرگ باید وصیت کند.اگر میزان واجباتی را که ترک کرده نداند، باید میزانی را که یقین به ترک آن دارد قضا کند. 🔺حق الناس در بخش حق الناسی چند حالت دارد: ➖اگر گناه زبانی باشد (مانند قَذْفْ، تهمت و غیبت) لازم است از کسی که به او تعرض شده حلالیت طلبیده شود. برخی معتقدند چنانچه صاحب حق‌، به قذف یا تهمت یا غیبت علم نداشته باشد نیازی به عذرخواهی از او نیست‌، بهتر است از طرف او استغفار کند و به درگاه خداوند تضرع نماید تا توبه‌اش پذیرفته شده و در قیامت از تبعات گناه در امان بماند. ➖در گناهانی که ضرر و زیان بدنی به کسی وارد شده (همچون کتک زدن یا قتل) احکامی مانند قصاص و دیه اجرا خواهد شد، مگر آنکه صاحب حق از حق خود گذشت کند. ➖در گناهانی که ضرر و زیان مالی به کسی وارد شده (مثل دزدی، کم‌فروشی، ربا)، جبران زیان مالی‌، به تفصیلی که در منابع فقهی مذکور است‌، واجب است. 💠داستان رحم خداوند به توبه کنده مرد فاسقی در بنی اسرائیل بود كه اهل شهر از معصیت او ناراحت شدند و تضرع به خدای كردند! خداوند به حضرت موسی وحی كرد: كه آن فاسق را از شهر اخراج كن، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه ای نرسد. حضرت موسی آن جوان گناهكار را از شهر تبعید نمود؛ او به شهر دیگری رفت، امر شد از آنجا هم او را بیرون كنند، پس به غاری پناهنده شد و مریض گشت كسی نبود كه از او پرستاری نماید. پس روی در خاك و بدرگاه حق از گناه و غریبی ناله كرد كه ای خدا مرا بیامرز، اگر عیالم بچه ام حاضر بودند بر بیچارگی من گریه می كردند، ای خدا كه میان من و پدر و مادر و زوجه ام جدائی انداختی مرا به آتش خود به واسطه گناه مسوزان . خداوند پس از این مناجات ملائكه ای را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وی فرستاد. چون گناهكار اقوام خود را درون غار دید، شاد شد و از دنیا رفت . خداوند به حضرت موسی وحی كرد، دوست ما در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسی به آن موضع رسید خوب نگاه كرد دید همان جوان است كه او را تبعید كرد؛ عرض كرد خدایا آیا او همان جوان گناهكار است كه امر كردی او را از شهر اخراج كنم ؟! فرمود: ای موسی من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دوری از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب عفو او را آمرزیدم.(۶) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان 🔸لبخندی در حال احتضار مزد توبه واقعی آقای انصاریان نوشته‌اند در محلات پایین شهر تهران مردی بود قلدر و زورمند كه اغلب قلدران و زورمندان تهران از او حساب می‌بردند. ایشان از مشروب‌خواری و قماربازی و گرفتن پول با زور و ستم از مردم وحشت نداشت. در اوج قدرت و قلدری بود كه رحمت الهی و لطف خداوندی دل او را نورانی كرد. آن‌چه به دست آورده بود تبدیل به پول نقد كرد و همه را در چمدانی گذاشت و برای توبه مشرف به شهر قم شد. به محضر آیة الله العظمی بروجردی رفت و عرض كرد آن‌چه در این چمدان است از راه حرام به دست آمده است و اغلب صاحبانش را نمی‌شناسم و شدیداً بر من سنگینی می‌كند. به محضر شما آمده‌ام تا وضعم را اصلاح نمایید و راه توبه را به من بنمایانید. آیة الله العظمی بروجردی از ملاقات با این‌گونه افراد باصفا خوش حال می‌شد. به او فرمودند نه تنها این چمدان پول بلكه لباس‌هایت را جز پیراهن و یك شلوار زیر در این جا بگذار و برو. او هم لباس‌های رو را در آورد و با یك پیراهن و شلوار از آن بزرگ‌وار خداحافظی نمود تا به تهران برود. آیة الله العظمی بروجردی در حالی كه به خاطر توبه واقعی آن شخص اشك به دیده داشت او را صدا زد و مبلغ پنج هزار تومان از مال خالص خودش به او داد و وی را با حالی غرق در خشوع و اخلاص دعا كرد. او به تهران برگشت در حالی كه غرق در فروتنی و خاك ساری و محبت شده بود. پنج هزار تومان را سرمایه كسب حلال قرار داد و به تدریج در كسب حلال و مشروع پیش رفت نمود تا سرمایه قابل توجهی به دست آورد. ابتدای هر سال، خمس درآمدش را می‌پرداخت و به فقراء و دردمندان كمك قابل توجهی می‌نمود. رفته رفته به مجالس مذهبی راه پیدا كرد و عاقبت بنیان‌گذار یكی از جلسات مذهبی مهم تهران شد. من در حدود 26 سال از عمرم می‌گذشت و طلبه حوزه عملیه قم بودم و محرم و صفر و ماه مبارك رمضان در تهران در مجالس دینی و مساجد برای تبلیغ دین حاضر می‌شدم. از طریق مجالس با چهره نورانی او آشنا شدم و توسط یكی از دوستان به ماجرای توبه او به دست مرجع بزرگ شیعه آگاه شدم. دوستی و رفاقتم با او طولانی شد. در حدود سال 1367 به بستر بیماری افتاد و پیام داد تا به عیادتش بروم. من قصد داشتم كه روز جمعه به عیادتش بروم ولی ساعت یازده شب جمعه اهل و عیالش را به بالینش فرا خواند و از تمام شدن عمرش خبر داد. به نقل خانواده‌اش نزدیك نیم ساعت مانده به مرگش به محضر حضرت سید الشهداء (ع) چنین عرضه داشت: آقایم از گذشته‌ام توبه كرده‌ام و به سلك نوكرانت در آمده‌ام در دربارت خدمت خالصانه كرده‌ام و ثلث مالم را به صورت پول نقد برای مدتی طولانی در یك صندوق قرض‌الحسنه جهت ازدواج جوانان قرار داده‌ام. حال آرزویی ندارم جز این كه لحظه خروج از دنیا جمالت را ببینم و بمیرم. چند نفس مانده به مرگ با حالی خوش سلامی عاشقانه به امام حسین(ع) داد و در حالی كه لبخند زیبایی بر لب داشت جان به جان آفرین تسلیم نمود.(۷) 💠داستان حضرت باقر عليه السلام مى فرمايد: جوانى يهودى زياد خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى رسيد، حضرت كارهاى سبك و بدون زحمت به او ارجاع مى داد، و چه بسا او را دنبال كارهاى خودش مى فرستاد، و گاهى به توسّط او نامه اى به ايل و تبارش مى نوشت. چند روزى نيامد، حضرت احوال او را پرسيد، شخصى گفت: فكر كنم به خاطر بيمارى مهلكى كه به آن دچار شده امروز و فردا بيشتر مهلت زنده بودن نداشته باشد. رسول حق صلى الله عليه و آله با جمعى از ياران به عيادتش رفت، از كرامات حبيب خدا اين بود كه با كسى حرف نمى زد مگر اين كه طرف جواب مى داد، جوان يهودى را صدا زدند، چشم گشود و گفت: لبّيك يا اباالقاسم. فرمود: به وحدانيت حق شهادت بده، جوان چشم به پدرش دوخت و از ترس پدر چيزى نگفت. حضرت دوباره، شهادت به حق را به او تلقين كردند، جوان باز با نگاه به پدر سكوت كرد، بار سوم فرمودند: شهادت را بگو، باز جوانك به پدرش خيره شد، حضرت فرمود: ميل دارى بگو، ميل ندارى نگو، جوان به وحدانيّت حق اقرار كرد و به رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله گواهى داد و سپس مرد؛ حضرت به پدرش فرمود: كارى به اين جنازه نداشته باش، آنگاه به اصحاب فرمودند: او را غسل داده و كفن كنيد، سپس نزد من بياوريد تا بر او نماز بگزارم، و چون از خانه خارج شدند مرتب مى گفتند: خدا را شكر كه به دست من يك انسان از آتش جهنّم نجات پيدا كرد.(۸) ــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.شعر از قاسم رسا ۲. حق اليقين، علامه شبر، ج۲، ص۲۲۳. ۳. الكافي، ج‏۲،ص ۴۳۵ ۴. المیزان،ج۱،ص۲۰۴ ۵. جامع الاخبار،ص۸۸. ۶.يکصد موضوع ۵۰۰ داستان ،سيد علي اکبر صداقت ۷. ره توشه راهيان نور، ش۲۹، ص۲۳۹ ۸.داستان دوستان، ج ۳، ص ۳۲۳ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
📙حرف گ ☀️ موضوع گناه☀️ ♨️ آثار گناه – تغییر سرنوشت انسان 🍃🌸 لهُ مُعَقِّبتٌ مِّن بَینِ یدَیهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَایغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَآ أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ 🌸🍃 برای او، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رویش، و از پشت سرش، او را از فرمان الهی (حوادث غیر حتمی) حفظ می کنند؛ در حقیقت خدا آن (سرنوشتی) که در قومی است را تغییر نمی دهد تا این که آنچه را در خودشان است، تغییر دهند؛ و هنگامی که خدا برای قومی (به خاطر اعمالشان) بدی بخواهد، پس هیچ بازگشتی برای آن نخواهد بود؛ و جز او، هیچ سرپرستی برای آنان نخواهد بود. 💠 نکته ها و اشاره ها 💠 1️⃣ این آیه یک قانون کلی جامعه شناختی اسلام را بیان می کند که می گوید: «سرنوشت شما قبل از هر چیز و هر کس به دست خود شماست و هرگونه تغییر در سرنوشت شما، بر اساس تغییرات درونی و اراده ی شما شکل می گیرد و خوش بختی یا بدبختی شما را رقم می زند.» این یک اصل قرآن و یکی از پایه های جهان بینی و جامعه شناسی اسلام است که می گوید بدبختی جوامع عقب افتاده از عوامل درونی ناشی می شود و اگر استعمارگران و جهان خواران در درون انسان ها و ملت ها پایگاهی نداشته باشند، نمی توانند کاری از پیش ببرند. 2️⃣ برای بررسی عوامل سقوط تمدن ها و پیشرفت و عقب ماندگی ملت ها، نباید به دنبال علل خیالی شانس و بخت و اقبال بود بلکه باید علت را در ضعف درونی و مشکلات داخلی خود جست و جو کرد. 3️⃣ در حدیثی از امام سجاد علیه السلام حکایت شده که گناهانی که نعمت ها را تغییر می دهند عبارت اند از: ظلم به مردم، ناسپاسی خدا و رها کردن کار خیری که انسان بدان عادت کرده است. 💠 آموزه ها و پیام ها 💠 1️⃣انسان تحت حمایت و حفاظت نیروهای غیبی است 2️⃣ تغییرات ظاهری اجتماعی از تغییرات درونی انسان ها سرچشمه می گیرد. 3️⃣ سرنوشت ملت ها به دست خود آنهاست 4️⃣ اگر می خواهید سرنوشت ملت را تغییر دهید، از خود شروع کنید. 5️⃣ در برابر اراده ی قطعی خدا امداد هیچ کس سودی ندارد. 📚 تفسیر قرآن مهر، جلد 10، صفحه 217 🌎 کانال بیان ناب ╭┅─────────┅╮ 🌺 @BayaneNab ╰┅─────────┅╯
📙حرف الف ☀️ موضوع: امر به معروف و نهى از منكر☀️ روايات در اين زمينه فراوان است، به عنوان نمونه به سه مورد آن اشاره مى شود تا بدانيم اسلام براى اين فريضه چه جايگاهى قائل است، و ما چه مى كنيم. توجّه فرماييد: ۱. حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: « مَنْ امَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهى عَنِ الْمُنْكَرِ فَهُوَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِى الْارْضِ وَخَلِيفَةُ رَسُولِه ؛ كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند خليفه خدا بر روى زمين و جانشين رسول خداست». [۱] آيا مقام و منزلتى بالاتر از جانشينى خدا و رسول تصوّر مى شود؟! علّت اين كه آمر به معروف و ناهى از منكر خليفة اللَّه و الرسول مى شود، اين است كه برخى عبادات مانند نماز و روزه را خداوند انجام نمى دهد امّا امر به معروف و نهى از منكر را خداوند هم انجام مى دهد، و پيامبر و امّت هم بايد بجا آورند، و لذا كسى كه آن را انجام مى دهد جانشين خدا و پيامبر مى شود. ۲. حضرت على عليه السلام فرمود: « قَوامُ الشَّرِيعَةِ الْامْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْكَرٍ وَاقَامَةُ الْحُدُودِ ؛ اساس و ستون و پايه شريعت بر دو چيز استوار است: امر به معروف و نهى از منكر و اجراى حدود درباره مجرمان». [۲] ۳. در روايت ديگرى از آن حضرت، كه در بستر شهادت از وجود مباركش صادر شده مى خوانيم: « لَا تَتْرُكُوا الْامْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىَ عَنِ الْمُنْكَرِ فَيُوَلِّى عَلَيْكُمْ اشْرَارُكُمْ ثم تدعون فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ ؛ فريضه امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد، اگر چنين كنيد اشرار بر شما مسلّط مى شوند، آنگاه (اگر) خوبانتان (همه) دعا كنند (كه شرّ آنها كوتاه شود) دعايشان اجابت نمى شود». [۳] از مجموع روايات مذكور اهميّت فوق العاده انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر و خطر فراوان ترك اين دو فريضه الهى روشن شد. ---------- [۱]: ميزان الحكمه، ج ۶، باب ۲۶۸۴، ح ۱۲۶۸۶. [۲]: همان، ح ۱۲۶۸۸. [۳]: بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۹۰، ح ۷۵. •✾📚 @Dastan 📚✾•
📙حرف ع ☀️ موضوع : عیب پوشی☀️ 💠 دستوراسلام درباره عیب پوشی از دیگران 🌟 پیامبر عظیم الشأن اسلام که خود انسانی کامل، و مظهر عیب پوشی از دیگران است در روایتی می فرمایند: ☀️ منْ سَتَرَ اَخاهُ الْمُسْلِمَ فِی الدُّنْیا فَلَمْ یفْضَحْهُ سَتَرَهُ اللّهُ یوْم الْقِیامَه (۱) 🍀هر که بر عیب برادر مسلمانش در دنیا پرده پوشد و او را رسوا نسازد، خداوند در قیامت، عیب او را بپوشاند. 🍀همچنین حضرت در کلامی دیگر خطاب به مسلمانان می فرماید: ❤️ «اُسْتُرُوا عَلی اِخْوانِکمْ؛(۲) 💚 عیوب برادران خود را بپوشانید». ☘️گروهی از انسان ها، بی خبر از همه ی عیب هایی که خود گرفتار آنند، همواره به تجسس در لغزش ها و عیب های دیگران سرگرمند، در حالی که به فرموده حضرت علی علیه السلام: ☘️«بزرگ ترین عیب آن است که به عیب دیگران مشغول شوی، حال آنکه همان عیب در تو نیز وجود دارد».(۳) 🍀انسان های بزرگ و پارسا، به جای عیب جویی از دیگران، در جست وجوی عیب خویش و رفع آن هستند و به خود جرئت عیب جویی از مردم را نمی دهند. از حضرت علی علیه السلام روایت است: 🌹«خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های مردم باز دارد.» در جایی دیگر نیز می فرماید: «کسی که عیب جویی می کند، باید از خودش آغاز کند».(۴) 📚(۱) جامع الصغیر، ج۲، ص۶۰۹. (۲) وسائل الشیعه، باب۳۲ امر به معروف و نهی از منکر، ح۷. (۳) نهج البلاغه، حکمت ۳۵۳. (۴) غررالحکم، ح۸۴۸۹.
📙حرف م ☀️ موضوع : مهربانی☀️ 💞مهربانی ودوستی 🌟 موسی بن سیار یکی از صحابی نزدیک امام هشتم(ع) روایت کرد: 💚در محضر امام رضا (ع) بودم که ناگاه صدای شیون به گوش رسید. بی درنگ امام به همان سمت رفت. در آن جا جنازه ای یافت که بستگان در کنار آن شیون می کردند. آن حضرت مانند مادری که فرزند خویش را در آغوش می گیرد، آن جنازه را در بغل گرفت و سپس فرمودند: 🌿 «هر شخصی که جنازه دوستی از دوستان ما را تشییع کند، آن چنان از گناهانش بیرون می شود که گویا تازه از مادر تولد یافته است. سپس حضرت در تشییع جنازه او شرکت کردند. 📚شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج. ۲، ص. ۳۳۸
📙حرف ه ☀️ موضوع: همسایه ☀️ 🍀توصیه هایی درباره همسایه 🌟براستی امروز همسایگی چه معنایی دارد ؟آیا فرهنگ همسایه داری رعایت می شود؟ دین مبین اسلام به همسایه اهمیت ویژه ای داده است گاهی در برخی مشکلات، همسایه ها بیشتر مشکلات ما را حل می کنند اما همسایه داری آدابی دارد که باید رعایت شود. ☀️ امام سجاد(علیه السلام ) پیشوای چهارم شیعیان اسلام برخی از حقوق همسایه را اینگونه می دانند. 🍀 اگر حاضر باشد با او صحبت کنی 🍀عیب هایش را جستجو نکنی 🍀به هنگام سختی تنهایش نگذاری 🍀 با او معاشرتی کریمانه داشته باشی 📚 (تحف العقول ص256) ☀️پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) در حدیثی می فرمایند : 🍀جبرئیل آنقدر درباره همسایه داری سفارش کرد که تصور کردم همسایه از انسان ارث می برد . 📚(محجه البیضا ج3ص422)
📙حرف الف ☀️ موضوع اخلاق☀️ 🍀🍀حسن رفتار در خانواده🍀🍀 ☘️خانواده کانونی است که هر چه با صفا و گرم‌تر باشد، زندگی شیرین‌تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. از این رو امام رضا (ع) در اشاره به اهمیت این کانون، به بیان برخی از عواملی که در صفا و گرما بخشیدن به کانون خانواده مؤثر است، می‌پردازند. ☘️آن حضرت در سخنی نورانی از قول رسول خدا، هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از نوع رفتار ایشان با همسرشان خبر داده و می‌فرمایند: ☀️ قالَ رَسُولُ اللَّه (ص): أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکمْ بِأَهْلِی ☀️ رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربان‌تر است و من نسبت به خانواده خود، مهربان ترم. ☘️ایشان در فرمایش دیگری از قول رسول خدا (ص) می‌فرمایند: أَقْرَبُکمْ مِنِّی مَجْلِساً یوْمَ الْقِیامَةِ أَحْسَنُکمْ خُلُقاً وَ خَیرُکمْ لِأَهْلِهِ؛ ☘️ نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت کسی است که خوش خلق‌تر و برای خانواده خود بهترین باشد؛ بنابراین، یکی از اصول اولیه که لازم است هر مسلمان به کار گیرد، خوش خلقی در جامعه و مهربانی و رأفت با خانواده است. 📚عیون اخبارالرضا: ج ۲، ص ۳۸
📙حرف ر 💠موضوع : ریاست 🍀رمز تغییر احوالات آدمی🍀 🌟امیرالمؤمنین عليه‌السلام میفرمایند: 🌿المَرءُ یَتَغَیَّر فی ثَلاث ❄️ القُرب مِنَ المُلُوکِ ❄️و الوِلایات ❄️والغِناءِ مِنَ الفَقرِ 🍀فمَن لا یَتَغَیَّرُ فی هذِهِ فَهُوَ ذُو عَقلِ قَویم وَخُلقِِ مُستَقیمِِ. ☘️آدمی در سه حالت عوض می شود: ☘️در نزدیک شدن به حاکمان ☘️و رسیدن به پست و مقام ☘️و ثروتمند شدن. ☀️البته کسی که در این سه حالت عوض نشودعقلی استوارو اخلاقی درست دارد. 📚غرر الحكم : 2133.]
📙حرف ر ☀️ موضوع : رازداری ☀️ 🍀 امام رضا (ع) می فرماید: 🌟« أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةً، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ ». 🍀پنهان کننده کار نیک [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است 🍀و آشکارکننده کار بد سرافکنده است. 🍀و پنهان کننده کار بد آمرزیده است .📚الکافی ، ج2 ، ص428
📙حرف ش ☀️ موضوع : شکر☀️ ❄️امام رضا علیه السلام فرمودند: 🍀إنَّ اللّهَ أمَرَ بِالشُّكرِ لَهُ و لِلوالِدَينِ، فَمَن لَم يَشكُر والِدَيهِ لَم يَشكُرِ اللّهَ . 💥خداوند به سپاس‌گزارى از خود و پدر و مادر فرمان داده است؛ پس هر كه از پدر و مادرش سپاس‌گزارى نكند، خداوند را سپاس نگفته است. 📚 الخصال ص ۱۵۶
📙حرف الف 💠موضوع : ادب☀️ 💚امام علی علیه السلام می فرمایند: 🌹بهترين چيزي كه پدران به 🌹فرزندان ارث ميدهند ادب است 💚قال علی بن ابی طالب عليه السلام : 🌹خير ما ورّث الآباء الأبناء الادب 📘غررالحکم ،جلد ۱ ، ص ۳۵۹ @sofrehasemany
📙حرف ح 💠موضوع : حق الناس 🌟امام جعفرصادق علیه‌السلام فرمودند: ❄️لیسَ بِوَلِیٍّ لی مَن أَكَلَ مالَ مؤمنٍ حَراماً. ☘️ هر کس مال مؤمنی را به ناحق بخورد پیرو من نیست. 📚وسائل، ج ١٢، ص ٥٣
📙حرف ف ☀️ موضوع : فکر و اندیشه☀️ 🌟قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام : 🍀 لیْسَتِ الْعِبادَهُ کَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ کَثْرَهُ التَّفَکُّرِ فی أمْرِ اللهِ. ☀️امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: ☘️ عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلکه عبادت با تفکّر و اندیشه در قدرت بی منتهای خداوند در امور مختلف می باشد. 📚«مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۱۸۳، ح ۱۲۶۹۰»
📙حرف الف ☀️ موضوع : اخلاص☀️ 🍀خوش به سعادت این شخص 💥امام على عليه‌السلام فرمودند ☘️طوبى لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ و َعِلمَهُ و َحُبَّهُ وَ بُغضَهُ و َأَخذَهُ و َتَركَهُ وَ كَلامَهُ و َصَمتَهُ و َفِعلَهُ وَ قَولَهُ. 🌟 خوشا به سعادت كسی كه عمل، علم، دوستى، دشمنى، گرفتن، رهاكردن، سخن، سكوت، كردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند. 📚 تحف العقول، ص ۱۰۰
📙حرف ب ☀️ موضوع : برنامه ریزی☀️ 🍀اهمیت زمان ☘️امام رضا (ع) می فرماید: 💥إجتَهِدوا أن یَکونَ زَمانُکُم أربَعَ ساعاتٍ: ساعَهً مِنهُ لِمُناجاهِ اللّه ِ و ساعَهً لِأمر المَعاشِ و ساعهً لِمُعاشَرَهِ الإخوانِ و الثِّقاتِ و الَّذینَ یُعَرِّفُونَ عُیُوبَکُم و یَخلِصونَ لَکُم فِی الباطِنِ و ساعَهً تَخلُونَ فِیها لِلَذّاتِکُم و بِهذِهِ السّاعَهِ تَقدِروُن عَلَی الثَّلاثِ ساعاتٍ ❄️بکوشید که زمانتان را به چهار بخش تقسیم کنید: 1- زمانی برای مناجات با خدا 2-زمانی برای تأمین معاش [کسب روزی] 3- زمانی برای معاشرت با برادران و معتمدانی که عیب هایتان را به شما می شناسانند و در دل شما را دوست دارند 4- و ساعتی برای کسب لذّت های حلال با بخش چهارم توانایی انجام دادن سه بخش دیگر را به دست می آورید. 📚فقه الرّضا علیه السلام، ص 337
📙حرف ح 💠موضوع : حسادت ☑️راه های علاج حسادت پیشگیری و علاج در مراحل اولیه ➖مگذار مفاسد اخلاقی یا عملی در مملکت ظاهر و باطنت وارد شود که این خیلی سهلتر است از آنکه بعد از ورود بخواهی اخراج آنها کنی. ➖قوای جوانی و نشاط آن باقی است بهتر می توان قیام کرد در مقابل مفاسد اخلاقی و خوبتر می توان وظایف انسانیه را انجام داد. مگذارید این قوا از دست برود و روزگار پیری پیش آید که موفق شدن در آن حال مشکل است. و بر فرض موفق شدن، زحمت اصلاح خیلی زیاد است. پس، انسان عاقل که تفکر کرد در مفاسد چیزی، اگر وارد در آن نیست، گرد آن نمی گردد و خود را آلوده نمی کند.‏ ➁شناخت علل و انگیزه ها برای درمان بیماری های اخلاقی یکی از راههای مهم شناخت علل و انگیزههاست. علما علم اخلاق انگیزه هایی را برای حسد بر شمرده اند که عبارتند از؛ دشمنی و کینه توزی ، به خود نازیدن، غرور و تکبر ، اظهار شگفتی از داشته های دیگران، ترس از دست دادن داشته های خود، عشق به ریاست و شهرت ، و خبث نفس . ‏ 👈عرفا، گفته اند همه این علل حسادت به یک علت یعنی ذلّ نفس باز می گردد. با این توضیح که انسان اگر از نظر نفسانی در حد حیوانیت باشد و به مقام انسانی_ الهی ارتقا پیدا نکرده باشد ، اموری که کمالات حیوانی محسوب می‌شوند را کمال واقعی دانسته و نسبت به آن حسادت می ورزد و اکثر موارد ، اموری که مورد حسد قرار میگیرند از این دست هستند مثل زیبای ظاهری ، پست وموقعیت دنیایی، امور مادی ، قدرت مادی. ➂تقویت ایمان ایمان به عدل با حسد منافی است. تو اگر او را عادل می دانی، تقسیم او را هم عادلانه بدان. چنانچه در حدیث شریف فرمود حق تعالی می فرماید: «حسود رو برگردان است از قسمتهایی که بین بندگان کرده ام، و غضبناک است از نعمتهای من.» ➃علاج مهارتی ‏مهارت جالبی که علما علم اخلاق یاد داده اند با آن مهارت میتوان حسادت را درمان کرد. از کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی(ره) این مهارت به شرح زیر توضیح داده شده است؛ این روش به صورت است که با تکلف اظهار محبت کنی با محسود و ترتیب آثار آن را دهی، و مقصودت از آن علاج مرض باطنی باشد. نفس تو را دعوت می کند که او را اذیت کن، توهین کن، دشمن داشته باش، مفاسد او و مساوی او را به تو عرضه می دارد، تو به خلاف میل نفس به او ترحم کن و تجلیل و توقیر نما، زبان را به ذکر خیر او وادار کن، نیکوییهای او را بر خود و بر دیگران عرضه دار، صفات جمیله او را خاطر نشان خود کن. گر چه این ها که می کنی در اول امر با تکلف است، از روی مجاز و غیر واقع است، لیکن چون مقصود اصلاح نفس و بر طرف کردن این نقص و رذیله است بالاخره به حقیقت نزدیک می شود و کم کم تکلف کم می شود و نفس عادی می شود و واقعیت پیدا می کند. لااقل به نفس عرضه دار و بفهمان که این شخص بنده خداست و شاید خداوند تعالی به او نظر لطف داشته که او را متنعم کرده ‏‎‏و اختصاص داده به خاصه نعم خود. خصوصا اگر محسود اهل علم و دیانت باشد و حسد به واسطه آنها باشد، که البته حسد ورزیدن به آنها قبیح تر و عداوت با آنها عاقبتش بدتر است. البته به نفس باید فهماند که این ها بندگان خاص خدا هستند که توفیق الهی شامل حالشان شده و آنها را به این نعمت عظمی اختصاص داده. و این نعم باید محبت در نفس ایجاد کند نسبت به صاحبان آنها، و باید انسان آنها را محترم دارد و خاضع نسبت به آنها باشد، پس اگر دید که چیزهایی که باید موجب محبت و خضوع شود در نفس ضد آن بروز کرد، بداند که خیلی شقاوت به او چیره شده و ظلمت به باطن او غلبه کرده، و حتما در صدد اصلاح از طرق علمیه و عملیه برآید. و بداند که اگر در صدد ایجاد محبت برآمد زود موفق می شود، زیرا که نور محبّت قاهر است بر ظلمت و کدورت، و خدای تبارک و تعالی وعده فرموده که مجاهدان را هدایت کند و آنها را به لطف خفی خود اعانت فرماید و توفیق عنایت نماید. انّه ولیّ التوفیق و الهدایة.‏(۳) ➄تفکر حضرت علی (ع) می فرماید: »اِحْتَرِسُوا مِنْ سَوْرَةِ الْجَمْدِ وَ الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَدِ وَ اَعِدُّوا لِکُلِّ شَیْ ءٍ مِنْ ذَلِکَ عُدَّةً تُجَاهِدونَهُ بِهَا مِنَ الْفِکْرِ فِی الْعَاقِبَةِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَةِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَةِ؛ خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هریک از این امور وسیله ای آماده سازید، از جمله: ۱.در عواقب این صفات رذیله تفکر کنید ۲.و از آنها دوری بجویید ۳.و به دنبال فضایل بروید(۴) ✔️تفکر میتواند اینگونه باشد که اگر حسود در این اندیشه کند که مقایسه ظاهر زندگی افراد با باطن زندگی خودمان درست و منطقی نیست و همین طور آدمی در این تفکر داشته باشد که آینده افراد و اینکه در پس این نعمت ها چه سرنوشتی در انتظار است و ممکن است همان شخص که امروز حال و روز خوبی دارد در آینده ش با امتحان های سختی مواجه شود ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d