eitaa logo
آموزش هزار موضوع معارف اسلامی
26 دنبال‌کننده
24 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
17.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
معاشرت با اهل گناه🍂 استاد میرباقری نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/dars_akhlaq114
17.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡معاشرت با اهل گناه 💡 💠 دکتر سید محسن میرباقری ✍️ در این ویدیو استاد میرباقری به این سوال پاسخ می دهند که آیا می توان با اهل معصیت نشست و برخاست داشت؟ . https://eitaa.com/dars_akhlaq114
🍃امیرالمؤمنین عليه السلام : 🔺شَرُّ الإخْوانِ مَن تُكُلِّفَ لَهُ 🍃بدترين دوست آن است كه مايه رنج و زحمت آدمى باشد. 📙نهج البلاغه،حكمت 479 🆔 @dars_akhlaq 🆔 @dars_akhlaq
🌷نمونه تنظیم موضوعی با ادبیات جامع حرف الف موضوع : استقلال 🌸حضرت علی علیه السلام : اليَأسُ يُعِزُّ الأسيرَ ، الطَّمَعُ يُذِلُّ الأميرَ . اميد به دیگران نداشتن، اسير را عزّت مى بخشد. طمع، امير را به خوارى مى كشاند. 📚غرر الحکم، ح 1091 و 1092 🟢 فقیری به در خانه ثروتمندی ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺷﻨﯿﺪﻩ‌ﺍﻡ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ فقیران ﺩﻫﯽ، ﻣﻦ ﻧﯿﺰ فقیرم. مرد ثروتمند ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻧﺬﺭِ ﮐﻮﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺗﻮ ﮐﻮﺭ ﻧﯿﺴﺘﯽ...! ﭘﺲ فقیر ﺗﺎﻣﻠﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﺧﻮﺍﺟﻪ ، ﮐﻮﺭ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩِ ﺧﺪﺍﯼ ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﺪﺍﺋﯽ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ...! ﺍﯾﻦ ﺭا گفت ﻭ ﺭفت. مرد ثروتمند ﻣﺘﺄﺛﺮ گشت به ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻭﯼ رفت ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺩﻫﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩ . 🌸ای دل تو ز هیچ خلق یاری مطلب وز شاخ برهنه سایه داری مطلب 🌸عزت ز قناعت است و خواری ز طمع با عزت خود بساز و خواری مطلب https://eitaa.com/jadiiid
🌹بنام خدا🌹 ✍بعضی از دوستان واژه دوست را به این صورت تنظیم کرده اند: 🌲عنوان : شناسه دوست مثبت ضرب المثل دوست آن باشد كه به تو راست گويد، نه آن‌كه دروغ تو را راست انگارد. 🌲زمينه پيدايش «دهقاني بسيار مال و ضياغ و متاع دنيوي داشت و دستگاهي به عقود و نقود. هميشه پسر را پندهاي دلبند دادي و از استحفاظ مال و محافظت بر دقايق دخل و خرج و حُسن تدبير معيشت در معاشرت و بذل و امساك مبالغت‌ها نمودي و گفتي: اي پسر! مال به تبذير مخور تا عاقبت تشوير نخوري و رنج تحصيل دانش بر تا روزگارت بيهوده صرف نشود كه دنيا همه قاروره‌اي است؛ قاروره‌اي است شفاف گرفته. چون پدر درگذشت و آن همه خواسته و ساخته بر پسر بگذاشت، پسر دست اتلاف و اسراف برآورد. با جمعي از اخوان شياطين خوان و سماط، افراط باز كشد و در ايامي معدود، سود و زيان نامحدود برافشاند. مادري داشت دانا و نيكورأي و پيش بين. پسر را گفت: پند پدر نگاه دار و استظهاري كه داري، بيهوده از دست مده كه چون آنگه كه نبايد، بدهي، آن‌گه كه بايد، نباشد و هيچ دوست را تا اوصاف او را به اوراق تجربت نيالايي، صاف مدان و تا مماخصت او را از مماذقت بازشناسي، دوست مخوان! دهقان‌زاده را از اين سخن رغبتي در آزمايش حال دوستان پيدا آمد. به نزديك يكي از آن ياران شد و از روي امتحان گفت: ما را موشي در خانه هست كه بسيار خلل و خرابي مي‌كند. موش نيم شبي بر هاوني دو مني ظفر يافت، آن را تمام بخورد. دوستان گفتند: شايد كه هاون چرب بوده باشد و حرص موش بر چربي خوردن پوشيده نيست. دهقان‌زاده از آن تصديق كه كردند، بر اصدقاي خود اعتماد بيشتر بيفزود و با اهتزاز هيجاني هر چه بيشتر، پيش مادر گفت: دوستان را آزمودم، بدين بزرگي خطايي بگفتم و ايشان به خرده‌گيري مشغول نگشتند و از غايت شرم و آزرم تكذيب نكردند و دروغ مرا راست برگرفتند. مادر از آن سخن بخنديد و گفت: اي پسر! عقل بر اين سخن مي‌خندد، ليكن با هزار چشم بايد بر تو گريست كه آن چشم بصيرت نداري. دوست آن باشد كه با تو راست گويد، نه آن‌كه دروغ تو را راست انگارد. پسر گفت: راست گويند كه زن را محرم رازها نبايد دانستن و همچنان به شيوه عنّه و سفه، اندوخته. فراهم آورده پدر را جمله به باد هوي و هوس برداد تا روزش به شب افلاس رسيد و كارش از ملبس حرير و اطلس به فرش پلاس افتاد و بار نكبت، او را بر خاك مذلت نشاند. روزي به نزديك همان دوست شد، در ميان ياران ديگر نشسته بود و حكايت بي‌ساماني خود مي‌گفت: در اين ميانه بر زبانش گذشت كه دوش يك تاي نان در سفره داشتم و موشي بيامد و پاك بخورد. همان دوست كه اكاذيب و تُرَّهات او را لباس صدق پوشانيد، از راه تمأخره و تخجيل گفت: مردمان! اين عجب شنويد و اين محال ببينيد! موشي به يك شب ناني چگونه تواند خوردن؟!(1) 🌲پيامها دوستان بايد مانند آيينه، عيوب هم را به همديگر گوشزد كنند؛ راستي و صداقت در دوستي‌ها موجب رشد حقيقي و ضامن بقاء دوستي‌هاست. كاربرد: در نكوهش دوستان فريب‌كاري كه پيوسته از انسان تمجيد مي‌كنند و موجب غفلت انسان مي‌شوند و در تشويق و توصيه به صداقت و راستي در دوستي‌ها به كار مي‌رود. ضرب المثل هاي هم مضمون دوست آن است كه بگرياند، دشمن آن است كه بخنداند؛ متكلم را تا كسي عيب نگيرد، سخنش صلاح نپذيرد.(2) 🌲اشعار هم مضمون آن‌كه عيب تو گفت، يار تو اوست وانكه پوشيده داشت، مار تو اوست (اوحدي) از صحبت دوستي برنجم كاخلاق بدم حَسَن نمايد (سعدي) به دوران دو كس را اگر ديدمي به دور سر هر دو گرديدمي يكي آن‌كه گويد بد من به من دگر آن‌كه گويد بدِ خويشتن (اسيري) به نزد من آن‌كس نكوخواه توست كه گويد فلان خار در راه توست (سعدي) دوست آن است كو معايب دوست همچو آيينه رو برو گويد نه كه چون شانه با هزار زبان در قفا رفته مو به مو گويد ستايش سرايان، نه يار تواند ملامت‌كنان دوستار تواند (سعدي) كسي كه عيب مرا مي‌كند نهان از من اگر چو چشم عزيز است، دشمن است مرا (صائب) مؤمنان، آيينه يكديگرند اين خبر را از پيمبر آورند (مولوي) هر آن كس كه عيبش نگويند پيش هنر داند از جاهلي، عيب خويش(3) (سعدي) 🌲ريشه هاي قرآني حديثي رسول خدا(ص): «اَلمؤمِنُ مِرآۀُ المُؤمِنِ؛ مؤمن، آيينه مؤمن است».(4) امام علي(ع): «مَن ابانَ لَكَ عَيبَكَ فَهُوَ وَ دُودُكَ، مَن ساتَرَ عَيبَكَ فَهُوَ عَدُوُّكَ؛ آن‌كه عيب تو را به تو مي‌نماياند، دوست توست و آن‌كه عيب تو را از [از تو] پنهان مي‌دارد، دشمن توست».(5) امام صادق(ع): «اَحَبُّ اِخواني اِلَيَّ مَن اَهدي اِلَيَّ عُيُوبي؛ محبوب‌ترين برادرانم نزد من كسي است كه عيب‌هاي مرا به من هديه كند».(6) 🌲لغات تشوير: شرمساري، شرمندگي، اضطراب مماخصت: يگانگي و يك‌دلي عنّه: بي‌عقلي 🌲پاورقي 1. حسن ذوالفقاري، داستان‌هاي امثال، تهران، مازيار، 1385، چ 2، ص 513. 2. غلامرضا حيدري ابهري، حكمت‌نامه
پارسيان، قم، نشر جمال، 1385، چ 1، ص 536. 3. همان. 4. متقي هندي، كنز العمال، ترجمه: صفوۀ السقا، بيروت، مؤسسه الرسالۀ، 1389 هـ.ق، چ 1، ح 673. 5. تميمي آمدي، غررالحكم و دررالكلم، ترجمه: سيد جلال الدين محدث، دانشگاه تهران، 1360، چ 3، ح 8745. 6. ابن شعبه حراني، تحف العقول، ترجمه: علي‌اكبر غفاري، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1404 هـ.ق، چ 2، ص 466.