eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
371 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑وزارت بهداشت لبنان: 2309 شهید و 10782 مجروح از آغاز تجاوزات رژیم اشغالگر به لبنان. ـــــــــــــــــــــــ 🚨پایگاه خبری 💠 @passdar
🔰 صهیونیست‌ها یک خبرنگار دیگر را ترور کردند 🔸رژیم صهیونیستی، یمن محمد رویشید، خبرنگار تلویزیون الاقصی را در غزه به شهادت رساند. 🔸منابع خبری می‌گویند ۱۷۷ خبرنگار از زمان آغاز تجاوزگری اسرائیل در غزه به شهادت رسیده‌اند. @Kayhan_online
این مقاله را حتما بخوانید! هرچند برخی مطالب مقاله مشخصا جهت‌دار است و مثلا نمی‌گوید آمریکا چه امتیازاتی به چین داد تا بعد از ۲۵ سال روابطش را با چین کمونیستی عادی‌سازی کند، اما نکات جالب توجهی در حوزه سیاستگذاری اقتصادی چین دارد که توسط بازارگرایان در ایران به اشتباه منعکس می‌شود: آیا اقتصاد چینِ امروز واقعا کمونیستی است؟ کلی برودریک، تحلیلگر بین‌المللی و متخصص در امور آسیا، به بی‌بی‌سی گفت: «از نظر اقتصادی، چین امروز به سرمایه‌داری نزدیک‌تر است تا کمونیسم. چین یک جامعه مصرفی است که کاملا در تضاد با کمونیسم است.» با این حال، برودریک هشدار داد که اگرچه در نگاه اول اقتصاد چین کاملا سرمایه‌داری به نظر می‌رسد، اما «اگر لایه اول را بردارید، می‌توانید دست سنگین حزب را احساس کنید». کنترل «دست نامرئی» در بالای هرم اقتصادی بیشتر احساس می‌شود. برای نمونه این دولت است که قیمت یوان و این که چه کسی می‌تواند ارز بخرد را تعیین می‌کند. شرکت‌های بزرگ کشور هم که منابع طبیعی را مدیریت می‌کنند، تحت کنترل دولت هستند. حزب کمونیست چین به طور رسمی صاحب همه زمین‌های کشور است، اگرچه در عمل افراد می‌توانند برای مدت مشخصی مالکیت خصوصی داشته باشند. دولت سیستم بانکی را کنترل می‌کند و تعیین می‌کند که چه کسی می‌تواند وام بگیرد. برودریک می‌گوید حتی شرکت‌های خصوصی چینی نیز باید بازرسی‌های دولتی را بپذیرند و «کمیته‌های حزبی» داشته باشند که می‌توانند در تصمیم‌گیری‌ها تاثیر بگذارند. این مورد در مورد برخی شرکت‌های خارجی نیز که در این کشور فعالیت می‌کنند، در صورتی که سه نفر یا بیشتر از اعضای حزب کمونیست چین را به کار گرفته باشند، صدق می‌کند (و این امر با توجه به بیش از ۹۵ میلیون عضو چندان نادر نیست). ویژگی‌های سوسیالیستی‌ که همچنان در مدل اقتصادی چین باقی مانده‌اند و بسیاری از تحلیلگران آن را «سرمایه‌داری دولتی» می‌نامند، موجب تشدید جنگ تجاری میان چین و آمریکا شده است. اگرچه این درگیری بر تراز تجاری متمرکز است که به شدت به نفع پکن است، واشنگتن و سایر شرکای تجاری چین از کمک‌های گسترده دولتی شکایت دارند که شرکت‌های خصوصی چینی دریافت می‌کنند و آنها را در برابر رقبای بین‌المللی خود در موضع برتری قرار می‌دهد. دیه‌گو لاهی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر امور بین‌المللی می‌گوید: «شرکت‌های خصوصی چینی یک مزیت دوگانه دارند: از بانک‌های عمومی وام می‌گیرند و از یارانه‌های انرژی شرکت‌های دولتی برخوردارند که تمام تولید انرژی کشور را کنترل می‌کنند.» لاهی معتقد است که چین را نمی‌توان سرمایه‌داری نامید چون شرایط و تعهدات سازمان تجارت جهانی را که در سال ۲۰۰۱ به آن پیوسته، رعایت نمی‌کند و هنوز به‌‌ عنوان یک «اقتصاد بازار» شناخته نمی‌شود. با این حال او خاطرنشان می‌کند که «مداخله دولت در زندگی روزمره احساس نمی‌شود که این موضوع نوعی حس آزادی می‌دهد» و این باعث می‌شود که اقتصاد چین در بسیاری از جهات مانند یک سیستم سرمایه‌داری عمل کند. اگرچه آزادسازی اقتصادی فقر را به‌ شدت کاهش داده، اما همزمان شکاف میان ثروتمندان و فقرا را نیز افزایش داده است. این موضوع در خدمات بهداشت و درمانی قابل مشاهده است: اکثر چینی‌ها به سیستم عمومی و دولتی وابسته هستند که اغلب شلوغ است، اما ثروتمندان به بیمارستان‌های خصوصی مراجعه می‌کنند. مشکلات و بی‌عدالتی در سیستم آموزشی، مسکن و محیط‌زیست هم رو به رشد بوده است. این تفاوت‌های اجتماعی-اقتصادی بسیار دور از آموزه‌ها و سیاست‌های کمونیستی است که می‌گوید به دنبال حذف طبقات اجتماعی است. با همه این احوال، مدل اقتصادی‌ «سوسیالیسم با ویژگی‌های چینی» فرمول موفقی بود که به چین اجازه داد تا در طی چهار دهه به طور پیوسته به رشد بی‌سابقه‌ای دست یابد. بانک جهانی تخمین می‌زند که بیش از ۷۶۰ میلیون نفر از چینی‌ها به لطف این اصلاحات از فقر خارج شدند، که کارشناسان آن را «چشمگیرترین معجزه اقتصادی در تاریخ» توصیف می‌کنند. لینک: https://www.bbc.com/persian/articles/c39l3w7mkdzo 🆔 @yousofazizi23
⬛بای ذنب قتلت زنده زنده در آتش سوختن دهها تن از مردم بی دفاع غزه در چادرهای آوارگان در محوطه بیمارستان الاقصی را به وجدان های بیدار تسلیت عرض می نماییم. http://eitaa.com/defae_moghaddas
🌐 یکسال پس از طوفان؛ سقوط جنگ بر پیکره اقتصادی رژیم ✔️طوفان‌الاقصی را می‌توان بزرگترین شکست اطلاعاتی-نظامی رژیم صهیونی از زمان تاسیس این رژیم دانست که ‏پیامدهای منفی مهمی برای این رژیم در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی امنیتی داشته است. اگر چه مهمترین اهداف و پیامدهای طوفان الاقصی مربوط به حوزه سیاسی امنیتی است اما در حوزه اقتصادی نیز این عملیات پیامدهای ناگواری برای این رژیم داشته است. برخی از آثار طوفان الاقصی برای رژیم صهیونی در حوزه اقتصادی به شرح ذیل بوده است: 🔸‏ادامه این تحلیل کوتاه را که در کانال اندیشکده راهبردی تبیین منتشر شده، از طریق لینک زیر میتوانید مطالعه بفرمایید. https://t.me/Tabyincenter/28916
علما و چگونه خود را بر فرزندان دیگران ترجیح دادند؟ 🔻امام خمینی سیدمصطفی 🔻آیت الله جنیدی امام جمعه رودسر، محمد، عبدالحمید، نصر الله و رضا 🔻آیت الله عبادی امام جمعه مشهد، سید محمدعلی و سید محسن [ادامه] 🔻آیت الله ارومیان امام جمعه میانه رضا و مهدی 🔻آیت الله مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری، جواد 🔻آیت الله طباطبایی‌نژاد نماینده ولی فقیه و امام جمعه اصفهان، سیدعلی 🔻آیت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد، سیدعبدالهادی 🔻آیت الله احمدی میانجی نماینده مردم آذربایجان غربی و شرقی در مجلس خبرگان رهبری، جعفر 🔻آیت الله سید مهدی روحانی نماینده استان مرکزی در خبرگان رهبری، سید علی 🔻آیت الله باغانی نماینده ولی فقیه در دانشگاه شهید بهشتی، ناصرالدین 🔻آیت الله امینیان امام جمعه آستانه اشرفیه، محمدتقی 🔻آیت الله قدوسی دادستان کل انقلاب، محمد حسن 🔻آیت الله افتخاری امام جمعه گلپایگان، محی الدین 🔻آیت الله ایزدی امام جمعه نجف آباد پدر شهید احمد آیت الله شرعی مدیر حوزه‌های علمیه خواهران، محمدتقی 🔻آیت الله غیوری نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرری، سید حسن 🔻آیت الله باریک‌بین نماینده ولی فقیه و امام جمعه قزوین، مرتضی 🔻 آیت الله معلمی، امام جمعه قائم‌شهر، غلامعلی و غلامرضا 🔻آیت الله طاهری گرگانی، سید محمدطاهر 🔻آیت‌الله مجتهدی سلطانیه‌ای، امام جمعه سلطانیه زنجان، محمدحسن و محمد 🔻آیت‌الله ربانی، امام جمعه بندرگز، محمدباقر "سید محمد حسین راجی" @twiita
🔶حزب خدا 🔸حملات شبانه اسرائیل به «ضاحیه» بیروت و مرگ غیرنظامیان لبنانی به رویدادی معمول بدل شده است. ضاحیه در عربی به معنای حومه شهر است. این منطقه به‌عنوان محل زندگی فقرا و کارگرانی شکل گرفت که توانایی زندگی در بیروت زیبا را نداشتند. علت وجود پایگاه اجتماعی حزب‌الله و تجمع شیعیان در این منطقه، تا حد زیادی متأثر از تاریخ لبنان و جایگاه شیعیان در آن است. 🔸بدون شک لبنان دست‌پخت فرانسه است. فرانسوی‌ها همواره در طول تاریخ و حتی امروز جایگاهی تاریخ‌ساز و «متمدن‌کننده» برای خود قائل بوده‌اند. پاریسی‌ها خود را میراث‌دار شوالیه‌های فرانسوی می‌دانستند که در سال ۱۰۹۹ با قتل‌عام ساکنان مسلمان بیت‌المقدس، پادشاهی اورشلیم را بنیان گذاشتند. با این نگاه تاریخی بود که فرانسوی‌ها لبنان را تأسیس کردند، کشوری که قرار بود متعلق به مسیحیان باشد. 🔸گرچه اعراب مسیحی مارونی هیچ‌گاه اکثریت لبنان را تشکیل نداده‌اند، اما برای سال‌ها حاکمان بلامنازع سیاست و اقتصاد لبنان بودند. در میان گروه‌های بزرگ قومی و مذهبی لبنان، شیعیان بدترین وضع را داشتند، مردمانی ضعیف، بدون قدرت سیاسی و تبعید‌شده به قعر جامعه و اقتصاد لبنان، مردمانی که در کشور خود غریبه بودند. 🔸حتی اگر تقابل فکری آشتی‌ناپذیر با تفکرات حزب‌الله و جمهوری اسلامی داشته باشیم، نمی‌توان واقعیت را انکار کرد. حزب‌الله و شیعیان لبنان نماد این واقعیت هستند که حق گرفتنی است. قطعاً قدرت‌گیری شیعیان لبنان در قالب جنبش سیاسی-نظامی حزب‌الله با حمایت‌های ایرانِ پساانقلاب همراه بود. هر چند گروه‌ها و ارتش‌های متعددی در طول قرن بیستم حمایت همه‌جانبه قدرت‌هایی بزرگ‌تر از ایران را داشته‌اند. ظهور شیعیان لبنان به‌عنوان قدرت برتر نظامی و سیاسیِ کشور خود و حتی بازیگری در سطح منطقه‌ای، در درجه نخست حاصل اراده مردمی ستم‌دیده و فراموش‌شده برای به دست‌گرفتن سرنوشت خود است، مردمانی که برای رسیدن به اهداف خود حاضر به تقدیم خون بوده و هستند. 🔸حزب‌الله همواره با دشمنی با برتری عددی و تسلیحاتیِ مطلق روبه‌رو بوده است. از دهه هشتاد میلادی تا سال ۲۰۰۰، حزب‌الله برای بیرون‌کردن اسرائیل از لبنان بیش از ۱۵ سال مبارزه و مقاومت کرد و بار دیگر در سال ۲۰۰۶ مقابل اراده صهیونیسم برای اشغال مجدد جنوب لبنان ایستاد. پرچم زرین حزب‌الله که با مبارزه علیه تروریسمِ سلفی - تکفیری - وهابی، دِینی انکارناپذیر بر منطقه و جهانیان دارد، امروز با خطر فروافتادن روبه‌رو گشته است. 🔸شاهدیم که پس از دریافت ضرباتی به‌غایت دردناک که از آستانه تحمل بسیاری از ارتش‌های جهان نیز خارج است، جنگجویان حزب‌الله اسرائیل را حتی برای پیش‌روی چندصدمتری مجبور به تحمل تلفات و هزینه می‌کنند و باوجود ازدست‌دادن بخش اعظم رهبری خود در بازه‌ای چندروزه، میلی برای تسلیم‌شدن از خود نشان نمی‌دهند. 🔸شایسته است در این روزگاری که تاریخ منطقه رقم می‌خورد، به یاد داشته باشیم که حتی در میان آنان که دشمن می‌پنداریم، دفاع از حق، خاک و باور لایق احترام است. ابراز شادی از بمباران روتین غیرنظامیان و شهادت مردانی که برای دفاع از حق خود می‌جنگند، به بهانه آن‌چه (به درست یا غلط) پایمال‌شدن حق خود می‌پنداریم، جز رذالت، چیز دیگری نمی‌تواند توصیف گردد. Archivist @Partisan2015
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از پرسش‌های مهم در رابطه با جنگ غزه این است که آیا اسراییل چنانچه در تبلیغات عمومی میگوید شاخه نظامی حماس در غزه را نابود کرده است؟ جواب نگارنده به این پرسش "خیر" است. اسراییل و امریکا در مورد غزه پس از جنگ، دو اختلاف عمده داشتند. اسراییل میخواست تا به کمک امارات "محمد دحلان" را به ریاست غزه برساند که این ذیل طرح کوشنر برای غزه عنوان میشد؛ طرحی که علاوه بر مسئله امنیتی باعث تقویت نقش اسراییل در تامین گاز اروپا در آینده خواهد شد. طرح دیگر نیز بوسیله بایدن و اردن مطرح شده و آن اداره غزه بوسیله محمود عباس است؛ چیزی که نتانیاهو تمایلی به آن ندارد. حال صحبت اینجاست که اگر شبکه حماس در غزه سقوط کرده است و جز بقایایی از این گروه نمانده است؛ چرا اسراییل ترتیبات امنیتی مدنظر خود در غزه را اجرایی نمیکند و چرا محمد دحلان را برای اداره غزه از ابوظبی فرانمیخواند؟ و یا چرا حاکم نظامی اسراییلی موقت برای نوار غزه همچون نقش پل برمر در عراق تعیین نمیکند. این مهمترین دلیل برای دروغ بودن نابودی حماس در غزه است. البته اسراییل در حال حاضر در محور نتصاریم و فیلادلفیا حضور جدی دارد ولی اسقاط کنترل حماس در غزه واقعیت ندارد. از سوی دیگر اگر تهاجمات اسراییل به مناطق مختلف غزه در یکسال اخیر به معنی سقوط حماس بود حملات مجدد به جبالیا و یا خان‌یونس معنی نداشت که این به معنی صحت خبر بازسازی بخشی از توان حماس با کاهش تهاجمات و عقب‌نشینی‌های ارتش اسراییل است. ✅@Seidnima70
در تفاوت واکنش افکار عمومی جهان نسبت به وقایع غزه و وقایع لبنان در یک سال گذشته یک نکته حائز اهمیت است. علیرغم نفوذ صهیونیسم، رسانه‌های چپ جهانی همسو با لابی گسترده قطر که در دو دهه اخیر در جهان فعال بوده‌است در برجسته‌سازی مسئله غزه ایفای نقش کردند. حضور حماس در غزه به همراه حضور گروههای مسلح در صحرای سینا با کارکرد جهانی قطر بعنوان یک قدرت نوظهور با ارکان پست‌مدرن قدرت بسیار حائز اهمیت میباشد. حتی برگزاری جام جهانی در قطر، داشتن قویترین رسانه جهان عرب (الجزیره) و یا جشنواره‌های هنری و فرهنگی ذیل همین کارکرد جدید قطر میگنجد. کارکردی که باعث شده تا لابی چپ جهانی تحت عنوان جنبش ضدجنگ غزه حتی تا مراکز دانشگاهی امریکا و یا سلبریتی‌هایی همچون گرتا تونبرگ برسد. ولی این لابی تبلیغاتی با وجود ظهور زیاد در جلوگیری از جنایات اسراییل در غزه موثر نبود. ولی در مورد لبنان اوضاع پیچیده‌تر است. حزب‌الله لبنان نه مانند حماس گروگانهای اسرائیل را در اختیار دارد و نه لابی رسانه‌ای چپ جهانی پشتیبان آن است و نه شخصیتهای تاثیرگذار نسبت به حوادث رخ داده در آن موضع میگیرند. کشته شدن ۲ هزار نفر در سه روز نخست تهاجم هوایی اسراییل به جنوب لبنان که رقمی همسنگ تلفات جنگ ۲۰۰۶ در ۳۳ روز بود؛ نشان از وخیم‌تر بودن اوضاع لبنان حتی نسبت به وضعیت غزه دارد. چنانچه در یکسال گذشته علیرغم ارتکاب نسل‌کشی در غزه هیچگاه شاهد استفاده از بمب سنگرشکن در منطقه شهری و یا منع ورود آمبولانس به منطقه حمله شده در غزه نبودیم. از این رو شرایط لبنان بدلیل مارپیچ سکوت رسانه بسیار پیچیده تر است. ✅@Seidnima70
چند هفته پس از آغاز مذاکرات امنیتی سوئد و ترکیه بعنوان دو عضو ناتو، حال دولت ترکیه تمایل جدی برای مذاکره با کردها را از خود نشان داده است؛ این امر پس از مصافحه "دولت باغچلی"، نخست وزیر و چند‌ تن از نمایندگان مجلس ترکیه از حزب کردی دِم‌پارتی(عکس بالا) در محافل خبری پیچید و حال گفته میشود که عبدالله اوجالان طی تماس خود از ایمرالی با رهبران PKK در قندیل خواستار پیوستن آنان به مذاکرات صلح با دولت شده‌است. پیشتر طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ بین دولت و این گروه کردی آتش‌بس برقرار بود. در سال ۲۰۱۳ پس از پیام نوروزی اوجالان، نیروهای PKK سلاح خود را بر زمین گذاشتند و به شمال عراق رفتند. ولی در سال ۲۰۱۵ هم با توجه به آغاز جنگ شهری در مناطق جنوب شرقی ترکیه عملا فرآیند صلح بصورت جدی دچار چالش شد. کار به حدی بالا گرفت که شاهد سنگرکشی در مناطق شهری جنوب شرق ترکیه بودیم. به موازات این امر ترکیه عملیاتهای خود را در شمال سوریه برای سرکوب گروههای کرد آغاز نمود. گفته میشود یکی از اختلافات جدی بین داوداوغلو و اردوغان همین مسئله کردها بود که باعث شد تا داوداوغلو از عدالت‌و‌توسعه منشعب شود و بعدها حزب آینده را تاسیس کند. در مورد مذاکرات قریب‌الوقوع PKK با دولت سه عامل بسیار مهم است. نخست مذاکرات امنیتی سوئد و ترکیه که از ماه سپتامبر آغاز شد. سوئد که در طول این سالها میزبان اصلی شاخه اروپایی PKK بوده‌است ؛ حال پس از ورود به ناتو درصدد فشار به ترکیه برای مذاکرات کردها و دولت می‌باشد. دوم اینکه فشارهای لابی کردی در دولت بایدن باعث میشود که دولت اردوغان هم ذیل این فشار از طرف واشنگتن بدنبال راه مسالمت‌آمیز ارتباط با کردها باشد. دوغو پرینچک در روزهای گذشته به فشارهای واشنگتن بر آنکارا در مورد مسئله کردها اشاره کرد ؛ فرآیندی که مورد انتقاد احزاب اولتراراست ترکیه همچون ظفرپارتی است. سوم نگاه‌ خصمانه نسل جدید کردها در جامعه ترکیه به دولت است. گویا اردوغان میخواهد تا با امتیازات جدید فرهنگی و هویتی به کردها در صدد کاستن از این نگاه خصمانه برآید. نگاه خصمانه‌ای که در برخی از مناطق ساحلی به آزار و اذیت گردشگران منجر شده‌است و بیم آن میرود که این نگاه خصمانه در آینده بیشتر شود. ✅@Seidnima70