eitaa logo
جهاد تبیین🇮🇷
219 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
170 فایل
سلام رفقا🙏🏻 اینجا قراره به بخشی از مسئولیتم در جهاد تبیین که آقاجان مون آسدعلی آقا خامنه ای{حفظه الله} فرمودن هریک از ما به اندازه خودمون مسئول هستیم، عمل کنم، لطفا با من همراه باشید🙏🏻 #روشنگری #تربیت_دینی #تربیت_سیاسی راه ارتباطی👇🏻 @ali_ziyaie
مشاهده در ایتا
دانلود
دو فرمانده؛ یکی در نیروی هوایی ارتش و یکی هم در گردان تخریب لشکر حضرت رسول گفته بودند: امسال هماهنگ کرده ایم به حج مشرف شوید هم شهید عباس بابایی و هم محسن دین شعاری با وجود علاقه ی زیاد از سفر صرف نظر کردند. جالب است که هر دو در 15 مرداد و روز عید قربان، همان روز که حجاج در خانه ی خدا حاضر میشوند، با خدای خود ملاقات کردند ... آنها برای دفاع از این جغرافیا برای حفظ باورها و برای مقابله با دشمنان ایران از همه چیز خود گذشتند پرچم وطن به لطف چنین قهرمان هایی در اهتزاز بوده است... ✍️ آقای تحلیلگر 👈🏻عضو شوید @jahad_tabiin_rahbari
به یادتم جان❤️‍🩹🌱 آقاجان خیلی محتاج دعاتونم
راهکارهای زندگی موفق در جزء دوم قرآن ❤👌🏻
هدایت شده از 💚 یا حسن مجتبی
دعای روز دوم ماه مبارک رمضان 🌱💚🙏🏻 🌱💚🙏🏻 @emamhasan_118
هدایت شده از 💚 یا حسن مجتبی
2_144211946674860610.mp3
4.05M
در این هم ان شاالله هرروز یک جزء به نیابت از تمام اموات، شهدا، فقها، صلحا و ائمه قرائت میکنیم 🌱💚🙏🏻 🌱💚🙏🏻 @emamhasan_118
امروز چه روز غریبیِ برای من🥺 چون سالروز شهادت امیر سرلشگرخلبان اسطوره و قهرمان زندگیم هست💚 امروز با این خلبان سرافراز بیشتر آشنا میشیم ان شاالله🙏🏻
جهاد تبیین🇮🇷
امروز چه روز غریبیِ برای من🥺 چون سالروز شهادت امیر سرلشگرخلبان #شهید_عباس_بابایی اسطوره و قهرمان زن
لباس پوشیدنش اصلا به خلبان ها نمی رفت. به شوخی می گفتم: تو اصلا با من نیا. به من نمی آیی. می گفت: تو جلوتر برو من هم مثل نوکرها دنبالت می آیم. شرمنده می شدم. فکر می کردم اگر عباس می تواند نسبت به دنیا این قدر بی تفاوت باشد من هم می توانم. می گفتم: تو اگر کر و کور و کچل هم باشی باز مرد مورد علاقه من هستی.  📙کتاب آسمان ۱ (به روایت همسر شهید) ص ۳۷-۳۶ شادی روح والای لطفاً صلواتی عنایت کنید💚🇮🇷 👈🏻عضو شوید @jahad_tabiin_rahbari
جهاد تبیین🇮🇷
امروز چه روز غریبیِ برای من🥺 چون سالروز شهادت امیر سرلشگرخلبان #شهید_عباس_بابایی اسطوره و قهرمان زن
نماز عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی خود عباس ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد. او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: عبادت می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.» شادی روح مطهر لطفاً صلواتی عنایت کنید💚 👈🏻عضو شوید @jahad_tabiin_rahbari
جهاد تبیین🇮🇷
بُرشی از وصیتنامه #شهید_عباس_بابایی 🇮🇷🌱✌🏻 #شهدا_قهرمانان_ما_هستند #جهاد_تبیین 👈🏻عضو شوید @jahad_ta
📿🌱🇮🇷 «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ» هدیه به روح مطهرت عزیزم به اُمید گوشه چشم و دعاتون حضرت پدر 📿🌱🇮🇷
19.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| کاپیتان روایتی کوتاه از رشادت‌ها و دستاوردهای ، معاون عملیات فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران در دوران دفاع مقدس، به مناسبت سالگرد شهادت این قهرمان ملی 🇮🇷✌🏻💚 شادی روح مطهرش صلوات 🇮🇷✌🏻💚 👈🏻عضو شوید @jahad_tabiin_rahbari