eitaa logo
جهاد تبیین | میثم حق شناس
8.5هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
43 فایل
لنگ و لوچ و خفته شکل و بی ادب سوی او میغیژ و او را میطلب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
VASSAGO واساگو معروف به شاهزاده شكست ناپذير (اين شيطان جزء طبقه شاهزادگان شياطين) می باشد . از نظر طبيعت و رفتار مانند آگارس عمل می‌كند. اين شيطان در واقع همان شيطانی است كه همه او را با موجودات فضايی اشتباه می‌گيرند . سپاهيان او هستند كه به انسانها كمك می‌كنند تا از امور مخفی و پشت پرده سر در بياورند . او تسلط فوق العاده ای به اتفاقاتی كه در گذشته رخ داده دارد. مكان گنج‌ها را می داند . اين شيطان هميشه در مقابل انسان بصورت چهره نيمه ظاهر می‌شود و سپس كامل می‌شود .آنچه كه درباره واساگو جالب است آن است كه اين شيطان در بعد انسانها كور است . چشمانش به رنگ سبز و سفيد مي باشد . معمولا با افرادی كه او را احضار كنند بازی می‌كند و دائما تغيير شكل می‌دهد . شيطان پرستانی كه در جستجوی شهرت هستند را معمولا كمك می‌كند . منبع : کتاب کلید سلیمان نوشته آلیستر کراولی @jahade_tabien1
واساگو معمولا با این چهره دیده می‌شود @jahade_tabien1
👿 تاریخچه ایلومیناتی آدام وایسهائوپت، استاد قوانین کلیسایی و فلسفه در مه ۱۷۷۶ با دستیاری دو دانشجو گروه Perfektibilistها را بنیان نهاد (یعنی کسانی‌که قابلیت تکمیل کردن دارند یا کامل‌کننده‌ها). دلیل آغاز این فعالیت وایسهائوپت فضای عقلانی حاکم بر دانشگاه شهر اینگولشتات بود. در آن زمان اکثریت مطلق کرسی‌های تدریس دانشگاه را برادران روحانی برکنار شده از فرقه یسوعیون یا انجمن عیسی در دست داشتند. فرقه یسوعی‌ها در سال۱۷۷۳ منحل اعلام شد و فعالیتشان به صورت زیر زمینی درآمد. آدام وایسهائوپت تصمیم گرفت گروهی را به‌وجود بیاورد تا از دانشجویان زیر فشار که از دسیسه‌های یسوعیون رنج می‌بردند پشتیبانی کند. از اینرو و برای اینکه دانشجویان بتوانند به کتب انتقادی مذهبی دست یابند او «گروه مخفی وایسهائوپت» را تشکیل داد. در ضمن وایسهائوپت می‌خواست قطبی علیه انجمن چلیپای گلگون به‌وجود آورد که شاخه‌ای مخفی از فراماسون‌هاست که در آن زمان روزبه‌روز قوی‌تر می‌شد. نخستین دوران شکوفایی این انجمن زمانی بود که «فرانتس اکساور فون تسواک» شاگرد وایسهائوپت تغییراتی در سازمان به‌وجود آورد. در آغاز وایسهائوپت نام «زنبور عسل» را پیشنهاد کرد؛ زیرا بر این باور بود که اعضای انجمن می‌بایستی چون زنبور عسل تحت فرمان «ملکه»، عسل دانایی و حکمت را دریابند (جمع‌آوری کنند)، ولی عاقبت تصمیم گرفته شد که نام «ایلومیناتی» (نورانیان/ منوران / روشن ضمیران) را انتخاب کنند. نتیجه این شد که سازمان یا انجمنی مخفی با شباهت بسیار با فرقه یسوعیون تشکیل یافت. بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران ترقی‌خواه بانفوذ از اعضای آن بودند.این گروه شخصیت‌های ادبی ای چون یوهان ولفگانگ فون گوته و یوهان گوتفرید فون هردر و دوک حاکم گوتا و وایمار را جذب خود کرد. این انجمن قرقه مانند بین سال‌های ۱۷۸۴ و ۱۷۸۵ ممنوع اعلام شده و رسماً تعطیل شد ولی شایعات در مورد آن هرگز قطع نشد. در این رابطه می‌توان به این موارد اشاره کرد: بیشتر مبارزات علیه کلیسای کاتولیک، انقلاب فرانسه یا تئوری «تسلط بر جهان» که اروپایی‌ها و به‌خصوص رومیان در آغاز با در نظر گرفتن الگویی علیه سیستم‌های جهانگیری ایرانیان باستان طرح کردند. @jahade_tabien1
امروزه گروه‌های مختلفی به عنوان شیطان‌پرست مطرح هستند که باید گفت؛ این‌گونه انحرافات نه تنها تازگی ندارد که بعضی به آن پیشینۀ هزار ساله می‌دهند و دلیل آن‌را پرستش هر موجود دارای قدرت از سوی مردمان هزاران سال پیش و یا وجود دو خدای ضد هم؛ یعنی خدای خیر و شر در اندیشه‌های پیشینیان می‌دانند که نمونه‌ی آن‌را در آیین زرتشت و قبل از آن در دنیاى مصر باستان و بین النهرین می‌توان یافت. در دین زرتشت اهریمن خدای شر، در کنار اهورا مزدا خدای خیر پرستش می‌شود. برای نخستین بار شخصی به نام "توماس هاردینگ "در 1565 میلادی در تکذیب یک کتاب، واژۀ شیطان‌پرستی را علیه "مارتین لوتر" به کار برد،و باعث ترویج و شیوع این لفظ شد، تا جایی که شیطان‌پرستی در قرون 17 و 18 میلادی در برخی کشورهای غربی به صورت یک رسم ظهور یافت، و به مخالفت با ادیان ابراهیمی می‌پرداخت. ترویج این پدیده مدیون حمایت‌های بی‌دریغ سرمایه‌داران یهودی و فراماسون‌ها بود. جادوگری و شیطان‌پرستی را در اوایل قرن 19 میلادی، بعضی از سرمایه‌داران و اشراف‌زادگان انگلیسی که عضو گروه‌های فراماسونری بودند، به رهبری شخصی به نام "سر فرانسیس داشو" با نام باشگاه آتش جهنم در شهر لندن گسترش دادند و با تلاش آنها این گروه‌ها در آمریکا نیز رواج یافتند. اغلب این سرمایه‌داران که از شیطان‌پرستان حمایت می‌کردند از قاچاقچیان و تولید‌گنندگان مشروبات الکلی، و مروجین قمارخانه‌ها و مراکز فساد در اروپا و آمریکا به شمار می‌رفتند. @jahade_tabien1
🔴 مصاحبه ای که در آن یووال نوح هراری می گوید که "زمین به زودی مورد هجوم موجودات غیر ارگانیک (آلی) قرار خواهد گرفت." !! 🔹️ این یک انقلاب سیاسی نیست، این یک انقلاب بیولوژیکی است. 🔹️ «زمین تحت سکونت یا تسلط موجوداتی قرار خواهد گرفت که ارگانیک نیستند و هیچ احساساتی ندارند ! آیا هوش مصنوعی هوشیاری خواهد داشت؟ بسیار کاربردی است. الگوریتم قادر است سرنوشت شما را تعیین کند.» https://banned.video/watch?id=648096f1492826dd9d036b7e @jahade_tabien1
🛑 قلمرو شیطان ◀️ قلمرو شیطان از نظر اسلام تشریع است نه تکوین؛ یعنى شیطان فقط مى‌تواند فرزند آدم را وسوسه کند و به گناه تشویق کند، شیطان بیش از حد دعوت کردن، سلطه و قدرتى بر انسان ندارد: «وَ ماکانَ لِىَ عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ الّا انْ دَعَوْتُکمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لى» (ابراهیم/ ۲۲) ماهیت شیطان هرچه باشد، انسان بودن انسان به این است که صاحب عقل و اراده و قوه انتخاب است. انتخاب وقتى ممکن است که در مرحله اوّل عقل و تشخیصى باشد و در مرحله دوّم دو راه ممکن در جلو انسان باشد. هر کدام از این دو رکن اگر نباشد، اختیار و انتخاب و در واقع انسانیتى در کار نیست: «انّا خَلَقْنَا الْانْسانَ مِنْ نُطْفَهٍ امْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً. انّا هَدَیناهُ السَّبیلَ امّا شاکراً وَ امّا کفوراً» (دهر/ ۲ و ۳) ◀️ وسوسه نفس امّاره و شیطان، شرط اختیار و انتخاب و انسانیت انسان است. همان طورى که دعوت به خیر هست و الهامات خیر هست، باید وسوسه شر هم باشد تا انسان یکى از این دو را «انتخاب» کند و گامى در راه انسانیت که راه انتخاب و اختیار است بردارد. به قول مولانا: در جهان دو بانگ مى‌آید به ضد / تا کدامین را تو باشى مستعد آن یکى بانگش نشور اتقیا / وآن دگر بانگش نفور اشقیا ◀️ شیطان و یا جن در قرآن در عرض موجودات طبیعى است نه در عرض ملائکه و فرشتگان. ملائکه از نظر قرآن رسولان و مأموران پروردگارند و در نظام آفرینش کارگزارى مى‌کنند، ولى جن و شیطان هیچ نقشى در کار خلقت ندارند، از این جهت مثل موجودات زمینى مى‌باشند. از اینجا مى‌توان فهمید که اندیشه مخلوقات بد و ناشایست و اینکه نظام آفرینش ناقص است به هیچ وجه در اندیشه‌هاى قرآنى راه ندارد. ◀️ گاهى در ترجمه‌هاى فارسى آیات قرآن و یا احادیث، کلمه شیطان به «دیو» و یا «اهریمن» ترجمه مى‌شود. البته این ترجمه صحیح نیست. کلمه شیطان معادل فارسى ندارد، لهذا باید عین این کلمه یا کلمه ابلیس که در عربى معادل آن است آورده شود. دیو یا اهریمن به مفهوم حقیقى، از نظر قرآن به هیچ وجه وجود خارجى ندارد و مغایر مفهوم شیطان است که در قرآن آمده است. 📚 خدمات متقابل اسلام و ایران، بر اساس مجموعه آثار شهید مطهری، جلد ۱۴ صفحه ۲۰۹ ـ ۲۱۱ @jahade_tabien1