eitaa logo
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
2.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
32 فایل
﷽ ما فرزندان کسانی هستیم‌کہ در راه دفاع از مرز های وطن ، چیزی جز زیبایی ندیدند .. ارتباط با مدیر : @Mohadeseh_5504 شروط: https://eitaa.com/joinchat/2793603827C44a4ff28f3 کپی ؟ حلاله رفیق🌱 . کپی از اسم کانال: لا❌
مشاهده در ایتا
دانلود
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
-
كلام ِشهيد ابراهيم هادي ؛ مشکلِ‌کارمااین‌است‌که‌براي‌رضاي همه‌کارمي‌کنیم‌اِلارضاي‌خدا ! . 🌿
گاهے ڪفش‌هاے خانواد‌ه رو واڪس بزن گاهے دستمال بڪش! دستشویے بشور! از این جنس ڪوچیڪ شدن‌هاست ڪه آدم‌ها رو بزرگ میڪنه!
زندگۍ‌بھ‌خون‌وابستھ‌است وپیڪرتاریخ‌بۍ‌خون‌خدا مردھ‌اۍبیش‌نیست‌! وسرمبارڪ‌امام‌شھیدبرفرازنۍ رمزۍ‌است‌میان‌خداوعشاق... یعنۍڪھ‌این‌است‌بھاۍ‌دیدار :)♥️🌿
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
#معرفی‌کتاب #معرفی‌شهید
مصطفی بچه مسجدی و فعال بسیج بود، اما تک پسر خانواده بود و وضع مالی خوبی داشت، به تیپ و ظاهر خودش هم توجه می کرد. وقتی حضرت آقا در مورد کار جهادی پیام دادند، تمام فعالیت خود را روی این موضوع متمرکز کرد، به تمام فامیل و اشنایان رو می انداخت و از آنها کمک می گرفت. دیگر این اواخر به ظاهر خودش توجه نمی‌کرد، لباس هایش پر از لکه های الکل و مواد ضد عفونی شده بود برای اینکه کار اشتغال دو جوان فامیل را هماهنگ کند، این موتور را هم فروخت. راه و رسم شهید ابراهیم هادی را می شناخت، هیچ دلبستگی در دنیا برای خودش ایجاد نکرد. او از همه چیز دل برید و رفت... 📙برگرفته از کتاب آقای ایرانی. خاطرات شهید مدافع سلامت مصطفی علی دادی
می‌خواست برود سرکار از پله‌های آپارتمان،تندتند پایین می‌آمد! آنقدر عجله داشت که پله‌ها را دوتا یکی‌ رد می‌کرد! جلوی در خانه که رسید بهش سلام کردم‌ گفتم: آرام‌تر فوقش یک‌ دقیقه دیرتر می‌رسی سرِکارت! سریع نشست روی موتور،روشن کرد و گفت علی‌آقا! همین یک‌ دقیقه یک‌ دقیقه‌ها شهادت آدم را یک روز به یک روز به عقب می‌اندازد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا