eitaa logo
کودک نوجوان بنت الهدی🌙
435 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
729 ویدیو
32 فایل
گروه جهادی تخصصی تربیتی کودک و نوجوان 😊 شعار : امید ایمان حرکت برای ایران قوی ادمین 👇 @azizplus 📍پیام و نظرات شما را به مسئول گروه منتقل میکنم درباره ی ما 👇 http://zil.ink/jahadibentolhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
هدیه های عروس خانم ها باید به دستشون رسیده باشه. خوشبخت و عاقبت بخیر باشید💫 برامون عکس بفرستید ✌️ رسم شهید بنت الهدی @Jahadibentolhoda
مدت زیادی بود که پیگیری میکرد برای اینکه با ما بیاید اردوی جهادی ... خانمـ ِ ... بعد از هر برنامه ای که اجرا میکردیم یا در کانال اعلام می‌شد که بناست داشته باشیم ، پیام میداد: سلام خانوم شوکتی... خوبید ؟ خانواده خوبن؟ کمک میخواین من بیام؟ هر بار جواب ما چی بود ؟
جواب این بود که فعلا خیر ، کار خاصی نداریمـ حالا چرا ؟ واقعا ما کار نداشتیم که به ایشون بسپریم؟ یا چی؟
بله خلاصه... کار داشتیم... اما چند نکته بود ؛ اول که باید صبر ایشون مورد آزمایش قرار میگرفت دوم اینکه در این بین کارگاه هایی برگزار شد که میخواستم ببینم چقدر علاقه به یادگیری مبنایی کار دارن ایشون... و‌ سوم اینکه باید کار و فعالیت نسبت به توانایی فرد سپرده بشه چند بار هم بنا شد ایشون بیان که به دلیل اولویت خانواده گفتیم نه ،،، اونجا مهم تره و نهایت در اردوی مادران چند فرزندی ایشون اومدن و...
زودتر از ما رسیده بودن ایشون به محل اردو ____ تا همدیگرو دیدیم اومدن و کمک دادن در سر و سامون دادن وسایل و حمل چمدون معروف جهادی ___ حالا گوی و میدان آماده بود ؛ در کنار چند نفر مربی دیگه کار رو سپردم و به جز چند تا راهنمایی چیز دیگه ای نگفتم تا ببینم چطور مدیریت میکنن تعداد کودکان قابل توجه بود و ایشون میشه گفت با چند مربی دیگه تونستند فضا سازی کنن بازی تعریف کنن و کار رو پیش ببرن ____ از دور حواسم بهشون بود و به کارای دیگه ی اردو رسیدمـ قطعا نکاتی هست که باید بهتر بشه اما از اینجا بهش میگم خدا قوت ✌️👌 دمت گرم قبول حق
انتخاب شما کدوم صندلیه؟https://survey.porsline.ir/s/rea58eZR وارد لینک بشید ☝️ نتیجه جالبه 😎
36.4K
🤭☝️ در راستای همراه بودن با کانال
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود _________ پیر مردی بودی مدتها دنبال حقیقت و علم و عین ما از این کلاس به اون کلاس از این دوره تربیتی به اون دوره تربیتی که یاد بگیره که بیشتر بفهمه زمان قدیم هم بود و نمیشد دوره رو بخری رو بگی ذخیره میکنم و بعد گوش میدم ....ادامه دارد
یه روز پیرمرد قصه ی ما فهمید که یه معلم و مربی درجه یک به شهرشون اومده با خودش گفت : پیش ایشونم میرم و از ایشونم یاد میگیرم مثل همه ی معلم هایی که داشتمـ . . . شال و کلاه کرد رفت و رفت و رفت تا به خونه ی معلم تازه وارد شهر رسید. تق و تق و تق در زد و منتظر که تا بگه من اومدم از شما یاد بگیرم و معلم خصوصی من بشید معلم هم قبول کنه آما اون معلم گفت : برو پیش همون معلمی که داشتی ! پیر مرد غمگین شد و به فکر فرو رفت که چرا منو قبول نکرد این استاد آخه . . .؟ ادامه دارد