.
عالم رحم
اما عالم دوم (پس از عالم ذر) عالمی است که خداوند آن را عالم رحم نامیده است. یعنی بعد از آن که پدر و مادر جسم انسان را فراهم کردند، خداوند از میان « ارواح عالم ذر » روحی را انتخاب وبه آن جسم منضم می کند، این روح در رحم دورانی را آغاز می کند که بسیار پر رمز و راز است. درست از این به بعد است که به او انسان وبشر گفته می شود. بشر درعالم رحم می خورد، می آشامد، درد می کشد، شادی می کند، غمگین می شود واز همه مهم تر می آموزد اما تکلیف ندارد. بدن این بشر :
1- از عصاره خاک است ؛ 2- این عصاره تبدیل به نطفه می شود ؛ 3- نطفه علقه می گردد ؛
4-علقه مضغه (تکه ای گوشت مانند) می شود ؛ 5-مضغه استخوان می گردد ؛ 6-برآن استخوان گوشت پوشانده می شود ؛
7-سپس خداوند طرح جدیدی درمی اندازد، و در آخر ماه چهارم از شروع نطفه، یکی از روحهای آفریده شده در عالم ذر را انتخاب و در آن جسم می دمد.
8- همه این مراحل در محفظه ای با سه لایه انجام می پذیرد.
انسان را از عصاره اي از گل آفريديم. (۱۲) سپس آن را نطفه اي در قرارگاهی مطمئن (رحم) قرار داديم. (۱۳) سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (پاره گوشتی) درآوردیم و آن پاره گوشت را به صورت استخوانهائي در آورديم، سپس استخوانها را با گوشتی پوشاندیم و بعد آن را خلقت جدیدی دادیم، بزرگ است خدائي كه بهترين خلق كنندگان است! (۱۴) مؤمنون
✍️احمد جهان بزرگی
لطفا اگر سؤالی هست در پی وی بپرسید
.
.
صهیونیستها همیشه آرزو داشته اند که ایران اسلامی را از هدف میانی (و نه غائی ) جبهه مقاومت به یک سمت انحرافی بکشانند . یکی از اهداف انحرافی وارد شدن به باطلاق افغانستان و در گیری با گروههای موجود در افغانستان بوده است . اخیرا با حرکتهائی که طالبان انجام میدهد ، صهیونیستها جبهه اصلاحات را راه انداخته اند که نظر جبهه مقاومت را از رژیم صهیونیستی به سمت افغانستان و طالبان منحرف کنند ....
زهی خیال باطل .....
.
.
ما از کشور های سلطه می خواهیم تا زمانی که شلوار خودشان را نمی توانند بالا بکشند ، در کار ایران فضولی نکنند.
.
.
دوست عزیزی سؤال کرده اند که:
برخی مذهبیون که طرفدار نظریه داروین هستند مدعی هستند حضرت آدم نتیجه تکامل حیوانی است و بعد از دمیدن روح در جسم آن جنبه های روحانی ان نیز شکل گرفته است، در این خصوص ممنون میشوم نکاتی اگر هست محبت نمایید.
پاسخ
روایت غالب شیعه در مورد انسانهای امروزی بر اساس این روایت حضرت علی ع است که در پاسخ این سؤال که قبل از آدم چه کسانی بودند؟ فرمودند: آدم ، قبل از او هم آدم و همینطور پیش روید....
معنای این حدیث این است که از یک زمانی که ممکن است سه میلیون سال پیش باشد خداوند دوره هائی از انسانها را آفریده که هی از بین رفته و دوره جدیدی ایجاد شده است..... تا این که حدود 12 تا 16 هزار سال پیش خداوند دوره جدیدی از انسانها را به ترتیبی که در نوشته های بنده دیده ایداز حضرت آدم ابوالبشر ع خلق کرده است.
✍ احمد جهان بزرگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این ها همان سگ و گربه های خانگی هستند که هر روز حمامشان میکنند و به قول خودشون خیلی تمیز هستن!
🔹و حالا واقعیت را ببینید! البته انگل هایی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند که بحثِ شان جداست!
*************************************
دوست عزیزی فرموده اند :
در نظریهی عالم ذر گفته میشود خداوند عالم ذر و عهد آن را از یاد انسان برد. عهدی که انسان فراموش کرده، چگونه قابل بازخواست است؟
پاسخ:
بنده با تفحص در آیات و روایات جائی مشاهده نکردم که گفته شده باشد که خداوند عالم ذر را از یاد انسانها برده باشد.
آیه 172 سوره اعراف می فرماید:
و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی میدهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطری توحید بیخبر ماندیم)»!
این آیه شریفه دلالت دارد بر این که انسان خودش فراموش کرده است. و اصولا به بشر انسان می گویند، زیرا فراموشکار است.
علاوه بر اینها ، به فرض قبول کنیم ما فراموشکاریم و آن عهد و عالم ذر را فراموش کردیم. خداوند در طول تاریخ 124000 پیامبر و 12 امام را در میان ما انسانها گذاشته است که آن عهد و عالم را به ما گوشزد کنند. وقتی گوشزد کردند پاداش و مجازات معنا می یابد.
.
دوست محترمی سؤال فرموده اند :
بسیاری از اندیشمندان شیعه روایات عالم ذر را به فطرت یا تأویلات عرفانی حمل میکنند. به چه دلیل تحلیل آنها نادرست است؟
آقای قرائتی در تفسیر نور در ذیل آیه 172 سوره اعراف می گویند:
چگونگى پيمان گرفتن خدا از بنىآدم در اين آيه بيان نشده است، ولى مفسّران اقوال متعدّدى بيان كردهاند كه مشهورترين آنها دو قول است؛
الف: طبق روايات، پس از خلقت حضرت آدم، همه فرزندان او تا پايان دنيا به صورت ذرّات ريز و پراكنده، همچون مورچگان از پشت او بيرون آمده، مورد خطاب و سؤال الهى قرار گرفتند و به قدرت الهى به ربوبيّت خدا اعتراف كردند. سپس همه به صلب و گل آدم برگشتند تا به تدريج و به طور طبيعى به اين جهان بيايند. اين عالم را «عالم ذرّ» و آن پيمان را «پيمان ألَست» مىگويند.
امام صادق عليه السلام فرمود: بعضى از ذريّهى آدم در عالم ذرّ به زبان اقرار كردند، ولى ايمان قلبى نداشتند. از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه اين اقرار، روز عرفه انجام شده است.
ب: مراد از عالم ذرّ، همان پيمان فطرت و تكوين مىباشد. يعنى هنگام خروج فرزندان آدم از صلب پدران به رحم مادران كه ذرّاتى بيش نيستند، خداوند فطرت توحيدى و حقّجويى را در سرشت آنها مىنهد و اين سرّ الهى به صورت يك حسّ درونى در نهاد وفطرت همه، به وديعت نهاده مىشود. همچنين در عقل و خردشان، خداباورى به صورت يك حقيقت خود آگاه نقش مىبندد. و لذا فطرت و خرد بشرى، بر ربوبيّت خداوند گواهى مىدهد.
آقای قرائتی اگر چه نگفته اند که کدام نظریه را قبول دارند. اما علامه طباطبائی در المیزان جزء مفسرین دسته اول هستند ؛ ایشان می فرمایند: «خواننده محترم اگر در آيه مورد بحث يعني آيه" وَ إِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّيَّتَهُم ..." به خوبي دقت بفرمايد خواهد ديد که آيه ... اشاره ميكند به يك نشات انساني که سابق بر نشات دنيايي او است، اين نشات است که خداوند در آن بين افراد نوع انسان تفرقه و تمايز قرار داده و هر يك از ايشان را بر نفس خود شاهد گرفته است که" أَ لَستُ بِرَبِّكُم آيا من پروردگار شما نيستم! قالُوا بَلي گفتند آري" اين است معناي آيه شريفه». و در صفحه بعد در نتیجه می گویند: « [معنی آیه این است که] ذكر كن براي مردم موطني را که در آن موطن خداوند از بشر از صلبهايشان ذريهشان را گرفت، بطوري که احدي از افراد نماند مگر اينكه مستقل و مشخص از ديگران باشد، و همه در آن موطن جدا جداي از هم اجتماع نمودند، و خداوند ذات وابسته به پروردگارشان را به ايشان نشان داد، و عليه خود گواهشان گرفت، و ايشان در آن موطن غايب و محجوب از پروردگارشان نبوده و پروردگارشان هم از ايشان محجوب نبود، بلكه به معاينه ديدند که او پروردگارشان است، هم چنان که هر موجود ديگري به فطرت خود و از ناحيه ذات خود پروردگار خود را مييابد بدون اينكه از او محجوب باشد».
.
جناب آقای رئیسی عزیز
بوروکراسی در قوه مجریه دقیقا صد برابر بوروکراسی در قوه قضائیه قدرتمند ، در هم تنیده و فاسد است ....
پس اگر قاطع و پا به رکاب نباشید و به عبارت عامیانه بولدزری عمل نکنید بوروکراسی قوه اجرائیه شما را فشل خواهد کرد
برای پیش برد امور در خیلی از جاها انقلابی و سر صحنه عمل کنید نه با نامه نگاری ؛ حتی اگر پرتی هائی هم به وجود آید اما اصل کار پیش برود نتیجه خوبی خواهد داشت.
توصیه می کنم یک تیم قوی حقوقی در کنار خود فراهم کنید تا راههای قانونی کارهای انقلابی را برای شما پیدا کنند . این امر سبب می شود که جلوی مطبوعات معاند که در آینده چپ و راست به شما خواهند گفت این کار شما غیر قانونی است، مردم را توجیه و موانع را از سر راه شما بردارند .
این مطالب را بر اساس یک تجربه مدیریتی عرض کردم .....
.✍️احمد جهان بزرگی
.
.
این جماعت سرطان اصلاحات استاد بی قانونی هستند.... اما همواره برای طرف مقابل خود علم قانون بلند می کنند و چپ و راست قانون را اکثر قریب به اتفاق نابجا به رخ او می کشند ، که خواهید دید.
گنده آنها که سعید حجاریان باشد در دوره ممنوعیت درج مقاله در مطبوعات با نام مستعار جهانگیر صالح در مطبوعات دگر اندیشان برانداز مقاله چاپ می کرد.
آنها مدرک سازی برای کردان را در دوره احمدی نژاد علم کردند اما دزدی پایان نامه توسط رفیقشان را پنهان نمودند.
.✍ احمد جهان بزرگی
.
.
عالم دنیا
پس از وقایع عالم ذر، خداوند روح آدم ع را در کالبدی از گل خشکیده دمید و روح همسرش حوا را نیز در کالبدی گذاشت و به آدم ع فرمود:
«اي آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاي) گوارای آن هر چه ميخواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد! (۳۵) پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنانرا از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگي (به زمين) فرود آئيد در حالي كه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود، و براي شما تا مدت معيني در زمين قرارگاه و وسيله بهره برداري است. (۳۶) سپس آدم از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است. (۳۷) گفتيم همگي از آن (به زمين) فرود آئيد (هبوط کنید)؛ هرگاه هدايتي از طرف من براي شما آمد كساني كه از آن پيروي كنند نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين ميشوند. (۳۸) و كساني كه كافر شوند و آيات ما را تكذيب كنند اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود» (۳۹)بقره
و این هبوط در دوازده (یا هشت) هزار سال پیش اتفاق افتاد.
پس از هبوط آدم ع عالم سوم برای انسانها، عالم دنیا شد، که جایگاه موقت اکثریت انسان هائی است که خدا روح آنها را در عالم ذر آفرید. این عالم نیز دنیای آزمایش دیگری است که برای امتحان انسان ها بر پا شده است. تا سعید از شقی تمیز داده شود.
« آن روز كه (قيامت) فرا رسد هيچكس جز به اجازه او سخن نميگويد گروهي از آنها شقی و گروه دیگر سعید هستند (۱۰۵) اما آنها كه شقی شدند در آتش اند، و براي آنها زفير و شهيق (ناله هاي طولاني دم و باز دم) است. (۱۰۶) جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمين بر پاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد كه پروردگارت هر چه را اراده كند انجام ميدهد. (۱۰۷) اما آنها كه سعید شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششي است قطع نشدني! » (۱۰۸)هود
.
عالم دنیا
پس از وقایع عالم ذر، خداوند روح آدم ع را در کالبدی از گل خشکیده دمید و روح همسرش حوا را نیز در کالبدی گذاشت و به آدم ع فرمود:
«اي آدم تو با همسرت در بهشت سكونت كن، و از (نعمتهاي) گوارای آن هر چه ميخواهيد بخوريد (اما) نزديك اين درخت نشويد كه از ستمگران خواهيد شد! (۳۵) پس شيطان موجب لغزش آنها شد، و آنانرا از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در اين هنگام) به آنها گفتيم همگي (به زمين) فرود آئيد در حالي كه بعضي دشمن ديگري خواهيد بود، و براي شما تا مدت معيني در زمين قرارگاه و وسيله بهره برداري است. (۳۶) سپس آدم از پروردگار خود كلماتي دريافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبه او را پذيرفت، خداوند تواب و رحيم است. (۳۷) گفتيم همگي از آن (به زمين) فرود آئيد (هبوط کنید)؛ هرگاه هدايتي از طرف من براي شما آمد كساني كه از آن پيروي كنند نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين ميشوند. (۳۸) و كساني كه كافر شوند و آيات ما را تكذيب كنند اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود» (۳۹)بقره
و این هبوط در دوازده (یا هشت) هزار سال پیش اتفاق افتاد.
پس از هبوط آدم ع عالم سوم برای انسانها، عالم دنیا شد، که جایگاه موقت اکثریت انسان هائی است که خدا روح آنها را در عالم ذر آفرید. این عالم نیز دنیای آزمایش دیگری است که برای امتحان انسان ها بر پا شده است. تا سعید از شقی تمیز داده شود.
« آن روز كه (قيامت) فرا رسد هيچكس جز به اجازه او سخن نميگويد گروهي از آنها شقی و گروه دیگر سعید هستند (۱۰۵) اما آنها كه شقی شدند در آتش اند،...(۱۰۶) اما آنها كه سعید شدند در بهشت جاودانه خواهند بود،....(108)
37.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
دشمن در چه فکریه ...
ایران پر از بسیجیه
به جوانهای پر تلاش و پر انرژی اعتماد کتیم
دشمن ازجوانهای ما می ترسد
این کلیپ امروز ساعت۱۲ از طرف دوستان تو صفحه اینستاگرام گذاشته شده اینستا پاکش کرده
حتما ببینید و به گروه های دیگه ارسال کنید
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
این ها را الگو قرار دادن جامعه ایران را تضعیف می کند .
.
هدایت شده از نصیر
صفحه نخست » تاریخ جمهوری اسلامی
کد خبر: ۲۵۵۳۵
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۱-22 June 2021
روایت محمدحسین صفارهرندی از حسین قدیانی
حسین قدیانی در عرصه قلم همان حسین قدیانی میدان فوتبال است؛ جنگنده، سمج، برخوردار از ذخیره تمامنشدنی انرژی و نیز هنرهای فردی با چاشنی عملیات نمایشی.
یادش بخیر، روزهای توپ زدن در زمین گل کوچک کیهان که با همت امیرحسین فردی - پدر خوب بچهها - تعطیلناپذیر بود و جماعتی از اهالی ادب و هنرهای فردی را به کاری جمعی وامیداشت که هم تفنن و تفریح بود و هم ورزش و تمرین و هم بهانهای برای یاران همدل و صدالبته با دیدگاهها و مشارب گوناگون سیاسی و فرهنگی و تنوع نسلها، آنگونه که پیشکسوتانی همچون محمدرضا سرشار و پدیدههای مبارک ادبیات انقلاب نظیر رضا امیرخانی در کنار و رویاروی هم پا به توپ میشدند و قهرمانان دیگری از اهل قلم نیز فارغ از دغدغه کتاب و نقد و ترجمه توی زمین فوتبال بر سر و کله و ساق پای هم میزدند.
در آن میان برای یکی مثل من که سالیان درازی است از شور و تقلای عصر جوانی فاصله گرفته و در میانسالی بیشتر حسرت توش و توان گذشته در صحنههای پرهیجان ورزشی را میخورد، قرار فوتبال امیرخان فرصتی بود تا کنار جماعت مختصر تکاپویی داشته باشم و بیش از آن از شور و نشاط جوانترها لذت ببرم. آنکه بیش از همه این مقصود را برآورده میکرد، هنرنماییهای جوانکی پرتب و تاب در زمین بازی بود که وقتی پا به توپ میشد، هر دو طرف عزا میگرفتند؛ طرف رقیب از آن رو که حریف او نمیشدند و تیم خودی هم کلافه از خورهبازیهای او که به کسی پاس نمیداد! دریبلهای ریز و پیدرپی و شوتهای کاری و حسابشدهاش و مزید بر هر دو بازیهای نمایشی و درجا که به مالیات گرفتن از توپ تشبیه میشد، خیرهکننده و جالب اینکه مایه دلخوری یاران همتیمش نمیشد؛ اگرچه کلافهشان میکرد! پسرک تیز و پرجست و خیز با این همه، بسیار کمحرف، محجوب و خجالتی بود. وقتی پای حرف و بحث به میان میآمد، جز درحد گزیدهگویی، لب به سخن بازنمیکرد و بیشتر از بزرگترها میشنید و آنچه را مطبوع طبعش میافتاد، در لوح اندیشه و دل ثبت میکرد.
مدتی بود که او را در جمع بچههای «مدرسه» و بعد «نسل سوم» کیهان فعال میدیدم؛ کنار دوستان خوبی مثل صادق غفرانی، کامران نجفزاده و مهدی محمدی که خود بچهها این آخری را فیلسوف صفحه مدرسه لقب داده بودند: حسین قدیانی اما خیلی زودتر از بقیه، طریقت گریز از مدرسه و راهیابی به جمع – ظاهراً- بزرگان را آموخت و به قول طعنهزنانش، غوره نشده، مویز شد! او این راه را آسان طی نکرد، میخواند و مینوشت و مینوشت... حتی اگر 10 بار نوشتههایش راهی به صفحات رویی روزنامه نمییافت، دست از سماجت برنمیداشت، باز مینوشت، پس از آنکه بسیار میخواند ... و چنین بود که کلاسهای مدرسه را جهشی طی کرد و خیلی زود به دانشگاه رسانه راه یافت.
وقتی جنگ شد! یعنی آنگاه که شعلههای فتنه زبانه کشید، وقت آن بود که سوار اتوبوسی شود که پیش از این پدرش را برده بود جبهه! و سوار شد آنگونه که دیگر پیاده شدن از آن قابل تصور نیست. حسین، وقتی پلاک پدر شهیدش را به گردن آویخت و با اصحاب فتنه دست به گریبان شد، توفانی بهپا کرد که بیاختیار ما را به یاد پیچ و تابهای هنرمندانه و یکهتازیهایش در زمین گل کوچک کیهان و قرارگاه امیرخان انداخت. به جای جادوگری با توپ و دریبلهای ریز و شوتهای فنی و کاری، حالا قلم او بود که رقصکنان بر صفحه روزنامه میخرامید و دلنوشتههایش بر صفحات اینترنت، شور و شعور پمپاژ میکرد؛ دل دوستان را خنک و سینه دشمنان را آکنده از کینه و درد میکرد. هنر او آنجا ظاهر شد که در هجوم ناجوانمردانه جبهه فتنه بر سرش، قافیه را نباخت و یک تنه قد علم کرد و جنگید و جنگید تا لشکر حریف سپر انداخت و خواب نیمهشب را بهانه کرد تا وانمود کند در صحنه مصاف یک «قبیله» با یک «مرد» کم نیاورده است! بیتردید، این روزها ادبیات انقلاب و ادبیات و هنر مقاومت به قلم حسین قدیانی بدهکار شده است. چه، او زمانی به پای این علم خجسته قامت برافراشت که بسیاری از سرافرازان این عرصه در قعود حیرت و سرخوردگی کمر خم کرده بودند. بگذریم از جماعتی که گسسته از بیعت پیشین راه خروج بر امام خویش در پیش گرفتند و سببساز جوشش غیرت نسل سوم انقلاب در هنگامه خیانت و سکوت خواص راه گم کرده و سرگردانی یاران دست و پا گم کرده شدند.
ادبیات غیرت، این روزها مدیون جوانی است که به کلمات، جان و معنایی تازه بخشید. حالا دیگر کمتر کسی است که وقتی نام «ساندیس» را میشنود به یاد این جمله فرزند شهید اکبر قدیانی نیفتد که «به کوری چشم فرانس 24، اعتراف میکنم و افتخار میکنم که حکومت به ما ساندیس داد.» آنقدر این جمله را گفت و نوشت و تکرار کرد که دشمنان ایران، از تهمتهای سخیف و مضحکشان به حماسه حضور ملت انقلابی و بلندهمت ما، انگشت ندامت به
هدایت شده از نصیر
دندان گزیدند.
شاگرد دیروز مدرسه، امروز استاد دل بردن از دلدارانی است که به نام خدا انقلاب کردهاند، به یاد روح خدا در صحنه دفاع از حق ایستادهاند و پیروی از ولی خدا (حضرت سیدعلی) را دعای فرج آن ذخیره موعود و دردانه خدا ساختهاند.
این سطرها را به مثابه شکر به درگاه حضرت حق به خاطر «تولد یک پروانه» و به نیابت از خیل عظیم خوانندگان و دوستداران قلم فرزند خوب ملت نوشتم تا شاهدی باشد بر صدق این ادعا که «شاگرد از استاد سر آمده است!»
محمدحسین صفارهرندی
هدایت شده از مکتب جهانی اسلام
🔴فاش شدن راز ۱۱ سپتامبر توسط ژنرال آمریکایی
💢ژنرال وسلی کلارک رئیس سابق ستاد ارتش امریکا و فرمانده سابق ناتو در سال ۲۰۰۷ با صراحت اعلام کرد:
♦️حادثه ۱۱ سپتامبر بهانهای برای ویران کردن لبنان، عراق سوریه، لیبی، سومالی، سودان و ایران بود.
♦️این ژنرال کهنه کار آمریکا ادامه داد: تمام ۷ کشور به غیر ایران با جنگ نابود شدند. ولی به دلیل قدرت نظامی ایران، استراتژی به نابودی نرم تغییر کرد.
♦️او هم چنین گفت تحریم ها دو هدف دارند.
یا ایران دچار آشوب می شود که پروژه سوریه جنگ داخلی اجرا می شود یا ایران تسلیم مذاکره می شود که پروژه عراق و لیبی خلع سلاح و حمله نظامی اجرا می شود.
♦️ایران راهی جز پیروزی در جنگ اقتصادی ندارد یا پیروز می شود و ابرقدرت می شود یا شکست می خورد و نابود می شود.
💯💯 از این گفتگو سال ها می گذرد و کشورمان ایران توانست مقابل شدیدترین تحریم های اقتصادی مقاومت کند و از پس تهدیدهای نظامی هم عبور کند. اکنون این ایران است که سرنوشت منطقه غرب آسیا را تعیین می کند و به یک قدرت جهانی تبدیل شده است.
📚منبع: کتاب برج های دوقلو
👤خوان آنتونیوسارین ... استاد دانشگاه شیکاگو
#ایران_قوی
#غرب_بدون_روتوش
🇮🇷 به #کانال_خط_شکن_بپیوندید.👇
Join🔜 @Khatshekan1🙏
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
هدایت شده از جهان بزرگی احمد
.
.
به بهانه مسائل اخیر حسین قدیانی (3)
چرا یک زندان رفتن بر اساس شکایت آدمهای .... ، انسان را از این رو به آن رو می کند خدا می داند ........
قلم قبل حسین قدیانی در بهمن 97 .......... یعنی 2 سال پیش ...........
همین که پاچهی شلوار #رضا_شکیبایی (سردبیر وطن امروز) 20 سانت نیست؛ همین که درون جیب بالای کت #احسان_محمدحسنی (رئیس سازمان اوج) هیچ درختی دیده نمیشود؛ همین که زیپ شلوار #وحید_جلیلی (انقلابی دغدغهمند) همیشه در ملأعام بسته است؛ همین که فاق شلوار #محمدرضا_کائینی (روزنامهنگار و تاریخپژوه) به کوتاهی سیبیل گربه نیست؛ همین که نخ شرت ماماندوز #مازیار_بیژنی (طراح اهل بیت انقلاب) از آستین کاپشنش نزده بیرون؛ همین که عرقگیر #یاسر_جبرائیلی (کارشناس مسائل اقتصادی و سیاسی) به رنگ لنگ حمام نیست؛ همین که کت #رائفی_پور (کارشناس همهی مسائل) درون شلوارش نیست؛ همین که #نجم_الدین_شریعتی (مجری برنامهی خدامحور سمت خدا) با حولهی قدی پدربزرگش در تلویزیون ظاهر نمیشود؛ همین که دکمههای پیرهن #میثم_ایرانی (از خوبان نازنین اینستاگرام) با طناب به کفشش بسته نشده؛ همین که خشتک #علی_زکریایی (طناز قهار) از 10 جا پاره نیست؛ همین که #علی_صدری_نیا (مستندساز) موهایش را عین بچهراسو شانه نمیکند؛ همین که سوراخ ناف #مهدی_صفارهرندی (تهیهکننده) از کیلومتر 25 جادهمخصوص معلوم نیست؛ همین که کفش #علی_علیزاده (قاتل بیبیسی و من و تو) 4 متر و 3 سانت، پاشنه ندارد؛ همین که دماغ #وحید_یامین_پور (کارشناس و مجری رسانه) از 8 جا عمل نشده؛ همین که لایههایی از شکم #مسعود_فروغی (سردبیر فرهیختگان) از جورابش نزده بیرون؛ همین که #میثم_محمدحسنی (مدیر نصرتیوی) از لیف به جای کراوات استفاده نمیکند؛ همین که اندازهی هر 2 پاچهی شلوار #عباس_گودرزی (طراح خوشذوق حزباللهی) با هم مساوی است؛ همین که لب بالایی #صادق_مهدی_غفرانی (روزنامهنگار و فعال رسانه) شیفت روی انگشت شصتش نیست؛ همین که #کامران_نجف_زاده (خبرنگار برجستهی ایران در نیویورک) از پارچهی دمکنی خالهاش به عنوان پالتو استفاده نمیکند؛ همین که آستین کت #میثم_مطیعی (مداح صاحبسبک انقلابی) از لالهی گوشش بیرون نزده؛ همین که #مهدی_رسولی (مداح دلاور و اصیل) روی سرش گل سر ننهی فولادزره نمیگذارد و همین که موی دماغ خود من حسین قدیانی تا به حال هرگز گره به پنبههای نافم نخورده؛ این یعنی برتری 6 بر هیچ جوانان جناح انقلاب بر هرزههای غربزده که سر و ریخت بیریختشان بدل به سوژهی جوک ملت شده! دم قدمایمان گرم با این #ضرب_المثل واقعا حکیمانه؛ «میمون هر چی زشتتره، بازیگوشیش بیشتره!» و #روی_سن بره که دیگه بدتر!
.
.
✍️جهان بزرگی احمد,
.
برای بنده عجیب است .............. اعضاء سرطان اصلاحات از یک فرد حزب اللهی شکایت می کنند ، به زندان می افتد ........ اما با عصبانیت از دست حزب اللهی ها با همانها هم جبهه می شود ...........
فعلا فقط یک چیز به ذهنم می رسد ............. در برابر اعضاء سرطان اصلاحات ما از حزب اللهی ها خوب دفاع نمی کنیم ........
آقای شریعتمدار مقصر است ......... پس از زندان باید آنقدر قدیانی را تحویل می گرفت و بولد می کرد که قدیانی پشتیبانی را خوب حس می کرد ....
سرطان اصلاحات یک فرد معاند با سابقه بسیار مشکوک را رئیس شورای اصلاح طلبان می کند ............ اما خدا نکند یک فرد حزب اللهی مورد هجوم سرطان اصلاحات قرار بگیرد ........... خیلی از کسانی که سابقا به او اظهار ارادت می کردند حتی می ترسند به او تلفن کنند ........
اما قلیلی از با معرفتهای شجاع می مانند .............. و می نویسند : « من هم یک جهان بزرگی هستم ».... درود بر شرفتان ...........
باید دوستان قدیانی می ماندند و می گفتند : « ما هم یک قدیانی هستیم »
اما دریغ و درد ....
.
.
.
برادر عزیزم آقای رئیسی
در خصوص برجام تنها چیزی که از شما می خواهیم اعلام آخرین فرمایش حضرت آقا در مورد برجام و تأکید بر اجرای این فرمایش است.
همین .......یا علی
.
جهان بزرگی احمد:
.
متأسفانه از این سلولهای سرطان اصلاحات، چیزی عاید آقای رئیسی نخواهد شد ... نمیگویم نباید نظرخواهی میکرد. نتیجه نظرخواهی را می گویم.
امثال زیدآبادی، عبدی، نصیری و ... قبلا طرحهایشان را داده اند ....
در یک کلام :
آنها در طرحهایشان ذلت مردم ایران را می طلبند. نه از سر عامل بودن ، که این را هم ما سخت می توانیم اثبات کنیم ، بلکه از سر این که روابط بین الملل و لوازماتش را نمی فهمند. در آینده هم نخواهند فهمید....
.
.
برادر عزیز جناب آقای رئیسی
در کشوری ممکن است :
فقر نباشد ، اما احساس فقر باشد..... این بد است
افسردگی نباشد ، اما احساس افسردگی باشد ..... این بد است
وابستگی نباشد ، اما احساس وابستگی باشد...... این بد است
خفقان نباشد ، اما احساس خفقان باشد ...... این بد است
و .........
تحول باشد ، اما احساس عدم تحول باشد ....... این بد است
برادر !
سپردن هر یک از مناصب سطح عالی (مدیر کل به بالا ) به افرادی از سلولهای سرطان اصلاحات و به ویژه مدیران دولت های 11 و 12 احساس عدم تحول به دنبال خواهد داشت .....
و این برای شما بسیار بد است ....
توفیق شما را در تحول از خدا خواستارم .....
.