خداوند (برای آنان که کفران نعمت میکنند،) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا میرسید؛ امّا به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام میدادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید!(112) نحل
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ(112) نحل
***********************************************
براي آنكه مفهوم امنيت در نظام سياسي اسلام و فرهنگ مكتب هدايت از وضوح و روشني خاصي برخوردار گردد و افراد مختلف با گرايشهاي متفاوت بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند، تعريف زير را براي امنيت پيشنهاد ميكنيم كه بتواند امنيت در همه سطوح را شامل شود، هم سطح فردي، و هم گروهي، هم ملي و هم بينالمللي:
امنيت يعني، مصونيت از تعرض و تجاوز به حقوق مشروع
در سطح فردي «مصونيت يك فرد»، در سطح جمعي و گروهي «مصونيت يك جمع يا گروه»، در سطح ملّي «مصونيت يك ملت» از تعرض و تجاوز به حقوق مشروعش، امنيت ناميده ميشود.
*********************************************
پیام ها(تفسیر نور ، آقای قرائتی )
1- تاريخ بشر، داراى ضابطه، قانون و برپايه سنّتهاى الهى است. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا»
2- از بيان مثالهاى قرآنى در مورد تاريخ واقوام گذشته، عبرت بگيريم. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا»
3- امنيّت و آرامش در رأس نعمتها و زمينهى توسعه در رزق و اقتصاد جامعه مىباشد. «آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها»
4- لازم نيست يك منطقه همه نيازش را خودش تأمين كند، بلكه مىتواند واردات داشته باشد. «يأتيها رزقها رغدا من كل مكان»
5- عذابهاى دنيوى نسبت به عذابهاى اخروى، نوعى چشيدن است نه نوشيدن. «فَأَذاقَهَا اللَّهُ»
6- كفران نعمت در همين دنيا، عقاب دارد. فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ
7- كفران نعمت باعث زوال آن است. «فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ»
8- فقر اقتصادى و ناامنى اجتماعى، از نشانههاى بىاعتنايى جامعه به اصول دينى است. فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ
9- كفران نعمت هم عذاب جسمى دارد. (فقر و گرسنگى)، هم عذاب روحى و روانى (ترس و نا امنى) فَكَفَرَتْ ... فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ👇👇👇👇👇👇👇👇
- کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمیخیزند، و اقدام به فساد در روی زمین میکنند، (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله میبرند،) فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا (چهار انگشت از) دست (راست) و پای (چپ) آنها، بعکس یکدیگر، بریده شود؛ و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایی آنها در دنیاست؛ و در آخرت، مجازات عظیمی دارند(33) مائده
- إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ(33) مائده
****************************************************
آنچه امنيت فرديِ افراد يك جامعه را تهديد ميكند، رفتار خشونت آميز، ضد بشري، توهين آميز، بد جنسي و بيتفاوتي نسبت به همنوعان مي باشد. اين رفتارها معمولاً با عناوينِ «غير انساني»، «وحشيگري»، «جنايت»، «سركوبگري» و «استبداد» توصيف ميشوند كه نتيجه آن «فلاكت»، «تخريب»، «آوارگي»، «مرگ»، «احساسِ ترس»، «شكنجه بدني»، «شكنجه روحي»، «تبعيض» و «تحقير» ميباشد.
*****************************************
پیام ها : تفسیر نور (آقای قرائتی)
1- وظيفهى نظام و حكومت، حفظ امنيّت شهرها، روستاها، جادهها و برخورد با متخلّفان است. إِنَّما جَزاءُ ...
2- جنگ با خلق خدا، جنگ با خداست وآنكه با مردم طرف شود، گويا با خداوند طرف است. «يُحارِبُونَ اللَّهَ»
3- نافرمانى از دستورات پيامبر و مبارزه با آنها، جنگ با خداوند است. «يُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
4- براى آنان كه امنيّت جامعه را بر هم مىزنند، چند نوع كيفر مقرر شده است: اعدام، تبعيد، قطع دست و پا، به دار آويختن. يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا ...
- و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است!(33)اسراء
- وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا(33) اسراء
**********************************************
اساس مصونيت افراد يك جامعه اين است كه ماهيت توسعه طلب و احياناً متجاوز «قدرت»هاي موجود در جامعه اعم از تعرض فرد به فرد، گروه به فرد و دولت به فرد محو يا محدود شود. زيرا «قدرت» اگر بي مهار و سد و بند رها شود ممكن است فرد را كه يكي از اصليترين غايات قوانين است مطلقاً فداي مصلحت و اميالِ «قدرت»، افراد ديگر، گروهها و به ويژه جامعه و دولت كند.
***********************************************
پیام ها(تفسیر نور آقای قرائتی )
1- هر انسانى حقّ حيات دارد، حتّى غير مسلمانى كه با مسلمانان سر جنگ نداشته باشد، مصونيّت جانى و مالى دارد. لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ ...
2- قانون الهى، محور ارزشها و حرمتهاست. «حَرَّمَ اللَّهُ»
3- خودكشى حرام است. «لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ»
4- از نظر اسلام، كشتن افراد، در مواردِ حق (همچون قصاص، دفاع، ارتداد، لواط يا زناى محصنه) جايز است. «إِلَّا بِالْحَقِّ»
5- مظلوم، هر كه باشد بايد مورد حمايت قرار گيرد. مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً ... مَنْصُوراً
6- قرار دادن حقّ قصاص، براى حمايت از مظلوم است. «جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً»
7- اولياى مقتول داراى حقّ قصاص و كشتن قاتل هستند. «جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً»
8- در قصاص بايد خشم و غضب مهار شود و عدالت مراعات گردد. «فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ» اسلام حتّى براى متجاوزان به جان انسانها، عدالت را شرط دانسته است. اولياى مقتول، حقّ ندارند به عنوان قصاص، بيش از يك نفر را بكشند و از قانون قصاص سوء استفاده كنند.
- ای افرادی که ایمان آوردهاید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او [= قاتل] نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.(178) و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید (179) بقره
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ(178) وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (179)بقره
*****************************************************
محمدمصطفي(ص) پيام آور نور و بنيانگذار مكتب سياسي هدايت [در برابر مکتب سیاسی قدرت] در قانون اساسي مدينه(که اولین قانون اساسی نوشته شده میان مسلمانان بود)، در آغازين روزهاي تشكيل حكومت در مدينه، براي امنيت فردي اهميت ويژهاي قائل شدند؛ به عنوان نمونه ایشان در آن «عهد و ميثاق ملي» نوشتند:
1. هر فردي از يهوديان از ما پيروي كند تفاوتي بين آنها و مسلمانان نخواهد بود. [به چنین افرادی ذمی گفته می شود]
2. هرگاه مسلماني، مسلماني را بي جهت بكشد، قاتل او اعدام ميگردد، مگر آنكه بخشيده شود.
3. هر كس در مدينه بماند يا از آن خارج شود در امان است مگر ستمكار و گناهكار.
********************************************************
پیام ها(تفسیر نور آقای قرائتی)
1- در قانون قصاص، اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى ...»
2- قاطعيّت و عطوفت در كنار هم لازم است. «فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ» گويا اولياى مقتول، برادر قاتل هستند و قاتل، از مرز اسلام و اخوت بيرون نمىرود.
3- حقوق اسلامى، آميخته با اخلاق اسلامى است. «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ ... فَمَنْ عُفِيَ»
4- اجراى عدالت، تضمين كننده حيات جامعه است. «لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ»
5- تعادل ميان رأفت و خشونت، لازم است. خدايى كه رحمن و رحيم است، قصاص را رمز حيات مىداند. «لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ»
6- حذف عنصر خطرناك، يك اصل عقلانى است. «يا أُولِي الْأَلْبابِ»
- ای کسانی که ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبهپذیر و مهربان است!(12) حجرات
- يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ(12) حجرات
*************************************************
چرا امنيت فردي در مكتب سياسي هدايت از چنين اهميتي برخوردار است؟ زيرا، از آنجا كه «بني آدم اعضاء يك پيكرند»، امنيت اجتماع چيزي بيش از مجموع امنيت افراد تشكيل دهندة آن نيست. بدون در نظر گرفتن اين مسئله نميتوان اهميتي را كه اسلام براي اصول «امنيت رواني» و حريم خصوصي افراد قائل است را درك كرد. تضمين حرمت افراد در جامعه يك «ارزش» است زيرا حفظ حرمت افراد به معناي حفظ هويت شخصي و اجتماعي آنها است و بيامنيتي انسان به معناي فروپاشي شخصيت و به وجود آمدن بحران در هويت شخصي او است. حفظ حرمت افراد چيزي است كه حفظ اجتماع به آن بستگي دارد و حفظ اجتماع نيز چيزي است كه همة افراد براي تكامل به آن نيازمندند.
**************************************************
پیام ها(تفسیر نور ، آقای قرائتی )
1- براى دورى از گناهان حتمى، بايد از گناهان احتمالى اجتناب كنيم. (بنابراين از آنجايى كه برخى گمانها گناه است، بايد از بسيارى گمانها، دورى كنيم.) اجْتَنِبُوا كَثِيراً ... إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
2- در جامعهى ايمانى، اصل بر اعتماد، كرامت و برائت انسانها است. «إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»
3- براى جلوگيرى از غيبت بايد زمينههاى غيبت را مسدود كرد. (راه ورود به غيبت، اوّل سوء ظن و سپس پيگيرى و تجسّس است، لذا قرآن به همان ترتيب نهى كرده است.) اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِ ... لا تَجَسَّسُوا وَ لا يَغْتَبْ
4- گناه، گرچه در ظاهر شيرين و دلنشين است، ولى در ديد باطنى و ملكوتى، خباثت و تنفّرآور است. «يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً» (باطن غيبت، خوردن گوشت مرده است و درباره هيچ گناهى اين نوع تعبير بكار نرفته است.)
[البته تفاوتهائی میان سوءظن، تجسس و غیبت در مسائل سیاسی، امنیتی ، اجتماعی و اداری با مسائل شخصی، خانوادگی، اخلاقی و عقیدتی وجود دارد که باید به کتاب احکام فقهی رفتارهای حکومتی (در قلمرو موضوعات اخلاقی ) مراجعه نمائید].
- چرا در راه خدا، و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟! همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند: «پروردگارا! ما را از این شهر (مکه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر! و از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما!(75) نساء
- وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا(75) نساء
*******************************************
در زمينه امنيت فردي تعاملات فرد و حکومت و دولت از اهميت ويژهاي برخوردار ميشود. زيرا حکومت ها و دولت ها منشأ تهديدات گستردهاي جهت به خطر افتادن و تهديد امنيت افراد هستند. به همين خاطر هر نظامي كه موفق به تدوين قانون اساسي شده است در اين قانون به حقوق فردي افراد و شهروندان اشاره داشته است. پیامبرص نیز در قانون اساسی مدینه نوشتند:
4. يهوديان ميتوانند بر عقيدة خود باقي بمانند.
5. هر مظلومي مورد حمايت قرار خواهد گرفت.
6. مالكيتِ هر كسبي تأمين ميشود.
********************************************
پیام ها(تفسیر نور، آقای قرائتی)
1- مسلمانان بايد نسبت به هم، غيرت و تعصّب مكتبى داشته باشند و در برابر نالهها و استغاثهها بى تفاوت نباشند. ما لَكُمْ ...
2- از اهداف جهاد اسلامى، تلاش براى رهايى مستضعفان از سلطه ستمگران است. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ»
3- اسلام مرز نمىشناسد، هرجا كه مستضعفى باشد، جهاد است. «وَ الْمُسْتَضْعَفِينَ»
4- ارتش اسلام بايد به حدى مقتدر باشد كه نجات بخش تمام محرومان جهان باشد. «ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ»
5- در شيوهى دعوت به جهاد، بايد از عواطف مردم كمك گرفت. الْمُسْتَضْعَفِينَ ... الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا ...
6- سرپرستى و ولايت بر مسلمانان بايد از طرف خدا باشد. «مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزهای اول شروع کرونا ضد انقلاب ترکیه را به رخ ما می کشیدند ✅آقای اردوغان، آمبولانس پیشکش برای مردم یک عدد ماسک تهیه کن...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از موفقیت سپاه در فرستادن ماهواره به فضا اصحاب فتنه با دادن تزهای الکی و تحلیلهای دهن پر کن بی محتوا برای تغییر محاسبات تصمیم گیرندگان می خواهند ما را به دوران رضا خانی برگردانند غربیها هر روز سلاحهای مخربتر، پیشرفته تر می سازند و آزمایش می کنند... بعد با تحلیلهای آبکی سعی در خلع سلاح ایران را دارند ..👇👇👇 🎥🚨تجربه نیروهای نظامی ایران در دوران افسانهای رضاخان” ❗️نیروهایی که فقط ۱۰ دقیقه مقاومت میکردند..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یادتون هست می گفتند آمریکائیها از ما بهترون هستند؟ امروز برای پیروزی ترامپ در انتخابات ، حامیان ترامپ به پرستاران آمریکایی توهین میکنند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فرزین ندیمی، پژوهشگر مسائل نظامی:
🔸سپاه با استفاده از #ماهواره میتواند در صورت قطع ارتباتش با GPS آمریکایی از امکانات ناوبری خود بهرمند شود و آن را جایگزین کند و یا اینکه با نیروهای خود در منطقه ارتباطات ماهوارهای برقرار کند بدون اتکای به زیرساختهای مخابرات بین المللی.
🔸در ضمن نگرانی غرب ازاین هم هست که سپاه بتواند موشک ماهواره بر قاصد را به موشک بالستیک قارهپیما با بُرد 4-5 هزار کیلومتر تبدیل کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تظاهرات امریکایی ها علیه بیکاری و وضعیت بد معیشتی و اقتصادی! 🔸اکنون در آمریکا از هر سه نفر یکی از آنها نمیتوانند قبوض و هزینههای خود را پرداخت نمایند. 🔸نیمی از خانوادههای کم درآمد در آمریکا، درآمدشان به طور کامل قطع شده است.
🔻آیا BBC خواهد گفت؟
🔸شهردار لندن گفت: بسیاری از تدابیری که در لندن برای مقابله با کرونا اندیشیده شد شبیه اقدامات ایران است و حتی ایران در این زمینه جلوتر است (http://t.me/afsaran_ir). 🔸 این درحالی است که انگلستان تنها یک ششم ایران وسعت جغرافیایی دارد پ.ن: باید تبریک گفت به کادر درمانی، نیروهای جهادی، مسئولان بهداشت و درمان و ستاد کل نیروهای مسلح که با جان و دل کار کردهاند
🔸 روزنامه لو موند فرانسه در گزارشی آورد: 🔺بنابر اعلام مقامات سعودی پروژه تفریحی و اقتصادی نئوم که قرار است در شمال عربستان سعودی و در نزدیکی مرزهای فلسطین اشغالی اجرا شود، ۵۰۰ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. 🔺بر اساس این گزارش، منطقه نئوم خارج از مرزهای منطقهای عربستان سعودی خواهد بود و این مسئله به ساکنان این منطقه اجازه خواهد داد خود را از قوانین دست و پاگیر و حتی استفاده از مشروبات الکی آزاد سازند. پ.ن: این اوج ایمان اندیشه وهابی است، گمان دور زدن حدود الهی، همینقدر کم خرد و احمق
بحثی در مورد گروه و امنیت آن
در مكتب سياسي هدايت گروهها بر اساس ماهيت آنها نامگذاري شدهاند. در اين مكتب به سازمانهاي غيردولتي[NGO]«امتهاي خير» يا «گروههاي خير»، به گروههاي قومي «شعب»، «قبيله» و گاهي «طايفه» ، به جمعيتهاي سياسي «حزب» و به اقشار مختلف اجتماعي «طبقه» يا «صنف» گفته ميشود. در زمان جواني پيامآور نور و هدايت محمد مصطفي(ص) گروههائي وجود داشتهاند كه به آنها گروه جوانمردان و پيمان آنها را «حِلْفُ الفُضُول» (پيمان جوانمردان) ميگفتهاند و كار آنها دفاع عملي از مظلومان جامعه بوده است، كه پيامبر نيز در سن بيست سالگي در يكي از آنها عضويت و مشاركت داشتند.
**********
پیامها(تفسیر نور آقای قرائتی)
1 - دعوتكنندهى به خير ومعروف بايد اسلامشناس، مردمشناس وشيوهشناس باشد. لذا بعضى از افراد اين وظيفه را به عهده دارند، نه همه آنها. «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ»
2- دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر، بايد به صورت دائمى باشد، نه موسمى و موقّتى. «يَدْعُونَ، يَأْمُرُونَ، يَنْهَوْنَ» فعل مضارع، نشانه استمرار است.
3- امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است. اگر راه معروفها باز شود، زمينه براى منكر كم مىگردد. «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
4- كسانى كه براى رشد و اصلاح جامعه دل مىسوزانند، رستگاران واقعى هستند وگوشهگيرانِ بىتفاوت را از اين رستگارى سهمى نيست. «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
5- فلاح و رستگارى، تنها در نجات و رهايى خود خلاصه نمىشود، بلكه نجات و رشد ديگران نيز از شرايط فلاح است. «يَأْمُرُونَ، يَنْهَوْنَ، أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
👆👆بحثی در گروههای اجتماعی و حقوق و امنیت آنها
تعاليم مكتب سياسي هدايت اگر چه «حزب» و «حزبگرائي» را به طور مطلق مورد تأييد قرار نميدهد امّا تشكيل گروههاي خير در جامعه را به گونة«مطلق» مورد تأكيد قرار ميدهد. مكتب هدايت معتقد است كه برخي «احزاب»، انحصار طلبي فكري و سازماني به وجود ميآورند و به نوعي حزب (يا حزبگرائي) باعث تفرقه است؛ به ويژه اگر حزب داراي ايدئولوژي خاصِ ناسيوناليستي گردد. در سورة «مؤمنون» آيه 53 آمده است: «همة احزاب به آنچه خودشان دارند خوشبين هستند» ؛ بنابراين
مكتب سياسي هدايت از احزاب سياسي فقط «حزب الله» كه داراي اهداف غائي الهي بوده و اعضاء آن قدرت را هدف قرار نداده باشند را مورد تأييد قرار ميدهد و از گروههاي اجتماعي فقط «گروههاي خير»، كه داراي اهداف عاليه اسلامي باشند و برپائي خوبيها و از بين بردن بديها را هدف خود قرار دهند، را مورد تأكيد قرار ميدهد. بنيانگذار مكتب هدايت زماني كه برخي از افراد مدينه قصد داشتند دو حزبِ قومي «مكيها» و «مدنيها» در مدينه بر پا كنند و با برانگيختن حسّ ناسيوناليستي تفرقه در ميان مردم ايجاد نمايند، دوباره بر محوريت هدف متعالي جامعه، يعني رسيدن به خدا تأكيد كرد و جامعه را به دو گره خير «انصارالله» و «مهاجرين في سبيلالله» تقسيم نمود تا جهتگيري الهي باشد و از انحراف باز داشته شوند.
همين جمعيتها، گروهها و احزاب امّا، وقتي تشكيل ميشوند داراي «حقوقي» ميگردند كه بايد «مصون از تعرض و تجاوز» باشند و به عبارتي بايد «امنيت» آنها خدشهدار نشود، مگر آنكه گناه و ستمي در جامعه ايجاد نمايند.
********
• پیام ها(تفسیر نور ، آقای قرائتی)
• ايجاد تفرقه، بلاى بزرگى است كه سابقهاى طولانى دارد. «فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ»
• تفرقهاندازى بىتقوايى است. فَاتَّقُونِ فَتَقَطَّعُوا ...
• اساس تفرقه، خودخواهى انسانهاست. «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»
• تنها كسانى كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را پذيرفته باشند، جزب الله هستند. وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ ... فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ
• غلبهى نهايى با كسانى است كه ولايت خدا، پيامبر و اهلبيت عليهم السلام را بپذيرند. وَ مَنْ يَتَوَلَ ... هُمُ الْغالِبُونَ
• چون خداوند غالب است، «وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ» «1»، وابستگان به او هم غالبند. «حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ»
• با وعدههاى الهى، حزب اللَّه به آيندهى خود مطمئن است. «هُمُ الْغالِبُونَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چنین افرادی در جامعه ما کم نیستند ........و بسیار مایلند گفتمان خود را در همه زمینه ها بر جامعه ما حاکم کنند و برای آن خیلی فعالیت می کنند .....
نباید بگذاریم آن اتفاقی که در مشروطه افتاد امروز تکرار شود .... پس باید در صحنه سیاسی فعال باشیم ....
👆👆بحثی در گروههای اجتماعی و حقوق و امنیت آنها
در جامعه ها جمعيتها، گروهها و احزاب (حتی گروههای قومی )، وقتي تشكيل ميشوند داراي «حقوقي» ميگردند كه بايد «مصون از تعرض و تجاوز» باشند و به عبارتي بايد «امنيت» آنها خدشهدار نشود، مگر آنكه گناه و ستمي در جامعه ايجاد نمايند. طائفه بنی اسرائیل به دلیل واهی مورد تعرض طائفه قبطی ها بودند
*************
پیام ها(تفسیر نور ، آقای قرائتی )
• تفرقه اندازى، بارزترين اهرم سلطه مستكبران بر مردم است. «جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً» (تا وقتى مردم اتّحاد و همبستگى داشته باشند، طاغوتها قدرتى ندارند و نمىتوانند كارى از پيش ببرند.)
• تفرقه، مقدّمهى ذلّتپذيرى است. ابتدا مردم گروهگروه و متفرّق مىشوند سپس به استضعاف كشيده مىشوند. «شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ»
• خداوند، مسأله تفرقه افكنى را قبل از قتل و كشتار ذكر فرموده است. شايد به خاطر آن كه تفرقه زمينهى كشتن و يا مهمتر از كشتن است. شِيَعاً ... يُذَبِّحُ
👆👆بحثی در گروههای اجتماعی و حقوق و امنیت آنها👆👆
.
با كشته شدن خليفه سوّم و به قدرت رسيدن حزب شيعيان، امويان تلاش همه جانبهاي را براي باز پسگيري قدرت انجام دادند و در اين زمينه دست به هر كاري زدند. معاويه با نامهنگاري و پيغام، طلحه، زبير و عاشيه را تحريك به تشكيل يك گروه «برانداز» نمود كه بعدها به گروه «جمل» معروف شدند؛ آنها بصره را پايگاه فعاليت خود قرار دادند و امنيت جامعه و حكومت را به خطر انداختند، امّا نهايتاً از شيعيان شكست خورده و گروه آنها از هم پاشيد.
معاويه رئيس خود خوانده حزب امويان به بهانة خونخواهي عثمان با لشكري بزرگ رو به عراق نهاد امّا قبل از رسيدن به عراق در صفين با لشكر حكومتي روبهرو گشت و چون در آخرين روزهاي جنگ مسلّم شد كه پيروزي از آن سپاه حكومتي است با نيرنگِ قرآن بر نيزه كردن درخواست صلح و حكميت كرد، كه نهايتاً داور سپاهيان حكومتي از داور معاويه فريب خورد و حكم عزل عليبن ابيطالب از حكومت را صادر نمود امّا داور معاويه، معاويه را براي حكومت منصوب كرد. اين مسئله باعث تفرقه در ميان سپاهيان حكومتي گرديد و با تحريك ياران «حزب اموي» و با كارگزاري عدهاي از خشكه مقدسان، «گروه فشار» جديدي كه بعدها به «خوارج» معروف شدند در صحنه سياست جامعه اعلام موجوديت كردند و پايگاه خود را روستائي بنام «حروراء» و محلّي بنام «نخيله» قرار دادند و به نحوي اعلام آمادگي براي قيام مسلحانه نمودند. امّا عليبن ابيطالب(ع) كه دمكراتيكترين حكومت را در طول تاريخ به دنيا معرفي كرده است، اعتقاد به امنيت «گروهها» و «احزاب سياسي» را در سرلوحه سياست داخلي خود قرار داده بود و با وجود آنكه خوارج در بسياري از جمعها و جلسات رسمي و غير رسمي حكومتي حضور پيدا ميكردند و در آن جلسات اخلال كرده و به شعار دهي و توهين ميپرداختند، به كارهاي ارشادي رو ميآورد و چند نفر از ياران خود از جمله «ابنعباس»، «صعصعةبن صوحان» و «زيادبن نضر» را جهت گفتگو با آنها گسيل داشت تا آنها را ارشاد نمايند. دو بار نيز عليبن ابيطالب خود به ديدار خوارج رفت و آنها را نصيحت كرد و راه اشتباه آنها را متذكر شد. امام، حقوق اين گروه «برانداز» را مصون از تعرض ميدانست؛ لذا با آنها معامله ميكرد و حقوق آنها از بيتالمال را قطع ننمود. امّا امنيت يك گروه يا حزب نزد عليبن ابيطالب(ع) تا زماني است كه در جامعه گناه و ستمي انجام نپذيرد. بنابراين زماني كه خوارج به شش نفر در جامعه حمله كرده و آنها را از دم تيغ گذراندند ، امام نيز به آنها حمله كرده و جمع اين گروه ستمگر را پراكنده نمود.
👆👆بحثی در امنیت ملی👆👆
ملت در لغت عرب به معني «راه و روش» است و در قرآن كريم هم به همين معني آمده است و با مصطلح روز كه كلمة «مليت» از آن مشتق ميشود متفاوت است. مثلاً وقتي قرآن ميفرمايد: فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا «تبعيت كنيد از ملت ابراهيم كه فرمانبر بوده است» به معناي راه و روش به كار برده شده است و تقريباً ميتوان گفت كه كلمة «ملت» با دين مترادف است. در زبان فارسي قديم نيز اين چنين بوده است؛ امّا از يك زمان خاص به اين طرف ـ كه احتمالاً زمان قاجاريه بوده است ـ واژة ملت در زبان فارسي به مفهوم جديدي متنقل شده است. يعني ملت عبارت است از «گروهي از افراد انساني كه بر خاك معيني زندگي ميكنند و تابع قدرت يك حكومت مي باشند» يا «دستهاي از افراد انساني كه عموماً در خاك معيني سكونت اختيار كرده و داراي وحدت نژاد، زبان و مذهب مي باشند، به طوري كه اين وحدت براي آن افراد طرز فكر و تاريخ مشترك به گونهاي ايجاد كند كه پيوند همزيستي بين آنها پديد آورد» و به تعبير رساتر ملت به عدهاي از افراد انساني گفته ميشود كه تحت يك قانون و حكومت مشترك زندگي ميكنند. اعراب امروزه به جاي كلمه «ملت»، به مفهوم جديد آن، واژة «قوم» يا «شعب» را به كار ميبرند و ميگويند «الشعب الايراني» يا «الشعب المصري».
بحثی در مفهوم امنیت ملی
در عصر پيامبر اسلام كلمة «امت» در يكي از معاني خود مترادف با كلمة «ملت» و «شعب» به كار برده شده است. بنيانگذار مكتب هدايت در «قانون اساسي مدينه» كلمة امت را به همان معناي واژة ملت در مفهوم جديد فارسياش به كار بردند. يعني «عدهاي از انسانها كه بدون در نظر گرفتن دين، آئين، زبان يا نژادشان تحت يك قانون و حكومت مشترك زندگي ميكنند»؛ ايشان ميفرمايند:
اين قراردادي است از طرف محمد، نوشته ميشود كه بين مؤمنين و مسلمين از قريش و يثرب و هر كس كه از آنها تبعيت كند (مثلاً يهوديهاي مدينه) و به آنها ملحق شود و همراه با آنها مجاهدت داشته باشد، در قبال مردمان ديگر، يك «امّت» واحد محسوب ميشوند.
بنابراين در لسان پيامبر اسلام امّت به عدهاي از افراد انساني گفته ميشود كه تحت يك قانون و حكومت مشترك زندگي ميكنند و امنيت ملي يعني امنيت اين افراد انساني محدود به يك سرزمين خاص.
اما امت معنای دیگری هم دارد که در پست بعدی به آن اشاره خواهد شد.....
👇👇این آیه را بخوانید و ثواب یک ختم قرآن پاداش بگیرید👇👇
امّا واژة «امت» معناي ديگري نيز دارد آن معنا عبارتست از: «مجموعهاي از افراد انساني كه بر اساس عقيده و فكر واحد، زندگي مشترك و هماهنگي را براي خود انتخاب مينمايند». دانشمند فرهيخته، عميد زنجاني، نيز در كتاب فقه سياسي خود به آن اشاره دارد و ميگويد: «در اسلام ايمان و عقيده، شاخص ملت و عنصر واقعي تكوين آن محسوب ميشود و «ملت اسلامي» را افراد و تودههائي تشكيل ميدهند كه به آئين اسلام گرويده و به عقيده و قانون اسلام ايمان آورده باشند و بر اساس همين پايه، اسلام به جاي «ملت» اصطلاح «امت» را به كار برده و افراد معتقد به اسلام را «امت» واحدي دانسته است. (وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ ـ مؤمنون، 52)؛ (وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ ـ بقره، 143). پس در صورتي كه مجتمعي كه مركب از افراد مختلف از نظر «نژاد»، «خاك» و «خون» ميباشند، اگر واجد فكر و عقيده و «هدف» باشند خواهند توانست بر اساس آن، برنامهاي واحد بر اساس مصالح متحدي تنظيم و با هماهنگي خاص، آن را اجرا و همگي در ابقاي آن تشريك مساعي كنند. با توجه به اين مسائل ميتوان چنين نتيجه گرفت كه: وحدت فكر و عقيده همچنانكه ضامن وحدت اجتماعي است، ضامن و شاخص وحدت مليت نيز ميباشد. و تمايز ملتها و جامعهها و حدود مليتها و اجتماعات بايد با در نظر گرفتن «تضاد» يا «وحدت» عقيده و فكر مشخص و تعيين شود. بنابراين بايد گفت كه «ملت» و «امتِ» واحد عبارت از مجموعه افرادي است كه بر اساسِ عقيده و فكر واحد زندگي مشترك و هماهنگي را براي خود انتخاب مينمايند و نيز مفهوم «مليت» در اينجا