eitaa logo
دکتراحمدجهان بزرگی(کانال مطالعات سیاسی)
696 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. شاهد از غیب رسید ، که مدیری ها عوض بشو نیستند. فرهاد مدیری پسر بازیگر شناخته شده سینما در استوری جدیدش نوشته اظهارنظر اول چهره‌ها اعتقاد قلبی و واقعی آنهاست و اظهارات بعدی به خاطر فشارهایی است که به آنها وارد می‌شود. او گفته ابله نباشیم و بدانیم که هر کسی ممکن است تحت فشارهای مختلفی باشد. .
. یک تحلیلگر صهیونیست، اتکا به عناصر محلی مالزی در فرآیند ربودن یک فلسطینی در مالزی را یک شکست بزرگ دانست و افزود: «تمرکز کار ما در مالزی به این دلیل است که حماس در آنجا زیرساخت نظامی دارد و در آن‌جا در تحقیق و توسعه تسلیحات مختلف فعالیت می‌کند». شبکه خبری الجزیره روز گذشته (دوشنبه، ۱۷اکتبر) در گزارشی اعلام کرد که مقامات مالزی توانسته‌اند یک فلسطینی از غزه را که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) وی را در کوالالامپور ربوده بود، آزاد کنند. بر اساس این گزارش، عملیات ربودن این فلسطینی توسط موساد اواخر ماه سپتامبر انجام شده و سازمان جاسوسی اسرائیل برای انجام این عملیات از مزدوران مالزیایی کمک گرفته بود. رسانه‌ها در گزارش‌ها خود در این باره اعلام کردند که نیروهای اطلاعاتی مالزی توانستند خود را به محل اختفای آدم ربایان رسانده و طی 24 ساعت ضمن بازداشت آنها، فعال فلسطینی را نیز آزاد کنند. در این گزارش‌ها آمده است که موساد از طریق ارتباط ویدئویی از تل‌آویو از این فعال فلسطینی درباره ارتباطاتش با گردان‌های القسام (شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس) بازجویی کرده است. .
هدایت شده از ابراهیمی
دعوت امید نادانان به جنگ خیابانی حامیان بی‌حجابی با مذهبی ها با این موضعی که گرفتی حامیانت چطور توجیه کنند جا داره از اساتیدی که از ابتدا عدم اعتماد به این افراد را گوشزد میکردن یادی کنیم بالاخص سرامد منتقدین جناب دکتر جهان بزرگی
جهان بزرگی احمد: جهان بزرگی احمد: . شخصی به نام آسیه باکری در جواب استوری فردی که به بی حجابی آن زن سنگنورد انتقاد کرده است ، نوشته : «کاش وقتی متروپل فروریخت، به ما تسلیت می‌گفتید. کاش وقتی پدری خجالت‌زده بود که نمی‌تواند برای فرزندش دوچرخه بخرد، به ما تسلیت می‌گفتید. کاش روزهایی که مردم خوزستان آب نداشتند و به خیابان آمدند، به ما تسلیت می‌گفتید». بنده می گویم: « ما به نزدیک ۳۰۰ هزار شهیدی تسلیت می گوئیم که برای ماندن ایران و تجزیه نشدنش خون خود را فدا کردند و امثال تو در صدد هدر دادن آن خونها هستید. به شهید باکری تسلیت می گوئیم که دختری از خود به جا گذاشته که امروز در کنار همجنس بازان و شیطان پرستان و منافقین و سلطنت طلبان کمر به نابودی نظامی بسته که به قول امام حفظ آن از حفظ جان امام زمان ع برتر است. به آن قسمت از نسل جدید تسلیت می گوئیم که امثال تو همه دستاوردهای علمی آنها را نادیده گرفته ای و از سر نادانی آب به آسیاب دشمن می ریزی. به معلمانی تسلیت می گوئیم که با همه تلاششان در تعلیم و تربیت ، دانش آموزان ناخلفی پیدا شدند که توانائی درک ساده ترین مسائل ججامعه را ندارند و امروز اگر چه برای نداشتن دوچرخه یک بچه ناله سر می دهند ، اما سیاستهائی را ترویج می کنند که حاصل آنها یک جامعه پر از سکس و فحشاء و خشونت و تجاوز به عنف وهزاران درد دیگر است که حاصل آن سیاستها ، کارتن خوابی ۱۴ میلیون نفر از افراد آن جامعه است و سالانه حداقل ۳۰۰ هزار زن و دختر در آن جامعه به فروش می رسند. ساده لوحی که دختر شهید و غیر شهید نمی شناسد. تاریخ صدر اسلام پر است از خاطره جانبازان و شهدائی که فرزندانشان در برابر حکومت حق علی ع ایستادند و هیچ رگ غیرتی نداشتند که به آن بر بخورد. ما آنها را از هر ملعونی ، ملعون تر میدانیم. تازه اگر خوشبین باشیم امثال شماها را ساده لوح می دانیم. اما اگر به مسئل پیچیده دنیای امروز نگاه کنیم قضاوت دیگری خواهیم کرد. زیرا عامل شدن فرزند شهید و جانباز و فرمانده و غیر فرمانده نمی شناسد. والسلام علی من اتبع الهدی. .
جهان بزرگی احمد: . بخشی از مقاله روزنامه وطن امروز ..... اخباری که اصغر فرهادی در «دایره زنگی» تمسخرشان می‌کند، حالا خود او و بسیاری دیگر از چهره‌های ورزشی و هنری را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و آنها را به واکنش‌های شتاب‌زده وا می‌دارد. در دایره زنگی، شعله، زنی مجرد به دنبال ارتباط با شبکه‌ای ماهواره‌ای برای خواندن شعر است. همزمان با تلاش او برای برقراری ارتباط، روی پشت‌بام جدلی می‌شود و آنتن ماهواره او قطع می‌شود. آن سوی خط، برای همین اتفاق معمولی قصه‌ها سروده می‌شود. زن راه می‌افتد تا از طریق دیگری این ارتباط برقرار شود. در راه پلیس به او هشدار می‌دهد درختی شکسته و خیابانی را که در آن حضور دارد بسته است. او پشت تلفن می‌گوید پلیس دنبالش است و آن سوی خط، آن ‌سوی مرز و خارج از این کشور، چه ماجراهایی که نمی‌سازند برای این اتفاق معمولی. مجری برنامه ماهواره‌ای خطاب به مخاطبان می‌گوید: «این خانم می‌خواست یک شعر عاشقانه بخواند، چرا باید بریزن و دستگیرش کنن وسط مصاحبه‌اش. اینا اساسا با عشق مشکل دارن! بحث سیاسی و غیرسیاسی نیست. دهانت را می‌بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم. شعله جون (خطاب به همان زن) سعی کن مقاوم باشی. برات دعا می‌کنیم و جز این کاری از دست‌مون برنمیاد. شعله برای ما هیچ وقت خاموش نمی‌شه!» من هنوز پای این قسمت فیلم قهقهه می‌زنم اما خب خیلی‌ها هنوز این جور قصه‌سرایی‌ها را باور می‌کنند. قضیه وقتی جالب‌تر می‌شود که یکی از آشنایان شعله در خارج، بازداشت و زندانی شدن او را باور می‌کند و زنگ می‌زند و خیلی جدی درباره این موضوع صحبت می‌کند. بخشی از مهاجران که این روزها، برای خالی کردن خشم حاصل از تحقیر در غربت، پای تظاهرات و تحریم ایران می‌آیند، شبیه شخصیت خاله شعله هستند که از خارج برای او که نه بازداشت شده و نه گیر افتاده، عزاداری می‌کنند! .
هدایت شده از جهان بزرگی احمد
. امام جمعه اصفهان گفته اند: اگر وضع حجاب طبق میل ما نیست، دلیلش این است که در فرهنگ‌سازی کم‌کاری داشته‌ایم و دختران‌مان را با خوبی‌های حجاب و بدی‌های بدحجابی آشنا نکردیم. اینکه نمی‌شود، تکلیف دینی را با زور به جامعه تحمیل کنیم. امیدوارم دستگاه‌های مربوطه بنشینند و ببینند، با چه کارهایی می‌توان ارزش‌های حجاب را به فهم جامعه رساند. ✍عزیزان ! در ایران سالانه نزدیک ۴۸ هزار کشته عدم رعایت قوانین راهنمائی و رانندگی داریم ، آیا کم تذکر داده شده است؟ آیا کار فرهنگی کم شده است؟ نباید وقایع را در تحلیل هایمان تک علتی ، تحلیل کنیم. .
هدایت شده از جهان بزرگی احمد
. یک اندیشمند سیاسی می گوید: مردم وقتی انقلاب می کنند که ، حکمرانان نتوانند حکومت کنند و مردم این را بفهمند. البته این اغتشاشگران هنوز تا « مردم بودن» خیلی فاصله دارند.
. ب خی می پرسند : چرا نسل ما اینچنین شده اند؟ بنده عرض می کنم: . این ها نسل مردم ایران نیستند این ها نسل منافقینی هستند که هفده هزار نفر را در ایران شهید کردند و سپس با برنامه آمریکا به صدام پیوستند. اینها یک هزارم مردم فعلی ایران هم نیستند. ببینید:👇👇👇👇 .
هدایت شده از AZ
‌ این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری! جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری چادر ز سر زنان کشیدند گفتند حجاب اختیاری! سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری! جلّاد و شهید جابجا شد در مغلطه‌ی خبرگزاری! افسوس که چشم ْ‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری! کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند پایداری
هدایت شده از جهان بزرگی احمد
دکتر مرتضی عبدی: 📍چند سؤال از براندازان و آرزومندان سقوط جمهوری اسلامی 🔻خدا را چه دیده‌اید؟ احتمالاً براندازان پرتلاش جمهوری اسلامی پیروز می‌شوند؛ ماشاءالله خیلی سمج هستند. طبیعی است که آدم به فکر حکومت مابعد جمهوری اسلامی بیافتد و سؤالاتی برای‌ش پیش بیاید. احتمالاً فردای پیروزی همه‌ی این گروه‌ها، از شرق و غرب و خارج و داخل، یک ائتلاف دوستانه و اتحاد بی‌نظیر! حول یک رهبر بزرگ – که ما نمی‌دانیم کیست – شکل می‌دهند و حکومتی تازه‌نفس راه می‌اندازند تا ملت ما را به آرزوهای‌ش برسانند. فقط چند سؤال در مورد آن حکومتِ بعد از این: 1. طرح و ساختار حکومت چیست و بر اساس کدام ایدئولوژی شکل می‌گیرد؟ 2. ارکان و قوای حکومت کدام هستند؟ 3. با نیروهای مسلح، انتظامی، سپاه، ارتش چه می‌کنند؟ انحلال؟ 4. آیا حاکمان جدید در عین قدرتی که مردم احتمالاً به آن‌ها می‌سپرند، حاضرند رفراندوم اعلام کنند و باز نوع حکومت را از مردم بپرسند؟ 5. در صورتی که مردم باز به حکومت دینی رأی دادند، آیا تسلیم خواست مردم می‌شوند و کنار می‌کشند؟ آیا حاضرند این واقعیت را بپذیرند و با آن کنار بیایند؟ تضمینی هست که اعلام تقلب نکنند و آشوب دیگری راه نیاندازند؟ 6. اگر مردم به حکومت دینی رأی ندادند و بالآخره یکی از گروه‌های برانداز را برگزیدند، بقیه‌ی گروه‌ها متمدنانه کنار می‌کشند و دیگر ادعایی نخواهند داشت؟ بابت ادعای‌شان اسلحه به روی هم نمی‌کشند و ایران به یک جنگ داخلی دچار نمی‌شود؟ 7. گیرم هر گروهی هم از خودشان حاکم شد؛ با مخالفین‌شان چه می‌کنند؟ مثلاً با همین مذهبی‌ها یا طرف‌داران جمهوری اسلامی چه‌طور رفتار می‌کنند؟ آیا طبق وعده‌های همیشگی‌شان همه را از تیرهای چراغ برق آویزان می‌کنند؟! یا فقط سران و کارگزاران جمهوری اسلامی را؟ یا عفو عمومی اعلام می‌کنند و همه را به حال خود می‌گذارند؟ 8. آیا ممکن است با این استدلال که چون جمهوری اسلامی همه‌ی مخالفین‌ش را سرکوب کرد و از دم تیغ گذراند! ما هم با هواداران جمهوری اسلامی همان می‌کنیم؟ آیا با این کار حکومت تازه هم بدیل همان جمهوری اسلامی مورد کینه و غضب خودشان نخواهد شد؟ 9. اگر گروه‌هایی به مبارزه‌ی پنهان فرهنگی یا سیاسی برای تشکیل یک حکومت دینی دیگر رو بیاورند، آیا حکومت جدید آن‌ها را آزاد خواهد گذاشت؟ یا داغ و درفش در انتظارشان است؟ 10. با رسانه‌ها چه می‌کنند؟ آزادای مطلق می‌دهند که هر کس هر چه خواست بگوید و انواع انتقاد را نثار حکومت کند؟ و همه را محض گل روی آزادی بیان تحمل می‌کنند؟ این جماعتی که هر نظر مخالفی را – چه توهین‌آمیز باشد، چه محترمانه - در حکومت ناچیز و کوچک فضای مجازی شخصی‌شان فحش‌کش می‌کنند یا بلاک می‌فرمایند، یا اگر خیلی مؤدب باشند، چند برچسبِ افترا تقدیم مخالف می‌کنند، در مقابل حجم عظیم رسانه‌ها که هر کدام تزی مجزا دارند، چه کار خواهند کرد؟ 11. در مقابل معترضین خیابانی و براندازان خود چه رفتاری خواهند کرد؟ پلیس‌های ضد شورش را می‌فرستند در خیابان‌ها تا گل تقدیم آن‌ها کند و به جای گاز اشک‌آور و ماشین آب‌پاش عطر و گلاب روی سرشان بریزد؟ 🔻شاید براندازان جواب‌های زیبایی برای این سؤالات داشته باشند، اما جواب‌های واقعی را قبلاً رفتارشان، توحش و خوددرگیری‌های‌شان در خیابان‌ها، در رسانه‌ها، در اینترنت، در بگومگو با دوستان قدیمی و... داده است. واقعیتِ حکومتِ بعد از این همین روزها و البته بسیار پیش‌تر لو رفته است. پس باشید تا صبح دولت‌تان بدمد. 🔴 معاونت تبیین و گفتمان سازی سازمان بسیج اساتید استان آذربایجان شرقی
. قسمتی از تحلیل کانال اصلاح طلب امتداد از حضور سخنگوی دولت در دانشگاهها ۱- دقت در این تحلیل مخاطب را با نازل بودن سطح تحلیل کنندگان این جبهه آشنا می کند. و ۲- این که این جبهه به دانشجویان القاء می کند که همه هجمه خود را به سمت نظام ببرید و فعلا کاری به دولت نداشته باشید. ببینید: . مجموعه دولت از اینکه هیچ‌کس آنها را در خیابان به حساب نمی‌آورد تا علیه آنها شعار دهند ناراحتند و از همین رو سخنگوی دولت به میان دانشجویان میرود تا آنها را تعمدا به این کار تحریک کند. ✔️اما دولت چه نفعی از این وضعیت می برد؟ در صورتی که دولت بتواند خودش را به عنوان سیبل اصلی حملات تعریف کند، تصور می کند می تواند میان معترضان و نظام فاصله گذاری کند. از سوی دیگر هیچ انگاری دولت سبب بی اعتباری آنها شده است. از همین رو کانون اصلی اداره کننده دولت بسیار از این بابت ناراحتند و تلاش می کنند تا خود را در معرض تندترین شعارهای منتقدان قرار دهند تا اعتبار مهم بودن را کسب کنند. .
. از آغاز انقلاب اسلامی در ایران ، چندی از گروهها و گروهکهای یک شبه پیدا شده با گنجانده شدن نظام ولایت فقیه و مبتنی بودن قوانین بر اسلام در قانون اساسی مخالف بودند. از میان این گروهها و گروهکها دو تشکیلات بعدها پررنگ شدند ، یکی مجاهدین خلق که نزد مردم ایران به منافقین(قدیم) معروف شدند؛ و دیگری تشکیلات مجاهدین انقلاب اسلامی که علیرغم تأکید امام بر انحلال ، توسط بهزاد نبوی دوباره راه اندازی شد و افرادی همچون تاج زاده ، عرب سرخی ، میردامادی ، امین زاده و حتی حجاریان(که به علت عضویت در اطلاعات نمی بایست در حزبی قرار گیرد) ، عضو کادر مرکزی آن قرار گرفتند. تشکیلات اول از آغاز معتقد به قیام مسلحانه بودند و نهایتا دست به اسلحه بردند و سرنوشت آنها را می دانید. اما تشکیلات دوم نیز که سابقا گرایشات سوسیالیستی داشتند ، سبک زندگی اسلامی را قبول نداشتند و بعد از رحلت امام کاملا در سبک زندگی لیبرالیستی مستحیل شدند. این تشکیلات نهایتا در آذر ۸۷ مکنونات قلبی اعضاء خود را برملا کرد و در کنگره یازدهم حزب مشارکت اعلام کردند که ، مبتنی بودن قوانین بر اسلام را قبول ندارند. اعضاء این تشکیلات چون گسترش سازمان را به صلاح نمی دانستند ، در سال ۱۳۷۶ حزب سایه این تشکیلات را با نام جبهه مشارکت اسلامی راه اندازی کردند که امروزه با نام حزب اتحاد ملت شناخته می شود. این احزاب از همان آغاز باسبک زندگی اسلامی مشکل داشتند و امروزه روز نیز اعلام می کنند که سبک دیگری از زندگی باید در جامعه اسلامی اتخاذ شود که از گفته های آنها چنین بر می آید که سبک زندگی مورد نظرشان ، زندگی لیبرالیستی است. بهزاد نبوی اخیرا گفته: « معترضان امروز، به خاطر تغییر سبک زندگی به خیابان‌ها آمده‌اند». البته اعضاء مجاهدین انقلاب که امروزه به چریکهای پشیمان و یا منافقین جدید معروف هستند ، در مقالات خود درخواست تغییر زندگی را که امروز تعداد قلیلی از دانشجویان آن را فریاد می زنند ، به همه جوانان ایران نسبت داده ، آن را در سایتها و نشریات خود به ویژه سایت عصر ایران ، تبلیغ می کنند و یکی از نشانه های آن را درخواست مختلط شدن سلف سرویسها در دانشگاهها می دانند ؛علیرغم این که عینا مشاهده می کنند که عده زیادی از دانشجویان با این اختلاط مخالفند. عصر ایران ۱۴۰۱/۸/۳ این موضوع (تجمع مختلط در سالن غذاخوری) نشان می دهد آنچه در بطن اعتراضات اخیر و مقاومت های موجود در برابر آن می گذرد، موضوع جدی تر و عمیق تری است به نام "سبک زندگی" و این که ایرانیان جوان تر، نمی خواهند دقیقا مانند پدران و مادران خود زندگی کنند و نکته اینجاست که بسیاری از "نسل قبلی" ها هم با فرزندان خود هم آوا هستند و به آنها حق انتخاب در تنها شانس شان برای زندگی می دهند. (البته اشاره شد که نسل قبلی های این اغتشاشگران از اول انقلاب ، سبک دیگری از زندگی می خواستند و تازگی ندارد). .
. سایت برترین ها که یک سایت نزدیک به ضدانقلاب است ، در حرکت اخیرش سعی نموده با به کارگیری عبارت هائی همچون: «مثل یک خانواده» «موجی که زنها را در مرکز خود دارد» احساسات مخاطب را برای پشتیبانی از اختلاط دختر و پسر در دانشگاه را بر انگیزد. .
. احمد جهان بزرگی : برنامه اغتشاشات فعلی در ایران زیر سر کمیته سه جانبه اطلاعاتی سیا اینتلیجنت و موساد است. به طور گسترده همه عواملشان در کشور از سلبریتی گرفته تا عوامل داخلی و خارجی داعش را به صحنه آورده اند. این مسئله ادامه خواهد داشت ، مگر آنکه فضا به شدت امنیتی شود و همه آنهائی که در این صحنه مقصرند به مجازات قانونی برسند. دشمن با یک ستاد عملیاتی لشکر کشی کرده با این دید به اغتشاشات نگاه کنیم . دربرابر لشکرکشی دشمن باید مواظب زنها و بچه هایمان باشیم. اگر می توانیم خودمان ببریم و بیاوریم .... نمی توانیم باید اصول حفاظتی در دوران جنگ رو در رو رعایت شود. .
هدایت شده از م کاشانی
📜 کارتون 📌 دروغ ها پسند شد پسندها گلوله شد گلوله ها قطار شد روانه شد به زائران... طراح: سید محمدرضا موسوی ...:::در معرض تشعشع ایرانیوم باشید:::... https://eitaa.com/joinchat/3966697678C91c46872d9
هدایت شده از امیرعباس صمدپور
🔴داعش «یک زندگی معمولی» را معنا کرد!
. زن ، زندگیییییی ......... شهاددددت زن ، زن مردگیییییییی ...... فحشااااااء .
. این تندروی رو ببین و کیف کن و با این تندروی خودت را بسنج 🌸 حضرت امام خمینی ره: اشتباهى که ما کردیم این بود که به طور انقلابى عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهاى فاسد، و دولت انقلابى و ارتش انقلابى و پاسداران انقلابى، هیچ یک از اینها عمل انقلابى نکردند و انقلابى نبودند. اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم و این سد بسیار فاسد را خراب کردیم، به طور انقلابى عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و رؤساى آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزب‌هاى فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤساى آنها را به سزاى خودشان رسانده بودیم و چوبه‌هاى دار را در میدان‌هاى بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمت‌ها پیش نمى‌آمد. من از پیشگاه خداى متعال و از پیشگاه ملت عزیز عذر مى‌خواهم، خطاى خودمان را عذر مى‌خواهم. ما مردم انقلابى نبودیم، دولت ما انقلابى نیست، ارتش ما انقلابى نیست، ژاندارمرى ما انقلابى نیست، شهربانى ما انقلابى نیست، پاسداران ما هم انقلابى نیستند، من هم انقلابى نیستم. اگر ما انقلابى بودیم، اجازه نمى‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مى‌کردیم. تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام مى‌کردیم، یک حزب و آن حزب الله حزب مستضعفین، و من توبه مى‌کنم از این اشتباهى که کردم و من اعلام مى‌کنم به این قشرهاى فاسد در سرتاسر ایران که اگر سر جاى خودشان ننشینند ما به طور انقلابى با آنها عمل مى‌کنیم. مولاى ما امیرالمؤمنین سلام‌الله علیه آن مرد نمونه عالم، آن انسان به تمام معنا انسان، آن که در عبادت آنطور بود و در زهد و تقوا آنطور و در رحم و مروت آنطور و با مستضعفین آنطور بود، با مستکبرین و با کسانى که توطئه مى‌کنند - شمشیر را - مى‌کشت هفتصد نفر را در یک روز (چنانچه نقل مى‌کنند) از یهود بنى‌قریضه که نظیر اسرائیل بود و اینها از نسل آنها شاید باشند، از دم شمشیر گذراند. خداى تبارک و تعالى در موضع عفو و رحمت، رحیم است و در موضع انتقام، انتقامجو، امام مسلمین هم اینطور بود، در موقع رحمت، رحمت، و در موقع انتقام، انتقام. ما نمى‌ترسیم از اینکه در روزنامه‌هاى سابق، در روزنامه‌هاى خارج از ایران براى ما چیزى بنویسند ما نمى‌خواهیم وجاهت در ایران در اسلام در خارج از کشور پیدا بکنیم، ما مى‌خواهیم به امر خدا عمل کنیم و خواهیم کرد. 🔹 صحیفۀ نور، ج۸، ص۲۵۱.. .
Shirmohamadi: 🔻خاتمی و شهدای همیشه مظلوم! 🔹محمد خاتمی، رییس دولت اسبق امروز در پیامی حادثه تروریستی حرم شاهچراغ را تسلیت گفت. 🔸اما نکته بارز این پیام، این است که از کاربرد واژه «شهید» برای شهدای ترور حضرت شاهچراغ، خودداری کرده است! شاید گمان شود او بلد نیست واژه «شهبد» را به کار ببرد. اما خوب است به یاد بیاوریم که وی در گفتگو با سی ان ان، در آغاز ریاست جمهوری خود، «آبراهام لینکلن» را «شهبد» توصیف کرد. 🔹 بله برای خاتمی، خون «آبراهم لینکلن آمربکایی» رنگین تر است تا کودک معصوم و مادر مسلمانش در شاهچراغ. @mohammadmahdishirmohammadi
. به نظر شما این مهاجر به دامان انگلیس چه می گوید؟؟!! عطاالله مهاجرانی خطاب به رییسی: سخنرانی تان را از روی نوشته بخوانید ‏حضرت حجت الاسلام جناب آقای رئیسی، رئیس جمهور محترم با سلام و احترام محض خدا، محض خودتان، محض ملت ایران و فرهنگ و تمدن ایران، در اجلاس های بین المللی یا منطقه ای، حتما و حتما و حتما! سخنرانی تان را از روی نوشته بخوانید. نوشته ای که چند نفر انسان دانشمند و دانا و بلیغ دیده باشند. ‏از روی نوشته خواندن، نشانه فرزانگی، سنجیدگی و احترام به مخاطب است. صحنه اجلاس بین المللی و منطقه ای و فضایی که در آن: نکته بینانند در عالم بسی! با منبر متفاوت است. در کنفرانس های علمی و پژوهشی هم بدون نوشته سخنرانی کردن ، به قول عرب ها: فی غیاب النص، مذموم و نکوهیده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.سازمان ملل و شانگهای👆👆 به نظر شما این مهاجر به دامان انگلیس چه می گوید؟؟!! عطاالله مهاجرانی خطاب به رییسی: سخنرانی تان را از روی نوشته بخوانید ‏حضرت حجت الاسلام جناب آقای رئیسی، رئیس جمهور محترم با سلام و احترام محض خدا، محض خودتان، محض ملت ایران و فرهنگ و تمدن ایران، در اجلاس های بین المللی یا منطقه ای، حتما و حتما و حتما! سخنرانی تان را از روی نوشته بخوانید. نوشته ای که چند نفر انسان دانشمند و دانا و بلیغ دیده باشند. ‏از روی نوشته خواندن، نشانه فرزانگی، سنجیدگی و احترام به مخاطب است. صحنه اجلاس بین المللی و منطقه ای و فضایی که در آن: نکته بینانند در عالم بسی! با منبر متفاوت است. در کنفرانس های علمی و پژوهشی هم بدون نوشته سخنرانی کردن ، به قول عرب ها: فی غیاب النص، مذموم و نکوهیده است. .
جهان بزرگی احمد: . ✍ واقعا تا کی حماقت مشارکت و مجاهدین ادامه خواهد داشت. سایت عصر ایران نوشت: دردسرهای مثبت ۱۸ تلویزیون که سانسورچی را شاد می‌کند باید دید اگر برای یکی از ۳ بازی ایران در مقابل آمریکا، انگلیس یا ولز داور وسط یا حتی داور کنار خانم انتخاب شود تلویزیون چه تصمیمی خواهد گرفت؟ نهال موسوی طی یادداشتی در عصر ایران نوشت: ..... در کمتر از یک ماه به بازی‌های جام جهانی 2022 قطر ، تلویزیون باید با چند مسئله در زمینه پخش بازی‌ها تکلیفش را روشن کند، که احتمالا نیازمند تصمیم  گیری جدید در برخی موارد ممنوعه گذشته است .پیمان جبلی (رئیس صداوسیما) در جمع خبرنگاران و در پاسخ به پرسشی درباره پخش زنده مسابقات جام جهانی که داور زن دارند اظهار داشت به شکلی تلویحی اعلام کرد که مسابقات را پخش خواهیم کرد و گفت: «در بازی کشتی که همین دیروز پخش شد، داور زن بود و ما مشکلی نداشتیم و مسابقه را پخش کردیم.» . .
. ببینید سفارتخانه ها به مانند قصه زیر بر فیلمها سوار می شوند: فخیم زاده: گفتم: باشه، بیارش. فکر کردم اگه در این موقعیت خودم پول نگذارم بهتره، چون معلوم نبود فردا چه اتفاقی بیفته. رشتی زاده یا همون امیر فرزان اومد. قصه رو براش تعریف کردم و گفتم چه قراردادهایی بسته ام. هم از قصه خوشش اومد و هم قراردادها رو قبول کرد. بلافاصله چکی کشید و تمام پول‌هایی که تا اون موقع هزینه کرده بودم، یه جا پرداخت کرد. با خودم هم به عنوان کارگردان، هنرپیشه و فیلمنامه‌نویس قرارداد بست. قرار شد تا ده روز دیگه فیلم رو شروع کنیم اما ماجرا به همین خوبی که شروع شده بود جلو نرفت. چون از فردا همین آقای فرزان هر روز زنگ می زد و جلسه می‌گذاشت و ایده تازه مطرح می‌کرد. یه روز گفت: به نظرم بهتره شما خودت بازی نکنی. گفتم: آقا در حال حاضر کسی بهتر از من نمی‌تونه این نقش رو بازی کنه. من از هر کسی به این نقش نزدیکترم، اصلا روی خودم این نقش رو نوشتم. روز دیگه گفت: قصه اگر این جوری بشه و اون جوری تموم بشه، بهتره. دیدم تغییراتی که می‌خواد بده مشکوکه، بوی سیاسی می‌ده. قصه رو می‌بره طرف مسائل گروهی و عقیدتی. گفتم: درست نیست آقا، این قضیه جنبه روانشناسی داره، اگه این کار رو بکنیم کل قصه به هم می‌ریزه. بالاخره یه روز اومد و گفت: من یه فکر خوب دارم. بهتره نقش زن فیلم رو بدیم فروزان بازی کنه. گفتم: مگه می‌ذارن فروزان بازی کنه؟ گفت: شما چیکار داری؟ بسپر به من، هر کاری بخوام می‌تونم بکنم. دیدم طرف سرش بوی قرمه سبزی می‌ده و با این حرف ها و کارها ممکنه، بلایی سر ما بیاره. بهش گفتم: ببین عزیزم، من از این کارها نمی‌کنم. من یه حرفه ای ام و همیشه مجبورم شرایط رو در نظر بگیرم. گفت: من تهیه کننده فیلمم و شما باید به نظرات من توجه کنی. گفتم: ما یه همچین قراری نداشتیم. گفت: این حق منه. گفتم: نه، شما این فیلمنامه رو این جوری و با همین آدم هایی که قرارداد بسته بودم پذیرفتی. گفت: اگه قبول نکنین من همین الان پروژه رو می‌خوابونم. گفتم: شما نمی‌تونی فیلم رو بخوابونی، تنها کاری که می‌تونی بکنی اینه که همین الان هر چی خرج کردی رو بگیری و بری کنار. یه خرده فکر کرد و گفت: باشه بده. شاید خیال می‌کرد من دارم بلوف می‌زنم. اما من همون جا دسته چکم رو درآورده و هر چی هزینه کرده بود یک جا پرداخت کرده و برگشتم سر خونه اول. دوباره خودم شدم تهیه کننده فیلم و پونزده روز بعد هم فیلمبرداری رو با خانم تائیدی و منوچهر فربد شروع کردم. دو ماه بعد تقریبا بدون هیچ مشکل خاصی فیلمبرداری تموم شد و رفتم دنبال مونتاژ و کارهای فنی فیلم. هفت هشت ماه گذشت. اوائل سال ۱۳۵۹ بود که همه از کودتای نوژه حرف می‌زدن و می‌گفتن یه عده از نظامی ها قصد کودتا داشتن که خنثی شده و همه رو دستگیر کردن. یه روز شمشادیان اومد استودیو. گفت: فخیم! فهمیدی تهیه‌کننده تو رو اعدام کردن؟ با تعجب گفتم: گفتم: کدام تهیه‌کننده؟ گفتَ: کریم رشتی زاده. گفتم: اعدامش کردن؟ گفت: آره. گفتم: برای چی؟ گفت: جزو کودتاچی ها بوده؟ گفتم: مگه ارتشی بود؟ گفت: نه، ولی با اون ها همکاری داشته. بعد روزنامه‌ای که خبر اعدام تعدادی از کودتاچی‌ها رو چاپ کرده بود از جیبش درآورد و اسم کریم رشتی زاده رو نشونم داد. برق از کله ام پرید و گفتم: دیدی، نزدیک بود ما رو هم با خودش ببره.   .