eitaa logo
متی ترانا و نراک
277 دنبال‌کننده
43.3هزار عکس
16هزار ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸حسن باقری را بسیاری به‌عنوان اطلاعات نظامی ایران🇮🇷 می‌شناسند. 📆او در نهم بهمن ماه سال ۶۱ در محور عملیاتی به‌شهادت🌷 رسید تا تاریخ ایران و دفاع مقدس یکی از بهترین‌هایش را از دست بدهد😔 ✍ 💢این جنگ فرصت‌های طلایی بسیاری را جهت استعدادها به ما داده است. نیروهای ما با توجه به بعد انقلابی‌ای که دارند و چشم‌وگوش بسته تابع قانون‌های ازخارج‌ آمده نیستند❌می‌توانند از قالب‌های پیش‌ساخته خارج شوند و با فکر خویش، روش‌هایی را ابداع کنند که دشمن نخواهد توانست به‌سادگی به دفاع در مقابل آن‌ها برخیزد. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
●روز آخر به من گفت :«زيباترين كاري كه در شهادت من مي تواني بكني، اين است كه مثل حضرت زينب (س) صبور باشي تا من از شهادتم نهايت لذت را ببرم.» ○پسرم اباالفضل كه دو ساله بود بعد از شهادت پدرش مرتب مريض مي شد و دائماً سراغ بابا را از من مي گرفت. هر روز غروب موقع اذان كه مي شد، مي گفت: «عكس بابامو بدين.» ●عكس را بغل مي كرد و مي بوسيد و روي پاهايش مي گذاشت و به خيال خودش لالا،لالا مي گفت تا بابا بخوابد. گاهي هم دستهاي كوچكش را رو به آسمان بلند مي كرد و مي گفت: «خدا ! مگه تو بابا نداري؟ چرا باباي منو گرفتي؟» بي قراري هاي اين بچه همه را منقلب كرده بود..... ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎جانشین گردان یارسول لشگر ۲۵ کربلا 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۹/۶/۲۶ قائمشهر ، مازندران ●شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۴ فاو ، عملیات والفجر۸ بیاد شهدا صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
○بر سر مسائل اخلاقی و مذهبی دینش پافشاری خاصی داشتند از واجبات نماز اول وقت و امربه معروف و نهی از منکر تا انجام مستحبات، هنوز صدای گریه های نیمه شب او و العفوگفتنشان در خانه مان به گوش میرسد. ●رزق و روزی حلال را در مالش رعایت میکرد ، رضا اطاعت و احترام به پدر و مادرشان را بی چون و چرا عمل می نموند ، برای دیگران ارزش و احترامی خاصی قائل بودندکه حتی ایشان با سمتی که داشتند با نیروهای زیر دستشان برخورد صمیمی و پدرانه ایی داشتندکه آنها به او، بمانند پدری دلسوز احترام میگذاشتند ○ولایت مداری و اطاعت از رهبری از نمونه های شاخص خط مشی سیاسی شهید بود. از تبعیض ها و بی عدالتی ها که در بین جامعه اتفاق می افتاد ناراحت میشدند. وقتی دوستانشان در مورد بعضی افراد صاحب منصب و مقام ایرادی میکردند. ●ایشان میگفتند: شما تکلیفتان را چگونه ادا نمودیدکه اینگونه از دیگران انتقاد میکنید! شما وظیفه دینی و اسلامی خود را انجام دهید. انشالله آنها هم تعهد و وظیفه شناسی در قبال مردم را در راس کارهای خود قرار دهند. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ پدافندهوایی لشگر ۱۰سیدالشهدا 🌷 بیاد شهدا صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
*🕊🩸۲۱ فروردین ماه، صیاد دلها امیر سپهبد جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح،گرامی باد. 🗓 ولادت : ۲۳ خرداد ۱۳۲۳ استان خراسان رضوی، شهرستان درگز، روستای کبودگنبد 🗓 شهادت : ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ ⏰ساعت ۴۵ : ۶ صبح 👈ترور ناجوانمردانه توسط گروهک منافقین با اصابت چند گلوله کلت به صورت حین سوارشدن خودرو مقابل منزل در جلو چشمان فرزندش😢💔 📍 مزار : تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا، قطعه ۲۹ سلام و درود✨ خدا بر شهدا ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
به یاد مجاهد بی‌مرز کابوس صهیونیست ها خار چشم منافقین و کفار فرمانده بلند آوازه‌ی جبهه‌ها مغز متفکر نیروی دریایی سپاه از بنیانگذاران رزم های نوین دریایی قهرمان سه دوره بوکس جوانان ایران حامی بزرگ گروه‌های مقاومت در منطقه ۸۹ ماه حضور بی‌امان در جبهه‌ها از گردان‌های غواص لشکر۱۹ فجر گرفته تا تشکیل قرارگاه نوح نبی و شناسایی منطقه عملیاتی والفجر۸ از او چهره‌ای نامدار در پشتِ خاکریزها ساخته بود. او از بنیانگذاران نیرو دریایی سپاه و پیشگام در علم موشکی ایران و همچنین نقش‌آفرین در جبهه‌های مقاومت بود. صهیونیست‌ها او را عبدالقادر ایرانی نام نهاده بودند حتی چندین بار اقدام به ترور او کردند اما او هر با چابکی از مهلکه رهیده بود. تا سرانجام در نهم خرداد سال ۱۳۷۹ منافقین کوردل با ترور او در شهر آب پخش، شهرستان دشتستان درصدد حذف این چهره برجسته برآمدند. صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😂🌷🍃
💠 حق الناس ●وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمی‌رسیدم و صف غذا طولانی بود. دنبال آشنایی می‌گشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم. شخصی را دیدم که چهره‌ای آشنا داشت و قیافه‌ای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت. ●و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد. بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟ گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمی‌گردم و برای خودم غذا می‌گیرم. مردم مشهد در اولین دوره مجلس 😭🌷🍃 ●ولادت : ۱۳۳۳/۲/۴ - تهران ●شهادت : ۱۳۶۰/۴/۷ - تهران ، توسط گروهک صهیونیستی منافقین ●آرامگاه : قم - حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🌱کلاس سوم یا چهارم ابتدایی بود که از من درخواست پول کرد. گفتم: باید از بابا پول تو جیبی بگیری. بعد متوجه شدم یکی از همکلاسی هایش موقع بازی فوتبال، عینکش می شکند و از آن جایی که وضع مالی خانواده اش طوری نبود که برای او عینک بخرند، چند روزی را بدون عینک به مدرسه رفته و نمی توانسته تخته را ببیند. این پول را می خواست تا برای او عینک بخرد. 🌷 😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
💌 : ماندگار شهید آن ڪسانی ڪه مسئولیتی دارند و با خون شهدا و ایثار استقامت و ڪار و تلاش سربازان گمنام، نام و عنوانی پیدا ڪرده اند مواظب خود باشند. 🌹 شهید مصطفی ردانی پور/شادی روح بلندش و شادی ارواح طیبه شهدا صلوات صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
❤️بسم رب الشهداوالصدیقین ❤️ : حرم: دارابی ❤️شهدای خان طومان 🌷شهید مدافع حرم؛ حسین دارابی، 27 مهر 1361 در تهران متولد و در خانواده‌ای مذهبی و شیفتۀ اهل بیت علیهم‌السلام پرورش یافت. از همان دوران کودکی با قرآن کریم و آموزه‌های دینی انس گرفت. به همین دلیل هم در جوانی، همواره عشق به پوشیدن لباس دفاع از حرم داشت. اما یک رویای صادقه، عزم او را برای اعزام به سوریه جزم کرد. مادر شهید دارابی در مصاحبه‌ای گفته بود: «سر بحث سوريه وانتش را فروخت. يكي از دوستانش هم همان ایام خواب ديد كه حضرت رقيه علیهاالسلام دست حسين و چند نفر ديگر را مي‌گيرد و از صف جدا مي‌كند. اين خواب عزم حسين را براي رفتن، جزم‌تر ‌كرد.» سرانجام، 19 مرداد 94 به آرزوی خود رسید و به فیض شهادت نائل آمد.💔 🌷 امنیتها _اتفاقی_ نیست 🌷😭🌷🍃 صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🕊🌹🏴🥀🏴🌹🕊 یک روز تو خانه نشسته بودم، دیدم در می زنند. در را که باز کردم درجا خشکم زد. انتظار دیدن هرکس را داشتم غیر از محمود، آن هم با سر تراشیده و پانسمان کرده. بی اختیار گریه ام گرفت. گفتم: تو با این سر و وضعت چطور آمدی؟ چند روز دیگر در بیمارستان می ماندی و استراحت می کردی. گفت: دنیا جای استراحت نیست، باید بروم لشکر، کار زمین مانده زیاد دارم، پیدا بود برای رفتن عجله دارد. گفت: این چند روز خیلی به تو زحمت دادم، وظیفه ام بود که بیایم و تشکر کنم، فهمیدم برای رفتن جدی است. او زیربار اعزام به خارج و معالجه در آن جا نرفته بود. گفتم: داداش! فکر می کنی کار درستی می کنی؟ گفت: انسان در هر شرایطی باید ببیند وظیفه اش چیست. گفتم: تو اصلا به فکر خودت نیستی. تو با این همه ترکشی که توی سرت داری به خودت ظلم می کنی. گفت: من باید به وظیفه ام عمل کنم. پرسیدم: خوب حالا چرا نمی خواهی بروی خارج؟ گفت: اولاً اعزام به خارج خرج روی دست دولت می گذارد و من هیچ وقت حاضر نیستم برای جمهوری اسلامی خرج بتراشم. در ثانی، باید دید وظیفه چیست؟ وقتی گریه ام را دید گفت: نمی خواهد این قدر ناراحت باشی، این ترکش ها چاره دارد. یک آهنربا می گذاریم رویش، خودش می آید بیرون! آن روز وقت خداحافظی حال غریبی داشتم. نمی دانم چرا دلم نمی خواست از او جدا شوم. راوی : 🌹 🕊 😭🌷🍃 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
💠یکی از دوستان محمدرضا ، خوابی که از شهید دیده بود را تعریف کرد وگفت: شهید به خوابم آمده بود باشهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تورفتی ومن ماندم.الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم؟؟ 💠محمدرضا جواب داد :چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت می آید شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دوشهید که به ما داده به شما اجربیشتری خواهد داد من‌خوشحال شدم وگفتم داری شکسته نفسی می کنی محمدرضا ماکجا وشما کجا بعد گفتم چکار کنم ، شهید گفت: اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد دوم: نماز اول وقت ترک نشود سوم: به نامحرم نگاه نکنید چهارم: به کودکان با مهربانی رفتارکنید "خدایامن سوریه نیامدم جز به اختیار ونظر حضرت زینب (س)، ان شاءالله که شرمنده علمدار کربلا نباشم" 😭🌷🍃 ●ولادت : ۱۳۶۶/۴/۱۷ فاضل‌آباد ، گلستان ●شهادت : ۱۳۹۶/۱/۱۶ حماه ، سوریه 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
● پنج پسر داشتم، اما عبدالله چیز دیگری بود. یک روز آمد دو زانو نشست روبه رویم. زل زد تو چشم هایم. نگاهش دلم را لرزاند. گفت: مامان من تو نمیخوای خمس پسرهات رو بدی؟ ● گفتم: مادر نرو سوریه. عبدالله گفت: خودت یادم دادی مامان همان وقت ها که چادرت رو می کشدی سرت و دست ما پنج تا رو می گرفتی و میکشوندی تو هیئت و مسجد... ● در روضه ضجه می زدی و می گفتی: کاش کربلا بودیم یاری ات می کردیم، یادته؟؟ بلند بلند داد می زدی که خانم زینب من و بچه هام فدات بشیم. ● بفرما الان وقت عمل شده. گفتم: پسرم من هیچ؛ با این دخترهای بابایی چه کنم؟! گفت: مادر با این حرفها دلم رو نلرزون ؛ مگه هیچ کدام از اونایی که زمان جنگ رفتن زن و بچه نداشتن. آنقدر گفت و گفت تا راضی ام کرد. ✍به روایت مادر بزرگوار شهید 😭🌷🍃 🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
﴾﷽﴿ . «از دامن زن مرد به معراج می‌رود» این جمله‌ی امام خمینی(ره) وقتی برایم معنی پیدا کرد که خبر شهادت آقا وحید رو بهم دادند... . اون لحظه‌ای که بدون توجه به اطرافم بی امان اشک می‌ریختم! بی تابی و دلتنگی امانم را بریده بود. هرچه گریه می‌کردم آرام نمی‌شدم. انگار قلب و جگرم می‌سوخت. در میان بی‌قراری‌هایم دستانِ پر از مهرش را روی دستانم حس کردم. نگاهش کردم، نگاهم کرد. دستی به سر و صورتم کشید و گفت: «دخترم ناراحت نباش، بی‌تابی نکن، انقدر گریه نکن وحید الان پیش امام حسینه، همون جایی که دوست داشت. آروم باش، تمام نگرانی من تویی، کمتر اشک بریز. جای بدی که نرفته، هدیه‌ای ناقابل تقدیم خدا کردیم تو هم راضی باش عزیزم.» چقدر بزرگ بود، چقدر روحِ عظیمی داشت. چقدر آرامم کرد. انگار فرشته‌ای بود از جانب خدا... عطرِ بهشتی وحید را همراه خود داشت. عجب جمله‌ی درستی؛ امام راست می‌گفت. وحید از دامن پاک مادرش به معراج رفت... ✍ راوی: مادربزرگوار شهید 😭🌷🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🌹محفل شهدا 🥀شهید مصطفی احمدی روشن: خداوندا؛ ما را حسینی آفریدی... ما را حسینی زنده بدار.. و ما را به حق حسین(ع) به شهادت برسان... امروز ۲۱ دی ماه، سالگرد شهادت مصطفی احمدی روشن گرامی باد! شادی روح مطهر ش صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مصطفـی می دانست ڪہ چه راه سختی در پیش دارد خستہ نمی شد همیشہ بہ دوستانش می گفت ظهور اتفاق می افتد مهم این است ڪہ ما ڪجای این ظهـور باشیم ◻️تاریخ ولادت : ۱۳۵۸/۶/۱۷ ◻️محل ولادت : روستای سنگستان_همدان ◻️تاریخ شهادت : ۱۳۹۰/۱۰/۲۱ ◻️محل شهادت : تهران در زمان شهادت دانشجوی دکترای دانشگاه صنعتی شریف و از نخبگان این دانشگاه به شمار می رفت که مسئولیت معاونت بازرگانی سایت هسته ای نطنز را نیز به عهده داشت. به گفته دوستانش وی شخصی ولایتمدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بود. شخصی شوخ و باصفا و در عین حال مدیری جدی و قاطع. سرانجام این مرد الهی در ۲۱ دی ۱۳۹۰ پس از خروج از منزل در ساعت ۸:۳۰ صبح توسط یک موتورسیکلت سوار با چسباندن یک بمب مغناطیسی در خیابان گل نبی تهران، میدان کتابی ترور شد.  .....
●ما از زمانی که عقد کردیم ماموریت‌های حمیدرضا به سوریه شروع شد. اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان، شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول می‌کشید ●حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است. گفت حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته‌ که خانواده‌هایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هرلحظه منتظر شهادتتان باشید ●من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم ‌✍راوی: همسر شهید 🌷 ●ولادت : 1367/10/17 ،اصفهان ●تاریخ شهادت : 1398/11/28 ،حلب ،سوریه صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍او را از آستین خالی دست راستش خواهی شناخت... اگر كسی او را نمی‌شناخت، هرگز باور نمی‌كرد كه با فرمانده لشكر مقدس امام حسین علیه‌السلام روبه‌روست !!! صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
●به من در مورد تربیت بچه‌ها ﻣﻰﮔﻔﺖ: اﻳﻨﻬﺎ آﻳﻨـﺪه ﺳـﺎزان ﻣﻤﻠﻜـﺖ ﻫـﺴﺘﻨﺪ. ﺑـﻪ ﺑﭽ ﻪﻫﺎ اﺣﺘﺮام ﺑﮕﺬارﻳﺪ و ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﺷﺨﺼﻴ ﺖ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﺧﻮد ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺑﭽ ﻪﻫﺎﺧﻴﻠﻰ ﻣﺤﺒ ﺖ ﻣـﻰﻛـﺮد و آﻧﻬـﺎ را اﻣﺎﻧﺘﻬﺎى اﻟﻬﻰ ﻣﻰداﻧﺴﺖ. ●ﻓﻮق اﻟﻌﺎده ﻣﻬﺮﺑﺎن و دﻟﺴﻮز ﺑﻮد. ﻫﺮ ﺣﺮﻓﻰ ﺑﻪ دﻳﮕﺮان ﻣﻰﮔﻔﺖ، ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻛﺎﻣـﻞ آن در ﺧـﻮدش ﻣﺘﺠﻠّـﻰ  ﺑﻮد. اﮔﺮ ﻣﻰﮔﻔﺖ: ﻧﻤﺎز را او ل وﻗﺖ ﺑﺨﻮان ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﺴ ﻠﻢ ﺧﻮدش ﺑﻪ ﺑﺮﭘﺎﻳﻰ ﻧﻤﺎز او ل وﻗﺖ ﻣﻌﺘﻘﺪﺑﻮد. ● او اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻰﺑﻮد و ﻫﻤﻴﺸﻪ از ﺟﻨﺠﺎل دورى ﻣﻰﻛﺮد. ﺗﻮاﺿﻊ ﺑﺎرزﺗﺮﻳﻦ ﺻﻔﺖ او ﺑﻮد. ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ را ﺗﺮك ﻧﻤﻰﻛﺮد. اﮔﺮ ﻣﻴﻬﻤﺎن داﺷﺘﻴﻢ، ﺑﺎ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻬـﺎ دﺳـﺘﻪ ﺟﻤﻌـﻰ ﺑـﻪ ﻧﻤﺎز ﺟﻤﻌﻪ ﻣﻰرﻓﺘﻴﻢ. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ طرح‌وعملیات لشگر ۵ نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۷/۱۱/۱۴ مشهد ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا 😭✋🌷🍃
●به خدمت در راه رضاي خدا و خدمت بي مزد و منت اعتقاد داشت. هيچ گاه حتي در بحبوحه جنگ و نبرد، نماز شب را ترک نمي کرد، به فکر پدر و مادرش بود. از او رضايت کامل داريم؛ هم من و هم مادرش عزيزترين بچه من بود و مي گفت هر کسي که مي تواند به انقلاب کمک کند بايد اين کار را بکند. ●از اين که در کنار او مي جنگيدم بسيار شاد بودم و هميشه براي او دعاي خير مي کردم. در عمليات کربلاي 4 هر دو با هم بوديم ولي من ترکش خوردم و برگشتم. ●از اين که بعضي افراد به مال دنيا و يا مقام و پست حريص بودند ناراحت مي شد و از خدا مي خواست که اخلاص را به همه مردم عطا کند. به حفظ حجاب و تقواي الهي بسيار توصيه مي کرد. ●هنگامي که عمليات کربلاي 5 در حال آغاز شدن بود، به خانه آمد و گفت عمليات سختي را در پيش داريم رفتن به اين عمليات با خودمان است ولي برگشتن، با خداست، دعا کنيد که به اجل خودم نميرم بلکه شهيد شوم. ✍به روایت پدربزرگوارشهید 📎جانشین گردان محمدرسول‌الله لشگر۵نصر 🌷 ●ولادت :۱۳۴۲/۳/۱۰ بجنورد ، خراسان شمالی ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵ صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا 😭✋🌷🍃
می‌گفت : از خدا خواستم بدنم حتــی یک وجب از خاک زمین را اشغال نڪند ! آب دجله . . . او را برای همیشه با خود بُرد 🔰 خدايا مرا پاكيزه بپذير؛ خدايا چگونه وصيت ‌نامه بنويسم در حاليكه سراپا گناه و معصيت، سراپا تقصير و نا‌ فرمانی‌ام. گرچه از رحمت و بخشش تو نا اميد نيستم ولی ترسم از اين است كه نيامرزيده از دنيا بروم. می ترسم رفتنم خالص نباشد و پذيرفته درگاهت نشوم. يا رب العفو.. خدايا نميرم در حاليكه از من راضی نباشی. ای وای كه سيه‌ روز خواهم بود. خدايا كه چقدر دوست داشتنی و پرستيدنی هستی. هيهات كه نفهميدم. خون بايد می شد و در رگهايم جريان می‌يافت و سلول‌هايم يا رب يا رب می‌گفت. خدايا قبولم كن. يا اباعبدالله شفاعت. ارواح طیبه شهدا صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
: 🔺پشتیبان رهبر و ولی فقیه خود باشید... برای فرج و ظهور امام عصرمان، امام زمان عج دعا کنید... از حیله و مکر دشمن غافل نشوید... امر به معروف و نهی از منکر فراموش نشود. . 🌷 ●تولد: ۱۳۶۸/۱/۸ ،تهران ‌●شهادت:۱۳۹۶/۱/۴ ،حماء ، سوریه ارواح طیبه شهدا صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم سلام بر شهدا ✋😭🌷🍃
تنها آرزوی شهید آوینی در همه آثارش که برای خودش محقق شد : «ای شقایق‌های آتش گرفته، دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد! آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟» 📸 ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ پیکر حنجره شهیدان تاریخ و علمدار فرهنگی جبهه حق در قتلگاه فکه افتاده است. روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
🌷۲۲ فروردین ماه گرامی باد🌷 ‍ از اون بچه هیئتی های عاشق بود، عاشق مادرش حضرت زهرا (س) ... گردانمون یه هیئت داشت به اسم گردان متوسلین به حضرت زهرا (س) توی هیئت همه بچه ها بی قرار بودن اما حال سید با همه فرق داشت ، تا اسم حضرت زهرا (س) میومد مثل بارون بهار گریه میکرد حالش عوض میشد ؛ خیلی به مادرش ارادت داشت ، یه دست نوشته ازش مونده که سند عاشقی سید به حضرت زهرا (س) ست ؛ خطاب به امام زمان(عج) :آقا جان وقتی که ما به جبهه میرویم به این نیت میرویم که انتقام سیلی حضرت زهرا(ع) که آن نامرد ها به روی مادر شیعیان زده اند رو بگیریم ... برای انتقام آن بازوی ورم کرده میرویم . برای انتقام آن سینه سوراخ شده میرویم . سخت است شنیدن این مصیبت ها . نام شهید : سید احمد نام خانوادگی شهید : پلارک تاریخ تولد :1344/02/07 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1366/01/22 محل شهادت : شلمچه ،عملیات والفجر ۸ وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
💠روایت شهید تفحص، عباس صابری از رویای صادقه اش ●در عالم خواب دیدم که یک عده از بسیجی های آشنا پشت در ورودی مسجد جامع نارمک تهران جمع شده و التماس می کنند که داخل مسجد شوند، ولی اجازه نمی دادند، من و چند نفر از بچه های تفحص وارد مسجد شده، پشت سر امام جماعت نماز خواندیم، سپس پشت سرم را نگاه کرده، دیدم بقیه نیروهای تفحص هم هستند، ●پرسیدم: شما هم آمدید؟ گفتند: بله، بالاخره اجازه ورود دادند، آنجا برگه هایی را امضاء می کردند [وشاید] برای شهادت تأییدشان می کردند. یکبار هم خواب دیدم: سید سجاد به من گفت: عباس تو در فکه شهید می شوی . ‌●وقتی وارد محور فکه شدم، کتاب حماسه قلاویزان را دیدم با ناراحتی و برای متوجه شدن تعبیر به آن کتاب تفعلی زدم واین شعر آمد: تو را خلعتی تازه داد تو از سمت خورشید می آمدی ‌✍راوی: شهید بزرگوار 🌷 ‎‎‌‌‎ روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
🌹 خیلی تودار بود، به غیر از خانوادش هیچکس از آشنا ها و فامیلا نمیدونستن مهدی پاســـــدار هستش چه برسه سوریه رفته باشه و با داعش جنگیده باشه اون روزای اول ک خبر شهادت مهدی پخش شد من مدام تو منزلشون بودم و میدیدم ک فامیل چقدر متـــــعجب بودن😊 هیچ کس فکرش رو نمیکرد اقا مهدی مدافع حرم باشه... مهدی حتی حــــــق ماموریت هم نمیگرفت، این اواخر میگفت صدای میثم نجفی و احمد گودرزی رو میشنوه، خیلی بی ادعا و بی ریا بود چقدر بااعتقاد میگفت من غـــــلام زینبم تو این دنیا و پیشرفت و اینترنت ،گوشیه ساده گرفت، اونم برا این گرفته بود که خانواده بتونن باهاش تماس بگیرن دنبال تعلقات دنیایی نبود همه حق و حقوقش رو بنام مادرش کرده بود. آقا مهدی سرخاک شهید احمد گودرزی گفت: هر چی میخوای از شهدا بخواه که بهت میدن و آخر حاجت رو گرفت... یادش گرامی وراهش پر رهرو روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
15.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚روایت دو برادر شهید مدافع حرم و بختی مادری نمونه که دوفرزندش باهم شهید شدند و به ایران آمدند ودفن شدند . شهید مصطفی و مجتبی بختی . که با نام مستعار به شهادت رسیدند. روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
۱۱ شهریور سال ۱۳۶۵ عروج شیر خراسان و ناجی کردستان بر قله‌ ۲۵۱۹ «حاج عمران» ... فرمانده دلاور لشکر ویژه شهداء خراسان فرمانده آرام روزهای ناآرام کردستان بود. ضد انقلاب در اوج درماندگی و استیصال برای زنده‌ یا مرده‌ او جایزه تعیین کرده‌بود! در عملیات کربلای۲ برخلاف نظر مسئولین تصمیم گرفت برای تقویت روحیه عملیاتی در افراد تیپ، بهمراه نیروهای عمل‌کننده در منطقه‌ درگیری حاضر شود. و سرانجام در فراز قله ۲۵۱۹ در ارتفاعات حاج عمران رفیع‌‌ ترین قله‌ عشق و عرفان را فتح کرد و به فیض عظیم شهادت نائل آمد. روح مطهر شهدا 😭✋🌷🍃
شهید "محمد جمالی" جانباز جنگ تحمیلی شهید مدافع حرم 📌شهید محمد جمالی فرزند حسین در روستای پاقلعه شهربابک در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۴۲ در خانواده ای کشاورز پا به دنیا گذاشت .در دو سالگی پدر را از دست داد. دوران ابتدایی را در روستای زادگاهش گذراند ودوران راهنمایی ودوسال ابتدا دوران دبیرستان را با مهاجرت خانواده به شهرستان رفسنجان در این شهر سپری کرد. 🔸جنگ تحمیلی و احساس وظیفه و ادای دین وی را از کلاس درس و مدرسه به جبهه های دفاع مقدس کشاند و تا پایان جنگ در جبهه های جنگ حضور فعال داشت و بعد از پایان جنگ تا مقطع کارشناسی در رشته مدیریت دولتی ادامه تحصیل داد. 🔹از حضور در سالهای جنگ و جانفشانی ها مختلف در میادین دفاع از کیان دین و کشور یادگاریهای در جسم و جانش به جای ماند و با حضور در جبهه دفاع از حرم آل ا... و حریم امنیت کشور و رسیدن به لقاء ا...، التیامی در تمامی زخمهای جسمی و روحیش بوجود آمد. ▪️سرانجام شهید «محمد جمالی» سرانجام در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۹۲ در شهر دمشق سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. روح مطهر شهدا و امام شهدا 😭✋🌷🍃