eitaa logo
متی ترانا و نراک
424 دنبال‌کننده
43.6هزار عکس
16.2هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸✨آیت الله بهجت: برای بیماری ها چه کنیم، آیت الله بهجت پاسخ دادند: خداوند متعال کپسولی درست کرده است که تمام ویتامینها در آن است آن هم کپسول صلوات است.✨ 🌻🌻🌻🌻
بهترین آرزویی که میتونم امشب براتون داشته باشم اینه که خدا آنقدرعاشقانه نگاهتون کنه که حس کنید مهم ترین و خوشبخت ترین موجود کائنات هستید شبتون آرام و خدایی🌙
🌷آغاز کنم به نامت ✨ای حضرت دوست 🌷هر آنچه شود ✨به نامت آغاز، نکوست 🌷دفترچه‌ٔ عشق را اگر بگشاییم ✨سطر از پی سطر، 🌷آیتی از تو در اوست ✨سلام 🌷صبحتون پرخیر و برکت 🍃🌸بسـم الله الرحمن الرحیم🍃🌸 الهی به امیـد تو🌸🍃
❣سلام پدر مهربان ما صبحت بخير 💖چشمهای دل 🥀من در پی ✨نیست 💖در فراق ت✨و بجز گریه😭 مرا ✨کاری نیست 💖سوختن در طلب زهرا ✨عشق ست 💖بنازم به چنین که تکراری نیست 🌸🍃
اے معطّر از عطرِ خدا یا حسین ع❤️ اے هم قدَرے و هم قضا یا حسین ع❤️ تو نورِ یقینِ همہ ے دلهایے❤️ ما را برسان بہ ڪربلا یا حسین ع❤️ دلتنگ کربلا هستیم😢
1_272275677.mp3
1.71M
تحدیر سوره یس
4_5789629925191321739.mp3
2.89M
چله زیارت و توسل به بی بی نرجس خاتون (س) مادر امام زمان عج ☘ التماس دعا 🌼 روز سی و یکم
✨☀️✨ 🔴معجزه امام رضا علیه السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اتفاق افتاده است: 👌یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 👈درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای 👈 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 👈 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 👈خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا 👈امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند. معین الضعفاء
منِ ناقابل و این لطفِ فراوان نه عجب سائلِ خسته و آقاییِ سلطان نه عجب من درِ خانه‌ی اربابِ کرم آمده‌ام دادنِ مُلک دو دنیا به گدایان نه عجب
♥️میگفت: برای ما که ادعای از اسلام و را داریم,ننگ بزرگی است حرف مولا و زمین بماند. 🌷 شهادت13بهمن94 عملیات نبل والزهرا 🍃🌹صلوات