eitaa logo
جلسات معرفتی
375 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
998 ویدیو
264 فایل
صفحه نشر بیانات و سلسله مباحث اخلاقی، عرفانی و تربیتی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی. کلاس اخلاق : روز های دوشنبه و جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، پیرامون بیان احادیث و قرآن کریم و مطالب معنوی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی.
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️انتشار تصویر خیره‌کننده تلسکوپ جیمز وب از کهکشان گرداب با ۱۰۰ میلیارد ستاره 🔹کهکشان نارنجی پرجنب و جوش «گرداب» که با ستاره مرکزی درخشان خود در وسط تصویر دیده می‌شود، در فاصله ۲۷ میلیون سال نوری از زمین و در صورت فلکی «تازی‌ها» قرار دارد. 🆔 @News_Fath
☘امام حسین علیه‌السلام: 🌷هر یک دو نفری که میان آنها نزاعی واقع شود و یکی از آن دو رضایت دیگری را بجوید، سبقت گیرنده اهل بهشت خواهد بود. 📚کشف‌الغمه، ج۲، ص۳۳. 🆔 @pedarefetneh 🔜 🆔 @pedarefetneh2 🔜
༻﷽༺ ‍ داستانی عبرت انگیز در مورد (اثر بداخلاقی) یکی از بزرگان اصفهان خدا رحمتش کند معلم علم اخلاق بود و همه رویش حساب می کردند. وی در میان مردم زود عصبانی می شد، ولی در خانه اش را نمی دانم... یادم نمی رود با وجود این که به من لطف داشت، یک وقت چرایی گفتم که به من برگشت و زود هم پشیمان شد! مقداری عصبانی منش و بداخلاق بود، خودش مثل باران گریه می کرد.. می گفت: "شبی در خواب دیدم که مُردم و مرا در قبر گذاشتند، ناگهان سگ سیاهی آمد و بنا بود که همیشه با من باشد!! در همان خواب حس کردم که این سگ سیاه، بداخلاقی های دنیای من است که به این صورت در آمده و تمثُّل پیدا کرده است..." مثل باران گریه می کرد و می گفت: "خیلی ناراحت بودم که حالا چطور می شود...که یک دفعه دیدم آقا امام حسین (علیه السلام) آمدند..." البته بگویم که این آقا با آن که از علمای بزرگ اصفهان بود، اما ارادت خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) داشت و در جلسات خصوصی روضه شرکت می کرد و به منبر می رفت و می گفت: "برای این که از روضه خوان های امام حسین محسوب شوم منبر میروم و روضه می‌خوانم" می فرمود: "فهمیدم که برای آن نوکری که به این خاندان داشتم، آقا امام حسین (علیه السلام)به فریادم رسیده، به آقا امام حسین عرض کردم که این سگ چطور می شود؟ فرمودند: من تو را از دستش نجات میدهم...و با اشاره‌ای که به او کردند، رفت. از خواب بیدار شدم. نظیر این قضیه را زیاد داریم..! جهاد_با_نفس (استاد مظاهری) @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍ ❤️ ملاقات سیّد بحرالعلوم با امام زمان (علیه السلام) در مسجد سهله: ✨عالم بزرگوار آخوند ملا زین العابدین سلماسی می گوید: «روزی در مجلس درس آیت الله علاّمه طباطبائی بحرالعلوم در نجف اشرف نشسته بودم. جهت زیارت، عالم بلند مرتبه جناب میرزا ابوالقاسم قمی صاحب «قوانین» داخل شد. ✨پس از درس، میرزا ابوالقاسم به سیّد بحرالعلوم گفت: «شما رستگار شدید وبه تولّد روحانی وجسمانی وپیدایش چشم ملکوتی وبرزخی دست پیدا کرده اید. پس چیزی به ما مرحمت کنید از آن نعمتهای بی پایانی که به دست آوردید». ✨پس سیّد بحرالعلوم بدون تامّل فرمود: «من دیشب یا دو شب قبل (تردید از گوینده است) برای خواندن نافله شب به مسجد کوفه رفته بودم واوّل صبح قصد برگشت به نجف اشرف را کردم. ✨وقتی از مسجد بیرون آمدم، دلم هوای رفتن به مسجد سهله را کرد ولی از ترس نرسیدن به نجف قبل از صبح وانجام شدن امر مباحثه در آن روز، از این کار منصرف شدم ولی اشتیاقم لحظه به لحظه زیاد می شد ودلم بیشتر می خواست که بروم. ✨در همین احوال که تردید داشتم ناگهان بادی وزید وغباری بلند شد ومرا به آن طرف حرکت داد ومدّتی نگذشت که مرا بر در مسجد سهله انداخت. سپس داخل مسجد شدم، دیدم که خالی است وهیچ زائری نیست جز شخصی بزرگوار که مشغول است به مناجات با خداوند با کلماتی که قلب را متحوّل وچشم را گریان می کند. ✨حالم تغییر کرد ودلم از جا کنده شد وزانوهایم می لرزید از شنیدن آن کلمات که هرگز به گوشم نرسیده بود وچشمم ندیده این همه دعاهای مؤثّری که من می دانستم. اشکم جاری شد وفهمیدم که مناجات کننده که آن کلمات را می نویسد، نه اینکه از حفظیّات خود می خواند. ✨پس در جایی که ایستاده بودم ماندم وگوش به آن کلمات دادم واز آنها لذّت بردم تا اینکه مناجات او تمام شد. پس متوجّه من شد وبه زبان فارسی فرمود: «مهدی بیا». ✨چند قدمی جلو رفتم وایستادم. دستور داد که جلوتر روم، پس کمی جلوتر رفتم وایستادم. باز دستور دادند جلوتر بیا وفرمود: «ادب در اطاعت است». جلو رفتم تا جایی که دست آن حضرت به من ودست من به آن حضرت می رسید وآن حضرت با من صحبت کرد». 📗نجم الثّاقب @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ مرحوم حجت الاسلام اقا سید محمد باقر درچه ای ، استاد مرحوم آقای بروجردی در اصفهان مرجع تقلید بود‌ روزی از راهی می رفت و عده ی زیادی از طلبه ها پشت سرش حرکت می کردند. یک مرتبه دیدند ، ایشان کنار دیواری ایستادند و در همان موقع پیرزنی از آنجا گذشت. اطرافیان از این حرکت ناگهانی ایشان تعجب کردند ؛ لذا علت را از ایشان جویا شدند. 🔻ایشان فرمودند : این پیرزن مادرم بود . ترسیدم جلویش راه بروم‌ ! ؛ زیرا اگر کسی جلوی پدر و مادرش راه برود ، جوان مرگ می شود. 🌺 نشر پیام صدقه جاریه است ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام علیکم دوستان گرامی جلسه امشب ساعت ۸ شب حدودا تشکیل می شود انشالله
⭕️ من از نماز خواندن لذت نمی برم! گفت: من از نماز خواندن لذت نمی برم!!! آیا ذکری هست که... آیت الله شاه آبادی بلافاصله گفت: شماموسیقی حرام گوش میکنی؟! طرف یکباره جاخورد! و حرف ایشان را تایید کرد. آیت الله شاه آبادی بلافاصله می گوید: ذکر لازم نیست!!! موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقه‌مند، ودرنتیجه از نماز دور و بی علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم می کند! 🆔 @pedarefetneh | 🆔 @pedarefetneh2 |
آیت الله ناصری ره: در نجف استادی داشتیم که در هر دو هفته یک مرتبه خدمت ایشان می‌رفتیم. با وجودی که شاید بیست و پنج فرسخ بین من و او فاصله بود؛ به من دقیق خبر می‌داد و می‌گفت: مثلاً فلان جا اشتباه کردی، آنجا را درست رفتی، همه را می‌دید. همه ما این نیرو در وجودمان هست، لکن حیف که غافل هستیم. اگر انسان ملتزم بشود واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند و آن وظیفه‌ای که به او محول است به نحو احسن انجام بدهد و در تمام مشکلات یابن الحسن بگوید؛ خدا شاهد است؛ پرده‌ها عقب می‌رود و همان عنایات به او هم می‌شود. کانال 🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3810328601Cd756f67536
سلام علیکم دوستان گرامی جلسه انشالله امشب بعد از نماز عشا تشکیل می شود
حضرت آیه الله شاه آبادی فرموند: بنده سال ۱۳۴۰ بدستان مبارک حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه ) معمم شده ام و در جلسه ای که معمم شدم ،رهبر معظم انقلاب هم حضور داشتند. ایشان افاضه فرمودند : در سال ۹۴ بنده در جلسه ی خصوصی محضر رهبر معظم انقلاب بودم حضرت آقا فرمود : آقای شاه آبادی مراسم عمامه گزاری تان را بیاد دارید؟ عرض کردم بله فرمود شما که از محضر امام(ره) بعد از معمم شدن خارج شدید امام به من فرمود: آقای خامنه ای یک شب (دهه ی بیست شمسی )در محضر استادم آیت الله العظمی میرزا محمد علی شاه آبادی بودم ایشان فرمود : آقا روح الله امشب به مدد جدتان حضرت امام موسی کاظم(علیه افضل الصلوات و التحیات و البرکات) دریچه ای از غیب بروی شما باز خواهم کرد بعد تصرفی فرمودند: و من دیدم که قیام کردم، تبعید شدم ،برگشتم ،انقلاب پیروز شد،جنگ شد ،حتی نخل هایی که بر اثر اصابت گلوله های توپ و تانک سرشان قطع شده بود را دیدم و بعد فوت خودم را!!! بعد استادم فرمود : انقلاب تو فراز و فرود زیاد خواهد داشت تا برسد بدست صاحب اصلی خودش(صلوات الله علیه) و فرمود آقا روح الله این ها امانت پیش خودت باشد تا بعد از مرگ من اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم