eitaa logo
جلسات معرفتی
372 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1هزار ویدیو
273 فایل
صفحه نشر بیانات و سلسله مباحث اخلاقی، عرفانی و تربیتی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی. کلاس اخلاق : روز های دوشنبه و جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، پیرامون بیان احادیث و قرآن کریم و مطالب معنوی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی.
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ❤️ ملاقات سیّد بحرالعلوم با امام زمان (علیه السلام) در مسجد سهله: ✨عالم بزرگوار آخوند ملا زین العابدین سلماسی می گوید: «روزی در مجلس درس آیت الله علاّمه طباطبائی بحرالعلوم در نجف اشرف نشسته بودم. جهت زیارت، عالم بلند مرتبه جناب میرزا ابوالقاسم قمی صاحب «قوانین» داخل شد. ✨پس از درس، میرزا ابوالقاسم به سیّد بحرالعلوم گفت: «شما رستگار شدید وبه تولّد روحانی وجسمانی وپیدایش چشم ملکوتی وبرزخی دست پیدا کرده اید. پس چیزی به ما مرحمت کنید از آن نعمتهای بی پایانی که به دست آوردید». ✨پس سیّد بحرالعلوم بدون تامّل فرمود: «من دیشب یا دو شب قبل (تردید از گوینده است) برای خواندن نافله شب به مسجد کوفه رفته بودم واوّل صبح قصد برگشت به نجف اشرف را کردم. ✨وقتی از مسجد بیرون آمدم، دلم هوای رفتن به مسجد سهله را کرد ولی از ترس نرسیدن به نجف قبل از صبح وانجام شدن امر مباحثه در آن روز، از این کار منصرف شدم ولی اشتیاقم لحظه به لحظه زیاد می شد ودلم بیشتر می خواست که بروم. ✨در همین احوال که تردید داشتم ناگهان بادی وزید وغباری بلند شد ومرا به آن طرف حرکت داد ومدّتی نگذشت که مرا بر در مسجد سهله انداخت. سپس داخل مسجد شدم، دیدم که خالی است وهیچ زائری نیست جز شخصی بزرگوار که مشغول است به مناجات با خداوند با کلماتی که قلب را متحوّل وچشم را گریان می کند. ✨حالم تغییر کرد ودلم از جا کنده شد وزانوهایم می لرزید از شنیدن آن کلمات که هرگز به گوشم نرسیده بود وچشمم ندیده این همه دعاهای مؤثّری که من می دانستم. اشکم جاری شد وفهمیدم که مناجات کننده که آن کلمات را می نویسد، نه اینکه از حفظیّات خود می خواند. ✨پس در جایی که ایستاده بودم ماندم وگوش به آن کلمات دادم واز آنها لذّت بردم تا اینکه مناجات او تمام شد. پس متوجّه من شد وبه زبان فارسی فرمود: «مهدی بیا». ✨چند قدمی جلو رفتم وایستادم. دستور داد که جلوتر روم، پس کمی جلوتر رفتم وایستادم. باز دستور دادند جلوتر بیا وفرمود: «ادب در اطاعت است». جلو رفتم تا جایی که دست آن حضرت به من ودست من به آن حضرت می رسید وآن حضرت با من صحبت کرد». 📗نجم الثّاقب @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ مرحوم حجت الاسلام اقا سید محمد باقر درچه ای ، استاد مرحوم آقای بروجردی در اصفهان مرجع تقلید بود‌ روزی از راهی می رفت و عده ی زیادی از طلبه ها پشت سرش حرکت می کردند. یک مرتبه دیدند ، ایشان کنار دیواری ایستادند و در همان موقع پیرزنی از آنجا گذشت. اطرافیان از این حرکت ناگهانی ایشان تعجب کردند ؛ لذا علت را از ایشان جویا شدند. 🔻ایشان فرمودند : این پیرزن مادرم بود . ترسیدم جلویش راه بروم‌ ! ؛ زیرا اگر کسی جلوی پدر و مادرش راه برود ، جوان مرگ می شود. 🌺 نشر پیام صدقه جاریه است ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلام علیکم دوستان گرامی جلسه امشب ساعت ۸ شب حدودا تشکیل می شود انشالله
⭕️ من از نماز خواندن لذت نمی برم! گفت: من از نماز خواندن لذت نمی برم!!! آیا ذکری هست که... آیت الله شاه آبادی بلافاصله گفت: شماموسیقی حرام گوش میکنی؟! طرف یکباره جاخورد! و حرف ایشان را تایید کرد. آیت الله شاه آبادی بلافاصله می گوید: ذکر لازم نیست!!! موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقه‌مند، ودرنتیجه از نماز دور و بی علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم می کند! 🆔 @pedarefetneh | 🆔 @pedarefetneh2 |
آیت الله ناصری ره: در نجف استادی داشتیم که در هر دو هفته یک مرتبه خدمت ایشان می‌رفتیم. با وجودی که شاید بیست و پنج فرسخ بین من و او فاصله بود؛ به من دقیق خبر می‌داد و می‌گفت: مثلاً فلان جا اشتباه کردی، آنجا را درست رفتی، همه را می‌دید. همه ما این نیرو در وجودمان هست، لکن حیف که غافل هستیم. اگر انسان ملتزم بشود واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند و آن وظیفه‌ای که به او محول است به نحو احسن انجام بدهد و در تمام مشکلات یابن الحسن بگوید؛ خدا شاهد است؛ پرده‌ها عقب می‌رود و همان عنایات به او هم می‌شود. کانال 🇮🇷 تهذیب و اخلاق 🇮🇷 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3810328601Cd756f67536
سلام علیکم دوستان گرامی جلسه انشالله امشب بعد از نماز عشا تشکیل می شود
حضرت آیه الله شاه آبادی فرموند: بنده سال ۱۳۴۰ بدستان مبارک حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه ) معمم شده ام و در جلسه ای که معمم شدم ،رهبر معظم انقلاب هم حضور داشتند. ایشان افاضه فرمودند : در سال ۹۴ بنده در جلسه ی خصوصی محضر رهبر معظم انقلاب بودم حضرت آقا فرمود : آقای شاه آبادی مراسم عمامه گزاری تان را بیاد دارید؟ عرض کردم بله فرمود شما که از محضر امام(ره) بعد از معمم شدن خارج شدید امام به من فرمود: آقای خامنه ای یک شب (دهه ی بیست شمسی )در محضر استادم آیت الله العظمی میرزا محمد علی شاه آبادی بودم ایشان فرمود : آقا روح الله امشب به مدد جدتان حضرت امام موسی کاظم(علیه افضل الصلوات و التحیات و البرکات) دریچه ای از غیب بروی شما باز خواهم کرد بعد تصرفی فرمودند: و من دیدم که قیام کردم، تبعید شدم ،برگشتم ،انقلاب پیروز شد،جنگ شد ،حتی نخل هایی که بر اثر اصابت گلوله های توپ و تانک سرشان قطع شده بود را دیدم و بعد فوت خودم را!!! بعد استادم فرمود : انقلاب تو فراز و فرود زیاد خواهد داشت تا برسد بدست صاحب اصلی خودش(صلوات الله علیه) و فرمود آقا روح الله این ها امانت پیش خودت باشد تا بعد از مرگ من اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
💢این چشم برزخی را از من بگیرید💢 ✴️ حضرت آیت الله سید عبدالکریم کشمیری - رحمة ﷲ علیه - می فرمودند: 🛑 در نجف اشرف به خاطر ریاضت های شرعی و حشر و نشری که با اولیای خدا داشتم، چشم برزخی من باز شده بود و صورت برزخی اشخاص را آشکارا می دیدم. بسیاری از افراد سرشناس که برای آنان احترام فوق العاده ای قایل بودم، صورت‌های برزخی ناخوشایندی داشتند و دیدن آنها بسیار آزارم می داد، ولی در میان اشخاصی که در حوزه نجف مطرح نبودند و یا در حوزه اخلاق و عرفان نیز معروفیّتی نداشتند افرادی بودند که چهره برزخی شان بسیار زیبا و تماشایی بود، و همین امر باعث شده بود که کمتر در مجامع حاضر شوم و غالباً سعی می کردم با کسی مراوده ای نداشته باشم. 🛑 به تدریج که این حالت فزونی می گرفت، به هنگام بیرون رفتن از خانه هراسی در من پدید می آمد که مبادا نگاهم ناخودآگاه به شخصی بیفتد که برای او مقام و منزلتی قایلم ولی چهره برزخی نامناسبی داشته باشد! به همین جهت حتی المقدور می کوشیدم که سرم به پایین باشد و نگاهم با اشخاص تلاقی پیدا نکند! یک روز که در خلوت خود به «محاسبه نفس» مشغول بودم و حالت مراقبه ای داشتم با خود گفتم: اگر چه در اثر بازشدن چشم برزخی به مراحل بیشتری از یقین قلبی رسیده ام ولی در عوض نظرم نسبت به بسیاری از اشخاص تغییر یافته و حسن ظنّ من درباره آنان دارد به سوء ظنّ مبدّل می شود و این از نظر اخلاقی کار درستی نیست! زیرا امکان دارد که در آینده در اثر استغفار و یا انجام اعمال شایسته صورت گریه و زشت برزخی آنان عوض شود ولی من درباره آنان براساس همین صورت فعلی داوری کنم و قاعده «استصحاب» را درباره آنان جاری سازم! و مرتکب خطا و اشتباه شوم! لذا در فکر چاره جویی برآمدم و تصمیم گرفتم با مراجعه به اهل بصیرت مشکل خود را بر طرف کنم. 🛑 چند روزی گذشت و یکی از عارفان وارسته و بلند پایه ای که در یکی از شهرهای هند سکونت داشت به قصد زیارت و عتبه بوسی حضرت امیر - علیه السلام - به نجف آمد. سالها بود که او در ایام به خصوصی از سال به نجف می آمد و یک اربعین به ریاضت‌های شرعی می پرداخت و بعد به شهر و دیار خود بر می گشت، و من چند سالی بود که توفیق آشنایی با او را پیدا کرده بودم و از محضر نورانی اش استفاده می کردم. روزی که او به دیدار من آمد، در همان نگاه اول به حالت من پی برد و به من گفت: به دست آوردن چشم برزخی خیلی دشوار است و از دست دادن آن بسیار آسان! گفتم: طاقت ادامه دادن به این وضع را ندارم! گفت: امروز به قصایی محل مراجعه کن و گوشت گوساله ای بخر و بگو در حیاط خانه و در فضای باز آن را بر روی آتش کباب کنند و بعد نوش جان کن! مشکل تو فوراً بر طرف می گردد! طبق دستوری که داده بود عمل کردم، و با فرو بردن اولین لقمه کباب بود که چشم برزخی من بسته شد! و حالت عادی خود را پیدا کردم و بعد از مدت ها نفَسی به راحتی کشیدم! 📖 در محضر لاهوتیان، ج٢، ص٣٠٧-٣٠٩ https://eitaa.com/joinchat/3987931191C79e041da6b
از یکی اولیای خدا سوال شد :چگونه از سحر و طلسم و جادوی شیاطین جنی و‌انسی در امان بمانیم؟!!! فرمود از استاد خودم جناب واعظیان( سلطان علوم غریبه) شنیدم که ایشان در این مورد از استاد خودشان جناب سلطان العارفین سید علی آقا قاضی رضوان الله علیه سوال کرده بودند آقای قاضی فرموده بود: « اگرکسی به نمازهاي یومیه خوداهمیت دهدبه هیچ گونه باطل السحروابطال جادویی احتیاج نداردوهیچ گونه سحروجادویی و جنی  براواثرنمی کندواگرکسی معتقدباشدبه نمازیومیه اول وقت وبه آن جامه عمل بپوشاندبااین کاراگربه اهدافش درزندگی نرسیدبرمن لعن کند» گوهر معرفت https://eitaa.com/joinchat/3987931191C79e041da6b
مکاشقه شیطانی و شیطانی که خود را فرشته جا زده بود 🔰 حکایتی عبرت آموز علی اکبر مهدی‌پور در کتاب «اجساد جاویدان» به نقل از آیت‌الله زرآبادی می‌نویسد: در روزهایی که در قزوین امام جماعت بودم مدّتی به سیر و سلوک پرداختم، و به قدری پیش رفتم که پرده‌ها از جلو چشمم برداشته شد، دیوارها در برابر من حایل نبود، وقتی که در خانه نشسته بودم، رهگذرها را در کوچه و خیابان می‌دیدم. 🔺روزی به من گفته شد: حال که به این مقام رسیده‌ای، اگر بخواهی به مدارج بالاتر و مقامات والاتر برسی، فقط یک راه دارد، و آن ترک اعمال ظاهری است. آیت‌الله زرآبادی گفت: این اعمال ظاهری با دلایل قطعی و براهین مسلّم شرعی به ما ثابت شده است، من هرگز تا زنده‌ام آنها را ترک نخواهم کرد. گفته شد: در این صورت همه آنچه به شما داده شده، از شما سلب خواهد شد. پاسخ داده شد: به جهنّم! آیت‏ الله زرآبادی می‌گوید: از همان لحظه آن حالت از من سلب شد و یک فرد عادی شدم، دیگر از آن کشف و شهود خبری نبود. در آن هنگام متوجّه شدم که شیطان از این اعمال ظاهری ما با آن همه نقصی که دارد، شدیداً در رنج و عذاب است. بنابراین تصمیم گرفتم که با تمام قدرت به اعمال مستحبی روی بیاورم و در حدّ توان چیزی از مستحبات را ترک نکنم. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین حالاتی به من دست داد، که حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود. از فضل پروردگار در پرتو التزام به شرع مبین حالاتی به من دست داد، كه حالات پیشین در برابر آن ناچیز بود. https://eitaa.com/joinchat/3987931191C79e041da6b