eitaa logo
💖یاران مهدی عجل الله 💖
246 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
85 فایل
ماییم و سینه اے کہ ماجراے عشق توست😍یامهدے❤ • • 👤|ارتباط با ادمین جهت انتقاد وپیشنهاد در راستای کیفیت و ارتقاء کانال| : 👇👇 @Mehrsa9081
مشاهده در ایتا
دانلود
🧡زندگی مانند رودخانه در گذر است گذار از مسیر های هموار و راه های پر پیچ و خم و هر آنچه رادر مسیر باشند با خود می برد🌊 سعی کنید در رودخانه زندگی زیباترین و بهترین 🍁 نشانه ها را به جا بگذارید 🧡 +صبح آخرین چهارشنبه پاییز بخیر🍁 https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
❄️1 قدم مانده به رقصيدن برف ❄️ 🌨يك نفس مانده به سرما و به يخ ❄️ ❄️چشم در چشم زمستاني دگر ❄️ 🌨تحفه اي يافت نكردم كه دهم❄️ ❄️هديه به شما  يك سبد عاطفه دارم ♥️ 🌨همه تقديم شما..... ⛄️پيشاپيش زمستان مبارک https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌اخلاص 🖌راوی: عباس هادی با ابراهيــم از ورزش صحبت ميكرديم. ميگفت: وقتي براي ورزش يا مسابقات کشتي ميرفتم، هميشه با وضو بودم.🍀 هميشــه هم قبل از مسابقات کشتي دو رکعت نماز ميخواندم. پرسيدم: چه نمازي؟! گفت: دو رکعت نماز مســتحبي! از خدا ميخواستم يك وقت تو مسابقه، حال کسي را نگيرم!🍂 ابراهيم به هيچ وجه گرد گنــاه نميچرخيد. براي همين الگوئي براي تمام دوستان بود. حتي جائي که حرف از گناه زده ميشد سريع موضوع را عوض ميکرد. هر وقت ميديد بچه‌ها مشغول غيبت کسي هستند مرتب ميگفت: صلوات بفرست! و يا به هر طريقي بحث را عوض ميکرد. هيچگاه از کسي بد نميگفت، مگر به قصد اصلاح کردن. هيچوقت لباس تنگ يا آستين کوتاه نميپوشيد. بارها خودش را به کارهاي سخت مشغول ميکرد.🍁 زماني هم که علت آن را ســؤال ميکرديم ميگفت: براي نَفس آدم، اين کارها لازمه. شهيد جعفر جنگروي تعريف ميکرد: پس از اتمام هيئت دور هم نشسته بوديم. داشتيم با بچه‌ها حرف ميزديم. ابراهيم دراتاق ديگري تنها نشسته و توي حال خودش بود!‼️ وقتي بچه‌ها رفتند. آمدم پيش ابراهيم. هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب ديدم هر چند لحظه، سوزني را به صورتش و به پشت پلک چشمش ميزند! يکدفعه باتعجب گفتم: چيکار ميکني داش ابرام؟! تازه متوجه حضور من شــد. از جا پريد و از حال خودش خارج شــد! بعد مكثي كرد و گفت: هيچي، هيچي، چيزي نيست! گفتم: به جون ابرام نميشه، بايد بگي برا چي سوزن زدي تو صورتت. مکثــي کرد و خيلــي آرام مثل آدمهائي که بغض کرده‌اند گفت: ســزاي چشمي که به نامحرم بيفته همينه.❤️‍🩹 آن زمــان نميفهميدم که ابراهيم چه ميکند و اين حرفش چه معني دارد، ولــي بعدها وقتــي تاريخ زندگي بــزرگان را خواندم، ديدم کــه آنها براي جلوگيري از آلوده شدن به گناه، خودشان را تنبيه ميكردند.✨ از ديگر صفات برجسته شخصيت او دوري از نامحرم بود. اگر ميخواست با زني نامحرم، حتي از بســتگان، صحبــت كند به هيچ وجه ســرش را بالا نميگرفت. به قول دوستانش: ابراهيم به زن نامحرم آلرژي داشت! و چه زيبا گفت امام محمد باقر(ع):«از تير های شيطان،سخن گفتن با زنان نامحرم است»💚 ⬅️ادامه دارد... جلد اول https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
••|💚🦋|•• 🔴 دعا برای ظهور بعد از نمازها 🌺 آیت الله مجتهدی(ره): 🔶 یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟ ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:” آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است!” و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم. 📚 کتاب مهربان‌تر از مادر/ انتشارات مسجد مقدس جمکران 💚•••|↫ 💚•••|↫ https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
درکلاس‌درس"خدا" آنهایۍکہ‌"نالہ‌"میکنند ردمیشوند.. آنهایۍکہ‌"صبر"میکنند قبول‌میشوند.. وآنهایۍکہ‌"شکر"میکنند شاگردممتازمیشوند🧇✨ ‌ ‌🌱https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
🌸 جبران گناهان با ذڪر ✍️  💠 : «مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی مَا یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ فَاِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً» ☘️ هر ڪس نمی‌تواند ڪفاره‌ے گناهانش را بپردازد، بر محمد و آل محمد بسیار صلوات فرستد زیرا صلوات گناهانش را ڪاملا از بین می‌برد. (عیون اخبارالرضا علیه السلام / ج1/ص294) https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
📌حاجات مردم و نعمت خدا 🖌راوی: جمعی از دوستان شهيد ✍همراه ابراهيم بودم. با موتور از مسيري تقريبا دور به سمت خانه بر ميگشتيم. پيرمردي به همراه خانواده اش كنار خيابان ايســتاده بود. جلوي ما دست تکان داد و من ايستادم. آدرس جائي را پرســيد. بعد از شنيدن جواب، شــروع کرد از مشکلاتش گفت.❤️‍🩹 به قيافهاش نمی‌آمد که معتاد يا گدا باشد. ابراهيم هم پياده شد و جيب هاي شلوارش را گشت ولي چيزي نداشت. به من گفت: امير، چيزي همرات داري؟! من هم جيب‌هايم را گشــتم. ولي به طور اتفاقي هيچ پولي همراهم نبود.🍁 ابراهيم گفت: تو رو خدا باز هم ببين. من هم گشتم ولي چيزي همراهم نبود. از آن پيرمرد عذرخواهي کرديم و به راهمــان ادامه داديم. بين راه از آينه موتور، ابراهيم را می ديدم. اشک ميريخت!‼️ هوا سرد نبود که به اين خاطر آب از چشمانش جاري شود، براي همين آمدم کنار خيابان. با تعجب گفتم: ابرام جون، داري گريه ميکني صورتش را پاک کرد. گفت: ما نتوانســتيم به يك انســان که محتاج بود کمک کنيم. گفتم: خب پول نداشتيم، اين که گناه نداره. گفت: ميدانم، ولي دلم خيلي برايش سوخت. توفيق نداشتيم کمکش کنيم💔 کمي مکث کردم و چيزي نگفتم. بعد به راه ادامه دادم. اما خيلي به صفاي درون و حال ابراهيم غبطه ميخوردم.🍂 فرداي آن روز ابراهيم را ديدم. ميگفت: ديگر هيچوقت بدون پول از خانه بيرون نمی‌آيم. تا شبيه ماجراي ديروز تکرار نشود. رسيدگي ابراهيم به مشکلات مردم، مرا ياد حديث زيبــاي حضرت سيدالشهداء انداخت كه ميفرمايند: «حاجات مردم به سوي شما از نعمت ‌هاي خدا بر شماست، در اداي آن کوتاهي نکنيد که اين نعمت در معرض زوال و نابودي است»💚 ⬅️ادامه دارد... جلد اول https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
☀️ ☀️ 💎امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند: اگر به كسى خوبى كردى، آن را با منّت گذاشتن زياد و به رُخ كشيدن تباه مساز، بلكه با خوبىِ بهترى ادامه اش بده؛ زيرا اين كار براى اخلاق تو زيبنده تر است و پاداش آخرتت را واجبتر مى گرداند إن كانَت لكَ يَدٌ عندَ إنسانٍ فلا تُفسِدْها بكَثرَةِ المِنَنِ و الذِّكرِ لها، و لكنْ أتبِعْها بأفضَلَ مِنها؛ فإنَّ ذلكَ أجمَلُ بِكَ في أخلاقِكَ، و أوجَبُ لِلثَّوابِ في آخِرَتِكَ 📚بحارالأنوار، جلد78، صفحه283 💞سلامتی امام زمان صلوات ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
🌹 روزي امام علی علیه‌السلام به مسجد رفتند. در مسجد شخصی ايستاده بود؛ حضرت دهنه اسب را به او سپرد تا به مسجد برود و برگردد. هنگام خارج شدن از مسجد حضرت دو دينار در دست گرفت تا به عنوان مزد به آن مرد بدهد؛ اما وقتی برگشت، ديد آنمرد دهنه اسب را دزديده و رفته است! حضرت دو دينار را به قنبر داد و فرمود: به بازار برو و يك دهنه اسب خريداری كن. قنبر به بازار رفت،‌ اتفاقاً به آن شخص دزد برخورد و ديد يك دهنه اسب در معرض فروش گذاشته است. قنبر فرمود: چند می‌فروشی؟ آن شخص گفت: دو دينار. قنبر دو دنيار را داد و افسار را خريد. وقتي برگشت حضرت فرمود: اين افسار دزديده شده است، به چند دينار خريدی؟ قنبر گفت: دو دينار. حضرت فرمود: ببين كه اين شخص چگونه رزق حلال خود را كه برايش تعيين شده بود، حرام كرد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💯 🌻الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313
عمرتون صد شب يلدا🍉 دلتون قدر يه دنيا❤ توي اين شبهاي سرما🌨🌨 يادتون هميشه باما😊 دل خوش باشه نصيبت❤ غم بمونه واسه فردا🙋 پیشاپیش یلدا مبارك🍉🍉 شب خوش ✨ 🍎✨ https://eitaa.com/Jameeyemahdavi313