دزدیده شده، زیاد با کار آدمهایی مثل شما آشنایی نداره.
–نه، اون از تنها موندن با تو میترسه، قشنگ استرسش از چشمهاش معلومه. اُسوه گفت:
–من نمیترسم. منظورم این بود تو بری ممکنه...
پریناز حرفش را برید.
–بالاخره شما نامزد هستید یا نه؟
اُسوه سکوت کرد.
من گفتم:
–بهتره در رو قفل کنی و بری، این حرفها به تو نیومده.
پریناز که دیگر به حرف من شک کرده بود گفت:
–یه دقیقه پاشو.
اخم کردم. دستم را گرفت و کشید.
–اگه نامزدید پاشو بغلش کن ببینم.
اُسوه هاج و واج به دستهای ما نگاه میکرد.
دستم را کشیدم و فریاد زدم:
–برو بیرون.
به طرف اُسوه رفت و گفت:
–اون دروغ گفته درسته؟ با هم نامزد نیستید مگه نه؟
با لبخند موزیانهایی منتظر جواب اُسوه به صورتش زل زده بود.
اُسوه با عجز نگاهم کرد.
از روی مبل بلند شدم و به اُسوه اشاره کردم که بنشیند. بعد به پریناز تشر زدم.
–گفتم برو بیرون و از جلوی چشمام دور شو.
به طرف اُسوه رفت دستش را گرفت و به طرف من کشید و رو به من گفت:
–مگه نامزدت نیست بیا دستش رو بگیر دیگه، ترسیده بیا آرومش کن. اُسوه با دهان باز به پری ناز نگاه میکرد. پریناز دست اُسوه را نزدیک دستم اورد شاید چند سانت بیشتر نمانده بود که دستش به دستم بخورد که ناگهان اُسوه محکم پریناز را هول داد و فریاد زد:
–ولم کن، مگه من مثل تو هستم که هیچی برام مهم نباشه. اگه گفتم اینجا بمون برای این که اون هیولا یه وقت نیاد ما رو اذیت کنه. پریناز تعادلش را از دست داد و به ستون وسط سالن برخورد کرد. این کار اُسوه باعث شد پریناز عصبانی شود. شاید هم به خاطر حرفی که شنیده بود کنترلش را از دست داد و مانتواش را که دگمهایی نداشت را کنار زد و اسلحهاش را از پشتش خارج کرد. بعد همانطور که دندانهایش را روی هم فشار میداد به طرف اُسوه حمله کرد و لولهی اسلحه را روی کمر اُسوه گذاشت و گفت:
–میری دستش رو میگیری تا بهت ثابت بشه توام لنگهی منی. آب نیست وگرنه شناگر ماهری هستی.
داد زدم.
–چیکار میکنی پریناز راحتش بزار. دوباره جنی شدی؟ داد زد:
–باید خودش بیاد دستت رو بگیره وگرنه میکشمش، شوخی هم ندارم. من میخوام بدونم با یه دست گرفتن مگه چی میشه، بعد با خشم نگاهم کرد و ادامه داد:
–بلعمی بهم گفته بود خبری نیستا، ولی من به حرف تو بیشتر اعتماد کردم.
–باشه، ما نامزد نیستیم. تو بردی حالا اون ماسماسک رو بکش اونور.
–نه، حالا که اینطور شد من باید به این دختره ثابت کنم با یه دست گرفتن هیچ اتفاقی نمیوفته. نه آسمون به زمین میاد، نه زمین به آسمون، دنیا هم همینجوری که هست خواهد بود.
رنگ اُسوه مثل گچ سفید شده بود. یک قدم به طرفش برداشتم و گفتم:
–نترس، من باهاش حرف میزنم کوتاه میاد.
پریناز سر اُسوه را گرفت کمی به خودش نزدیک کرد و گفت:
–مگه دوسش نداری، خب برو دیگه از فرصتت استفاده کن.
اُسوه با صدای لرزانی گفت:
–باور کن آسمون به زمین میاد، وِلوِله میشه، همه چیزایی که گفتی اتفاق میوفته....میشه، همش میشه، باور کن میشه، بعد گریهاش گرفت. من نزدیکتر رفتم. همانطور که اشکهایش میریخت سرش را به علامت منفی به طرفین تکان داد و خودش را کمی عقب کشید.
انگار برایش مهم نبود که پشتش یک آدم دیوانه اسلح به دست ایستاده. پریناز وقتی دید از پس اُسوه برنمیآید، با یک جهش خودش را به پشت من رساند و رو به اُسوه گفت:
–میای جلو یا عشقت رو بزنم؟ بلعمی میگفت کادو بهت داده، پس معلومه همچینم نیست که خبری نباشه. یه چیزهایی بینتون هست. حالا به قول شماها هنوز محرم نشدید، نه؟
گفتم:
–پریناز تو چرا اراجیف میگی، خوبه چند ماه بیشتر اونور زندگی نکردی، بدتر از اونا شدی. با این کارا چی بهت میرسه؟
–میخوام به این دختره ثابت کنم موقعیت آدما فرق میکنه، اگه اون خودش رو مریم مقدس میدونه چون تو شرایط من نبوده، میخوام یه کاری کنم دیگه تا آخر عمرش در مورد کسی قضاوت نکنه. میخوام تو هم یه چیزهایی بفهمی، یادته اون موقعها تا حرف میزدم میگفتی، نه اول باید محرم بشیم. انگار من جزام داشتم.
دستهایم را بالا بردم.
–باشه، باشه، تو درست میگی، اُسوه اشتباه کرده، منم اشتباه کردم. بس کن دیگه. دیوونه بازیت رو بزار کنار.
👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇
⏰ ادامه رمان ، هر شب ساعت ۲۲:۰۰
✍نویسنده : لیلا فتحی پور
@Jameeyemahdavi313
باهم بخوانیم 💚
برای سلامتی امام زمان عج
سلامتی کادر درمان
#قراان 597
@Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣#سلام_امام_زمانم ❣
🔅 السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْأَمْرِ...
🌱سلام بر تو ای پیشوای اهل اسلام
ای مولایی که هر کس دلش را تسلیم تو کند به مقصدش خواهی رساند
سلام بر تو و بر آن روزی که جهان و جهانیان تسلیم امر تو خواهند بود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
@Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۸ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Thursday - 09 September 2021
قمری: الخميس، 2 صفر 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹مجلس یزید لعنة الله علیه، 61ه-ق
🔹شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام، 121ه-ق
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️18 روز تا اربعین حسینی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Jameeyemahdavi313
༻﷽༺
#السلام_حضرٺ_عشق❤️
پر مےڪشد دلم بہ هواے حرمِ.حسین
دارم بہ اشتیاق شما مےپرم حسین
خورشید از حوالے.گنبد طلوع ڪرد
صبح.اسٺ و باز نام تو را مےبرم حسین
❣اَلسلام علی الحسین
❣وعلی علی بن الحسین
❣وعلی اولاد الـحسین
❣وعلی اصحاب الحسین
@Jameeyemahdavi313
🌱🌼
وجود امام زمان ارواحنافداه اظهر من الشمس است.چرا او را نمیبینیم؟
چون حواس ما پرت شده، به خودمان معطوف شده،با خودمان درگیر شدهایم.
امام زمان ارواحنافداه لباس ملک را بر تن کردهاند و در همین دنیای ما وارد شدهاند، منتها چون چشم ما دائماً به دنبال ظواهر دنیا رفته، از امام زمانمان غافل شدهایم، امام زمانمان را نمیبینیم.
این دنیا مثل یک اتاق است که ما در آن هستیم، اولیاء خدا و امام زمان ارواحنافداه هم هستند.
دیدهاید که در بعضی جلسات که میروید چند تا بچه یک گوشه نشستهاند سرگرم بازی هستند و اصلاً متوجه نیستند که مثلاً یک شخص شخیصی در این محفل نشسته.
ما هم اینطور شدهایم.
🔹استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
حفظه الله تعالی
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
@Jameeyemahdavi313
باهم بخوانیم 💚
برای سلامتی امام زمان عج
سلامتی کادر درمان
#قراان 598
@Jameeyemahdavi313
سلام امام غریبم💔
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم نرسید
🌟اللهم عجل لولیک الفرج🌟
@Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۱۹ شهریور ۱۴۰۰
میلادی: Friday - 10 September 2021
قمری: الجمعة، 3 صفر 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم تاریخ
ولادت حضرت امام "محمد باقر(ع)" به روایتی (57ق) 🌷
• تولد "شيخ الرئيس ابوعلي سينا" فيلسوف و دانشمند شهير ايراني در بخارا (370ق)
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️17 روز تا اربعین حسینی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Jameeyemahdavi313
بسم الله المهدی عج💚
ختم 14000 مروارید 💎صلوات 💎
به نیت تعجیل در ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 💛💚
به نیابت از هر کسی که میتونید بخونید
تعداد رو لطفا به خادم کانال اعلام بفرمایید
@In_the_name_of_Aallah