اطلاعیه جام معرفت
جلسات اخلاق و معارف با موضوع (شرح دعای شریف کمیل)در اولین چهارشنبه ماه شوال بلافاصله پس از نماز عشا شروع میشود.
ضمنا جلسه شرح کتاب شط شراب در آخرین چهارشنبه ماه شوال آغاز میشود.
مکان جلسات :
برادران:شبستان زیر زمین مسجد جامع لولاگر
خواهران: منزل پشت مسجد (پایینتر از میدان جمهوری، کوچه ای که نبش آن عطاری میباشد)
اطلاع رسانی کنید
مبالغ جدید اعلام شده توسط دفتر رهبری
کفاره عذری 2500 تومان
کفاره عمد 150/000 تومان
فطریه گندم 8000 تومان
نماز یکسال 1/500/000 تومان
روزه یک ماه 1/000/000 تومان
هدایت شده از ندای سعادت
🔹اطلاعیه🔹
بسمه تعالی
✅ در پی انتشار مطلبی از قول عالم ربانی حضرت آیة الله سعادت پرور (قدس سره) به این عنوان که " حضرت ابراهیم ها!باید بیایند و در محضر امام خمینی زانو بزنند..." به اطلاع می رساند:
ارادت بالای حضرت آیة الله سعادت پرور (ره) به حضرت امام خمینی (ره) به عنوان استاد و انسانی الهی که به بالاترین مراتب کمال انسانی رسیده و نیز به عنوان رهبر انقلاب اسلامی که باید حرفش را به جان و دل شنید و از هر امر و نهی ایشان اطاعت و برای رسیدن به اهدافش جانفشانی کرد از مجموعه مذاکرات شفاهی ایشان با دوستان و نیز از مکتوبات و مقدمهٔ کتابهای ایشان پیداست ، اما مقایسه ایشان با حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ اولا چنین مطلبی از معظم له شنیده نشده و استناد آن به ایشان نادرست و کذب محض است. ثانیا دأب ایشان با ورود در مسائل مبهم یا حرفهای بی فایده و مبتنی بر ظن و گمان و حدسیات مخالف بود . در هر حال رعایت تقوی در نقل و استنادها لازم است.
🔹دفترتنظیم و نشر آثار آیة الله سعادت پرور(قدس سره)
https://eitaa.com/Nedaysaadat
🔻داستان عجیب و تکان دهنده ای که استاد اخلاق حوزه نقل کرد
🔸اهل عرفان و مکاشفه ای که ضدانقلاب شد
یکی از اساتید بزرگ اخلاق، شاگردان بسیاری داشت که از راهنماییها و ارشادات ایشان استفاده می کردند و خود از اساتید و بزرگان بودند. یکی از آنها مرحوم آقای دستغیب امام جمعه شهید شیراز بود. شهید دستغیب صرفاً به قصد زیارت ایشان از شیراز به آن شهر میرفت. برخی از علما هم از نجف برای استفاده نزد ایشان میآمدند. یکی از کسانی که با ایشان ارتباط داشت، یک روحانی اهل تهران بود که دفتر اسناد رسمی نیز داشت. او نیز با ایشان معاشرت زیادی داشت و از ایشان دستوراتی میگرفت و عمل میکرد. یک بار نزد ایشان رفته بود و برای اینکه مقام خود را بگوید و دستور مجدد بگیرد، گفته بود: مدتی است نیمه شب حوریهای بهشتی مرا برای نماز شب از خواب بیدار میکند. این حوریه آنقدر زیباست که من وقتی او را میبینم از جا میپرم و به خاطر او هم که شده، فورا وضو میگیرم و مشغول نماز شب میشوم. این حوریه کیست و من در چه مقامی هستم؟! آن استاد بزرگ اخلاقی فرموده بود: به این اعتنا نکن! تو کار خودت را بکن! هر کاری که وقتهای دیگر میکردی، حالا نیز انجام بده! این پاسخ باعث شده بود که به این آقا خیلی بربخورد. حتی به برخی از دوستانش نیز جریان را اینطور گفته بود که خدا به من لطف کرده است و مدتی است هر شب کسی میآید مرا برای نماز شب بیدار میکند، ولی تعجب است که این آقا میگوید: به حرف این گوش نده! این جریان مربوط به قبل از انقلاب بود. چندی گذشت و انقلاب که شروع شد، این آقا جزو طرفداران سلطنت شد. آن استاد اخلاق گفته بود: به او گفتم که گوش نکن! در این چند سال او را برای نماز شب بیدار میکرد تا او را مطمئن کند که هر چه میگوید مرضیّ خداست، تا یک روز به او بگوید برو از شاه طرفداری کن و او مخالفت نکند!
شیطان خیلی استاد است. این از دامهایی است که شیطان برای جوانهای متدین پهن میکند. بنابر این هر کس میخواهد راهی را برود، باید بکوشد حجتی پیش خدا داشته باشد. صرف دیدن یک خواب، یا ریاضت طولانی، نزد خدا حجت نمیشود. اگر انسان کاری را میخواهد بکند باید ببیند که آیا آیات قرآن و روایات درباره این کار چه میگویند. آیا خداوند نسبت به انجام آن راضی است یا نه؟ تا حجت پیدا نکردهایم که خداوند نسبت به کاری راضی است، بیجهت خودمان را در اختیار کسی قرار ندهیم. البته استفاده از استادی که شایسته باشد و واقعا جهات شرعی را کاملا رعایت کند، نعمت بسیار عظیمی است و خدا نصیب هر کس بکند، منت بسیاری بر او گذاشته است. حضرت امام نیز از اساتیدی مثل مرحوم شاهآبادی و میرزا جواد آقا تبریزی استفاده کرده بود. چنین استادهایی نعمتهای بسیار عظیمی هستند، اما بدانیم که آنها طوری بودند که حتی به انجام یک مکروه نیز اجازه نمیدادند. اینطور نبود که بگویند هر چه من میگویم تو باید اطاعت کنی؛ حتی اگر گناه باشد! این از راههای شیطان است.
آیت الله مصباح یزدی
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
*امامی که شما و دنیا را اینطور دلباخته کرد، راز کارش در یک کلمه بود...*
🔹رهبر انقلاب: این امامی که شماها و دنیا را اینطور دلباخته کرد - دلباختگی هم نبود، دلها را از جا کند؛ همچنانکه دنیا را زیرورو کرد - راز کارش در یک کلمه بود. مشکل من و امثال من هم این است که این کلمه را درست بفهمیم و بتوانیم عمل کنیم. گفتنش به زبان آسان است؛ عمل کردنش سخت است. آن کلمهیی که ماها شاید حتّی درست نتوانیم آن را بفهمیم، او بدان عمل کرده بود. آن کلمه، عبارت از سیر دایمی به سوی کمال بود. شما خیال نکنید که امامِ سال ۶۸ که به جوار الهی رفت، همان امامِ سال ۵۷ بود که وارد ایران شد. نخیر، امام خیلی جلو رفته بود، خیلی پیشرفت کرده بود، خیلی بالا رفته بود.
🔹درست است که ما منازل امثال آن بزرگوار را نمیتوانیم بفهمیم؛ اما از همین پایین که انسان نگاه میکند، اوج آن باز بلندپرواز را میبیند. خدا شاهد است که بعد از هر ماه رمضان، گاهی که خدمت امام میرسیدم، برایم محسوس بود که در این ماه رمضان، امام نسبت به گذشته بالاتر رفته، پرواز کرده و از مادّه دورتر شده است. روزبهروز جلوتر میرفت و خودش را کاملتر میکرد. انسان مؤمن، این است. «من ساوی یوماه فهو مغبون». اگر دو روزمان مثل هم باشد، سرمان کلاه رفته است. ۱۳۶۹/۱۱/۲۹