برپایی میز مشاوره فرزندآوری و جوانی جمعیت و توزیع تراکت ذکر قنوت نماز عید سعید فطر، مزین شده به حدیث پیامبر اکرم(ص)؛ و بروشور #رویداد_جایزه_جوانی_جمعیت
#سهم_من_از_جوانی_ایران
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat
#توجه
#توجه
#تاریخ_شفاهی
🔻به زودی خاطرات اتفاقات و پشت پرده های برخی اتفاقات جمعیتی تا امروز را منتشر خواهم کرد.تمام تلاش خود را خواهم کرد که آنچه مطابق واقع است بدون اشاره به نام افراد منتشر کنم.حول مساله قانون حرف ها و تاریخ شفاهی جالبی داریم که لازم است برخی افراد در جریان باشند.
اولین خاطره: مافیای غربالگری یا دارو
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat
#داستان_اول
#تاریخ_شفاهی_جمعیت
#سهم_من_از_جوانی_ایران
1⃣ مافیای غربالگری یا دارو
🔻قبل از ماه مبارک رمضان (دوسال قبل) بود که از پیج اینستاگرام اصلی ترین فردی که پیگیر مساله حذف ماده غربالگری بود متوجه شدم بناست که پزشک آقازاده انگلیس درس خوانده (مدافع سرسخت غربالگری) سحرهای رمضان برای ما تفسیر بگوید😱
بلافاصله با مسول شبکه تماس گرفتم و هشدار دادم که ما الآن درگیر با این طیف در مساله غربالگری هستیم و پخش این برنامه موجب تقویت جریان معارض جمعیت می شود و اصلا پزشک انگلیسی که سابقه درس حوزوی ندارد چرا باید تفسیر قرآن بگوید!؟
اونم شبکه افق!!
متاسفانه برنامه ضبط شده بود و توقف و بایگانی برنامه موونه زیادی داشت ولی انصافا سلیم غفوری😚 ایستاد و جلوی پخش برنامه را گرفت...
🔆آقای مافیا دنبال شماره من بود که پیدا کرد و تماس گرفت...
از اول صحبت با توپ پر؛ که تو چرا جلوی برنامه منو گرفتی و ...
جواب سربالا و محکمی بهش دادم و آقازاده انگلیسی مجبور شد از درب رفاقت وارد شود و گفت شماره منو سیو کن و ...
جواب محکمتری بهش دادم و گفتم که ما رفاقتی با امثال شما نداریم
وارد پیشنهاد رشوه شد
تودهنی محکمتری خورد و ناامیدانه تلفن را قطع کرد.
بعدها همین فرد در مرکز پژوهش های مجلس( وقتی قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در گیر و دار تصویب و حذف برخی مواد بود ) گفته بود شما این ماده غربالگری را حذف کنید ما هم بقیه مواد قانون را آزاد می کنیم!!!
جالب قضیه اینجا بود که این آقا رفیق جینگ فرزند سلطان موز هم بود! و چندی قبل به علت تخلفات عدیده در مجتمع دارویی .... حکم انفصالش را زدند و قبل از اینکه نامه انفصال به دست خودش برسد بنده پی دی اف نامه انفصال را برایش ارسال کردم😊
🔹تبیین: #غربالگری از جمله مواد قانون بود که خیلی ها سینه چاک وسط میدان آمدند تا این ماده تصویب نشود و بعد از تصویب جلوی آیین نامه آن ایستادند که وزیر بهداشت و مشاور عالی وزیر دکتر سیم فروش مردانه ایستادند و ابلاغش کردند و بعد از تصویب آیین نامه دنبال این بودند که سامانه مرتبط ابلاغ و راه اندازی و اجبار نشود که الحمدلله بعد از تعطیلات نوروز امسال سامانه هم ابلاغ و راه اندازی و استفاده از آن اجباری شد.👏
ادامه دارد...
داستان بعدی: تجمع درب صداوسیما
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat
#داستان_دوم
#تاریخ_شفاهی_جمعیت
#سهم_من_از_جوانی_ایران
2⃣ تجمع درب صداوسیما
برای اولین بار فلان مسول رسانه ملی تماس گرفت و گفت مایلم با شما دیداری داشته باشم.رفتم دفتر اما مطلعین از قبل گفته بود که ایشان بلحاظ ذهنی خودش از مدافعین غربالگریست و چندین رپرتاژ آگهی برای غربالگری هم در سیستم تحت امرش رفته اما با تذکر در کمیسیون فرهنگی آرشیو رو پاک کرده و به اصطلاح سفید کرده.
👌خلاصه آمار موالید را نشان داد و گفت سرعت کاهش موالید کم شده و این نشان از تاثیرگزاری کار فرهنگی صداوسیما دارد...🤥🤫🤥
گفت بما کمک کنید😊😇
اولین نکته که به ایشان گفتم:
دو نفر با مدرک x در صداوسیما متولی کار جمعیت کردی ابتدا بنظرم می رسد در این رابطه اصلاحات لازم را انجام دهید استقبال کرد و گفت خب دستم خالیه!🤔
بعدش گفتم ما هم کمکتان می دهیم.
در ادامه متوجه شدم مسول عالیرتبه دنبال تجمع درب صداوسیماست و می گفت درگوشی و بدون اینکه کسی بفهمد ما قبلا توسط آقای .... تجمعی برگزار کردیم اما خیلی ضعیف برگزار شد...
میخواستم از شما کمک بگیرم برای یک تجمع آبرومندانه برای مساله جمعیت!(بخوانید بقای صندلی)
بعد از جلسه و با مشورت افراد ذی صلاح متوجه شدم در آستانه برکناری و حتی شکسته شدن میزش در رسانه ملی است و دنبال جنجال و سروصدا برای بقاست و راست هم می گفتند چون چندی بعد در دفتر حفظ و نشر رهبری معظم جوری در مورد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت موضع گیری کرد که آقای بانکی پور گفت: من فکر می کردم باید قانون رو برای مردم تبیین کنیم اما با این مواضع متوجه شدم اول خودمان باید توجیه شویم!
😵💫عجب روزگاری!
فردی در عالی ترین رتبه و اختیار ساختار رسانه، دنبال تجمع غیرقانونی جلوی همان ساختار است😵، تصور کنید من نوعی در قرارگاه قرب یا ستاد ملی جمعیت یا خاتم الاوصیاء عج که خودم متولی امر جمعیت هستم یا بودم افراد را توجیه و تحریک کنم به تجمع جلوی قرارگاه و ستاد و..😬
تبیین: ستادها و کارگروه های اقماری سیما و صدا و رسانه ملی باید جمع شوند و افراد فاقد صلاحیت برکنار و افراد ذی صلاح جایگزین و مهمتر از همه قرارگاه جمعیت تشکیل شود که البته صداوسیما علیرغم مصوبه ستاد تاکنون این مصوبه را اجرا نکرده و ظاهرا بنای اجرا هم ندارد...
ادامه دارد...
داستان بعدی: ورود به قرارگاه
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat
🚩 یا حبیب من لا حبیبله
❇️ بهمناسبت عهدی که بستیم،
عهدی که آتش او با بالهای ما بسته است...
🔹بعضی تردید داشتند و بعضی دیگر محکم و مطمئن،
از اینکه درست تشخیص داده بودند؛
ماموریت زمین مانده بود و کسان دیگر نکرده بودند یا نتوانسته بودند...
با خوف و رجاء دوست داشتنی از پلهها بالا رفتیم تا رسیدیم به تالار موعود و لحظههایی که تا حوالی ساعت ۱۱ دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۲ با شوق و دلواپسی گذشت...
اللهم صل علی محمد وآل محمد...
رأس ساعت قرار، وارد شد.
مثل هیچیک از عکسهایش نبود،
نور بود و نه از جنسی که بشود توصیفش کرد،
نوری پر ابعاد و با تشعشع معنویت، محبت و آرامش.
رشید بود و قامتی موزون داشت از آنچه در وصف هاشمیان در تاریخ گفتهاند و لبخندی که دلها را توأمان متلاطم و آرام میساخت...
یاد عبارات آقا مرتضی افتادم که در اشتیاق دیدارش سروده بود:
«دیدیم که میشناسیمش، بیشتر از خود...
تا آنجا که خود را در او یافتیم،
چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را بازیابد و یا چونان سایهای که صاحب سایه را...
آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟
میدیدیم که چشمانش فانی است،
اما نگاهش باقی،
میدیدیم که لبانش فانی است،
اما کلامش باقی.
چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش...
چه بگویم؟
کاش گوش نامحرمان نمیشنید.
... دیدیم که میشناسیمش،
و او همان است، که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیدهایم،
در خورشید آنگاه که میتابد، در ابر آنگاه که میبارد، در آب باران آنگاه که در جستوجوی گودالها و درهها برمیآید، در شفقت صبح، در صراحت ظهر، در حجب شب، در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان،
در شکافتن دانهها و در شکفتن غنچهها...
در عشق پروانه و در سوختن شمع.
دیدیم که میشناسیمش و آن «عهد» تازه شد. شمع میمیرد و پروانه میسوزد تا آن عهد جاودانه شود،
عهدی که آتش او با بالهای ما بسته است.»
🔹بزرگترها با مراقبت و دقت و احتیاط، گزارش میدان و این دو سال تکاپو را که دادند، برگهی کوچکی از گریبان بیرون آورد و لب گشود...
«خیلی جلسه شیرین و مطلوبی شد امروز بحمدالله؛
برادران عزیز با بیانات خودشان یک دریچهای باز کردند به یک دنیای زیبایی از وضعیت مطلوب فرهنگی و همچنین نشانههای بسیار خوب و امیدوارکنندهای را دادند از انگیزههای جوشان و متراکمی که در این نسل جوان ما الحمدلله هست.
آنچه که بنده وظیفه دارم انجام دهم در درجه اول، شکر خداست. ما خیلی چشمانتظار شماها بودیم در طول چندین سال. خب الحمدلله شماها رسیدید و آمدید؛ خدا را شکر...»
بغضها ترکید و اشکها سرازیر شد... انگار به یکباره خستگی سالها دویدنها و به آب و آتش زدن برای کار فرهنگی و مقابله و مبارزه با تهاجم بیامان دشمن، از وجودمان بیرون رفت. لبخند میزد و دلها را غرق شوق و آرامش میکرد.
مأموریت را درست تشخیص دادهبودیم؛ شناسایی، شناساندن، توانمندسازی، شبکهسازی، حمایت فعالان خودجوش مردمی ... و تازه این اول راه بود.
خیلی راه داشت تا بفهمیم مراد از «جبهه مردمی» که مدنظر حضرتش بود، جبههای از خودِ خودِ مردم هستند و نه جمع محدودی به نیابت مردم...
و عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها...
🔲جهت دریافت اطلاعات، اخبار و محتواهای جمعیتی به کانال جهاد تبیین #جمعیت بپیوندید:
http://eitaa.com/jamiyat